از موانع وحدت(۸) عدم توافق بر نقاط مشترک و منافع مشترک (۲)
به قلم: کارزان شکاک
بسیاری از این اشخاص، که به صورت مانعی عمل کرده اند، دین اسلام را به صورت همه جانبه نمی شناسند، و حتی از درک مفهوم کلی آن هم بی بهره اند؛ به همین دلیل زمانی که قصد دفاع از اسلام را دارند نتیجه چنان وخیم و مخرب است که سکوت آنها بسیار بهتر از این دفاعها بوده است . گفتمانهای آنها مانند بازشدن مخزن آفات و بیماریهائی است که باید به همان شیوه تا رسیدن شورای اولی الامر منطقه ای یا جهانی و تحت نظارت حکومت اسلامی تحت عنوان استقلال درون گروهی سربسته بماند
سالها و بلکه قرنهاست که کارنامه ای این مسلمین محدود بین جزئی نگر را می بینیم که در فرصتهای مختلف دم از وحدت می زنند اما حاصل کارشان تنها به تفرقه ی بیشتر می انجامد، شعار یکی شدن و اتحاد سر می دهند اما جز پراکندگی بیشتر حاصلی نداشته اند. در ظاهر با تقیه و مدارا رفتار میکنند اما در باطن آنها خشم و رغبت به انتقام نهفته است.
و جالب است بدانید همینهائی که زمانی افرادی زیر دست سایر فرق بودند و مورد ظلم قرار می گرفتند به محض اینکه حاکم می شوند و سایر فرق زیر دست انها قرار می گیرند خودشان تبدیل به ظالمی می گردند شبیه ظالم قبلی و گاه بدتر. اینها به جای پرچم اسلام و شورا ، پرچم فرقه گرائی و تک روی و تنگ نظری را برافراشته اند و فرقی ندارد این پرچم توسط کدام فرقه باشد مهم این است توسط شورا نیست.
اساسی ترین ابزار قدرت رسول الله حقی بود که با خود داشت ، به همین دلیل بدون ترس همه را به گفتگو دعوت می کرد و الله به او دستور می داد که به کفار مخالف به صراحت بگوید: قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (نمل/۶۴)
اما امروزه از بزرگترین موانع گفتگوی متعصبین تنگ نظر با مخالفین ترس ناشی از جهل آنهاست. اینها در واقع از گفتگو و آشکار شدن خرافات و باورهای غلط خود و تسلیم حق شدن و رها کردن باورهای غلطی که به صورت ارثی به انها رسیده می ترسند . می ترسند از اینکه باعث ننگ و عار گروه تحت پوشش خود شوند اما از جهالتی که با خود حمل نموده اند احساس ننگ و عار ندارند . امام زینالعابدین میگوید: «ما را براساس اسلام و در راه آن دوست داشته باشید و گرنه دیری نمیپاید دوستداشتن شما موجب ننگ و عار برای ما خواهد شد!»
جهل و جهالت این افراد به «اسلام» علاوه بر آنهمه مصیبت و ننگ و عاری که برای سایر مسلمین به بار اورده است باعث شده که گاه خود این افراد هم از اختلافات و زخمهای عمیق خود با فرق دیگر بنالند ، اما چاقو به دست پیوندهای باقی مانده را نیز پاره می کنند و نمی دانند مشکل از کجاست؟ این دسته ها غافلند از اینکه در حرفه ای در امور فقهی شبه استاد شده اند که کلا امور تفرقه انگیز و اکثرا غیر مشترک با سایر فرق است و تنها زمانی می توان به اتحاد در این موارد فقهی دست یافت که شورای اولی الامر فقهای منطقه ای یا جهانی تشکیل گردد و این شورا به صورت امتی واحد قادر باشد اجماعی واحد ارائه دهد . تا آن زمان هرگز نمی توان در این مسائل فقهی به وحدتی دست یافت و هر گونه تلاشی آب در هاون کوبیدن است .
باید دید سمیه و یاسر و عمار و بلال و سلمان و اوس و خزرج با چه چیزی به وحدت رسیدند ؟ آیا از کانال این جور مسائل متعدد و متضاد فقهی بود؟ یا کفر به طاغوت و ایمان به الله یا لا اله الا الله از کانال محمد رسول الله و سایر اصول برادری اسلامی و اموری بود که هم اکنون تمام فرق اسلامی بر آنها مشترک و نزدیکند؟
وحدت کانال خاص خود را دارد ، وحدت گرا باید از مسیری برود که رسول الله رفته است نه مسیرهای مختلف و متفرق فقهی که دو مجتهد در آنها هنوز به توافق نرسیده اند چه رسد به عوام مردم که هیچ ارتباطی با استراتژی و اسکلت حرکتی رسول الله صلی الله علیه وسلم ندارد . نگاهی به تاریخ مسلمین در کعبه یا روش اتحاد اوس و خزرج در مدینه و چگونگی سایر اتحادهای پیامبر با دیگران همه چیز را روشن می کند که راه وحدت از کانال این دسته از فقه گرایان رنگارنگ و متضاد نیست. تامل در این آیه که خطاب به مومنین است می تواند کمک ارزنده ای باشد که الله متعال می فرماید: فَإِنۡ ءَامَنُواْ بِمِثۡلِ مَآ ءَامَنتُم بِهِۦ فَقَدِ ٱهۡتَدَواْۖ وَّإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا هُمۡ فِي شِقَاقٖۖ فَسَيَكۡفِيكَهُمُ ٱللَّهُۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُٱلۡعَلِيمُ (بقرة/۱۳۷)
این دسته ایمان خود را از همان کانال به پیش نمی برند در نتیجه هرگز به وحدت نمی رسند و بیشتر مژده آور تفرق بوده اند.
دفاعهای این دسته از افراد، تفرقهای عمیق، مشغول شدن مسلمین به همدیگر و مجموعه عوامل دیگری دست به دست هم داده اند که برای زندگی دنیوی بیشتر از یک و نیم میلیارد مسلمان در سراسر دنیا باید دین سکولاریسم و دشمنان قانون شریعت الله تصمیم بگیرند .