تفاوت اساسی اهل سنت و جماعت با نجدیت در تکفیر اهل قبله

تفاوت اساسی اهل سنت و جماعت با نجدیت در تکفیر اهل قبله

به قلم: ابوابراهیم هورامی

اهل سنت و جماعت در تکفیر مسلمین تابع قواعد و ظوابطی هستند و برای اهل قبله قواعد و عذرهای معتبر شرعی قائل هستند که متاسفانه از سوی نجدیت نادیده گرفته شده است.

محمد بن عبدالوهاب می گوید: هر کس بگوید من عبادت برای غیر الله انجام نمی دهم و من تعرض و  کسانی که عبادت برای قبور را انجام می دهند تکفیر نمی کنم، پس این شخص در گفتن لا اله الا الله کذاب بوده و ایمان به الله نیاورده و کفر به طاغوت نداشته است.( فتاوی أئمه النجدیه  ۳/۷۸)

لازم است تمام پیروان محمد بن عبدالوهاب بدانند که نزد اهل سنت و جماعت اگر مسلمانی دچار جرم و مکفره ای شد به ناچار باید او را از «۴فیلتر» بگذرانند .این «۴فیلتر» عبارتند از :

  1. اثبات جرم (باید ابتدا ثابت شود این شخص چنین جرمی کرده است)
  2. تأئید جرم توسط الله و رسولش صلی الله علیه وسلم (باید مشخص شود که این جرم توسط الله و رسولش  صلی الله علیه وسلم به عنوان مکفره معرفی شده اند نه توسط فلان شیخ و مُلا و…)
  3. شروط تکفیر ( ۱- مکلف باشد ۲- جهل نداشته باشد ۳- بايد سخن و كفری كه مرتكب شده، آشكار، روشن، قاطع و صریح الدلاله باشد، و هيچ گمان، شك و شبهه ای در مورد آن وجود نداشته باشد)
  4. موانع تکفیر(جهل، تاويل، خطاء، فراموشی و نسیان، اکراه و اجبار، عدم اراده ی فعل (مثل اینکه شخص شعورش قفل شده و نمی داند به دلیل شدت خوشحالی یا شدت عصبانیت و نگرانی، ترس، غم و غصه چه می گوید یا چه می کند). عده ای هم تقلید را جزو موانع تکفیر بیان نموده و عدم تقلید را جزو شروط بیان کرده اند)

حالا اگر شخصی از این «۴فیلتر» عبور داده شد و مشخص شد که ۱- آگاهانه  ۲- عمداً ۳- به میل خودش و اختیاری دچار این جرم شده و فاسد تشخیص داده شد و عذر معتبر شرعی نداشت و حتی شبهه ای هم وجود داشت که به آن چنگ زد تا مانع از تکفیر این مسلمان شود آنوقت است که شخص آلوده را تکفیر می کند.

نکته ی مهم این است اگر شخصی بگوید که من برای تکفیر شخص مسلمان این ظوابط مورد پذیرش اهل سنت را رعایت می کنم و تا این ظوابط در مورد کسی رعایت نشود من چنین شخصی را تکفیر نمی کنم در نزد محمد بن عبدالوهاب و تمام علمای نجد چنین شخصی خودش هم کافر است. و لله المستعان .

محمد بن عبدالوهاب در رساله هفتم خود ردی بر ابن سحیم و پیروان او را می دهد و آن ها را تکفیر میکند و می گوید: هرکس علی بن ابی طالب را به فریاد بخواند کافر است و هرکس در کفر او شک کند و او را تکفیر نکند کافر است پس حال آن شخص چگونه است که آن ها را مسلمان می داند و با موحدین به جدل می پردازد و موحدین را خوارج و کافر می نامد.( الدرر السنیه   ۱۰/۳۶)

باید برای همه واضح شود که این منهج عقیدتی و فکری محمد بن عبدالوهاب و تمام همفکرهای او و اگر می بینید که گروهی چون جماعت دوله این تفکر را پیاده می کند نشان از صداقت اوست و اگر می بینید که افرادی وجود دارند که خود را پیرو محمد بن عبدالوهاب و علمای نجد می دانند اما این تفکر را پیاده نمی کنند و حتی مجریان این تفکر را خوارج و تکفیری می دانند نشان از ریاکاری و نفاق و یا جهل آنها به عقاید محمد بن عبدالوهاب و نجدی هاست .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *