په پکتیکا او خوست کې له زلزله ځپلو سره د عالیقدر امیرالمومنین د خواخوږۍ پيغام

په پکتیکا او خوست کې له زلزله ځپلو سره د عالیقدر امیرالمومنین د خواخوږۍ پيغام

په ډيره خواشینۍ سره مو خبر تر لاسه کړ چې تیره شپه د پکتیکا ولایت د ګیان، نکې، برمل، زیړوک او د خوست ولایت سپیرې ولسوالیو په مربوطاتو کې شدیده زلزله شوې چې تر دې دمه د راپورونو له مخې سلګونه کورونه نړیدلي او په تأسف سره چې تر۳۰۰ تنه هیوادوال شهیدان او له ۵۰۰ زیات ټپيان شوي.

دا احتمال هم شته چې د مرګ ژوبلې کچه لا لوړه شي.

د افغانستان اسلامي امارت د دغې لوی پيښې له امله  د ټولو قربانیانو له کورنیو او خپلوانو سره ژوره خواشینی څرګندوي، غمځپلو کورنیو او متعلقینوته يې له الله تعالی څخه د زغم او صبرهیله کوي، شهیدانو ته جنت الفردوس او ټپيانوته عاجله شفا غواړي.

د اسلامي امارت د حوادثو ضد وزارت، ورسره ټولو اړونده مسئولینو، والي صاحبانو او عامو افغانانوته لارښونه کیږي چې له خپلو ټولو امکاناتو سره هرڅه ژر د پيښې ځای ته ځانونه ورسوي، د شهیدانو په را ایستلو، د ټپيانو په انتقال او معالجې او د بې سرپنا شوو سره د عاجلو مرستو لپاره لازم اقدامات وکړي.

ورسره له نړیوالې ټولنې، خیریه بنسټونو او ټولو بشر پالو نهادونو څخه هم غواړو چې له افغانانو سره په دغه ستر مصیبت کې لاس وکړي او له غم ځپلو سره هرڅومره چې ممکنه وي خپلې مرستې ونه سپموي.

له الله تعالی څخه غواړو چې نور زموږ بیچاره ولس له امتحانونو او مصیبتونو څخه وساتي. آمین یا رب العلمین

عالیقدر امیرالمؤمنین شیخ الحدیث مولوي هبة الله اخندزاده حفظه الله

۲۲/۱۱/۱۴۴۳هـ ق

۱/۴/۱۴۰۱هـ ش ــ ۲۰۲۲/۶/۲۲م

چه کسی ادامه دهنده ی راه ملا محمد عمر در افغانستان است؟

چه کسی ادامه دهنده ی راه ملا محمد عمر در افغانستان است؟

به قلم: فضل احمد هراتی

با آنکه آمریکا با قتل عام دیپلماتهای ایران در مزارشریف و انداختن آن به گردن طالبان، و با بمب گذاری در نزدیک مزنل ملا عمر و کشته شدن زن و فرزند و برارد ملا عمر در این زمینه و ارائه ی مدارکی جعلی مبنی بر دست داشتن ایران در این انفجار سعی کرد بین مسلمین شیعه و سنی اختلاف افکنی کند و مسلمین را به مسلمین مشغول کند اما هرگز نتوانست؟ چرا؟ چون هم در ایران یک رهبر فقیه و مجتهد حاکم بود و هم در افغانستان یک مُلا و طلبه ی علوم شرعی حاکمیت را در دست گرفته بود و قصد داشت بر اساس معیارهای اسلامی و فقهی حرکت کند.

مُلا محمد عمر در تاریخ ۱۲/۵/۲۰۰۷ نامه ای برای مردم مجاهد عراقی و افغانی نشر داد که در آن آمده بود: “

  1. وهكذا إني أرجو من الأخوة العراقيين بأن يتركوا الاختلافات باسم أهل التشيع ، وأهل السنة إلى الوراء، وأن يقاوموا متحدين ضد العدو المحتل، لأن النصر غير ممكن دون الإتحاد

من امیدوارم که برادران عراقی اختلافات به اسم شیعه و سنی را ترک کرده و دور بریزند و با هم متحدا بر ضد دشمن اشغالگر دست به مقاومت بزنند، چون پیروزی بدون اتحاد غیر ممکن است.

  • جزء كبير من السياسة الأمريكية هو تصنيف المسلمين في العراق باسم أهل التشيع و أهل السنة، وفي أفغانستان باسم البشتون، والتاجيك، والهزاره، والإزبك؛ حتى تقلل من شدة، وقوة الإنتفاضات الشعبية والمقاومة المسلحة مقابلها.

بخش بزرگی از سیاست آمریکا ضعیف کردن مسلمین در عراق با نام شیعه و سنی است، و در افغانستان با نام پشتون و تاجیک و هزاره و ازبک؛ تا اینکه از میزان و شدت نیروی انقلابات مردمی و مقاومت مسلحانه در برابر خودش کم کند. “

این سیاست بنیانگذار امارت اسلامی افغانستان در مورد اتحاد میان مسلمین شیعه و سنی و تمرکز بر دشمن اصلی یعنی آمریکاست.

با این معیار باید نگاه کنیم در افغانستان چه کسی ادامه دهنده ی راه اوست؟

آنهایی که مصلحت و مفسده را می پرستند

آنهایی که مصلحت و مفسده را می پرستند

سید قطب رحمه الله می گوید:

” كلّ من جَبُنَ عن قول كلمة الحقّ، تحجّج بالمصلحة والمفسدة حتى أصبحت المصلحة والمفسدة طاغوتاً يُعبدُ من دونِ الله.

همه ی کسانی که از بیان کلمه حق می ترسند دلیل آن را مصلحت و مفسده ذکر می کنند چنانکه رفته رفته مصلحت و مفسده به طاغوتی تبدیل می گردد که به جای الله عبادت می شود.

زیاده گوئی های ابومحمد مقدسی در مورد امارت اسلامی افغانستان

زیاده گوئی های ابومحمد مقدسی در مورد امارت اسلامی افغانستان

به قلم: ابوخالد کردستانی

همه ی ما با چشم سر دیدیم که مفتی های نجدی ساکن در دارالکفرهای انگلیس و کانادا و اردن و کویت و غیره مثل هانی السباعی و ابوقتاده فلسطینی و طارق عبدالحلیم و ابومحمد مقدسی و… چه بر سر مردم مسلمان عراق و سوریه آوردند.

اینها که در دارالحربها به عنوان  بخشی از سربازان جنگ روانی دشمنان عمل می کنند، هر کدام به سبک خودشان در ضربه زدن به مسلمین و دارالاسلام وارد میدان می شوند.

یکی از اینها ابومحمد مقدسی یا همان عصام البرقاوی است که در زمان دکتر عبدالله عزام چند روزی را در یکی از اردوگاههای مجاهدین در پیشاور مانده بود و بعد از ناکام ماندن ماموریتش فورا آنجا را ترک کرد اما شبهات آنها در آن زمان بر بسیاری از جوانان سلفی خلیج فارس و سایر دول تاثیر داشت شبهاتی مثل:

  • مردم افغانستان مشرك و قبر پرست و…هستند
  • و جنگ افغانستان جنگي اسلامي نيست ،
  • و بسياري از رهبران جنگ افغانستان از نظر عقيده سالم نبوده و اهل توحید نیستند

و با چندين شبه و بهانه ي ديگر که الان هم با شعار «دفاع از توحید» آنهم به سبک نجدیت ادامه دارد در آن زمان مسلمین را از دادن كمكهاي مادي به ملت مسلمان و مجاهد افغانستان هم منصرف مي كردند و عاملي شدند جهت سرد نمودن بسياري از مردم از پشتيباني كردن و ياري رساندن به جهاد افغانستان در سالهاي پایانی آن با سکولاریستهای شوروی و در سالهای جهاد با سکولاریستهای لیبرال آمریکائی و ناتو.

دكتر عبدالله عزام رحمه الله از كار اينها بسيار گله داشت (به تفسير “في ضلال سورة التوبة” نگاه كن) و دكتر رحمه الله نمي دانست كه اين فرقه ي گمراه دختر سازمان اطلاعات آمریکا و ناتو از کانال حکومتهای اردن و انگلیس و کانادا و آل سعود و سایر طاغوتها هستند . و اين فرقه ي گمراه نجدی از فرزندان وزير اطلاعات و امنیت آمریکا و ناتو است كه به دنيا امده و توليد شده اند .

این روزها نیز عصام البرقاوی یا همان «ابومحمد مقدسی» به سبک خودش از دارالکفر اردن وارد دشمنی با دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان شده است، یک دفاعیه ای از امارت اسلامی نشر می دهد و بعد در مطلبی دیگر زهرش را می ریزد.

زمانی که ذبیح الله مجاهد گفت: «حقوق تمام اقلیت های مذهبی در افغانستان محفوظ است»، ابومحمد مقدسی در پاسخ می گوید: “از در پیش گرفتن راه مرسی، کسیکه سعی کرد تمام مردم چه کافر چه مؤمنشان را راضی نگه دارد، تا زمانیکه سیسی به او نزدیک شد و او را به بلندترین مقام ها رساند و در آخر آنچه شد که شد، پرهیز کنید!”

یعنی واقعا این شخص نجدی از این مساله جاهل است که دسته هایی از کفار طبق قراردادها و پیمانهایی می توانند در دارالاسلام زندگی مسالمت آمیزی با مسلمین داشته باشند و اهل ذمه شوند و از حقوق خاص اهل ذمه برخوردار شوند؟ چرا می داند چون بارها در کتابهایش به آن اشاره کرده است اما در اینجا هدفش چیز دیگریست.

این شخص نجدی در حالی مورس حاکم موقت مصر را با امارت اسلامی افغانستان مقایسه یم کند که مورسی حاکم یک کشور سکولار و دموکراسی خواه بود و بر اساس قوانین سکولاریستی و دموکراسی خواهانه عمل کرد اما امارت اسلامی چه؟ امارت اسلامی بر اساس قوانین شریعت الله عمل می کند .

نجدیت یعنی همین. یعنی تفرق، یعنی شعله ور کردن جنگ داخلی و در نهایت ضربه زدن به اهل دعوت و جهاد.

چه زمان ما بر کفار پیروز شدیم و چه زمان شکست خوردیم؟

چه زمان ما بر کفار پیروز شدیم و چه زمان شکست خوردیم؟

ارائه: عبدالباسط خُنجی

پیروز شدیم…

روزگاری که شعارمان لااله الا الله بود. روزی که سربازانمان پیشانی خود را قبل از نبرد، برای سجده بسوی خداوند خاک آلود می کردند. روزی که ارتش ما در زمین تکبیر می گفت تا به دنبال آنان، ملائکه در آسمان تکبیر گفته و از الله اکبر آنان کوه ها به لرزه آیند و قلب دشمنان از جا کنده شده و پیروزی و ظفر به دست آید…

چنانکه اقبال می گوید:

ماییم آنان که اگر در آن حال که جنگ، زمین را جامی سرخ می نوشاند، به نماز فراخوانده شوند

صورت ها را بسوی حجاز گردانده و در گوش روح الامین تکبیر می گوییم تا او نیز تکبیر گوید

پیروز شدیم، آن روز که خالد بن ولید به پیکارگاه یرموک آمده بود و در حالی که ارتش روم چونان دریایی ناآرام در برابرش قرار داشت، یکی از ترسوها به او گفت: “امروز ای خالد به کوه سلما و آجا فرار خواهیم کرد” خالد چشمان خود را به آسمان دوخت و انگشت سبابه اش را بلند کرد و گفت: “نه به خداوند سوگند که نه به سلما و نه به آجا بلکه پناه ما بسوی الله است!” و آنگاه فتح مبین نصیب آنان شد.

پیروز شدیم، آنگاه که “قتیبة بن مسلم” (۱) کابل را در محاصره گرفت یکی از عباد انگشتش را بلند کرد و گفت “یا حی یا قیوم” “(ای زنده ی استوار) قتیبه به او گفت: “به الله سوگند که این انگشت تو نزد من از صدهزار جوان ورزیده و صدهزار شمشیر برنده قوی تر است”

و پیروز شدیم، آنگاه که صلاح الدین در حطین صبر کرد تا خطبا در روز جمعه به بالای منبر بروند تا در لحظه ی اجابت دعا قرار گیرد…

و آنگاه که سلطان “قطز” (۲) در عین جالوت فریاد “وا اسلاماه” سر داد.

پیروز شدیم آنگاه که “نورالدین محمود” (۳) در هنگام فتح عکا به سجده افتاد و از خداوند خواست که در راه او شهید شده و او را در شکم درندگان و پرندگان محشور کند…

پیروز شدیم، روزی که عبدالعزیز بن عبدالرحمن به یکی از کارگزارانش گفت: “اگر خداوند با تو باشد از که می ترسی؟ و اگر با تو نباشد به که امید خواهی داشت؟”

ادامه خواندن چه زمان ما بر کفار پیروز شدیم و چه زمان شکست خوردیم؟

ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن (۶)

ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن (۶)

به قلم: ابوابرهیم هورامی

 انواع نسخ در دیدگاه معتقدین به ناسخ و منسوخ :

  1. نسخ قرآن با خود قرآن ، که  این دسته ازعلما بر جایز بودن آن اتفاق نظر دارند.
  2. ۲-     نسخ قرآن با سنّت رسول الله صلی الله علیه وسلم که بر دو قسم است:

–  نسخ قرآن با روایت آحاد به پیامبر که  همگی نظر به عدم جواز آن داده اند.

–  نسخ قرآن با سنّت متواتر

الف) امام ابوحنیفه، امام مالک و در قولی امام احمد (رحمة الله علیهم) این نوع نسخ را جایز دانسته اند و به این فرموده ی الله تعالی استدلال می فرمایند: { كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمْ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالأَقْرَبِينَ} [البقرة: ۱۸۰] که با حدیث متواتر حضرت صلی الله علیه وسلّم نسخ شده است ” ألا لا وصية لوارث ”  که این دانشمندان دلایل دیگری نیز ارایه می کنند و معتقدند که (به غیر از خود قرآن) تنها سنت می تواند آن را نسخ کند و ناسخ دیگری برای قرآن وجود ندارد.[۱]

زرکشی از ابن‌عطیه نقل می‌کند که گفت: صاحب‌نظران امت بر جوازاند. [۲]شیخ عک از اصولیان و قرآن‌پژوهان معاصر اهل سنت نیز معتقد است، نسخ قرآن به سنت مستند به وحی است؛ زیرا قرآن کریم می‌فرماید: «قُلْ ما یکونُ لی أ‌َنْ أ‌ُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِی إ‌ِنْ أ‌َتَّبعُ إ‌ِلاَّ ما یوحی إ‌ِلَی»، (یونس / ۱۵) بنابراین پیامبر(ص)  با اجتهاد خود آیات را نسخ نمی‌کند بلکه آنچه با وحی، خواه متلو مانند قرآن، یا غیرمتلو مثل سنت به وی اعلام شده را اعلان می‌کند و ما موظفیم براساس آیه «ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» (حشر / ۷) پیامبر(ص)  را تصدیق کنیم.[۳]

ب) امام شافعی و در قولی  امام احمد این نوع نسخ را جایز نمی دانند و به این آیه استدلال می نمایند: {مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا}(هیچ آیه ای از قرآن را نسخ یا از یادت نمی بریم مگر اینکه، بهتر یا مانند آن را بیاوریم(نازل کنیم) ) [البقرة: ۱۰۶] و می گویند: سنت نه بهتر از قرآن و نه مثل آن است؛ ازاین‌رو، تنها قرآن می‌تواند قرآن را نسخ کند. [۴]ابواسحاق شیرازی (م ۴۷۶ ق) از دانشمندان شافعی‌مذهب نیز، به این موضوع تصریح کرده است.[۵] ابن‌تیمیه نیزمی‌گوید: «شیوه سلف با عدم نسخ قرآن به سنت  سازگار است».[۶]

در دیدگاه شیعیان امامی جعفری نیز، شیخ مفید براساس آیه «ما نَنْسَخْ مِنْ آیةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها» بر این باور است که قرآن به وسیله قرآن نسخ می‌شود اما با سنت نسخ نمی‌شود، و سنت تنها می‌تواند سنت را نسخ کند؛ زیرا هیچ چیز مماثل قرآن نخواهد بود. [۷]

ادامه خواندن ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن (۶)

Америка ва инглиз ва исроил замонавий терорист давлатлардир

صدَقَكَ وَهُوَ كَذُوبٌ:

Америка ва инглиз ва исроил замонавий терорист давлатлардир

Англиянинг эхтиром партиясини рахбари ва шу давлатни мажлисини намояндаси Жорж Галовини айтишича: агар тероризм сўзини маъноси  сиёсий мақсадларга эришиш учун бегунох одамларни ўлдириш маъносини билдирадиган бўлса, мени сизларга бир саволим бор: ироқни фалужаси ва афғонистонда ва фаластиндаги одамларни қирғин қилаётган америка ва англия ва исроилни замонавий терорист давлати деса бўладими ё унга бошқа ном қўйиш керакми?

Мен ۱۱ сентябр воқеасидан сўнг англияни парламентида қуйидаги сўзларни айтган пайтимда: тероризмни асли сабабчиси зўравонлик ва босқинчи давлатларнинг талон- тарож қилиши ва диктатор давлатларни химоя қилишидир. Кейинроқ ўтказилган бетарафона билдирилган назарлар натижасида шу нарса маълум  бўлдики, ۸۵ % одамлар мени фикримни тўғри деб санашган, аммо жуда кўп намояндалар ва ахборот воситалари томонидан менга қарши хамла қилинди.

Мен шуни очиқ айтмоқчиманки: ироқ ва афғонистондаги босқинчи кучларни қаршисида кўтарилиб чиққан кишилар, фақатгина маданият ва моддий сармояни ва араб, мусулмон одамларни шарафини химоя қилибгина қолмасдан, балки америка ва англия давлатларининг зўравонлиги, жанг бошлашини қаршисида туриб бутун жахонни тинчлиги ва хавфсизлигини тарафдори бўлишяпти.

Америка ва англия рахбарлари мусулмонларни қонга чанқоқ, бемор одамлар, деб номлашади, мени уларга айтмоқчи бўлган сўзим қуйидагича: барча қонуний ва инсоний меъёрларга қарама- қарши равишда ўзингизни моддий манфаъатларингизни таъминлаш учун катта миқёсдаги одамларни  қирғин қилаётган  сизлар ва сизларга ўхшаган босқинчиларни терорист деса бўлади. Сизлар жанг жиноятчилари сифатида мухокама қилинишингиз керак.

Мени эътиқодим бўйича, агар америка  ва англия ва исроил давлатларини зўравонлиги,талон- тарож қилишлари бўлмаганда  бин Лодин ва тероризм хам вужудга келмаган бўларди. Мени шу нарсага ишончим комилки, хеч қайси мусулмон босқинчи давлатларни зўравонлиги ва сиёсатларини химоя қилиб чиқишга хозир эмас.  

Мана бу босқинчи давлатларнинг ахборот воситалари ва минтақалардаги буржуазия давлатлари, хамда америка ва англияни қўлида абзор холидаги партияларнинг  ахборот воситалари олиб бораётган  таблиғотларга қарама- қарши равишда, босқинчи кучларни рўбарўсидаги қаршилик кўрсатувчилар олдинги собиқ режимни қайтаришга харакат қилибгина қолмасдан, балки ўзларини дини ва сармояларини хам химоя қилишади ва мени ишончим комилки улар албатта ғалаба қозонишади.

Галови англияни бош вазири ва американи президентини сиёсатлари бутун жахондаги вайронгарчиликларни сабабчиси деб билади. Уни қўшимча қилиб айтишича:  лондон ва вашингтонни сиёсатлари оқибатида юзага келган бугунги кундаги жахон бўйича содир бўлаётган адолатсизликларга нисбатан мусулмонларни кўпи ўзларини қаттиқ муносабатларини изхор қилишяпти…… мана бу золим сиёсатлар сабабли мусулмонлар ғарбдан нафратланиб қолишган. Мана бу терористик амалиётларни тўхтатишни ва тероризмни илдизи билан қўпориб ташлашни бирдан- бир йўли, жахонга хоким  бўлиб турган қудратлар ўзларини ўрта шарқдаги махрум минтақаларга қарши олиб бораётган  золим сиёсатларидан воз кечишидадир.

Шу билан бирга Галови афсус билан айтаётган нарсаларидан бири, бир қанча исломий давлатларнинг американи истак- хохишларига бош эгишидир. У мана бу давлатларга  хитоб қилиб айтадики: сизлар келтириб чиқараётган тафарруқ ва фитна тўқишлар оқибатида ўзингизни эътиборингизни қўлдан бой берасизлар.

صدَقَكَ وَهُوَ كَذُوبٌ:اَمِیرِکه و اَینگلِیز و اِسرائِل زَمانَه وِی تِیرارِیست دَولَتلردِیر

   صدَقَكَ وَهُوَ كَذُوبٌ:اَمِیرِکه و اَینگلِیز و اِسرائِل زَمانَه وِی تِیرارِیست دَولَتلردِیر

اَنگلِیه نی اِیحتِرام پَرتِیَه سِینِی رَهبَری و شُو دَولَتنِی مَجلِیسِینِی نَمایَندَه سِی جارج گلاوینی اَیتِیشِیچَه: اَگر تِیرارِیزم سُوزِینِی مَعناسِی سِیاسِی مَقصَدلَرگه اِیرِیشِیش اوُچُون بِیگوُناه آدَملَرنِی اوُلدِیرِیش مَعناسِینی بِیلدِیرَدِیگن بُولسَه، مِینِی سِیزلَرگه بِیر سَوالِیم بار: عِراقنِی فَلوُجَه سِی و اَفغانستانده و فَلَستِیندَگی آدَملَرنِی قیرغِین قِیلَیاتگن اَمیریکه اَنگلِیه و اِسرائِلنی زَمانه وِی تِیراریست دَولتی دِیسَه بُولَدِیمِی یا اوُنگه باشقه نام قوییش کِیرَکمی؟

مین ۱۱ سِینتَبر واقِیعَه سِیدَن سُونگ اَنگلِیه نی پَرلَمِینتِیده قوُیِیدَگِی سُوزلَرنِی اَیتگن پَیتِیمده: تِیرارِیزمنِی اَصلِی سَبَبچِیسِی زُورَوانلِیک و باسقِینچِی دَولَتلَرنینگ تَلان- تَراج قِیلِیشِی و دِیکتَتار دَولَتلَرنی حِمایه قِیلِیشِیدیر. کِییِینراق اوُتکَزِیلگن بِیطَرَفانه بِیلدِیرِیلگن نَظَرلر نَتیچه سِیده شُو نَرسَه مَعلوُم بُولَدِیکی، ۸۵ % آدَملر مِینی فِکرِیمنی توُغرِی دِیب سَنَشگن، اَمّا جُوده کوُپ نَمایَنده لَر و اَخبارات واسیطه لَری تامانیدن مِینگه قَرشِی حَمله قِیلِیندی.

ادامه خواندن صدَقَكَ وَهُوَ كَذُوبٌ:اَمِیرِکه و اَینگلِیز و اِسرائِل زَمانَه وِی تِیرارِیست دَولَتلردِیر

روایتی از فعالیتهای ماموستا کریکار در پاکستان

روایتی از فعالیتهای ماموستا کریکار در پاکستان

به قلم: محمد صدیق دهواری

در تداوم برنامه ها وفعالیت های دعوی جماعت اخوان المسلمين، گروهی دیگر از دانشجویان جهت تحصیل به‌جامعه الدراسات اسلامی در کراچی پاکستان فرستاده شدند.

یکی از اساتید برجسته دانشگاه جامعه الدراسات، شیخ کریکار بودند که در آنجا به استاد فاتح مشهور بودند.

ایشان ارتباط خوب و تنگاتنگی با طلاب ودانشجویان ایرانی داشتند و به لحاظ فکری و تشکیلاتی و فهم دعوی بر روی آنان تمرکز می‌کردند و از شخصیت‌های قدیمی اخوان المسلمین عراق بودندکه می‌توان از آقایان ابوالقاسم دهواری و ابراهیم باران زهی از اعضای جماعت اخوان المسلمین  سراوان نام برد که بدان جا اعزام شدند.

گرچه گروهی دیگر از خراسان و مناطق ایرانشهر و ایرندگان نیز در این مرکز دانشگاهی تحصیل می‌کردند که در آغاز امر ارتباط تشکیلاتی با اخوان از طریق شیخ فاتح داشتند، ولی بعدها این ارتباط به علت ضعف مدیریت جماعت پس از دستگیری‌های دهه هفتاد شمسی در ایران این ارتباط تشکیلاتی با این دانشجویان که اینک فارغ التحصیل شده وبه کشور بازگشته بودند، قطع گردید.

استاد کریکار علاوه بر تدریس در جامعه الدراسات، امامت جمعه مسجد رومی کراچی را بر عهده داشتند. روزهای جمعه اعضای کنسولگری و سفرای کشورهای اسلامی، دانشجویان و بازرگانان عرب از کشورهای مختلف به این مسجد آمده و از سخنان خطیب مسجد (استاد کریکار) بهره می‌بردند.

 در حاشیه مراسم نماز جمعه؛ نشریات اخوان و به ویژه هفته‌نامه هفتگی المجتمع که به‌نوعی ارگان نشریاتی اخوان  المسلمین بود واز کویت منتشر می شد، به فروش می‌رسید.

شیخ کریکار پس حمله شیمیایی به حلبچه از اخوان جدا و بعد از حمله امریکا به عراق گروه جهادی  انصار الاسلام را در کردستان عراق تشکیل داد وحرکت جهادی را آغاز کرد که اینک در یکی از کشورهای اروپایی در بازداشت است.

علت جدایی نیز نگرشش نسبت به جهاد و مفهوم آن بود و از شیخ اسامه بن‌لادن به‌عنوان یکی  از چهار ابرمرد بزرگ تاریخ اسلام در کنار شخصیت‌های همچون محمد فاتح و سید قطب و صلاح‌الدین یاد می‌کند.

ماموستا کریکار در آغاز امر برای عزیمت به پاکستان به سراوان می‌آیند و به نزد یکی از علمای این شهرستان که دارای حوزه علمیه‌ای بوده می‌رود و از ایشان درخواست می‌کند وی را به همراه خانواده‌اش به آن‌سوی مرز بفرستد که مولوی همکاری نمی‌کند و دوباره به مرز پیشین شهرستان سرباز می‌رود و ازآنجا به تربت بلوچستان پاکستان که حین سوار شدن بر هواپیما در فرودگاه تربت به مقصد کراچی از سوی پلیس پاکستان به همراه همسرش بازداشت و نزدیک به صد روز در بازداشت قرار می‌گیرد.

 پس‌از آن با خبر شدن مولوی عبدالحق بلوچ، امیر جماعت اسلامی بلوچستان پاکستان مقدمات آزادی و پناهندگی ایشان فراهم می‌گردد.

…………….

پاورقی ناشر: این زندگی ماموستا کریکار در کشور پاکستان بود قبل از انکه به دارالکفرهای سکولار اروپائی پناهنده شود و آنهمه محدودیت و زندان شدن و تحقیر را تحمل کند.

به نظر شما زندگی در یکی از سرزمینهای مسلمین که طاغوتی نیز بر آن حاکم است از زندگی در بهترین دارالکفرهای سکولار برای مسلمین بهتر نیست؟

Дорул исломни рахбари қаршисида бўйин товлайдиган мўъминларга нисбатан ислом ва мусулмонларни муносабати

Дорул исломни рахбари қаршисида бўйин товлайдиган мўъминларга нисбатан ислом ва мусулмонларни муносабати

Пайғамбаримизни ёронларидан уч киши табук ғазотида қатнашмасдан орқада қолиб кетишган эди. Мана бу уч кишини хар бирини ,  минглаб мўъминлардан ташкил топган лашкарни орасида ўзини ўрни бор эди; аммо уларнинг ва бошқа мўъминларнинг  қилган муомаласи, рафтори ана ўша кундан бошлаб кейинги даврларда хам исломий харакатни йўлига ўзини таъсирини кўрсата олди. Албатта уларни қилган рафтори, доим сўзлари ва рафториларини кўрмаганликка олинадиган мунофиқлар ( секулярзодалар)ни рафторини умуман аксини кўрсатган.  

ادامه خواندن Дорул исломни рахбари қаршисида бўйин товлайдиган мўъминларга нисбатан ислом ва мусулмонларни муносабати