تلاش یهودی ها جهت پناهندگی به دارالاسلام ایران تلنگری برای اهل فهم

تلاش یهودی ها جهت پناهندگی به دارالاسلام ایران تلنگری برای اهل فهم

به قلم: مسعود سنه ای

ما بارها و بارها اعلام کرده ایم که حکومت صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی حکومتی سکولار است و تحت هیچ عنوانی اجازه نمی دهد یهودی ها بر اساس شریعت موسی که در تورات آمده است عمل کنند و با دیکتاتوری هر چه تمامتر قوانین سکولاریستی خودش را بر یهودی ها و مسلمین و نصرانی ها (مسیحی ها) تحمیل می کند.

در این سرزمین اشغال شده هر کسی بخواهد بر اساس شریعت یهودیت یا نصرانیت یا اسلام زندگی کند همچون یک مجرم  و قانون شکن با او برخورد می شود . دقیقاً مثل تمام کشورهای سکولار دنیا. به همین دلیل آندسته از یهودی هائی که می خواستند بر اساس تورات زندگی کنند تحت فشار قرار گرفتند و مجبور شدند به کانادا و گواتمالا و … فراری شوند. اما در همین کشورهای سکولار هم تحت فشار قرار گرفتند و نمی دانستند که تنها در دارالاسلام است که به شریعتهای آسمانی اجازه داده می شود بر اساس قوانین خودشان زندگی کنند.

امروز هم که شنیدیم که این جماعت یهوید قصد دارد از گواتمالا به دارالاسلام ایران مهاجرت کند که باعث هراس رژیم صهیونیستی و تمام سکولاریستها شده است، چون این دسته از اقدامات پیامی روشن به تمام پیروان صادق شریعتهای آسمانی است که : دارالاسلام تنها مکانی است که می تواند از هویت دینی آنها حمایت کند و آنها تنها در دارالاسلام است که می توانند به زندگی بر اساس عقاید خود ادامه ندهند و در دیکتاتوری سکولاریستها جائی برای عمل کردن به قوانین شریعتشان نیست.

بیشتر یهوید هائی که سالهاست با تحمل مشکلاتی از سرزمینهای اشغالی فلسطین  تحت حاکمیت صهیونیستها به سایر کشورها فرار کرده اند از مذهب قلب پاک (Lewv Tahor  ) هستند که تلاش دارند بر اساس شریعت و قوانین یهودیت زندگی کنند.

این یهوی های شریعت گرا معتقد هستند که:” اسرائیل کنونی یک موجودیت نامشروع است که با برقراری قوانین سکولار، به درجه تکفیر رسیده و باید نابود شود.”

این حکم تمام سکولاریستها نزد تمام شریعتهای آسمانی است و شکی نیست که سکولاریستها (مشرکین) کافر هستند.

به همین دلیل این دسته از یهودی های شریعت گرا طی نامه ای از رهبر دارالاسلام ایران رسماً درخواست پناهندگی کرده اند.

با آنکه سکولاریستهای رژیم صهیونیستی این یهودیان شریعت گرا را «یهودیان طالبانی» نامگذاری کرده اند و زنان این یهودیان شریعت گرا از حجاب خواسته شده در شریعتهای آسمانی استفاده می کنند، متوجه همان برچسبهائی می شوند که مسلمین شریعت گرا شده اند. یعنی انگار سکولاریستهای میان یهودی ها و نصرانی و مسلمین و … هیچ فرقی با هم ندارند.  

سکولاریستها دشمنان شماره یک تمام شریعتهای آسمانی هستند و هیچ شکی وجود ندارد که هیچ مومنی راضی به زندگی تحت حاکمیت سکولاریستها نیست و تنها دارودسته ی منافقین هستند که به حکومتهای سکولار دل می بندند.   

پس شک نکنید: تمام کسانی  که به دلایل پوچ دنیوی و رفاه بیشتر و… به دارالکفرهای سکولار فراری می شوند و ادعای مسلمان بودند دارد در دارودسته ی منافقین جای می گیرند نه مومنین.  

نهمین محموله از کمکهای اسلامی دارالاسلام ایران به قندهار رسید

نهمین محموله از کمکهای اسلامی دارالاسلام ایران به قندهار رسید

به قلم: فضل  احمد هراتی

دارالاسلام ایران از همان ابتدای پیروزی امارت اسلامی با فراهم کردن زمینه های سوخت رسانی از دارالسالام ایران به افغانستان و همچنین باز کردن تمام دروازه های تجاری و گمرکات  خود بر روی مردم مسلمان افغانستان بزرگترین خدمت را در شکستن محاصره ی اقتصادی تحمیل شده بر امارت اسلامی افغانستان داشته است.

علاوه بر آن و بر اساس مسئولیتهای اسلامی مسلمین در برابر هم ما شاهد ارسال چندین کمک بلاعوض مواد غذائی و بهداشتی به مردم مسلمان و نیازمند افغانستان بوده ایم که امروز هم یکی دیگر از این محموله ها به افغانستان رسید.

این نهمین محموله از کمک‌های دارالاسلام ایران به دارالاسلام افغانستان است که به وزن ۲۵ تن شامل مواد غذایی، دارویی و مواد صحی از طریق مرز هوائی وارد قندهار شد.

علاوه بر این تعدادی از مجروحین  فاجعه  ی خون‌بار مسجد فاطمیه کندهار جهت مداوا به دارالاسلام ایران منتقل شدند.

امیدوارم مسلمین اهمیت این روابط اسلامی را درک کنند و فراموش نکنند و فریب دشمنان را نخورند که در نهایت بعد از نصرت الله جل جلاله تنها مسلمین هستند که می توانند پشتیبانان واقعی همدیگر باشند چنانچه الله جل جلاله می فرماید: وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ (انفال/۶۲) و اگر دشمنان به فکر فریب دادن تو باشند البته خدا تو را کفایت خواهد کرد، اوست که به نصرت خود و یاری مؤمنان تو را مؤیّد و منصور گردانید.

پس لطفاً فریب نخوریم. برادری اسلامی و وحدت اسلامی  را با تفرق و جنگ داخلی عوض کنیم. کسانی که ما را به جای برادری اسلامی به تفرق و جنگ د اخلی دعوت می دهند دشمنان همه ی ما هستند. مگر نمی بینید؟  

اهمیت و جایگاه اتحاد در احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم (۲)

اهمیت و جایگاه اتحاد در احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم (۲)

به قلم: ابوبکر الخراسانی

الله جل جلاله می فرماید :  قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَاباً مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ ‏(انعام/۶۵)

ترجمه : ‏بگو : خدا می‌تواند که عذاب بزرگی از بالای سرتان و یا از زیر پاهایتان بر شما بگمارد (و شما را دچار بلاهای آسمانی و بمبارانهای هوائی یا بلاهای زمینی همچون زلزله‌ها و آتشفشانها و انفجارهای مینها و دیگر موادّ منفجره جنگها سازد) و یا این که کار را بر شما به هم آمیزد (و در نتیجه حقیقت امر بر شما مشتبه شو) و دسته‌دسته و پراکنده گردید (و جنگها در میانتان برپا گرداند) و برخی از شما را به جان برخی دیگر اندازد و گرفتار همدیگر سازد. بنگر که چگونه آیات (قرآنی و دلائل جهانی خود) را بیان و روشن می‌گردانیم تا بلکه (بیندیشند و به خود بازگردند و حقیقت را) بفهمند.‏

در اینجا الله جل جلاله بدترین بلای زمینى را اختلاف و تفرقه و مشغول شدن مسلمین به مسلمین و تولید جنگ داخلی در میان مسلمین مى‏داند  که به خاطر این تفرق و جنگ داخلی عده ای از مسلمین به جان عده ای دیگر از مسلمین می افتند و توسط همدیگر عذاب داده می شوند و به همدیگر گرفتار می شوند.

آیا ما با چشم سر این عذاب را همین الان در افغانستان و یمن و سوریه و عراق و لیبی و … نمی بینیم؟ مگر نمی بینیم که گروههائی چون داعش چه جنایاتی در حق مسلمین می کنند آنهم به بهانه های پوچ و بی ارزش؟!!!

عن النعمان بن بشير رضي الله عنهما قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: «الجماعة رحمة والفرقة عذاب»، أي: جماعة الإمام.  ترجمه  : جماعت و اتحاد و همگرایى و اتفاق رحمت الهى است و تفرقه و جدایى عذاب است . جماعت هم یعنی رهبر. که قطعاً رهبر دارالاسلام منظور است نه رهبران گروههای متفرقی که همیشه پیام آور جنگ داخلی و ذلیلی و شکست و نابودی بوده اند.

مگر ما اثر این عذابی که این گروههای متفرق به هم می چشانند را نمی بینیم؟ و باز نمی بینیم که بر اثر این اختلاف و تفرقه چگونه مورد اهانت و تاخت و تاز قدرتهاى سکولار  جهانى و صهیونیستها قرار گرفته‏اند و سرزمینهای اسلامی زیر چکمه‏هاى قدرت سکولار و جهانخوار آمریکا به ویرانه تبدیل شده است؟

اگر مومنین گرد همین رهبریت دارالاسلام جمع می شدند و وحدتی فراگیر درست می کردند  و یا حتی  کمترین همگرایى و اتحاد داشتند چنین فاجعه ‏هایى رخ نمى‏ داد. رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد این رهبر دارالاسلام و امرائی که این رهبر تعیین می کند می فرماید: مَن رَأَى مِن أمِيرِهِ شيئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ، فإنَّه مَن فارَقَ الجَماعَةَ شِبْرًا، فَماتَ، فَمِيتَةٌ جاهِلِيَّةٌ.( صحيح مسلم۱۸۴۹ صحيح البخاري۷۱۴۳) ترجمه:  کسی که چیزی از رهبر خود ببیند و خوشش نیاید باید صبر کنند؛ زیرا هر کس از جماعت مسلمین یک وجب خارج شود، اگر بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است.

این واضح است که ممکن است ما به دلایل جهل و بی خبر بودن از اتفاقات روز دنیا و سیاستهای بین المللی یا به دلایل امنیتی و غیره از بعضی از سیاستها و سخنان رهبر دارالاسلام یا امیران او خوشمان نیاید، اما این باعث نمی شود که ما دچار تفرق شویم و خودمان و دیگران را دچار عذاب و جنگ داخلی و … کنیم.

این یکی از همان نکاتی است که بسیاری از مسلمین از آن غافل شده اند و فریب دشمنان آشکار و کافر خارجی و دارودسته ی منافقین داخلی و جاهلان اهل تفرق را خورده اند.

وحدت مورد نظر رهبران دارالاسلام ایران (۲)

وحدت مورد نظر رهبران دارالاسلام ایران (۲)

ارائه: شیعه علی

آیت الله خامنه ای رهبر دارالاسلام ایران   د ر تفسیر بخشی از آیه ی : وَأَطيعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم ۖ وَاصبِروا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرينَ  (انفال/۴۶) می گوید:

« وَتَذهَبَ ريحُكُم » یعنی چه؟ یعنی همین دیگر. وقتی اختلاف پیدا شد، وقتی تفرقه پیدا شد، وقتی نسبت به هم سوءظن وجود داشت، وقتی یکدیگر را خائن دانستیم، طبیعی است که با هم همکاری نخواهیم کرد. همکاری هم اگر بکنیم، با هم صمیمی نخواهیم بود. این همان چیزی است که آن دشمن دنبال اوست. هم عالم شیعه، هم عالم سنی، باید این را بفهمند؛ این را درک کنند. بدیهی است دو تا مذهب در برخی از اصول، در برخی از فروع با هم اختلاف دارند؛ البته در بسیاری هم با هم اتحاد دارند..

اما اختلاف به معنای دشمنی نیست. فتاوای فقهای شیعه در مواردی صد و هشتاد درجه با هم اختلاف دارد. فتاوای ائمه‌ی اهل سنت در مواردی بسیار با همدیگر اختلاف دارد؛ اما لزومی ندارد وقتی اختلاف دارد، انسان به همدیگر بدگوئی کنند و فحش بدهند. خیلی خوب، او مذهبش این است، آن هم مذهبش این است…  (دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان‌ ۲۳/اردیبهشت/۱۳۸۸)

در این صورت باید بدانیم که اختلاف در فلان تاویل یا اجتهاد شرعی امری عادی و طبیعی است که ممکن است در درون یک مذهب هم اتفاق بیافتد و این اختلافات بسیار کم مانع اتحاد مسلمین بر اساس آنهمه موارد مشترک میان آنها نمی شود.

ما مسلمین با قرآنی مشترک و پیامبری مشترک و قبله ای مشترک و عبادتهائی مشترک تمام موارد جهت   اتحاد را داریم نگاه کنید خداوند چه کسانی را جزو رستگاران می نامد؟  ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ، ‏الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ، والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ‏، أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‏(سوره بقره۲-۵) این کتاب هیچ گمانی در آن نیست و راهنمای پرهیزگاران است .‏آن کسانی که ۱- به دنیای نادیده باور می‌دارند ، ۲- و نماز را به گونه شایسته می‌خوانند ، ۳- و از آنچه بهره آنان ساخته‌ایم می‌بخشند .۴- ‏آن کسانی که باور می‌دارند به آنچه بر تو نازل گشته و به آنچه پیش از تو فرو آمده ، ۵- و به روز رستاخیز اطمینان دارند .‏این چنین کسانی، هدایت و رهنمود خدای خویش را دریافت کرده و حتماً رستگارند .‏

آیا همه ی مسلمین به این ۵ مورد ایمان ندارند  این ۵ ومورد  را انجام نمی دهند؟   خدا می فرماید اینها حتماً رستگارند؛ پس سخنان جاهلان و تفرقه اندازان و شاگردان شیطان را گوش ندهیم و به سخن خدا اعتماد کنیم.

انتصاب یکی از بزرگان اهل سنت به عنوان مشاور ریاست جمهوری دارالاسلام ایران

انتصاب یکی از بزرگان اهل سنت به عنوان مشاور ریاست جمهوری دارالاسلام ایران

به قلم: سردار منگور / پیرانشهر

بعد از ریاست جمهوری رئیسی این چندمین بار است که از میان اهل سنت کسانی به مسئولیتهای مهم نظامی و سیاسی و اداری کشور منصوب می شوند.

ملا عبدالسلام کریمی در سال ۱۳۴۶ به دنیا آمده و در رشته ی زبان و ادبیات عرب  دارای درجه دکترا و همچنین  دارای گواهی افتا و اجتهاد در مذهب شافعی در سال ۱۳۷۰ است.

این ملای صاحب فتوا و اجتهاد در مناصب مهم حکومتی و آموزشی انجام وظیفه کرده است مثل: فرماندار شهرستان دیواندره به مدت ۵ سال، رئیس دانشگاه‌های پیام نور مریوان و سنندج به مدت ۵ سال، معاون برنامه‌ریزی و نیروی انسانی سازمان آموزش و پرورش استان کردستان به مدت ۵ سال، مدیرکل سازمان جمع‌آوری و فروش اموال تملیکی استان کردستان و مدیر مرکز تخصصی علوم اسلامی امام شافعی سنندج از جمله سوابق اجرایی و مدیریتی  این ملای اهل سنت است.

 این ملای اهل سنت طی حکمی از سوی رئیس جمهوری دارالاسلام ایران جناب آقای رئیسی به عنوان «مشاور رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی» منصوب شد.

 به امید تداوم همین مسیر انقلابی در دارالاسلام ایران توسط وفاداران به آرمانهای انقلاب اسلامی که برای تمام مذاهب به رسمیت شناخته ی جعفری و حنفی و مالکی و شافعی و حنبلی و زیدی همیشه منبع خیر و برکت بوده اند.

نگرش آیت الله خامنه رهبر دارالاسلام ایران به ام المومنین عایشه

نگرش آیت الله خامنه رهبر دارالاسلام ایران به ام المومنین عایشه

ارائه دهنده: شیعه علی

آیت الله خامنه رهبر دارالاسلام ایران بارها اعلام کرده است که: ” اینجانب همچون بسیاری از علمای اسلام و دلسوزان امت اسلامی بار دیگر اعلام میکنم که هرگفته و عملی که موجب برافروختن آتش اختلاف میان مسلمانان شود و نیز اهانت به مقدسات هریک از گروه های مسلمان یا تکفیریکی از مذاهب اسلامی، خدمت به اردوگاه کفر و شرک و خیانت به اسلام و حرام شرعی است.”

به همین دلیل از همان ابتدا تا کنون از ام المومنین عایشه با همان لفظ نام برده اند . ایشان خودش مومن است و به همین دلیل از ام المومنین هم با همین عنوان یاد می کند که در اینجا به ذکر چند نمونه اشاره می کنم.

ایشان در سالروز عید سعید مبعث می گوید: اولْ‌عامل به همه‌‌ی احکام اسلام، خودِ شخص نبی مکرم اسلام بود. از قول ام‌المؤمنین عایشه نقل شده است که سؤال کردند راجع به پیغمبر – اخلاق پیغمبر، رفتار پیغمبر – گفت: «کان خلقه القرآن»؛ (شرح نهج البلاغه‌‌ی ابن ابی الحدید، ج ۶، ص ۳۴۰) اخلاق او، رفتار او، زندگی او، تجسم قرآن بود.( ‌۲۹/۴/۸۸)

یا در خطبه های نماز جمعه تهران می گوید: زیرانداز پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) یک حصیر بود؛ بالش او از چرمی بود که از لیف خرما پر شده بود؛ قوت غالب او نان جو و خرما بود. نوشته‌اند که هرگز سه روز پشت سر هم از نان گندم – نه غذاهای رنگارنگ – شکم خود را سیر نکرد. امّ‌المؤمنین عایشه می‌گوید که گاهی یک ماه از مطبخ خانه ما دود بلند نمی‌شد. (۱۳۷۹/۰۲/۲۳)

حتی زمانی که در مورد جنگ جمل صحبت می کند اینگونه از ام المومنین عایشه و سایر صحابه سخن می گوید: اصحاب جمل بودند که عایشه‌ی ام‌المؤمنین، با آن احترامی که بین مسلمین دارد، جزو اینهاست. طلحه و زبیر نیز، دو نفر از اقدمین مسلمانان، از صحابیهای بزرگ پیامبر، از دوستان خود امیرالمؤمنین و بعضاً خویشاوند – زبیر، پسر عمه‌ی امیرالمؤمنین و پیامبر بود – اینها همه یک طرف مجتمع بودند، (دیدار اقشار مختلف مردم۲۶/۱/۷۰)

با این وجود ریشه توهین کنندگان به ام المومنین را معرفی می کند و می گوید: الان دلارهای نفتی دارد یک جاهائی صرف میشود؛ بنده خبر دارم، اطلاع دارم. اینها گزارشهایش غالباً گزارشهائی است که پخش نمیشود. در بعضی از کشورهای اسلامی مثل ریگ پول میریزند برای اینکه در بین سنیها اجتماع ضد شیعه درست کنند. این از این طرف؛ از آن طرف هم به یک گوینده‌ی به اصطلاح شیعی پول میدهند که در تلویزیون، به نام شیعه، ام‌المؤمنین عایشه را متهم کند، قذف کند، اهانت کند. روشها اینهاست. شما در مقابل این روشها چه کار میکنید؟ سنی چه کار میکنی؟ شیعه چه کار میکنی؟ از کارهای اینها گول نخوریم. اختلاف برای آنها بیشترین و بزرگترین نعمت است.( جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه‌ ۲۰/۷/۹۰)

البته رهبر دارالاسلام ایران به این هم اکتفاء نمی کند بلکه فتوا می دهد که : ” اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمد(ص) -می شود.”

نگرش تمجیدی آیت الله خامنه رهبر دارالاسلام ایران به اصحاب پیامبر (ص)

نگرش تمجیدی آیت الله خامنه رهبر دارالاسلام ایران به اصحاب پیامبر (ص)

ارائه دهنده: شیعه علی

آیت الله خامنه رهبر دارالاسلام ایران  به صراحت اعلام کرده است که : امروز هر حنجره‌ای که به وحدت دنیای اسلام دعوت کند، حنجره‌ی الهی است، ناطق من اللّه است. هر حنجره‌ای و زبانی که ملتهای مسلمان را، مذاهب اسلامی را، طوایف گوناگون اسلامی را به دشمنی با یکدیگر تحریک کند و عصبیتها را علیه یکدیگر تحریک کند، ناطق من الشیطان است.(۱۳۹۲/۰۳/۱۸)

در اینجا به بحث صحابه می پردازیم . ایشان در دیدار با اقشار مختلف مردم در مورد پیامبر و اصحابش می گوید: زحمات و مجاهدتها و سختی کشیدنها و گرسنگی خوردنهای دهساله‌ی رسول اکرم(ص) و یارانش، باعث شد که نیم قرن بعد از رحلت آن حضرت، بیشتر از نیمی از دنیا در اختیار مسلمانان باشد.

سختیهای زیادی در زمان پیامبر تحمل شد. سرگذشت اصحاب صُفّه را که می‌دانید. لباس قرض دادن به یکدیگر را که شنیده‌اید. آنها در آن زمان، با یک خرما در میدان جنگ مقاومت می‌کردند. نفر اول خرما را می‌مکید تا از شیرینی آن مقداری جان بگیرد، بعد از دهانش بیرون می‌آورد و به نفر دوم می‌داد و او هم می‌مکید و قدری او هم جان می‌گرفت و سپس خرمای دوبار مکیده را به نفر سومی می‌داد که او فرو بدهد. این گونه زندگی می‌کردند، این‌طور سختی می‌کشیدند و این‌طور کمبود داشتند.

در ابتدای کار، فشار روی آنها از همه طرف زیاد بود. اول کار، همان پنج، شش ماه و یک سال اول نیست؛ پنج، شش ماه در عمر یک مسافرت، اول کار محسوب می‌شود، نه در عمر یک ملت و نه در عمر یک تاریخ نو. در عمر یک ملت، ده سال و بیست سال، چند روز محسوب می‌شود.

در دوران پیامبر(ص)، مردم سختیها را تحمل کردند؛ اما بعد از آن‌که پایه محکم شد، آن مجاهدتها و فداکاریها و اخلاصها و تربیتها، موجب شد که این حرکت آن‌چنان سریع ادامه پیدا کند که پنجاه سال بعد از رحلت پیامبر، بیشتر از نیم دنیا در اختیار مسلمانها باشد. در آن زمان چنین بود و امروز هم همان گونه است (.۱۳۶۸/۰۸/۲۴)

آیت الله خامنه ای رهبر دارالاسلام ایران در خصوص توهین عده ای شیعه نما به  شخصیتهای مورد پذیرش اهل سنت می گوید:«آن شیعه‌ای هم که از روی نادانی و غفلت یا گاهی از روی غرض ، این را هم سراغ داریم و افرادی را هم از بین شیعیان می‌شناسیم که فقط مسأله‌شان مسأله‌ نادانی نیست، بلکه مأموریت دارند برای اینکه ایجاد اختلاف کنند ـ به مقدسات اهل سنت اهانت می‌کند، عرض می‌کنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعی و خلاف قانون است.»

جلال طالبانی هم قاضی محمد را بی آبرو و نماینده خط شوروی و مانعی در برابر کوردها می دانست

جلال طالبانی هم قاضی محمد را بی آبرو و نماینده خط شوروی و مانعی در برابر کوردها می دانست

به قلم: مسعود سنه ای

امروز کلیپ کوتاه اما جالبی از جلال طالبانی رئیس جمهور دست نشانده عراق و رئیس حزب اتحادیه‌ی میهنی کردستان در خصوص قاضی محمد به دستم رسید که می تواند برای کم هوش ترین سکولار هم تلنگری باشد که از این قاضی مرتد و تمام سکولاریستهائی که پس او تولید شده اند دوری کند.

حالا طالبانی در این کلیپ می گوید: ” از ایران قاضی محمد و اینا و از عراق ملا مصطفی بارزانی را آورده‌ بودند و کاک زیاد که‌ من می‌شناسم فردی محترم و با شخصیت بود، خودش نمی‌خواست و می‌گفت من توانایی انجام این کار را ندارم.مراتب و افراد عشایری را و کهن عشایری را به‌ سرکردایتی کرد آوردند و ژ.ک به‌ حزب دمکرات تبدیل شد ولی اینگونه‌ شکست نمی‌خورد و از بین برود. من این را در کتابم هم نوشته‌ام  و این شکست و ضرری بود که‌ شوروی بر سر کرد آورد.باید می‌گذاشتند ژ.ک حزبی ملی و جماهیری و منظم می‌بود و فعالیت خود را می‌کرد. چون در آن خرده‌ بورژوا،جوتیار(کشاورز)،کارگر و مغازه‌دار و دانشجو را جمع می‌کرد. و این عقب نشینی بزرگی بود. همانگونه‌ که‌ مشخص است رهبری حزب دمکرات تسلیم شده‌ بود. یعنی اگر قاضی محمد اعدام نمی‌شد و شاه این خریت را نمی‌کرد می‌بایست تاریخ کرد به‌ تسلیم شدن و چیز دیگری از آن نام می‌برد. قاضی محمد با اعدام و محاکمه‌ توانست خود را دوباره‌ بخرد وگرنه‌ رهبر جمهوری کشوری به‌ پیشواز لشکر دشمن برود و پیش پای آن قربانی بکند؟؟؟!!!این چه‌ معنی می‌دهد؟ تنها مسئله‌ایی که‌ او را آزاد کرد، مرگ قاضی بود وگرنه‌ آبرورفتگی تمامی بود. و نگذاشت که‌ ژ.ک دوران طبیعی خود را طی کند. خط شوروی خط غلطی بود”

این سخنان جلال طالبانی که سکولاری از خودشان است کافی است که هر سکولاری بداند نطفه ی  سکولاریستها در میان کردها با خیانت به ملت مسلمان کورد و خدمت به بیگانگان منعقد شده است و حتی اگر به صدها حزب هم تقسیم شوند ماهیتشان فرقی نمی کند و تنها نوع خیانتشان عوض می شود و اربابانشان تغییر می کنند.  همه ی ما داریم می بینیم که همین الان هم تمام احزاب کافر سکولار کوردی برای یکی از دشمنان ملت مسلمان کورد مزدوری و خیانت و جاشیگری می کنند.

« سعادت بشر تنها از راه قانون خدا به دست می آید» این جمله ایست از نشریه نیشتمان در سال ۱۳۲۴، مقاله آشتی، تنیا و… که به عنوان شعار اصلی و محوریت برنامه ها و اهداف کومله ی ژ-ک شناسانده می شود.

توضیح آنکه : جمعیت ژ.کاف که مخفف «ژیانه وه ی کورد» یا «ژیانه وه ی کوردستان» یا «ژیانی کورد» است ابتدا در سلیمانیه اعلام موجودیت می کند و در سال ۱۳۱۹ یکی از مبلغین اسلامی کرد به نام ملا احمد فوزی از سلیمانیه وارد مهاباد می شود و در آن جا کلاس های درس و خطا به خود را پیرامون قرآن و سنت و فقه شافعی دایر می نماید که در ضمن این دروس از ظلم و ستم حاکم بر مردم خود و راه رهایی ملت مسلمان از مصیبت هایی که ظالمان بر سرشان می آورند صحبت می کند به گونه ای که پس از مدتی عده ای از عقلا و صاحبان قلب سلیم تصمیم می گیرند که از بندگی بندگان خود را نجات داده و تنها در بندگی خدای واحد در آیند.

در جریان همین درس های مُلا احمد فوزی است که ۱۶ نفر از اهالی مهاباد در باغی گرد آمده و اعلام موجودیت کومله ی ژ-ک را می کنند (۱۹۴۲م).

ادامه خواندن جلال طالبانی هم قاضی محمد را بی آبرو و نماینده خط شوروی و مانعی در برابر کوردها می دانست

حقوق بشر سکولاریستی یا حقوق بشر اسلامی

حقوق بشر سکولاریستی یا حقوق بشر اسلامی

به قلم: کیوان مریوانی  

بدون شک هر مکتبی تعریفی از حقوق دارد. از نگاه اسلام حقوق انسانها چیزی است و از نگاه سکولاریستها و دیگران حقوق تعریف دیگری دارد. پس اگر بگوئیم در اسلام حقوق بشر به سبک سکولاریستها وجود ندارد سخن درستی گفته ایم و یا اگر گفته شود که در سکولاریسم حقوق بشر به سبک اسلام وجود ندارد باز سخن درستی گفته شده است.

در فلسفه حقوق بشري غربي ملاك اومانيسم است و حقوق را مطلق در نظر مي‌گيرند، به نحوي كه تسليم هيچ محدويتي بيرون از حيطه بشري نمي‌گردد و بر همين اساس است كه بند ۲ ماده ۲۹ اعلاميه جهاني حقوق بشر كه متأثر از تفكر سکولار ليبراليستي است، تنها عامل محدوديت حقوق و آزادي‌هاي افراد را مزاحمت با حقوق و آزادي‌هاي ديگران و مقتضيات اخلاقي جامعه دموكراتيك مي‌داند، بر اين تفكر سكولاريستي انواع فساد و فحشا را تجويز مي‌كند، و ارزش‌هاي شریعتهای آسمانی را با قدرت نظامی و اسلحه حذف مي‌كند و بدين سان مقام شامخ انسانيت را تنزل مي‌دهند.

 در واقع فلسفه‌اي كه پشتوانه حقوق بشر غربي است، انسان مداري و اومانيسم سكولار ليبراليستي است و فقط به تن انسان توجه نموده و نيازهاي مادي او را مورد توجه قرار داده است و جهان را براي جسم انسان نه براي روح انسان مي‌خواهد و انسان را مالك خويش و جهان مي‌داند، فلذا هيچ محدوديتي براي او قائل نيست، فلذا  شریعتهای آسمانی را يك تقيد و محدوديت مي‌داند و انسان را نه مكلف بلكه فقط محقّ مي‌داند و او را بريده از خداوند و فطرت به حساب مي‌آورد.

امّا در نظام حقوقي اسلام، اعتبار قوانين اراده تشريعي خداوند متعال است و بر اين اساس «خدا محوري» را صحيح مي‌داند و بس و خداوند را مبدأ هستي و كمال مطلق مي‌داند كه همه بسوي او در حركتند و در اين حركت و صورت هرگز اين حقوق استنباط شده از مباني شريعت نمي‌تواند مطلق باشد.  از نظرگاه حقوق اسلامي، قانون گذاري فقط حق خداوند است و او بر اساس يك اصل مشترك بين همه انسان‌ها دست به تشريع مي‌زند و آن اصل و امر مشترك فطرت الهي است.

پس قانون الهي است كه بايد بر فرد و اجتماع حكم كند و اين از اراده تشريعي الله نشأت مي‌گيرد و الله با توجه به شناخت و آگاهي همه جانبه بر انسان و به حكم يك امر مشترك بين انسان‌ها يعني فطرت قانونگذاري مي‌كند و چون قانونگذاري او بر فرد و اجتماع است، ‌فلذا دين و شريعت  الله ايدئولوژيك است و صرف يك احساس نيست فلذا بايد مبناي حركت و زندگي انسان باشد.

به این شکل، حقوق در میان سکولاریستها یعنی هر کسی که تابع قوانین سکولاریستی آنها باشد حق دارد و هر کسی که تابع بی چون و چرای قوانین سکولاریستی نباشد نه حقی دارد و نه حقوقی. اما در اسلام قاعده فرق دارد و این دیکتاتوری در تحمیل قوانین بر مردم وجود ندارد.  در حقوق بشر جهاني مبتني بر دين اسلام بر جهان، انسانها  سه دسته مشخص هستند: ۱- مسلمین ۲- کفار اهل کتاب (یهود و نصارا) و شبه اهل کتاب (مجوس و صابئین) ۳- کفار مشرک یا سکولار.

مسلمین که از قوانین اسلامی تبعیت می کنند و از تمام مزایا و حقوق اسلامی برخوردارند، کفار اهل کتاب و شبه اهل کتابی هم که اهل ذمه شده اند باز از قوانین خاص خود تبعیت می کنند و هیچ اجباری در پذیرش قوانین اسلامی ندارند . پس حق و خقوق خود را بر اساس شریعت خود دارند. اما کفار سکولار یا مشرک یا باید تابع قوانین اسلامی شوند یا باید بجنگند.

قرآن به عنوان اصلي‌ترين منبع فقه و حقوق اسلامي به مسلمانان دستور مي‌دهد که با انسانها آنگونه که الله دستور داده است برخورد کنند و هر حقی که الله داده است از کسی نگیرند. چنان چه ملاحظه مي‌شود فقه اسلامي توانايي جهاني شدن را دارد، چون لازمه جهاني شدن آن است كه يا به همه فرهنگ‌ها توجه شود يا دست كم قدر مشترك همه نظام‌هاي حقوقي اخذ شود و فقه و حقوق اسلامي اين ويژگي را دارد که ضامن امنیت برای تمام فرهنگهای منشعب از ساکنین دارالاسلام شود.  

رونمائی از دروغهای خالد الحایک یکی از بزرگترین محدثین نجدیت

رونمائی از دروغهای خالد الحایک یکی از بزرگترین محدثین نجدیت

به قلم: ابوابراهیم هورامی

این روزها که همه ی مسلمین تلاش دارند که با تمرکز بر مشترکات خود با هم اتحادی در برابر دشمنان اشغالگر خارجی به رهبری آمریکا و طاغوتهای محلی درست کنند نجدیت با تمام شاخه هایش به عنوان یک میکروب و مانع در برابر این جریان بیداری قرار گرفته است که از هیچ تحریف و دروغ و قیچی کاری سخنان بزرگان گذشته و چنگ زدن به آراء شاذ گذشتگان جهت تولید جنگ داخلی کوتاهی نمی کند. انگاری مجری جنگ روانی دشمنان بر علیه مسلمین شده اند.

در این روزها که ما شاهد قتل عام صدها مسلمان شیعه مذهب در قندوز و قندهار توسط گروه مسلح نجدی بغدادی هستیم و در کنار آن روزی نیست که یکی از اهل سنت افغانستان به جرم طالب بودن ترور نشود یا ذبح نشود و یا بر اثر بمبگذاری های کنار جاده ای توسط همین گروه نجدی قتل عام نشوند، در بخش جنگ روانی نیز نجدی ها بیکار ننشسته اند و به سبک خودشان به ترویج این جنایات کمک می کنند. یکی از این دورغگوها خالد الحایک است که نزد نجدیت به یکی از بزرگترین محدِّثین معاصر شناخته شده است.  نگاه کنید این شخص چگونه عموم شیعیان را تکفیر می کند:

می گوید: تمامی آنها امروز علماء و عوامشان بر یک مذهب هستند.. برای الله شریک قائل میشوند و به سوی غیر او دعاء و نذار میکنند,

ج: آیا با همین بهانه نبود که محمد بن عبدالوهاب آنهمه اهل سنت سرزمین وحی را کشت و با انگلیسی های کافر بر علیه حکومت اسلامی عثمانی متحد شد و هزاران مسلمان اهل سنت را به همین بهانه ها قتل عام کرد؟ بزرگترین محدِّثین معاصر چرا از ابتدائی ترین اصول فقه هم خبر ندارد و به این سادگی مسلمین را که در مورد توسل و شنیدن مردگان و نذر و … دیدگاه دیگری داشته اند تکفیر می کند؟

می گوید: و بسیاری از آنان معتقد به تحریف قرآن هستند,

ج: شما نگاه کنید همین الان کدام مرجع تقلید یا کدام دسته و گروه معتقد به تحریف قرآن هستند؟ آیا چنین کسانی وجود دارند؟ مگر همین شیعیان در برابر فتنه تحریف قرآن صدها کتاب و رساله ننوشته اند؟ این بزرگترین محدِّث معاصر نجدیت چرا دروغ می گوید؟

می گوید: همانطور که میبینید اهل سنت را در هرجا که توان داشته باشند قتل عام میکنند, و زنانشان را غصب میکنند, و غیر آن!!

ج: باور کنید هر اهل سنتی که در ایران یا افغانستان یا حتی در سایر مناطق با شیعیان زندگی کرده باشد خنده اش می گیرد و می فهمد که این شخص کذاب دارد دروغ می گوید. این است یکی از بزرگترین محدِّثین معاصر نجدیت.  نجدیت یعنی قیچی کاری، یعنی دروغ و تدلیس.

می گوید: همچنین به طرز نماز ما نماز نمیخوانند و از سنت نبی ما اتباع نمیکنند,

ج: یعنی هر کسی به سبک نجدیت نماز نخواند علماء و عوامشان مسلمان نیست و  خونش حلال است؟ باور کنید روش نماز حنفی ها با مالکی ها و شافعی ها و … در مواردی با هم متفاوت است حتی در دست گرفتن هم با هم یکی نیستند چه رسد به قرائت پشت سر امام و قنوت و…. آیا یکی از این مذاهب همدیگر را به این بهانه تکفیر کرده اند؟ خیر . فقط از نجدیت چنین دیوانگی هائی بر می آید.

می گوید: بعد از تمام اینها بگوییم: آیا علماء در تکفیر علماء و عوامشان اختلاف دارند?!…آیا عوام آنها تابع علمایشان نیستند?!…

ج: منظورش از علماء، نجدی ها هستند که به صدها دسته تقسیم شده اند و هیچ یک آن دیگری را قبول ندارند اما در تکفیر مسلمین به بهانه های پوچ و غیر شرعی هم صدا شده اند و گروههائی مسلح چون گروه بغدادی هم مجری این سخنان دروغین و پوچ شده اند.  

بله، درست فهمیده اید: نجدیت یعنی پیام آور مشغول کردن مسلمین به مسلمین و رها کردن کفار اصلی، یعنی تفرق میان مسلمین یعنی ذلیلی و شکست برای مسلمین. در یک کلام: نجدیت یعنی: آفتی که باید به سبک اسلامی آن همچون سایر آفتها برداشته شود.