در انتخابات ایران در صف اصلاحگرانی یا اپوزیسیون سکولار؟

در انتخابات ایران در صف اصلاحگرانی یا اپوزیسیون سکولار؟

ارائه دهنده: جمشید احمدی (سنندج)

با آنکه نگرشهای جماعت دعوت و اصلاح در مورد دموکراسی و … با نگرش ما متفاوت است اما موارد مختلفی وجود دارند که می توانند ما را در یک جبهه متحد کنند. یکی از این موارد نگرش ما به دارالاسلام ایران است .

با آنکه این جریان در تمام کشورهای سکولار هم دارای چنین نگرشی به صاحبان قدرت هستند با این وجود همین نگرش آنها حتی اگر در دمورد دارالاسلام ایران به صورت موقتی هم باشد باز می تواند مفید و قابل ارزش و استفاده باشد .  

ما در این روزها شاهد بررسی انتخابات ١٤٠٠ با حضور جمال اسماعیلی مسؤول هیأت اجرایی جماعت و صلاح قاسمیانی مسؤول ستاد انتخابات در جمع اعضای شعبه تهران و البرز بودیم که جمال اسماعیلی در این نشست ابراز داشت که هدف اولیه‌ی انتخابات چرخش قدرت و جابه‌جایی مسؤولان و ایجاد فرصت مدیریتی برای نگاه‌های مختلف جامعه است. وی در ادامه بیان کرد مشارکت اهل سنت در انتخابات پرهیز از عزلت و گوشه‌نشینی، تأکید بر حضور مؤثر و نقش‌آفرینی در راستای توسعه‌ی جامعه در ابعاد مختلف می‌باشد چرا که بهبود وضعیت سیاسی بر پایه مشارکت عمومی می‌تواند بستری مناسب برای بهبود جامعه در سایر ابعاد باشد.

صلاح قاسمیانی مسؤول ستاد انتخابات جماعت نیز در این نشست با تبیین اهمیت و نقش کلیدی سیاست بر همه حوزه‌های فردی و اجتماعی، تأکید کرد: «جماعت یک حزب سیاسی نیست که درصدد کسب قدرت و دستیابی به آن باشد، چرا که جماعت به‌عنوان یک تشکل مدنی، رسالت خود را در ابعاد فرهنگی و اجتماعی تعریف کرده است، اما اگر این جماعت بخواهد در سرتاسر ایران و به‌ویژه در مناطق قومی و مذهبی و مرزی فعالیت کند نمی‌تواند عنایت لازم را به موضوع سیاست نداشته باشد.»

وی در ادامه به مواضع سیاسی و انتخاباتی جماعت اشاره کرد و گفت: «گفتمان ما اصلاح‌گری است. ما در صف براندازان و اپوزیسیون قرار نمی‌گیریم و تغییر در همه حوزه‌های اجتماعی و بالأخص سیاست را در چارچوب اصلاح بدون خشونت و در عین امیدواری پی می‌گیریم و حداکثر استفاده‌ی لازم از همه فرصت‌ها و منافذ قانونی و از جمله انتخابات را به نفع آینده‌ی کشور، جامعه مدنی و اهل سنت می‌دانیم.»

این جماعت به نکته ی خیلی مهم و واقعی اشاره کرده اند و آن اینکه در این انتخابات دو موضع بیشتر وجود ندارد:

  1. شرکت کردن برای اصلاح بدونه خشونت
  2. شرکت نکردن و رفتن به صف براندازان و اپوزیسیون

قانون اساسی ایران بر اساس یکی از مذاهب اسلامی نوشته شده است و قطعاً با قوانین سکولاریستی سایر کشورها متفاوت است به همین دلیل فتواهای علماء در مورد حرام بودن شرکت در انتخابات سایر کشورهای سکولار و طاغوتی برای دارالاسلام ایران بی ارزش و نابجاست .

این برای همه واضح است که در برابر دارالاسلام ایران تنها دو جبهه و دو موضع وجود دارد . موضع شما در برابر دارالاسلام ایران چیه و در کدام جبهه قرار گرفته ای؟

وظایف ما در محافظت از سرنوشت جمعی در دارالاسلام ایران

وظایف ما در محافظت از سرنوشت جمعی در دارالاسلام ایران

به قلم : کارزان شکاک

زمانی که به صلح خلیفه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم حسن بن علی رضی الله عنهما با معاویه و تحویل خلافت به شاهی چون معاویه نگاه می کنیم، متوجه می شویم که بعد از آنهمه کشت و کشتار و مخالفت میان ارتش خلفای مسلمین (علی بن ابی طالب و حسن بن علی) با ارتش اهل بغی، پای سرنوشت جمعی دارالاسلام به میان می آید که محافظت از این سرنوشت جمعی وظایفی را متوجه تمام مومنین می گرداند، حتی اگر انجام این وظایف به قیمت دادن امتیازی بزرگ چون تنازل از حاکمیت و خلیفه بودن دارالاسلام باشد.

