در این میدان مبارزه ی حق طلبی دارالاسلام ایران در کجا ایستاده ای؟

در این میدان مبارزه ی حق طلبی دارالاسلام ایران در کجا ایستاده ای؟

به قلم: ابوبکر بوکانی هیق

الله متعال می فرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ (انفال/۶۰) برای ( مبارزه با ) آنان تا آنجا که می‌توانید نیروی ( نظامی) و (از جمله) اسبهای ورزیده آماده سازید، تا بدان ( آمادگی و ساز و برگ جنگی) دشمنِ خدا و دشمن خویش را بترسانید، و کسان دیگری جز آنان را نیز به هراس اندازید که ایشان را نمی‌شناسید و خدا آنان را می‌شناسد.

در اینجا با آنکه دشمنان الله و مومنین از این آمادگی نظامی مومنین و دارالاسلام می ترسند و قطعاً به هر شیوه ای که از دستشان بر بیاید می خواهند مانع از این پیشرفت و آمادگی شوند اما برای مومنین این یک وظیفه شرعی و از لحاظ عقلی هم یک حق واضح آنهاست.

چگونه دشمنان از تمام این آمادگی ها برخوردارند و برایشان خوب است و به آن هم افتخار می کنند و دیگران را با این آمادگی ها می ترسانند، اما اگر یک مسلمان به این آمادگی ها دست پیدا کند بد است و باید جلو آن گرفته شود؟  

پس زمانی که دارالاسلام ایران پای حرف خودش که حرف حقی است که در سرنوشت دنیا و آخرت میلیونها مسلمان هم تاثیر دارد، می ایستد، باید هر مومنی که به امنیت و عزت خود در دنیا و قیامت اهمیت می دهد از آن حمایت و پشتیبانی کند.

دارالاسلام ایران در برابر آمریکا و سایر کفار متحد با آن، با صراحت خواست و حقش را بیان کرده و موضع حقی را انتخاب کرده است و تمام مومنین با هر مذهب و تفسیری که دارند به خاطر الله و مصالح دین الله و حرکت در مسیر اتحاد اسلامی و تمرکز بر دشمن اصلی نباید چنین موقعیت حساسی را نادیده بگیرند.

امروزه واضح دستهائی را می بینیم که در جبهه ی جنگ روانی آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی بر علیه دارالاسلام ایران و سایر مومنین مجاهد دنیا قرار گرفته اند و مستمر اخبار تهدیدات توخالی این دشمنان آشکار اسلام و مسلمین را نشر می دهند، این جبهه ای که تشکیل شده است تنها دارالاسلام ایران و تشیع را هدف نگرفته است بلکه با اصل قانون شریعت الله و با هر گونه حکومتی که مجری قانون شریعت الله باشد دشمنی دارد چه از نوع حنفیت امارت اسلامی باشد، چه از نوع شافعی سومالی، چه از نوع شافعی – زیدی یمن، چه از نوع نجدی دوله، چه از نوع مالکی لیبی و چه از نوع جعفری ایران. اینها با اصل قوانین شریعت الله و حکومت اسلامی مشکل دارند نه فقط با مذهبی خاص.

در چنین حالتی واضح است که مساله ی اسلام و مصالح اسلامی و جامعه ی اسلامی مطرح است، و  در صورت توانائی حتی سکوت هم نوعی خیانت محسوب می شود، و باید قاطعانه و بدون ترس از سرزنش سرزنش گران موضع خود را بیان کرد.

قانون شریعت الله و تجربیات خود ما به ما می گویند که عوام زدگی یک آفت است و هر گاه حق با استدلال شرعی به میدان می آید هیچ سخن باطلی در برابر آن تحمل پهلو زدن و مقاومت نخواهد داشت. پس با تحمل سختی های امر دعوت باید به آینده خود در دنیا و قیامت یقین داشت.

 اگر می بینید که ما امروزه به انواع بیماری های ناشی از تفرق گرفتار و آلوده شده ایم و در برخى زمينه‌ها نیز دچار مصيبت هستيم، به دلیل انحراف از شریعت الله و حق طلبی و تنفر نابجای از مومنینی است که در فلان مساله ی فقهی اختلافاتی با ما دارند.  

هم اکنون دارالاسلام ایران در نبرد با جبهه ی آمریکا – ناتو و رژیم صهیونیستی و مزدوران محلی آنها از اهداف و حقوق اسلامی و هویت اسلامیِ ملت خودش و از سربلندی اسلام و مسلمینی که شایسته‌ی سربلندی هستند، دفاع می‌کند و قصد دارد در این نبرد عقب نشینی نکند.

