معیار و مناط تشخیص دارالاسلام و دارالکفر نامیدن کشوری
ارائه دهنده: محمد رستمی
زمانی که اقوال مختلف اهل علم را بررسی می کنیم متوجه می شویم که این علمای بزرگوار دو سبب و علت را برای حکم بر سرزمین بیان میکنند:
- قوّت و غلبه.
- نوع احکامی که بر آن تطبیق میشود.
ابن حزم رحمه الله میگوید: «و قول رسول الله صلی الله علیه و سلم که میفرماید: «أنَا بَرِيءٌ مِنْ كُلِّ مُسلِمٍ أَقَامَ بَينَ أَظهُرِ المُشرِكِينَ»؛ «من از هر مسلمانی که بین سکولاریستها (به زبان عربی =مشرکین) زندگی کند بیزارم» آنچه که ما گفتیم را مشخص میکند، و اینکه رسول الله صلی الله علیه و سلم منظورش از آن دارالحرب بوده، وگرنه رسول الله صلی الله علیه و سلم عاملانش را بر خیبر مستقر میکرد، در حالی که همهی آنها یهودی بودند، و زمانی که اهل ذمه در سرزمینشان غیر از آنها زندگی نمیکند پس ساکنان آن بخاطر فرمانروایی بر آنها یا تجارتی در بین آنها کافر یا فاسق نامیده نمیشود، بلکه او مسلمان نیکوییست و سرزمینشان سرزمین اسلام است نه دارالشرک، زیرا که سرزمین به کسانی منسوب میشود که بر آن غلبه و حکم دارند و مالک آن میباشند».
و از ابویوسف و محمد بن الحسن رحمهما الله روایت است: «زمانی که احکام شرک را در آن ظاهر کردند پس سرزمینشان دارالحرب میشود، زیرا سرزمین، به ما یا به آنها به اعتبار غلبه و قوّت نسبت داده میشود، پس هر جایی که حکم سکولاریستها (به زبان عربی =مشرکین) چیره باشد آنجا قوّت از آن سکولاریستها (به زبان عربی =مشرکین) میباشد، پس دارالحرب است، و هر سرزمینی که در آن حکم اسلام چیره باشد پس قوت در آن از آن مسلمین است».
و شوکانی رحمه الله میگوید: اعتبار در سرزمین با چیرگی کلمه میباشد، پس اگر اوامر و نواهی برای اهل اسلام بود طوری که کافران نتوانند کفرشان را چیره کنند مگر با اجازهی اهل اسلام، پس این دارالإسلام است، و ظهور خصلتهای کفری در آن ضرری نیست، زیرا که با قوّت و غلبهی کفار ظاهر نشده است، همانگونه که اهل ذمه از یهود و نصاری و معاهدینی که در دارالإسلام ساکناند مشاهده میکنیم، و زمانی که امر برعکس باشد پس حکم هم برعکس است».
در این صورت واضح است که معیار و مناطر دارالکفر و دارالحرب نامیدن کشوری این است که :
- قانون اساسی آن کشور بر اساس قوانین شریعت الله باشد . حالا فرق نمی کند بر اساس کدام مذهب اسلامی باشد مهم این است بر اساس یکی از مذاهب اسلامی باشد .
- علاوه بر این باید قدرت حکومتی و حاکمیت نیز در اختیار مسلمین باشد و رهبر جامعه مسلمان باشد نه یهودی یا نصرانی یا سکولار(مشرک) یا مجوس و صابئی .
الان نگاه کن و ببین کدام کشور بر اساس این معیارهاست؟