چرا گروه نجدی دوله ( داعش) نمی تواند در کردستان عراق جای پایی برای خود باز کند؟
ارائه: معتصم
این روزها هر از چند گاهی ما شاهد اخباری هستیم که بیان می کنند چند سگمرگه سکولار کورد توسط جماعت نجدی دوله ( داعش) به قتل رسیده اند و جماعت نجدی دوله نیز چند روز قبل کلیپی تصویری را نشان داد که در آن بر کوردهای موجود در این جماعت تمرکز شده بود.
به دنبال این اتفاقات سوالی که ذهن عده ای از اهل دعوت و جهاد را به خود مشغول کرده بود این است که با وجود آنهمه مفاسد اداری و اخلاقی و مزدوری احزاب سکولار کورد و به دنبال آنهمه سازگاری و همکاری و تنازلات احزاب به ظاهر اسلامگرای کوردستان عراق با کفار اشغالگر و احزاب سکولار و مرتد محلی آیا جماعت دوله ( داعش) می تواند به عنوان یک آلترناتیو مطرح شود؟
می دانیم که هم اکنون در سراسر جهان کار جهادی و یا فعالیتهای اسلامگرایان در طیفهای مختلف از شش جهت پشتیبانی می شود: دارالاسلام ایران، سازمان القاعده، جماعت دوله ( داعش)، عربستان سعودی، جماعت اخوان المسلمین بین الملل، و یک جهت بی طرف ومستقل.
درنتیجه گیری تاریخی از گذشته ی فعالیت سیاسی و دید و فکر، راه وعکس العمل اسلامگرایان کردستان عراق، چهار خط مشی بارز و نمایان است (البته بجز سلفی های درباری وابسته به عربستان سعودی و ملاهای درباری اوقاف و طریقت های صوفی گرا؛ کهاینها کار و دید و فکر سیاسی ندارند و اگرهم داشته باشند تک رو و انفرادی است.)
۱- خط مشی اخوانی: که شامل ” یکگرتوو” یا اتحاد اسلامی و دسته ای از جماعت ” کومهل” به رهبری “آرام قادر” بود. که ” یکگرتوو” یا اتحاد اسلامی در تلاش بود که نظر این گروه را بهطرف خودشان جلب کند، بخصوص که همگی آنها در کار سیاسی با آمریکای اشغالگر و حزبهای سکولار و مرتد کورد اتفاق نظر داشته و دارند.
۲- خط مشی ایرانی: این خط مشی مربوط به استاد شیخ محمد برزنجی وعلی باپیر در حزب ” کومه ل ” است، اینها در معادلات اسلامیان کردستان عراق، از خط مشی دارالاسلام ایران تبعیت می کنند و در پیروی از سیاستهای دارالاسلام ایران هم سابقه ای قدیمی دارند.
۳- خط مشی حرکت نجدی جهادی (مستقل و درون خاک کردستان): که عبارت بود از: انصارالاسلام. واین خود در دو شاخه ی انصار الاسلام (گروهاصلاح و مرکز اسلامی هولیر) به وضوح نمایان بود. مرکز گردان دوم سوران و شخصیتهای قدیمی جهاد بهپرچمداری دکتر ابراهیم به هیج حکومت و گروهی وابسته نبودند و از هیچ کسی برنامه و کمکی دریافت نمی کردند. آنها توانستند وجود خودشان را در فکر و دید سیاسی و کار گروهی و نظامی بسیار شجاعانه اعلام کنند، بدون آن که دستگاههای اطلاعاتی دُول مختلف منبع و دارایی ها و حامیان آنها را کشف نماید. با وجود دارالاسلام ایران این اشتباه بزرگی بود.
۴- خط مشی نجدی القاعده: پیداست که پس از افتادن پیکره ی انصار الاسلام و متلاشی شدن و گسستن آنها، القاعده الظواهری زمینه را مناسب دید تا وارد این میدان خالی شود. اما هرگز موفق نشد.
۵- خط مشی جماعت نجدی دوله ( داعش) که اینهم بعد از از بین رفتن القاعده و هضم آن در حکومت اسلامی عراق بعید است با وجود آنهمه مبلغ و رسانه ها و منابر مختلف نجدی نیز که وجود دارند بتواند این کار را به صورت شایسته و بایسته انجام دهد، زیرا از طرفی محل فعالیت کردستان عراق است و کردستان عراق منطقه ای قومی و ملی گرا هستند و به سختی اسلامگرایان کرد نجدی هم جایی برای خود باز کرده اند چه برسد به جماعت نجدی چند قومیتی دوله ( داعش).
همچنین در تاریخ می بینیم کهحزب چپ عراق (حزب شیوعی عراق) و گروه زحمتکشان کردستان که اصالتاً عراقی می باشند در کار فعالیت سیاسی خود به عنوان یک عراقی موفق نبوند چه برسد به یک گروه بیگانه!…. به همین دلیل تصور نمی رود که جماعت دوله ( داعش) بتواند آن نقش خود در بعضی از مناطق آفریقایی یا عرب نشین عراق و و سوریه و … را که بر دوش حمل می کند درکردستان عراق به دیگران واگذار نماید. و البته اهل سنت شافعی مذهب و اسلامگرایان جهادی کُرد حاضر نبود اند و نیستند و نخواهند گذاشت که نجدیت و بخصوص جماعت نجدی دوله ( داعش) جای آنها را پر کند.