معيارهاى اسلام معتدل در نظرگاه آمریکا (نگاهی به گزارش سال ۲۰۰۷م. مؤسسه‌ی پژوهشی «راند»)

معيارهاى اسلام معتدل در نظرگاه آمریکا (نگاهی به گزارش سال ۲۰۰۷م. مؤسسه‌ی پژوهشی «راند»)

نویسنده: باسم خفاجی

ترجمه: ابو زینب، محمد «بهرامی»

چکیده

مؤسسه‌ی آمریکایی «راند» (RAND Corporation) به تازگی گزارشی را زیر نام «ایجاد گروه‌های اسلامی معتدل» منتشر نموده‌است. این گزارش، راه‌کار و برنامه‌ای عملی برای ایالات متحده‌ی آمریکا، پیشنهاد می‌کند و از آمریکا می‌خواهد از تجربه‌ها و درس‌های جنگ سرد (که از مواجهه و مقابله با گسترش اندیشه‌ی کمونیزم و اتحاد جماهیر شوری سابق، به دست آورده‌ است)، برای مقابله و مبارزه با اسلام‌گرایان معاصر استفاده کند. گزارش مورد بحث، به اداره‌ی آمریکا توصیه می‌کند برای مقابله با افکار و اندیشه‌های  گروه‌هایی اسلام‌گرا‌ (یی که گزارش  از آن‌ها به «جریان‌های افراطی» تعبیر می‌کند)، گروه‌ها و جماعت‌هایی سکولار و لیبرال و روشن‌فکر را سازمان‌دهی و تقویه و همکاری کند. این گزارش، اعتدال و میانه‌روی را (نه از دیدگاه اسلام که) از نگرگاه غرب و آمریکا تعریف می‌کند و برای آن ویژگی‌ها و شاخصه‌های ویژه‌ای بر می‌شمرد. در ادامه برای تشخیص درست گروه‌های معدل و میانه‌روی که قرار است به نیابت از آمریکا، جنگ فکری را با اسلام‌گرایان، به پیش‌ ببرند، ۱۱ معیار و ویژگی‌ بر می‌شمرد.

مقاله‌ی پیشِ رو، نگاهی گذرا به گزارش و پژوهش نام برده، انداخته‌است و کوشیده‌است معیارهای آمریکا برای اسلام و مسلمان معتدل را روشن نماید و از چگونگی ایجاد و سازمان‌دهی گروه‌های معتدل (به مفهوم آمریکایی آن) توسط آمریکا، پرده بر گیرد.

مقدمه

مراکز پژوهشیِ آمریکایی‌ای که به خاورمیانه عنایت و اهتمام می‌ورزند، راه‌کارها و برنامه‌های گونه‌گونی را برای اداره‌ی آمریکا به هدف توجیه و سازمان‌دهی جنگ فکری آن با جهان اسلام، پیشنهاد نموده‌اند. در این میان، نقش مؤسسه‌ی راند، بزرگ‌ترین مؤسسه‌ی پژوهشی در جهان، به عنوان یکی از مؤسسه‌هایی که پژوهش‌ها و گزارش‌های آن نقش کلیدی در تصمیم‌گیری‌های سیاسی آمریکا (به ویژه در خاور میانه) دارد، از همه پر رنگ تر است. مؤسسه‌ی راند در این اواخر  و مشخصا در پایان ماه مارچ سال ۲۰۰۷م. (ربیع الاول ۱۴۲۸ هـ.) گزارشی را تحت عنوان «ایجاد گروه‌های اسلامی معتدل» (Muslim Moderate Building Networks) منتشر نموده‌است. این گزارش مکمل و متمم زنجیره‌ای از گرارش‌های فکری و مهم‌ مؤسسه‌ی راند است که به هدف چوکات‌بندی فکری و سازمان‌دهی جنگ فکری آمریکا با جهان اسلام، پس از ۱۱ سپتامبر، به دست نشر سپرده‌ شده ‌است.

این گزارش، با پیشنهاد طرح و برنامه‌ای عملی از ایالات متحده‌ی آمریکا، می‌خواهد از تجربه‌ها و درس‌های جنگ سرد (که از مواجهه و مقابله با گسترش اندیشه‌ی کمونیزم و اتحاد جماهیر شوری سابق، به دست آورده‌است)، برای مقابله و مبارزه با اسلام‌گرایان معاصر استفاده کند. گزارش مورد بحث، به اداره‌ی آمریکا توصیه می‌کند برای مقابله با افکار و اندیشه‌های  گروه‌هایی اسلام‌گرا‌ (یی که گزارش  از آن‌ها به «جریان‌های افراطی» تعبیر می‌کند)، گروه‌ها و جماعت‌هایی سکولار و لیبرال و روشن‌فکر را سازمان‌دهی و تقویه و همکاری کند. این گزارش، اعتدال و میانه‌روی را (نه از دیدگاه اسلام که) از نگرگاه غرب و آمریکا تعریف می‌کند و برای آن ویژگی‌ها و شاخصه‌های ویژه‌ای بر شمرده‌است.

پیش از آن که به محتوای این گزارش و اصل بحث، بپردازیم، نگاهی گذرا به گزارش‌های پیشین این مؤسسه، خواهیم انداخت.

گزارش‌ها و پژوهش‌های پیشین

مؤسسه‌ی راند، از هشت سال بدین سو، به پدیده‌ای که از آن به خطر و تهدید اسلامی، تعبیر می‌کنند، عنایت ورزیده ‌است و تا کنون گزارش‌های بسیاری در این باب منتشر نموده ‌است. در این جا فقط به مهم‌ترین و تأثیرگذارترین گزارش های راند، نگاهی گذرا خواهیم انداخت. این مؤسسه، در سال ۱۹۹۹م. (یعنی دو سال پیش از ۱۱ سپتامبر) گزارشی زیر عنوان «مقابله با تروریزم جدید» به کوشش یک دسته از کارشناسان آمریکایی، در ۱۵۳ صفحه، به نشر رساند. می‌توان گفت این گزارش خلاصه‌ی افکار و اندیشه‌های آگاهان آمریکایی در زمینه‌ی «تروریزم» را، به نمایش گذاشته ‌است. این نوشته، در پی پاسخ بدین پرسش که آیا «تروریزم جدید» تهدید راهبردی به ایالات متحده‌ی آمریکا به حساب می‌آید یا خیر، تهیه شده‌است و پژوهش‌گران در پاسخ بدین پرسش توضیح داده‌اند که بلی، تروریزم به ویژه تروریزم خاورمیانه، منافع ایالات متحده‌ی آمریکا و رژیم صهیونیزم، را به مخاطره می‌اندازد و مصالح آن‌ها را تهدید می‌کند.

مؤسسه‌ی راند، پس از رخداد ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۴م. گزارشی را تحت عنوان «جهان اسلام پس از ۱۱/۹» در بیش‌تر از ۵۰۰ صفحه، منتشر نموده‌ است. این پژوهش (چنان چه یکی از کارشناسان علوم سیاسی، می‌گوید)، در محور نخست، نقشه‌ای کامل از روی‌کردهای ایدئولوژیک، در مناطق مختلف سرزمین‌های اسلامی، به دست داده است و توضیح داده‌ است که تفاوت دیدگاه‌های مسلمانان در امور دینی منحصر نمی‌ماند و ابعاد سیاسی و اجتماعی، ( مانند حکومت، قانون، حقوق بشر، حقوق زن، تعلیم) را نیز در بر می‌گیرد. این پژوهش‌گر نیز بیان نموده ‌است که گزارش مورد نظر، میان «اسلام معتدل» و «سکولاریزم» مساوات غیر حقیقی و ساختگی، قایل می‌شود و جهان اسلام را، بدون در نظر گرفتن واقعیت‌های عینی، به «سلفی» و «رادیکال» و «معتدل» تقسیم‌بندی می‌نماید. بخش دوم گزارش مورد بحث، به اختلاف‌های درونی مسلمانان پرداخته‌است و در این میان اختلاف دو دسته‌ی «سنی- شیعی» و «عربی و غیر عربی» را پر رنگ‌تر جلوه داده ‌است و در نتیجه، بیان نموده‌است که ایالات متحده، باید شیعه‌های عراق را برای مقابله با موج شیعیان ایران، تقویت و پشتیبانی کند.

مؤسسه‌ی راند، در ماه فوریه‌ی سال ۲۰۰۵م. گزارشی زیر نام «اسلام دموکراتیک مدنی» منتشر نموده‌است؛ یکی از پژوهش‌گران این گزارش، می‌نویسد:

«برای آن که به اهداف و خواسته‌های مورد نظر، نایل شویم، چاره‌ای از شناخت ماهیت و حقیقت اسلام در منطقه نداریم. این اسلام است که تمام تلاش‌های ما برای تغییر وضعیت کنونی را به ناکامی‌ مواجه می‌سازد. تنها راهِ حل، در تقسیم مسلمانان به چهار گروه «بنیادگرایان»، «سنت‌گرایان»،  «نوگرایان» و «سکولاریست ها» نهفته ‌است. این گزارش، تنها برخورد و تعامل مناسب و شایسته در برابر «بنیاد‌گرایان» را این گونه‌ به بسط می‌گیرد: «باید با «بنیادگرایان» جنگید و آنان را از بیخ و بن برکند و نابود شان نمود؛ بنیادگرایان با دموکراسی و منافع غرب، سازگاری ندارند و اندیشه‌های جهادی و تفسیری ظاهرگرایانه از قرآن دارند و از این روی، مرگ برای شان عروسی و افتخار است؛ این مردم، می‌خواهند خلافت اسلامی را احیا و اقامه کنند. از بنیادگرایان باید بر حذر بود؛ چه، اینان، برای تحقق اهداف شان، از به کارگیری ابزارهای نوین و دانش جدید، ابایی ندارند. اینان قدرت بیان و استدلال و منطق دارند و می‌توانند کسانی را به خود جلب و جذب کنند. بهترین نمونه‌های عینی و واقعیِ بنیادگرایان، سلفی‌های سنی، تنظیم القاعده و دوست‌داران و علاقه‌مندان این گروه و «وهابی‌ها» می‌توانند باشند».

این گزارش، پیشنهاد می‌کند در برابر «سنت‌گرایان» چنین تعامل شود: «به هیچ صورت، نباید بستر و زمینه‌ی اتحاد و یک‌پارچگی سنت‌گرایان با بنیادگرایان، فراهم شود؛ باید سنت‌گرایان را برای زیر سوال بردن برداشت‌ها و تفسیرهای بنیادگرایان، به سلاح علم و فرهنگ و همکاری‌های مالی، مسلح نمود و توازن قوا میان این دو گروه را برای گرم نگهداشتن این نزاع و کشمکش، حفظ کرد. همین‌ طور باید گروه‌های صوفی و شیعه نیز تشویق و همکاری شوند. ابن خلدون می‌گوید: اگر شیعه نمی‌بود، تصوفی نیز وجود نمی‌داشت. برای مقابله با حنبلی‌ها (که آبشخور اندیشه‌های وهابی‌ها و گروه القاعده و دیگر گروه‌ها است) باید فتواهای حنفی‌ها را پخش و نشر نمود. به صورت ویژه، سنت‌گرایانی که دید و نظر باز دارند، باید تقویت و همکاری شوند. هم‌چنان گزارش «اسلام دموکراتیک مدنی» تاکید نموده‌است که «باید سنت‌گرایان برای مقابله و مبارزه با بنیادگرایان تقویت شوند و طوری به مسلمانان و دین‌داران و جوانان و زنان مسلمان در غرب وانمود شود که بنیادگرایان، برداشت و قرائت وارونه و نادرستی از اسلام دارند و با گروه‌ها و جمعیت‌های تروریستی مرتبط اند. هم‌چنان پیامدهای مخرب و خطرناک تندروی و افراط‌گرایی بنیادگرایان، برای همگان آشکار گردد. این مردم، به عنوان انسان‌های ضعیف و ناتوان در امر رهبری و اداره‌ی امور و عقب‌مانده، معرفی شوند و میان شان تفرقه و جدایی افکنده شود. روزنامه‌نگاران به گردآوردن معلومات در باره‌ی جزئیات زندگی بنیادگرایان تشویق شوند و از این طریق، با وسایل دست‌داشته، ترور شخصیتی شوند و فساد و دو رویی و بی‌ادبی و بی‌ایمانی آنان، آفتابی گردد. ناگفته نماند که نباید، کم‌ترین ارج و ارزشی به کارکردهای بنیادگرایان گذاشته شود و مبادا کسی آنان را به عنوان قهرمان و شجاع معرفی کند. این مردم باید به بزدلی و حماقت و تروریستی و دهشت‌افکنی و آدم‌کشی، شهره‌ی آفاق شوند، تا مبادا کسی به آنان مهربانی کند و بدانان دل بسوزاند و گرایش نشان دهد».

گزارش ۲۰۰۷م. مؤسسه‌ی راند

مؤسسه‌ی راند، به تازگی و مشخصا در اواخر ماه مارچ سال ۲۰۰۷م. (ربیع الاول ۱۴۲۸‌هـ.) گزارشی زیر نام «ایجاد گروه‌های اسلامی معتدل» (Building Networks Muslim Moderate) منتشر نموده ‌است. این گزارش متمم و مکمل یک سلسله گزارش‌هایی‌است که این مرکز فکری و تأثیرگذار، پس از ۱۱ سپتامبر، به هدف سازمان‌دهی جنگ فکری غرب با جهان اسلام، منتشر می‌کند. نکته‌ای نو و قابل توجهی که در این گزارش دیده می‌شود این است که این پژوهش، به گونه‌ای روشن و شفاف به ایالات متحده‌ی آمرکا پیشنهاد نموده ‌است از تجربه‌های جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوری و اندیشه‌ی کمونیزم برای مقابله و مواجهه با اسلام و مسلمانان امروزی و معاصر بهره ببرد. این گزارش نیز از آمریکا خواسته‌است گروه‌ها و جماعت‌های سکولار و لیبرال و نوگرا و روشن‌فکر را برای مقابله با گروه‌های اسلامی (که گزارش آنان را «جریان‌های افراطی» می‌خواند) ایجاد و تقویت و پشتیبانی کند.

این گزارش و پژوهش به کوشش چند تن از کارکنان کارآگاه آمریکایی مؤسسه‌ی راند تهیه شده ‌است. یکی از مشهورترین پژوهش‌گران این گزارش، «انجل راباسا» است؛ او شخصیتی محقق و آکادمیک و علمی‌است؛ انجل راباسا، پیش از این، در مقام‌ها و منصب‌های عالی و بلندی چون وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا کار کرده ‌است. سند و گواهی‌نامه‌ی دکترای خود را از دانشگاه هارفارد به دست‌ آورده‌است و افزون بر انگلیسی به چهار زبان فرانسوی، ایتالیایی، یونانی و اسپانیایی، مهارت دارد؛ این شخص، نوشته‌ها و پژوهش‌های فراوان پیرامون جهان اسلام داشته‌ است.

گزارش مورد بحث، ۲۱۷ صفحه است و ۹ فصل دارد. این گزارش در تلاش است، ماهیت جنگ فکری را تغییر دهد؛ جنگ فکری پیش از این میان اسلام و غرب جریان داشت؛ این گزارش می‌کوشد جنگ را به اردوگاه اسلام بکشاند و افزون بر تلاش‌های غربیان برای مقابله با اسلام‌گرایان، مسلمان‌نمایانی را نیز برای پیش‌برد جنگ فکری بسیج نماید. این گزارش تاکید می‌کند که جنگ کنونی، افزون بر جنگ نظامی و امنیتی، جنگ فکری نیز می‌باشد. گزارش مورد بحث، بیان می‌دارد که تنها با جنگ امنیتی و نظامی، نمی‌توان تروریزم را به شکست مواجه ساخت و از این روی، برای نابودی اندیشه‌ی اسلام (که گزارش از آن به افکار افراطی و تندروانه تعبیر می‌کند) چاره‌ای از جنگ فکری نیست. در ادامه توضیح می‌دهد که برای رسیدن بدین هدف، باید از تجربه‌های جنگ سرد نیز بهره برد.

این گزارش، میان جنگ فکری غرب با اندیشه‌ی کمونیزم و جهان اسلام، مقایسه می‌کند و برای روشن شدن این مطلب، یک فصل، بدان اختصاص می‌دهد.

این گزارش به اهمیت باز پس گیری تفسیر اسلام از جریان‌های اسلامی و بازنگری و تصحیح این تفسیر‌ها تاکید دارد و بیان می‌دارد که باید تفسیری از اسلام به دست داده شود تا با واقعیت‌های جهان نوین هم‌آوا و هم‌نوا باشد و با قوانین بین الملل، دموکراسی، حقوق بشر و حقوق زن، سازگاری داشته باشد.

این گزارش از اعتدال و میانه‌رویِ اسلامی، تعریفی ارایه نموده ‌است و بیان داشته که باید بر بنیاد این تعریف، میانه‌روهای حقیقی و مدعیان میانه‌روی از هم تفکیک شوند.گزارش تاکید نموده‌است که با این تعریف از اعتدال و میانه‌روی، نقش ارزنده‌ای در سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های سیاسی آمریکا بازی نموده‌ است و از آمریکا خواسته‌است، گروه‌های معتدل و میانه‌رو (به معنای آمریکایی) را همکاری و پشتیبانی نماید.

گزارش، به ایالات متحده‌ی آمریکا پیشنهاد می‌کند گروه‌های سکولار و لیبرال و روشن‌فکر و گروه‌های دیگری را که زیر مجموعه‌ی جریان‌های معتدل، قرار می‌گیرند، ایجاد و تقویت کند و از این گروه‌ها برای مقابله با جریان‌های اسلامی‌ای که ادعای میانه‌روی دارد و به زیست مسالمت‌آمیز و گفتگو دعوت می‌کنند، استفاده شود. گزارش تاکید می‌کند که هیچ‌گاه نباید آمریکا گروه‌ها و جریان‌های اسلامی را تقویت و همکاری کند. هرچند این گزارش، قضایای مهم فراوانی برای بررسی و پژوهش دارد، ولی در این نوشته، به معیارهای آمریکا برای اعتدال و میانه‌روی، پرداخته خواهد و مسلمان معتدل را از نظرگاه آمریکا، به معرفی گرفته می‌شود.

تعریف آمریکا از اعتدال و میانه‌روی

این گزارش اشاره می‌کند که نقطه‌ی آغاز ایجاد گروه‌های اسلامی معتدل، در شناخت هویت و ماهیت مسلمانان و با شندگان جامعه‌ی اسلامی، نهفته ‌است و بیان می‌دارد که عبور از این گردنه، با مراجعه و استفاده از گزارش‌ها و پژوهش‌های پیشین این مؤسسه در این زمینه، ساده و آسان خواهد شد. گزارش و پژوهش‌ مورد بحث، برای تعریف و شناخت گرو‌ه‌های اسلامی معتدل، معیارها و ویژگی‌های زیر را بر شمرده‌ است:

    پذیرفتن دموکراسی غربی؛ یکی از ویژگی‌های مهم مسلمان معتدل، پذیرفتن ارزش‌های دموکراسی غربی است. برخی از مسلمانان، دموکراسی غربی را با همه ساز و کارهای آن می‌پذیرند؛ ولی برخی دیگر، تا جایی با دموکراسی کنار می‌آیند که با اصول و مبانی اسلامی،  در تناقض و تضاد نباشد؛ این مردم با دموکراسی‌ای که با دولت و حکومت اسلامی، مغایر باشد، سر سازگاری ندارند.

