زمانی که هدف اصلی خود را گم می کنیم
به قلم: دکتر عبدالکریم بکار / ترجمه: صلاح الدین مصلح
این دنیا مکان امتحان و آزمایش است. هر ساعتی که بر ما میگذرد فرصتی غیر قابل بازگشت برای هر یک از ما میباشد و مسیر پیش روی ما برای رسیدن به آرامش و راحت ابدی، مسیری بس طولانی و دشوار است:«حفت الجنة بالمکاره، وحفت النار بالشهوات» (بهشت با سختیها و جهنم با شهوت ها پوشیده شده است) [حدیث نبوی]
از آنجایی که رسیدن به کمالات در این دنیا با فرشهای رنگین پوشیده نشده است، بنابراین مهم است به مسیری که میپیماییم به دقت بیندیشیم. براستی کارو تلاش برای ساختن آیندهی دنیوی و اخروی ضعیف و کند خواهد بود اگر برای خودمان اهدافی واضح و روشن انتخاب ننموده و بطور جدی و خستگی ناپذیر برای رسیدن به آنها تلاش نکنیم.
تجربهها و آزمونهای مختلف ثابت کردهاند که زمان از دست ما خواهد رفت و بیهوده تلف خواهد شد اگر با برنامهها و اهدافی مشخص آن را به کنترل خویش در نیاوریم.در مجالس و محافل مختلف دچار سرخوردگی میشویم وقتی که از بازدهی کارمند مسلمان، وفای به وعده ی شخص مسلمان، و ازتعداد کتابهایی که در طول یک سال مطالعه میکند، سخن به میان میآید. تمام اعداد و ارقام در این موارد مایهی تأسف و شرمندگی است!!
اگر ما اهدافی روشن و برنامهریزی شده نداشته باشیم، در این صورت سکان رهبری را به دیگران سپرده ایم. کار هدفدار و جدی سبب میشود که هر کسی از ما از لحاظ روحی ـ روانی احساس خود کفایی کند وبیکاری، بزرگترین منبع احساس بیهودگی و تشتت روحی ـ روانی میباشد. ما نیاز داریم تا اهداف خویش را به نحو ذیل طراحی کنیم:
- هدف بلند مدت، که مدت رسیدن به آن از ده تا پانزده سال در نظر گرفته میشود.
- هدف سالانه، و آن عبارت است از برداشتن گامهایی که شما را به هدف بلند مدت تان نزدیک میسازد.
- هدف هفتگی، که در لابلای هدف سالانه گنجانده میشود و مارا برممارست در حرکت روزانه بسوی هدف بلند مدت یاری میرساند.
اگر ما اهدافی روشن و برنامهریزی شده نداشته باشیم، در این صورت سکان رهبری را به دیگران سپردهایم تا بر ما تسلط و حاکمیت پیدا کنند و در این هنگام است که خواهیم دید زندگی ما با فعالیتهای غیر مهم و غیر مفید سپری میشود.مهم است که اهداف ما مشروع بوده و ما را بسوی جلب رضایت الهی به پیش ببرند و اینکه دست یافتنی و در توان ما باشند.
برخی از مردم برای خود اهدافی پیش پا افتاده و کم اهمیت در نظر میگیرند که آنها را به مبارزه وا نداشته و استعدادهای نهفتهی درون آنها را شکوفا نمیسازد ودر نتیجه به چیزی که در آخر میرسند بسیار بسیار کمتر از آنی است که انتظارش را داشتهاند.
بعضی از افراد نیز برای خویشتن آنچنان اهداف بزرگی را در نظر میگیرند که بر ای دست یابی به آنها احساس ناتوانی و سر شکستگی کرده و این باعث می شود که وی احساس بد بختی کند. خیلی وقت ها این افراد هنگامی که حس نا امیدی بر آنها چیره میشود دست از کار، فعالیت و تلاش میکشند. هدف خوب، هدفی است که تو را به جلو ببرد، نه اینکه باعث ناتوانی و کندی حرکتت شود. این سخن گهربار پیامبرمان صلی الله علیه وسلم را به خاطر داشته باشیم که:«نعمتان مغبون ـ أی مغلوب ـ فیهما کثیر من الناس الصحة والفراغ» (دو نعمت هستند که بسیاری از مردم در مورد آنها فریب خورده هستند – قدر آنها را ندانسته و بیهوده آنها را از دست می دهند – سلامتی و فراغت).
بسیاری از بزرگان دنیا به بزرگی نرسیده اند مگر به سبب اینکه از اوقات زندگی به بهترین وجه استفاده نموده و به دیگران بهره و سود رسانده اند. و بسیاری از جوانان بدلیل وقتهای فراغتی که کسی راه استفاده از آن را به آنها نیاموخته به منجلاب فساد گرفتار شده و در آن افتادهاند.