جبهه ی شما در این میدان کدام است؟ در کجا ایستاده ای؟

چرا باید خاک سوریه را ترک کنید؟

چرا باید خاک سوریه را ترک کنید؟

به قلم: مجاهد مهاجر

جهاد زمانی که از مسیر صحیح آن خارج می شود و اختیار آن را تاجران جهاد و بخصوص کفار سکولار خارجی جهت تسویه حسابهای بین خودشان یا گرفتن امتیازاتی از همدیگر و به دست اوردن منافع مادی به دست می گیرند، در چنین شرایطی باید این میدانهای «مهلکه» را ترک کرد . چون این جنگها و کشت و کشتارها ربطی به مومنین مجاهد ندارد و جنگ دیگران است نه ما.

به عنوان مثال شما اگر به کارنامه ی  جنگ گروهکهای متفرق و رنگارنگ و متفرق در سوریه از ابتدا تا کنون که به نام اهل سنت کار می کنند نگاه کنید متوجه خواهید شد که این گروهکها در خدمت منافع و تامین امنیت رژیم صهیونیستی و حکومت سکولار ترکیه (از اعضای اصلی ناتو و متحد استراتژیک رژیم صهیونیستی) و همچنین در خدمت منافع و تامین امنیت کشور دست نشانده ی اردن به عنوان حیاط خلوت رژیم صهیونیستی و مرکز جاسوی آمریکا بوده اند.

پس مانده های این گروهکهای متفرق که هم اکنون در ادلب محدود شده اند قویترین آنها دارودسته ی جولانی است (که عملاً مجری طرحهای دشمنان اصلی اسلام و مسلمین از کانال حکومت سکولار ترکیه شده است) به نحوی عمل می کند که اهداف رژیم صهیونیستی در خاک سوریه، يعني تامين امنيت و منابع راهبردی آن برآورده مي شود.

ماندگاری این گروهکها در ادلب باعث گسترش قلمرو ناتو نیز شده است به نحوی که ارتش سکولار ترکیه آزادانه در ادلب و ریف آن جولان می دهد همچنانکه آمریکا در مناطق تحت کنترل کوردهای سکولار و مرتد اوجالان آزادانه جولان می دهد.

وجود این گروهکهای دست نشانده و مزدور در شمال سوریه و اقدامات آنها باعث شده است که حتی جماعتهای اسلامی مجاهدی هم که در شمال سوریه واقعاً دشمن کفار سکولار جهانی و مزدوران محلی آنها هستند در لاک دفاعي فرو رفته و با خود سانسوری و محافظه کاری شدید مشغول به مقابله با بحران های داخلی خود شوند؛ چون اهداف آنها از جهاد با آنچه که مجبور به انجام آن شده اند سازگاری ندارد به همین دلیل با موجی از نارضایتی و ریزش اعضای خود طرف هستند و یا چون جماعت مسلم چچنی یا حراس الدین و… باید شب و روز در فکر دفع توطئه های دارودسته ی جولانی باشند.   

تمام این اتفاقات باعث می شود که همین گروهها و جماعتهای جهادی مخلص هم توانائی های جهادی خود در برابر کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی را از دست بدهند که نتيجه آن باز تغيير معادلات قدرت به نفع آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی و حتی حکومت سکولار بشار اسد خواهد بود.

این واقعیتی است که گروههای مختلف منتسب به اهل سنت در شمال سوریه با آن دست و پنجه نرم می کنند و این حقایق به تمام کسانی که به ایمان و قیامت خود اهمیت می دهند می گویند:

چشمانت را باز کن، فریب بلعمهای باعورا و تاجران جهاد را نخور و خودت را از این «مهلکه» بکش بیرون و اجازه نده  تو را در راه اهداف کفار جهانی و محلی خرج کنند.  

امارت اسلامی افغانستان: پاکستان حکومتی غیر اسلامی است

امارت اسلامی افغانستان: پاکستان حکومتی غیر اسلامی است

به قلم: فضل احمد هراتی

ذبیح الله مجاهد معاون وزارت اطلاعات و فرهنگ امارت اسلامی افغانستان در مصاحبه ای با بخش پشتو زبان «آزادی رادیو» اعلام کرد:‏د پاکستان سیاسي چوکاټ د اسلامي نظام نماینداګي نکوي، هغلته حاکمیت د یو داسې چا په لاس وراغلی لکه څرنګه چې تیرو شلو کلونو کې زموږ سرنوېشت د چا په لاس کې و. …” چوکات و چارچوب سیاسی پاکستان نشان دهنده یک نظام اسلامی نیست. نظام آنها اسلامی نیست. مذهب برای دولت پاکستان مهم نیست…. سیاست‌‌گران پاکستان شبیه مقام‌های حکومت پیشین افغانستان است، که برایشان فقط مادیات اهمیت دارد، نه اسلام.”

حکومت سکولار پاکستان که هزینه ی اداره ی آن و حتی هزینه ی ارتش آن توسط آمریکا و حکومت فاسد آل سعود تامین می شود یکی از سرسخت ترین دشمنان مسلمین منطقه و بخصوص مجاهدین در این چند دهه ی گذشته بوده است.

ذبیح الله مجاهد قبل از این هم حکومت پاکستان را حکومتی معرفی کرده است که بارها در بسیاری از زمینه‎ها وعده همکاری داده است اما به وعده‌های خود عمل نمی‌کند؛ علاوه بر آن سخنان «منصور احمدخان» سفیر پاکستان در کابل مبنی بر اینکه اگر مذاکرات دولت اسلام‌آباد با تحریک طالبان پاکستان شکست بخورد، طالبان افغانستان علیه آن‌ها اقدام نظامی می‌کند را نیز دروغ خواند.

امارت اسلامی افغانستان با چنین نگرشی به حکومت دست نشانده و خائن پاکستان نگاه می کند و اجازه نمی دهد برای افغانستان تعیین تکلیف کند یا در تصمیم گیریهای آن دخالت داشته باشد . مسئولین امارت اسلامی به آیانانیوز در پاسخ به سخنان مسئولین پاکستانی و اروپائی اعلام کردند: ما به هیچکس این حق را نمی‌دهیم که برای ما خواستار تشکیل دولت فراگیر شود. آیا منظور از ایجاد دولت فراگیر این است که همسایگان نمایندگان و جاسوسان خود را در نظام جابجا کنند؟

ذبیح الله مجاهد بعد از این سخنان در مورد غیر اسلامی بودن نظام سیاسی پاکستان در مصاحبه ای با عرب نیوز از کشورهای سازمان همکاری اسلامی خواست در نشست آینده خود در ۱۹ دسامبر اسلام‌آباد، دولت موقت افغانستان را به رسمیت بشناسند، امارت اسلامی افغانستان خواهان روابط خوب با کشورهای عضو این سازمان است.

ذبیح الله مجاهد گفت: «ما برادر آن‌ها هستیم و آن‌ها باید از ما حمایت کنند و دولت افغانستان را به رسمیت بشناسند. ما به شناسایی، حمایت و همکاری آن‌ها نیاز داریم.»

سازمان ملل هم با تصویب قطع نامه ای به رسمیت شناختن امارت اسلامی افغانستان را به تعویق انداخته است.

سازمان ملل و بخصوص اعضای دارای حق وتو در این سازمان که مالکین واقعی این سازمان هستند برای افغانستان حکومتی دست نشانده مثل آل سعود و امارات و بحرین و ازبکستان و تاجیکستان و … می خواهند. چیزی که ۲۰ سال آمریکا و ناتو و تمام متحدین آن خواستند با زور اسلحه و قتل عام افغانها در افغانستان پیاده کنند و امارت اسلامی هم به شدت در برابر آن ایستاده و ۲۰ سال در برابر چنین توطئه ای جنگید.

بیداری اسلامی معاصر و جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب (تاریخ شفاهی بلوچستان) قسمت پنجم

استاد حسن البناء تقبله الله

بیداری اسلامی معاصر و جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب (تاریخ شفاهی بلوچستان) قسمت پنجم

✒️به قلم: محمد صدیق دهواری

ولی آنچه درباره زمان آغاز فعالیت اخوان المسلمین در ایران می‌توان گفت، این است: پس از آغاز جنگ عراق علیه ایران و پیش از  ورود اعضای اخوان عراقی؛ماموستا ناصر سبحانی فعالیت های دعوی خویش را آغاز کرده بود؛ گرچه نام اخوان المسلمین بر آن ننهاده بود.

?این بخش از تاریخ اخوان در گفتگو با یاران و پیشکسوتان جماعت؛ همچون منصور سلیمی و هدایت و غفوری و دیگران در حال تدوین است.

 امید آن که زودتر این بخش از سوی افرادی که این کار را آغاز کرده اند به سرانجام برسد.

?گرچه در مباحث مختلف این نوشتار به آن پرداخته‌شده است، در جای‌جای مناطق مختلف کشور برخی در خارج و برخی در داخل با مطالعه کتاب‌های اخوان المسلمین با اصول فکری و اندیشه اخوان آشنایی کامل پیدا کرده و برخی از افراد نیز بر همان اساس فعالیت‌هایی را آغاز کرده بودند.

 در نقل قولی از منصور سلیمی آمده است که ایشان فرموده‌اند: «پیش از آمدن برادران عراقی ما پس از خواندن کتاب «ما چه می‌گوییم» اثر شهید سید قطب، هسته اولیه اخوان را تشکیل داده بودیم»

البته با بررسی ابعاد مختلف زندگی ماموستا ناصر سبحانی نیز این روند مشاهده می‌شود که ایشان پس از دگرگونی فکری و اندیشه‌ای از صوفی مبایع با شیخ عثمان نقشبندی از افکار و اندیشه‌های امام ابولاعلی مودودی  با مطالعه کتاب مصطلحات اربعه که دران مفاهیم الله؛ رب؛ عبادت؛ دین بیان‌شده در کنار دو کتاب دیگر اصول دعوت دکتر عبدالکریم زیدان و مفردات راغب اصفهانی متأثر و یک شخصیت قرآنی و توحیدی می‌شود که نجات جامعه و افراد را در تمسک به قرآن عنوان می‌کند و از یک صوفی به قرآن‌پژوهشی تمایل پیدا می‌کنند و جامعه را به قرآن و سنت دعوت می‌دهد.

? ناصر سبحانی در دوران خدمت سربازی با مطالعات وسیع و گسترده با فکر و اندیشه اخوان المسلمین آشنا گشته و برهمان اساس و منهج در سال ۱۳۵۷ ه.ش به برگزاری حلقه و اسوه تربیتی به روش دعوت فردی می‌پردازد؛ که در حلقه تربیتی ایشان شخصیت‌های بزرگوار حیدر ضیائی، منصور سلیمی، فخرالدینی حضور پیدا می‌کنند که در سال ۱۳۵۹ ه.ش پس از آغاز جنگ عراق علیه ایران دکتر عمر عبدالعزیز وجمعی  از اعضای اخوان از کردستان عراق وارد ایران می‌شود که پس از ارائه گزارش فعالیت‌ها  و دیدار هایی  عمر عبدالعزیز نیز تصریح می‌کند ما نیز در عراق بر اساس اندیشه و فکر اخوان به تربیت افراد می‌پردازیم و از این‌پس اعضای اخوان عراق  باهم توافق و فعالیت‌های خود را منسجم و حرکت خود را اخوان المسلمین نام‌گذاری می‌کنند که بعدها در سال ۱۳۶۱ ه.ش نیز استاد صلاح‌الدین محمد بها الدین به ایران ورود پیدا می‌کند.

در واقع در مدت دوسال پیش از ورود استاد عمر عبدالعزیز و گذشت چهار سال تا ورود استاد صلاح الدین محمد بهاء الدین،  ناصر سبحانی رهبری فکری جماعت را بر دوش گرفته و پس از آن امور اجرائی به استاد صلاح‌الدین سپرده می‌شود و این‌چنین ارتباط تشکیلات بعدها  از طریق استاد محمد احمد الراشد با اخوان عالمی و مکتب ارشاد برقرار می‌شود.

ادامه خواندن بیداری اسلامی معاصر و جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب (تاریخ شفاهی بلوچستان) قسمت پنجم

چرا کفار سکولار جهانی هم بلوچهای سکولار زده را نادیده گرفته اند؟

چرا کفار سکولار جهانی هم بلوچهای سکولار زده  را نادیده گرفته اند؟

به قلم: براهندک بلوچ

این روزها در رسانه های متعلق به گروههای مختلف دارودسته ی منافقین یا سکولار زده های بلوچ شاهد نوعی اقرار به یأس و ناامیدی و دلسردی هستیم که قادر به پنهان کردن آن نیستند.

اینها بیشتر از این بابت نگران هستند که مردم بلوچ مسلمان و پایبند به شریعت الله هستند به همین دلیل پایگاه مردمی در میان مردم ندارند و علاوه بر آن تمام روزنه های امید خود را از دست داده اند که چرا جهان سکولار به آنها توجهی ندارد؟!

همه می دانیم که کفار سکولار جهانی نمی توانند از دزدی و غارت سرزمینهای اسلامی و سایر ملل ضعیف چشم پوشی کنند و خائنین سکولار و سکولار زده ی بلوچ هم این حس دزدی این کفار را برجسته کرده و با برجسته کردن استراتژیک بودن بوچستان و اهمیت چابهار ایران و بندر گْوادر در جنوب ایالت بلوچستان در پاکستان می گویند: “منابع بکر و دست نخورده نفت و گاز و معادن طلا، مس و عناصر نایاب در بلوچستان که چشمان قدرت های برتر جهان را به خود معطوف ساخته است، اما با وجود همه اینها، در سطح جهانی تاکنون به گونه ای برخورد می‌شود که گویا نه بلوچی وجود دارد و نه بلوچستانی؛ رسانه های جهانی از کوچکترین مسایل تا قتل ها و… را در کشورهای آفریقایی و آسیایی پوشش میدهند، اما بلوچستان این میان به فراموشی سپرده شده است، طالبان اگر یک نیروی پاکستانی را به قتل برساند رسانه های معتبر جهانی فوراً به آن پرداخته و دهها و صدها تحلیل بر آن نوشته میشود اما در بلوچستان شرقی که سالهاست بلوچها در جنگ با نیروهای پاکستان هم کشته شده و هم می‌کشند و موضع تظاهرات های گسترده گوادر اما هیچ خبری در سطح جهانی منتشر نمیشود… اینجا یک سوال اساسی میتوان مطرح کرد؛ چرا جهان به مسئله بلوچ و بلوچستان نمیپردازد؟”

در اینجا باید پاسخ را در قرآن کریم و شریعت الله پیدا کرد که ملت بلوچ به این شریعت پایبند هستند . سکولارزده ها و منافقین دروغگویان منفعت طلبی هستند که هیچ پای بندی به عهد و پیمان های خود ندارند و نمی توان به پیمان هایشان هم اعتماد کرد الله. جل جلاله می فرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِم مَّا هُم مِّنکُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَیَحْلِفُونَ عَلَى الْکَذِبِ وَهُمْ یَعْلَمُونَ» (مجادله/۱۴)، آیا آگاهی از کسانی که گروهی را به دوستی می‌گیرند که خدا بر آنان  غضب گرفته. اینان منافقانی بیش نبوده و نه از شما هستند و نه از آنان (یعنی کفار اصلی)چنین کسانی به گونه ای آگاهانه سوگند دروغ یاد می‌کنند!‏.

«مَّا هُم مِّنکُمْ وَلَا مِنْهُمْ» نه از مؤمنین و مسلمین هستند و نه از کفار اصلی هستند و بدون یار و یاور بین کفار (مغضوبین) و مؤمنین (أنعمت علیهم) سرگردان اند. آیا دارودسته ای بیچاره تر از این سکولارزده های خائنِ فاسد می تواند وجود داشته باشد؟

سکولاریست های آشکار و کفار اصلی  به عهد و پیمان های این ها باور ندارند. چون این ها از جنس خودشان هستند و طبیعی است که بهتر از دیگران آن ها را می شناسند برای همین از آنان به عنوان یک ابزار استفاده می نمایند و با آن ها بیش از اندازه احتیاط می کنند، تا زمانی مثل یک دستمال توالت از آن ها استفاده می کنند. برای آن ها مثل یک ابزار هستند. به هیچ چیز این سکولارزده ها اعتماد ندارند.

چیزی که باعث می شود سکولارزده ها و منافقین با دیگران رابطه ی دوستی برقرار کنند منافعشان است:«وَمِنْهُم مَّن یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُواْ مِنْهَا رَضُواْ وَإِن لَّمْ یُعْطَوْاْ مِنهَا إِذَا هُمْ یَسْخَطُونَ» ‏(توبه/۵۸)

این همان واقعیتی است که این بلوچهای گمراه به آن اقرار دارند و می گویند: ” اختلاف در آرا و نظرات امری بدیهی است اما ضعف های شخصیتی، منفعت طلبی های فردی و گروهی و.. مانع از اتحاد برای یک هدف واحد میشود”

دارودسته ی شکست خورده و نا امید سکولار زده ی بلوچ مثل سایر همقطاران خود با کارهایی که می کنند در واقع، نه در میان مسلمین و نه در میان کفار آشکار یار و یاوری ندارند و کسی به آن ها تکیه نمی کند و به آن ها بهایی نمی دهد و از آن ها حمایت هم نمی کند: «…وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیر» (توبه/۷۴)، و در سراسر روی زمین دوستی و یاوری نخواهند داشت.‏

این چیزی است که این بلوچهای سرگردان سکولار زده که به دهها فرقه و حزب تقسیم شده اند از درکش عاجز هستند. پاسخ اینجاست.

بیداری اسلامی معاصر و جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب (تاریخ شفاهی بلوچستان) قسمت چهارم

بیداری اسلامی معاصر و جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب (تاریخ شفاهی بلوچستان) قسمت چهارم

✒️به قلم: محمد صدیق دهواری

ورود اخوان المسلمین به ایران

?جنبش  اخوان در زمان حسن البناء در بیرون از مرزهای جغرافیائی مصر فعالیت‌های خود را آغاز کرد. از آن جمله، در فلسطین، سوریه، عراق و سودان، عربستان سعودی، کشورهای حاشیه خلیج‌فارس فعالیت‌های اخوان گسترش یافت.

 البته بعدها با یورش اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان و علی‌رغم وجود جماعت اسلامی که به‌وسیله ابوالاعلی مودودی پایه‌ریزی شده بود با استقرار بسیاری از مؤسسات خود در پیشاور و بسیج اساتید و تدریس در مراکز دانشگاهی پاکستان خدمات ارزنده‌ای به مجاهدین افغانستان ارائه داد.

برخی از طلاب کرد ایرانی که در کردستان عراق تحصیل می‌کردند از اندیشه و تفکر اخوانی متأثر شده بودند، ولی با این‌حال کار تشکیلاتی را در داخل ایران آغاز نکرده بودند به زندگی عادی و علمی خود می پرداختند واخوان المسلمین تمایلی به کار تشکیلاتی در ایران  نداشت.

