دارودسته ی جولانی میمونهای ساحه ی جهاد یا ….
به قلم : عبدالله مهاجر
زمانی بود که طارق عبدالحمید از مفتی های تفکر نجدیت به همراه سایر مفتی هیا نجدیت چون ابوقتاده فلسطینی و ابومحمد مقدسی و هانی السباعی و ابوبصیر طرطوسی و … توسط دارودسته ی جولانی به عنوان علمای بزرگوار جهاد از آنها یاد می شد، سخنان آنها جهت کشت و کشتار جماعت ابوبکر بغدادی حکمی بالاتر از آیات قرآن و سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه و سلم و مذاهب اربعه پیدا کرده بود.
با این وجود دیدیم که تمام این نور چشمی های دارودسته ی جولانی به همراه سایر شرعی های اصلی این گروه از آن فاصله گرفته و بلکه با انواع فتواها به معرفی چهره ی خائنانه و حتی کفری و مزدور بودن آن پرداختند.
طارق عبدالحلیم در این باره می گوید: “هیئت تحریر الشام میمون های ساحه هستند که بزرگان را کنار زده اند تا افراد بی سابقه و بسیار کوچک را وارد عرصه کنند”
میمون یعنی حیوانی که در ظاهر شباهتهائی به انسان دارد و از خودش اختیاری ندارد و ادای دیگران را در می آورد؛ به دیگر سخن یعنی جولانی و دارودسته اش تنها در ظاهر شباهتهائی به اهل جهاد دارند و از خودشان اختیاری ندارند و تنها ادای اهل جهاد را در می آورند!
اما اختیار جولانی و گروهش در دست کیست؟ همین علمای نور چشمی سابق گروه جولانی که همگی دارای منهج نجدیت هم هستند الان می گویند: جولانی و دارودسته اش از خود اختیاری ندارند و مزدور حکومت سکولار ترکیه و طبعاً مجری نقشه ها و اهداف متحدین ترکیه چون آمریکا و ناتو و روسیه هستند؛ البته به قول ایمن الظواهری هم گروه جولانی خائن و ناکث هستند.
به نظر شما رای تمام این علما و مفتی های نجدیت که روزگاری مرجع گروه جولانی بودند با مواضع دارودسته ی جولانی و شخص جولانی تطبیق و همسوئی دارد؟
اگر دارد، پس ملا فتاحی و سایر زیر دستان جولانی باید از این جنایات و خیانتها و غدرها و مزدوری ها بیشتر از مفتی های مورد پذیرششان اطلاع داشته باشند، چون بخشی از این گروه مجرم هستند.
به نظر شما :
- علت اطاعت امثال ملا فتاحی از گروه خائن و مزدور جولانی که خیانتش برای همه واضح و روشن شده است چیست؟
- چرا امثال ملا فتاحی در برابر اینهمه خیانت و جنایت سکوت کرده اند و دچار کتمان حقایق هم شده اند؟
همه ی ما انتظار داشتیم ملا فتاحی که اینهمه دم از عدالت و تطبیق شریعت الله و امر به معروف و نهی از منکر و… می زند در برابر این خیانتها و جنایتهای آشکار رهبرش موضع می گرفت و روشنگری می کرد اما متاسفانه می بینیم چون توان توجیه اینهمه جرم آشکار رهبرش را ندارد ناچاراً دچار «خیانت سکوت» به اهل سنت شده است و در جرمهای رهبرش نیز مشارکت می کند .
به نظر شما آیا چند نفر باقی مانده با دارودسته ی جولانی و گروهک فتاحی هم تا این اندازه در جنایت پیش رفته اند که نتوانند از این جرمها فاصله بگیرند و این گروه شبه مافیائی را ترک کنند؟