توشه مشتاق از سیرت شهدای اهل سنت عراق که پوزه آمریکا را به خاک مالیده و افتخارات امت را زنده کرده و روح جهاد و شهادت را در کالبد خفته امت دمیدند (۱۸)

توشه مشتاق از سیرت شهدای اهل سنت عراق که پوزه آمریکا را به خاک مالیده و افتخارات امت را زنده کرده و روح جهاد و شهادت را در کالبد خفته امت دمیدند (۱۸)

به قلم: نورالدین بیرم(ابو عبدالرحمن)

ارائه: سایت بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم و احزاب مختلف آن

ابو عثمان فلوجی رحمه الله

ابوعثمان رحمه الله امام و خطیب یکی از مساجد شهرک العبیدی  و یکی از اعضای کمیته خطیبانی بود که کمیته شرعی سازمان القاعده در شهر تأسیس نموده بود. ایشان از میان برادران انصاری که در عراق ملاقات کردم بیشترین شجاعت را دارا بود و البته این شجاعت او فقط در جنگ با سکولاریستها بعد از اشغال عراق بروز نکرده بود بلکه مردم شجاعت و حق گویی او را -بی آنکه از سرزنش کسی بترسد- از زمانی که در شرکت فسفات در دوره حکومت بعثی کمونیستی استخدام شده بود، بارها تجریه کرده بودند.

برخی از برادرانی که همراه او در آن شرکت کار کرده بودند برایم تعریف کردند که رژیم کافر بعثی با تمام مظاهر پایبندی به دین مانند التزام به نماز جماعت و طلب علم شرعی و نگه داشتن ریش و کوتاه کردن شلوار و دیگر واجبات و مستحبات شرعی مبارزه می کرده است.

این شرکت یکی از مؤسسات تابع این رژیم طاغوتی بود و تحت امر و نهی او بود و برای همین شرکت ریش داران را به تراشیدن ریش دستور می داد و کارمندان را از ورود به کارخانه با لباس سنت منع می کرد اما ابوعثمان این دستورات را به هیچ حساب نمی کرد و به آنها می گفت: «الله تعالی مرا به رها کردن ریشم دستور داده و همچنین به پیروی از پیامبرش صلی الله علیه وسلم امر کرده است، آیا من از شما به خاطر بدست آوردن منافع دنیوی اطاعت کرده و از خدایم نافرمانی کنم، نه هرگز، قسم به الله تا زمانی که زنده ام چنین نخواهم کرد». برادران برایم تعریف کردند که مدیریت شرکت به خاطر این موضع او بسیار عرصه را بر او تنگ کرده بود تا اینکه وادار شد شغلش را رها کند.

ابومحمد زاهدانه زندگی می کرد و به دنیا بی رغبت بود و هیچ توجهی به زینتهای و لذات دنیا نداشت، من وارد خانه بسیار ساده او شده بودم، در اتاق مهمان غیر از دوتا فرش کوچک قدیمی چیز دیگری نبود به طوریکه اگر تعداد مهمانان از چهار نفر بیشتر می شد یکی از ما باید روی زمین می نشست. او درد دین داشت و بخصوص بزرگترین هم و غم او تعلیم معنای کلمه توحید و بیان شروط و شرح نواقض آن به مردم بود و این کار بسیار مشکل هم بود چون دشمنان الله من جمله اهل ارجاء و تجهم سموم ضلالاتشان را میان اهل شهر منتشر می کردند و اختلاط آنها با مردم بسیار آسانتر از اختلاط برادرانمان با مردم بود به خصوص که آنها از طرف آمریکاییها و مزدوران منافقش در امان بودند بر خلاف حال برادران موحدمان که منافقین و مزودوران در کمین آنها بودند. 

قصه شهادت ایشان:

قبل از ظهر یکی از روزهای جمعه برخی برادران از مجموعه توپخانه تصمیم گرفته بودند که پایگاه آمریکا را در صحرای منطقه القائم بمباران کنند، دو نفر از آنها با کامیون کوچکی به سوی انبارهای مهمات رفتند و سه کیسه بزرگ خمپاره ۶۰ و ۵۲ میلیمتری را با خود آوردند و وقتی آنها در راه بازگشت بودند دو هلیکوپتر آمده و در فضای شهر شروع به پرواز کردند و با دیدن کامیونی که خمپاره ها را حمل می کرد آن را تعقیب کردند و وقتی برادران به مکان انتظار سائر برادران رسیدند یکی از توپ ها لو رفت و آن دو هلیکوپتر شروع کردند به موشک پرانی به سوی ماشین اما الله تعالی موشک ها را از برادران و از کامیون دور کرد و همه آنها کنار کامیون به زمین خوردند که باعث ایجاد دود غلیظی اطراف کامیون شد و سکولاریستها فکر کردند که کامیون منفجر شده است و وقتی یکی از برادران از کامیون پیاده شد شیر دومی رانندگی ماشین را به عهده گرفت تا آن را از خانه های مسکونی محله دور کند و وقتی خلبان ها تحرک دوباره کامیون را دیدند برگشتند تا دوباره آن را بمباران کنند اما آن شیرمرد توانست کامیون را در زیر ایوان یکی از خانه های متروکه در آخر محله از چشم خلبانها پنهان کند و  سپس سریعا از آنجا خارج شد و وارد خانه دیگری در نزدیکی آن شد، در زیر آن ایوان قبلی ماشین کوچک دیگری هم بود و لحظاتی نگذشت که یکی از موشکها به سوی ایوان پرتاب شد و به آن ماشین کوچک اصابت کرد و موجب انفجار آن شد و وقتی دشمنان الله دیدند که زبانه های آتش به آسمان بلند شد برگشتند و خیال کردند که کامیون مهمات را منفجر کرده اند.

ادامه خواندن توشه مشتاق از سیرت شهدای اهل سنت عراق که پوزه آمریکا را به خاک مالیده و افتخارات امت را زنده کرده و روح جهاد و شهادت را در کالبد خفته امت دمیدند (۱۸)

بازگشت به شوری و امت  در فهم صحیح مساله ی تکثر در مقابل تفــــرق (۱)

بازگشت به شوری و امت  در فهم صحیح مساله ی تکثر در مقابل تفــــرق (۱)

به قلم: س. حسینی

بسم الله الرحمن الرحیم

بدیهی است که انسان ها به علت دوبعدی بودن با هم تفاوت دارند. این تفاوت باعث به وجود آمدن نظرات مختلف در انسان ها می شود. هیچ دو انسانی را نمی توان یافت که کاملا مانند هم فکر کنند حتی دوقلوها، زیرا عواملی چون ژنتیک و خصوصیات اکتسابی ناشی از خانواده، جامعه، رسانه ها و … (در یک کلمه «محیط») آن ها را متفاوت از هم بار می آورد.

