برادران نجدی و قیچی کاری سخن علماء جهت حمله به مسلمین در مساله ی عذرهای معتبر شرعی

برادران نجدی و قیچی کاری سخن علماء جهت حمله به مسلمین در مساله ی عذرهای معتبر شرعی

به قلم: عدنان عبداللهی  

در مساله ی عذر به جهل باید بارها و بارها تکرار کرد که بین مسلمان و غیر مسلمان فرق وجود دارد.  مسلمین بر خلاف کفار دارای امتیاز عذرهای معتبر شرعی چون عذر به جهل و تا ویل و اکراه و تقلید و… هستند. اما کفار نه تنها عذری ندارند در مساله ی تقلید از بزرگان خود هم عذر ندارند؛ الله تعالی در قرآن کریم در باره ی اهل کتاب می فرماید.(انا اطعنا سادتنا وکبراءنا فاظلونا السبیلا.) پروردگارا ما از پیشوایان وعالمانمان اطاعت کردیم وراه را برما گم کردن .اونها کور کورانه وجاهلانه دنبال عالمان وپیشوایانشان راه افتادند واز توحید گمراه شدن وعیسی وعزیر را پسران الله قرار دادند والله تعالی هم عذر آنها را نپذیرفت.  

در اینجا الله تعالی در مورد کفار اهل کتاب صحبت کرده است نه در مورد مسلمین . از برادران نجدی می خواهم : لطفاً فرق بین مسلمین با غیر مسلمین را در عذرهای شرعی بدانید. شایسته نیست مسلمین را مشمول حکم کفار کنید .

برادران نجدی این سخن امام ابن قیم رحمه الله درطریق الهجرتین را می آورند که می فرماید : والاسلام هوتوحید الله وعبادته وحده لاشریک له والایمان بالله وبرسوله و واتباعه فیما جاءبه فما لم یاتی العبد بهذافلیس بمسلم وان لم یکن کافر معاندا فهو کافر جاهل، فغایه هذه الطبقه انهم کفار جهال غیر معاندین وعدم عنادهم لایخرجهم عن کونهم کفارافان الکافرمن جحد توحیدالله وکذب رسوله اما عنادا واما جهلا وتقلیدا لاهل العناد….

اسلام یعنی توحید الله وعبادت او به تنهایی بدون شریک وایمان به الله وبه رسول وپیروانش درآنچه که به سوی آن آمده است پس اگر بنده ای چنین نباشدپس مسلمان نیست واگر کافر معاندی نباشد پس کافری جاهل است. ونهایت این طبقه این است که آنها کفار جاهل غیر معاند هستن وعدم عناد آنها باعث نمی شود که از کافر بودن خارجشان کنیم چراکه کافر کسی است انکار توحید الله وتکذیب رسولش کندچه از روی عناد ودشمنی. یا از روی جهل وتقلید کردن از اهل عناد…

برادرانی که این قول ابن قیم را می آورند و با آن به مسلمین اهل عذر حمله می کنند باید دقت کنند که : ابن قیم در مورد کفار صحبت کرده و عذر به جهل را برای کفار رد کرده است. متوجه هستید برادران ؟  کفار عذر به جهل ندارند نه مسلمین . شما نگاه کنید ابن قیم باز در مورد مسلمین و داشتن عذر به جهل چه می گوید .

 شماها کلام امثال ابن قیم در مورد نداشتن عذر برای کفار را می آورید و با همین می گوئید کفار عذر ندارند پس مسلمین هم عذر ندارند در حالی که اصلا به گفته ی امثال ابن قیم در مورد داشتن عذر برای مسلمین هیچ اشاره ای نمی کنید . به نظر شما این انصاف است؟  شما از تکفیر نابجای مسلمین چه سودی می کنید؟ من خودم این راه را رفته ام . باور کنید دارید هم به دین الله و هم به بندگان الله ظلم می کنید در حالی که ما باید خادمی برای دین الله و بندگان الله باشیم .

دیدار هیئت امارت اسلامی افغانستان با قرضاوی در قطر، چرا؟

دیدار هیئت امارت اسلامی افغانستان با قرضاوی در قطر، چرا؟

به قلم: ابوبکر الخراسانی

زمانی که محمد نعیم سخنگوی طالبان اعلام کرد که هیئتی از آنها به ریاست مولوی عبدالحکیم صاح با دکتر یوسف القرضاوی در قطر دیدار کرده اند و قرضاوی را در جریان میزان پیشرفت توافق با آمریکا و مزدورانش در کابل قرار داده اند، عده ای با تعجب می پرسیدند: چرا با قرضاوی؟

شکی نیست که افغانستان توسط آمریکا و ناتو اشغال شده است و ترکیه به عنوان یکی از اعضای فعال و موثر این اشغالگری سالهاست که در افغانستان در کنار سایر اشغالگران به قتل عام اهل سنت افغانستان مشغول است و قرضاوی هم به عنوان مفتی حامی ناتو و ترکیه که مدعی است که الله و ملائکه و جبرئیل با اردوغان هستند به عنوان سربازی از سربازان جنگ روانی دشمن به شمار می رود .

البته سابقه ی فعالیت قرضاوی به سالها قبل بر می گردد؛ در زمان اشغال افغانستان توسط کمونیستهای شوروی به همراه رژیم آل سعود و امارات و پاکستان و سایر دست نشانده های آمریکا و ناتو به حمایت از مجاهدین بر علیه شوروی می پرداخت و به پاکستان مسافرتهائی می کرد و کمکهای مالی را به سیاف و دیگران تحویل می داد.

البته قرضاوی در زمان حاکمیت ملا محمد عمر رحمه الله به همراه هيأتي از سازمان کنفرانس اسلامي به قندهار هم سفری انجام داد، سازمانی که اکثریت مطلق اعضای آن را دست نشاندگان آمریکا و ناتو تشکیل می دهند.

در این سفر ملا عمر رحمه الله به وی اجازه ی ملاقات نداد و تنها موفق شد با کسانی چون ملا نورمحمد ثاقب، رييس دادگاه عالي طالبان، و مولوی های رده چندم طالبان دیدار کند. اینها آمده بودند که بگویند: کار امارت اسلامی در نابود کردن بتهای بامیان صحیح نبوده، اما ملا نورمحمد ثاقب حتی یک ذره از مواضع طالبان عقب نشینی نکرد و با تندی و خشونت خاصی به سخنان قرضاوی و هیئت مزدوران عرب پاسخ می دهد.

قرضاوی در رسانه ها همان سیاستهای قطر را در حمایت لفظی و دیپلماتیک از طالبان در  پیش گرفت و نشان داد که بخشی از دولت قطر و بخشی از دستگاه جنگ روانی متحدین قطر است، در این صورت بر اهل سنت و بخصوص بر مجاهدین لازم است که در برابر این دسته از مفتی ها احتیاط و حذر داشته باشند.

استفاده از تجربه و توان سکولاریستهای کافر در چه صورتی؟

استفاده از تجربه و توان سکولاریستهای کافر در چه صورتی؟

ارائه دهنده : عبدالله جوانرویی

رسول الله صلی الله علیه و سلم و ابوبکر صدیق، عبدالله بن اریقط را طبق قرارداد قبلی اجیر کردند تا آنها را از راههای مخفی به مدینه راهنمایی کند،  و او هر چند مشرک (سکولار) و کافر اصلی بود اما مردی نجیب و امین بود و خبر مسلمانان را به سکولاریستهای قریش انتقال نمی داد. این کار به معنای آن است که در هنگام ضرورت استفاده از تجربه و توان سکولاریستها ی کافر در صورت امین بودن از شخصیت آنها اشکالی ندارد.

مورد دیگر اینکه : کفار عموماً چون از افکار و عقاید مختلفی پیروی می کنند دارای قلبهای مختلفی هستند، و هرگز یک دل و متحد نخواهند شد . الله تعالی می فرماید: تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ (حشر/۱۴) شما آنها را جمع و متّفق می‌پندارید در صورتی که دلهاشان سخت متفرق است، زیرا آن قوم دارای فهم و عقل نیستند.

بر این اساس کفار همیشه بین خود به خاطر منافع دنیوی و عقاید مختلفی که دارند همیشه با هم درگیر بوده اند، در چنین حالاتی اگر رهبر دارالاسلام جهت تجزیه ی دشمنان و تمرکز بر دشمن اصلی با بخشی از اینها پیمانی ببندد و حتی امتیازی بدهد طبق شریعت الله عمل کرده است.

رسول الله صلی الله علیه وسلم با قبایل مختلف سکولار (به زبان عربی = مشرک) بنی خزاعه و بنی فزاره و… پیمان بست و حتی با یهودیان اطراف مدینه و مجوس الاحساء و نصرانی های نجران هم پیمان بست تا مانع از اتحاد آنها توسط سکولاریستهای قریش شود و با تجزیه ی دشمنان راحتتر بتواند بر دشمن اصلی و سر افعی تمرکز داشته باشد.

در اینجا رهبر «دارالاسلام» با حاکمیتهای کوچک کفار پیمان بسته است و «دارالاسلام» یعنی : سرزمینی که «قانون اساسی» آن بر اساس شریعت الله باشد و رهبر آن هم مسلمان باشد .

در این صورت پیمان طاغوتها با طاغوتها را نمی توان با پیمان دارالاسلام با طاغوتهای خارجی مقایسه کرد. یعنی اگر طاغوتی چون آل سعود یا امارات یا بحرین و ترکیه و… با رژیم صهیونیستی یا آمریکا و ناتو و … پیمانی بر علیه مسلمین می بندد هرگز قابل قیاس با پیمان «دارالاسلام» با حکومتهای کافر بر علیه سایر کفار نیست.

برنامه ی ‌حركتي‌ اسلامي‌ سيد قطب‌

          برنامه ی ‌ حركتي‌ اسلامي‌ سيد قطب‌

به قلم: فائز .ا

برنامة‌ سيد در حركت‌ و عمل‌ و دعوت‌، كه‌ از كتابهايش‌ برداشت‌ مي‌شود، در شش‌ مورد خلاصه‌ مي‌شود كه‌ در اينجا به‌ طور خلاصه‌ يادآور مي‌شويم‌:

  1ـ ابتدا بايستي‌ كار را با جوانان‌ و تودة‌ مردم‌ از عقيده‌ و بيان‌ معناي‌ ايمان‌، اسلام‌، عبوديّت‌ و تحاكم‌ الي‌ الله‌ شروع‌ كرد.

  2ـ تربيت‌ جوانان‌ مسلماني‌ فهيم‌ و آگاه‌ نسبت‌ به‌ دين‌ بر اساس‌ مورد اوّل‌، همچنين‌ بر اساس‌ اخلاق‌ اسلامي‌ و آگاهي‌ دادن‌ آنها نسبت‌ به‌ امور سياسي‌ و نظامي‌ و محلي‌ و خارجي‌ دشمنان‌ اسلام‌.

  3ـ نبايد هيچ‌ تشكّلي‌ ايجاد شود، مگر زماني‌ كه‌ افراد به‌ درجة‌ عالي‌ از فهم‌ عقيده‌، اخلاق‌ و سلوك‌، آگاهي‌ نسبت‌ به‌ آنچه‌ مي‌گذرد و آنچه‌ كه‌ ممكن‌ است‌ پديد آيد، رسيده‌ باشند.

  4ـ نقطة‌ آغاز حركت‌ اسلام‌ پس از آموزش ایمان و قیامت اقامه‌ و برپايي‌ نظام‌ و حكومت‌ اسلامي‌ است‌، بايد در زمينة‌ انتقال‌ جوامع‌ به‌ اسلام‌، طبق‌ موارد پيش‌ باشد، تا جوامع‌ با اسلام‌ تطبيق‌ داده‌ شوند.

  5ـ دستيابي‌  به حكومت‌ اسلامي‌  تنها از طریق جهاد فی سبیل الله صورت می گیرد واز این طریق است که از طريق‌ دگرگون‌ ساختن‌ جوامع‌ و ايجاد برندگيهاي‌ مؤثر در آن‌، همچنين‌ دگرگوني‌ ارزشها، اخلاقها، و ملتزم‌ ساختن‌ آنها به‌ اسلام‌ از آن‌ جهت‌ كه‌ افرادش‌ بدانند كه‌ حتماً بايد احكام‌ اسلامي‌ در جامعه‌ تطبيق‌ داده‌ شود، مساله ی آزاد سازی ملتها از چنگال طواغیط انجام‌ می گيرد.

  6ـ در همين‌ زمان‌، دفاع‌ و حمايت‌ حركت‌ اسلامي‌ ـ در حالي‌ كه‌ با توجّه‌ به‌ موارد سابق‌ گام‌ برمي‌دارد ـ واجب‌ مي‌شود. چنانچه‌ وقتي‌ با آن‌ و افرادش‌ دشمني‌ شد، با دشمني‌ پاسخ‌ داده‌ شود . پس‌ اگر تجاوزي‌ انجام‌ پذيرد، بايد در حدّي‌ كه‌ به‌ حركت‌ اجازة‌ استمرار در مسيرش‌ را بدهد، با تمام‌ قدرت‌ جواب‌ آن‌ داده‌ شود…

  اين‌ شش‌ مورد، مراحلي‌ هستند كه‌ سيد قطب‌ معتقد بود تنها اين‌ است‌ راه‌، و چنين‌ بايستي‌ شروع‌ كرد و به‌ همين‌ ترتيب‌ هم‌ پايان‌ برد. اين‌ همان‌ برنامة‌ حركتي‌اش‌ بود كه‌ در خلال‌ كتابهايش‌ ـ خصوصاً معالم‌ في‌ الطريق‌ ـ آورده‌ است‌..

ادامه خواندن برنامه ی ‌حركتي‌ اسلامي‌ سيد قطب‌

مصالح نظام شریعت ومفاسد نظام سکولاریسم ودموکراسی

مصالح نظام شریعت ومفاسد نظام سکولاریسم ودموکراسی

ارائه دهنده : ملا نور احمد (زید فراهی)

بسم الله الرحمن الرحیم     

الحمدلله والصلوه والسلام علی رسول الله وآله واصحابه ومن والاه وبعد:

إنِ الحُکمُ إلاّ لِلهِ أمَرَ أن لاّ تَعبُدوا إلاّ إیّاه

نظام اسلامی ونظام شریعت عبارت است ازتعمیل مجموعه ایی ازاحکام، فرامین وقوانینی که مستند وتکیه گاه آن کلام الله وسنت پیامبر عظیم الشان او “صلی الله علیه وسلم ” میباشد.

قانون گذارحقیقی ذات الله متعال است که بشر را خلق نموده وازتمام حالات درونی ، بیرونی ،گذشته ،حال واستقبال او باخبر است واین قوانین را طبق مصلحت  او برایش فرستاده است که تمامی جوانب حیات اورا  دینی ودنیوی ، جسمی وروحی ، سیاسی ومدنی ، فردی واجتماعی ، اقتصادی و اخلاقی را شامل است . 

وصرف یک تنظیم مادی واقتصادی نیست که گوشه های اصیل  زندگی را مورد توجه قرار نداده با شد مانند نظام های دموکراسی ودیگر نظامهای موجود دردنیا.

این نظام بر اساس فطرت بشری بنا یافته ومی تواند انسانیت را بلا فرق وبا تمام معنی به سوی جامعه ایی ایده آل بر پایه عدالت اسلامی ، اتحاد وانسجام ، رشد وترقی ، پاکی ومحبت ،معنویت واخلاق وامت واحده سوق دهد.

این نظام اسلامی و نظام شریعت از هرگونه عیب و نقص پاک و منزه است زیرا قانون گذار ذاتی است که از هر عیب ونقص پاک است و انسان فقط بعنوان یک امین وبعنوان نیابت این وظیفه را اجرا می کند.

در این نظام، پادشاهیت، تاج وتخت، کاخ شاهی و قصرنشینی، وراثت و ولیعدهی، سکولاریسم و دیکتاتوری، قومیت و نژادپرستی جایی ندارد و بلکه یک اخوت اسلامی و امت واحده می باشد که در رأس آن یک امیر واحد، متقی و عادل قرار دارد که اوامر خدا را اجراء می کند.

