مولوی عبدالحمید زاهدان مشروعیت ساز سکولاریسم یا ابزار مدیریت جریان مخالف نظام ایران در بلوچستان (۳)
به قلم: براهندک بلوچ
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه حنفی های مسجد مکی زاهدان از یکطرف مردم را انقلابی و طرفدار نظام و غیره معرفی می کند و تمام تلاش او این است که نظام، بلوچهای حنفی بیشتری را در ارگانهای نظامی و حکومتی خودش پذیرش کند به همین دلیل تمام بسیجی های روستاها و شهرهای حنفی نشین بلوچستان از طرفداران ایشان هستند، در کنار این، باز می بینیم که از چند سال قبل تا کنون می خواهد نوعی یاس و ناامیدی را القاء کند که مثلاً مردم با نظام نیستند و به نحوی مردم را از نظام جدا کند که متاسفانه تا حدودی در مورد طرفدارانش موفق هم بوده؛ به عنوان مثال چند سال پیش می گوید: “همۀ ما بهخوبی میدانیم که امروز آن انگیزههای سابق و چهل سال گذشته در مردم وجود ندارد.”!!
امسال و در خطبههای نماز جمعه ۱۳ آبان ۱۴۰۱ علاوه بر انکه خواستار برگزاری «رفراندوم بین نظام اسلامی حاکم بر ایران با نظام کفری سکولاریستی» آنهم با «حضور ناظران سکولار بینالمللی» برای «تغییر سیاستها» بر اساس «خواستههای اغتشاشگران» می شود با تحریف تاریخی ناشیانه ای درخصوص ریشههای انقلاب اسلامی ۵۷ می گوید: “آن زمان که ملت ایران انقلاب کرد و روحانیت پیشاپیش بود، ملت دلیل انقلاب خود را نبود آزادی میدانست. آزادی برای بشر از هر چیزی مهمتر است. بشر اگر همهچیز داشته باشد و آزادی نداشته باشد، هیچچیز به کامش نمینشیند.”
آقای اسماعیل زهی محترم هم ما و هم شما می دانیم که در زمان حکومت سکولار پهلوی «آزادی» انواع فحشاء و مفاسد اخلاقی و رفتاری وجود داشت و ایران را تبدیل کرده بودند به مرکز فساد خاورمیانه، اما مسلمین انقلابی که انقلابی اسلامی را راه انداخته بودند خواستار از بین رفتن این «آزادی» های ضد اسلامی بودند و «آزادی» را می خواستند که شریعت تعریف شده باشد.
به نظر شما اینهمه سحر و بازی با کلمه ی «آزادی» به چه معناست؟
حالا شما بفرمائید که این اغتشاشگران هرزه و سکولار دنبال چه نوع «آزادی» هستند؟ اگر تجزیه و تحلیل هم نمی کنی و مطالب و بیانیه های آنها را نیز نمی خوانی فقط کافی است که عکسهای آنها را ببینی تا بدانی که این زنان و دختران هرزه ای که به همراه جوانان هرزه تر و وحشی تر از خودشان به خیابانها ریخته اند چه نوع «آزادی» را می خواهند؟ آیا «آزادی» بر اساس شریعت الله و یکی از مذاهب اسلامی را می خواهند یا «آزادی» بر اساس بی بندوباری جنسی و اخلاقی که حکومت سکولار پهلوی رایج کرده بود و هم اکنون در کشورهای سکولار نیز وجود دارد؟
پس «آزادی» مورد نظر مردم مسلمان ایران در انقلاب اسلامی ۵۷ با «آزادی» مورد نظر این اغتشاشگران کاملا متفاوت و متمایز است و دو چیز کاملاً مختلف و متضاد هستند؛ مردم ایران بر علیه نوعی از آزادی پست و بی ارزشی قیام کردند که هم اکنون اغتشاشگران برای بازگرداندن آن به خیابانها ریخته اند و چند «وحشی ضعیف» هم در قالب لیدر و قاتل در میان این اغشاشگران پست ترین جنایات را نسبت به مسلمین شریعت گرا و انقلابیون و حافظان امنیت مردم انجام می دهند.
حالا آقای اسماعیل زهی شما بفرمائید این نوع هرزه گری و آزادی سکولاریستی که این هرزه های اغشتاشگر با شعار «آزادی» می خواهند چه جایگاهی در مذهب حنفی دارد؟ به دنبال پاسخ شرعی به این سوال بفرمائید: شمائی که خواهان چنین «آزادی» در جامعه هستی آیا حاضری چنین «آزادی» را که اغتشاشگران می خواهند به زنان و دختران و عروس خودت بدهی؟
آقای اسماعیل زهی خودت هم می دانی واضح داری با کلمه «آزادی» مغالطه می کنی و جهت راضی نگه داشتن مخاطبین رسانه ای خودت بر خلاف مذهبت و تمام مذاهب اسلامی سخنپرانی می کنی.شما قدم در مسیری می گذارید که اسلاف تو ۸۰ سال پیش در پاکستان آنرا به عنوان یک تجربه ی تلخ برای ملت ما و سایر مسلمین پاکستان طی کرده اند اما بدانید که قطعاً همچون خطیبانی که در پاکستان ملت حنفی را به سکولاریستها فروختند و بلوچها و سایرین را در راستای اهداف سکولاریستها و انگلیس خرج کردند نخواهید توانست با تکرار تاریخ، بلوچهای ایران را نیز در راستای اهداف احزاب سکولار و آمریکا خرج کنید چون شریعت گرایان و بیداری اسلامی و اهل دعوت و جهاد چنین اجازه ای را به شما و امثال شما نخواهند داد.
پس بدان که این هیجانات مدیریت شده و مستانه ی اغتشاگران سکولار و توده های دنباله رو می گذرد اما شما و چند خطیب رسانه ای می مانید با کارنامه ای از سخنان متفاوت و متناقض که قطعاً مورد پذیرش بیداری اسلامی و اهل دعوت و جهاد نخواهد بود.