در اغتشاشات ۱۴۰۱ دارالاسلام ایران بعضی از آخونهای شیعه و ماموستاها و مولوی هاو.. کجا ایستاده اند؟
به قلم: مسعود سنه ای
این روزها که همه شاهد به آتش کشیدن نیروهای طرفدار دارالاسلام ایران و زجر کش کردن آنها و کشتن آنها با سنگ و چوب و لگد و اسلحه ی سرد و گرم هستیم و حتی آشکارا مدیران و معلمین مدارس (مثل وکیلی و غیاثوندمدیرمدرسه زکیه شهرک بهاران سنندج ) و بازاری ها و مغازه داران را تهدید می کنند و بالاجبار آنها را وادار به تعطیلی مغازه ها و اعتصاب اجباری می کنند این حق هر مومنی است که از خودش بپرسد مراجع تقلید شیعه و ماموستاها، شیخها، مولوی ها و مُلاهای اهل سنت که منابر تبلیغ و مساجد و رسانه های مختلف مجازی و غیره را در اختیار دارند در برابر این وحشی های ضعیف چکار کرده اند و در کجا ایستاده اند؟
زمانی که این طرفداران سکولاریسم دیروز ماموستا صلاح الدین مهدوی با تفکرات نجدیت را در محله کانی کوزله سنندج به «بهانه های دروغین و اتهامات همیشه اماده» تهدید می کنند و دیشب طالب ساعدی را در روستای ننله سنندج آتش می زنند و… این یعنی سکولاریستها اصل اسلام و قوانین شریعت الله و تمام کسانی را هدف قرار داده اند که با قوانین سکولاریستی آنها مخالف باشند.
زمانی هم که قرآنها را می سوزانند و مساجد را آتش می زنند و به الله و پیامبرش و سایر مقدسات اسلام توهین می کنند باید همه متوجه می شدند که مساله ی این سکولاریستها اصل اسلام است نه مذهب تشیع و حکومت شیعه ایران چون اینها با تمام حاکمیتهای اسلامی که توسط تمام مذاهب اسلامی شکل گرفته اند و می گیرند مشکل دارند. چرا این دسته از خطیبان و ائمه ی مساجد شیعه و شافعی و حنفی و نجدی و اخوانی و… هنوز بیدار نشده اند؟
واضح است که دسته هائی از مُلاها و شیخها و آخوندها و مولوی ها با بیخردی و سبکمغزی، دچار خیانت سکوت شده اند و سکوت آنها عیناً در خدمت «جبهه» ی کفار سکولار جهانی و مزدوران داخلی آنهاست، یعنی غیر مستقیم در «جبهه» دشمنان اسلام قرار دارند، و این ننگی است که باید از کارنامه ی خود با روشنگری و شهامت و جدا کردن صف خود از «جبهه» ی این اغتشاشگران پاکش کنند.
اکنون شهرهای ما دچار آفت چند لیدر سازماندهی شده ی چته و اغتشاشگر قاتلی شده است که در واقع وحشیهای ضعیفی هستند که از خارج زا مرزهای ایران هدایت می شوند و با وجود انکه هنوز به قدرتی نرسیده اند و چیزی نیستند اما با فریب افکار عمومی و همراه کردن چند جوان احساسی دچار پست ترین کارها شده اند و پست ترین الفاظ را به کار می برند و به صورت واضح درون کثیف خود را آشکار کرده اند و هر گونه دلسوزی بیجا در مورد این لیدرها و تفکرات سکولاریستی آنها ظلم مستقیم به مردم و آینده ی این مردم است.
ما هم اکنون در بعضی از کوچه ها و خیابانهای خود شاهد تقابل بین دارالاسلام و قوانین شریعت الله و «جبهه» مومنین (با تمام مذاهب و تفاسیری که دارند) با«جبهه» ی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد و مزدور محلی و دارودسته ی منافقین بومی هستیم که با یک نگاه ساده هم می توان این دو «جبهه» را از همدیگر تشیخص داد.
مُلا و آخوند و مولوی محترم : چرا هنوز متوجه نشده ای که یک سر اغتشاشات در محله و خیایان شهر شماست و سر دیگر آن به آمریکا و انگلیس و ریاض و تل اویو و سایر سرزمینهای سکولار ختم می شود؟
آیا وقت آن نرسیده است که به ما جوانان و پای منبر نشینان خودتان و اقتدا کنندگان به خودتان بگوئید که شما «آشکارا» در کجا ایستاده اید؟ جبهه ی آشکار شما کجاست که آندسته از جوانان فریب خورده هم دست از دنباله روی از لیدرهای اغتشاشگران بردارند؟
این چند جوان فریب خورده «الان» به موضع گیری صریح و آشکار شما و به سخنان و بیانیه ها و فتواهای شما نیاز دارند نه زمانی که این اغتشاشات خوابید و …