ادامه خواندن مصالح نظام شریعت ومفاسد نظام سکولاریسم ودموکراسی

نیروهای حزب کارگران اوجالان پ.ک.ک چه جایگاهی در میان کردهای مسلمان سوریه دارند؟

نیروهای حزب کارگران اوجالان پ.ک.ک چه جایگاهی در میان کردهای مسلمان سوریه دارند؟

ارائه دهنده : ابوعبدالله موکریانی  مهابادی

همه ی ما می دانیم که  در کوبانی مردم کورد بر علیه دوله نجنگیدند، دلیل آشکار و قابل رویت هم این است که عده ی زیادی از ساکنان ۳۲۵ روستای کورد نشین اطراف کوبانی و ساکنان شهر کوبانی که در عرض چند روز به نیروهای دوله پیوستند به صورت داوطلبانه، بر علیه چته های سکولار کمونیست حزب کارگران اوجالان ( پ.ک.ک  ) جنگیدند و اکثر کسانی که در کوبانی بر علیه مزدوران اوجالان در حال جنگ بودند، کردهای مخالف اوجالان بودند نه عربها و دیگر ملیتها، هرچند که تعدادی مسلمین عرب و غیر عرب نیز در این جنگها شرکت کردند چون بعضی از ساکنین کوبانی را عربها و دیگر ملیتها تشکیل می دهند .

آشکار است که کردستان سوریه و بخصوص مردم کوبانی  دل خوشی از این چته های پ.ک.ک ندارند ، به محض شروع شدن جنگها مردم  یا مسلحین حزب کارگران را رها نموده  و وارد ترکیه و دهوک شدند و یا اینکه به نیروهای دوله پیوستند.

اتفاق دیگری که این حقیقت را برای نفهم ترین انسانها قابل فهم کرد این بود که به محض ورود ارتش سکولار ترکیه به خا کوردستان سوریه مردم محلی با رقص و پایکوبی به استقبال ارتش سکولار ترکیه رفتند و ارتش سکولار ترکیه را منجی خود در برابر فسیلهای به جا مانده از کمونیسم استالینی مزدوران حزب کارگران اوجالان می دانستند و از عفرین تا سری کانی (راس العین) تمام کوردها تسلیم ارتش سکولار ترکیه و گروههای مزدور ترکیه شدند.

 این امر  برای کردستان و ملت مسلمان کردستان تکرار مکرر تاریخ و یادآور دهه های ۲۰ و ۶۰ در کردستان ایران می باشد. در این باره استاد ابوسلیمان هورامی در مقاله ی «از مقاومت مردمی مهاباد تا مقاومت مردمی سنندج » می گویند:

ادامه خواندن نیروهای حزب کارگران اوجالان پ.ک.ک چه جایگاهی در میان کردهای مسلمان سوریه دارند؟

مزدوری و ارزان فروشی خون کوردها توسط مزدوران اوجالان: اینبار برای ارمنستان

مزدوری و ارزان فروشی خون کوردها توسط مزدوران اوجالان: اینبار برای ارمنستان

به قلم: ابوخالد کوردستانی

بارها گفته شده که مزدوران سکولار کورد مثل سایر مزدوران دستمال توالتهائی بوده اند در اختیار دیگران که در راه اهداف دیگران خون جوانان کورد را فدا کرده اند.

با تمرکز بر مزدوران پ.ک.ک باید بگوئیم که این مزدوران زمانی برای صدام حسین مزدوری می کردند و صدام حسین هم اردوگاه مخمور را به آنها داد.  این مزدوری برای همه ادامه داشته تا اینکه به مزدوری برای آمریکا در خاک سوریه رسیده است که طی آن ضمن تحویل خاک کوردها به ترکیه و ناتو در عفرین و غیره صدها کیلومتر دور از خاک کوردها و در شهرهای الرقه و دیرالزور که حتی یک کورد هم وجود ندارد خون کوردها را برای حفظ چاههای نفتی که به اشغال آمریکا در آمده اند فدا می کنند و بابت این خونها پولش را دریافت می کنند همچنانکه دونالد ترامپ ، رئیس جمهور آمریکا در گفتگو با خبرنگاران طی دیدار با سِرجو ماتارلا، همتای ایتالیایی خود در کاخ سفید به صراحت در مورد مزدوران پ.ک.ک گفت :” ما چنین وانمود می‌سازیم که گویا کُردها فرشتگان اند، ما به کُردها پول زیادی دادیم، ما آنها را صاحب ثروت ساختیم. و می‌دانید چه شد؟ عالی است که آنها در طرف ما جنگیدند، اما ما به آنها پول می‌دهیم تا در طرف ما بجنگند”.

با این وجود همین الان باز ما شاهد مزدوری  و خون کورد فروشی گروه مافیائی پ.ک.ک برای حکومت ارمنستان و قربانی کردن آنها در جنگ بین آذربایجان و ارمنستان هستیم . حکومت ارمنستان در ماه جولای (تیر) مزدوران اوجالان را به ارمنستان منتقل کرد و هم اکنون از مزدوران اوجالان به عنوان شبه نظامیان پیاده جهت قتل عام غیر نظامیان در مناطق اشغالی قره باغ استفاده می کند.

“گوکسل گولبیگ” رئیس انجمن مبارزه با ادعای های واهی ارامنه در توضیح چرایی این اقدام گفته است علت این تصمیم ارمنستان این است که خانواده های ارمنی به هیچ عنوان اجازه نمی دهند تا فرزندانشان در جبهه های مناطق اشغالی قره باغ حاضر شوند و به این ترتیب جبهه های ارمنستان در منطقه قره باغ خالی از سرباز شده است.

جالب است بدانید که منطقه ی قره باغ متعلق به مسلمین است که توسط  ارمنی ها اشغال شده است و هم اکنون مزدوران اوجالان در کنار اشغالگران و به نیابت از اشغالگران ارمنی در حال قتل عام ساکنین اصلی قره باغ کوهستانی هستند. اینهم ماهیت این گروه مافیائی.  

امیدوارم اینهم تلنگری دیگر برای بیداری فریب خورده های احزاب سکولار کورد و غیر کورد باشد. کوردها و غیر کوردها باید روزی به این سکولاریستها بگویند: بس است .  

غرب سکولار را آنگونه که هست باید شناخت

غرب سکولار را آنگونه که هست باید شناخت

به قلم : مسعود سنه ای

با آنکه بسیاری از سرزمینهای اسلامی در شمال آفریقا و حتی در آفریقای مرکزی و بخشهائی از آسیا و اروپا به تصرف دشمنان اسلام و مسلمین در آمده است اما بسیاری از مسلمین در دشمن شناسی شرعی دچار اشتباهات واضح و آشکاری می شوند.

یکی از این اشتباهات فاحش به این بر می گردد که خیال می کنند کشورهای حاکم بر غرب نصرانی یا یهودی هستند در حالی که در میان تمام کشورهای کنونی حاکم بر دنیا که به اشغال سرزمینهای مسلمین اقدام کرده باشند حتی یک کشور یهودی یا نصرانی وجود ندارد . نه آمریکا نصرانی است و نه رژیم صهیونیستی کشوری یهودی است. بلکه اگر به قوانین حاکم بر این جامعه ها نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که اینها به همراه تمام متحدین خود کشورهائی سکولار هستند که از عامل مذهب هم در راستای اهداف خود سوء استفاده کرده اند .

غفلت از این امر مهم باعث تولید خطر جدیی در جهان اسلام شده است که بسیار مایه نگرانی است، و آنهم تلاش برخی حکام سرزمینهای مسلمان نشین در مراکز دانشگاهی و با همکاری پایگاه های خبری سکولارهای جهانی به رهبری آمریکا به منظور سکورلاریزه کردن اسلام به سبک جهان نصرانیت است.

علاوه بر تمام دانشگاههای موجود در اتحادیه ی اروپا و آمریکا و استرالیا و روسیه، دانشگاه هایی چون دانشگاه  زیتونه تونس و دانشگاه های کشورهای حاشیه خلیج فارس، عراق،  لبنان، مالزی، مصر و ترکیه  به عنوان مهمترین پایگاه های این جنگ نرم و روانی هستند که در آنها اسلام به روش سکولار مورد مطالعه قرار می گیرد، به نحوی که تفکر سکولار درباره اسلام مایه مباهات و مترقی بودن افراد فارغ التحصیل این دانشگاهها  شده است .

بر همین اساس، در بسیارى از جوامع مسلمین، نوعى دوگانگى عقیدتی – فرهنگى و در شکل فاجعه‏آمیزتر آن، انقطاع از قوانین شریعت الله شکل گرفته است . امروزه براى برخورد با عقاید و فرهنگ بیگانه و به عبارت دیگر، این مهمان ناخوانده ی سنتی، «غرب شناسى‏» از ضروریات آشکار جامعه ماست.

 یکى از لایه‏هاى غرب‏شناسى امروز شناخت و ارزیابى عقیده ی مشترک حاکم بر غرب مهاجم است، شناخت غرب بدون شناخت عقاید سکولاریستی حاکم بر آن نوعی به بیراهه رفتن است.

شیعه – سنی وجایگاه تاریخی آنها

شیعه – سنی وجایگاه تاریخی آنها

به قلم: خالد هورامی

«شیعه» به معنی پیرو آمده است، مثل شیعه ابراهیم، یعنی پیروان ابراهیم، یا شیعه علی به معنی  پیروان علی یا حتی شیعه ی فرعون به معنی پیروان فرعون و…  . «اهل سنت» نیز یعنی پیروان سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم.

اگر دقت کنیم میان این دو تعریف هیچ  تعارض و تضادی نمی بینیم ، شیعه ی علی یعنی مسلمانی که تابع قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم  و شیوه ی حکومتداری علی رضی الله عنه است.

 در این صورت ممكن است یک مسلمان هم شیعه علی باشد و هم پیرو سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم ، هم اهل بیت پیامبر را دوست داشته باشد و هم مطابق سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم  عمل كند، چنین شخصی هم شیعه هم سنی و هم مسلمان كامل است.  پس هیچ تناقضی  میان شیعه و اهل سنت وجود ندارد تا کسی بخواهد آنها را در برابر هم قرار دهد.

تمام امامان فرق معروف به اهل سنت به نحوی شیعه علی رضی الله عنه بوده اند. حمایتهای آنها از نهضتهای شیعی و برائت و دوری آنها از حکومتهای عباسی و اموی خود بهترین و ساده ترین دلیل این مدعاست.

در این نگرش واقع بینانه و بدور از تعصب جاهلی،اسم مهم نیست محتوا مهم است؛ هر مسلمانی که خود را به یکی از فرق منتسب نموده است چنانچه با کفر به طاغوت و ایمان به الله از کانل پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم ایمان داشته باشد و شهادتین را بر زبان براند و سرو كارش با قرآن و سنت باشد واز اختلاف پراكنی نفرت داشته باشدهیچ فرقی با سایر برادران خود در سایر فرق ندارد، و این مهم نیست که تا زمان تشکیل شورای اولی الامر منطقه ای و جهانی جهت تشکیل امت و اجماعی واحد  در مسائل فقهی هر كس از هر مذهبی كه دوست دارد با دلیل صحیح و بدون تعصب پیروی كند، مهم این است كه حول همان نقاط مشترک و منافع مشترکی که بر اساس دین مشترک به وجود آمده اند مسیر وحدت را درپیش بگیرند.

با در پیش گرفتن این اسلوب است که ما اسلام را محکم گرفته ایم اسلامی كه در آن همه ی فرق و مذاهب به دور از دشمنی، كینه، توهین، لعنت، نفاق، دروغ، شرک، خرافات، بدعت‌گرایی، سنت زدایی، سؤ ظن و…. جادارند. این همان اسلامی است که برای پیروان مسلمانش وحدت، محبت، احترام، صداقت، حب توحید و سنت، بغض شرک و بدعت، تلاش پی گیر برای اصلاح و پاک‌سازی جامعه، و قیام به مسئولیت‌هایی را به ارمغان می آورد كه صحابه رضی الله عنهم اجمعین و اهل بیت علیهم السلام  بخاطر آن جان دادند.

حالا اگر «مسلمانی» با اهل بیت و ائمه ی شیعیان علی علیهم السلام كینه داشته باشد او سنی نیست، بلكه ناصبی است؛ و اگر «مسلمانی» با امهات المومنین –رضی الله عنهم- كینه داشته باشد او نیز شیعه نیست، بلكه دشمن وحدت مسلمین است. در هر دو حالت شخص  «مسلمان» باقی می ماند اما مسلمانی منحرف و مجرم .