تسلیم شدن ۶ نفر از اعضای حزب سکولار کومله ی آدمکشان کوردستان به نیروهای امنیتی ایران

تسلیم شدن ۶ نفر از اعضای حزب سکولار کومله ی آدمکشان کوردستان به نیروهای امنیتی ایران

متاسفانه به دلیل نبود رسانه ای فراگیر شریعت گرا در میان کوردها و بخصوص به دلیل وجود اندیشه های فاسد به ظاهر اسلامگرا که نوعی ناسیونالیسم بر آنها حاکم شده و به نحوی با اندیشه های فاسدی که دارند زمینه سازان گرایش جوانان اهل سنت به گروههای سکولار و مرتد شده اند، عده ای از جوانان اهل سنت فریب این رسانه را خورده و زمانی که احساسات بر آنها مسلط شده و جای تعقل و درک صحیح را می گیرد این جوانان به این گروههای سکولار و مرتد می پیوندند.

اما برای آنهائی که دارای ضمیری حق طلب و شرافت و غیرت باشند زیاد طول نمی کشد که از نزدیک ماهیت این مرتدین فاسد برایشان آشکار و روشن می گردد به همین دلیل اگر دچار افسردگی و گوشه گیری و نا امیدی نشوند بدون شک از این گروههای مرتد جدا می شوند.

در طی این چند دهه ی گذشته ما شاهد بازگشت و جدا شدن صدها نفر از فریب خوردگان بوده ایم  و امروز هم باخبر شدیم که ۶ نفر از این جوانان از مقر هلگورد کومله آدمکشان کردستان با اسلحه و کارت پیشمرگی خود را تحویل نیروهای اطلاعاتی استان آذربایجان غربی داده اند که اسامی ۵ نفر از عبارتند از ۱٫آراس رحیمی ۲٫بشیر زهره ۳ .هژیر عباسی ۴٫شهریار بابایی ۵ .دیاکو غفاری

البته به دنبال تسلیم شدن این جوانان فریب خورده گروه سکولار کومله ی آدمشکان با انتشار تصاویر این تسلیم شده ها  آنها را تهدید به قتل و ترور کرد.

مرتدین سکولار پ.ک.ک هم چنانچه شخصی از حزب آنها جدا شود او را تهدید به مرگ و ترور می کنند و بسیاری از جوانانی که برایشان معلوم شده که قصد فرار دارند در میان کوهها و دره ها به قتل رسیده اند .

علل اختلاف میان فقهای امامی جعفری (۲)

علل اختلاف میان فقهای امامی جعفری (۲)

به قلم: خالد هورامی

  1. اجتهاد متناسب با «وضع موجود» یا اجتهاد در امور مستحدثه

عده ای بر این باورند: ” زمانی که یک شیعه ی امامی جعفری خود را «امامیه» می داند به این معنی است که در فقه روز و احکام مربوط به وضع موجود نیز مرجعشان همان احکام امامان در مورد فقه روز و وضع موجود به آنها در قرون اولیه ی اسلامی است. اما در واقع می‏بینند که آنها در اموراتشان مقلد انسان‌های عادی مثل آیت الله خميني، خوئی، خامنه ای و… هستند و به این نتیجه می رسند که امامان ۱۲ گانه و بخصوص امام جعفر صادق اسمی بی مسمی و عنوانی بی محتوا هستند! و شیعیان نه جعفری هستند نه امامی .اگر چنین نیست پس، آن امامی که در فقه روز از او فتوی می‏گیرند یا در احکام به او مراجعه می‏کنند مشخص نمایند.”

هر فقیه شیعه ی امامی جعفری با حفظ اصول مورد پذیرش این فرقه، بر خلاف دیگر فرق اسلامی، خروجی مسائل فقهی و احکام دین را بر اساس فهم و برداشت خود و بدون استناد به گذشتتگان و ذکر آراء بزرگان و حتی امامان قبل از خود ارائه می دهد؛ این در حالی است که اکثر فرق، منابع شریعت را براساس فهم گذشتگانی که به انها اعتماد دارند و با استناد به آراء آنها به پیروان خود عرضه می دارند . در نتیجه چنان می نمایاند که فقه شیعه ی جعفری از اقوال و فتاوای فقهاء و مجتهدین تجاوز نمی کند و علاوه بر آن هر فقیه شیعه ی جعفری دارای مذهب جداگانه ای است .

در این روش فقیه بر خود لازم نمی بیند که قول امام یا علمای قبل از خود را نقل کند، بلکه فتاوائی مختصر و قابل فهم برای مخاطبین رائه می گردد که چکیده و استنباطی از آراء و نظرات خودش از منابع است. 

البته این متد سابقه ای در کتب روائی شیعه ی جعفری دارد که به چند مورد اشاره می شود:

ادامه خواندن علل اختلاف میان فقهای امامی جعفری (۲)

علل اختلاف میان فقهای امامی جعفری (۱)

علل اختلاف میان فقهای امامی جعفری (۱)

به قلم: خالد هورامی

با انهدام شورای اولی الامر و اجماع واحد امت اسلامی و پیدایش مذاهب و فرق مختلف، اختلافات فقهی درون گروهی میان تمام فرق و مذاهب اسلامی با همدیگر و با فرقه ی مخالف همیشه وجود داشته است که گاه تا حد تفسیق و تکفیر یکدیگر رسیده است.

برداشت مختلف از نصی واحد و یکی نبودن منبع و مرجع از دلایل این اختلاف و تفرق به شمار رفته است. و تا زمانی که مسلمین به همان شورای اولی الامر واحد و اجماع واحد و امتی واحد تحت پوشش و حمایت قدرت حکومت اسلامی برنگردند این اختلاف و تفرق همچنان به حیات مصیبت بار خود ادامه خواهد داد.

اگر دیده می شود که اختلاف میان فقهای شیعه ی امامی جعفری تا انقلاب ۱۳۵۷ ایران در حد مسائل جزئی فقهی نمانده بلکه به مسائل کلی‌ای که مسائل جزئی بر آن بنا می‏شوند، تجاوز نموده و اختلاف آنان به اصول فقه هم رسیده است باید علت را در مواردی جست که ممکن است ناشی از آفتها یا ویژگیهای این فرقه باشد . مواردی چون:

  1. تأثیرات یاوه گوئیهای غلات بر منابع شیعه ی امامی جعفری

گاه میزان تأثیرات غلات تا انجا بود که باعث سردرگمی می گردید . شریف مرتضی می‏گوید: «مستند اکثر احکام فقه خالی از افرادی که پیرو مذهب واقفیه هستند، نیست. آن افراد در روایت چه اصل باشند چه فرع، چه از کسی روایت کرده باشند و چه از آنها روایت شده باشد. و ماشاءالله «غلاة» و «خطابیه» و «مخمسه» و «اصحاب حلول» مثل فلان و فلان و افرادی که قابل شمارش نیستند، هم خیلی زیادند -و در آخر می‏گوید- پس از کجا صحت خبری که روایت می‏کنند برایمان روشن می‏شود»[۱].

بر این اساس هر فقیهی به بخشی از روایات استناد می کرد و طبیعی بود که میان آنها اختلاف به وجود آید به نحوی که ابوجعفر طوسی، شیخ الطائفه می‏گوید: «در آثار مکتوب خودم به نام «استبصار» و «تهذیب الأحکام» احادیث گوناگون امامان (ع) در رابطه به فقه ذکر کرده‌ام که بالغ بر پنج هزار حدیث است و در اکثر احادیث توضیح داده‌ام که شیعه در عمل به آنها با هم اختلاف دارند. و این قابل پوشیدن نیست تا جایی که اگر در احکام فقهی بیندیشی می‏بینی اختلافشان با هم بیشتر از اختلاف ابوحنیفه و شافعی و مالکی است»[۲].

در این صورت با مراجعه به توضیح المسائل و آثار بعضی از فقهای این مذهب چنین به نظر می رسد که هر فقیهی مذهب خاص خودش را دارد . جهت پرهیز از سردرگمی پیروان نیز قاعده بر این است که هر کس از یکی از مراجع تقلید نمود جایز نیست از مجتهدی دیگر تقلید نماید.

ادامه خواندن علل اختلاف میان فقهای امامی جعفری (۱)

نبرد زندگی / به یهود و سکولاریستها تبریک می گوییم به خاطر وجود چنین داعیانی که واژه ی جهاد مسلحانه را از …….

نبرد زندگی / به یهود و سکولاریستها تبریک می گوییم به خاطر وجود چنین داعیانی که واژه ی جهاد مسلحانه را از …….
مؤلف: شیخ خالــد حسینــان
مترجم: یحیی. ا
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على المبعوث رحمة للعالمين، البشير النذير، العطوف الرئوف بأصحابه وأمته .. أما بعد:
انسان مؤمن در این دنیا در نبردی دائمی است. او یا مشغول نبردی داخلی با نفس و شیطان و هوا و هوسش، و یا درگیر نبردی خارجی با کفار و منافقان و اهل فسق است. و این معرکه و نبرد پایان نمی¬یابد مگر با خارج شدن روح از بدن و رفتن انسان از این دنیا ..
حال که چنین است پس انسان شدیدا نیازمند به همت، عزم، نیرو و پایداری و ثبات است تا در این پیکار زندگی با همه¬ی اشکال و انواع حالت¬های آن وارد شود.
این نیرو، عزم، همت و ثبات را انسان مسلمان فقط از ذاتی که قوی، عزیز و جبّار است یعنی خداوند سبحانه و تعالی، استمداد و طلب می¬کند.
پس باید مسلمان با پروردگارش در ارتباط باشد البته نه هر ارتباطی مثلاً؛ ارتباطی سرد و ضعیف و تحلیل رفته .. نه هرگز! بلکه مقصود ارتباط و پیوند با الله در سراسر زندگیش است، از صبح تا شب، ارتباط با خدا در ظاهر و باطن، و از همین روست که پیامبر صلی الله علیه وسلم در همه¬ حال خداوند متعال را یاد می¬کرند.

و این ارتباط با خداوند متعال است که باعث می¬شود انسان مسلمان در این معرکه و نبرد با پیروزی، موفقیت، راستی و رهنمودی پای بیرون نهد.
از جمله اذکاری که فرد مؤمن صبحگاهان و شامگاهان و هنگام خواب آن را می¬خواند این دعاست که به خاطر اهمیتش انسان مسلمان سه بار در شبانه¬روز آن را تکرار می¬کند:

«اللَّهُمَّ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، رَبَّ كُلِّ شَيْءٍ وَمَلِيكَهُ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ، أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسِي، وَمِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ وَشِرْكِهِ، وَأَنْ أَقْتَرِفَ عَلَى نَفْسِي سُوءًا، أَوْ أَجُرَّهُ إِلَى مُسْلِمٍ» [۱]
«بار الها! اى داننده‏ى نهان و آشكار، آفريدگار آسمان‏ها و زمين، پروردگار و مالك هر چيز، من گواهى می‌دهم كه بجز تو، معبود ديگرى به حق نيست. از شرّ نفس و از شرّ شيطان و آنچه از شرک که بدان دعوت و وسوسه می¬کند، و از اینکه در حق نفس خود مرتکب کار بدی شوم و یا به مسلمانی بدی و آسیبی برسانم، به تو پناه می¬برم.»

پس این نفس نیاز به جنگیدن و مجاهدت دارد چرا که دشمن¬ترین دشمنان بنی¬آدم است.

پیامبر صلی الله علیه وسلم می¬فرماید: «المجاهد من جاهد نفسه في الله» [به روایت ترمذی و ابن حبان]
«مجاهد کسی است که در برابر نفسش براي اطاعت از خداوند جهاد می¬کند.» [۲]

و ابوبکر صدیق به هنگام وفاتش در وصیت به عمر فاروق مي فرمود: «اولین چیزی که تو را از آن بر حذر می¬دارم نفست است که بین دو پهلویت است.» [۳]

و به همین خاطر از مهمترین امور این است که بنده از پروردگارش مسألت نماید که حتی برای یک چشم به هم زدن هم او را به نفسش واگذار نکند. و همیشه این دعا را تکرار کن:

ادامه خواندن نبرد زندگی / به یهود و سکولاریستها تبریک می گوییم به خاطر وجود چنین داعیانی که واژه ی جهاد مسلحانه را از …….

رفتار تدریجی مریدان جولانی پیامی به اهل سنت و بخصوص امارت اسلامی افغانستان

رفتار تدریجی مریدان جولانی پیامی به اهل سنت و بخصوص امارت اسلامی افغانستان

به قلم: عبدالله مهاجر

اگر به پیروان سلفیت نوع سوم یا همان سلفیت نجدیت در رژیم فاسد آل سعود و سایر سرزمینهای مسلمان نشین نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که خودشان را به مسائل ریز اختلافی مشغول کرده و به هر میزانی که قدرت دارند به همان میزان بر مخالفین خود فشار و محدودیت ایجاد کرده و حتی در مواردی جنگ مسلحانه را بر مخالفین خود تحمیل کرده اند.

دوله با آنکه صادق ترین جماعت در تطبیق منهج سلفیت خاص نجدیت بوده است اما در مواردی صد شرف به سایر سلفی های نجدی داشته است که ریاکارانه در حال تطبیق همان منهج بوده اند . شخص می داند که با دوله چگونه سیاستی داشته باشد چون صادقانه می گوید من این هستم، اما با این ریاکاران نان به نرخ روز خور در پیش گرفتن سیاستی مشخص خیلی سخت بوده است چون اینها تابع میزان قدرت خود هستند . اگر قدرت نداشته باشند با همه چیز سازگار می شوند اما اگر قدرتی گیرشان بیاید ظالمینی می شوند غیر قابل پیش بینی که دست به هر جنایتی می زنند.

در تصویر جدیدی که در رسانه ها منتشر شد همه دیدیم که یکی از سربازان سلفی نجدی جولانی یکی از امامان و موذن مسجدی در جسر الشغور واقع در یکی از مناطق جنوب ادلب را جلو چشم زن و بچه اش زیر لگد گرفته و با غرور و تکبر از چنین فاجعه ای عکس یادگاری گرفته است.

اما جرم این امام مسجد و موذن چه بوده که اینگونه جلو زن و بچه اش به کرامت و آبرو و شرافتش هتک حرمت می شود؟

فقط به خاطر اینکه در کنار اذان  دعاهای رایجی را خوانده که تقریبا اکثر ملاهای اهل سنت می خوانند.

اینها و صدها رفتار ضد اسلامی این گروه سلفی نجدی در برابر اهل سنت پیام و زنگ خطری است برای اهل سنت و بخصوص امارت اسلامی افغانستان.

 امارت اسلامی باید بداند که جنگ این گروههای سلفی نجدی  با جماعت دوله که آنهم دارای عقیده ی سلفی نجدی است به خاطر مسائل منهجی و فکری نبوده بلکه تنها به خاطر مسائل دنیوی و طبق نقشه های اربابان خارجی بوده است و در مسائل عقیدتی و منهجی فرقی بین جماعت دوله با گروههائی چون جولانی و صدها گروه سلفی نجدی دیگر وجود ندارد.

اینها مخربین جهاد و یکی از آفتهای درونی میان مجاهدین اهل سنت بوده اند که باید هوشیارانه با آنها برخورد کرد. این گروههای سلفی نجدی اگر شرافت و صداقت و غیرت داشته باشند آینده ی همه ی آنها جماعت دوله خواهد بود که تاثیر فعالیتهای آنها بر جامعه ی اهل سنت را دیده ایم.

از موانع وحدت(۸) عدم توافق بر نقاط مشترک و منافع مشترک (۵)

از موانع وحدت(۸) عدم توافق بر نقاط مشترک و منافع مشترک (۵)

به قلم: کارزان شکاک

الله متعال به صورت واضح و بی پرده می فرماید که قرآن را به عنوان توضیح و بیان برای هر چیزی بر بنده و فرستاده خود رسول خاتم صلی الله علیه وسلم  فرو فرستاده است و می فرماید: وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ (نحل/ ۸۹) «و ما این کتاب [قرآن] را بر تو نازل کرده‌ایم که بیانگر همه چیز است.»

در جای دیگری از قرآن بیان می‌فرمایند که خداوند در این قرآن هیچ چیزی را فرو گذار نکرده است : مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚ (أنعام/۳۸) «در کتاب هیچ چیز را فروگذار نکرده‌ایم.»

هیچ مسأله‌ای از عقاید دین اسلام که شخص با آن وارد دین اسلام شود یا از آن خارج شود وجود ندارد که در قرآن وجود نداشته باشد بلکه تمام آنچه شخص جهت مسلمان شدن به آن نیاز دارد در قرآن موجود است و جزئیات مربوط به احکامی که در کتب فقهی متعدد فرق مختلف به آن اشاره شده زینتها و حواشی ساختمانی هستند که در زیبائی و استحکام آن می توانند موثر باشند نه در بنای ساختمان دین اسلام . 

امام جعفر صادق رحمه الله در این زمینه می فرماید : «خداوند در قرآن همه چیز را بیان کرده است. به خدا قسم چیزی را که بندگان به آن نیاز دارند ترک نکرده است. حتی اینکه هیچ کس نمی‌تواند بگوید: ای کاش خدا در این مورد نیز آیه‌ای نازل می‌کرد. مگر اینکه خدا در آن مورد نیز آیه‌ای نازل کرده است.»[۱]

امام علی رضی الله عنه می‌ گوید: «آیا خدای سبحان، دین ناقصی فرو فرستاده و در تکمیل آن از آن‌ها کمک خواسته است؟ آیا آن‌ها شرکای خدا هستند که هرچه می‌خواهند در احکام دین بگویند و خدا رضایت دهد؟ آیا خدای پاک و منزه، دین کاملی را فرو فرستاده اما پیامبر ج در ابلاغ آن کوتاهی کرد؟ در حالی که خداوند پاک و توانا می‌فرماید:مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚ(أنعام/ ۳۸)«در کتاب هیچ چیز را فرو گذار نکرده‌ایم.»همچنین می‌فرماید:تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ (نحل/ ۸۹)« قرآن بیان هر چیزی است.»[۲]

با این نگرش ،هم اکنون، چنانچه تشیع را پیروی از قران وسنت آنهم از کانال امام علی ودیگر ائمه ی بعد از وی تعریف کنیم ما به رسول الله صلی الله علیه وسلم ودین اسلام می رسیم و اگر سایر فرق معروف به اهل سنت را نیز به معنی پیروی ازقرآن وسنت آنهم ازکانال امام علی رضی الله عنه وسایر صحابه رضی الله عنهم بشناسیم باز به همان منبع ودین می رسیم . پس هر درگیری وتفرقی نشان ازعدم شناخت وعدم مراجعه به این مشترکات غیر قابل کتمان است . 

روایت کرده اند که امام علی رضی الله عنه در نهروان به خوارج مي گوید : ” همينكه خداي ما ، پيامبر ما ،‌كتاب ما ، قبله ما يكي است براي شما كافي نيست تا دست از برادر كشي برداريد ؟

ادامه خواندن از موانع وحدت(۸) عدم توافق بر نقاط مشترک و منافع مشترک (۵)

از موانع وحدت(۸) عدم توافق بر نقاط مشترک و منافع مشترک (۴)

از موانع وحدت(۸) عدم توافق بر نقاط مشترک و منافع مشترک (۴)

به قلم: کارزان شکاک

 با آنکه در حکومت رسول الله صلی الله علیه وسلم و حکومتهای اسلامی پس از آن کفار اهل کتاب در امنیت و بدون رنج و آزاری می زیستند اما این افراد تنگ نظر و محدود بین خود را سرگرم اختلافات جزئی خود با فرقه ی مخالف از مسلمین نموده و سعی دارند نزد گروه و عوام اطراف خود با این ابزار کثیف ارزش و بهائی به دست بیاورند و با شعله ور کردن بغض و کینه و تفرق میان مسلمین خشم و غضب الله را برای خود می خرند .

 الله متعال در مورد این تفرقه اندازان می فرماید:

إِنَّ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِي شَيۡءٍۚ إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ (أنعام/ ۱۵۹) «آنان که دین خدا را پراکنده نمودند و فرقه فرقه شدند،چنین کسانی به کار تو نیایند،کار آنها با خداست و بعد از این،به آنچه می‌کردند آگاهشان می گردانند».

هدف باید دفاع از اسلام و یاری رساندن به وحدت اسلامی و افزایش قدرت مسلمین در برابر تمام دشمنان باشد اما این تنگ نظران تفرقه انداز از چنین درکی عاجزند.

کسانی که با ادبیات قرآنی و سیره ی رسول الله صلی الله علیه وسلم زندگی کرده اند متوجه می شوند که الله متعال در کلامش با بدترین مخلوقات (مشرکش = سکولاریستها) که مرتکب حیوان پرستی، بت پرستی و غیره گشته اند و یا همچون یهود و نصارا از دین اسلام فاصله گرفته و منحرف شده اند وارد گفتگو و مباحثه می شود و با تشریح بی طرفانه و واقعی باورهای درونی و سخنان و اعمال ظاهری آنها میزان انحراف آنها را برای آنها و اطرافیان آنها و مسلمین روشن نموده و اجازه نمی دهد که پیروان دین اسلام کورکورانه و از روی تعصب جاهلی و یا با چنگ زدن به دروغ و تهمت پراکنی خود را بر مخالفین تحمیل کنند. بلکه مسلمین از حدود و چارچوبی پیروی می کنند که تنها از این کانل می توانند حق را از باطل تشخیص داده و باعث هدایت دیگران و قوت ایمان خویش گردند .

بدون شک الله متعال با علم ازلی خود می دانسته که ما هم اکنون به اینهمه فرقه تقسیم خواهیم شد و نمی توان به الله گمان بد برد که ما را در این تاریکیهای تفرق و جنگ و خونریزی رها نموده باشد.

 در زمانی که هیچ فرقه ای حاضر نیست رای امام خود را رها کند، حتی حاضر نیست روایتهای مورد استناد طرف مقابل را بپذیرد تنها رشته ای که همیشه دلیل قاطعی بوده و تنها با چنگ زدن به آن می توان تفرقها را از میان برداشت قرآن است . الله متعال می فرماید: وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ (آل عمران/ ۱۰۳)«و همگی به رشته [ناگسستنی قرآن] خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.»

 رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز در وصف آن فرموده است: «کتاب خدا ریسمان خداست. هر کس از آن پیروی کند هدایت یافته است و هر کس آن را ترک کند دچار گمراهی شده است[۱]

ادامه خواندن از موانع وحدت(۸) عدم توافق بر نقاط مشترک و منافع مشترک (۴)

از موانع وحدت(۸) عدم توافق بر نقاط مشترک و منافع مشترک (۳)

از موانع وحدت(۸) عدم توافق بر نقاط مشترک و منافع مشترک (۳)

به قلم: کارزان شکاک

اگر مریدان دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن، با تمام اختلافات عمیقی که با هم دارند، حول مبارزه با قانون شریعت الله و حذف مفاهیم چهارگانه ی دین اسلام با هم متحد شده اند، اما این مدافعین تنگ نظر و حقیر جهان اسلام آنهمه اشتراکات گسترده و متعدد میان فرق و تفاسیر مختلف اسلامی را نادیده گرفته و اختلافات جزئی و ناچیز و جبری پیش آمده به دلیل نبود حکومت شورای اسلامی را بهانه ای جهت تفرق و جدائی بیشتر و ایجاد جنگ و درگیری و مشغول شدن مسلمین به همدیگر نموده و از اینکه دشمنان آنها حول هدفی باطل با هم متحد شده اند و اینها نمی توانند حول حق جهت هدفی چون نجات از دست کفار و تشکیل حکومت فراگیر اسلامی با هم متحد شوند، شرمسار نیستند . 

