درد دل و نقدی برادرانه از ملا محمد علوی در مورد بحث خوارج و تهاجم به جوانان صادق
به قلم : کارزان شکاک
ماموستای گرامی: من و شما و تمام برادران دیگری که دارای منهج سلفیت نوع سوم (نجدیت) بودند یا هنوز هستند می دانیم که قبل و بعد از اشغال عراق توسط آمریکا و انگلیس، در کنار جماعت انصارالاسلام و کتائب کوردستان شما یکی از فعالین پرتلاشی بودید که با نام توحید و جهاد شور و شوق بزرگی را در جهاد با اشغالگران و سکولاریستهای کافر محلی چون طالبانی و بارزانی ها و کومله ها و دمکراتها در میان جوانان کورد زبان تولید کردید.
همه ی مسلمین در جهاد با آمریکا و مزدورانش در کوردستان متفق هستند اما در کنار این دعوت مبارک هم من (زمانی که دارای تفکر نجدیت بودم) و هم شما و سایر دعوتگران به جهاد با آمریکا و مزدورانش سهمی کشنده و عاملی فاسد کننده ی جهاد را به بدنه ی اهل جهاد تزریق کردیم که ثمره اش شده دوری از منهج صحیح اسلامی و گسترش شرک تفرق و جنگ داخلی و تکفیر نابجای مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و در نهایت ضعف و سستی و فشل: فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم (انفال/۴۶)
ماموستای گرامی : این جوانانی که به پدر و مادر مسلمان و نماز خوان و اهل جمعه ی خودشان می گویند «مشرک» و شما تحت نام خوارج از آنها نام می برید و آنها را سگهای اهل جهنم معرفی کرده اید، آیا بر خلاف آموزشهای نجدیت و علمای نجد حکم داده اند؟ نه و رب الکعبه
این جوانان در واقع انسانهای صادق و باغیرتی هستند که مثل جماعت «دوله» تقیه و ریاکاری و حقه بازی را کنار گذاشته و منهج محمد بن عبدالوهاب و علمای نجد را صادقانه پیاده می کنند و خیال می کنند در جایگاه امثال سیدنا ابراهیم علیه السلام هستند که باید از پدر مشرک خود برائت جویند و برای آنها دعا نخوانند و باید سایر احکام متعلق به مشرکین را در مورد آنها پیاده کنند!
در اینجا می توان گفت این جوانانی که با شعار دعوت به توحید باعث اینهمه صدمه زدن به توحید و اهل جهاد شده اند در واقع ثمره ی آموزشهای منهج نجدیتی هستند که امثال شما به جامعه تزریق کرده اید، آیا این انتهای ناجوانمردی نیست که اینگونه با این شاگردان صادق خودتان برخورد می کنید؟
این جوانان بر اساس منهج نجدیت و با استناد به آرای علمای نجد با سایر مسلمین آلوده شده به بعضی از اشتباهات و خطاهای نظری (عقیدتی) و ظاهری (عملی) برخورد می کنند و با برداشتن عذرهای معتبر شرعی مورد اتفاق تمام مذاهب اربعه و حتی ظاهری ها و زیدی ها و جعفری ها، دست به تکفیر نابجای اطرافیان و جامعه ی خود می زنند؛ اگر اینها خوارج و به قول شما سگهای اهل جهنم هستند آیا این حکم مشمول محمد بن عبدالوهاب و علمای نجد و تمام پیروان آنها نمی شود؟
ماموستای گرامی : این جوانانی که شما اینگونه ناجوانمردانه و خشن به آنها حمله کرده اید در میان هزاران جوان فاسد و ضد اسلام اطراف ما به سمت دین و دعوت به توحید آمده اند و انسانهای تشنه ی عدالت و باغیرتی هستند که بر خلاف ملاهای نان به نرخ روز خور و تنبل و تن پرور اطراف ما، بارها ثابت کرده اند حاضرند از نزدیکترین قوم و خویشان و نزدیکان خود و حتی از مال و ثروت و جانشان نیز به خاطر الله و دینش بگذرند؛ اما امثال شما مسیر را اشتباهی به ما و آنها معرفی کرده اید.
ماموستای گرامی : مشکل اساسی این برادران ما در برداشت اشتباه نجدیت از اصطلاحات «مشرک و مشرکین»، «اهل بدعت»، «عبادت»، «برداشتن عذرهای معتبر شرعی برای مسلمین» و سایر اشتباهات رایج نجدیت است . مشکل اینجاست نه این جوانان . و این مشکل را امثال شما و کسانی چون ملا عبدالحمید عالی مریوانی و… در جامعه ی ما تولید کرده اید.
ملا عبدالحمید عالی به صراحت در نواری صوتی گفت:” مشکل در تفکر نجدیت است و باید این تفکر را دور ریخت،چون تمام خوبی هائی که این تفکر دارد در سایر مذاهب اسلامی نیز وجود دارد بدون آنکه این مذاهب مضرات نجدیت را داشته باشند.”
ما به سرانجام عبدالحمید بعد از نجدیت کار نداریم، اما واقعیتی را گفته که انتظار می رود امثال شما نیز به آن پی ببرید، و بدون ترس از برچسبهائی که معمولاً زده می شود در ریشه کنی این آفتی که اگر وارد قلب شود آن را فاسد می کند و اگر وارد جامعه شود نیز باز جامعه را فاسد می کند هم مسیر با اهل سنت قرار گیرید.
پس مشکل جای دیگری است ماموستا گیان. با قدردانی و تشکر از تمام زحماتی که در سایر امور شرعی کشیده اید اما این مشکل را خودتان درست کرده اید و انتظار داریم دست به اصلاح بزنید.