احزاب سکولار کورد، دروغ‌گویان سرسختی هستند که به حرف های خود نیز پایبند نیستند!

‍ احزاب سکولار کورد، دروغ‌گویان سرسختی هستند که به حرف های خود نیز پایبند نیستند!

اثر: ماموستا نجم الدین فرج (کریکار)

ماموستا نجم الدین کریکار در خاطراتش رویدادی را تعریف می کند که نشان دهنده ی نوع نگاه افراد سکولار (به‌اصطلاح) ناسیونالیسم کُرد ساکن اروپا در قبال آوارگان هموطنشان می باشد.

“بحث با یک انتخابات آغاز می‌شود… انتخابات جامعه کُردهای مقیم اروپا که افراد ساکن نروژ مشارکت بیشتری در این محفل داشتند. قدر الهی بر این بود که من (ماموستا کریکار) نیز خود را برای انتخاب رئیس این شورا کاندید کنم و توانستم بیشترین تعداد رای را بدست آورده و  به‌عنوان رئیس جامعه کردهای مقیم اروپا انتخاب شوم. حتی با حضور پررنگ افرادی که سلایق مختلف سیاسی و فکری ازجمله افکار بی‌دینی و مارکسیستی و… داشتند، و همچنین حضور طیف‌های سیاسی مختلف ملی‌گرای کردی ازجمله احزاب پارتی، یکیتی، حزب شیوعی سوریه و احزاب کردستان‌های روژهه لات و روژئاوا و طرفداران پ.ک.ک مسئولیت این جامعه بر عهده من افتاد. کار اصلی این شورا راهنمایی و کمک به کردهایی بود که از دیارشان آواره سرزمین‌های اروپایی شده بودند. هدف این بود که بتوانیم زیر نام ملی‌گرایی به این هم‌وطنان کمکی کرده باشیم”

 ماموستا در ادامه می گوید: “من به‌عنوان رئیس این اتحادیه باید هماهنگی‌های لازم و جمع‌آوری کمک و تنظیم کردن امور را بر عهده می‌گرفتم … قرار بر این بود که اعضای اصلی هرماه مبلغ ناچیزی برای کمک به این آوارگان بپردازند و من نیز  به‌عنوان عضو اصلی کنگره،  این مبالغ جمع آوری شده را در امور انسان دوستانه و کمک‌هایی در قالب‌های مختلف در اختیار این افراد بگذارم… مبلغی که اگر هر یک از این اعضا ۵۰ کرون می‌پرداختند گره‌ی کور این بیچارگان به‌راحتی باز می‌شد. مبلغی که در مقایسه با پشتوانه مالی قوی احزاب این افراد به هیچ وجه زیاد محسوب نمی شد. اما من هر ماه باید چندین بار به این اعضا زنگ می‌زدم و یادآوری می‌کردم که مبلغ خود را به‌حساب اتحادیه واریز کنند اما دریغ… با آن‌همه حس ملی‌گرایی دروغینی که برای خودساخته بودند، به پرداخت این مبلغ کم هم راضی نبودند. حتی با این وجود هر زمان بحث از ملیت و قومیت گرایی پیش می‌آمد با حرف‌های درشت خود، گوش فلک را کَر می‌کردند.

این درحالی‌ بود که  جوانی مسلمان اهل کشور اندونزی که حتی زبان عربی را هم به درستی متوجه نمی‌شد، هر ماه  به موسسه سر می‌زد و مبلغ ۱۰۰۰ کرون (۲۰ برابر هرکدام از اعضای کرد زبان!) پرداخت می‌کرد. تنها به خاطر اینکه من امام جماعت مسجد بودم این پول را به دستم می‌رساند تا در راه خیر و کمک به آوارگان کردستانی صرف کنم. خدا را شاهد می‌گیرم برادری مسلمان اهل لبنان بدون اینکه با او تماسی گرفته شود، ماهیانه ۱۳۰ دلار به‌حساب موسسه واریز می‌کرد درحالی‌که این جوانمردان مسلمان، ملیت برایشان اهمیتی نداشت !”

……………

البته لازم است که یادآور شویم که در میان مسلمین فرقی بین یک سکولار کورد با یک سکولار بلوچ و عرب و تورک و فارس و غیره وجود ندارد، همگی جانورانی هستند که از یک آبشخور تغذیه می شوند و سر از یک طویله در می آورند.  (ناشر)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *