در بارهی درگيريهای احزاب سکولار دمکرات و کومله در اوايل دههی شصت شمسی
به قلم: زانیار بانه ای
هر ناظر منصفی میتواند استنباط کند که چه کسانی در عرض اين سی سال اخير درسی گرفته و چه کسانی نگرفتهاند و به ويژه متوجه خواهد شد چه کسانی مروجان خشونت و “موی دماغ هر انسان متمدن” میباشند. يکی از منشاهای درگيری داخلی در کردستان ـ باز به قول خود اين سکولارهای بریده از مردم مسلمان ـ “راديکاليسم” آنها بوده است که هنوز هم با ادبياتی “بهداشتی” و ستيزگرايانه از آن دفاع میکنند.
لذا افراد فوقالذکر کافی است همين “راديکاليسم” را به نسبت حدکا، حدک، کوملهی ح. ک.، حزب کوملهی کردستان ايران و کوملهی زحمتکشان و هر دگرانديش ديگری “عملياتی” (ببخشيد “طبقاتی”) کنند، تا به نام دفاع از “کارگران” و “کمونيسم” کردستان را به کامبوجی ديگر تبديل کنند، همان تلاش عبثی که يکبار در اوايل دههی ۶۰ به آن دست زدند و اکنون با وجود کشتهشدن صدها تن از فرزندان اين مردم و زيانهای غيرقابل انکار آن برای جنبش کردستان چنان “با افتخار” از آن ياد میکنند.
مشاهده میکنيم که اين سکولارهای بریده ازمردم، با وجود پناهندگی ۴۰ سالهيشان در خانهی بورژوازی و خوردن نان آن هنوز از ميزبانشان ابتدايیترين اصول و قواعد گفتگو و فرهنگ سياسی دست کم بورژوازی را نياموختهاند و اين نشان از فضل و متانت ادب و بلاغت سخن و کمال هنر و درستی استدلال آنها از جمله در همين ارتباط دارد.!!
خداوند سایه ی این خشونت گرایان فاسد سکولار را از سر مردم ستمدیده ی ما کوتاه کند .آمین یا رب العالمین