به بهانه ی سخنان اشتباه مولوی گرگیچ و واکنش مخالفین او در میان شیعیان غلاة (۱)

به بهانه ی سخنان اشتباه مولوی گرگیچ و واکنش مخالفین او در میان شیعیان غلاة (۱)

به قلم: عبدالرحمن دهواری

این روزها به بهانه ی سخن اشتباه مولوی گرگیچ در مورد ازدواجی که ۱۴۰۰ سال پیش اتفاق افتاده و هیچ تاثیری در وضع موجود ما و جامعه ی ما ندارد، شاهد توهینهای واضح شیعیان انگلیسی به تمام نمادهای اهل سنت و فحاشی به امام ابوحنیفه بودیم و…

 زمانی که اولویت های شرعی مومنین در مسائل اساسی شریعت الله تعالی که رسول الله صلی الله علیه وسلم به امثال سمیه و یاسر و بلال و … رضی الله عنهم اجمعین نادیده گرفته می شود، یا زمانی که در مورد اولویتهای جامعه ی اسلامی و دارالاسلام سهل انگاری می شود پاره ای از مسلمین و بخصوص دعوتگران در مواردی به شدت دچار بیماری  تخصص در مسائل ریز و رها کردن مسائل اساسی و استراتژیک می شوند.

التَّابِعيُّ عبدُ الرَّحمنِ بنُ أبي نُعْمٍ البَجَليُّ می گوید: كنتُ جالسًا عندَ ابنِ عمرَ فجاءَ رجلٌ يسألُ عن دمِ البعوضِ فقال لهُ ابنُ عمرَ مِمَّن أنتَ قال أنا من أهلِ العراقِ قال انظروا إلى هذا يسألُني عن دمِ البعوضِ وقد قتلوا ابنَ رسولِ اللهِ صلَّى اللهُ عليهِ وسلَّمَ وقد سمعتُ رسولَ اللهِ صلَّى اللهُ عليهِ وسلَّمَ يقولُ هما ريحَانَتَيَّ من الدُّنيا(مسنداحمد ۸/۱۶۸؛ بخاری۳۷۵۳) من در مجلس عبدالله بن عمر بودم و كسى از وى از كشتن و يا نجاست خون پشه سوال كرد، عبد الله بن عمر پرسيد اهل كجا هستى‌؟ گفت از مردم عراق. عبدالله گفت: به اين مرد تماشا كنيد كه از من درباره خون پشه سوال مى كند در صورتى كه خون پسر پيامبر را به نا حق ريختند، عبد الله عمر سپس گفت: من از رسول الله شنيدم كه درباره حسن و حسين گفت: آنان دسته گل من از اين جهان هستند.

پس این بیماری ریشه ی تاریخی دارد. این بیماری، در تحلیل اوضاع سیاسی موجود و هدایت امور مانع بزرگی ایجاد می کند. چون دچار شدن به اینگونه بیماری، در تحلیل و بررسی امور، ناگزیر یا به انشقاق و تجزیه می انجامد یا به  نا امیدی و یائس. دچار شدن افراد جماعت به این بیماری معمولا منتهی به پرگوئیهای بی اساس یا سوءظن نسبت به یکدیگر و یا غالبا منجر به منازعات و اختلافات غیر اصولی و از هم پاشیدگی اتحاد و وحدت گروه، جماعت یا حتی یک کشور می انجامد .

کسانی که به این بیماری مبتلا شده اند در انتقادات خود مسائل اصلی وزیربنائی و اولویتهای اصلی مومنین و مذاهب مختلف آنها و دارالاسلام را نادیده می گیرند و توجه خود را فقط به مسائل فرعی و ریز درجه چندم محدود می سازند.

آنها از چنان افق کوتاهی برخوردارند که درک نمی کنند وظیفه ی اساسی انتقاداتشان، فقط نشان دادن اشتباهات مومنین در اولویتهایی است که دارالاسلام  نیازهای مبارزاتی اش را اولویت بندی کرده است.  به عنوان مثال شورای اهل دعوت تعین کرده است که در وضع موجود و با توجه به نیازها و امکانات موجود، اولویتهای فعلی ما در مسیر اتحاد و وحدت اسلامی این است که در مسائل ریز فقهی اسباب اختلاف و تفرق نشویم و باید تمام مسلمین و مبارزین را علیه دیکتاتوری سکولاریسم  و متحدین محلی اش بسیج کنیم . شخص باید این مورد اساسی را درک کند.

اگر دامنه ی چنین انتقاداتی گسترش یابد، ممکن است که توجه پیروان تفاسیر و مذاهب مختلف اسلامی فقط روی نواقص کوچک متمرکز شود، همه به افراد محتاط و ترسو تبدیل شده و وظایف اساسی و اولویتهای بنیادین مسلمین و جامعه به دست فراموشی سپرده شوند و این واقعا بیماری خطرناکی است.

اهل دعوت باید در تحليل اوضاع سياسي و در ارزيابي نيروهای جاهليت و يا گمراهان اهل بدعت  منتسب به اسلام،  به جاي اينكه به تحليل و ارزيابي كوچه بازاري سبك سرانه  متوسل شوند، روش بنيادين اسلامي  را برگزينند .

ما بايد توجه مومنین را به تحقيق و بررسي  شرايط  كلي حاكم كه توسط قرآن و سنت صحيح ارائه شده است، جلب نمائيم تا بدين وسيله بتوانند شيوه ي عمل  خود را مشخص کنند و علاوه بر آن به برادران و خواهران مسلمانمان در فهم اين مطلب كمك كنيم كه بدون تحقيق و بررسي واقعيت موجود، در گودال تصورات خيالي و توهم  سرنگون خواهند شد. و در انتقاداتشان در درون جماعت بايد از تحليل و ارزيابي كوچه بازاري سبك سرانه ي مبتذل پرهيز کرده و بياناتشان بايستي  متناسب با سير مبارزاتي اسلامي و وضع موجود جامعه، جنبه ي راهبردي داشته باشد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *