خونهای حرام شده از کفار [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۳)]
شیخ المجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله [۱]
خونهای حرام شده از کفار:
کسانی از کفار که فقهاء رحمهم الله بر عدم کشتن آنها اتفاق دارند:
- کفار اهل ذمه
الله تعالی می فرماید: قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُواْ الْجِزْیَةَ عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ (توبه/۲۹) با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز قیامت ایمان دارند، و نه چیزی را که خدا (در قرآن) و فرستادهاش (در سنّت خود) تحریم کردهاند حرام میدانند، و نه دین حق را میپذیرند، جنگ کنید تا زمانی که خاضعانه با دست خود جزیه را میپردازند.
در اینجا الله تعالی جنگ و کشتار اهل کتاب را، تا زمان اعطای جزیه توسط این دسته از کفار و اهل ذمه و اهل پیمان و یا مستأمن شدن آنها می داند، که به دنبال این، خون و مال و ناموس آنها همچون سایر مسلمین در امان می ماند. [۲]
البته خیال نکنید که تنها مسئولین دارالاسلام می توانند به این کفار امان دهند و آنها را در ذمه ی خود قرار دهند بلکه این حق برای تمام مسلمین دارالاسلام در هر درجه ی اجتماعی که قرار گرفته باشند محفوظ است و همه ملزم و مجبور به رعایت آن هستند. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: ذِمَّةُ المُسْلِمِينَ وَاحِدَةٌ يَسْعَى بهَا أَدْنَاهُمْ، فمَن أَخْفَرَ مُسْلِمًا، فَعليه لَعْنَةُ اللهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ، لا يُقْبَلُ منه يَومَ القِيَامَةِ عَدْلٌ، وَلَا صَرْفٌ[۳]. تعهد و پیمان مسلمانان، یكی است، هر چند از سوی پائین ترین مسلمان از لحاظ جایگاه اجتماعی صورت گیرد؛ هركس، تعهد مسلمانی را نقض کند، لعنت خدا، فرشتگان و همه مردم بر او باد. نه فرایضش قبول میشود و نه عبادت نفلیاش.
امام نووی رحمه الله می گوید: قول رسول الله صلی الله علیه وسلم « ذِمَّةُ المُسْلِمِينَ وَاحِدَةٌ يَسْعَى بهَا أَدْنَاهُمْ» در اینجا مراد از ذمه امان است. معنی آن این است: بدون شک امان مسلمین برای کافر صحیح است، پس هنگامی که یکی از مسلمین به کافری امان داد بر دیگران حرام است که به چنین کافری تعرض و دست درازی کنند مادام که این کافر در امان این مسلمان قرار دارد و برای امان شروط معروف و شناخته شده ای وجود دارد … و قول رسول الله صلی الله علیه وسلم « فمَن أَخْفَرَ مُسْلِمًا» معنایش این است: کسی که امان شخص مسلمان را نقض کند، و به کافری که این مسلمان امانش داده تعرض و دست درازی کند.[۴]
رسول الله صلی الله علیه وسلم در این باره می فرماید:
- مَنْ آمَنَ رَجُلا عَلَى دَمِهِ فَقَتَلَهُ فَأَنَا بَرِيءٌ مِنَ الْقَاتِلِ، وَإِنْ كَانَ الْمَقْتُولُ كافِرًا[۵] هر كه كسى را امان (پناه) دهد و او را بكشد، من از آن قاتل بيزارم، اگر چه آن مقتول كافر باشد. در بعضی از روایات آمده است که: وَجَبَتْ لَهُ النَّارُ[۶]آتش (جهنّم) بر وی واجب می گردد.
- مَنْ قَتَلَ مُعَاهِدًا فِی غَیْرِ کُنْهِهِ، حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ[۷] «خداوند بهشت را بر کسی حرام کرده است که معاهدی را در غیر وقتش بکشد».( یعنی او را زمانی بکشد که در عهد و پیمان خود با مسلمانان پایدار بوده و خیانت و نقض عهد نکرده است و مدت عهد و پیمان وی به سر نرسیده است.)
- مَنْ قَتَلَ مُعَاهَدًا لَمْ يَرِحْ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ[۸] کسی که فرد عهد بسته را به قتل برساند، بوی خوش بهشت به مشام وی نخواهد رسید.
- مَنْ قَتلَ نفسًا مُعاهَدةً بغيرِ حِلِّها، حرَّمَ اللهُ عليه الجنةَ: أنْ يَشُمَّ رِيحَها [۹] هرکس شخصی از هم پیمانان مسلمانان را به ناحق به قتل برساند، بوی بهشت به مشام وی نمیرسد.
- مَنْ قَتَلَ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ، لَمْ يَجِدْ رِيحَ الْجَنَّةِ[۱۰] هرکس شخصی از اهل ذمه را به قتل برساند، بوی بهشت به مشام وی نمیرسد.
این سرانجام کسی است که خون یک کافر معاهد را به ناحق می ریزد، در این صورت کشتن به ناحق یک فرد مسلمان تا چه اندازه سخت و شدید خواهد بود؟
رسول الله صلی الله علیه وسلم نه تنها از قتل، بلکه حتّی از ترساندن یک مسلمان نیز نهی کرده اند. در روایتی از سنن ابی داود رحمه الله آمده است که گروهی از صحابه رضی الله عنهم اجمعین جهت خنده و شوخی فرد مسلمانی را که خواب بود، ترساندند و به او خندیدند، رسول الله صلی الله علیه وسلم زمانی که ماجرا را متوجه شد به این اصحاب فرمودند: «لَا يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ يُرَوِّعَ مُسْلِمًا »[۱۱] بر هیچ مسلمانی جایز نیست که مسلمان دیگری را بترساند.
به نظر شما کشتن به ناحق یک مسلمان چه سخت و وحشتناک خواهد بود؟
این دسته از احادیث و احادیث مشابه رسول الله صلی الله علیه وسلم در تحریم و پیامد قتل به ناحق کفار اهل عهد و پیمان، پیام و پاسخی آشکار به کسانی است که گاه در مورد کفاری که با دارالاسلام عهد و پیمانی دارند حملاتی را انجام می دهند یا دنبال حکم شریعت در مورد این کفار هستند.
چون گاه دارالاسلام به دلایلی جهت پیشبرد استراتژیها و تاکتیکهای مدیریتی بین المللی خود با یکی از «کفارآشکار۶گانه»ی جهانی و یا اطراف ما عهد و پیمانی می بندد و ما ناچاریم چهره و موجودیت این کفار را تحمل کنیم و کسی حق ندارد در دارالاسلام و حتی خارج از دارالاسلام به طرفهای اهل عهد و پیمان صدمه ای بزند مادام که این شخص یا جماعت مجاهد تحت مدیریت دارالاسلام باشد و چنانچه همچون جماعت پارتیزانی ابوبصیر الکوردی رضی الله عنه به دلایلی چون صلح حدیبیه خارج از مدیریت دارالاسلام قرار گرفت از استقلال عمل هم برخوردار می شود و می تواند مستقلاً به خون و مال این طرفهای هم پیمان با دارالاسلام حمله کند.
پس سرانجام قتل به ناحق «نفس» چه مسلمان و چه کفار اهل پیمان در آیات و احادیث سرانجامی مشابه در قیامت دارد مگر کسی که بهای آن را با شهات بپردازد. به هر حال غیر از مذاهب شناخته شده ی کنونی کسی چون ابن حزم اندلسی ظاهری مذهب نیز که ریشه ی او به دیار فارس بر می گردد باز در مورد أهل الذمة ای که پایبند عهد و پیمان خود باشند اتفاق تمام علماء را بیان می کند که خون و مال و اهل آنها معصوم و در امان است. [۱۲]
- سفیران:
فقهاء رحمهم الله بر عدم جواز کشتن سفیران متفق هستند[۱۳] چون زمانی که سفیر مسلیمه ی کذاب مرتد نزدش آمد فرمود: أَمَا وَاللَّهِ لَوْلَا أَنَّ الرُّسُلَ لَا تُقْتَلُ لَضَرَبْتُ أَعْنَاقَكُمَا [۱۴] سوگند به خدا، اگر سفیران کشته نمیشدند، گردن شما دو نفر را میزدم.
