انفجار در بزرگترین مسجد شیعیان قندهار تکرار فجایع جاهلان و فریب خورده ها

انفجار در بزرگترین مسجد شیعیان قندهار تکرار فجایع جاهلان و فریب خورده ها

به قلم: شفاء محتسب امیر المومنین

متاسفانه مجریان و بازیگران سناریوی نوشته شده و توسط کفار سکولار خارجی و مزدوران محلی آنها اینبار بزرگترین مسجد شیعیان در ولایت قندهار افغانستان مشهور به مسجد بیبی فاطمه یا «امام بارگاه» را مورد هدف قرار دادند.

 با آنکه قومندانی امنیه قندهار گفت: حفاظت از این مسجد را اهل تشیع خودشان به عهده گرفته بودند و اجازه اسلحه هم داشتند؛ اما نتوانستند امنیتش را بگیرند؛ لذا در آینده نیروهای خودمان امنیت چنین اماکنی را می‌گیرند.

و با آنکه امارت اسلامی افغانستان در پیوند به انفجار امروز این مسجد اعلامیه صادر کرد و گفت: امارت اسلامی انفجار برمردم ملکی دریک مسجد درقندهار رانکوهش میکند، آن راجنایت بزرگ میداند و به نیروهای امنیتی دستور میدهد، که عاملین همچو حوادث رابزودی دستگیر نمایند وبه پنجه شریعت بسپارند. همچنان امارت اسلامی باخانواده های قربانیان این حادثه تأثرات عمیق خودرا ابرازمیدارد.

اما این سخنان از مسئولیت حکومت امارت اسلامی افغانستان در قبال تامین جان و ناموس و مال و آبروی مسلمین نمی کاهد و به هر حال آنها مسئولیت ریشه کنی این جرمهای سازمان یافته را دارند.

امروز متاسفانه بر اثر جهالت و تبعیت از جاهلان تعداد زیادی از مسلمین به خاک و خون کشیده شدند، مسلمانی که ارزش خونش از خانه کعبه بالاتر است؛ و این تنها به دلیل تفاسیر غلطی است که امروزه در میان مسلمین رایج شده است و به جای اینکه دشمنان سکولار را هدف قرار دهند به برادر کشی روی اورده اند و به بهانه های واهی شروع به ایجاد تفرقه در جامعه نوپایی پرداخته اند که بعد از دهها سال امروز باید مصائبی را که حکام سکولار همچون زخمهای عمیق بر پیکر این جامعه خسته از جنگ و اشغال وارد کرده اند را ترمیم می کردند اما می بینیم که متاسفانه مجبور می شوند تا اگر رمقی مانده باشد را صرف نزاع داخلی کنند و این ان چیزی بود که زمانی باعث شد تا خلافت اسلامی از بین رفت و ما صدها سال است که تاوان جهالت و زیاده خواهی کسانی را پرداخت می کنیم که تابع هوای نفسشان شدند .

همان گونه که امروز تابع هوای نفس شده اند و به جای اینکه جهاد را به سرزمینهای تحت اشغال سکولارهای هند و برمه و …. ببرند متاسفانه در سرزمین داراسلام به بهانه جهاد با مشرک جنگ را بر مسلمین تحمیل کرده اند بدون اینکه واقعا بدانند مشر ک کیست ؟

ایا فرقه های اسلامی مانند صوفی و درویش و شافعی و حنفی و جعفری مشرک هستند؟ ایا نمی بینیم الله تعالی حتی نصرانی و یهود و مجوس و صابئی را مشرک نمی خواند؟ پس چگونه ما مسلمینی را که دارای قران مشترک ، قبله مشترک ، احکام مشترک و ….. هستند را مشرک می خوانیم؟ چگونه کسانی را که این همه اشتراک با ما دارند را مشرک می خوانیم و دست به کشتار انان می زنیم در حالی که مشرکین واقعی را در چین و هند و برمه و امریکا و….. رها کرده ایم.؟!

 مشرک کسی است که چهار معنای دین را یعنی حق حاکمیت و قانون گذاری و اطاعت و جزا و پاداش را از الله می گیردو به غیر الله می دهد یعنی سکولارها، که به زبان قران به انان مشرک و یا احزاب گفته می شود.

 چه هنگام مسلمانان جاهل بیدار می شوند و دشمن واقعی خود را می شناسند ؟

وحدت درمانی است که باید مانند واکسنی برای جلوگیری از تسلط سکولارها به تمام مسلمین تزریق شود و ما به جای اینکه تفاوتهای بسیار ناچیز یکدیگر را ببینیم بر آنهمه مشترکات متعدد تمرکز کنیم. جز وحدت هیچ چاره ای نیست

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :دوستان الله، سبک گفتمان با آنها و حکم توهین سکولاریستها و دارودسته ی منافقین به مسئولین دارالاسلام و عموم مومنین

دوستان الله، سبک گفتمان با آنها و حکم توهین سکولاریستها و دارودسته ی منافقین به مسئولین دارالاسلام و عموم مومنین

بسم الله و الحمدلله

 اما بعد: السلام علیکم.

متاسفانه چند لحظه پیش ما شاهد جنایتی در مسجد جامع گذر سید آباد از ولایت قندوز افغانستان بودیم که ثمره ی برداشت غلط نجدیت از مفهوم مشرک و مشرکین و تکفیر نابجای اهل قبله است. در این جنایت جدید نجدیت که در حین ادای نماز جمعه صورت گرفت بیشتر از ۱۰۰مومن نمازگذار ظالمانه کشته شده و بیشتر از ۲۰۰ نفر نیز زخمی شده اند. در حالی این مسلمین با اجتهادات و تاویلات اشتباه نجدیت قتل عام می شوند که کفار سکولار نیز به بدترین شیوه ی ممکن مسلمین را در ترکستان شرقی و غربی و یمن و سومالی، و در کل، از اندونزی در شرق اسلامی گرفته تا نیجریه در غرب اسلامی قتل عام می کنند. اللَّهُمَّ إنِّي أَعْتَذِرُ إلَيْكَ ممَّا صَنَعَ هَؤُلَاءِ وأَبْرَأُ إلَيْكَ ممَّا صَنَعَ هَؤُلَاءِ. [۱]

این روزها از سوی کفار سکولار خارجی و داخلی و بخصوص از سوی دارودسته ی منافقین و سکولار زده های محلی به بهانه های مختلفی به پیروان شریعتهای آسمانی و بخصوص پیروان آخرین شریعت الله تعالی و مسئولین دارالاسلام توهین و بد زبانی می شود و سخنان ناروائی گفته می شود.

مومنینی که از شناخت اساسی شرعی برخوردار نیستند به سادگی از توهینهای سکولاریستهای کافر و دارودسته ی منافقین و مومنین جاهل نسبت به مخالفین خود از شریعتهای آسمانی و حتی مذاهب مختلف اسلامی و مسئولین دارالاسلام به سادگی چشم پوشی می کنند و تنها در برابر توهین به مذهب و فرقه و گروه و دسته خودشان واکنش نشان می دهند، این، کجروی و اشتباه بزرگی است که تنها از دلی بیمار و آلوده و گاه جاهل و فریب خورده سرچشمه می گیرد که هنوز از یکطرف عظمت الله تعالی و شریعت الله تعالی در دلش مستحکم نشده است و از سوی دیگر از جایگاه پست و بی ارزش احزاب سکولار نجس و سکولارزده های سرگردان و دمدمی مزاجی که مجری جنگ روانی دشمنان بر علیه مومنین و دارالاسلام هستند آگاهی های شرعی ندارد و همچنین از جایگاه مومنین جاهلی که کارگران بی مزد و مجانی شیطان و یارانش شده اند خبر ندارند، یا خبر دارند اما تابع هوای نفس شده اند.

 الله تعالی می فرماید: لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ ۚ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا (نساء/۱۴۸) الله دوست نمی‌دارد که کسی به سخنان زشت صدا بلند کند مگر آن که ظلمی به او رسیده باشد، همانا که الله شنوا و داناست.

پس شخص می تواند با کلماتی زشت که شریعت اجازه داده است صدایش را در برابر کسی که به او ظلم کرده است بلند کند، قطعاً این کار خوبی است، اما شخص می تواند خوبتر را انجام دهد و از چنین کلمات زشتی صرفنظر کند. اما دقت داشته باشیم اگر شخصی که به او ظلم شده است با کلمات زشتی ظالم را مورد خطاب قرار داد کار بدی نکرده است بلکه بین خوب و خوبتر کار خوب را انتخاب کرده است.

در اینجا مهمتر این است که دقت داشته باشیم از نگاه شریعت الله تعالی ظلم چیست و ظالم کیست؟ ظلم غیر از آنچه در معنی تاریکی و سیاهی به کار رفته است[۲] یعنی هر عقیده و تفکر و هر گفتار و سخن و هر عمل و رفتاری که مخالف قانون شریعت الله تعالی و مخالف حقی باشد که الله تعالی به عنوان حق و حد و مرز معرفی کرده است؛ و ظالم هم کسی است که : مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (بقره/۲۲۹) هرکسی که از حدود و مرزهای ( اوامر و نواهی و دستورات و قوانین) الله تجاوز کند، بی‌گمان این چنین کسانی ظالم و ستمگرند.

ادامه خواندن شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :دوستان الله، سبک گفتمان با آنها و حکم توهین سکولاریستها و دارودسته ی منافقین به مسئولین دارالاسلام و عموم مومنین

اهمیت و جایگاه اتحاد در احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم (۱)

اهمیت و جایگاه اتحاد در احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم (۱)

به قلم: ابوبکر الخراسانی

«امت» یعنی: جمعی متحد که به سوی هدف متحدی در حرکت هستند. این امت ممکن است متحدا به سوی هدفی باطل و ظالمانه در حرکت باشند مثل مغولها یا کفار سکولار کنونی یا امتهای فاسد گذشته، یا ممکن است امتی متحد باشند که به سوی هدفی شرعی و مبارک در حرکت باشند. مثل امت رسول الله صلی الله علیه وسلم در عصر خودش یا عصر صحابه قبل از آنکه در میان آنها تفرق و جنگهای داخلی اتفاق بیافتد و باعث فتح آنهمه سرزمین در روی کره زمین شد.

حالا رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد این امت متحدش که دنبال یک هدف واحد هستند می فرماید: إنَّ اللَّهَ لا يجمعُ أمَّتي علَى ضلالةٍ ويدُ اللَّهِ معَ الجماعةِ. (صحیح ترمذی۲۱۶۷) بدون شک الله امت من را بر گمراهی جمع نمی کند و دست الله با جماعت است .

 همه می دانیم که اجماع این امت که جماعت واحدی را تولید می کند تنها از کانال یک شورای واحد به وجود می آید، و باز همه می دانیم که این اجماع واحد نیازمند قدرتی اجرائی است که آنرا به اجراء در آورد و از جماعت واحد محافظت کند و از تفرقه اندازان جلوگیری کند، و این قدرت اجرائی هم چیزی جز قدرت حکومتی دارالاسلام نیست. 

پس امتی که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید بر گمراهی اجتماع نمی کنند ثمره ی شورای اولی الامری است که این شورا هم از پشتیبانی قدرت نظامی و حکومتی دارالاسلام برخوردار است. پس در محافظت از وحدت و امت واحد و جماعت واحد هیچ گزینه ی دیگری غیر از گزینه  و نعمت بزرگ دارالاسلام وجود ندارد.

نعمت بزرگ دارالاسلام است که رای واحد و اجماع واحد شورای اولی الامر را به اجراء در می آورد و از امت واحد و جماعت واحد مسلمین که باعثعزّت و قدرت و شوکت مسلمین مى‏شود محافظت می کند.

بدون شک اکثریت و جماعتی که به سبک اسلامی آن توسط شورای اولی الامر به وجود می آید در تمام اموری که در حیطه تخصص آن است نشانه حقانیت است و اقلیتی که خارج از جماعت به هر بهانه ای دست به مخالفت بزند نشانه باطل بودن آن است. همان اقلیتی که در عصر عثمان بن عفان و علی بن ابی طالب و حسن بن علی ظهور نامبارکی کردند که صدمات ناشی از تمرد آنها تا کنون نیز ادامه دارد.

توضیح آنکه : زمانی که شورای اولی الامر پزشکان در کشوری به وجود می آید و حکمی صادر می کند این حکم نشانه برحق بودن است و مخالفت با آن نشانه باطل بودن است. به همین سادگی . چون این شورای متخصصین در واقع نخبگان پزشکی هستند که اجماع واحد را ارائه می دهند و کسی حق سرپیچی و سرخود کار کردن و تفرقه اندازی ندارد.

به همین شکل شوراهای اولی الامر نظامی و مهندسی و منابع طبیعی و فقهی و قضائی و امنیتی و … هم در دارالاسلام  همین جایگاه را دارند و رای واحد آنها یعنی اجماع واحد آنها باعث تولید جماعت واحدی می شود که این جماعت واحد در واقع همان امتی است که متحداً به سوی هدف واحدی حرکت می کند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم در اهمیت و جایگاه این وحدت میان امتش و جایگاه جماعت واحد می فرماید:  

  • من فارق الجماعةَ قَيْدَ شِبرٍ فقد خلع رِبقةَ الإسلامِ من عُنُقِهِ (أبو داود ۴۷۵۸، وأحمد۲۱۵۶۱ وابن أبي عاصم في «السنة»۸۹۲) هر کس یک وجب از جماعت جدا شود خدا طوق  مسلمانى (حقوق مسلمان در دنیا) را از گردنش مى‏برد. ( و مشمول حقوق اسلامی مسلمین در دنیا نمی شود نه اینکه مرتد شده باشد)

ادامه دارد …. ان شاء الله

وحدت مورد نظر رهبران دارالاسلام ایران (۱)

وحدت مورد نظر رهبران دارالاسلام ایران (۱)

ارائه: شیعه علی

دارالاسلام ایران از زمان پیدایش آن در سال ۱۳۵۷ تا کنون به نام اسلام فعالیت کرده است و سعی کرده است تمام مذاهب به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی را (جعفری، حنفی، مالکی، شافعی، زیدی) به تعامل و وحدت دعوت دهند، هر چند با گروههای مسلح منتسب به تشیع (چون گروه رجوی یا فرقان و …) یا گروههای منتسب به تسنن ( چون گروههای مسلح بلوچ یا وهابی ها و..) به دلایل کاملاً امنیتی برخورداتی داشته است که این برخوردات را همین الان هم امارت اسلامی افغانستان و هر حکومتی با مخلین امنیت عمومی دارد . پس حساب این مخلین امنیت عمومی از حساب این مذاهب اسلامی به رسمیت شناخته شده جداست.

در این مجموعه سعی بر آن است که به سخنان مستند رهبران دارالاسلام ایران در مورد مسأله ی مهم اتحاد و وحدت اسلامی میان مسلمین بپردازیم و سعی می کنم از رهبر فعلی شروع کنم.

آیت الله خامنه ای رهبر دارالاسلام ایران می گوید:

  •  قرآن از زبان پیامبر اکرم به مسیحیان آن زمان میگوید: «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الاّ نعبد الاّ اللَّه و لا نشرک به شیئا». آن وقت فرقه‌های مسلمان، با خدای واحد، پیغمبر واحد، قرآن واحد، قبله‌ی واحد، عبادت واحد، این همه مشترکات و مسلّمات، چند موضوع مورد اختلاف را وسیله قرار بدهند برای دشمنی! این، خیانت نیست؟ این، غرض‌ورزیِ غرض‌ورزان و غفلتِ غافلان نیست؟ هر کسی که در این زمینه تقصیری بکند، پیش خدای متعال مؤاخَذ است؛ چه شیعه باشد، چه سُنی. (دیدار اقشار مردم در سالروز میلاد امام علی ابن ابی طالب(ع) ۱۷/مرداد/۱۳۸۵)
  • همه بدانند، اینجور نباشد که کسی از یک گوشه‌ای خیال کند دارد از شیعه دفاع می کند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنی ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد. این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست. اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از آمریکاست؛ این دفاع از صهیونیست‌هاست. (دیدار جمعی از مردم در روز عید غدیر ۲۷/آذر/۱۳۸۷)
  • در مسأله‌ی وحدت، دو نقطه یا دو جهت‌گیری اساسی وجود دارد که هر کدام به تنهایی، حایزاهمیت هستند. وقتی ما شعار وحدت را می دهیم، این دو نکته‌ی اساسی باید مورد توجه ما باشد و همین ها برای زندگی عملی مسلمین کارساز است:

یکی از این دو نکته، عبارت از رفع اختلافات و تناقض ها و درگیری ها و تضادها و کارشکنی هاست که از قرنها پیش تا امروز، میان طوایف و فِرَق مسلمین وجود داشته است و همیشه هم این تناقض ها به ضرر مسلمین تمام شده است. اگر به تاریخ اسلام برگردیم، خواهیم دید که زمام و مبدأ همه و یا قسمت اعظم این تعارض ها و تناقض ها، به دستگاههای قدرت مادّی برمی گردد.

تاریخ اسلام را ملاحظه کنید، خواهید دید که از اختلافات اولیه – یعنی مسأله‌ی خلق قرآن و امثال آن – تا بقیه‌ی اختلاف هایی که در طول زمان، بین فِرَق اسلامی – مخصوصاً در زمان های بیشتری بین شیعه و سنی – اتفاق افتاده است، تقریباً سر نخ این اختلافات در تمام بلاد اسلامی، دست قدرتهاست. (دیدار شرکت کنندگان در کنفرانس وحدت‌ اسلامی ۱۶/مهر/۱۳۶۹)

ادامه دارد  به امید خدا…..

یا الله از شادمانی آن لحظه ی کفار سکولار شرقی و غربی و یهود وحشت دارم

یا الله از شادمانی آن لحظه ی کفار سکولار شرقی و غربی و یهود وحشت دارم

به قلم: پیرو آیین حنیف ابراهیم

یا الله میدانی که دوست ندارم بدست یک تکفیری افراطی کشته شوم یا یکی از آنها  بدست من کشته شود

زیرا در آن لحظه هر دوی ما ندای الله اکبر سر میدهیم و پس از آن هر کدام ما کشته شود قلب یهود و کفار سکولارشرقی و غربی شادمان خواهد شد

 پس هر دو شکست خوردیم و آنها پیروز شدند و سپس آن  طاغوتها با خیال آسوده به فتنه انگیزی ادامه خواهند داد

زیرا می‌دانند که تا وقتی امت اسلام به چنین سرطان تفرق و جنگ داخلی گرفتار است آنقدر ضعیف خواهد بود که هرگز قدرت آسیب رساندن جدی به هیچ یک از حکومت‌های شیطانی آنها نخواهد داشت

و من هنگام کشته شدنم بدست تکفیری های افراطی  [شیعه انگلیسی و سنی آمریکائی] که اسرائیل را رها کرده و بجان مسلمین افتاده اند و مسلمین را به جنگ داخلی و مسلمان کشی می کشانند، از شادمانی آن لحظه ی کفار سکولار جهانی و یهود وحشت دارم

اهمیت و جایگاه اتحاد اسلامی میان مسلمین

اهمیت و جایگاه اتحاد اسلامی میان مسلمین

به قلم: براهندک بلوچ

اتحاد از نظر مفهومی با وحدت فرق دارد . اتحاد یعنی اینکه چند گزینه با اختلافاتی که با هم دارند بر روی مشترکات با هم یکی می شوند. مثل اتحاد حنفی ها با جعفری ها و شافعی ها و زیدی ها و … . در اینجا همه قبول دارند که در مواردی با هم اختلاف دارند اما با این وجود بر مشترکاتی که با هم دارند با هم یکی می شوند.

اما وحدت در اصطلاح به معنای یکی بودن است که از آن به واحد تعبیر می کنند،یعنی اینکه همه در همه چیز مثل هم هستند. زمانی که ما به سوی وحدت اسلامی دعوت می کنیم هدف و امیدمان همین است اما ابتدا باید از اتحاد اسلامی میان مذاهب و تفاسیر اسلامی شروع کنیم تا به تدریج دلهایمان به هم نزدیک شود و با مناصحه و مشاوره ی دلسوزانه و صبورانه به تدریج اختلافات هم برداشته شوند.

پس شک نداشته باشیم همین الان یکی از نیازهای اساسی مسلمین برای رسیدن به شکوفایی و سعادت، برخورداری از مولفه‌ی ارزشمند اتحاد و هماهنگی بین همه ی ما می باشد. امروزه بسیاری از مشکلات و دگرگونی هایی که گریبانگیر ما شده است به خاطر فقدان عنصر اتحاد و همبستگی بین ما است که دشمنان هم از این نقطه ضعف ما سوء استفاده کرده اند.

در این اتحاد اسلامی که ما برای آن تلاش می کنیم همه پذیرفته ایم  که با وجود هزاران نقطه ی مشترک اما در مواردی دارای نقاط متفاوت هستیم. پس سعی می کنیم جنبه های مشترک خود را تقویت کنیم و از این حیث خود را هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک کنیم.

الله جل جلاله می فرماید: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا[آل عمران/۱۰۳] و همگى به ریسمان خدا [قرآن و اسلام، و هر گونه وسیله وحدت‏]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید . و تهدید کرده است که مسلمین اهل تفرقه و پراکندگی نشوند و چنانچه اهل تفرقه شوند عذاب سختی برای آنها وجود دارد و می فرماید:« وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ [آل عمران/۱۰۵[ و مانند کسانى نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند (آن هم) پس از آنکه نشانه‏هاى روشن (پروردگار) به آنان رسید! و آنها عذاب عظیمى دارند.

مگر اینهمه مشترکات مسلمین نشانه های روشن الله نیستند که برای اتحاد و وحدت میان مسلمین به ما رسیده است؟

ما اگر دست از اتحاد بکشیم و اهل تفرقه شویم اولین صدمه ی آن به خودمان و فرزندان و ما و حتی نسلهای بعدی می رسد. چون توانایی و قدرت لازم برای رسیدن به پیروز در برابر دشمن را از دست می دهیم و دشمنان بر ما مسلط می شوند . به همین دلیل الله جل جلاله این نکته را به  مومنین یادآورمی شود که با عدم اتحاد و همبستگی به سستی و شکست مواجه می شوند و می فرماید: « وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ [انفال/۴۶] و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است».

پس بیائید سخن الله جل جلاله را گوش دهیم و فریب دشمنان قسم خورده ی مسلمین را نخوریم و با اتحاد با تمام مسلمین حنفی و جعفری و شافعی و حنبلی و غیره راه نفوذ دشمنان و بخصوص کفار سکولار خارجی و احزاب سکولار محلی و دارودسته ی منافقین بومی را در میان خود مسدود کنیم و در مسیر پیشرفت و ترقی و قدرتمند شدن واقعی قرار بگیریم.

راه قدرتمند شدن واقعی در اتحاد و وحدت اسلامی است و راه شکست و ذلیلی و بی ابهتی و سستی در تفرق است. شما کدام راه  را انتخاب می کنی؟

واکنش مسئولین دارالاسلام ایران و افغانستان به کشتار نمازگزاران مسجد شیعیان قندوز

واکنش مسئولین دارالاسلام ایران و افغانستان به کشتار نمازگزاران مسجد شیعیان قندوز

به قلم: فضل احمد هراتی

روز چهارشنبه  14 میزان ۱۴۰۰ رسانه ها اعلام کردند که در مدرسه دینی «مظهر العلوم» در منطقه «دیری» ولایت خوست انفجاری رخ داد که بر اثر آن ۱۵ شاگرد این مدرسه کشته و زخمی شدند. به دنبال این جنایت مولوی محمد نبی عمری که از سوی امارت اسلامی به حیث والی ولایت خوست تعیین گردیده است، روز جمعه در صفحه توییتر خود از بازداشت ۵ عضو داعش خبر داد.

در همان روز جمعه و در هنگام نماز جمعه در منطقه خان آباد مرکز ولایت قندز در مسجد مسلمانان اهل تشیع انفجاری رخ داده که براثر آن قریب به ۳۰۰ نفر از این برادران مسلمان ما شهید و زخمی شدند و گروه نجدی داعش مسئولین این جنایت را بر عهده گرفت.

آیت الله خامنه ای رهبر دارالاسلام ایران نیز با برادر خطاب کردن مسئولین دارالاسلام افغانستان پیامی به شرح زیر داد:

بسم الله الرحمن الرحیم . حادثه‌ی تلخ و مصیبت‌بار انفجار در مسجد منطقه خان‌آباد استان قندوز که به جان‌باختن جمع زیادی از مؤمنان نمازگزار انجامید، ما را داغدار کرد. از مسئولان کشور همسایه و برادر افغانستان جداً انتظار می‌رود که عاملان خونخوار این جنایت بزرگ را به مجازات برسانند و با تدابیر لازم از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کنند. از خداوند متعال رحمت و علوّ درجه برای شهیدان این حادثه و شفای عاجل برای آسیب‌دیدگان و صبر و سکینه برای کسان و بازماندگان آنها مسألت می‌کنم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۷ مهر ۱۴۰۰

سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور دارالاسلام ایران نیز پیامی ارسال کرد که متن پیام آن به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم / انا لله و انا الیه راجعون

شهادت و جراحت جمع زیادی از مردم بی گناه افغانستان که در مکانی مقدس به عبادت مشغول بودند، را به ملت افغانستان و همه جامعه بشری تسلیت عرض می کنم.

این جنایت که در ابتدای ماه ربیع، ماه وحدت بین مسلمانان، ولی با هدف اختلاف افکنی بین مسلمانان انجام شد، به دست کسانی صورت پذیرفت که ماهیت ضد­انسانی و ضد­دینی آنها بر همگان آشکار است. بر کسی پوشیده نیست که رشد و نمو این جریان تروریستی تکفیری، با حمایت­ها و برنامه­ های امریکا صورت پذیرفته است و این کشور در سال های اخیر، شرایط را برای گسترش فعالیت جنایتکاران داعشی در افغانستان تسهیل کرده و مانع از ریشه کنی آنها شده است.

اینجانب با ابزار نگرانی از تداوم اقدامات تروریستی و ترکیب فتنه مذهبی با فتنه قومی، که بخشی از پروژه امنیتی جدید آمریکا برای افغانستان است تاکید می کنم جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته، آماده حمایت­های همه جانبه از خواهران و برادران افغانستانی است و امیدواریم با هوشیاری گروه­های افغان و تشکیل دولتی فراگیر، بخش بزرگی از این نقشه خنثی شده و انشا الله مردم افغانستان بتوانند روی آرامش را ببینند. والسلام علیکم و رحمت الله / سید ابراهیم رئیسی

«ذبیح الله مجاهد»، سخنگوی دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان نیز ضمن شهید نامیدن این نمازگزاران در پیامی در صفحه توئیتر خود نوشت: ظهر امروز در منطقه خان آباد مرکز ولایت قندز در مسجد هموطنان اهل تشیع انفجاری رخ داده که براثر آن تعدادی از هموطنان ما شهید و زخمی شدند. ذبیح الله مجاهد بار دیگر ضمن محکوم کردن انفجار در نماز جمعه شیعیان در شهر قندوز گفت: انفجار دیروز با جدیت دنبال خواهد شد و سخت ترین مجازات در انتظار عاملان آن خواهد بود … واحد ویژه امارت اسلامی در منطقه حضور داشته و بررسی در این رابطه آغاز شده است.

نجدیت به بهانه ی توخالی مشرک بودن، این مسلمین را قتل عام می کند و لازم است نجدیت در افکار خود در مفاهیمی چون مشرک و مشرکین و عذرهای معتبر شرعی برای مسلمین تجدید نظر کنند و گرنه این حلقه از زنجیر جنایات قطع نخواهد شد.

دعوت برای خلافت یا تفرق و هرج و مرج و کمک به دشمنان؟

دعوت برای خلافت یا تفرق و هرج و مرج و کمک به دشمنان؟

به قلم: ابوبکر الخراسانی

بعد از آنکه مسلمین خلافت اسلامی را از دست دادند و گرفتار حکومتهای پادشاهی ظالمانه و مستبدانه شدند رسول الله صلی الله علیه وسلم وعده داده است: ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ( رواه أحمد عن النعمان بن بشير) به دنبال آن دوباره خلافت به منهج نبوت بر می گردد.

حکومت اسلامی به روش رسول الله صلی الله علیه وسلم  در واقع پیام آور نظم و نظام و عدالت و قسط بیشتر و بازگشت شورا ی اولی الامر و اجماع واحد و جماعت واحد و امت واحد و بازگشت نظارت عمومی همه ی مومنین بر امور جامعه است. پس این آرزوی ما است که بار دیگر به این خلافت بر گردیم .

 اما عده ای وجود دارند که با شعار بازگشت به این خلافت مبارک در واقع نه تنها کمکی به ارتقای این دارالاسلام دارای حکومت بدیل اضطراری اسلامی به خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ نمی کنند بلکه «عملاً» برای انهدام این دارالاسلام و تولید احزاب و گروههای متفرق قدم بر می دارند و بی نظمی و هرج و مرج را تولید می کنند .

همه ی ما در افغانستان و الجزائر و سومالی و یمن و لیبی و عراق و سایر بلاد مسلمین و بخصوص در سوریه شاهد این هرج و مرج توسط این احزاب مختلف بوده ایم که قرنها قبل از سوی اهل فن به ما سفارش شده است که از ورود به مناطقی از این دست دوری کنیم و در آن نمانیم و گفته شده است:

  • إذا مررتَ ببلدَةٍ ليسَ فيها سُلطانٌ فلا تدخُلْها
  • فإذا دخلَ أحدُكُمْ بلدًا ليسَ بهِ سلطانٌ فلا يُقِيمَنَّ بهِ

اگر از جائی رد شدی که آنجا حاکم واحدی نداشت وارد آنجا نشو و در آن نمان و مقیم نشو.

این چیزی است که عده ای با نام جهاد و با شعار خلافت برای مسلمین می خواهند که نه تنها مسلمین را به وضعی بهتر از این راهنمائی نمی کنند بلکه مسلمین را به هرج و مرج و کشتار و جنگ داخلی و دزدی و تاراج و هتک نوامیس و در نهایت به ذلیلی و شکست و تسلط دشمنان راهنمائی می کنند.

سفارش اهل علم همین است که وارد این احزاب مختلف به ظاهر جهادی نشو که هر کدام ساز خودشان را می زنند و همه ی آنها خودشان را برحق می دانند و همه ی آنها به بهانه های مختلف دستشان به خود همدیگر و سایر مسلمین بی دفاع رنگین شده است.

وارد شدن به احزاب به ظاهر جهادی متفرق کمک به قتنه و مسلمان کشی و کمک به ذلیل شدن مسلمین و کمک به قوت گرفتن کفار خارجی و منافقین داخلی است.

انفجار در مسجد جامع گذر سید آباد ولایت قندوز افغانستان جنایتی دیگر از نجدیت

انفجار در مسجد جامع گذر سید آباد ولایت قندوز جنایتی دیگر از نجدیت

به قلم: ابومحمود کندزی

زمانی که نجدیت به ناحق به مسلمین می گوید مشرک  و به این شکل مسلمین را در جایگاه کفار مشرک قرار می دهد و حکم کفار مشرک را بر مسلمین تطبیق می دهد، و زمانی که نجدیت عذرهای معتبر شرعی را برای مسلمین بر میدارد و به ناحق مسلمین را تکفیر می کند و حکم مرتدین را بر این مسلمین تطبیق می دهد باید گفت اگر گروه و جماعتی نجدی این حکم را اجرا کرد در واقع تمام نجدی هائی که چنین تفکراتی را در جامعه نشر می دهند باید در افکار خود تجدید نظر و اصلاحاتی به وجود بیاورند.

گروه نجدی بغدادی امروز جنایتی را در بین نمازگزاران مسجد جامع گذر سید آباد ولایت قندوز به وجود آورد که ادامه صدها جنایت دیگر نجدیت از زمان پیدایش آن در زمان محمد بن عبدالوهاب تا زمان حال بوده است.  در این حلقه از زنجیر دراز جنایت نجدیت، در قندوز بیشتر از ۱۰۰ نمازگزار به شهادت رسیدند – نحسبهم کذالک و الله حسبیهم- و بیشتر از ۲۰۰ نفر هم زخمی شده اند. ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی امارت اسلامی درباره این انفجار طی توئیتی نوشت: «ظهر امروز یک انفجار مسجد هموطنان شیعه ما را هدف گرفت… در نتیجه آن تعدادی از هموطنان ما شهید و زخمی شدند. یک واحد ویژه برای تحقیقات به محل اعزام شده است.»

گروه نجدی دوله از زمان خروج آمریکا از افغانستان تا کنون هفته ای نبوده که به جرم واهی قبوری بودن یا مشرک بودن یا مرتد بودن یکی یا دسته ای از مجاهدین امارت اسلامی را با بمبهای کنار جاده ای یا حملات مسلحانه یا ترورهای کور به قتل نرساند و امروز هم اینچنین به این مسجد جعفری ها حمله کرد و فاجعه آفرید.

الله جل جلاله می فرماید: وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْکَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ کَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ(حج/۴۰) اصلاً اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دفع نکند ( و با دست مصلحان از مفسدان جلوگیری ننماید ، باطل همه‌جاگیر می‌گردد و صدای حق را در گلو خفه می‌کند، و آن وقت ) دیرهای (راهبان و تارکان دنیا) و کلیساهای (مسیحیان) و کنشتهای (یهودیان)، و مسجدهای ( مسلمانان ) که در آنها خدا بسیار یاد می‌شود، تخریب و ویران می‌گردد.  ( امّا خداوند بندگان مصلح و مراکز پرستش خود را فراموش نمی‌کند) و به طور مسلم خدا یاری می‌دهد کسانی را که (با دفاع از دین و این مکانهای عبادی) او را یاری دهند. خداوند نیرومند و چیره است (و با قدرت نامحدودی که دارد یاران خود را پیروز می‌گرداند، و چیزی نمی‌تواند او را درمانده کند و از تحقّق وعده‌هایش جلوگیری نماید) .

این است منهج صحیح اسلامی. اسلام برای محافظت از این مکانهای عبادی آمده است حتی اگر این مکانهای متعلق به کفار باشد. کجا دیده اید رسول الله صلی الله علیه وسلم یا یکی از اصحاب یکی از مکانهای عبادی کفار یهودی یا نصرانی یا مجوس یا صابئین را تخریب کرده باشند؟ حالا به چه دلیلی نجدیت مساجد مسلمین را تخریب می کند؟

علمای نجدیت قبل از آنکه مثل همیشه بیایند و این جنایت را محکوم کنند لازم است در افکار نجدی خودشان در مشرک نامیدن مسلمین و تکفیر نابجای مسلمین تجدید نظر کنند.  این خواهش اهل سنت از آنهاست علاوه بر محکوم کردن این جنایت، در این مفاهیم به منهج صحیح اهل سنت برگردند تا ریشه این جنایات خشک شود که از زمان محمد بن عبدالوهاب تا کنون ادامه دارد.

به سربازان امارت اسلامی و سایر مسلمین نیز یاد آوری می کنیم که این جرم توسط گروه بغدادی صورت گرفته است و نباید سایر نجدی هائی که به امارت اسلامی بیعت داده اند و زندگی مسالمت آمیزی دارند را به این بهانه جریمه کرد.

وَاللَّهُ غالِبٌ عَلىٰ أَمرِهِ وَلٰكِنَّ أَكثَرَ النّاسِ لا يَعلَمونَ

تحریفات و قیچی کار یهای نجدیت در دیدگاه آیت الله خمینی در مورد تحریف قرآن

تحریفات و قیچی کار یهای نجدیت در دیدگاه آیت الله خمینی در مورد تحریف قرآن

به قلم : صدیق

نجدیت لازم است دست از قیچی کاری و دروغ بافی جهت تکفیر مسلمین و حلال کردن خون و مال مسلمین بر دارد. ما مسلمین در قضاوت کردن در مورد شیطان و فرعون و هامان و نمرود و ابوجهل و ابولهب نیز نیازی به قیچی کاری و دروغ گفتن نداریم چه رسد به فلان مسلمان اهل قبله ای که باهم دارای حقوقی برابر و مساوی هستیم با قرآن و قبله و پیامبری واحد و چنانچه ما جلو دروغ گفتن و قیچی کاری و تکفیر کردنهای کیلوئی اینها در مورد مخالفین را نگیریم قطعاً با همین ابزارها به سراغ خودمان می آیند. مگر همین الان در سراسر سرزمنیهای اسلامی جنایات این نجدی ها را در حق اهل سنت نمی بینیم؟

  دیشب یکی از ادمینهای اصلی طرفدار گروه بغدادی در گروه مجازی خودشان ادعا کرد که آیت الله خمینی معتقد به تحریف قرآن بوده است و بعد حکمهای کیلوئی صادر کرد. این عین متن این بنده خداست: ” نص کلام خمینی در کتاب کشف الاسرار صفحه ۱۳۱: فإنّ أولئك الذين لا يعنون بالإسلام والقرآن إلا لأغراض الدنيا والرئاسة، كانوا يتخذون من القرآن وسيلة لتنفيذ أغراضهم المشبوهة، ?ويحذفون تلك الآيات من صفحاته?، ?ويُسقِطون القرآن من أنظار العالمين إلى الأبد،? ويلصقون العار ـ وإلى الأبد ـ بالمسلمين وبالقرآن، ?ويُثبتون علَى القرآن ذلك العيب الذي يأخذه المسلمون علَى كتب اليهود والنصارى?».  به جمله اخرش توجه کنید که قرآن را به تورات و انجیل تحریف شده تشبیه میکند خمینی نه تنها میگوید برخی ایات از قرآن حذف شده بلکه میگوید قرآن نیز همانند تورات و انجیل تحریف شده است… ?توجه داشته باشید این جمله در کتاب هایی که بعد از مرگش چاپ شدن و میشن حذف شده این کلام اصلی خمینی در کتاب اصلی کشف الاسرار توسط دارعمار-اردن نشر شده است.”

در پاسخ، من تنها از این شخص نجدی خواستم که ادعایش را ثابت کند و در ادامه ترجمه ی صحیح متن عربی که تحریفش کرده بود را فرستادم و گفتم: “خوب دقت کنی متوجه می شوی که  این استدلال دقیقاً ناظر به عدم تحریف قرآن است و به هیچ عنوان نمی توان از آن استنباط کرد که آیت الله خمینی معتقد به تحریف قرآن بوده اند. در متن دقت فرمایید: ” …آنکه ممکن بود در صورتی که امام را در قرآن ثبت می کردند آنهایی که جز برای دنیا و ریاست با اسلام و قرآن سر و کار نداشتند و قرآن را وسیله اجرای نیات فاسده خود کرده بودند، آن آیات را از قرآن بردارند و کتاب آسمانی را تحریف کنند و برای همیشه قرآن را از نظر جهانیان بیندازند و تا روز قیامت این ننگ برای مسلمانها و قرآن آنها بماند و همان عیبی را که مسلمانان به کتاب یهود و نصاری می گرفتند، عینا برای خود اینها ثابت شود”.[ خمینی، کشف الاسرار، ص ۱۱۴، بی تا، بی جا.]   حاصل این سخن آیت الله خمینی در نگاه ایشان این است که چون نام امامان در قرآن وجود نداشت، افرادی که در صدد محو جریان امامت بودند، نیازی به دستبرد در قرآن و تحریف آن نداشته و همین امر بدان انجامید که قرآن کریم دچار تحریف نشده و مانند تورات و انجیل، به صورت ناقص در اختیار مسلمانان قرار نگیرد.

به دنبال این پیامی را فرستادم که آن را حذف کرد اما همه ی برادران اهل تحقیق لازم است در این زمینه این پیام را ببینند که  نوشته بودم:” این دیدگاه آیت الله خمینی در مورد تحریف است. لطفا بدون آنکه حذف کنید نقد کنید . کسی شک ندارد که آیت الله خمینی معتقد به تحریف قرآن نبوده . نگاه کنید : “إنّ الواقف على عناية المسلمين بجمع الكتاب وحفظه وضبطه، قراءةً وكتابةً، يقف على بطلان تلك الروايات المزعومة. وما ورد فيها من أخبار ـ حسبما تمسّكوا به ـ إمّا ضعيف لا يصلح للاستدلال به، أو موضوع تلوح عليه إمارات الوضع، أو غريب يقضي بالعجب، أمّا الصحيح منها فيرمي إلى مسألة التأويل، والتفسير، وإنّ التحريف إنّما حصل في ذلك، لا في لفظه وعباراته. وتفصيل ذلك يحتاج إلى تأليف كتاب حافل ببيان تاريخ القرآن والمراحل التي قضاها طيلة قرون، ويتلخّص في أنّ الكتاب العزيز هو عين ما بين الدفّتين، لا زيادة فيه ولا نقصان، وأنّ الاختلاف في القراءات أمر حادث، ناشئ عن اختلاف في الاجتهادات، من غير أن يمسّ جانب الوحي الذي نزل به الروح الاَمين على قلب سيد المرسلين.

کسیکه مطلع باشد برتوجه مسلمانان به جمع، حفظ، ضبط، کتابت و قرائت قرآن متوجه خواهد شد که روایات دلالت کننده برتحریف باطل است زیرا آن روایات یا ضعیف است و استدلال به آنها صحیح نیست و یا جعلی وساختگی است که علامات جعل وساختگی بودن در آنها کاملا مشخص است، یاغریب است که موجب تعجب میشود، واگر صحیح بود باید تأویل شود و به مساله تاویل و تفسیر ربط داده شود و  تحریف در تاویل و تفسیر رخ داده است نه در لفظ و عبارات قرآن. و…. (تهذیب الاصول – جلد ۲ صفحه ۱۶۵)