اگر مقیاس کلان یک جامعه را در نظر بگیریم، این تفاوت نظرات را می توان با عبارت «تکثر» نشان داد. حال سوال این جاست که آیا می توان با وجود تکثر در یک جامعه، آن جامعه دارای یک نظام واحد باشد؟ و یا قبل از پاسخ دادن به این سوال،باید پرسید که آیا یک جامعه نیاز به داشتن نظام واحدی دارد؟ برای پاسخ به این سوال نیاز به مقایسه جامعه با یک فرد است.

 یک فرد در عین داشتن اجزای «متکثر» دارای یک جهت گیری واحد است زیرا آن اجزا در عین تکثر طوری با هم هماهنگ هستند که این وحدت رویه را ایجاد می کنند و تکثر آن ها در نهایت منجر به یک تصمیم و حرکت «واحد» می شود که فرد را در آن جهت سوق می دهد و اگر این طور نمی بود درون فرد تفرق و تشنج به وجود می آمد و هر عضو به جای این که در جهت تکمیل عملکرد اعضای دیگر گام برمی داشت خلاف جهت آن ها فعالیت می کرد در این صورت هیچ جهت گیری و حرکت مثبتی برای آن فرد نمی توان متصور شد زیرا انرژی که اجزای مختلف فرد به کار می گرفتند به جای سازنده بودن، به هدر می رفت و ادامه حیات برای فرد امکان نداشت.

 افراد یک جامعه نیز همانند اعضای یک فرد هستند و باید همگی طوری فعالیت کنند که نهایتا جامعه در یک جهت «واحد» و مشخص حرکت کند. یعنی تکثر افراد باید منجر به وحدت شود که این همان وحدت رویه جامه است. اگر افراد یک جامعه طوری فعالیت کنند که تکثر آن ها منجر به تفرق شود ادامه حیات واقعی آن جامعه ممکن نخواهد بود و آن جامعه تدریجا (یا سریعا) به سمت نابودی (مثلا یک جامعه ایستا و راکد یا یک جامعه قهقرایی) خواهد رفت، زیرا آن جامعه نمی تواند از انرژی تک تک انسان ها در جهت سازندگی خود استفاده کند و آن انرژی ها به هدر خواهد رفت و منجر به تشتت جامعه خواهد شد.

لازم به ذکر است یک جامعه در صورتی قابلیت حیات و دوام دارد که حرکت داشته باشد و لازمه حرکت یک جامعه مشخص بودن و واحد بودن مسیر آن است و اگر در یک لحظه دو جهت متفاوت برای حرکت جامعه در نظر بگیریم آن جامعه دوشقه خواهد شد. تفرق را می توان به این صورت تعبیر کرد که کشمکش دسته های مختلف متفرق در جامعه آن را راکد و ایستا می سازد (همچون آب راکد درون یک مرداب) زیرا حرکت های مختلف اجزای متفرق، حرکت برایندی را برای جامعه ایجاد نمی کند یا این که ممکن است یکی از دسته های متفرق بر دیگر دسته ها بچربد و کل جامعه را در جهت خودش سوق دهد که البته این حرکت پربازدهی برای جامعه نمی باشد زیرا نیروهای ناشی از حرکت های مخالف، حرکت آن را تضعیف می کنند. پس نتیجه گرفتیم وحدت (در مقابل تفرق) برای جامعه مورد نیاز است.

 آیا با وجود تکثر افراد چنین وحدتی ممکن خواهد بود؟ جواب مثبت است. شوری تنها راه ایجاد وحدت از دل تکثر است.

جهاد مومنین در سرزمینهای اسلامی واکنش به جنایات کفار سکولار است

جهاد مومنین در سرزمینهای اسلامی واکنش به جنایات کفار سکولار است

ارائه: فضل احمد هراتی

خداوند می فرمایند:«فَلْيُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآخِرَةِ وَمَن يُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَيُقْتَلْ أَو يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً» (نساء ۷۴) «باید در راه خدا كسانی جنگ كنند كه زندگی دنیا را به آخرت می‌فروشند (و فانی را با باقی معاوضه می‌كنند). و هر كس در راه خدا بجنگد و كشته شود و یا این كه پیروز گردد، (در هر دو صورت در آخرت) پاداش بزرگی بدو می‌دهیم.‏»

امکان ندارد جهادی بدون سبب شرعی برپا شودوامکان نداشته است که در هیچ زمانی جنگ بدون خونریزی  دست وسرو پاو حتی متلاشی شدن و بکاریری انواع جنگ افزارها و حیله های جنگی و تاکتیکهای ترکیبی جنگ منظم وچریکی  و …بوده باشد. حتی پیامبران هم از قواعد ثابت جنگها مثتثنی نبوده اند.

ومن ظن ممن یلاقی الحروب — بأن لا یصاب فقد ظن عجزا

و هر که گمان برد کسی که با جنگ¬ها درگیر است، هرگز زخمی و یا کشته نمی¬شود، همانا گمانش، گمان ظن و ناتوانی است.

 جنگ را کفار و نوکران محلی اش برمسلمین تحمیل کرده اند.تمام جبهات که درحال حاضر در جریان است وقبلا درجریان بوده است فقط برای یاری رساندن به مسلمین  در آن سرزمین بوده است. اولین بار جهاد در افغانستان برای کمک به مسلمین آنجا در مقابل هجوم  سکولاریسهای کمونیست بوده وجهاد در سرزمین بوسنی وهرزگوین برای نصرت مسلمین در برابر هجوم صلیبی وسکولاری صربی کینه توز در طول ده هاسال بوده است.

 و جهاد در صومال و چچن و ارتیریا و افغانستان (اخیرا) وسایر مناطق فقط برای دفع دشمن مهاجم کافر سکولار که به مسلمانان بدترین عذابها را چشانده اند برپا شده است و بر مسلمین نصرت برادرانشان وجنگ با دشمنانشان که تازیانه های عذاب را برسرشان کوفته اند، واجب است.

«يُرِیدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ‏* هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ‏» صف ۸-۹

«می‌خواهند نور (آئین) خدا را با دهانهایشان خاموش گردانند، ولی خدا نور (آئین) خود را كامل می‌گرداند، هرچند كه كافران دوست نداشته باشند*خدا است كه پیغمبر خود را همراه با هدایت و رهنمود (آسمانی) و آئین راستین (اسلام) فرستاده است تا این آئین را بر همه آئینهای دیگر چیره گرداند، هرچند مشركان دوست نداشته باشند.» ‏

همانا این آیات، همچون نیزه¬هایی دقیق و مستقیم بر گردن این کران و لالان نفهم باقی خواهند ¬ماند و دین خداوند الله تعالی ـ و جهاد فی سبیل الله ـ پیوسته استوار و پابرجا خواهد ماند و آرمان و عقاید آن را قلب-هایی پاک حمل می¬کنند، و دست¬هایی پاک برای احیای آن کار خواهند کرد، و برای تمکین آن همواره گروهی صادق که از مخالفت مخالفان و خیانت فرومایگان متضرر نمی¬شوند، حرکت خواهند کرد تا آندم که وعده خداوند فرا می¬رسد.

دربرابروحشیگریها و ویرانگریها و جنایات  دیکتاتوری مهاجم سکولاریسم به رهبری ناتو وآمریکا و با حمایتهای خائنانه سکولاریستهای مرتد محلی عده ای مسلمان نمای خائن دین فروش و عده ای گمراه فریب خورده تنهاشعار می دهند که مرگ بر آمریکا اما مجاهدین عملا مرگ را به آمریکا نشان داده است.گمراهان وگمراه کننده ها با زبان می گویند و عکس عمل میکنند اما مجاهدین عمل می کنند و ده هاهزار شهید و مجروح وزندانی وبیوه ویتیم و آواره وتبعیدی ، در راه تحقق مرگ آمریکا فدا کرده اند.

گمراهان وگمراه کننده ها برای اشغال عراق و افغانستان با آمریکا همکاری می کنند اما مجاهدین چندین سال است که آمریکا را در باتلاق عراق وافغانستان فرو برده اند وتریلیونها دلار به دولت آمریکا خسارت زده و موجب بحران افتصادی در آمریکا گردیده وهزاران سرباز آمریکایی را کشته و صدها مرکزنظامی واقتصادی وامنیتی وسیاسی را منهدم کرده اند.

ماباید ایمان داشته باشیم که :

(إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ) رعد ۱۱

«خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمی‌دهد مگر این كه آنان احوال خود را تغییر دهند.»

آقا آرش حالا شما باید بدانید در برابر کسی که به دین ،جان ، ناموس ،مال و سرزمین مسلمین تهاجم کرده است چکار باید کرد؟ چگونه باید شر ظالمین را دفع کرد ؟ به کی باید رحم ومحبت و خدمت  نمود ؟ و باکی باید شدت و خشونت  نشان داد؟

 آیه {اشداء علی الکفار  رحماء بینهم } و {اذلة علی المؤمنین ، اعزة علی الکافرین  } را چگونه باید عملی کرد ؟

اگر ما خودمان وضع را طبق نسخه ی اسلامیش تغیر ندهیم چه کسی این کار را برای ما خواهد کرد؟

فقول الحق للطاغی — هو العز هو البشرى

گفتن سخن حق در مقابل طاغوت، عزت است و بشارت

هو الدربُ إلى الدنیا — هو الدربُ إلى الأخرى

و این راه (سعادت) دنیاست، و این راه (سعادت) آخرت است

فإن شئتَ فمتْ عبداً — وإن شئتَ فمت حرّا

حال اگر خواستی با اسارت و بردگی بمیر، و اگر خواستی با آزادی و آزادگی جان سپر

کەسایه‌تى مه‌لامسته‌فا بارزانی نه‌خوێنده‌وار و رێبازو بنه‌ماڵه‌و نه‌وه‌كانى

کەسایه‌تى مه‌لامسته‌فا بارزانی نه‌خوێنده‌وار و رێبازو بنه‌ماڵه‌و نه‌وه‌كانى

مه‌لامسته‌فا نه‌خوێنده‌وارێکی سێکولار بو، به لام پییان گۆت «مه لا» و ئێستالینیش بو کوشتی موسلمانانی قره باغ پێی گۆت جنرال و به م شیوه بو به جنرال مه‌لامسته‌فا !!!:

•           كورِو كورِه‌زاكانى مه‌لا مسته‌فا ئه‌گه‌ر میراتى شورِشگێرِانه‌ى به‌ئه‌فسانه‌كراوى باوكو باپیریان لێبسه‌نینه‌وه‌ هیچ شه‌رعیه‌تێكى  تریان نییه‌ بۆ سه‌ركردایه‌تیكردنى كورد، چونكه‌ ژیان و رێچكه‌ى بزوتنه‌وه‌ى رِزگاریخوازى كورد سه‌لماندیان كه‌كورِو كورِه‌زاكانى مه‌لا مسته‌فا ته‌نها له‌یه‌ك شت حاڵى ده‌بن كه‌ئه‌ویش به‌رژه‌وه‌ندى باڵاى بنه‌ماڵه‌یه‌.. !! .

•           له‌به‌ر ئه‌وه‌ى كورِو كورِه‌زاكانى مه‌لا مسته‌فا بێجگه‌ له‌رِابردوى مه‌لا مسته‌فا هیچ به‌هره‌و شه‌رعیه‌تێكى تریان نییه‌ بۆ ئه‌وه‌ى هه‌ر كه‌ڵه‌ گابن ناچاربوین بچینه‌وه‌ به‌كه‌سایه‌تى مه‌لا مسته‌فاو ئه‌و به‌رگه‌ ئه‌فسانه‌ییه‌ له‌به‌رى داكه‌نین بیكه‌ینه‌وه‌ به‌مرۆژێكى ئاسایی ..!!!.

•           كه‌سێك له‌ده‌وروبه‌رێكى ئاوا نه‌خوێنده‌وارو پاشكه‌وتودا له‌دایك بوبێ و ژیابێ، كه‌سێك خۆى خوێنده‌وارییه‌كى ئه‌وتۆى نه‌بێ بیره‌وه‌ریه‌كانى بنوسێته‌وه‌… گومانى تیانییه‌ كه‌سه‌رتاپای ژیانى پرِی ئه‌بێ له‌كون و كه‌له‌به‌رى تاریك ..!!.

•           مه‌لا مسته‌فا به‌هۆى كوشتنى مه‌لا عه‌بدولره‌حمانى ئامۆزای و دوو ئامۆزازاى خۆیه‌وه‌ له‌یه‌ك رۆژدا بۆ چه‌ند ساڵیك به‌رنه‌فره‌تى عه‌شیره‌تى بارزان كه‌وت و نه‌یتوانى بگه‌رِێته‌وه‌ بارزان…!!

•           (مه‌لا مسته‌فا به‌درێژاى شۆرِشى ئه‌یلوك یه‌كجار چووه‌ مه‌یدانى شه‌رِ، كه‌ ئه‌ویش بۆ شه‌رِى رژێم نه‌بوو به‌ڵكو بۆ شه‌رِى ده‌سته‌ڵات بوو له‌ناو بنه‌ماڵه‌كه‌ى خۆیدا، بۆ لابه‌لاكردنى خیلافاتى شه‌خسى خۆى بوو له‌گه‌ڵ شێخ عوسمانى ئامۆزایدا !!) محمود عوسمان .

•           ئێسته‌ش با خه‌ڵكى كوردستان ئه‌م سیاسه‌ته‌ى نه‌وه‌كانى مه‌لا مسته‌فا لێكبده‌نه‌وه‌ كه‌بریتییه‌ له‌سیاسه‌تى كوشتن و تۆقاندن و نان برِینو پاره‌ دزینى خه‌ڵك، له‌پێناوى سه‌رپێدانه‌واندنى جه‌ماوه‌رى گه‌لدا.

•           له‌ كاتێكدا هه‌موو كورد مه‌لا مسته‌فایان به‌سه‌رۆكى خۆیان هه‌ڵبژاد، ئه‌و پێى وابو جێگه‌ى شه‌ره‌فه‌ ئه‌گه‌ر قه‌یتانى قۆنه‌ره‌كانى عبدالكریم قاسم بێ !! .

•           له‌به‌ر ئه‌وه‌ى هه‌موو گه‌لى كورد به‌پارتیه‌كانیشه‌وه‌  ئه‌زانن كێو  … چه‌ند كه‌سو  … له‌كوێو  …  كه‌ى ، به‌ ده‌ستى پاراستنو به‌ فه‌رمانى مه‌لا مسته‌فا كوژرانو ته‌رمه‌كانیشیان ته‌سلیم به‌رِژێمه‌ داگیركه‌ره‌كان كرانه‌وه‌ …..  سه‌ره‌نجامى هه‌موو ئه‌و سییاسه‌ته‌ چه‌وتو چه‌واشه‌یه‌شمان به‌ چاوى خۆمان بینى و ، هه‌موان دیمان كه‌چۆن خوێنى ده‌یان هه‌زار شه‌هیدو چاره‌نوسى گه‌لێكى چه‌ند ملیونى و شۆرِشێكى ۱۴ ساڵه‌، كرانه‌ قوربانى به‌سته‌ دۆلارو تمه‌نو ( له‌به‌ر خاترى كه‌ڵه‌بابێك ئاشبه‌تاڵ به‌ شۆرِشكرا ) !!.

•           باشه‌ ئه‌م رابردووه‌ هى ئه‌وه‌یه‌ نه‌وه‌كانى ئاوا خۆیانى پێوه‌ هه‌ڵكێشن، یان هى ئه‌وه‌یه‌ ده‌ستى شه‌رمه‌زارى به‌ده‌مو چاویانه‌وه‌ بگرنو ئه‌وه‌نده‌ برِۆن تا خوا ئه‌فه‌رموێ: به‌سه‌ !؟؟

·له‌ كۆتایدا….

          له‌رِاستیدا رێبازى مه‌لا مسته‌فا ئه‌گه‌ر پێى بوترێ رێباز، ئه‌وا رێبازى بازرگانیكردن بو به‌مه‌سه‌له‌ى كوردو خوێنى شه‌هیدو زه‌نجى تێكۆشه‌ره‌كانیه‌وه‌ .

          رێبازى به‌كارهێنانى مه‌سه‌له‌ى كوردبو وه‌كو جۆكه‌رى ناو قومارى ده‌وڵه‌تان .

رێبازى بارزانى:

o          رێبازى لادانى جوڵانه‌وه‌ى كوردبوو له‌سه‌ر رِێچكه‌ى ئاساى خۆى.

o          رێبازى نۆكه‌رایه‌تى و فرۆشتنى چاره‌نوسى كوردبوو به‌تمه‌نو دۆلارو دینار.

o          رێبازى سه‌پاندنى دیكتاتوریه‌تى تاكه‌كه‌س و ژیاندنه‌وه‌ى فه‌رهه‌نگو په‌یوه‌ندى كۆمه‌ڵایه‌تى و سیاسى پاشكه‌وتوو بوو.

o          رِێبازى ژیاندنه‌وه‌و سه‌پاندنى عه‌قڵیه‌تى دواكه‌وتوى كۆنه‌ په‌رستانه‌و، رِێبازى له‌خۆبایى بوون و ملهورِى بوو له‌ده‌سه‌ڵاتداریداو، رِێبازى رِوخانو وره‌به‌ردان و چۆك دادان بو له‌شكاویداو، رِێبازى راكردن و په‌نا بردنه‌ به‌ر دوژمن بوو له‌ته‌نگانه‌دا..!!

رِێبازى بارزانى :

به‌كارهێنانى وزه‌و تواناو ئیمكانیاتى شۆرِش بوو، بۆ لابه‌لاكردنى ناكۆكییه‌ عه‌شایه‌ریه‌كان، به‌ قازانجى بنه‌ماڵه‌ى ده‌سه‌ڵاتدار …

رِێبازێ ئه‌مه‌ گه‌وهه‌رو سیفه‌ته‌كانى بێ، هى ئه‌وه‌یه‌ شانازى پێوه‌ بكرێ ؟ به‌زۆر خه‌ڵكى له‌ده‌ور كۆبكرێته‌وه‌ ؟ یان هى ئه‌وه‌یه‌، ئافه‌روزكرێ و حه‌وت به‌ردى به‌دوادا فرِێ درێو، چیتر مێشكى میلله‌تى پێوه‌ خه‌ریك نه‌كرێ ؟ ئه‌مه‌ ئه‌گه‌ر ناوى رێباز بێت زۆر خه‌ته‌ره‌ چونكه‌ كۆتاییه‌كه‌ى ئاشبه‌تاڵه‌ !!.

به‌ڵێ به‌دڵنیاى كۆتایی (ئێوه‌و ئه‌وانو هاوبیررانیشتان) ئاشبه‌تاڵه‌، به‌ڵام ئه‌م جاره‌ ئاشبه‌تاڵى میلله‌ت له‌ئێوه‌ نه‌ك له‌سه‌روه‌رى و كه‌رامه‌تى خۆى له‌پێناو ئێوه‌دا … وه‌ حه‌وت به‌ردى میلله‌ت ئه‌مجاره‌ حه‌وت تفى نه‌فرینه‌ له‌پاشه‌ڵى پیسو ئێستاى نه‌گریستان …  وه‌ ئه‌گه‌ر ئێوه‌ به‌بیرى نامۆو ره‌وشتى ناپاكتان توانیبێتتان بۆ زه‌مانێك هه‌موو میلله‌ت چه‌واشه‌بكه‌ن، یان به‌شێكیان هه‌موو زه‌مان چه‌واشه‌ بكه‌ن، دڵنیابن كه‌ ناتوانن هه‌موو میلله‌ت هه‌تا ئه‌به‌د چه‌واشه‌بكه‌ن و بێرِێزى و بازرگانى به‌دین و ژین و كه‌رامه‌تیانه‌ه‌وه‌ بكه‌ن .

علمای اهل جهاد و القاعده در عربستان سعودی

علمای اهل جهاد و القاعده در عربستان سعودی

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

این روزها عده ای سعی دارند با برجسته کردن دیدگاههای عده ای به  دارالاسلام و اهل جهاد لطمه بزنند . این دسته در همان قدم اول می خواهند این افراد را به هر شکلی شده به یکی از جریانات جهادی مثل القاعده و … بچسبانند هر چند این افراد تنها تعریفی از مثلا اسامه بن لادن کرده باشند در جنگش با آمریکا .

در کل باید دانست که جنگ خليج فارس (۱۹۹۶-۱۹۹۰) مهم ترين واقعه در تاريخ اسلام گرايي عربستان سعودي بود و به تشريح سياست داخلي متعاقب عربستان کمک مي نمايد. رياض با دعوت از نيروهاي چند مليتي به رهبري ايالات متحده آمريکا براي استقرار در خاک عربستان به تهاجم آگوست ۱۹۹۰ کويت توسط عراق پاسخ داد. وعاظ اصلاح طلب ديگر انتقادشان را به روشنفکران ليبرال يا نهاد سلفی مدخلی  محدود نکردند بلکه شروع به مورد خطاب قرار دادن دولت و نهادهايش نمودند.

روحانيون صحوه سلمان العوده و سفر الحوالي خطابه هاي پر حرارتي را ارائه دادند که دولت را به خاطر اجازه دادن به ارتش کفر براي استقرار در خاک سعودي مورد انتقاد قرار مي داد.محبوبيت آنها به سرعت افزايش يافته و تعداد بسيار زيادي از نوارهاي ضبط شده آنها در سراسر کشور منتشر گرديد. آنها که آشکارا با رژيم مخالفت مي کردند، نا رضايتي عمومي را عمده کردند و از اعتباري بسيار فراتر و بيشتر از روحانيون رسمي برخوردار گرديدند. دانشگاه ها- از اژدهاي اوليه صحوه- داراي زمينه هاي فراوان عضو گيري براي نارضايتي سياسي بودند. روشنفکران در گروه هاي کوچکي گردهم مي آمدند که توسط اساتيد اسلام گرا براي بحث درباره امور ملت سازماندهي شده بودند.

در مارس ۱۹۹۱، تعدادي يک تقاضانامه نوشتند که نهايتاً به امضا بيش از ۴۰۰ روشنفکر ديني رسيد- در ميان آنها اعضا نهادهاي رسمي و همه وعاظ برجسته اصلاح طلب وجود داشت- و به ملک فهد ارسال گرديد. در سپتامبر ۱۹۹۲، ۱۰۷ عالم ديني يک «اندرزنامه» (مذکره نصيحه) کوچک تري را تدارک ديدند. اسلام گراها طي اين اندرزنامه دو سري تقاضا را تدوين نمودند: اول حاکميت قانون، مشارکت سياسي و احترام به بشر (همان طور که شريعت تعريف کرده است)؛ دوم کنترل مؤثر نهادهاي ديني بر دولت و جامعه.

تصميم سال ۱۹۹۳ اسلام گرايان براي تأسيس «کميته دفاع از حقوق شرعيه » (CDLR) عکس العمل تند حکومت را برانگيخت، به نحوي که در سال ۱۹۹۴ منجر به دستگيري الحوالي و العوده گرديد. واکنش پيروان آنها- تجمع اعتراض آميز در زادگاه العوده يعني بريده  موج ديگري از دستگيري ها را موجب شد. اغلب اعضاي کميته دفاع از حقوق شرعيه زنداني شدند؛ محمد المسعري و سعد الفقيه، به لندن يعني جايي که شعبه اي از جنبش در تبعيد را در آن تأسيس کردند، فرار کردند. …

در همین احوال يک فرايند جديد اسلام گرايي سلفی که اغلب به عنوان سلفي جهادي معرفي مي شد، حول علمايی از قبيل ناصر الفهد، حمود الشعيبي و علي الخضير بروز کرد. آنها که بدواً در بريده مستقر بودند، پيرواني را از ميان جهادي ها و معترضين به خود جذب نمودند.. آنها با مخالفت  با منحرفینی که در قالب ميانه روي و لیبرالیسم  فرو رفته بودند همه را به جهاد عليه يهود و نصاري فراخوانده، حملات ۱۱ سپتامبر را توجيه کردند و مورد تمجيد و تکريم قرار دادند و ….

 در ۱۴ اکتبر ۲۰۰۳، رهبر جنبش اصلاحات اسلامي در عربستان سعودي، سعد الفقيه، از پيروان خود خواست در مقابل برج پادشاهي (مملکه) در رياض که محل برگزاري يک کنفرانس حقوق بشر بود، دست به تظاهرات بزنند. طبق گزارشات صدها تن به اين تظاهرات پيوستند که موجب تعجب ناظران شده و منجر به آن شد که برخي به اين نتيجه برسند که حضور سازمان ها در عربستان سعودي از آنچه قبلاً تصورش مي رفت قوي تر بوده است.

پس حالا خواننده گان باید بدانند که این دو نفر چه کسانی هستند و ارتباط انها با القاعده و مجاهدین چگونه بوده است؟ جریانی که معتقد است که باید از طریق اصلاحات به پیش رفت و جریانی که اصلاحات را ناکارآمد و انقلاب و تحکیم شریعت را یگانه چاره می داند. چون اگر ارتباط داشتند قطعا به یمن می رفتند که در آنجا القاعده قوی است نه به لندن .

‏اظهارات سخنگوی امارت اسلامی افغانستان درمورد راپور سازمان ملل متحد سکولار

‏اظهارات سخنگوی امارت اسلامی افغانستان درمورد راپور سازمان ملل متحد سکولار

راپور ریچارد بینیت نماینده سازمان ملل درمورد حقوق بشر، مغرضانه و به دور از واقعیت است.

وی در راپور خود از صدها پیشرفت‌ در سال گذشته درافغانستان اغماز ورزیده و به چند موارد مشخص به اساس برداشت غلط و معلومات نادرست اشاره نموده است.امروز کدام تهدیدی به زندگی زنان در افغانستان متوجه نیست، هیچ زنی در جنگ‌ها و چاپه‌ها نه خودش کشته می‌شود و نه هم عزیزانش را از دست می‌دهد، اکنون هیچ کسی به عزت خانم افغان به نظر بد دیده نمی تواند و هیچ اولاد بی‌گناه کدام زن افغان در زندان‌ها انداخته نشده است.

‏۱۸۱ باب پوهنتون‌ دولتی و خصوصی در سرتاسر کشور به روی زنان و مردان باز است و پروسه‌ی تعلیم و تربیه به ۷۰ در صد بخش‌های باقی‌مانده کشور نیز گسترش یافته است. هزاران تن زنان در معارف، تحصیلات عالی، صحت عامه، اداره‌‌های تذکره و پاسپورت، میدان‌های هوایی، پولیس، رسانه‌ها، بانک‌ها و دیگر‌ بخش‌های مورد نیاز مشغول کار هستند و آنعده از خانم‌های که هنوز به دلیل مساعد نبودن محیط خوب کاری به وظایف شان حاضر شده نمی‌توانند معاشات شان به گونه متواتر در خانه های شان تادیه می‌گردد، صدها تن زنان و مردان بی‌بضاعت که مشغول گدایی بودند از جاده‌ها جمع‌آوری و معاشات مناسب برای شان تعیین شده و افغان‌ها در عموم از جنگ‌ها، نا‌امنی‌ها، کشتارها و صدها مصایب دیگر در امن شده اند.

با وجود همه قیودات ظالمانه، مسدودیت پول‌ها و مشکلات بانکی، تمام وزارتخانه‌ها و ارگان‌های دولتی با جدیت کامل برای رفاه‌ اقتصادی مردم خود تلاش می‌نمایند.

همه حقوق اقلیت‌های افغان مصؤن است، هیچ یکی شان نه کشته شده، نه زندانی شده، نه از عبادت آنها جلوگیری شده و نه به کدام اتهامی متهم شده اند، بلکه برعکس از صدها حملاتی جلوگیری شده که هدف شان عبادتگاه‌های اقلیت‌ها بود. اگر در صورت استثنایی مواردی رخ داده، عاملان آن کشف و بازداشت شده و به مجازات سخت محکوم گردیده اند.

به هزاران تن از افرادی که بیست سال بر ضد هموطنان و به حمایت از اشغالگران سلاح برداشته بودند و افغان‌ها را بی‌رحمانه می‌کشتند، عفو عمومی صورت گرفت.

اما متاسفانه، در راپور مغرضانه سازمان ملل متحد به این همه موارد و پیشرفت‌های مثبت اشاره‌ی نشده و نه هم ازان ستایش به عمل آمده.

این قضاوت وارونه بیانگر اینست که از این سازمان جهانی به گونه علنی سوء استفاده صورت می‌گیرد و معلومات نادرست از آدرس آن پخش میشود.

ما اظهارات غیر مسئولانه و عقده‌مندانه از آدرس سازمان ملل متحد و موقف خصمانه در برابر ا. ا.ا را تقبیح نموده قابل تاسف می‌خوانیم.

سازمان ملل باید به عقاید و نظریات تمام انسان‌های جهان ارج بگذارد و بر وفق مزاج بعضی کشورهای مشخص موقف گیری نکند.

دوام‌ چنین روش، حیثیت این سازمان بزرگ جهانی را بیشتر زیر سوال قرار داده واضح میسازد که این سازمان، مسایل جهانی را از نگاه برخی کشورها میبیند و پروپاگند میکند.

ذبیح الله مجاهد

برگی از تاریخ سیاه حاکمیت اخوان المفلسین و اردوغانیسم

برگی از تاریخ سیاه حاکمیت اخوان المفلسین و اردوغانیسم

به قلم: ابراهیم یعقوبی (هورامی)

اخوان المسلمین جریان مبارکی بود که توسط امام شهید حسن البناء پایه گذاری شد و با آثار امام شهید سید قطب استحکام یافت.  به دنبال ترور حسن البناء و اعدام سید قطب توسط حکومت سکولار مصر و در کودتایی آشکار، یکی از قضات حکومت دست نشانده ی مصر به نام الهضیبی به عنوان رهبر اخوان المسلمین انتخاب شد و به دنبال آن اخوان از دورن تهی شد و حرکتی شد مفلس از شریعت الله و فعال در چارچوب قوانین سکولاریستی حاکم بر جامعه و مردابی شد برای قربانی کردن جوانان اسلامگرای مصر.

بعد از اشغال افغانستان توسط آمریکا و ناتو ( که حکومت سکولار ترکیه هم یکی از آنها بود) در سال ۱۳۹۱ش روزنامه اهرام مصر فاش ساخت که ۵۸ افسر حکومت عمیل حامد کرازی در افغانستان، به بهانه ی «مبارزه با تروریسم» برای آموزش در مصر به این کشور فرستاده شده­اند. این روزنامه اعلام داشت که افسران افغانی از کابل حرکت کرده­اند تا از طریق کنیا، برای گذراندن دو هفته دوره آموزشی در خصوص فعالیت­های پلیسی در آکادمی پلیس وزارت داخلی در مصر، وارد این کشور شوند.

در همان زمان منابع آگاه بیان کردند که حکومت مصر تحت حاکمیت اخوان المفلسین در استقبال از این هئیت افغانی که متشکل از افسران حکومت عمیل حامد کرزای بودند، در نظر دارد که این هیئت را در مدت زمانی که در مصر حضور دارند در دوره­های مختلف آموزش نیروهای ویژه پلیس این کشور، شرکت دهد به ویژه در امور حفظ امنیت، مقاومت در برابر شورش، مواجهه با عملیات­های “تروریستی” و عملیات تحقیق و بررسی­های جنایی در خصوص کشف اسباب این گونه جرم­ها.

بازدید این هیئت در چارچوب توافقنامه همکاری بین مصر و افغانستان در خصوص استفاده از مهارت­ها و توانایی­های دستگاه امنیتی مصر، انجام گرفته است.

لازم به ذکر است که نیروهای پلیس و ارتش افغانستان دوشا دوش نیروهای اشغالگر آمریکایی، علیه مجاهدان امارت اسلامی افغانستان که در حال مقابله با نیروهای اشغالگر بیگانه در داخل مرزهای افغانستان بودند، مبارزه می­کنند.

محمد مرسی در تلاش قبلی خود در جهت جنگ و مبارزه علیه مجاهدان سرزمین­های اسلامی، از آموزش نیروهای حکومت دست نشانده و فاسد سومالی برای کمک به نیروهای اتیوپی و کنیا اعلام آمادگی کرده بود.

و این آن چیزی است که مصر زیر سایه حکومت اخوان المفلسین در پشتیبانی از حکومت­های دست­نشانده آمریکا در افغانستان و سومالی و در مقابل آن، دشمنی با مجاهدان و مسلمانان این سرزمین­ها در پیش گرفته بود.

حالا عده ای جاهل پیدا شده بودند که مرسی را حامی قوانین شریعت الله و مجاهدین می دانستند و همان توهمات را در سر داشتند که برای اردوغان حاکم کشور سکولار و دموکراسی خواه ترکیه و عضو ارتش ناتو در سر دارند.

توشه مشتاق از سیرت شهدای اهل سنت عراق که پوزه آمریکا را به خاک مالیده و افتخارات امت را زنده کرده و روح جهاد و شهادت را در کالبد خفته امت دمیدند (۱۷)

توشه مشتاق از سیرت شهدای اهل سنت عراق که پوزه آمریکا را به خاک مالیده و افتخارات امت را زنده کرده و روح جهاد و شهادت را در کالبد خفته امت دمیدند (۱۷)

به قلم: نورالدین بیرم(ابو عبدالرحمن)

ارائه: سایت بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم و احزاب مختلف آن

نمونه هایی از نصرت های معنوی در این نبرد

به این ترتیب برای خواننده محترم روشن می شود که نصرت الله سبحانه و تعالی در این نبرد از دو بعد مادی و معنوی شامل حال مجاهدین شده بود؛ از بعد نصرت مادی برخی از اشکالش را ذکر نمودیم و سوگند به الله اگر مجاهدین در این نبرد به هیچ کاری موفق نشده بودند جز کشتن آن ژنرال سکولاریستها که گفته بود:  “ آنها را شکست خواهیم داد حتی اگر محمد و خدای محمد هم با آنها باشد “ همین پیروزی کافی بود.

نصرت و پیروزی معنوی  ای بسا مجاهدین را خیلی بیشتر از نصرت مادی خوشحال کرد اما من فکر نمی کنم که شما بتوانید کسی را پیدا کنید که این پیروزی را در سایت های خبری یا گزارشات نظامی برایتان وصف کند چون این شبه رازی است در قلوب مجاهدینی که در این نبرد مشارکت کرده بودند به طوریکه رد و بدل آن در دایره بسیار کوچکی صورت می گیرد.

برخی از اشکال این نصرت معنوی که تأثیر زیادی در به هم پیوستگی مجاهدین با سکان عوام منطقه بعد از نبرد داشت عبارتند از:

اولا:

وقتی ما در ساعات اولیه روز نبرد  به سوی ردیفهای اول خانه های شهر پیش رفتیم تقریبا از کنار هر خانه ای که می گذشتیم صاحبانش بقچه ای از غذای صبحانه –که برادران عراقی آن را  “ ریوق “ می نامند- که در کنارش فلاکسی چای هم بود  برایمان می آوردند و مجاهدین را قسم می دادند که از غذایشان حتی اگر لقمه کوچکی باشد بخورند و برخی از آنها همراه فرزندان کوچکش جلوی خانه شان می ایستادند و وقتی ما از جلویش رد می شدیم  پدر به فرزندانش می گفت:  “ بچه ها نگاه کنید، اینها مجاهد هستند، اینها افتخار امت هستند “ .

ثانیاً:

وقتی برخی برادران به بیمارستان شهر العبیدی رفتند تا احوال بیماران را بپرسند با مردی روبرو شدند که دختر شش ساله ای را که دشمان الله کشته بودند روی دستش گرفته بود، این مرد وقتی برادران مجاهد را دید به آنان گفت:  “ من افتخار می کنم که امروز این دخترم را فدای مجاهدین کرده ام “ ، برادران وقتی این را شنیدند هیچ جوابی نداشتند جز اینکه با  اشک قدردانی از او تشکر کنند.

ثالثاً:

بعد از انتهای ساعات اولیه نبرد و بعد از اینکه برادران در داخل شهر در موقعیت هایشان جای گرفتند هلیکوپترها وارد فضای شهر شدند و در خلال تحرک برادران از مکانی به مکان دیگر و هنگام ووردشان به حیات یکی از خانه های شهر ناگهان شش زن عوام از ساکنان شهر که هیچ ارتباطی با مجاهدین نداشتند را  مشاهده کردند که خود را به دو قسمت تقسیم کرده اند: دسته ای از آنها حرکت هلیکوپترها را زیر نظر گرفته و دسته دیگر به سوی هلیکوپترها تیراندازی می کنند!!! و این از آثار سخنرانی برادری بود که در مسجد در جواب خطیب آن سخنان را درباره جهاد گفته بود-که قبلا گذشت-.

ادامه خواندن توشه مشتاق از سیرت شهدای اهل سنت عراق که پوزه آمریکا را به خاک مالیده و افتخارات امت را زنده کرده و روح جهاد و شهادت را در کالبد خفته امت دمیدند (۱۷)

حرکت جهادی اهل سنت عراق قبل از پیدایش جماعت دولت اسلامی در عراق و شام

حرکت جهادی اهل سنت عراق قبل از پیدایش جماعت دولت اسلامی در عراق و شام

ارائه: ابوعبدالله موکریانی

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله، و الصلاة و السلام على رسول الله، و على آله و صحبه و من والاه .. أما بعد :

به صورت عام جهاد بر تمام مومنینی که دارای عذر معتبر شرعی نباشند واجب است. حالا زمانی واجب کفائی می شود و زمانی واجب عین یا فرض عین. الله تعالی می فرماید: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) (البقرة:۱۸۳)«‏اي كساني كه ايمان آورده*ايد ! بر شما روزه واجب شده است ، همان گونه كه بر كساني كه پيش از شما بوده*اند واجب بوده است ، باشد كه پرهيزگار شويد.»

و همچنین می فرماید: (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ) (البقرة:۲۱۶)«‏جنگ بر شما واجب گشته است ، و حال آن كه از آن بيزاريد ، ليكن چه بسا چيزي را دوست نمي*داريد و آن چيز براي شما نيك باشد ، و چه بسا چيزي را دوست داشته باشيد و آن چيز براي شما بد باشد ، و خدا ( به رموز كارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را ) مي*داند و شما ( از اسرار امور بي*خبريد و مصلحت خود را چنان كه شايد و بايد ) نمي*دانيد.‏»

و امام بخاری در صحيحش روایت می کند که مردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: مرا به عملی راهنمایی کن که برابر با جهاد باشد، فرمود: چنین عملی را نمی یابم و فرمود: آیا می توانی هنگامی که مجاهد برای جهاد خروج می کند، به نماز بایستی و ازپای ننشینی و روزه بگیری و افطار نکنی. گفت: چه کسی توانایی آن را دارد..

