اعدام انتقام جویانه ی مزدوران اوجالان از اسیران دوله در زندان غویران حسکه و سکوت خفت بار مزدوران جولانی

اعدام انتقام جویانه ی مزدوران اوجالان از اسیران دوله در زندان غویران حسکه و سکوت خفت بار مزدوران جولانی

به قلم: مجاهد مهاجر

پنج روز قبل با احتساب دو استشهادی ۱۴ نفر از سرباز جماعت دوله به زندان غویران در استان حسکه سوریه حمله کردند. این زندان به گوانتاناموی خاورمیانه معروف شده است که با مدیریت آمریکا و توسط سگهای اوجالان (پ.ک.ک) اداره می شود.فرهاد الشامی سخنگوی مزدوران مرتد pkk گفت که تعداد نیروهایی که در جنگ حضور پیدا کرده اند ۱۰,۰۰۰ «ده هزار» عنصر بوده است!

مزدوران که تا کنون متحمل ۲۶۰کشته و زخمی دهها اسیر شده اند از هر گونه جنگ رودرور ترس و هراس دارند به همین دلیل به ارباب خود آمریکا پناه آورده اند تا با بمبارنهای هوائی و گلوله باران و نابودی کامل منطقه به یاری آنها بشتابد؛ اما جالب است بدانید که همین الان اخبار از شکست و عقب نشینی تانک های ائتلاف آمریکایی از مواقع خود خبر دادند. هماهنگ با این، مزدوران سکولار اوجالان در شهر الشحیل و روستای الزر و الذيبان و الحریجی مورد هدف قرار گرفتند. مزدوران اوجالان که روحیه ی خود را باخته اند دست به دو اقدام کاملا وحشیانه زده اند:

  1. زندانیانی که موفق به فرار نشده اند را به نام زندانی فراری و به صورت لخت یا نیمه لخت در این سرمای زمستان در کوچه ها می گردانند و چنین وانمود می کنند که اسرای فراری جماعت دوله را گرفته اند
  2. دسته هائی از این زندانی ها را نیز بیرون برده و به صورت میدانی و انتقام جویانه جهت بالابردن روحیه ی اعضای خود و ایجاد ترس و وحشت در میان جنگجویان جماعت دوله آنها را اعدام و تیرباران می کنند و بعد چنین وانمود می کنند که اینها را در ضمن جنگ کشته اند و سایر داستان سرائی هائی که این پهلوان پنبه های سکولار و مزدور سرهم می کنند.

این است ماهیت این مزدوران آمریکا در این بخش از سرزمینهای اشغال شده ی مسلمین.

جماعت دوله با آنکه جنایات متعددی را نسبت به مسلمین مخالف خود مرتکب شده است و به صورت گروهی جدا و ایزوله شده از مسلمین به حیات خود ادامه می دهد با این وجود اینها نیز مسلمینی هستند که فعلاً در برابر آمریکا و کوردهای مرتد کمونیست و مزدوران آمریکا در حال جنگ هستند.

مزدوران سکولار ترسو وبزدل کورد که تنها در برابر همدیگر و ضعیفها و زندانی ها شیر هستند هم اکنون با آنهمه پشتیبانی آمریکا و متحدین آن و با این همه امکانات در برابر حول وحوش ۵۰ سرباز جماعت دوله که اسلحه هم از انبار مهمات این ها بدست آورده اند اینگونه ذلیل و خوار شده اند؛ این مزدوران سکولار ظهر امروز اعلام کردند که زندان را گرفته اند اما باز عصر خبر هلاکت نیروهایشان آمد و همین الان به صورت رسمی اعلام شد که ۱۲ عضو (pkk) کشته و تعدادی دیگر زخمی شده و ۳ خودروی زرهی آنها نیز آسیب دیدند.

دارودسته ی جولانی و سایر مزدوران ترکیه نیز از دور دارند کشته شدن نجدی های همفکر خودشان را نگاه می کنند، همان کاری که در زمان جنگ باغوز انجامش دادند؛همان کاری که در برابر نوامیس مسلمین در اردوگاههای الهول و … انجامش می دهند در حالی که هم مرز با این مزدوران آمریکا هستند و… . ای ننگ و نفرین بر این مزدوران خائن جولانی و متحدین آن که حتی نسبت به نجدی های همفکر خود هم غیرتی ندارند؛ پس نباید انتظار داشت نسبت به شافعی ها و حنفی ها و … کوچکترین غیرتی داشته باشند.  

سوال اینجاست: زمانی که وزارت خارجه حکومت فاسد بشار اسد در برابر جنایات مشترک آمریکا و مزدوران پ.ک.ک در این ۵ روز گذشته نسبت به غیر نظامیان واکنش نشان داده و اعلام می کند: “آنچه نیروهای اشغالگر آمریکا و شبه نظامیان (قسد) در الحسکه مرتکب می شوند، اقداماتی است که جنایات جنگی به شمار می رود”؛ جناب فتاحی که کاسه لیس جولانی خائن شده ای تو که در برابر کوچکترین مسائل ریز دست چندم اظهار نظر می کنی چرا بعد از ۵ روز متوالی در برابر جنگ آمریکا و مرتدین پ.ک.ک در برابر غیر نظامی ها و این زندانی های همفکرت که بر مرگ بیعت داده اند لال شده ای؟ مگر نمی دانی همه ی اینها مثل خودت نجدی و اکثر اینها از مهاجرین هستند؟ مگر نمی دانی اگر در جلو چشم دوربینها اینها را تکه تکه هم بکنند و یا کثیفترین شکنجه ها را در مورد اینها انجام دهند (که دارند انجام می دهند) در دنیا کسی نیست که از حق اینها دفاع کند؟

فتاحی، فرق تو با جماعت نجدی دوله تنها در میزان صداقت و غیرت است که آنها دارند و تو بی بهره ای، جنایات تو و اربابت جولانی در حق اهل سنت به بهانه ی خارجی و … را نیز فراموش نکرده و نمی کنیم؛  فقط بگو این قتال فی سبیل ناتو و آمریکائی که تو در ادلب در حال روزگذرانی به نام رباط در راهش هستی تا کی قرار است اینگونه ذلیلانه و خفت بار ادامه داشته باشد؟

اسلام مبارزه مي کند

اسلام مبارزه مي کند

شهيد سيد قطب(رحمه الله)

آنهايي که خيال مي کنند که مکتبهاي اجتماعي ديگر دنيا مي توانند آنچنان که اسلام مي تواند ، با ستمگريها و ستمگران و ياغيان و قلدران مبارزه کرده و از ستمديده ها و زجر کشيده هاي محروم اجتماعات بشري دفاع کند يا کاملا” اشتباه مي کنند يا کاملا” مغرض هستند يا از اسلام و حقيقت آن چيزي درک نکرده اند ، اين از يک طرف ;و آنهايي که خيال مي کنند مسلمان هستند ولي با ستمگريها و بيدادگريها نمي جنگند و از حقوق همه رنج ديده ها و ستم کشيده هاي جهان دفاع نمي کنند يا کاملا” در اشتباه هستند يا بي شک منافق هستند يا از اسلام چيزي نفهميده اند و اين از طرف ديگر. اصولا” اسلام در اساس و جوهر خود جنبشي آزاديبخش است که نخست دل افراد و سپس اجتماعات بشري را اصلاح و آزاد مي کند . اگر کسي واقعا با نور اسلام هدايت يافت ، او ديگر از هيچ نيرويي نمي ترسد و جز به قدرت الهي در قبال هيچ زورمندي سر تعظيم فرود نمي آورد و چنين فردي در برابر هيچ گونه ظلم وستمي ساکت نمي نشيند ، اگرچه اين ظلم و ستم بر شخص او نباشد و در گوشه دور افتاده اي بر انساني ديگر روا داشته شود .

ادامه خواندن اسلام مبارزه مي کند

سوریه – الحسکه/ جماعت دوله: دهها تن از اعضای PKk را کشتیم و صدها اسیر را آزاد کردیم و درگیری ها ادامه دارد

موشمرگهای سکولار پ.ک.ک پس از دیدن فیلم منتشر شده از سایت اعماق به صورت دسته جمعی از اطراف زندان الصناعه پا به فرار گذاشته اند.

سوریه – الحسکه/ جماعت دوله: دهها تن از اعضای PKk را کشتیم و صدها اسیر را آزاد کردیم و درگیری ها ادامه دارد

ارائه دهنده: کارزان شکاک

ما بزدلی مزدوران سکولار را در افغانستان و کردستان عراق و شمال سوریه دیده ایم . از جمله بزدلی مزدوران اوجالان در جنگ را . فقط کافی است اربابان آنها چند روز اینها را رها کنند آنوقت سرانجام این چهلوان پنبه ها را می بینید. به هر حال بر اساس منابع رسمی جماعت دوله : ” در پی حمله گسترده جنگجویان دولت اسلامی از سه روز پیش  به زندانی بزرگ واقع در استان  “الحسکه”، ده ها تن از اعضای شبه نظامی PKK کشته شدند و صدها زندانی موفق به فرار از زندان “غویران” شدند.

جنگجویان دولت اسلامی  حمله گسترده و هماهنگی را به زندان “غویران” که توسط شبه نظامیان PKK مورد حمایت آمریکا اداره می شود و  هزاران زندانی از پایان جنگ معروف باغوز در آن نگهداری می شوند، انجام دادند. این حمله با تاختن دو استشهادی به نام‌های «ابو عبدالرحمن و ابوالفاروق مهاجرین» با دو کامیون بمب‌گذاری شده آغاز شد، که آنها را در دروازه زندان و دیوارهای آن منفجر کردند و ویرانی عظیمی در محل به بار آوردند، تعداد زیادی از اعضا کشته و زخمی شدند.

بلافاصله پس از این دو انفجار، گروه‌های انغماسی ها پس از توزیع در چهار محور به راه افتادند. محور اول برج‌های زندان و اداره سوخت دولت نزدیک به آن را مورد حمله قرار داد و مخازن نفت داخل آن را سوزاند تا دید هواپیمای ائتلاف بین‌المللی را از بین ببرند و محور دوم به مقر یک هنگ نزدیک شبه‌نظامیان حمله کرد برای قطع کردن امداد رسانی به زندان، و محور سوم و چهارم دو مسیر تدارکاتی باقیمانده از زندان را قطع کردند و با گشت‌های پشتیبانی که سعی داشتند خود را به محل برسانند درگیر شدند.

درگیری های شدیدی بر دیواره های زندان با اسلحه های سنگین و سبک همزمان با تحرکات داخل زندان رخ داد که منجر به کنترل انبار اسلحه و کشته و به اسارت گرفته شدن تعدادی از نگهبانان و افراد زندان شد، سپس جنگجویان بعد از تخریب و آتش زدن بخش های از آن وارد زندان شدند.

دستاورد درگیری ها در حال جریان در زندان و اطراف آن تا لحظه این گزارش بیش از ۲۰۰ کشته در صفوف شبه نظامیان از جمله مدیر زندان و تعدادی از فرماندهان میدانی آنها است ، نوار ویدیویی بدست اعماق رسیده از اجساد کشته شدگان فقط متعلق به دستاورد درگیری های روز اول است ، همچنین جنگجویان حدود ۲۵ خودرو متنوع را آتش زدند و ۴ خودرو شاسی بلند مجهز به تیربار های سنگین را بدست آوردند.

آمدن تانک های آمریکایی به میدان معرکه… یا الله همانطور که فیل های ابرهه را نابود کردی, تانک های آمریکا را نیز نابود کن

درگیری ها برای روز سوم بین شبه نظامیان و نیروهای آمریکایی با جنگجویان دولت اسلامی که در حال حاضر به سه قسمت تقسیم شده اند ادامه دارد ، قسمتی در داخل ساختمان زندان جا گرفته اند و بخشی دیگر در اطراف آن پراکنده شده اند و بخشی دیگر در محله های نزدیک زندان هستند و به این شکل با درگیری های مداوم سه قسمت را بسته اند.

و در خصوص تعداد اسرای آزاد شده در طی حمله، جنگجویان موفق شده اند بیش از ۸۰۰ اسیر را طی دفعاتی خلال دو روز از زندان خارج کنند، و بر مرگ بیعت داده اند و تصمیم گرفته اند به نبرد ادامه دهند تا زمانی که یا آزادانه خارج می شوند یا بعنوان بندگان الله تعالی کشته می شوند.”مرتدین سکولار و مزدور پ.ک.ک از طریق بلندگوها از سربازان دوله خواستند که درگیری را متوقف کنند و به مذاکره روی بیاورند.

ما با آنکه با هر گونه جنگ داخلی میان مسلمین مخالفت کرده ایم، با این وجود بر اساس دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان از هر مسلمانی و حتی از هر کافراهل کتاب و شبه اهل کتابی در برابر کفار سکولار(مشرک) و مرتدین حمایت می کنیم و بر اساس آیات اولیه ی سوره ی روم نصرت الله را متعلق به کفار اهل کتاب می دانیم نه شبه اهل کتاب، و براساس تمام منابع شرعی، مسلمین با هر مذهب و تفسیری از شیعه یا سنی را شایسته ی نصرت می دانیم نه کفار اصلی و مرتدین را و به پیروزی مسلمین خوشحالیم هر چند این مسلمین ما را هم کافر بدانند. پس دعا می کنیم : یا الله، یا قادر؛ یا مقتدر: سربازانت در زمین درمانده و ضعیف هستند، آنها را با سربازانت در آسمان یاری بده.  اللهم آمین

هشدار ، مواظب باشید ، مزدوران دین فروش و مردم فروشان استحمارگر و ایجاد شبهات و اعتراض بر جهاد

هشدار ، مواظب باشید ، مزدوران دین فروش و مردم فروشان استحمارگر و ایجاد شبهات و اعتراض بر جهاد

کاتب : ابوابراهیم هورامی

می گویند در مرحله اول طلب علم واجب است. در مرحله دوم اصلاح عقیده ، در مرحله سوم تحطیم (شکسته شدن و…) القباب ( کسی که هنگام درگیری خیلی داد و فریاد کند) والزوایا (کنار زد و دور کرد، آن را منع کرد و بازداشت ، گوشه و کنج).

در مرحله چهارم گذر و به پایان رسانیدن پیروزی بر صوفیه و الطّرقیه و بدعت قبل از فکر در مورد جهاد با کفار و آزاد سازی سرزمین مسلمین از اشغال و چپاول کفار سکولار جهانی و داخلی  باید به پایان برسند. و پنجم اصلاً شما در کنج خانه چکار می کنید اگر جهاد در چچن ، فلسطین ، افغانستان ، عراق و… فرض عین است؟

۱- آن ها خود فقیرتر ، ناآگاه تر و توهم گراتر از آنی اند که توان هم نشینی و هم صحبتی با صاحبان فن و اولی الامران عرصه های علم عقیده ، فقه ، واقع معاصر و… علم مبارزه ، علم به روز جهاد و… را داشته باشند اما با وجود این همه فقر علمی و عملی شان از بعضی از ایشان این گفتارها را می شنوی.

یادگیری علم ، چاره ای جز یادگیری علم نیست. حتماً دنبال علم بروید و… در عین حال فرق بین لا نفیه و لا ناهیه، بین مفعول فیه و فاعل و… را نمی دانند و تمام منظورشان از علم نیز همین صرف و نحو ساده و زبان عربی است.

در مورد علم جنگ ، علم جنگ های چریکی ، علم جنگ شهری و کوهستان و دشت و… خود را صاحب نظر می دانند در حالی که حتی بلد نیستند یک طبانچه ی ساده کودکان را باز و بسته کنند و… .

۲- فاسدترین چیز در قلب ها و قالب هایشان همان عقیده یشان می باشد. ارجاء قلب ها ، تصدات توانایی هایشان را به شیوه ای پرورانده که آن ها را به سوی حسرت و دلسردی سوق می دهد.

۳- به تحقیق خواست آن ها در انهدام تند خویی ها و دسته بندی های دروغی بیش نیست. و گر نه اگر راست می گویند اول از جانب خود تند خویی نسبت به دیگر مسلمانان را کنار گذاشته و دسته بندی خودشان را کنار نهند و از خود شروع کنند که در این دو مورد هیچ فرقی میان آن ها و دیگران وجود ندارد مگر در اسم و عنوان شان که با هم تفاوت دارد و گر نه مشی و سیاست همان است اما با نام و لباسی دیگر.

شما چه فرقی میان فلان حزب و دسته با اخوان المفسدین و مکتب «قرآن» سنندج می بینید؟ تنها اختلاف شان در نوع بدعت و محدثات و… است که اخوان المفسدین خیانت به مسلمین و سازش و گرایش به اتحاد سکولاریستی و حکام کافر سرزمین های مسلمان نشین را نیز بدان افزوده است.

۴- و اما شناخت شان نسبت به امر جهاد به روشنی پیداست که شناختی معیوب و گندیده ایست. و گرنه آشکار است که انهدام بدعت ها و محدثات و چیرگی بر مفاسد، منکرات ، فقر ، دیکتاتوری و… همگی از ثمرات جهاد در راه خداست و این همان ستون فقرات و تنها کلید ورود به جامعه ای اسلامی ست که بر هر مسلمانی واجب است آن را بیاموزد.

و اما در وضع موجود و الان جهاد با کفار سکولار و مرتدین داخلی و غیره جهاد دفع است نه جهاد طلب. و تفاوت آشکاری میان این دو نوع جهاد وجود دارد.

الف: جهاد دفع بلافاصله پس از اعلان شهادتین می آید هم چنان که علمای سلف بر آن متفقند و فرض عین است بر خلاف طلب علم و تبحر در آن که از فرض های کفایه می باشد.

ب: جهاد دفع ما را از دعوت تجاوزگران به اسلام و اقامه حجت بر آنان معاف می دارد. چنان چه ابن قیم رحمه الله می گوید: « به درستی که مسلمین کفار را قبل از جنگیدن با آنان به سوی اسلام دعوت می کنند و این دعوت واجب است اگر دعوت به اسلام به آنان ابلاغ نشده باشد و اگر دعوت به اسلام به آنان رسیده باشد دوباره دعوت کردن آنان مستحب است ، این در صورتی است که مسلمین قصد حمله به کفار را کرده باشند. و اما اگر کفار قصد حمله به سرزمین آن ها را کرده باشند پس بر مسلمین واجب است که بدون دعوت کردن آنان به اسلام با آنان بجنگند چون آنان را از خود و حریم خود دفع می کنند.» (احکام اهل الذمه للإمام ابن القیم رحمه الله صفحه۲۱)

۵- در جواب مشکل پنجم از خداوند متعال خاشعانه و ملتمسانه خواستاریم که موانع و بازدارنده ها را از پیش پای ما بر دارد تا افتخار پیوستن به قافله مجاهدین و شهدا را به دست آوریم و باز عاجزانه از خداوند می خواهیم که ما را از پشتیبانان آنان قرار دهد و لو از طریق گفتار و دعا باشد و هم چنین دردمندانه از وی جل جلاله می خواهیم که ما را بر مجاهده بر بدعت گزاران و دین فروشان مردم فروش اطراف مان ثابت گرداند. و این تلاش ناچیز ما را در مسیر جهاد فی سبیل الله قرار دهد. چنان چه ابن تیمیه رحمه الله می گویند: « الرّادّ علی اهل البدع مجاهد » (مجموع فتاوی ابن تیمیه/ الجزء الرابع ، صفحه ۱۳)