عظيم آبادي رحمه الله در «عَونُ المعبود» می گوید: در این دلیلی است بر تحریم قتل پیام رسانها و سفیرانی که از سوی کفار آمده اند حتی اگر نزد امام و رهبر هم کلماتی کفرآمیز به زبان بیاورند.[۱۵]
همچنین زمانی که ابی رافع از سوی کفار سکولار قریش به عنوان پیام رسان و سفیر آمد رسول الله صلی الله علیه وسلم به او فرمود: «إِنِّي لَا أَخِيسُ بِالْعَهْدِ وَلَا أَحْبِسُ الْبُرُدَ» [۱۶] من عهد شکنی نمی کنم و عهد را فاسد نمی کنم و سفرا و پیام رسانها را هم زندانی نمی کنم.
- زنان و کودکان :
اساس در هنگام وقوع جنگ این است که : وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (بقره/۱۹۰) و در راه خدا بجنگید با کسانی که با شما میجنگند. و زیاده روی و تعدّی نکنید. چون خداوند تجاوزگران را دوست نمیدارد.
فقهاء رحمهم الله بر عدم جواز کشتن زنان و کودکانی که در جنگ شرکت نکرده باشند اتفاق دارند. [۱۷] در بداية المجتهد آمده است که بین مسلمین اختلافی وجود ندارد مبنی بر اینکه کشتن فرزندان نابالغ و زنان آنها مجاز نیست مادام که در جنگ شرکت نکرده باشند.[۱۸] امام نووی رحمه الله نیز در شرح مسلم می گوید: أجْمَعَ العُلَمَاءُ عَلَى تَحْرِيمِ قَتْلِ النِّسَاءِ وَالصِّبْيَانِ إِذَا لَمْ يُقَاتِلُوا. علماء اجماع دارند مبنی بر تحریم کشتن زنان و کودکان زمانی که نجنگیده باشند.[۱۹] ابن هُمام رحمه الله نیز می گوید: در اجماع مبنی بر حرام بودن کشتن زنان و انسانهای نابالغ شک و گمانی وجود ندارد.[۲۰] ابن عبدالبر رحمه الله نیز اجماع علماء مبنی بر حرام بودن کشتن زنان و کودکان کفار حربی را می آورد.[۲۱] پس هیچ خلافی بین فقهاء رحمهم الله در این زمینه وجود ندارد. [۲۲]
در این زمینه می توان اتفاق جمهور فقهای الحنفية ومالكية وحنابلة و شافعية را آورد[۲۳]و کسانی چون امام نووی شافعی رحمه الله با استناد به حدیث ابن عمر رضی الله عنهما که می گوید: وُجِدَتِ امْرَأَةٌ مَقْتُولَةً في بَعْضِ مَغَازِي رَسولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ، فَنَهَى رَسولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ عن قَتْلِ النِّسَاءِ والصِّبْيَانِ. [۲۴] می گوید: علماء بر عمل به این حدیث و تحریم کشتن زنان و بچه های نابالغی که نجنگیده باشند اجماع دارند. [۲۵]
در کنار این دلایل باز می بینیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: انْطَلِقُوا بِاسْمِ اللَّهِ، وَبِاللَّهِ، وَعَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ، وَلاَ تَقْتُلُوا شَيْخًا فَانِيًا، وَلاَ طِفْلاً وَلاَ صَغِيرًا، وَلاَ امْرَأَةً … [۲۶] با نام خدا و به یاری خدا و بر مبنای آیین رسول الله حرکت کنید، هیچ پیرمرد فانی، کودک و نابلغ و زنی را نکشید…
یا رسول الله صلی الله علیه و سلم بعد از دیدن زنی که کشته شده و عده ای بر آن جمع شده اند یکی را می فرستد و می فرماید برو به سوی خالد بن ولید و به او بگو که رسول الله به تو امر می کند و می گوید: لا تَقْتُلَنَّ ذُرِّيَّةً وَلاَ عَسِيفًا [۲۷]، و یا با لفظ : قُلْ لِخَالِدٍ لاَ يَقْتُلَنَّ امْرَأَةً وَلاَ عَسِيفًا[۲۸] عسیف یعنی خادمی که تنها وسایل را بر می دارد و اهل جنگ نیست. به این شکل رسول الله صلی الله علیه وسلم از کشتن زنان و خادمین و غیر بالغین نهی می کند.
ابن حجر رحمه الله می گوید: همگی همچنانکه ابن بطال و دیگران نقل کرده اند اتفاق دارند بر منع قصد کشتن زنان و فرزندان نابالغ، اما این ممنوعیت نسبت به زنان به دلیل ضعف آنهاست و در مورد کودکان نابالغ هم به دلیل قصور آنها از فعل کفر است.[۲۹] امام شوکانی رحمه الله نیز با همین دلایل اجماع اهل علم را نقل می کند.[۳۰]
عمر بن خطاب رضي الله عنه نیز از کشتن کشاورزانی که با مجاهدین نجنگیده اند نهی می کرد و می گفت: اتَّقُوا اللهَ فِي الْفَلَّاحِينَ؛ فَلَا تَقْتُلُوهُمْ إِلَّا أَنْ يَنْصِبُوا لَكُمُ الْحَرْبَ. [۳۱] در مورد کشاورزان تقوای الله را داشته باشید، آنها را نکشید مگر اینکه با شما بجنگند. یعنی در کل کشتن کسانی از این کفار که سودی برای جبهه ی کفار ندارند و ضرری هم برای مسلمین ندارند منع می شود. [۳۲]
در اینجا عدم کشتن این زنان و کودکان و پیران از این دسته از کفار به این دلیل است که اینها با مجاهدین نجنگیده اند یا به میل خود جبهه ی کفار را با مال یا به هر دلیلی با فکر و زبان بر علیه جبهه ی مومنین یاری نکرده اند و علت اصلی در عدم کشتن آنها در نجنگیدن آنهاست نه در کفر آنها، چون اگر علت جنگیدن با دارالکفرهائی از این دست به کفر آنها بر می گشت نمی بایست پیران و زنان کافر آنها مستثنی می شدند. [۳۳]
ابن قیم هم می گوید: کشتن در برابر جنگیدن و اسلحه در دست داشتن است نه در برابر کفر، به همین دلیل زنان و کودکان و کورها و راهبانی که با ما نجنگیده اند کشته نمی شوند بلکه با کسانی می جنگیم که با ما جنگیده باشند. [۳۴]
پس جنگ ما با اهل کتاب و شبه اهل کتاب به خاطر کفر آنها نیست و آنها می توانند طبق پیمانهائی اهل ذمه باشند و کفر خود را حفظ کنند برخلاف جنگ ما با سکولاریستها (مشرکین) که این جنگ ما به خاطر کفر آنهاست و آنها تحت هیچ شرایطی نمی توانند اهل جزیه شوند و بر این عقاید کفری باقی بمانند.
در کنار این، باز می بینیم که یکی در مورد فرزندان سکولاریستهای (مشرکین) نجسی که این سکولاریستها جزو بدترین طبقه از کفار۶گانه ی آشکار هستند از رسول الله صلی الله علیه وسلم پرسید: يَا رَسُولَ اللهِ، إِنَّمَا هُمْ أَبْنَاءُ الْمُشْرِكِينَ، ( یا رسول الله، اینها فرزندان مشرکین هستند) رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «إنَّ خِيَارَكُمْ أَبْنَاءُ الْمُشْرِكِينَ، (بهترینهای شما فرزندان مشرکین هستید،) أَلاَ إِنَّهَا لَيْسَتْ نَسَمَة تُولَدُ إِلاَّ وُلِدَتْ عَلَى الْفِطْرَةِ، (هیچ نسلی نیست الا اینکه بر فطرت متولد میشود،) فَمَا تَزَالُ عَلَيْهَا، حَتَى يُبَيِّنُ عَنْهَا لِسَانُهَا»[۳۵] پس بر همین منوال است تا اینکه زبانش واقعیتش را روشن کند و نشان دهد.(که این بر همان فرطتش مانده یا جزو یکی از کفار آشکار شده است)
در این صورت زمانی که در شبیخون یا حمله به سنگر قلعه ها این فرزندان و زنان کشته می شوند و گفته می شود: «هُمْ تَبَعٌ لآبَائِهِمْ» یا «هُمْ مِنْهُمْ»[۳۶] به دلیل ضرورت جنگی و از روی ناچاری کشته شده اند و در هدر رفتن خونشان و عدم تعلق «ضَمان» و جبران خسارت و غسل نشدن و عدم خواندن نماز جنازه بر آنها و عدم دفن در قبرستان مسلمین و احکامی از این دست مثل پدران خودشان هستند، نه در عقیده ی کفری یا مجاز بودن کشتن آنها.
- اصحاب صوامع
رسول الله صلی الله علیه وسلم در یکی از حملات جنگی به فرماندهان ارتش مسلمین امر می کند: اخْرُجُوا بِسْمِ اللَّهِ (به نام الله برای جهاد خارج شوید،) تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ، (در راه الله با کسی که به خدا کفر میورزد، جنگ کنید) لَا تَغْدِرُوا وَلَا تَغُلُّوا وَلَا تُمَثِّلُوا وَلَا تَقْتُلُوا الْوِلْدَانَ وَلَا أَصْحَابَ الصَّوَامِعِ [۳۷] [ولی] خیانت نکنید، به غل و زنجیر نکشید، مثله نکنید و اطفال و اصحاب صومعه ها را نکشید.
بر این پایه کسی چون ابوبکر صدیق رضی الله عنه در کنار این موارد به فرمانده ی ارتش خود در هنگام حمله به دارالکفر تحت حاکمیت نصرانی ها و مجوس دستور می داد که «وَلَا تَقْتُلُوا كَبِيرًا هَرِمًا» پیران از کار افتاده را نکشید، یا دستور می داد بیمارانی که توانائی جنگیدن ندارند را نکشید یا کورها و لنگها و مردان و زنانی که خود را وقف دینشان کرده اند مثل راهبان و امثالهم را نکشید و در جائی به فرمانده خود در شام که در حال جهاد با کفار اهل کتاب بود توصیه های دهگانه ای را ارائه می دهد و می گوید: من تو را به ده امر سفارش می کنم. هیچ زنی را نکشید.هیچ خردسالی را نکشید. هیچ پیرمردی را نکشید. هیچ درختی را که ثمر می دهد قطع نکنید. هیچ خانه ای را ویران نکنید. هیچ بز و گوسفند و شتری را نکشید الا برای رفع نیاز خوردن. زنبور عسل را نسوزانید. زیاده روی نکنید و به مردم ستم روا ندارید.”[۳۸]
امام شافعی رحمه الله نیز در مورد راهبها می گوید: کشتن راهبها ترک می شود و فرق ندارد راهبان صوامع باشند یا راهبان دیرها و بیابانها و یا تمام کسانی که خودشان را وقف رهبانیت و گوشه گیری کرده باشند، کشتن اینها به تبیعت از ابی بکر رضی الله عنه ترک می شود.[۳۹]
برادران و خواهران محترم توجه کنند: این ممنوعیت کشتن «أَصْحَابَ الصَّوَامِعِ» در مورد راهبها و ساکنین صوامع و کلیساها و دیرها و مکانهای عبادی کفار اهل کتاب و حتی شبه اهل کتاب دارالکفرهای دارالحربی است که هیچ عهد و پیمانی با مسلمین و دارالاسلام مسلمین ندارند و یا با مسلمین در حال جنگ مسلحانه و قتال هستند.
به همین شکل با قیاس بر عدم کشتن زن، فقهاء می گویند کسی که با فعل یا با نظر و رأی در جنگ مشارکت نداشته است کشتن او همچون کشتن زنان مجاز نیست[۴۰].
سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[۱] پیاده شده از سخنرانی تصویری شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
([۲]) بدائع الصنائع ۷/۱۱۲ ، وانظر أصول العلاقات الدولية ۱/۵۲۴ .
[۳] مسلم۱۳۷۱ / بخاری ۱۸۷۰
[۴] (شرح صحيح مسلم)) (۹/۱۴۴-۱۴۵)./ (قوله صلى الله عليه وسلم: ((ذمَّة المسلمين واحدة يسعى بها أدناهم)). المراد بالذمة هنا الأمان. معناه: أنَّ أمان المسلمين للكافر صحيح، فإذا أمَّنه به أحد المسلمين، حرُم على غيره التعرُّض له، ما دام في أمان المسلم، وللأمان شروط معروفة… وقوله صلى الله عليه وسلم: ((فمن أخفر مسلمًا فعليه لعنة الله)). معناه: من نقض أمانَ مسلم فتعرَّض لكافر أمَّنه مسلم.
[۵] أخرجه البزار (۲۳۰۸)، والطبراني في ((المعجم الأوسط)) (۴۲۵۲) الألباني، صحيح الجامع۶۱۰۳ / السيوطي: الجامع الصغیر۸۲۵۲ / كنز العمّال: ۱۰۹۳۰
[۶] المعجم الکبیر طبرانی حدیث ۱۶۴۹۴
[۷] أخرجه أبو داود (۲۷۶۰)، والنسائي (۴۷۴۷)، وأحمد (۲۰۳۷۷) صحيح الترغيب برقم ۲۴۵۳
[۸] بخاري۳۱۶۶
[۹] صحيح الجامع برقم ۶۴۵۸
[۱۰] صحيح الجامع برقم ۶۴۴۸
[۱۱] أخرجه أبو داود (۵۰۰۴)، وأحمد (۲۳۰۶۴)
[۱۲]مراتب الإجماع ۱۱۶ .
[۱۳] شرح السير الكبير ۵/۱۷۸۹ ، حاشيتا قليوبي وعميرة ۴/۲۲۰ ، تحفة المحتاج ۹/۲۴۲ ، المغني ۹/۱۹۸ الفروع ۶/۱۷۰ ، زاد المعاد ۳/۱۲۵، نيل الأوطار ۸/۳۸ .
[۱۴]أخرجه أبو داود في كتاب الجهاد ، باب في الرسل ۲/۹۲ رقم (۲۷۶۱) ، وأحمد في مسنده ۳/۴۷۸ رقم (۱۶۰۳) ، والبيهقي في سننه ۹/۲۱۱ رقم (۱۸۵۵۶) ، والحاكم في مستدركه ۳/۵۴ رقم (۴۳۷۷) وقال : هذا حديث صحيح على شرط مسلم . / الألباني : صحيح أبي داود۲۷۶۱
[۱۵] فيه دليل على تحريم قتل الرسل الواصلين من الكفار وإن تكلموا بكلمة الكفر في حضرة الإمام.
[۱۶] صحيح أبي داود۲۷۵۸ / و احمد
[۱۷] المبسوط ۱۰/۳۰ ، الجوهرة النيرة ۲/۲۶۰ ، المدونة ۱/۵۰۰ ، التاج والإكليل ۴/۵۴۴ ، مواهب الجليل ۳/۳۵۲ ، تحفة المحتاج ۹/۲۴۱ ، مغني المحتاج ۶/۳۰ ، المغني ۹/۲۵۰ ، ۲۵۱ ، شرح منتهى الإرادات ۱/۶۲۴ ، المحلى ۵/۳۴۸ .
[۱۸] بداية المجتهد ۱/۵۰۶ ./ لا خلاف بين المسلمين في أنه لا يجوز قتل صبيانهم ولا قتل نسائهم مالم تقاتل المرأة والصبي
[۱۹] قال النووي في “شرح مسلم”: “أجمع العلماء على العمل بهذا الحديث، وتحريم قتل النساء والأطفال إذا لم يقاتلوا”.
[۲۰] ابن الهمام ، فتح القدیر 5/452
[۲۱] ابن عبدالبر، التمهید ۱۶/۱۳۸
[22] المبسوط ۱۰/۳۰ ، بدائع الصنائع ۷/۱۰۲ ، التاج والإكليل ۴/۵۴۴ ، مواهب الجليل ۳/۳۵۲ ، حاشيتا قليوبي وعميرة ۴/۲۲۰ ، مغني المحتاج ۶/۳۰ ، المغني ۹/۲۵۱ ، المحلى ۵/۳۴۸ .
[23] المبسوط ۱۰/۳۰ ، بدائع الصنائع ۷/۱۰۲ ، المدونة ۱/۵۰۰ ،مغني المحتاج ۶/۳۱ ، مطالب أولي النهي ۲/۵۱۸ ، كشاف القناع ۳/۵۱ .
[24] أخرجه البخاري في كتاب الجهاد والسير ، باب قتل النساء في الحرب ۳/۱۰۹۸ رقم (۲۸۵۲) ، ومسلم في كتاب الجهاد والسير ، باب تحريم قتل النساء والصبيان في الحرب ۳/۱۳۶۴ رقم (۱۷۴۴).
[25] شرح النووي على صحيح مسلم ۱۲/ ۴۸ .
[26] أخرجه أبو داود في كتاب الجهاد ، باب دعاء المشركين ۲/۴۴ رقم (۲۶۱۴) ، والبيهقي في سننه في كتاب السير ، باب ترك قتل من لا قتال فيه من الرهبان والكبير وغيرهما ۹/۹۰ رقم (۱۷۹۳۲) ، وابن أبي شيبة في كتاب السير ، باب ما ينهى عن قتله في دار الحرب ۶/۴۸۳ رقم (۳۳۱۱۸) .
وفي سنده خالد بن الفرز ، قال عنه ابن معين : ليس بذاك [ نصب الراية ۴/۲۳۶ ] .
[27] صحيح ابن ماجه ۲۳۱۱
[۲۸] سنن ابی داود ۲۶۶۹
[۲۹] ابن حجر، فتح الباری ۶/۱۴۸
[۳۰] الإمام الشوكاني، نيل الأوطار (۷/ ۲۹۲) / وَنَقَلَ ابْنُ بَطَّالٍ أَنَّهُ اتَّفَقَ الْجَمِيعُ عَلَى الْمَنْعِ مِنْ الْقَصْدِ إلَى قَتْلِ النِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ.
أَمَّا النِّسَاءُ فَلِضَعْفِهِنَّ، وَأَمَّا الْوِلْدَانُ فَلِقُصُورِهِمْ عَنْ فِعْلِ الْكُفَّارِ، وَلِمَا فِي اسْتِبْقَائِهِمْ جَمِيعًا مِنْ الِانْتِفَاعِ إمَّا بِالرِّقِّ أَوْ بِالْفِدَاءِ فِيمَنْ يَجُوزُ أَنْ يُفَادَى بِهِ
[۳۱] أخرجه ابن أبي شيبة في المصنف ۶/۴۸۳ رقم (۳۳۱۲۰) ، والبيهقي في السنن الكبرى ۹/۸۹ رقم (۱۷۹۳۸) . / اتقوا الله في الفلاحين فلا تقتلوهم إلا أن ينصبوا لكم الحرب
[۳۲] المغني ۹/۲۵۱ ، نيل الأوطار ۷/۲۹۳ .
[۳۳] قاعدة مختصرة في قتال الكفار ومهادنتهم ۱۸۸ . / لو كان الكفر هو الموجب للقتل – بل هو المبيح له – لم يحرم قتل النساء
[۳۴] أحكام أهل الذمة ۱/۱۱۰ .
[۳۵] رواه أحمد في مسند المدنيين ۱۶۰۵۶ / وأخرجه البيهقي ۹۱۳۰، ج۹/۱۳۰،/ وأخرجه الطبراني ۱۲۸۵ المجمع الكبير، ج۱/۲۵۸٫ / نیز : احمد، نسائی ، و : الطبري أبو جعفر، محمد بن جرير بن يزيد بن خالد، جامع البيان عن تأويل آي القرآن ،. دار النشر : دار الفكر – بيروت – ۱۴۰۵، ج ۹، ص ۱۱۳
[۳۶] البخاري (۳۰۱۳)، ومسلم (۱۷۴۵).
[۳۷] أحمد (۲۷۲۸)، البيهقي (۱۷۹۳۳)/ مصنّف بن أبي شيبة، كتاب الجهاد من ينهى عن قتله في دار الحرب حديث رقم ۳۲۵۰۱
[۳۸] موطأ الإمام مالك، كتاب الجهاد ، ج ٢ ، ص ٤٤٨ باب التَّرْغِيبِ فِي الْجِهَادِ ۱۲۹۴ / المدونة الكبرى – الإمام مالك – ج ٢ – الصفحة ٧، كتاب السنن الكبرى للبیهقی، كتاب السير، جماع أبواب السير، باب ترك قتل من لا قتال فيه من الرهبان والكبير وغيرهما ۱۷۵۸۷ / و همچنین در المصنف ابن ابی شیبه ج ۳ ص ۲۲۱ / وَإِنِّي مُوصِيكَ بِعَشْرٍ : لاَ تَقْتُلَنَّ امْرَأَةً، وَلاَ صَبِيًّا، وَلاَ كَبِيراً هَرِماً وَلاَ تَقْطَعَنَّ شَجَراً مُثْمِراً، وَلاَ تُخَرِّبَنَّ عَامِراً، وَلاَ تَعْقِرَنَّ شَاةً وَلاَ بَعِيراً، إِلاَّ لِمَأْكُلَةٍ، وَلاَ تَحْرِقَنَّ نَحْلاً، وَلاَ تُفَرِّقَنَّهُ، وَلاَ تَغْلُلْ، وَلاَ تَجْبُنْ
[۳۹] امام شافعی ، الأم ۴/۲۵۳ / وَيَتْرُكَ قَتْلَ الرُّهْبَانِ وَسَوَاءٌ رُهْبَانُ الصَّوَامِعِ وَرُهْبَانُ الدِّيَارَاتِ وَالصَّحَارِي وَكُلُّ مَنْ يَحْبِسُ نَفْسَهُ بِالتَّرَهُّبِ تَرَكْنَا قَتْلَهُ اتِّبَاعًا لِأَبِي بَكْرٍ – رَضِيَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ – وَذَلِكَ أَنَّهُ إذَا كَانَ لَنَا أَنْ نَدَعَ قَتْلَ الرِّجَالِ الْمُقَاتِلِينَ بَعْدَ الْمَقْدِرَةِ وَقَتْلَ الرِّجَالِ فِي بَعْضِ الْحَالَاتِ لَمْ نَكُنْ آثِمِينَ بِتَرْكِ الرُّهْبَانِ إنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى
[40] المنتقى شرح الموطأ ۳/۱۷۰ .