بر این مبنا و در زمان اشغال عراق توسط کفار سکولار به رهبری آمریکا و انگلیس و با همکاری احزاب سکولار کورد و عرب؛ مسلمین عراق دست به جهاد و مقاومت در برابر اشغالگران زدند، در میان شیعیان گروههای مختلفی درست شدند و در میان اهل سنت هم به همین شکل.

برای آشنایی با حرکت جهادی اهل سنت قبل از پیدایش دولت اسلامی در عراق و شام به ذکر مطالبی اشاره می کنم که از بیانیه های مجاهدین اهل سنت در همان زمان استخراج شده است و مسائل مهمی را نشان می دهد.

خطاب به تمامی مجاهدان منهج حق:

پس ای کسانی که رویارویی و مقابله با کفار را نسل در نسل به ارث بردید.. سوگند به پروردگار که شما فرزندان همانهایی هستید که در گذشته با طغیان و الحاد زمانی که تسلط یافته بود و آشکارا کفر و محاربه با اسلام را منتشر می کرد، به مقابله برخاستید، در سه دهه گذشته ثابت کردید که اهل مقاومت و پایداری هستید و در این دهه ثابت کردید که اهل معرکه و پیکار و نبرد هستید و شما امید امت بودید و زنان آزاده بی صبری و بی تابی خود را با امید به شما تحمل کردند.. چه پیران و ریش سفیدانی در صفوف شما سرخاب خون به خود مالیدند و چه جان فدایانی در میان شما به سوی حور کوچ کردند و چه برآشفتید آندم که زن آزاده ای به شما پناه می آورد..

ادامه خواندن حرکت جهادی اهل سنت عراق قبل از پیدایش جماعت دولت اسلامی در عراق و شام

متن پیاده شده ی سخنان تصویری استاد محمد یاسر در مورد مجاهدین مهاجر ترکستان و تاجیکستان در امارت اسلامی افغانستان

متن پیاده شده ی سخنان تصویری استاد محمد یاسر در مورد مجاهدین مهاجر ترکستان و تاجیکستان در امارت اسلامی افغانستان

ارائه: مجیب الرحمن فرغانه ای

استاد محمد یاسر یکی از مجاهدین سابقه دار امارت اسلامی افغانستان است که توسط سازمانهای جاسوسی آمریکا و پاکستان زندانی شده و هیچ خبری از او نیست. متن زیر از سخنان تصویری استاد محمد یاسر پیاده شده است که در جمه مجاهدین مهاجر ترکستان و تاجیکستان گفته شده است.

استاد یاسر خطاب به مجاهدین مهاجر می گوید:

” ما درقسمت شما برادرای اسلامی احساس خجالت میکنیم، زمانی که ما کابل را فتح کردیم دیپوهای اسلحه ای که در کابل دیدیم من به یک مدت در مابین کوه ها می گشتم، دیپوهای اسلحه ای که از حکومت بر ما مانده بود تقریبا چهل پینجاه دیپو درشت خرد در منطقه عسگری  همه پر از اسلحه بود انواع اسلحه ثقیل و خفیف؛ و همراهایی که با من بود به آنها گفتم ان شاءالله اسلحه فتح بخارا و تاجیکستان را پیدا کردیم .ای اسلحه کافیست به خاطر فتح از اینکه ترکستان اسلامی را از روسها آزاد بسازیم.

 متاسفانه از سوء کفایت ما،  همون اسلحه همه در جنگ کابل مصرف شد؛ نقشه دشمن طوری بود که اون اسلحه در بین خود کابل مصرف شود و همان اسلحه موجب ویرانی کابل شد وگرنه ما پلانی که داشتیم این بود که ما با اسلحه با همه چیز تیار شده به در دروازه شما ایستاد شویم.

از آن نعمت ما لایق از این نبودیم که دور شوق دیگری هم به جا کنیم در زمان امارت طالبان تا بندر شیخ خان رفتم انجا در لب دریا ایستاد شدم دو رکت نماز شکر و دو رکعت نماز حاجت خواندم؛  

  • نماز شکررا به این خاطر که: پروردگار شکر که تو ما را به اینجا رساندی از کمونیستها تا این سرحدها و این منطقه را فتح کردیم
  • و صلاة حاجت ما به خاطر از این بود  که پروردگارا ما خود تا به اینجا رسیدیم درزندگی و حیات خود تا سرحد دریای آمور رسیدیم ادامه این جهاد ماوراءالنهر اگر ما لایق از این نیستیم که اب پروردگار ما را انتخاب کنی قوم دیگر مجاهدین دیگر را انتخاب کن که این لشکر جهاد متوقف نشود به ماوراء دریای آمور

و ان شاءالله شما  آن لشکر هستید؛ شما آن لشکر هستید که پروردگار شما را برای نشر اسلام در تمام خاک های مقسومه اسلامی و اوتان مصلوبین اسلامی را پروردگارمتوسل به دست شما بیارد.

پروردگار به شما اجری عظیم عطا کند و شما از ما گله نکنید از آنچه به شما از سفهای قوم ما به شما رسیده، سفهای قوم ما اگر شما را اذیت کردند ما را هم اکرام نکردند مارا هم اذیت کردند اگر قدر شمارا نشناخته ماراهم قدرما را نشناختند؛ از اون لحاظ شما احساس غربت نکنید و احساس گله هم نکنید که باشما معامله ای  که صورت گرفته چرا صورت گرفت؛ هرکسی که رسالت که شما دارید این رسالت را بیرقش را به دست بگیره با او این معامله ای صورت میگیره که با شما صورت گرفته.

 پروردگار به شما حسن متابعت و حسن قیادت حکومت اسلامی را حسن متابعت از شریعت پیغمبر و حسن قیادت به امت پیامبر عطا فرماید و مارا جزو کاروان شما بسپارد.

 حق شماست این که باید ما شما را خدمت می کردیم ما باید شما را اکرام می کردیم ما شما را حمایت میکردیم شما در بین ما آزار نمیشدید رنج نمیدید و مجبور نمی شدید در خاک ما تفنگ بر دارید و جنگ کنید امید است مارا در این معذور بدارید و به ما عفوکنید . أقول قولي هذا واستغفر الله لي ولكم ولسائر المسلمين ؛ این مختصر تهیه خوش آمدید بود که به شما تقدیم کردم .