این سناریو بارها در تاریخ اسلام رخ داده است از حمایت صلاح الدین ایوبی شافعی مذهب از حکومت شیعه مصر در برابر کفار صلیبی گرفته تا حمایت ابن تیمیه از حکومت اهل بدعت در برابر حمله ی مغولها و…

به این شکل واضح است که سرنوشت جمعی و نقش‌گیری در امور اجتماعی دارالاسلام ، از لازمه و ضروریات زندگی اجتماعی مسلمین است. البته در کل اساس و بنیاد زندگی جمعی، بر تعامل و کنش متقابل میان فعالین اجتماعی استوار است و هر جمع و جماعتی که از صحنه تعاملات اجتماعی و بده و بستان‌های جمعی غایب باشد به طور طبیعی و قهری در انزوای اجتماعی قرار گرفته و کمتر در معرض تعاملات اجتماعی خواهد بود.

همچنانکه دوری از انجام وظایف فردی در شریعت نوعی جرم محسوب می شود به همین ترتیب دوری از انجام وظایف و تکالیف جمعی نیز جرم و گناه محسوب می شود بخصوص اگر این وظایف و تکالیف با سرنوشت جمعی تمام ساکنین دارالاسلام گره خورده باشد.

 امروزه با اینهمه تبلیغات وسیع و متنوع «مثلث دروغساز» ۱ – کفار  2- و دارودسته ی منافقین ۳- و مسلمین جاهلی که کارگران بی مزد شیطان شده اند و این دروغها را بدون تحقیق به دیگران منتقل می کنند، آگاهی بر وظایف جمعی در قبال دارالاسلام در برابر کفار مهاجم جهانی و مزدوران محلی آنها برای عده ای سخت و مشکل شده است.

اهل سنت ایران لازم است به این واقیعت مهم پی ببرند که هم اکنون در انتخاب بین دو جبهه قرار گرفته اند که سومی ندارد:

  1. جبهه ای که کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو آن را رهبریت می کند که در این جبهه تمام مرتدین سکولار محلی و دارودسته ی منافقین با گرایشات مختلف سیاسی و فکری سنگر بندی کرده اند. البته متاسفانه دسته هائی از مسلمین جاهل هم ناخواسته در همین جبهه قرار گرفته اند بدون آنکه خود بدانند.
  2. جبهه ی دارالاسلام ایران که در این جبهه هم تمام گرایشات مختلف اسلامی شیعی و سنی با تفکرات و مذاهب مختلف در برابر جبهه ی کفار سنگر بندی کرده اند.

هم اکنون لازم است که شما با مراجعه به رای امام مذهب خودت (نه ملاها و مولوی های دست چندم مذهب و مجریان جنگ روانی دشمن در ماهواره ها) به این آگاهی دست پیدا کنی که جهت انجام تکالیف اجتماعی که الله بر تو واجب کرده باید در کدام جبهه قرار بگیری؟

بدون شک تمام مذاهب اسلامی به شما خواهند گفت که باید در جبهه ی دارالاسلام ایران بر علیه تمام کفار و دنباله روان آنها قرار گیری.

امروزه و در دارالاسلام ایران که قانون اساسی آن بر اساس یکی از مذاهب اسلامی تدوین شده و اهل سنت نیز در امور داخلی خود و انتخاب شوراهای مختلف و زندگی فردی و خانوادگی و جمعی بر اساس مذهب خود از آزادی کاملی برخوردار هستند، ما در بوته ی آزمایش قرار گرفته ایم.

مشارکت ما در انتخاب شوراهای مختلف و انتخاب شایسته ترین و آگاهترین فرد به «فقه اسلامی»  نشانه بلوغ فکری و عقیدتی اهل سنت و ساز و کار دخیل‌شدن اهل سنت در تعیین سرنوشت جمعی خودش است.

اهل سنت ایران باید در راستای انجام تکالیف و وظایف اجتماعی خود در برابر دارالاسلام و همچنین عمل به وظایف جمعی در محافظت از سونوشت جمعی خود در دارالاسلام ایران، اجازه ندهد دشمنان داخلی و خارجی با شعور دینی و عقیدتی آنها بازی کنند.

توطئه ی تکراری و خزنده ی ورود رسمی ناتو به جنگ تحمیلی آمریکا بر اتحاد شافعی ها و زیدی های یمن

توطئه ی تکراری و خزنده ی ورود رسمی ناتو به جنگ تحمیلی آمریکا بر اتحاد شافعی ها و زیدی های یمن

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

امروزه کسی شک ندارد که حکومت آل سعود بازوی مالی آمریکا در منطقه است که به نیابت از آمریکا در جنگ تحمیلی بر علیه اتحادیه ی شافعی ها و زیدی های یمن مشارکت دارد.

این جنگ نیابتی مزدوران آمریکا آنگونه پیش بینی کرده بودند پیش نرفت و نه تنها نتوانست حکومت شافعی ها و زیدی های حاکم بر صنعا را ساقط کند بلکه حتی نتوانست بعد از چند سال این اتحادیه را تضعیف کند و این اتحادیه روز به روز چنان قدرتمند شده است که پایتخت رژیم فاسد آل سعود و شریانهای حیاتی اقتصادی این رژیم و اربابان آن را در تاسیسات و پالایشگاههای نفتی مورد هدف قرار دهد.

این شکستهای پی درپی آل سعود و سایر مزدوران اماراتی و … در یمن که از پشتوانه ی گسترده ی هوائی آمریکا و ناتو برخوردار بوده اند در واقع شکست آمریکا و متحدین آن بوده است به همین دلیل همچون نمونه های افغانستان و لیبی و سومالی و سوریه و عراق اینبار حکومت سکولار ترکیه به عنوان بازوی نظامی کفار در میان مسلمین وارد عمل شده است.

همبستگی حکومت سکولار ترکیه با رژیم آل سعود در واقع همبستگی ناتو و آمریکاست که ترکیه و آل سعود به نیابت از آنها جنگ تحمیلی بر اتحادیه ی شافعی ها وزیدی های یمن را به پیش می برند.

جنگ نیابتی آمریکا و ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه و رژیم آل سعود باعث جلوگیری از اتحاد مسلمین بر علیه کفار سکولار و اشغالگر خارجی می شود و چنین نشان داده می شود که این جنگ در واقع بین خود مسلمین و به نحوی جنگ بین نجدیت آل سعود و اخوانیسم سکولار و لیبرال ترکیه با سایر مذاهب اسلامی است. 

در این جنگ نیابتی هم فتواهای نجدیت درباری آل سعود و سایر نجدی موجود در جبهه ی آل سعود با رژیم آل سعود وجود دارد و هم فتواهای منتسبین به اخوان لیبرال و سکولاری که با اردوغان سالهاست در یک جبهه هستند.

به این شکل و به همین سادگی کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو جنگ خودشان بر علیه مسلمین انقلابی و شریعت گرای شافعی – زیدی را در قالب جنگی داخلی و مذهبی میان مسلمین به پیش می برند و از کانال مفتی های مزدور و کشورها و احزاب دست نشانده ای که دارند به اهداف ضد اسلامی خود دست پیدا می کنند .

مسلمین لازم است از این فجایع تکراری که در تمام سرزمینهای اسلامی توسط حکومتهای دست نشانده و متحدین کفار سکولار جهانی اتفاق می افتد درس بگیرند و فریب جنگ روانی مفتی های مزدور و احزاب خائن به ظاهر اسلامگرائی که عملاً در جبهه ی کفار سکولار جهانی قرار گرفته و فی سبیل آمریکا و ناتو می جنگند را نخورند.

حکومت سکولار ترکیه هزاران کیلومتر آنطرفتر با پهپادهایی از نوع کارایل و بیرقدار در حالی مسلمین قحطی زده و گرسنه ی شافعی و زیدی یمن را قتل عام می کند که از این سو در بیخ گوشش رژیم اشغالگر صهیونیستی به فجیع ترین شیوه ی ممکن باز در حال قتل عام مسلمین شافعی مذهب فلسطین است .

آیا مسلمین قرار نیست بیدار شوند؟

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :تقلید از کفار در ریختن خونهای حرام شده و مقابله به مثل کردن(۲) [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۷)]

تقلید از کفار در ریختن خونهای حرام شده و مقابله به مثل کردن(۲) [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۷)]

شیخ المجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی  حفظه الله [۱]

تقلید از کفار در ریختن خونهای حرام شده و مقابله به مثل کردن(۲)

این اعمال مجرمانه هیچ ربطی به تترس در منابع شرعی ندارد. شما فقط تصور کنید که در خانواده ای که یکی از اعضای آن عضو این احزاب سکولار و مرتد یا از طرفداران آن باشد و با مواد منفجره تمام اعضای خانواده به خاطر همین یک مجرم قتل عام شوند آنوقت میزان و عمق جنایت نسبت مسلمین را خودتان متوجه شوید، چون اکثر ما هم گاه که با خانواده های خود جمع می شویم یکی یا چند نفر از همین نخاله و لکه های ننگ را در جمع خود می بینیم.

یا شما تصور کنید که در بازاری چند هزار نفره در حال تردد هستید و کافر سکولار و اشغالگری یا مرتدی سکولار و مزدور هم از این بازار می خواهد عبور کند و آنوقت بمبی برای شکار این کفار عبوری قرار داده باشند و طی آن صدها بی گناه هم کشته یا زخمی شوند حالا چه این کافر اشغالگر یا مرتد محلی کشته شود یا نشود. به نظر شما این جنایت آشکار در حق مسلمین و غیر نظامیان چه ربطی به تترس خواسته شده در منابع شرعی دارد؟

یا تصور کنید که شما برای ادای نماز به مسجدی می روید که در این مسجد هم یکی از این سکولاریستهای مرتد حضور دارد و آنوقت به خاطر همین انسان خبیث انفجاری در مسجد رخ دهد و آنهمه نماز گذار قتل عام شوند!! یا حتی در کعبه آنهمه بت قرار داشته باشد و ابولهب و زنش و چندین ساحر و مشرک دیگر هم در آن قرار گرفته اند و مسلمین هم به همراه مشرکین در حال ادای نماز و حج و عمره باشند و یکی از این اهل جهاد نا آگاه به خاطر وجود این بتها و کفار محارب و جهنمی مثل ابولهب و زنش در آن بمب گذای انجام دهد آنوقت ثمره چه خواهد بود؟

به همین دلیل می بینیم که کلاً مسیر عوض می شود و به جای اینکه طی عملیاتهای دقیق و برنامه ریزی شده و نقشه های حساب شده ای نظامی ها و پایگاههای آنها مورد هدف قرار گیرد اینها به خود زحمت نمی دهند و سهل ترین و ساده ترین و بی زحمت ترین هدفها را انتخاب می کنند و اصل می شود هدف قرار دادن غیر نظامی ها به بهانه ی ترساندن نظامی ها. یعنی کاری بر عکس تترس شرعی که در آن، هدف قرار دادن نظامی ها و نجات سپرهای انسانی و غیر نظامیان در دستور کار قرار می گیرد.

 زمانی که تترس را اینگونه از قالب و مفهوم شرعی آن خارج کردند و بدعت را جایگزین آن کردند  پیاده کردن همان سیاستی که کفار نسبت به مسلمین انجام داده اند در دستور کار قرار می گیرد: قتل عام زنان و کودکان و پیران و جوانان و نابودی منازل و منابع مادی و کشاورزی مسلمین با بمبهای چند تنی و حتی فسفری و شیمیائی و غیره جهت ترساندن مسلمین.

 این روش کفار است نه مسلمین، اما توسط مجریان جنگ روانی کفار  چون ابوقتاده فلسطینی و امثالهم برای مسلمین تئوریزه می شود و لباسی شبه اسلامی هم بر تن آن می کنند آنهم صرفاً جهت صدمه زدن به مسلمین .

ادامه خواندن شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :تقلید از کفار در ریختن خونهای حرام شده و مقابله به مثل کردن(۲) [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۷)]

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :تقلید از کفار در ریختن خونهای حرام شده و مقابله به مثل کردن(۱) [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۶)]

تقلید از کفار در ریختن خونهای حرام شده و مقابله به مثل کردن(۱) [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۶)]

شیخ المجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی  حفظه الله [۱]

تقلید از کفار در ریختن خونهای حرام شده و مقابله به مثل کردن(۱)

الله تعالی می فرماید: لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ ۚ (توبه/۱۲۰) هیچ تشنگی و خستگی و گرسنگی در راه خدا به آنان نمی‌رسد، و گامی به جلو برنمی‌دارند که موجب خشم کافران شود، و به دشمنان دستبرد و صدمه ای نمی‌زنند ( و ضرب و قتل و جرحی نمی‌چشانند و اسیر و غنیمتی نمی‌گیرند) مگر این که به واسطه آن، کار نیکوئی برای آنان نوشته می‌شود.

در برابر این دو تاکتیک کلی:

  • وَلاَ یَطَؤُونَ مَوْطِئاً یَغِیظُ الْکُفَّارَ
  • وَلاَ یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّیْلاً

 در خشمگین کردن و صدمه و آسیب زدن به کفار هم شریعت الله ظوابط و مرزبندهای مشخص و دستور العمل خاص اسلام را بیان کرده است که راهنمای عمل مومنین در خشمگین کردن و صدمه زدن به کفار محارب و جنگجو است، و نمی توان جهت رسیدن به این دو هدف از هر وسیله ای استفاده کرد؛ در واقع برخلاف کفار، برای ما هدف وسیله را توجیه نمی کند.

  بر این اساس باید مواظب بود که با تفسیر اشتباه از مقابله به مثل کردن در دام شیطان در صدمه زدن به منهج اسلامیِ دعوت و جهاد نیافتیم، و کار به جائی کشیده نشود که ناخواسته الگوی عمل شما دشمنان ما شوند، و دشمنان دستور عمل برای شما صادر کنند، و به این شکل طبق نقشه ی دشمنان در ضربه زدن به منهج پاک جهاد فی سبیل الله حرکت کنید.

مذاهب حنفی[۲] و مالکی[۳] و شافعی[۴] و حنبلی[۵] و ظاهری[۶] و شیعه در مورد روش برخورد با ساکنان سنگر قلعه به مواردی اشاره کرده اند که تنها در مورد ساکنین سنگر قلعه و دژها به کار می رود.

چنانچه عرض کردم در هنگام جهاد، قلعه یعنی سنگر نظامی بزرگتر؛ و تمام آنهائی که در سنگر جنگی – چه یک نفره چه دو نفره و چه چند نفره – در برابر ما قرار گرفته اند در جایگاه جنگجویانی قرار گرفته اند که باید با انواع تکنولوژی نظامی مشروع با آنها وارد جنگ شد.

در این صورت قواعدی که بر سنگرهای نظامی – چه کوچک و چه بزرگ – حاکم است فرق دارد با قواعدی که بر سایر مکانهای غیر نظامی حاکم است، به همین دلیل است که سفارش می شود که مثلاً کشاورزان را نکشید یا زنان و کودکان و راهبها و … را نکشید، اما چنانچه همین انسانها در سنگر قلعه و دژ قرار گرفتند به حکم ضرورت ممکن است صدمه ببینند همچنانکه عالم دینی و راهب قلعه ی یهودیان اطراف مدینه به همراه زنان و جنگجویان و دیگران صدمه دیدند. 

در این صورت باید در روش خود بین کسانی که در سنگر قرار گرفته اند و آنهائی که در سنگر نیستند فرق گذاشت و نباید حکمی که متعلق به سنگر نشینان است را بر سایرین تطبیق داد حتی اگر همه ی آنها کافر باشند.

ادامه خواندن شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :تقلید از کفار در ریختن خونهای حرام شده و مقابله به مثل کردن(۱) [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۶)]

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :حالتهائی که در آن ضرورت کشتن سپر انسانی از بین می رود و ضرورتی نمی ماند [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۵)]

حالتهائی که در آن ضرورت کشتن سپر انسانی از بین می رود و ضرورتی نمی ماند [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۵)]

شیخ المجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی  حفظه الله [۱]

حالتهائی که در آن ضرورت کشتن سپر انسانی از بین می رود و ضرورتی نمی ماند

در مغنی المحتاج آمده است که: اگر کفار به مسلمین تترس کردند و مسلمین را به عنوان سپرهای انسانی قرار دادند- حتی اگر یک مسلمان باشد- یا اینکه ذمی ها را به عنوان سپر قرار دادند، چنانچه ضرروتی به تیر اندازی به سوی آنها وجود نداشته باشد به عنوان امر واجبی جهت محافظت از مسلمین و اهل ذمه دست از جنگیدن با این کفار بر می داریم.

علاوه بر این در همین منبع آمده است که اگر کفار زنان و کودکان خودشان را به عنوان سپری جهت محافظت از خودشان قرار دادند و ضرروتی به تیر اندازی به سوی آنها وجود نداشت، به عنوان امر واجبی رها کردن آنها واجب است تا اینکه جنگ منجر به کشته شدن غیر ضروری این زنان و کودکان کفار نشود که از کشتن آنها نهی شده ایم … البته با ذکر رای دیگری می گوید چنانچه این حیله ی دشمن در سپر قرار دادن فرزندان و زنانشان منجر به تعطیل شدن جهاد یا محافظت از قلعه های آنها شود می توان آنها را با منجنیق مورد هدف قرار داد. [۲]

فقهاء رحمهم الله  چون الإمـام مالك[۳] والأوزاعي[۴] والليث[۵] والقَفّال[۶] والبغوي[۷] و شافعی و النووی[۸] وابن قدامة [۹]و الشربيني[۱۰] و… حالتهائی را معرفی کرده اند که اگر اتفاق بیافتند ضرورت هم از بین می رود و نمی توان به سپر انسانی صدمه ای زد . به عنوان مثل گفته اند:

  1. اگر بین مسلمین و کفار جنگ در جریان نباشد
  2. یا  جنگ بین کفار و مسلمین كشتاری سخت  نباشد
  3. یا اینکه راهی وجود داشته باشد که بدون قتل سپر انسانی به این کفار ضربه زد و امکان ضربه زدن به دشمن از راهی غیر از کشتن سپر انسانی وجود داشته باشد.
  4. یا اینکه مسلمین از شر دشمنانشان در امان باشند و ترسی از جانب کفار بر مسلمین وجود نداشته باشد. [۱۱]

زمانی که به این شکل ضرورت از بین می رود[۱۲] و جنگ هم در جریان نیست یا امکان ضربه زدن به کفار بدون صدمه زدن به این سپرهای انسانی و مالی مسلمین وجود دارد شافعی ها و حنبلی ها[۱۳] و حسن بن زياد از حنفی ها و شیعیان امامی[۱۴] می گویند صدمه زدن به این سپرهای انسانی و مالی مسلمین جایز نیست.  و امام شافعی[۱۵] رحمه الله به صراحت در الأم و امام بغوی[۱۶] رحمه الله در التهذيب هم بیان می کنند که اگر به سوی مسلمانی در غیر حالت ضرورت تیر اندازی شود و بداند که این شخصی که به سویش تیر اندازی می کند مسلمان است شخص قاتل قصاص می شود.

ادامه خواندن شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :حالتهائی که در آن ضرورت کشتن سپر انسانی از بین می رود و ضرورتی نمی ماند [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۵)]

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :صدمه زدن به سپرهای انسانی و مالی نزد فقهاء [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۴)]

صدمه زدن به سپرهای انسانی و مالی نزد فقهاء [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۴)]

شیخ المجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی  حفظه الله [۱]

صدمه زدن به سپرهای انسانی و مالی نزد فقهاء رحمهم الله

الإمام أبو بكر الجصاص رحمه الله  روایت می کند که امام مالک می گوید: زمانی که مسلمین اسیر شده در کشتی کفار باشند آتش زده نمی شود، به دلیل سخن الله تعالی : وَلَوْلَا رِجَالٌ مُّؤْمِنُونَ وَنِسَاء مُّؤْمِنَاتٌ لَّمْ تَعْلَمُوهُمْ أَن تَطَؤُوهُمْ فَتُصِیبَکُم مِّنْهُم مَّعَرَّةٌ بِغَیْرِ عِلْمٍ لِیُدْخِلَ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَاباً أَلِیماً  (فتح/۲۵)اگر مردان و زنان مؤمنی را لگدمال نمی‌کردید که (در میان آنان هستند و) شما ایشان را نمی‌شناسید و از این راه عیب و عار و زیان و ضرری ناآگاهانه به شما نمی‌رسید (خداوند هرگز مانع این جنگ نمی‌شد. دست شما را از ایشان کوتاه کرد) تا خدا هر که را بخواهد غرق رحمت خود سازد. اگر (کافران و مؤمنان ضعیفی که در مکه نهانی ایمان آورده‌اند) از یکدیگر جدا می‌بودند، کافران ایشان را (با غلبه شما بر آنان) به عذاب دردناکی گرفتار می‌کردیم .‏

زمانی که در میان این کفار چنین مسلمینی وجود داشتند رسول الله صلی الله علیه وسلم از حمله به این کفار صرفنظر کرد، و چنانچه کفار از مسلمین جدا می شدند کفار را عذاب می داند. و اوزاعی می گوید: به دلیل قول الله تعالی : وَلَوْلَا رِجَالٌ مُّؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُّؤْمِنَاتٌ لَّمْ تَعْلَمُوهُمْ أَن تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُم مِّنْهُم مَّعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۖ (فتح/۲۵)اگر کفار به فرزندان مسلمین تترس کنند به سوی آنها تیر اندازی نمی شود، و وسیله ی حمل و نقلی که در آن اسرای مسلمین باشد آتش زده نمی شود، قول لیث بن سعد هم این است که قلعه ها با منجنیق مورد حمله قرار می گیرند و چنانچه اسرای مسلمین در آن باشند و آسیبی ببینند حکم «خطأ» را دارد و چنانچه کفار به این اسرای مسلمان تترس کنند به سوی آنها تیر اندازی می شود و هدف و قصد دشمن است.[۲]

امام الصنعاني رحمه الله هم در «سُبُل السَّلام» می گوید: مالک و اوزاعی بر این باورند که کشتن زنان و کودکان [مسلمان]به هیچ عنوان جایز نیست، حتی اگر کفار اهل جنگ به زنان و کودکان تترس کنند (و از آنها به عنوان سپرهای انسانی استفاده کنند) یا در قلعه یا کشتی که این زنان و کودکان با آنها هستند تحصن کرده باشند، در چنین حالاتی باز جنگیدن با آنها یا غرق کردن آنها جایز نیست.[۳]

امام شافعی رحمه الله در مورد هدف قرار دادن قلعه ها با منجنیق که در آنها زنان و کودکان کفار و یا اسرای مسلمین وجود دارند می گوید: اگر در قلعه ی مشرکین زنان و کودکان و اسرای مسلمین وجود داشت، هدف قرار دادن قلعه با منجنیق مشکلی ندارد بدون آنکه منازل مسکونی هدف قرار گرفته شوند، مگر اینکه رویاروئی و جنگ مسلمین از قلعه نزدیک باشد که در این صورت دیوار و ساختمان قلعه مورد هدف قرار می گیرد، اما چنانچه افراد داخل قلعه نیز در جنگ شرکت کردند در این صورت منازل و افراد داخل قلعه هم مورد هدف قرار می گیرند، و چنانچه در حین جنگ و درگیری و رویاروئی مسلمین، کفار کودکان مسلمین یا غیر مسلمین را به عنوان سپر خود قرار دادند اشکالی ندارد با کفار جنگ شود و به صورت عمد جنگجوهای کفار مورد هدف قرار گیرند؛ اگر جنگ و درگیری وجود نداشت دوست دارم از آنها دست برداشته شود تا اینکه امکان اینکه جنگ با آنها بدون این سپرهای انسانی وجود داشته باشد ممکن شود.[۴]

ادامه خواندن شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :صدمه زدن به سپرهای انسانی و مالی نزد فقهاء [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۴)]

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :مرجع مدیریت کننده ضرورت پیش آمده و چگونگی برخورد با مساله ی تترس [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۳)]

مرجع مدیریت کننده ضرورت پیش آمده و چگونگی برخورد با مساله ی تترس [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۳)]

شیخ المجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی  حفظه الله [۱]

مرجع مدیریت کننده ضرورت پیش آمده و چگونگی برخورد با مساله ی تترس

تا اینجا متوجه شدیم همچنانکه برای طعام و خوراک و بسیاری از امور دیگر حالت ضرورت و اضطرار وجود دارد در زمینه ی خون حرامی که نباید ریخته شود نیز ضروتهائی به وجود می آید که ریختن چنین خونهای حرامی را مباح می کند . و این ضرورت هم دارای شرایط و قیودی است مثل:

  1. ضرورت «قائمةً بالفعل» باشد و اتفاق افتاده باشد و چیزی توهمی یا چیزی که در انتظار وقوع آن باشیم نباشد، چون بر توهم و توقع و انتظار نمی توان احکام را تخفیف داد.
  2. ضرورت به گونه ای باشد که تلف شدن نفس یا از بین رفتن مصالح ضروری چون الدِّين والنفس والمال والعقل والعِرْض حتمی و قطعی باشد.
  3. شخصی که در معرض ضرورت قرار گرفته است برای دور کردن ضرر از خودش راه و وسیله ی دیگری از مباحات را پیدا نکرده باشد و ناچار باشد که با این امر غیر شرعی ضرر را دفع کند.
  4. قاعده ی «الضَّرُورَاتُ تُبِيحُ المَحْظُورَاتِ» را با قاعده ی «تُقَدَّرُ الضَّرُورَاتُ بِقَدْرِهَا» مقید کند و تنها به اندازه ی کمترین حد ممکن که ضرر را دفع کند از این امر حرام شده استفاده کند.
  5. تنها تا زمانی می تواند از این امر حرام شده استفاده کند که عذری که امر حرام شده را مباح کرده وجود داشته باشد و زمانی که عذر از بین رفت حکم بر اساس قواعد فقهی چون : «إِذَا زَالَ الخَطَرُ عَادَ الحَظْرُ» یا «إِذَا زَالَ المَانِعُ عَادَ المَمْنُوعُ» یا «مَا جَازَ لِعُذْرٍ بَطَلَ بِزَوَالِهِ» بر اصل آن بر می گردد، یعنی حکم باز بر حرام بودن آن بر می گردد و دیگر مباح نیست.

امام شافعی رحمه الله در الأم می گوید:هر چیزی که از حرام در معنیّ حلال می شود تنها در آن معنی خاص حلال می شود، پس زمانی که آن معنی از بین رفت حکم به اصل التحریم و حرام بودن بر می گردد. [۲]   

یعنی خانمی که در هنگام عمل جراحی مجبور می شود بخشی از بدن خودش را به نامحرم نشان دهد این کار تنها مختص همین مکان و تنها مختص به همان زمان مشخص است، و زمانی که ضرورت در زمان و مکان خاص تمام شد حکم به همان حالت حرام قبلی بر می گردد و چنین شخصی نمی تواند با قیاس به این ضرورت در سایر حالات هم اندام خود را به نمایش بگذارد و مروج « تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيةِ » باشد. یا مجاهدی که ضرورت تعریف شده ی جنگی در شریعت از بین رفته است دیگر نمی تواند به بهانه ی تترس خونهای حرام شده را برای خود مباح کند.

  • کاری که شخص در هنگام ضرورت انجام می دهد از ضرری که در هنگام ضررورت وجود دارد کمتر باشد، و چنانچه کمتر از ضرر اصلی نباشد یا حتی با آن مساوی باشد این حرام مباح نمی شود. مثل اکراه و مجبور کردن شخص به کشتن مومنین . چون جان کسی که کشته می شود کمتر از جان قاتل نیست. بلکه با هم مساوی هستند و این جایز نیست «الضَّرَرَ لَا يُزَالُ بِمِثْلِهِ».

حالا چه مرجعی برای مدیریت این تخصص و ضرورت پیش آمده وجود دارد که می تواند در مساله ی مهم تترس به عنوان بزرگترین و عظیم ترین ضرورت زندگی اجتماعی انسانها که به مصالح مرسله گره و اجتهاد خورده است رای و حکم صادر کند؟

ادامه خواندن شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :مرجع مدیریت کننده ضرورت پیش آمده و چگونگی برخورد با مساله ی تترس [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۳)]

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :شبیخون زدن و بمباران قلعه ی مشرکین (سکولاریستها) [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۲)]

شبیخون زدن و بمباران قلعه ی مشرکین (سکولاریستها)  [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۲)]

شیخ المجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی  حفظه الله [۱]

شبیخون زدن و بمباران قلعه ی مشرکین (سکولاریستها)

دقت داشته باشید که حصن یا قلعه ای که دور آن دیوار کشیده شده و بر روی آن برج و باروهای نظامی درست شده است کلاً حکم یک سنگر نظامی را دارد که در این سنگر هر کسی که توان جابجا کردن یک سنگ یا یک سطل آب جوش یا هیزم و امثالهم را داشته باشد می تواند بخشی از ارتش شود و تمام کسانی که در این سنگر می مانند بخشی از این مشرکین هستند و می توان گفت:  هُمْ منهمْ [۲] چه در هنگام شبیخون زدن و چه در هنگام حمله با منجنیق و موشک و انواع سلاحهای جنگی به این سنگرهای عمومی مشرکین.

البته باید دقت داشته باشیم که به قول امام جصاص: منظور قول رسول الله صلی الله علیه وسلم از «هُمْ منهمْ »[۳] این نیست که کودکان نابالغ در کفر جزو این کفار هستند، چون کودکان در حقیقت نمی توانند کافر باشند و جزو کفار نیستند و به دلیل کاروالدین و آباء خود مستحق قتل نمی شوند. [۴]

امام سرخسی رحمه الله می گوید: به ما روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم بر طائف منجنیق بست و به اسامه بن زید رضی الله عنهما نیز دستور داد  که آتش بزند و قلعه ی عوف بن مالک را آتش زد.[۵]

   امام جصاص رحمه الله می گوید: ابوحنیفه و ابویوسف و زُفَر، محمد و الثوری می گویند: تیر اندازی به قلعه های مشرکین اشکالی ندارد، هر چند که در این قلعه ها اسرائی از مسلمین و اطفال مسلمین هم وجود داشته باشند، و اشکالی ندارد این قلعه ها را آتش زد و هدف از این آتش زدن مشرکین باشند، به همین شکل اگر کفار اطفال مسلمین را سپر خود قرار دادند به سوی مشرکین تیر اندازی می شود.[۶] و در هر دو حالت قصد و هدف از تیر اندازی و شلیک مشرکین هستند نه مسلمین [۷] امام کاسانی حنفی باز چنین دیدگاهی را در مورد سپرهای انسانی از مسلمین بیان می کند. [۸] و امام مرغینانی رحمه الله هدف قرار دادن کفار در چنین حالاتی که منجر به صدمه دیدن این سپرهای انسانی و مالی  می شود را جهت «دفع ضرر عام از اسلام  با تحمل ضرر خاص» می داند.[۹]

