سردرگمی و دسپاچگی و هذیان گوئی مناصرین مجازی دوله در استناد شیخ ابوحمزه هورامی به منابع تشیع
به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله در بخشی از کتاب ۸ جلدی «روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم» به دیدگاه صحیح یکی از بزرگان تشیع در طاغوت بودن حکومتهای سکولار فعلی اشاره می کند که باعث آشفتگی میان مناصرین دوله شده است . استدلال اصلی اینها این است : ” آن همه آیات الهی و احادیث رسول الله و علمای ۱۴۰۰ سال اخیر اهل سنت گویا برای نگاشتن کتابش کفایت نکردن و ….”
زمانی که در میان اهل حدیث عبارت «به شرط بخاری» را می شنویم به قول ابن حجر رحمه الله یعنی بخاری: حدیثی را صحیح میداند که محدثان بزرگ نسبت به وثاقت فرد فردِ سلسلهٔ راویان آن تا یک صحابی مشهور اتفاق نظر داشته باشند و سند آن نیز متصل و غیرمقطوع باشد[۱].
بخاری با چنین شرایطی از شیعیان حدیث روایت می کند و علاوه بر آن علی ابن المدینی در مورد مسلم صاحب صحیح مسلم[۱] می گوید:کتابهایش پر از احادیث شیعه است و اینها را قبول کرده است که در کتابش نقل کرده است.حتی می توان نزدیک به ۱۰۰ راوی شیعه را در صحاح سته آورد، از ابان ابن تغلب گرفته تا منصور ابن عبد الاسود لیثی الکوفی و.. .
علاوه بر این مادام که اهل تشیع مسلمان هستند و می توان بخشی از دین (حدیث) را از آنها گرفت آیا نمی توان از متخصصین آنها در مورد تخصصی که دارند نقل قول کرد؟
شما نباید تعجب کنید اگر کسی چون ابن قیم رحمه الله در مورد کسی که به طلاق سوگند بخورد سپس سوگندش را بشکند، آیا طلاقش میافتد یا نه، دیدگاههای مختلفی از اقوال علما را در این زمینه می آورد، و در مورد هفتم دیدگاه شیعۀ امامیه را می آورد[۲]
ابن تیمیه رحمه الله در مورد شیعیان می گوید: فإذا كان اسم المؤمنين وأمة محمد – صلى الله عليه وسلم – يتناولهم، پس زمانی که اسم مومنین و امت محمد صلی الله علیه وسلم در مورد آنها به کار میرود اینها نیز دارای نظر و استدلالات خاص خودشان هستند ولهم نظرٌ واستدلالٌ، پس دلیلی وجود ندارد که دیدگاه و نظر آنها را به حساب نیاورد لم يبقَ وَجْهٌ لمنع الاعتداد بهم .[۳] ابن قیم هم باز در مورد شیعه ی امامی و رای ونظر آنها چنین نگرشی دارد و می گوید : و این مغرور شدن است که شخص متکبری همۀ آنان را تکذیب کند «وإن أخطأوا في بعض المواضع لم يلزم من ذلك أن يكون جميع ما قالوه خطأ». اگر چه این شیعیان امامیه در جاهائی دچار خطا و اشتباه شده اند اما به این معنی نیست که هر چه اینها بگویند خطاست.
پس بدانید بین عدالت و انصاف اهل سنت و تفکر نجدیت چقدر فاصله وجود دارد؟ نجدیت از علمای اهل سنت آنچه را دست چین و حتی قیچی کاری می کند که با افکارش سازگار باشد.
[۱] ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۷. / [۱] در نوشته مسلم به عنوان استاد المدینی معرفی شده بود که پس از تذکر دوستان از سوی مدیریت سایت اصلاح گردید.
[۲] الصواعق المرسلة في الرد على الجهمية والمعطلة، ج ۲ صص ۶۱۶-۶۱۷٫ / می گوید:«وجه هفتم: فقهای امامیه از اولشان تا آخرشان از اهل بیت نقل کردهاند که کسی که به طلاق سوگند بخورد و سوگندش را بشکند، طلاقش نمیافتد و این موضوع در نزدشان از جعفر بن محمد و دیگر اهل بیت، متواتر میباشد. و این مغرور شدن است که شخص متکبری همۀ آنان را تکذیب کند و بگوید بر دروغ بستن بر اهل بیت همدستی کردهاند! برای اینکه در بین آنان (امامیه)، فقها و اصحاب علم و نظر در اجتهاد وجود دارد و اگرچه که دربارۀ موضوع صحابه دچار خطا و بدعت شدهاند اما چنین چیزی موجب این نمیشود که بر همۀ آنان حکم به دروغگو و جاهل بودنشان داده شود، و به تحقیق که صاحبان کتب حدیثی صحیح، از جماعتی از شیعیان روایت کردهاند و به حدیثشان عمل کرده و مسلمانان به حدیثشان احتجاج کردهاند، و فقها (ی اهل سنت) پیوسته مخالفتهای آنان را نقل کرده و با آنان بحث کردهاند و آنان (امامیه) اگرچه در بعضی از مواضع خطا کردهاند، اما از آن چنین لازم نمیآید که همۀ آنچه که میگویند خطا باشد».
[۳] الرد علی السبکی، ج ۲ صص ۶۶۱-۶۶۲٫