اگر ما به خاطر وضع ناگوار موجودی که خیانت های امثال شما در طی سال های متمادی گذشته مسبب آن هستند ، نمی توانیم در سنگرها با آنان باشیم ، در عوض در ساختمان های دولتی و… به آنان خیانت نمی کنیم ، و تهمت های رکیک ناروای دیکته شده را جهت بازداشتن مردم از پشتیبانی آنان هر چند که از طریق دعا باشد را به آنان نمی زنیم. هم چنان که این دین فروشی به روش های «سلفی» نیز رسوخ کرده که حتی مردم را با گفتارهای مزدورانه ی زهرآلودشان مسموم نموده و علیه مجاهدین تحریک شان می کنند که یا حداقل خنثی و بی تحرک بمانند و یا در مراحل بالاتر در خدمت منافع کفار سکولار جهانی و نوکران مرتد سکولار محلی قرار گیرند و لا حول و لا قوه الا بالله.

ولله الحمد والمنه

و الله اكبر

ابوابراهیم هورامی

اتهامات طرفداران حزب مزدوران اوجالان

اتهامات طرفداران حزب مزدوران اوجالان

به قلم: کارزان شکاک

این روزها حتی احمقترین انسان نیز می داند که تمام احزاب سکولار کوردی مزدوران مستقیم آمریکا و ناتو و سایر قدرتهای منطقه ای بر علیه ملت خود شده اند و در واقع گروههای مافیائی هستند که هر یک از پشتیبانی رسانه ای و مادی و نظامی یکی از قدرتهای جهانی و منطقه ای برخوردارند.

پ.ك.ك و نوچه هايش یکی از این مزدوران هستند که از يكطرف نوكر بشار اسد هستند  و از ديگر سو به صورت رسمي با دولت فاشيست تركيه وارد گفتگو شدند و هر از چند گاهي به مادر اصلي شان روسيه نیز سر مي زنند و به صورت رسمي از طرف وزارت امور خارجه اش مورد حمايت قرار مي گيرند و  چند سالی هم هست که به مزدوری برای آمریکا هم شرف ياب شده اند و …. . در اصطلاح سياسي مي توان چنين موجوداتي را « فاحشه هاي سياسي » ناميد و در اصلاح نظامی می توان آنها را لژیونهای مزدور نامید که بدون انگیزه‌های ملی-مذهبی و فقط در برابر دریافت دستمزد به صورت پیمانکار جنگی عمل می‌کنند. به عقیده برخی شاید بتوان مزدوری را در زمره قدیمی‌ترین مشاغل تاریخ بشر به حساب آورد..

ما به خاطر اتحاد منطقه اي  و جهاني  كه تو سط حكومتهاي فاسد همسايه و دسيسه هاي كفار جهاني به رهبري آمريكا و ناتوعليه ملت مسلمانمان از كانال چته هاي مرتد حزب دمکرات و کومله و پ.ك.ك و و… به همراه ديگر برادران مسلمانمان به  شکل جماعت فشردۀ هدفداري و از کانال دارالاسلام ایران درراهی پرازپرتگاه ودشواردست یکدیگر رامحکم گرفته وبه پیش می رویم .

 این دشمنان سكولاريست از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقربیا در هر کوچه و خیابان باید از زیر اَتش سخنان و جنگ روانی آنها بگذریم .اتحاد ما با ساير مسلمانان مجاهد و حتی مهاجر دنيا از کانال دارالاسلام ایران بنا به نياز و  تصمیم اَزادانۀ خود ما است . تصمیمی که جهت حفظ منافع برحق ملت مسلمانمان با دشمنان خارجي و خائنين بومي پیکار کنیم و در منجلابي كه خائنيني چون پ.ك.ك و نوچه هايش براي ملت ما تدارك ديده اند نيافتيم . منجلابي  که سکنه اش از همان اَغاز ما رابه علت اینکه بصورت دستۀ خاصی مجزا شده ، نه راه خيانت به دین و ملت و نوکری برای دشمنان دین و ملت و سازش بلكه راه  مبارزه و جهاد را برگزیده ایم  سرزنش نموده و مورد حمله قرارداده اند .

وحالا از میان  كوردهاي فريب خورده ي رسانه هاي ماهواره اي  ، بعضی ها از روي احساسات  فریاد می کشند: با اتحاد با اين خائنين و زير دست شدن آنها ما نيز به این منجلاب  خيانت برویم ! وقتی هم که واقعيتهاي خيانت احزاب سکولار کومله ها و دمکراتها و پ.ك.ك و نوچه هايشان برای صدام حسین و ناتو و آمریکا و … در اجراي طرح دشمنان ملت كورد را براي آنها روشن نموده  ، و اَنها را به خاطر اين گفته هاي احساساتي نادرستشان سرزنش می کنيم ؛ باحالتي  اعتراض  آميز و به سبك مادرانه میگویند : شما عجب انسانهاي عقب افتاده ای هستید ! خجالت نمی کشید که دست از عقيده ي خود برنمي داريد و تحت فرمان كوردهاي پ.ك.ك جهت كسب اَزادی بخشي از كوردستان فعاليت نمي كنيد و در عوض با عربها و تركمنها و غيره متحد شده ايد ؟!

بله عالي جنابان ، شما اَزادید نه تنها دين و ملتتان را رها كرده و براي تمام استثمارگران جهاني و حكومتهاي فاسد منطقه اي  عليه ما بجنگيد ، بلکه هر کجا هم  دلتان می خواهد بروید  و با هر دشمن ملتمان عليه ما متحد شويد ولو اَنکه  منجلاب باشد، ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به اَنجا حاضریم در حدود توانایی خود  کمک نمائیم . ولی در  این صورت اقلا” دست از سرما بردارید و بما نچسپید و  کلمۀ بزرگ اَزادی و ملت مسلمان كورد را كثيف نکنید . زیرا ما هم  آزاد و داراي شعور هستيم و هر کجا كه بخواهيم مي رويم و اَزادیم نه فقط علیه  منجلاب بلکه با هر کس هم که راه ملت كورد را به سوی منجلاب  و خيانت به فرزندان و تاريخمان کج می کند مبارزه  كنيم .

شما ها از ما مي خواهيد كه دست از قانون شريعت الله كه تنها راه رستگاري ما در دنيا و آخرت است بر داشته و تحت پرچم مرتديني چون چته هاي  پ.ك.ك و نوچه هايش بر عليه ديگر برادران مسلمانمان و به حمايت از رژيم بشار اسد و يا آمريكا و تركيه و غيره وارد جنگ و قتال گرديم آنهم به چه قيمتي ؟

شما اگر راست مي گوئيد و جزو همين خائنین و يا هواداران فريب خورده ي آنها نيستيد ، چرا از آنها نمي خواهيد كه دست از عقايد سكولاريستي و ضد شريعتي شان بر داشته و دست از نوكري براي آمریکا و ناتو و ديگر دشمنان ملت مسلمان ما بردارند؟ اما در عوض از ما مي خواهيد كه دست از قانون شريعت الله برداشته  و زير پرچم كفري آنها وارد شويم . تا كي  رهبران فاسد و مزدور امثال شماها مي خواهند كه ملت مسلمان ما را برده و بازيچه ي دست امپرياليستها و حكومتهاي فاسد منطقه اي كنند ؟

کوردستان سوریه گورستان حزب کارگران اوجالان (پ.ک.ک)

کوردستان سوریه گورستان حزب کارگران اوجالان (پ.ک.ک)

به قلم: کارزان شکاک

گویا تاریخ دارد تکرار می شود اگر تاریخ کردهای سکولاریست را مطالعه کرده باشید خواهید دید که هر وقت قدرت دولت مرکزی کم شده یکی از سران کردهای سکولاریست با حمایت بیگانگان(غالباً کشورهای همسایه و یا امپریالیستهای سکولار جهانی) برعلیه دولت و یا در راستای سیاستهای دولت مرکزی اعلام موجودیت کرده و بعد از چند صباحی با قدرت گرفتن دولت مرکزی و توافق با کشورهای همسایه یا امپریالیستهای خارجی، طومار شورشیان سکولار درهم پیچیده شده است.

 اینبار هم شواهد و قرائن نشان می دهد براساس یک توافق پشت پرده بین ایران، ترکیه، روسیه و حکومت بشار اسد قرار است پ.ک.ک و نوچه هایش هم،  مانند اسلافشان برای همیشه از صحنه کردستان پاک شوند. گروهی که پشتوانه ی عقیدتی مردمی نداشته باشد و با اتکا به سکولاریسم و خشونت و ارعاب و بیگانگان بخواهد برعلیه ملت مسلمان خود  بشورد سرنوشتی غیر از این نخواهد داشت .

فرقه ی ارتدادی پ .ی د با پیروی از سیاست های کمونیستی و دیکتاتور منشانه پ.ک.ک  عملیاتها و ترورهای خشونت باری را علیه احزاب سکولار و غیر سکولار مخالف خود، تحت شعارها و بهانه های از قبل آماده شده  به راه انداخته است. این جریان که پس مانده ی دیکتاتوری پرولتاریا در تاریخ بشریت چون خمرهای سرخ سوسیالیست درکامبوج ، کره ی شمالی سوسالیستی و … است به خاطر عقب ماندگی عقیدتی عوام ستمدیده ی کردستان و ستم از حد به در حکام ظالم و سکولار بر آنان، قصد دارد همان فجایع کامبوج و کنگو و کره شمالی و … را بر مردم مظلوم ما تحمیل کند.

علاوه بر آن تاریخ جنگهای داخلی میان کومله و دموکرات ، کومله با شریعت گرایان ، حزب دموکرات کردستان عراق با اتحادیه ی میهنی کردستان ، اتحادیه ی میهنی کردستان عراق با امارت اسلامی هورامان غربی،  پ.ک.ک با حزب دموکرات کردستان عراق، پ.ک.ک با اتحادیه ی میهنی کردستان ، پ.ک.ک با حزب دموکرات کردستان  ترکیه ، پ.ک.ک با جماعت شریعت گرای حزب الله ترکیه ، پ.ک.ک با مجاهدین اهل سنت در کرکوک، موصل و غیره را  بار دیگر تکرار نموده و چهره ی زشت و پلید خود را برای بار چندم بر صفحه ی تاریخ کم حافظه ی ملت کردستان ثبت نماید .

پس از جنگ فروشیهای فرقه ی ارتدادی پ .ی د علیه ارتش آزاد سوریه و حزب سکولاریست الپارتی (حزب دموکرات کردستان سوریه) چنین پنداشته می شد که این مجریان دیکتاتوری پرولتاریا بر مردم بدون پرولتاریای ما،  در وضعیت به اصطلاح توقف عملیات نظامی و ترور به سربرده و این وضعیت تا چند روز ادامه داشت. این سیاست هیچ گاه به معنای ترک مخاصمه و توقف واقعی عملیات های نظامی و جنایات این فرقه تلقی نمی شود چرا که در همین برهه ترور های ناجوانمردانه از جانب این گروه در مناطق مختلف کردنشین سوریه علیه کردهای سکولار ومخالف خود و بخصوص علیه کوردهای شریعت گرا به وقوع  پیوسته است که منجر به شهادت افراد متعددی از مسلمانان شریعت گرای کردستان گردیده است.

اما می توان گفت حجم این ترورها را تا حدود زیادی بر علیه احزاب سکولار مخالف خودش کاسته و اوج ترورهای خود را متوجه مسلمانان شریعت گرای کورد در داخل کوردستان سوریه نموده است، که علت آن نه تنها پیروی از سیاستهای سکولارسوسیالیستی مادرش پ.ک.ک و پیروی از توطئه ی سنجیده ی ترکیه و متحدینش جهت انهدام پ.ک.ک و ضعیف نمودن مسلمین شریعت گرا ی ضد سکولاریست است، تا جائی که نقشه بر آن است که کوردستان سوریه به گورستان پ.ک.ک و نوچه هایش  تبدیل گردد؛ بلکه خروج از مناطق کورد نشین و تسلیم آن به ترکیه و جنگیدن در راه اهداف آمریکا در مناطق عرب نشین دیرالزور و الرقه که حتی یک کورد هم در شعاع صدها کیلومتری انها زندگی نمی کند و ضعف قوای نظامی و لجستیک و فرسایشی شدن روند جنگ افروزی آنها طی چند ماه اخیر، و محکوم شدن از جانب تشکل های حقوق بشری کردی در داخل و مهمتر از آن ترس از دفاع مشروع و اقدامات تلافی جویانه ی احزاب مخالف و مختلف زمینه های نابودی این حزب مافیائی چپ را فراهم کرده است.

حزب تازه تاسیس صلاح مازوجی، انشعابی جدید در حزب سکولار کومله

حزب تازه تاسیس صلاح مازوجی، انشعابی جدید در حزب سکولار کومله  

به قلم: هیمن موکریانی

علاوه بر نام «مشرکین» یکی دیگر از نامهایی که برای سکولاریستها در قرآن آمده است «احزاب» است. یعنی سکولاریستها هرگز تبدیل به یک حزب نمی شوند و تفرق یکی از صفات اصلی آنهاست به همین دلیل است که الله تعالی به مسلمین امر می کند و می فرماید: وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۳۱﴾ و از سکولاریستها مباشيد (۳۱) مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿۳۲﴾ از كسانى كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هر حزبى بدانچه پيش آنهاست دلخوش شدند (روم/۳۱-۳۲)

پس تمام شعارهای سکولاریستها برای اتحاد و وحدت باد هواست و تنها زور و اسلحه می تواند اینها را با هم متحد کند. یعنی قانون جنگل. هر کسی که زورش بیشتر باشد می تواند دیگران را سرکوب کند و تابع خودش کند. شعور و خاصیت و خصلت احزاب سکولار همین است.

احزاب سکولار و مرتد کردستان که شعار اتحاد میان کوردها را می دهند زمانی که از کردستان ایران جارو شدند در اردوگاه شمال عراق به چندین حزب مختلف تقسیم شدند. یعنی حتی نتوانسته اند از اتحاد خودشان هم محافظت کنند. ابتدا احزاب کومله به چند حزب و حزب دمکرات هم به چند حزب تقسیم شدند و اخیراً ما بعد از درگیری در کنگره ی ۱۸ کومله ابراهیم علیزاده شاهد انشعاب در این شاخه از کومله هستیم و جناح صلاح مازوجی با صدور بیانیه ای برای خودش حزب جدیدی شد و بر سر مقر و اردوگاه با این شاخه از کومله درگیر هستند.

طرفداران صلاح مازوجی که در سالهای اخیر روز به روز در حال افزایش بودند و در محافل درون گروهی و خصوصی، هر شب در منزل یکی از پیشمرگان جلسات مهم و محرمانه تشکیل می دادند مخالف دوستی و اتحاد کومله با یکی از شاخه های حزب دمکرات است و دمکراتی ها را دشمنان قسم خورده کومله می داند و معتقد است در صورتیکه یک روزی این گروهکها در کردستان باشند، اولین گروهی که به آنها حمله خواهد کرد همین دمکراتی ها هستند و…

حزب تازه تاسیس صلاح مازوجی در بخشی از بیانیه ی خود آورده است: “اختلافات سیاسی و تشکیلاتی و بحرانی که از چند سال پیش بخش های مختلف تشکیلات حزب کمونیست ایران و کومله را عملا به دو قطب و جناح متمایز از هم تقسیم کرده بود، اکنون و با تصمیم و اقدام عملی رهبری جناح راست برای برگزاری کنگره جناحی کومله به آخرین مرحله خود رسیده است. کمیته مرکزی کنونی کومله با برگزاری کنگره جناحی و با ممانعت از شرکت همه اعضائی که به جناح چپ تشکیلات تعلق دارند در پروسه انتخابات این کنگره به بهانه واهی درست کردن تشکیلات موازی، عملا انشعاب و جدائی خود از حزب کمونیست ایران و از کومله به عنوان سازمان کردستان این حزب و از سنت های پیشرو و انقلابی تاکنونی این جریان را اعلام و عملی کرده است.”

سکولاریسم یعنی همین. یعنی تفرق، یعنی چند دستگی همیشگی، یعنی جنگ داخلی، یعنی توحش. سکولاریستها نیز یعنی مشتی انسان هواپرست و جاهلی که هوا و هوس فرمانده ی آنها شده است . یعنی مشتی جاهل شهوتران فاسد که با سوء استفاده از مشکلات اقتصادی یا قومی و نژادی می خواهند خود را بر مسلمین تحمیل کنند.

نگاه کنید در سرزمینهای اسلامی مسلمینی که به این سکولاریستها اعتماد کرده اند غیر از شکست و تحمل انواع ذلتها و نکبتها چه به دست آورده اند؟

لطفاً فریب این موجودات سکولار را نخورید.

دعوت به اجتهاد جمعی ضرورت زمان ما

دعوت به اجتهاد جمعی  ضرورت زمان ما    

دکتر احمد نعمتی هورامی

می توان «اجتهاد» را به دو نوع دیگر تقسیم کرد:

۱- اجتهاد فردی.

۲- اجتهاد جمعی.

در این موضوع شکی نیست که شریعت اسلامی به این دو گونه اجتهاد مجال و فرصت می دهد و بسیاری از بزرگان فقها و مجتهدین، امثال امام اوزاعی، شافعی و مالک رحمهم الله و نیز بسیاری دیگر از پیشوایان دین در عرصه ی اجتهاد فردی، فعال بوده اند و به لطف پروردگار ثمرات و دستاورد اجتهاد آنان مورد قبول عامه ی مردم قرار گرفته و در ممالک اسلامی گسترش یافته است.

اما در اوایل اسلام میان بزرگان فقها و اصحاب به ویژه خلفای راشدین روش «اجتهاد جمعی» رایج بود؛ آنان به هیچ وجه به تنهایی اقدام به اجتهاد فردی نمی نمودند و هر گاه موضوعی پیش می آمد که بیان حکم آن لازم می بود، در مجمعی از اهل علم و فقه مطرح می شد تا هر یک از آنها بر اساس قرآ ن و سنت، و آگاهی خود در مورد آن تحقیق و بررسی کند و پس از مشورت و مقایسه آراء، به نتیجه نهایی دست می یافتند.

امام «بخاری»،«دارمی» و «بیهقی» نقل می نمایند که: « هرگاه موضوعی به حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه محول می گردید، به کتاب خداوند مراجعه می نمود، چنانچه حکمش را در آن می یافت، آن را به اجرا می گذاشت؛ اگر در قرآن حکم آن را نمی یافت، به سنت رسول خدا (ص) مراجعه می فرمود و چنانچه حکمش را در سنت می یافت آن را به اجرا می نهاد.

اما چنانچه حکم موضوع را در قرآن و سنت نیز نمی یافت، بزرگان و عالمان را فرا می خواند و در مورد آن با ایشان مشورت می نمود و چنانچه به نتیجه ای دست می یافتند آن را عملی می کردند.»

امام باقلانی هم می گوید:

« عمر بن خطاب ــ رضی الله عنه ــ تنها پس از مطرح نمودن موضوعی در مجمعی از اصحاب و مشورت با آنان حکمش را به اجرا می نهاد. در عین اینکه ایشان از فضیلت و فقاهت و بصیرت سرشاری در استنباط احکام و طرق قیاس، برخور دار بوده اند.»

امام سرخسی نیز، در کتاب «المبسوط» می فرماید:

«گاهی خلفای راشدین به مدت یک ماه موضوعی را به بحث و بررسی می گذاشتند. امام عامر شعبی روایت می نماید که گاهی موضوعی به عمر بن خطاب محول می گردید و او قریب یک ماه در این خصوص تحقیق و بررسی می کرد و با اصحاب رسول خدا (ص) مشورت می نمود.»

مهمترین مسائلی که خلفای راشدین و دیگر اصحاب رسول خدا (ص) در مورد آن از طریق اجتهاد جمعی تصمیم گیری نمودند، عبارتند از:

۱-     جمع آوری قرآن.

۲-     مقابله با کسانی که از پرداخت زکات سر باز می زدند.

۳-     میراث مادر بزرگ.

۴-     عدم تقسیم زمینهای «سواد العراق».

و بسیاری از مسائل دیگر …

پس از آن می بینیم که امام ابوحنیفه رحمه الله هیئتی بزرگ از علما، فقها، محدثین، کارشناسان« جرح و تعدیل»، مفسرین، علمای لغت و علم کلام تشکیل داد و به تدوین مذهب حنفی پرداخت که به تبلور بهترین نوع اجتهاد جمعی در عصر تابعین و تابع تابعین انجامید.

اما این راهکار اجتهاد جمعی که امام ابوحنیفه وضع نمود پس از او ادامه نیافت؛ و چنانچه بر همان روال ادامه می یافت، دستاورد های بسیار مفیدی را برای مسلمانان به دنبال می داشت.

از طرف دیگر افتخار احیای این روش پسندیده در سالیان اخیر به سلاطین عثمانی بر می گردد که هیئتی از علما را در این خصوص گرد آوردند و بدون تردید، تدوین مجله «الاحکام العدلیه» توسط آن عالمان گام ارزشمندی بود در راستای احیای اجتهاد جمعی در عصر حاضر.

دلایل ضرورت اجتهادجمعی      

۱- میان مسلمانان عالمان و فقیهانی که نهاد علم، معرفت، اخلاق و تقوا باشند و فتوای آنان مورد قبول اکثریت مردم باشد ــ همچنان که در مورد برخی از علمای پیشین اینگونه بود ــ وجود ندارند.

۲ – مسلمانان در میان ۴۷ کشور به ظاهر مستقل و جدا از هم متفرق و پاره پاره شده اند و چنانچه«اجتهاد فردی» بر همان روال گذشته ادامه یابد، به جز تفرقه و تشتت بیشتر، نتیجه ای را در بر نخواهد داشت. در آن صورت اجتهاد پاکستانی ها با مصریان متفاوت خواهد بود. و نتیجه ای که علمای سعودی کسب خواهند کرد ممکن است با نتایج علمای الجزایر دو چیز متفاوت از هم باشند. و گاهی این اختلاف از دایره ی معقول و مورد پسند شریعت اسلامی فراتر خواهد رفت و زمینه را برای دشمنان اسلام فراهم خواهد نمود تا بیشتر از گذشته ها از اختلافات موجود در میان ما بهره برداری نمایند.

۳ – دخالت حکومت ها در تمامی شئون اجتماعی، موانع سنگینی را بر سر راه اجتهاد فردی و اظهار نظر آزادانه پیرامون مسائل و مشکلات موجود، ایجاد خواهد کرد. اما اتحاد و هماهنگی آراء و تبادل اندیشه میان علمای مسلمان که هر کدام در نقطه ای از ممالک اسلامی به سر می برند، جایگاه ویژه ای به آنان خواهد بخشید، که هیچ حاکم مستبد و فرمانروای خود کامه ای قدرت سلب آن را نخواهد داشت.

اما آنچه مایه ی دلگرمی و شاد کامی است، این است که امت اسلامی اینک گام نهادن در این مسیر معقول و مبارک را به شیوه ی بسیار مطلوبی آغاز نموده و به این حقیقت رسیده است که «اجتهاد جمعی» در مقایسه با «اجتهاد فردی» بسیار به احتیاط، و صواب، ایجاد وحدت و تفاهم نزدیکتر است؛ خصوصاً در دنیایی که در آن عالمان ژرف نگر و اهل صلاح و تقوا حکم کیمیا را دارند؛ دنیایی که علم و دانش آن را درنوردیده علوم و فنون به شاخه ها و شعبه های بسیاری تقسیم گردیده؛ و در واقع دنیا، دنیای تخصص است و نمی توان انسان هایی را یافت که از همه ی علوم و دانش ها آگاه باشند و در همه ی علوم شریعت متخصص و محقق و همچون علمای پیشین در اوج قله ی معرفت علوم شرعی قرار داشته باشند.

 از طرف دیگر بسیاری از آنانی که در جهان اسلام عنوان عالم را یدک می کشند، به دلیل ضعف در زمینه ی پرهیزکاری  و عدم خوف از پروردگار و قلت محبت رسول خدا (ص) نتوانسته اند اعتماد مردم مسلمان را جلب کنند و قلوبشان را به تسخیر خود در آورند.

الحمدلله آثار سیر امت اسلامی در این راه مبارک و مطلوب، نمایان گردیده و برای بحث و بررسی جایگاه فقه اسلامی در عرصه های مختلف، کنفرانس ها و اجتماعات بسیاری تشکیل گردیده و در بسیاری از کشورها دایرة المعارف های فقهی منتشر شده است و مجمع های متعدد فقهی بر پا و مجمع بین المللی فقهی ای گردیده است و گامهای بسیار دیگری در این زمینه بر داشته شده است.

این جنب و جوش هر چه باشد، بیانگر این حقیقت است که فقهای مسلمان دنیای معاصر دارند به اهمیت این موضوع و نقش آن در عرصه های زندگی امروزی پی می برند.

در اینجا لازم است از تلاش ها و تهیه برنامه های عملی برای دستیابی به این هدف بزرگ توسط دو نفر از پیشگامان بزرگوار استاد علامه مصطفی احمد الزرقا و علامه محمد حمید الله، یادی بنماییم و توفیق بیشترشان را از خداوند خواستار شویم. 

موضع ائمه ی مذاهب پنجگانه در برابر قرآن و سنت صحیح

موضع ائمه ی مذاهب پنجگانه در برابر قرآن و سنت صحیح

به قلم: ابوبکر الخراسانی

این روزها گاه دیده می شود که عده ای با استناد به سخنان شاذ عده ای از مولوی ها و شیوخ مورد پسند خودشان به راحتی آیات قرآن و حتی سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم را نیز نادیده می گیرند؛ بخصوص در مسائلی که به وحدت اسلامی و نزدیک کردن مسلمین به همدیگر و دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان و حکومت اسلامی و مسائلی اساسی از این دست ربط داشته باشد.

بر این اساس سعی کرده ام آراء ائمه ی مذاهب حنفی، جعفری، مالکی، شافعی و حنبلی را در این زمینه ارائه دهم.

امام ابوحنیفه رحمه الله چنین گفته اند:

  1.  إذا صح الحدیث فهو مذهبی = هرگاه حدیثی صحتش به ثبوت رسید آن مذهب من است.
  2. لا یحل لأحد أن یأخذ بقولنا ما لم یعلم من أین أخذناه = برای هیچ کس جائز نیست که گفته ما را بگیرد تا اینکه نداند که ما آن را از کجا گرفته ایم .
  3. ودر روایتی دیگر از ایشان آمده: حرام على من لم یعرف دلیلی أن یفتی بکلامی = حرام است بر کسی که دلیل مرا نداند به گفته من فتوا دهد .
  4. ۴-     ودر روایت دیگری اضافه تر آمده : فإننا بشر نقول القول الیوم ونرجع عنه غدا = همانا ما انسانیم امروز حرفی می زنیم و فردا از آن رجوع می کنیم وباز می گردیم
  5. ۵-     ودرروایتی دیگرازایشان نقل شده : ویحک یا یعقوب ( هو أبو یوسف ) لا تکتب کل ما تسمع منی فإنی قد أرى الرأی الیوم وأترکه غدا وأرى الرأی غدا وأترکه بعد غد = وای بر توای (ابویوسف) یعقوب هر آنچه از من می شنوئی آن را ننویس زیرا من امروز نظریه ای دارم که فردا آن را ترک می کنم و فردا نظری خواهم داشت که پس فردا آن را رها خواهم نمود.
  6. ۶-     و نیز فرمودند: إذا قلت قولا یخالف کتاب الله تعالى وخبر الرسول صلى الله علیه وسلم فاترکوا قولی = هرگاه من سخنی گفتم که با کتاب الله (قرآن) و احادیث رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم مخالف بود؛ سخن مرا ترک کنید.[۱]
ادامه خواندن موضع ائمه ی مذاهب پنجگانه در برابر قرآن و سنت صحیح

جنگ کنونی گروهکهای منتسب به اهل سنت در سوریه

جنگ کنونی گروهکهای منتسب به اهل سنت در سوریه

به قلم: منصور امارتی

امروزه در میان مومنین اهل جهاد ما کمبودی از لحاظ وجود مجاهدین شجاع و فداکار نداریم بلکه بزرگترین مشکل و بحران ما در عدم فهم صحیح منهج و مفاهیم اسلامی و انحراف در دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان و در عدم حرکت در مسیر وحدت اسلامی یا اتحاد اسلامی است که کار گروهی جدی و با برنامه و منضبط و پیوسته و خالی از اضطراب و بی­قراری و انقطاع اهل جهاد را به پیش می برد.   

هر کس که در میادین جهاد زندگی کرده و از جوانان امت اسلامی دوری نگزیده باشد و در عمل دعوی یا جهادی گروهی شرکت کرده یا با اهل دعوت و جهاد و جماعت­های آن اختلاط کرده باشد، می­داند که ما از نقص و کمبود افراد شجاع و یا صالح و یا افراد متقی و صاحب ورع، یا کسانی که استعداد قربانی دادن و فداکاری در راه خداوند را داشته باشند، رنج نمی­بریم چرا که در امت اسلام مردان بسیاری هستند که در عهد و پیمانشان با خداوند متعال صادقند و زندگیشان را برای نصرت دین خداوند تخصیص داده­اند و مرگ در راه خداوند از بزرگ­ترین آروزهای آنهاست.

اما فقط با سلاح دین و اخلاص و ورع و تقوی و عواطف و احساسات و حب جهاد و استشهاد و مرگ در راه نصرت دین و مانند اینها از معانی پاک و خصلت­های ستوده، دین خداوند پیروز نمی­شود و دشمن شکست نمی­خورد و فقط به مجرد اینها به اهدافمان نمی­رسیم و آرزوهایمان ـ در نصرت دین ـ را تحقق نمی­بخشیم.

زمانی که الله متعال می فرماید: فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ تُكَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَكَ‏(نساء /۸۴) در راه خدا بجنگ (حتي اگر هم تنها باشي و باك نداشته باش. چرا كه وعده نصرت و پيروزي به تو داده شده است). تو جز مسؤول (اعمال) خود نيستي.

پس به این نگاه نکن که چه کسانی وارد میدانهای جهاد می شوند یا نمی شوند تو تنها مسئول خودت هستی؛ اما آنچه که کامل­تر و اصلح­تر است و خداوند متعال آن را برای دین و اهل آن می­پسندد، آن است که قتال و جهاد در قالب یک صف باشد همانطور که خداوند تعالی آن را «صف» نامیده و فرموده است:إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفّاً كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ‏(صف/ ۴) خداوند كساني را دوست مي‌دارد كه در راه او متحد و يكپارچه در خط و صف واحدي مي‌رزمند، انگار ديوار سربي بزرگي هستند.‏

این صف واحد در میان اهل جهاد نیز تنها از عهده یک جماعت واحد با یک رهبر واحد و با یک فرمان و دستور واحد برمی آید نه از عهده گروهها و احزاب متفرقی که رهبران متعدد دارند و صفهای متعددی برای خود درست کرده اند و از فرمانهای متعددپیروی می کنند و الله چنین اهل تفرقی را دوست ندارد.

جماعت واحد است که برنامه­ی واضح و استراتژی مستحکم و هدفمند و خاص خود را دارد، که در برای رسیدن به آنچه از تمکـین و حکومت اسلامی که مسلمانان بدان نیازمنـدند حرکت می­کند و در این اهداف اولویات را رعایت کرده و متناسب با مکاید و نقشه­های دشمنان و سطح نظامی و کید و مکر آنان، عمل می­نماید، به نحوی که رهبران آن جماعت پیوسته بر آگاهیشان نسبت به شریعت و معرفتشان نسبت به واقع می­افزایند.

آیا شما چنین جماعت واحدی را در میان احزاب مختلف و متفرق منتسب به اهل سنت در ادلب و اطراف آن می بینید؟ یا گروهکهای متفرقی را در مهلکه ی ادلب می بینید که اکثراً اختیار خود را به تصمیمات کفار خارجی از کانال حکومت سکولار ترکیه داده اند و هیچ یک آن دیگری را قبول ندارد؟