جدیدترین سرنخ ها در مورد قتل قاسملو و شرافکندی رهبران حزب دمکرات کردستان ایران
ارائه دهنده : کوردو موکریانی
اخیراٌ در رسانه ها شایع شده که گروههای سکولار کردستان ایران در تلاشند که با ج. ا. ایران به توافق و سازشی دست یابند . البته سابقه ی این تلاشها به دهه های قبل برمی گردد که نتایج فاجعه باری نیز برای احزاب سکولار و فراری کردستان ایران در بر داشت که می توان به قتل رهبران سابق حزب دمکرات کردستان ایران توسط مخالفین سازش اشاره نمود .
لازم به ذکر است که یک مامور سابق اطلاعاتی ج ا. ایران به بیان روایتی تازه از قتل قاسملو و شرفکندی دو رهبر حزب اردوگاه نشین و حقوق بگیر اقلیم کردستان عراق تحت نام حزب دمکرات کردستان ایران پرداخته و گفته است : قتل این دو نفر از سوی مخالفان سازش با جمهوری اسلامی ایران انجام شد.
به گزارش هفته نامه صدا در یکی از شماره های خود در گفتگوي تفصيلي با اکبر خوش کوشک از نيروهاي سابق وزارت اطلاعات ج ا. ایران به مسائل مختلف کشور از جمله چگونگي کشته شدن دو رهبر گروه هاي کردي مخالف ج ا. ایران پرداخته است.
وي در اين گفتگو و در پاسخ به سوالي در خصوص داستان مذاکره ج ا. ایران با قاسملو عنوان کرد: ” اتحاديه ميهني کردستان عراق و مسعود بارزاني با ايران بر ضد صدام همکاري مي کردند و همزمان گروه هاي کردي ايراني هم با صدام همکاري داشتند. آقاي قاسملو از طريق اتحاديه ميهني کردستان عراق تقاضا کرده بود که با مقامات جمهوري اسلامي ملاقات کند. يک بار هم ملاقات کرده بود و بار دوم در وين ملاقات کرد. سردار جعفري که الان رئيس دفتر لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي است و يک فرد ديگر هم از ايران رفتند که با قاسملو ملاقات کنند و قاسملو را متقاعد کنند که به ايران برگردد و از اقدامات مسلحانه دست بردارد. قاسملو هم پذيرفته بود. قرار بود جلسه اي برگزار شود. نمايندگان ايران رفتند تا با قاسملو ملاقات کنند که در اين ملاقات آقاي قاسملو و معاونش بودند و رابط اين ملاقات هم در جلسه بود.
اين مامور سابق اطلاعاتي ج ا. ایران ادامه داد: در مورد قاسملو هم جريان مخالف آشتي قاسملو با ايران، در جلسه مذاکره ايشان را به قتل رساند. به سوي همه حاضران شليک کردند و همه را کشتند. در درجه اول هم به دنبال اين بودند که قاسملو کشته شود.
من از شما يک سوال دارم که ما با کشته شدن قاسملو چه مقدار نفع مي برديم که با زنده بودن او چه مقدا متنفع مي شديم؟ بعد از قتل قاسملو ترور در کردستان زياد شد. گفتند جمهوري اسلامي قاسملو را کشته و انتقام گيري کردند. ما دنبال اين بوديم که جلوي خونريزي در کردستان گرفته شود. آنها قتل قاسملو را بهانه کردند و نا امني و خونريزي را تشديد کردند.
قاسملو را مخالفان سازش کشتند. هرکسي مي تواند در اين موقعيت باشد. مي تواند کار سیا باشد. مي تواند کار اسرائيلي ها باشد. مي تواند کار هم حزبي هايش باشد. مي تواند کار کشورهاي ديگر هم باشد. به هر حال کار کساني بود که از اين سازش زيان مي ديدند. بعد کشته شدن قاسملو آقاي شرفکندي رهبر گروهشان شد. اينها در يک جا جمع شدند و صحبت کردند نتيجه گرفتند که دوباره مذاکره با جمهوري اسلامي را ادامه بدهند. آنها در بحث هاي دروني شان متوجه شدند که قتل قاسملو کار جمهوري اسلامي نيست بلکه کار مخالفان جمهوري اسلامي و مخالفان سازش است. اينها براي جلسه اي در ميکونوس جمع شده بودند که مجددا همه آنها به قتل رسيدند. چه کسي آنها را لود داد؟ پنج نفر آدمي که جزء کادر اصلي بودند و براي تشکيل جلسه همه مسائل امنيتي و حفاظتي را رعايت مي کنند، جلسه تشکيل داده بودند. پنج نفر از اعضاي کادر مرکزي دمکرات کردستان تشکيل جلسه داده بودند براي اينکه تصميم بگيرند دوباره با جمهوري اسلامي ملاقات کنند و اينکه در مذاکره با جمهوري اسلامي چه بگويند، دوباره کشته مي شوند. اين کار چه کساني است؟
وي در ادامه اين گفتگو عنوان کرد: آمدند جنجال ميکونوس را راه انداختند و چيزي هم براي اثبات ادعايشان در اين خصوص که ايران در آن ماجرا نقش داشته، ندارند. حتي يک ايراني هم در آن طرف دستگير نشد. هيچ کس را نتوانستند در اين رابطه دستگير کنند. خوب پس چطور شد؟ يعني جمهوري اسلامي اين قدر قوي است؟
مخالفان سازش با جمهوري اسلامي ايران اقدام را مرتکب شدند. ما چقدر بعد از ماجراي قتل قاسملو و شرفکندي شهيد داديم. اصلا با محاسبه هزينه و فايده مي ارزيد که ما اين قدر شهيد بدهيم و کردستان نا امن شود؟ ما مي خواستيم در کردستان شهيد ندهيم و اوضاع آرام تر شود.
در جلسه مذاکره با قاسملو نماينده ما آقاي جعفري سردار سپاه بود که به گردنش تير خورد. ما سردار خودمان را مي زديم؟ متاسفانه در داخل هم بعضي ها بدشان نمي آيد که وانمود کنند وزارت اطلاعات اين اقدام را انجام داده تا بگويند که بله ما اينيم، ما خيلي قدرتمند هستيم و مي توانيم در خارج از کشورهاي کارهاي پيچيده و بزرگ انجام دهيم. در حالي که واقعيت قتل قاسملو و شرفکندي همين چيزي است که من گفتم. “
البته باید پرسید که این مخالفان سازش چه کسانی هستند که حاضراند جهت نگهداری و پرورش این احزاب متحمل آنهمه هزینه ، سرمایه گذاری و ریسک گردند ؟ چون ما می دانیم که اقلیم کردستان عراق با مشکلات عدیده ی اقتصادی و مالی دست و پنجه نرم می کند ، به نحوی که قادر به پرداخت حقوق کارمندان خود نیز نمی باشد و همین امر باعث نارضایتی عمومی در میان مردم گشته است ؛ اما با این وجود ما هرگز ندیده و نشنیده ایم که حقوق و امکانات این احزاب اردوگاه نشین ایرانی به تاخیر افتاده باشد !! چه کسانی چوپان این رمه های پرورشی می باشند و هدف از پرواربندی این رمه ها چیست ؟ آیا اینها نیز همچون حزب کارگران اوجالان pkk ابزار دست قدرتهای خارجی و منطقه ای جهت نابودی ملت خود خواهند گشت ؟
اینها و دهها پرسش دیگر سوالاتی هستند که پاسخ به آنها می تواند به شناخت ما از علت بقا و وجود این احزاب سکولار کمک فراوانی برساند .