پالفتن و تصفیه ی روایات غلات نزد شیعه ی جعفری امامی و اسرائیلیات نزد فرق دیگر
به قلم: خالد هورامی
فرق مختلف اسلامی روایات را از طریق راویانی غیر معصوم و عادی به یکی از امامان یا رسول الله صلی الله علیه وسلم می رسانند. اشخاصی از شیعه ی امامی جعفری روایات را به یکی از ائمه ی مورد پذیرش خود می رسانند و راویان فرق دیگر این روایات را به رسول الله صلی الله علیه وسلم وصل می کنند . به عنوان مثال:
درکلینی آمده است: محمد بن یحیی– احمد بن محمد – ابن فضال – حسن بن جهم – امام رضا.
و در بخاری نیز آمده است: علی بن جعد – شعبه – منصور- ربعی بن حراش– علی بن ابی طالب– رسول الله.
البته منتهی شدن یک روایت به شخص ثقهای چون رسول الله یا امام جعفر صادق در صحیح دانستن آن روایت کافی نیست مادام که با اصول و قواعد حدیث و قواعد تصحیح و تضعیف احادیث مطابقت نداشته باشد.
اکثر فرق غیر شیعه ی امامی صحیح بودن سند را معیار صحیح بودن روایت دانسته اند .کسانی از شیعه ی امامی جعفری نیز بر این باورند. خوئی در این خصوص میگوید: «صحت همه روایات کتب چهارگانه ثابت نشده، پس باید به سند هر یک از روایات آنها نگریست: اگر شرایط صحت روایت در آن تحقق پیدا کرد، بدان عمل میشود در غیر این صورت به آن عمل نمیشود»[۱].
اما قاعده ی کلی پذیرش روایات نزد شیعه ی امامی جعفری علاوه بر صحیح بودن سند، عدم تعارض آن با قرآن و مسلمات عقلی است .
در میان مذاهب حنفی، مالکی، شافعی، حنبل ، زیدی و… فرآورده ی کسانی چون منافقین (کفار پنهان داخلی) که اقدام به جعل حدیث نموده اند تحت عنوان اسرائیلیات شناخته شده است.حتی روایاتی در دو کتاب بخاری و مسلم نیز وجود داشته اند که این مذاهب در عرض این چند قرن گذشته به آن عمل کرده اند اما کسانی چون آلبانی در عصر حاضر آنها را ضعیف می دانند.
در میان جریان شیعه ی جعفری نیز، علاوه بر علل عمومی در میان سایر فرق، به دلایلی مشخص و خاص، این روند دروغ سازی و بالتبع پالفتن دروغها در جریان بوده است .
دروغگویانی که ادعای محبت اهل بیت را داشتند، بسیار زیاد بودند، از جمله: هشام بن حکم مجسم[۲]، جابر بن یزید جعفی، کسی که هفتاد هزار روایت را بر امام باقر دروغ بسته بود! عوف عقیلی، کسی که دائم الخمر بود[۳]، ابوحمزه ثمالی، دائم الخمر دیگر[۴]، علی بن ابوحمزه بطائنی[۵]، کسی که اموال مردم را با نام ائمه میخورد و از جمله «واقفیه» بود که امام رضا آنان را کافر میدانست. این بطائنی اولین کسی بود که مذهب وقف را اظهار کرد، عبدالله بن ابویعفور، که او هم دائم الخمر بود، ابوهریره بزار، که او هم دائم الخمر بود، هشام بن سالم جوالیقی مجسم[۶]، سید حمیری، که انسانی شراب خوار بود[۷]، و مغیره بن سعید[۸].
مامقانی در مقدمه کتابش «تنقیح الـمقال» نقل کرده که این مغیره گفته است: در روایات و احادیث شما، روایات زیادی که به صد هزار روایت میرسد، جعل کردم[۹].
یکی دیگر از این دروغگویان، ابوالخطاب اسدی است، کسی که علی بن موسی الرضا درباره اش گفته: همانا ابوالخطاب بر ابوعبدالله دروغ میبست. لعنت خدا بر ابوالخطاب! همچنین اصحاب ابوالخطاب این احادیث جعلی را تا به امروز در کتابهای اصحاب ابوعبدالله، جعل میکنند، پس روایاتی که مخالف قرآن است، نپذیرید[۱۰].
امثال این دروغگویانی که بر اهل بیت دروغ بستهاند، صدها نفرند که ذکرشان در اینجا نمیگنجد. کثرت دروغگویان و کثرت دروغ بر مشاهیر اهل بیت، یکی از ویژگیهای بارز جامعه اسلامی در عصرهای اولیه بود.
این باعث شد علماء حدیث سایر فرق امثال امام بخاری و مسلم و جمع آورندگان کتابهای سنن در هنگام جمعآوری منابع حدیث از روایاتی که مردم از اهل بیت بر زبانها دارند دوری کنند. تا مبادا چیزی از این دروغهای شایع شده در مصادر آنها رخنه کند. چون غربلهی دروغ و راست در بین آنها کار آسانی نبود.
دانشمند معاصر شیعه دوازده امامی، هاشم معروف میگوید: «پس از تتبع و پژوهش در احادیث وارده در منابع حدیثی از قبیل «کافی» و «وافی» و امثال آنها، غلاة و کینهتوزان بر امامان هدایت یافته را میبینیم، کسانی که هیچ دری را به جا نگذاشتهاند مگر آنکه از آن در برای فاسد کردن احادیث ائمه و بدی کردن به مقام شامخشان، وارد شدهاند. بعداً به سراغ قرآن کریم رفتند تا زهرها و دسیسه های خود را در آن وارد کنند، چون قرآن تنها کلامی است که محتمل چیزهایی است که کلامهای دیگر محتمل آنها نیستند. پس صدها آیه را به میل خود تفسیر کردند و آن را به ناحق و به قصد بهتان و گمراه کردن مردم، به ائمه هدایت یافته نسبت دادند. علی بن حسان و عمویش، عبدالرحمن بن کثیر و علی بن ابوحمزه بطائنی، کتابهایی را در زمینه تفسیر تألیف نمودند که همهشان خرافات و تحریف و اباطیل و گمراه کردن مردم است که با اسلوب و بلاغت و اهداف قرآن سازگار نیستند[۱۱].
با درک و اقرار به این پدیده ی خطرناک تحریفگران و جاعلان حدیث، شیعیان امامی جعفری نیز در راستای پاکسازی مهملات غلات در منابع حدیثی خود، اقداماتی درخور توجه انجام داده اند که هنوز این روند تصفیه گری ادامه دارد .در زیر به جریان این تصفیه گری در میان یکی از مهمترین کتب روائی شیعه ی جعفری، «الکافی» اشاره می شود .
با آنکه عده ای در مورد این کتاب گفته اند:
- حاملان حدیث پیوسته از روشنایی و نور آن بهره میجویند. این کتاب یاریگر آثار نبوت و نگه دارنده علم و دانش خاندان محمد صلى الله عليه وآله وسلم و حامیشریعت اهل بیت میباشد».[۱۲]
- خود کلینی مؤلف کتاب میگوید: کتاب «الکافی» جامع همه علوم دین است که برای هر کسی که به دنبال علم است، کفایت میکند و انسانی که به دنبال هدایت است، به آن مراجعه مینماید و کسی که طالب علم دین و عمل به آثار صحیحه از صادقان است، به این کتاب عمل میکند.[۱۳]
- شهید محمد بن مکی میگوید: کتاب «الکافی» در حدیث کتابی است که امامیه به مانند آن عمل نکردهاند.[۱۴]
- محمد باقر مجلسی میگوید: کتاب «الکافی»، ضابط ترین و جامع ترین اصول است و بهترین و بزرگترین تألیفات شیعه میباشد. [۱۵]
- بعضی از علماء بر این باورند که این کتاب بر مهدی عرضه شد، او آن را تأیید نمود و آن را کتابی نیک دانست و گفت: «کافٍ لشعیتنا»«این کتاب برای شیعیان ما کافی است»[۱۶]
- سید شرفالدّین موسوى نیز مىگوید: «کافى و استبصار و منلایحضرهالفقیه و تهذیب، همگى متواتر هستند و صحّت در مضامین آنها، کاملاً قطعى است.. و البته کافى قدیمىترین و بهترین و متقنترین آنهاست»![۱۷].
اما تمام این خوبیهائی که برای «الکافی» بیان شده مانع نشده است که توسط همین افراد و دیگران مورد بازبینی و تصفیه گری واقع نشود.
- مجلسی در شرح کتاب «مرآة العقول» بیشتر از نه هزار روایت آن را ضعیف دانسته است[۱۸]
- مرتضی عسکری میگوید: محدثان مدرسه اهل بیت خاطر نشان ساختهاند که در این کتاب نه هزار و چهار صد و هشتاد و پنج (۹۴۸۵) حدیث ضعیف از مجموع (۱۶۱۹۹) حدیث، وجود دارد[۱۹].
- محمد باقر بهبودی احادیث ضعیف آن را به (۱۱۶۹۳) حدیث رسانده است .او از مجموع: ۱۶۱۲۱، حدیث «الکافی» تنها (۴۴۲۸) حدیث را صحیح دانسته است -همچنان که مرتضی عسکری هم بر این باور است- و (۱۱۶۹۳) حدیث را رها کرده که به نظر خودش هیچ کدام صحیح نبودهاند[۲۰].
پس اگر در راه اصلاح گری منکر هزاران حدیث هم بشوی باز کسی جلوداتر از خود شیعیان جعفری نبوده و نیست . …
همین نشان نمی دهد که آنچه از «دور» شعیان را یکی می دانند و با گفته ی یکی همه را تکفیر می کنند از «نزدیک» صحیح نیست؟
زمانی که در ایران علاوه بر منابع اهل سنت و ….کتبی اینچینی نشر می شوند یعنی چه؟ یعنی اینها یک مسیر تدریجی برای اصلاح در نظر گرفته اند . عقلای شیعه ی جعفری چنین تشخیص داده اند که باید تدریجی و…. این ملت را اصلاح کرد .و این ملت با خرافات چند قرنه ای که دارند اینگونه اصلاح می شوند …. اما شما یا این مسیر را اصلا نمی شناسی یا می شناسی اما مسیر دیگری را صحیح تر می دانی . در نتیجه بین روش شما در اصلاح با روش نظام فقهای شیعه ی ایران تضاد و تقابل به وجود می آید در این صورت شما مانعی می شوید در برابر برنامه های تدریجی و روش اصلاحگری نظام، و نظام هم مانعی می شود در برابر برنامه ها و روش شما . نظام در این تقابل شما را یک رافضی یا غالی می داند که به عنوان یک مانع یا باید اصلاح شوید یا باید برداشته شوید .
کسانی چون آلبانی در میان فرق غیر شیعه ی جعفری نیز احادیث ضعیف منابع خود را در کتب جداگانه ای مشخص و تدوین نموده اند و می توان با دوری از روایات ضعیف به روایات صحیح متمسک گردید. اما به نظر بنده کاری در این حد در میان شیعه ی جعفری دیده نمی شود به همین دلیل استفاده ی عملی بردن از این تصفیه گری برای عموم با مشکلاتی مواجه شده است .
چنانچه روایتهای ضعیفی که همه بر آن متفق هستند را مشخص ننمایند چنین می نمایاند که انگار آنان کاری نکردهاند و احتمال ورود حدیث ضعیف بر هر یک از روایات این کتاب و سایر کتب روائی، کماکان پابرجاست.
عقل نمیپذیرد که دکترداروسازی اعلام کند که در داروخانه اش شانزده هزار نوع دارو را گرد آورده که از این مقدار نه هزار داروی سمیدر آن وجود دارد بدون آنکه علامت و نشانهای جهت تشخیص آن از بقیه داروها باشد، با این وجود این داروساز به بیماران بگوید که از داروهای سمی استفاده نکنید!!
هر یک از این داروها احتمال دارد که سمیباشد و احتمال وجود سمّ در هر یک از داروها هست. عده ای ممکن است تنها راه حل برای نجات از هلاک و نابودی را در این ببینند که از تمامی آن داروها اجتناب شود. و گرنه بیمار خود را در معرض خطر مرگ قرار میدهد.
بهترین روش این است که روایات غلطی که در کتب پراکنده گشته اند را از احادیث صحیح جدا نمود. و بهترین سبک عمل هم این است که در این مسیر تصفیه و اصلاحگری تابع سیستهای شورای اولی الامر حاکم بر کشور باشیم و سعی نکنیم با تکروی و حرکتهای ایزائی مانعی جهت پیشرفت و ابزاری در اختیار مجریان جنگ روانی دشمن بر علیه سایر مسلمین و حکومت بدیل اضطراری اسلامی ایران شویم.
[۱]– معجم رجال الحدیث: خوئی، ۱/۱۱۰٫
[۲]– الکافی: ۱/۱۰۵-۱۰۶٫
[۳] رجال الکشی: ص۹۰٫
[۴]– همان، ص۷۶٫
[۵]– همان، ص۴۲۳٫
[۶]– الکافی: کلینی، ۱/۱۰۵٫
[۷]– رجال الکشی: ص۲۴۲٫
[۸]– همان، ص۱۹۶٫
[۹]– تنقیح الـمقال: مامقانی، ۱/۱۷۴٫
[۱۰]– رجال الکشی: ص۱۹۵٫
[۱۱]– الـموضوعات في الآثار والأخبار: ص۲۵۳٫
[۱۲] دکتر حسین علی محفوظ در مقدمه کتاب خود، جلد اول، چاپ تهران، سال ۱۳۸۱هـ
[۱۳] مقدمه اصول کافی، جلد۱، صفحه۸
[۱۴] به نقل از بحار الانوار: ج۲۵، ص۶۷
[۱۵] به نقل از مرآة العقول: ج۱، ص۳
[۱۶] به نقل از منتهی الـمقال: ص۲۹۸، و الصافی: ج۱، ص۴، و روضات الجنات: ص۵۵۳
[۱۷]– المراجعات، عبدالحسین شرفالدین، مراجعه۱۱۰، ص۷۲۹٫
[۱۸]– لؤلؤة البحرین: یوسف بحرانی، تحقیق: محمد صادق بحرالعلوم: ص۳۹۴؛ الـموضوعات في الآثار والأخبار: هاشم معروف حسینی، ص۴۴، به نقل از «مدخل إلی فهم الإسلام»، اثر یحیی محمد، ص۳۹۴٫
[۱۹]– معالم الـمدرستین: مرتضی عسکری، ۳/۳۴۳٫
[۲۰]– همان.