
مطرح نمودن اسلام سیاسی و غیر سیاسی جنگ روانی سکولاریستها بر علیه مسلمین
ارائه دهنده: ابوعمر کندزی
قضیۀ اسلام سیاسی موضوعی است که کفار سکولار و استعمارگر امروزه آن را در میان مسلمانان و سراسر دنیا مطرح کرده و گاه گاهی در یک گوشه ای که لازم ببینند آن را برجسته می کنند و سروصداهائی را در مورد آن بالا می کنند؛ مانند: قضیۀ اخوان مصر، امارت طالبان در افغانستان وغیره. به این ترتیب، این استعمارگران تلاش دارند تا امت اسلامی مریض را از دوای اصلی که توان دفع مریضی ها را به خوبی دارد، محروم نمایند و آن حکومت اسلامی بر منهج نبوت است.
استعمارگران سکولار می دانند که اگر این حکومت روزی در یک گوشه ای از جهان قدعلم کند، بسیار به سرعت و به گونه ای غیر قابل کنترول منتشر گردیده و در مدت کوتاهی سراسر جهان اسلام را فرا خواهد گرفت، زیرا حکومت اسلامی واقعی اسلام را به گونه ای تطبیق خواهد کرد که از جانب الله متعال نازل گردیده و نه طوری که ما می خواهیم، حکومت اسلامی واقعی حکومتی است که حاکم آن از جنس خود مسلمانان خواهد بود و اسلام را یا از طریق شورای موحد اسلامی و یا از طریق یکی از مذاهب اسلامی با رعایت حقوق سایر مذاهب اجرا خواهد کرد. خلافت واقعی خلافتی است که حاکم آن نخستین کسی است که گرسنه شده و آخرین کسی است که غذا می خورد، و خلافت واقعی آن است که سرمایه های دولت را براساس قانون شریعت اسلامی بر مردم توزیع خواهد کرد .
این اندایشه ای است که به سرعت در دل ها راه پیدا می کند و افکار مسلمانان را قناعت می دهد. استعمارگران سکولار کافر می دانند که نباید به آن فرصت عرض اندام داد و با هر وسیله ممکن باید از ظهور و شهرت آن جلوگیری نمود.
در حال حاضر سرعت انتشار اندیشه خلافت در میان مسلمانان افزایش یافته، کفار با مطرح کردن اسلام سیاسی تلاش می کنند این اندیشه را در میان مسلمانان جهان تخریب کرده و بد جلوه دهند. البته باید دانست که این خود نشانه ای قوت گرفتن این مفکوره و ناتوانی کفار در برابر آن می باشد، زیرا بدنام سازی یک مفکوره، آخرین وسیله ای است که کفار آن را به کار می گیرند و قبل از آن تمام توان سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و غیره شان را به کار می برند و وقتی در تمام این موارد ناکام ماندند دست به بدنام سازی می زنند.
باور ما اینست که پیروزی برین معادلات مادی و حساب های بشری تنها و تنها مربوط به قوت و توانی است که از طرف الله سبحانه وتعالی صادر می گردد، در غیر این صورت براساس معادلات و محاسبات انسانی ما هیچ گونه امکانات پیروزی را در برابر امکانات کفار نداریم. درین خصوص الله سبحانه وتعالی چنین می فرماید:
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ [قصص: ۵]
ما می خواستيم كه به ضعيفان و ناتوانان تفضّل نمائيم و ايشان را پيشوايان و وارثان(حكومت و قدرت) سازيم.
با توجه به این، چگونه ممکن است که انسان های ضعیف بالای انسان های قوی پیروز گردند در صورتی که از پشتیبانی الله سبحانه وتعالی بر خوردار نباشند؟