?درحالی‌که هم در کردستان؛ هم در بلوچستان شخصیت‌های متأثر از تفکر و اندیشه اخوانی وجود داشت و حتی افرادی از هردو منطقه در محل تحصیل خود در بیرون از ایران با اساتید اخوانی خود بیعت کرده بودند.

 ولی چرا اخوان به لحاظ تشکیلاتی در این منطقه ورود پیدا نکرد، پرسشی است که هنوز پاسخی دقیقی برای آن یافت نشده است.

این در حالی است همین پرسش نسبت به جماعت اسلامی که توسط ابولاعلی مودودی در پاکستان تشکیل شد و در کشورهای شبه‌قاره هند، همچون پاکستان، هند و بنگلادش فعالیت دارد پیش می‌آید، باوجود کسانی متأثر از اندیشه مودودی  چرا این جماعت در بلوچستان ایران پیش و پس‌از انقلاب اسلامی کار تشکیلاتی و حزبی انجام نداده و نمی‌دهد.

?درحالی‌که جماعت اسلامی در بلوچستان پاکستان‌یکی از نیرومندترین احزاب اسلامی شمرده می‌شود و مولوی عبد الحق بلوچ  امیر پیشین جماعت اسلامی در بلوچستان به مجلس این کشور در انتخابات از حوزه تربت راه‌یافته بود و هم اکنون نیز رهبری  موج جدید اعتراضات مردم بلوچستان را در گوادر مسولان جماعت اسلامی برعهده دارند.

??البته در این نوشتار از شرایط ظهور جماعت اخوان المسلمین در مصر، مراحل و روش کار دعوی، تشکیلاتی پرهیز شده و سعی بر آن شده، جماعت اخوان المسلمین در بلوچستان بیشتر مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.

?با وجود حضور اخوان در عراق و اطلاع از حضور اهل سنت در ایران از حضور تشکیلاتی ومنسجم اخوان المسلمین تا سال ۱۳۵۹ ه.ش یعنی گذشت ۵۲ سال از  زمان تاسیس اخوان درمناطق اهل سنت  ایران خبری نیست.

فعالیت در کردستان

ادامه خواندن بیداری اسلامی معاصر و جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب (تاریخ شفاهی بلوچستان) قسمت چهارم

زندان آل سعود

زندان آل سعود

به قلم: ابراهیم یعقوبی

سرزمین وحی که سالهاست توسط آمریکا و انگلیس و از کانال رژیم فاسد آل سعود اشغال شده است تبدیل به زندانی بزرگ برای مومنین و حق گویان شده است.

شما تصور کنید که دکتر مالک احمد صرفاً به این دلیل زندانی شده است که رسانه های رسمی آل سعود را نقد کرده و نقدش این بوده که به جای اینهمه تبلیغ اینهمه پیام بازرگانی مطالب روشنگرایانه ی هدفدار جهت بیداری اسلامی مسلمین در برابر تهاجمات سکولاریستها نشر بدهد.

این دکتر بزرگوار صرفاً به خاطر این نقد بیشتر از ۴ سال است که بدون دادگاهی کردن در زندانهای آل سعود به سر می برد.

یا عبدالرحمن بن محمد عریفی که در ماه ۱۲ سال ۲۰۱۸ دستگیر و تاکنون زندانی شده است. جرم بزرگ این عالم این است که گویا «از اخوان المسلمین حمایت کرده است».

عربستان سرزمینی است که مردمان آن به دو طبقه ی کاملاً مجزا از نظر اقتصادی تقسیم شده اند. گروهی که در شهرهای بزرگی چون مکه و مدینه و ریاض زندگی می کنند که از رفاه نسبی برخوردارند و بخش اعظم مردم که در شهرها و روستاهای حاشیه ای زندگی می کنند که با انواع فقر مالی و بهداشتی و خوراکی دست و پنجه نرم می کنند.

در کنار این از لحاظ فکری نیز مردم عربستان به سه دسته تقسیم شده اند:

  1. سلفی های درباری و مریدان و مقلدین آنها که از آزادی مطلقی برخوردارند
  2. سکولاریستها و طرفداران غرب که اینها نیز آزادی کامل دارند
  3. روشنفکران و آزادیخواهانی که دیدگاهی مخالف این دو گروه دارند که در خفقان مطلق و ترس فراگیر به سر می برند.

این بخشی از واقعیت جامعه ای است که آل سعود در سرزمین وحی برای مومنین ساخته است . جامعه ای کاملاً وابسته که از هیچ گونه استقلالی برخوردار نیست و تنها ابزاری است برای پیاده کردن اهداف دشمنان اسلامی در عربستان و سایر سرزمینهای اسلامی مثل فلسطین و یمن و سوریه و عراق و سومالی و مصر و …..