اما امام شافعی رحمه الله در الأم می گوید: اگر در مکانی یا منزلی اسرائی از مسلمین یا تجارِ دارای امان وجود داشتند، شلیک به سوی آنها و آتش زدن و غرق کردن و هر چه شبیه اینها باشد کراهیت دارد … هر چند کفار به اینها تترس کرده باشند [و از اینها به عنوان سپرهای انسانی جهت محافظت از خود استفاده کنند] باید از چنین حملاتی دست کشید مگر زمانی که ارتش مسلمین در حال درگیری و جنگ باشد.[۱۰]

اگر دقت کنیم رسول الله صلی الله علیه وسلم تنها قلعه ی مشرکین (سکولاریستها) را با منجنیق سنگباران یا به زبان امروزین بمباران کرد نه قلعه ی کفار اهل کتاب را. چون چندین قلعه ی کفار اهل کتاب یهودی نیز بارها محاصره شد و مورد حمله قرار گرفتند. 

اما نکته ی مشترک در مورد قلعه ها این است که تمام کفاری که توان جنگیدن دارند و در سنگر قلعه قرار گرفته اند و سنگر بندی کرده اند مشمول یک حکم می شوند همچنانکه زنان و کودکان این کفار هم باز شامل یک حکم می شوند.

ادامه خواندن شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :شبیخون زدن و بمباران قلعه ی مشرکین (سکولاریستها) [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۲)]

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :تحمل ضرر عظیم کشتن مسلمین تنها جهت کشتن کفار [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۱)]

تحمل ضرر عظیم کشتن مسلمین تنها جهت کشتن کفار [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۱)]

شیخ المجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی  حفظه الله [۱]

تحمل ضرر عظیم کشتن مسلمین تنها جهت کشتن کفار:

قاعده ی اصلی در «تترس» که در ضرورت و اضطرار ریختن خون مسلمان و غیر مسلمین معصوم الدم را مباح می کند جهت دفع ضرر حتمی و عام به دین اسلام و دارالاسلام و مسلمین و ارتش مسلمین است نه صرفاً جهت کشتن فلان کافری که ضرر این کافر تحت هیچ شرایطی با ضرر ریختن خون مسلمان برابری نمی کند چه رسد به اینکه بیشتر از آن باشد؛ ریختن به ناحق خون مسلمان بزرگترین حرام در حق مسلمین است و کشتن کافر مباح است، چون امیر و رهبر می تواند این کافر حربی را بکشد یا در برابر فدیه آزاد کند.

در اینجا واضح است که این ضرری که بر مسلمین تحمیل می شود با ضرری که بر دشمن وارد می شود مساوی و یکسان هم نیست. چون اگر یکسان بود باز طبق قاعده ی فقهی : اَلضَّرَرُ لاَ يُزَالُ بِمِثْلِهِ.[۲] ضرر با بوجود آوردن ضرری همانند آن از بین نمی رود؛ انجام این کار غیر شرعی و ناجایز بود حالا چه رسد به اینکه ضرر وارده به مسلمین بالاتر از ضرر وارده به کفار باشد. ضرر وارده به مسلمین حرامی قطعی و یقینی و صریح و بواح است که «لَزَوَالُ الدُّنْيَا» نابودی و از بین رفتن تمام دنیا «أَهْوَنُ عَلَى اللهِ» بر خدا آسانتر است «مِنْ قَتْلِ رَجُلٍ مُسْلِمٍ بِغَيرِ حَقٍّ »[۳] از کشتن شخص مسلمانی به ناحق، اما ضرر وارده به کفار تنها امری مباح است.

در این صورت به قول ابن نجیم رحمه الله اهل علم مقرر کرده اند که تنها در صورتی می توان به سپر انسانی و مالی مسلمین و حتی کفار اهل ذمه و پیمان صدمه زد و مسلمانی را کشت که با ترک کشتن این سپر انسانی و این مسلمان  به دیگران ضرری بزرگتر برسد، چنانچه در حالی که کفار به مسلمین تترس کرده باشند به دلیل ترک جنگیدن با کفار ضرری به اسلام و مسلمین نرسد حکم کشتن کسانی که به عنوان سپر انسانی به کار گرفته شده اند بر اصل آن باقی می ماند که حرام بودن ریختن خون مسلمان و حتی کفار اهل ذمه و پیمان است.

 در این صورت مجاز بودن کشتن سپر انسانی به دلیل«ضرورت» است نه به «إطلاق» [و آزاد و به طور کلی و بدون قید و رها شده] این شرط «ضرورت» باید وجود داشته باشد و کل حکم، تطبیق قاعده ی دفع ضررعام با ارتکاب ضرر خاص است.[۴] که باز به همان قول امام قرطبی رحمه الله می رسیم که تنها در صورتی کشتن سپر انسانی مجاز است که در آن مصلحتی ضروری قطعی و همگانی وجود داشته باشد، که در این صورت هیچ عاقلی نمی گوید که نباید این سپر کشته شود، چون به هر حال هم سپر انسانی و هم اسلام مسلمین از بین می رود.[۵]

ادامه خواندن شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :تحمل ضرر عظیم کشتن مسلمین تنها جهت کشتن کفار [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۱)]