الله متعال می فرماید:إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ (رعد/ ۱۱)«خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند».

انهدام حکومت شورای اسلامی و تبدیل شدن آن به حکومت شاهیگری توسط معاویه و اعقاب او و وجود این افراد تنگ نظربه اضافه ی عوامل دیگر همگی دست به دست هم دادند تا تکفیر بی جا، تفرق، بی ابهتی ، فشل ، ذلیلی و تقلید کورکورانه به مسلمین رو آورد .

زمانی که اسلام گفتگوی نیکو با کفار اهل کتاب را سفارش می کند این گروه تنگ نظر تکفیر و اتهام زنی و پیش داوری را سر لوحه ی گفتار و رفتار خود قرار داده و حتی دوری از گفتگو ی سالم با فرق مخالف اسلامی خود را نکوهش و گاه تحریم می کنند .

الله متعال می فرماید:وَلَا تُجَٰدِلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡۖ (عنکبوت/ ۴۶) «و شما مسلمانان با اهل کتاب جز به نیکوترین طریق، بحث و مجادله مکنید مگر با ستمکاران از آنها».

ادامه خواندن از موانع وحدت(۸) عدم توافق بر نقاط مشترک و منافع مشترک (۳)

زندگی نامه صحابی جوان عبدالله ذی البجادین رضی الله عنه

زندگی نامه صحابی جوان عبدالله ذی البجادین رضی الله عنه

نویسنده : ناصر احمدی

دشمنان اسلام همیشه یک شبهه در مورد اسلام مطرح کرده اند و آن اینکه: اسلام بر پایه خشونت بنا شده واستراتژی آن همیشه خشونت بوده و با همین سَبک  گسترش یافته ومفاهیم خود را به این طریق بر مردم تحمیل نموده است. و در مقابل، مسلمانان همیشه ادعا کرده اند و میکنند که اسلام دین صلح و دوستی بوده و همیشه آشتی را نشر نموده و از طریق کاشت دانه های محبت در دلهای مردم بر آنها تاثیر گزارده و با بسطِ سخاوتمندانه ی سفره ی عطوفت توانسته همه گان را از رحمتِ الهی بهره مند سازد. و در حقیقت هم اینگونه است؛  زیرا سیره ی بزرگان هم این ادعا را تأیید و تثبیت میکند! اگر کمی در تاریخ اسلام و سیره بزرگان صدر اسلام به ویژه پیامبر صلي الله عليه وسلم و اصحاب تامل کنیم به حقیقت این موضوع  به وضوح پی خواهیم برد. پیامبر اسلام به مسلمانان یاد داد که چگونه خداوند را دوست داشته باشند  و چگونه همانند یک  محبوب و معبود او را عبادت کنند، بله،رسول الله(صلي الله عليه وسلم) اینگونه بذر محبت را در دل یارانش کاشت، و توانست با سنتِ خویش، در تنظیم گفتار و رفتار آنان با قوانین الهی نقش بسزایی داشته باشد

مسلمانان صدر اسلام به حقیقت توانستند محبت را آنگونه که شایسته بود در جامعه ی خود به اشتراک بگذارند و جامعه ای مدنی بسازند که تا آن روز بشر نمونه آنرا به خود ندیده بود . و به وسیله همین محبت بود که توانستند در دل یکی از تاریک ترین جوامع آن زمان، جامعه ای موفق به وجود بیاورند . به گواه قرآن، راز موفقیتِ پیامبر اسلام صلي الله عليه وسلم هم در نرم خویی و محبت ایشان نسبت به اطرافیان خود است.

اصحاب یاد گرفته بودند که دل خود را از کینه و حرص خالی کنند و جای آنرا با محبت خداوند و پیامبر صلي الله عليه وسلم و برادران دینی خود پر کنند؛ زیرا اعتقاد داشتند که این محبت باعث سعادت آنان خواهد شد و انسان مومن نمیتواند در دل خود ایمان را با کینه و بغض جمع کند.

عبدالله ذی البجادتین(رض):

ادامه خواندن زندگی نامه صحابی جوان عبدالله ذی البجادین رضی الله عنه

قرآن در فقه جعفری امامی

قرآن در فقه جعفری امامی

به قلم: خالد هورامی

زندگی ائمه ی شیعه درطول تاریخ نسخة متحركی ازقرآن كریم بوده است، پس در شناخت جریان فراگیر و وسیع شیعه ی علی  نادرست است كه ما بخواهیم آنها را از طریق دشمنان داخلی و خارجی اش بشناسیم، همچنین معقول نیست که اجتهاد یکی از پیروان این جریان عظیم را معیار قرار داده و اصل جریان را زیر سوال ببریم .

زمانی که : از امام علی رضی الله عنه  روایت شده است که فرمود: «پس آنچه که با کتاب خدا موافق باشد، برگیرید و آنچه که مخالف آن باشد، واگذارید»[۱]. و از از جعفر صادق‏ رحمه الله نیز چنین روایت شده است: «از خدا بترسید و هیچ حدیثى از ما را نپذیرید که با فرموده‏هاى پروردگار ما و سنّت پیامبرمان، محمد مخالف باشد، آنگاه که مى‏گوییم: قال اللّه وقال الرسول!»[۲]. و یا همین جعفر صادق می گوید : «هر حدیثی كه از ما به شما رسید بر قرآن عرضه كنید هر چه با قرآن موافق بود به آن عمل كنید و آنچه با قرآن مخالف بود به دیوار بزنید»

چند نکته ی اساسی را آموزش می دهد:

  1. دین الهی بویژه بخش اعتقادات خارج از دائره تقلید است وهیچ مسلمانی درهیچ اصلی ازاصول اعتقادی نباید مقلد شخص دیگری باشد.
  2. چنانچه از زبان فلان امام  یا حتی رسول الله صلی علیه وسلم مطلبی گفته شود كه مخالف با قرآن باشد به هیچ عنوان قابل قبول نیست، چون هیچ شخصی بشمول رسولالله صلی علیه وسلم نمی‌تواند مطلبی برخلاف قرآن بگوید، اگر چنین چیزی به ما رسید حتما دروغ است نه اینكه آن شخصیت دروغ گفته باشد بلكه از زبان او دروغ ساخته‌اند.
  3. محوری که همه مسلمین را می توان به آن وصل و متحد نمود فقط قرآن است .از حاشیه‌ی محور كه سنت است هرگز مستغنی نخواهیم بود، اما فقط آن قسمت از روایات و احادیث را می‌پذیریم كه با قرآن كریم سازگار باشد.
  4. محوریت قرآن به این مفهوم که   از روایات برای آن مثال و شاهد و نمونه و تأیید بیاوریم نه اینكه احادیث محور باشد و برای مطلب از پیش تعیین شده‌ای كه توسط روایات جعلی و دروغین اساسش گذاشته شده است آیات قرآن را هر جوری كه لازم بود قیچی كنیم و با تأویل و تفسیر خلاف واقع به آن بچسپانیم، این كار نه تنها تحقیق نیست كه بازی كردن بانصوص وحی و بلكه بازی كردن با عقل انسان‌های آزادمنش و خدا جوست كه همواره بر قوت استدلال تكیه دارند و می‌خواهند برای همه معتقداتشان از قرآن دلیل واضح و روشن داشته باشند.
  5. هر اصل اعتقادی حتما باید در قرآن با صراحت ثابت شده باشد، ناممكن است كه چیزی جزو اصول اعتقادی باشد اما در قرآن آشكار بیان نشده باشد، بنابراین هر آنچه كه در قرآن باصراحت نیامده باشد عقیده نیست.
ادامه خواندن قرآن در فقه جعفری امامی