بەپەلە : دژە تیرۆر و ئاسایشی یەکێتی لەماوەی ئەم دوو رۆژەدا زیاتر لە ٢٠ گەنجی موسلمانیان دەستگیر کردوە

کاک ه ێ من پاش ئه شکه نجه و کوشتنی له لایه ن یەکێتی یه وه. قه ت قه ت له بیری ناکه ین

بەپەلە : دژە تیرۆر و ئاسایشی یەکێتی لەماوەی ئەم دوو رۆژەدا زیاتر لە ٢٠ گەنجی موسلمانیان دەستگیر کردوە

دژە تیرۆر و ئاسایشی یەکێتی لەهەڵەبجەی شەهید، لەماوەی ئەم دوو رۆژەدا زیاتر لە ٢٠ گەنجی موسلمانیان دەستگیر کردوە، زۆرێک لەهاوڵاتیان پێیان وایە بۆشاردنەوە ئەو هەموو باڵباڵێنەی ناو حیزبەکە و ئەو شکستانەی ئەم دوایە بەسەریان هاتوە، دەیانەوێت لەڕێگەی سینایۆیەکەوە ڕای خەلكی بەلاڕێدا ببەن و ئەو پەیامەش بەخەڵکی بگەیەنن؛ کە ئەگەر یەکێتی نەبێت هاوڵاتیان لەژێر هەڕەشەی گر وپە ئیسلامیەکاندان، لەکاتێکدا ئەو گەنجانە کەسانی بێلایەنن و سەر بەهیچ گروپێکی دیاری کراو نین، تەنها تاوانیان ئەوەیە کەسانی دیندار و بەئەخلاقن.

بیداری اسلامی معاصر و جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب (تاریخ شفاهی بلوچستان) قسمت سوم

بیداری اسلامی معاصر و جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب (تاریخ شفاهی بلوچستان) قسمت سوم

✒️به قلم: محمد صدیق دهواری

?تحسین یاسین حسن از دعوتگران عراقی اخوان در این کلاس‌ها به‌خوبی توانست با انور دهواری که پیش‌تر با جنبش اخوان المسلمین آشنایی کاملی داشت و خود در شهرستان سراوان دارای کتاب‌فروشی بود، ارتباط برقرار کرده و سنگ بنای تشکیلات اخوان المسلمین بلوچستان ایران با همفکری و همراهی این دو؛ از اینجا آغاز گردید.

 ♦️ بعد از آن مهندس جمال از عراق و مرحوم جلال حق‌شناس رحمه‌الله از کردستان ایران در زاهدان حضور پیدا کردند و کار تشکیلاتی جماعت اخوان المسلمین را با همفکری خویش با همکاری انور دهواری ادامه دادند.

 ?گرچه در ایرانشهر نیز با فارغ‌التحصیلی عبدالمنعم اریش از دانشگاه مدینه و بازگشت به کشور فعالیت‌های تحت عنوان اخوان المسلمین آغازشده بود- در حالی که با شاخه اصلی اخوان المسلمین ایران که زیر نظر اخوان عراق فعالیت می کرد ارتباط نداشت-

 ?در سال ۱۳۶۸ه.ش با خروج تحسین یاسین حسن و عبدالمنعم اریش از کشور با هماهنگی انور دهواری و واحد بخش لشکر زهی دو گروه باهم ادغام شدند و به فعالیت‌های خود استمرار بخشیدند.

بااین‌حال تنها جماعتی که مورد تائید اخوان المسلمین بوده، جماعت اسلامی است. در شبه‌قاره هند (در کشورهای پاکستان، هند، بنگلادش) با فعال بودن جماعت اسلامی، اخوان المسلمین کار تشکیلاتی و تنظیمی برای شهروندان این کشورها انجام نمی‌دهد.

?در سال ۱۳۷۳ ه.ش. استاد محمد احمدالراشد رابط تشکیلات اخوان المسلمین ایران با مکتب ارشاد اخوان عالمی به واحد بخش لشکر زهی امیر اخوان المسلمین بلوچستان ایران دستور می‌دهد که جماعت اخوان المسلمین را در بلوچستان پاکستان راه‌اندازی نماید به دنبال آن در تابستان همان سال ایشان همراه انور دهواری سفری را به کویته مرکز بلوچستان پاکستان انجام دادند.

ادامه دارد …. ان شاء الله

آسیب شناسی بسیج در مناطق اهل سنت غرب ایران(۱- خالی کردن و فرار از سنگر مسجد)

آسیب شناسی بسیج در مناطق اهل سنت غرب ایران(۱- خالی کردن و فرار از سنگر مسجد)

به قلم: عبدالغفار بیسارانی

در این بحثها ما از سابقین بالخیرات اهل سنت در اوایل انقلاب اسلامی ۵۷ ایران سخنی نمی گوئیم که هر یک از آنها مجاهدینی مومن و داعیانی عملگرا بودند که نه با کلام، بلکه با عمل و خون خود معلمینی برای جامعه ی اهل سنت غرب ایران بودند.

این بزرگواران زمانی اسلحه برداشتند و جان خود را سپر آرمانهای اسلام کردند که در آن زمان اهل سنت مورد تهاجم احزاب سکولار قرار گرفته بود و به انواع مفاسد عقیدتی و اخلاقی و رفتاری احزاب مختلف سکولار کومله ها و دمکراتها و دهها حزب سکولار غیر بومی متحد با این دو حزب آلوده شده بود.

معمولاً کسی که اسلحه بر می دارد و جان خود را در راه اسلام و عقیده اش سپر قرار می دهد و در معرض انواع تهدیدات و خطرها قرار می دهد قبل از آن خودش را برای الله و شریعت الله خالص کرده است و نفس خودش را تعلقات دنیوی مثل زن و فرزند و مال و تمام خوشی های دنیا پاک و تزکیه و پاک کرده است.

با آنکه من بر اساس دستور الله تعالی که می فرماید:

  • فَلَا تُزَکُّوا أَنفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ‏(نجم/۳۲) پس از پاک بودن خود سخن مگوئید ، زیرا که او پرهیزگاران را ( از همه ) بهتر می‌شناسد .‏
  • أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَن یَشَاءُ (نساء/۴۹) مگر آگاه نیستی از کسانی که خویشتن را پاک می‌شمارند (و با لاف و گزاف خود را متّقی قلمداد می‌نمایند ؟) . بلکه ( این تنها) خدا است که کسانی را که خود بخواهد پاک می‌دارد.

کسی را تزکیه نمی کنم بر اساس تفسیر رسول الله صلی الله علیه وسلم: أحْسِبُ فُلَانًا، واللَّهُ حَسِيبُهُ، ولَا أُزَكِّي علَى اللَّهِ أحَدًا، أحْسِبُهُ كَذَا وكَذَا، إنْ كانَ يَعْلَمُ ذلكَ منه(بخاری/۶۰۶۱-۲۶۶۲) این بزرگواران اوایل انقلاب را اینگونه اهل تقوا و اخلاص و مجاهدِ در راه الله می دانم که مجری و مبلغ شریعت الله بر اساس مذهب خود و سپری در برابر دشمنان اشغالگر خارجی و مزدوران محلی آنها بودند که مساجد را با حضور خود آباد کرده بودند و…. حساب می کنم و کسی را برای الله تزکیه نمی کنم و الله هم چنین اشخاصی را اینگونه حساب کند.

پس در مورد این اشخاص وارد بحث نمی شویم که اکثریت مطلق آنها یا در راه دین الله و محافظت از مسلمین جانشان را فدا کردند و رفتند یا آنعده هم که شهادت نصیبشان نشد هم اکنون بازنشسته شده و با حسرت از دور به وضع موجود نگاه می کنند و گاه در تنگاههائی هم قرار می گیرند که ناشی از جنگ روانی احزاب سکولار و مرتد محلی و فعالیتهای تخریب گرایانه ی آنهاست.

در این جلسه در مورد پایبندی اعضای بسیج به نماز درمساجد و حفظ این پایگاه و سنگر مهم و اصلی به عنوان اولین سنگر جنگ با تهاجمات عقیدتی و فکری و نظامی دشمنان وارد بحث می شوم و سعی می کنم به دور از خیالپردازی بر واقعیت موجود تمرکز کنم که از نزدیک آن را می بینم.

در این روستای بیساران که به عنوان بزرگترین روستای غرب ایران بر سر زبانها افتاده است، در این فصل، روستا اکثریت جمعیت خود را در خود گرفته که به دلیل سرما و شرایط فصلی اکثریت مردم هم بیکار هستند. مسجد جامعی هم داریم که این مسجد به دلیل حضور گسترده ی مردم در گذشته به وسعت آن اضافه شد و… اما این روزها با وجود برداشته شدن شرایط کرونائی در باشگاههای ورزشی و زمینهای چمن و… مساجد را خالی کرده اند. حتی گاه دیده می شود که روزها در هر سه مسجد این روستا اذان هم داده نمی شد و همه ی مردم با این جرم گناهکار می شوند.

اگر در این مساجد تنها اعضای بسیج حضور پیدا کنند مساجد ما آباد شده و ظرفیت آنها تکمیل می شود اما عملاً ما پایگاه و سنگر مساجد را برای نماز و مسائل عبادی خالی می بینیم، در حالی اگر همین بسیج بخواهد مسئولی را دعوت کند یا مراسمی برگذار کند در همین مساجد حضور پیدا می کنند و….

به نظر شما مشکل از کجاست؟

ادامه دارد ….. ان شاء الله.