    پذیرفتن قوانین بشری و غیر الهی؛ در این جا گزارش بیان می‌دارد که یکی از تفاوت‌های اساسی میان مسلمانان معتدل و مسلمانان افراطی، موضوع تطبیق شریعت اسلامی‌ است. گزارش توضیح می‌دهد که تفسیرهای سنتی از شریعت اسلامی، با اصول و مبانی دموکراسی، سازگاری ندارد و به حقوق بشر، ارج و ارزش نمی‌نهد؛ با این استدلال که نویسنده‌ای سودانی به نام «عبدالله بن نعیم» در مقاله‌ای نوشته است، زنان و مردان، مسلمانان و نامسلمانان، در شریعت اسلامی، دارای حقوق مساوی نیستند.

    احترام به حقوق زنان و اقلیت‌های دینی؛ گزارش اشاره می‌کند که مسلمانان معتدل، نسبت به دیگر مسلمانان، به حقوق زن و اقلیت‌های مختلف دینی، اهمیت بیش‌تر می‌هند و بدین باورند که به دلیل تفاوت بستر و محیط زمان پیامبر (صلی الله علیه وسلم) با زمان کنونی، باید به آن قرائت‌ها و تفسیرهایی از قرآن که به زن و مرد و کافر و مسلمان، حقوق مساوی و یک‌سان نمی‌دهد، بازنگری شود.

    کنار گذاشتن جنگ و خشونت نامشروع؛ در این جا، گزارش تاکید می‌کند که مسلمانان معتدل نیز مانند بیش‌تر ادیان به «جنگ مقدس» باور دارند؛ ولی باید موارد و جای‌گاه به کار گیری از جنگ و خشونت و حالت‌های مشروع و نامشروع آن، مورد مداقه و بررسی قرار گیرد.

امتحان مسلمانان معتدل

گزارش مورد بحث، در فصل پنجم، دسته‌ای از پرسش‌هایی را برای شناخت دقیق اعتدل و میانه‌روی طرح می‌کند و بیان می‌دارد که پاسخ بدین پرسش‌ها، فرد و گروه‌ معتدل را از غیر معتدل، مشخص خواهد نمود. گزارش هشدار می‌دهد که چه بسا، گروه‌هایی ادعای اعتدال و میانه‌روی کنند، ولی در حقیقت معتدل نباشند؛ چه آنان از اعتدال تفسیر و تصویر ویژه‌ا‌ی دارند. برای بازشناسی میانه‌روان حقیقی از میانه‌روهای مدعی، پاسخ این پرسش‌ها راه‌گشا و تعیین کننده خواهد بود و ایالات متحده، می‌تواند به حقیقت ادعای افراد و گروه‌های اسلامی‌ای که ادعای اعتدال و میانه‌روی دارند پی ببرد و فریب آنان را نخورد.

این گزارش برای امتحان مسلمانان معتدل واقعی از مسلمانان معتدل غیر واقعی، ۱۱ پرسش طرح نموده است و در زیر بدان‌ها پرداخته خواهد شد:

    آیا این فرد یا جماعت، جنگ و جهاد را می‌پذیرد و آیا تا کنون بدان اقدام نموده است یا خیر؟ در صورتی که جنگ و خشونت را فعلا نمی‌پذیرد باید دیده شود که آیا در گذشته آن را پذیرفته و بدان اقدام نموده است یا خیر؟

    آیا دموکراسی را می‌پذیرد یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت باشد، باید روشن شود که آیا دموکراسی را به معنا و مفهوم گسترده‌ی آن می‌پذیرد یا خیر؟

    آیا اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر را تایید می‌کند یا خیر؟

    آیا به ماده یا موادی از اعلامیه‌ی جهان حقوق بشر (مانند آزادی دینی) ملاحظه‌ای دارد یا خیر؟

    آیا باور دارد که تغییر و تبدیل دین، از حقوق فردی انسان‌هاست یا خیر؟

    آیا دولت را به اجرا و تطبیق قوانین جنایی شریعت اسلامی ملزم می‌داند یا خیر؟

    آیا دولت را به اجرای حقوق مدنی شریعت اسلامی، ملزم می‌داند یا خیر؟ موقف او در برابر کسانی که قوانین اسلامی را نمی‌پذیرند و نظام‌های مردمی و دموکراسی و سکولاریزم را ترجیح می‌دهند چیست؟

    آیا حقوقی را که به مسلمانان می‌دهد به اقلیت‌های دینی دیگر نیز می‌دهد یا خیر؟

    آیا می‌پذیرد که فردی غیر مسلمان از اقلیت‌های دینی، (در کشوری که اغلب باشندگان آن مسلمان باشند) در پست‌ها و مناصب سیاسی بالا تقرر یابد یا خیر؟

    آیا در کشورهایی که اغلب ساکنان آن مسلمان استند، به اقلیت‌های دینی، حق ساخت و ساز عبادت‌گاه‌های ویژه‌ی خود شان را می‌دهد یا خیر؟

    آیا نظام‌های تقنینی‌ای را که بر اصول و مبانی غیر دینی بنا یافته باشد، می‌پذیرد یا خیر؟

هرکس این پرسش‌ها و معیارها را بخواند، بی درنگ در می‌یابد که چنین تعریفی از اعتدال (به مفهوم آمریکایی آن)، به اسلام پیوندی ندارد و هدف آن دور نمودن مسملانان از اسلام می‌باشد و چنین اعتدالی، فقط منافع آمریکا را تامین و تضمین می‌کند. نهادینه شدن چنین تعریفی از اعتدال و میانه‌روی (که با مبانی اعتدال و وسطیت و رحمت اسلامی هیچ پیوندی ندارد) در میان جامعه‌ی اسلامی، معنا و پیامدی جز پذیرفتن یک دسته از مسلمات غربی، نمی‌تواند داشته باشد. انتظار می‌رود در آینده این معیارها به عنوان قوانین بین المللی بر همه اعضای سازمان ملل، تحمیل شود و تخلف از آن‌ها، بی احترامی به حقوق جهانی انسان و قوانین بین المللی، تلقی شود. پیش از این نیز به نام حقوق بشر و قوانین بین المللی، به هم‌جنس‌گرایان و کسانی که با اخلاق و ارزش‌های انسانی، می‌ستیزند، آزادی داده شد.

نکته‌ای قابل توجه این که این گزارش از دعوت‌گران جدید (یا به تعبیر گزارش دعوت‌گران جوان) می‌خواهد با مراجعه به میراث و متون اسلامی، این معیارها را وجهه‌ی شرعی و اسلامی ببخشند.

این گزارش پیشنهاد می‌کند که دعوت به اعتدال و میانه‌روی، نه از فراز منابر، بلکه از طریق برنامه‌های تلویزیونی توسط افراد برجسته و سرشناس، انجام شود.

این گزارش تاکید می‌کند که باید از جریان سنت‌گرایی و صوفی، برای مقابله با مسلمانان سلفی، استفاده شود. گزارش مورد بحث، سنت‌گرایی را این گونه تعریف نموده است: «سنت‌گرایی، جریان و جنبشی‌است که پیروان آن (بر خلاف وهابی‌ها) در گورستان‌ها نماز می‌گزارند و به مذهب‌گرایی و عدم اجتهاد دعوت می‌کنند و گرایش‌های صوفیانه دارند». گزارش تاکید می‌کند که به نفع غرب است، زمینه‌ی تفاهم و اتحاد جریان صوفی و سنتی را برای مقابله با جریان اسلام‌گرایی، فراهم کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *