بیانیه وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح دارالاسلام ایران در محکومیت اقدام پارلمان اروپا در تروریستی خواندن سپاه پاسداران
روابط عمومی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح دارالاسلام ایران متن این بیانیه بدین شرح نشر داده است:
اقدام پارلمان اروپا در قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروههای به اصطلاح تروریستی واکنشی کینه توزانه، عجولانه و از سر استیصال در پاسخ به ناکامیهای پی درپی آنان در شکست عزم و اراده ملت شریف ایران اسلامی بود.
این اقدام که سپاه عزیز و مقتدر به مثابه بزرگترین نهاد مبارزه واقعی با تروریسم و جلوگیری از گسترش این پدیده شوم در سرتاسر جهان از جمله اروپا را هدف قرار داد ،رسوا کننده و نشانگر فقدان استقلال نهاد های اروپایی و استانداردهای دوگانه می باشد.
آشکارترین دلیل مضحک بودن این اقدام آن است که با هدایت بزرگترین پدیدآورندگان و حمایت کنندگان جریانهای تروریستی در جهان یعنی آمریکای جنایتکار و صهیونیزم بین الملل شکل گرفته و ادامه ای بر خطاهای محاسباتی اروپا در حمایت از اغتشاشگران ،براندازان و حتی منافقان روسیاهی است که روزگاری در فهرست تروریست های اروپا قرار داشتند.
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ضمن محکومیت این اقدام، عواقب آن را متوجه کشورهای اروپایی دانسته و اعلام می نماید که تداوم این رویه اشتباه با پاسخ قاطع و محکم و پشیمان کننده روبرو خواهد شد.
پُل سوخته شهر کابل که در ۲۰ سال گذشته به مکان بودوباش معتادان مواد مخدر مبدل شدهبود؛ با حاکمیت امارت اسلامی اکنون این مکان از وجود معتادان پاکسازی شده است. وزارت داخله امارت اسلامی افغانستان کارزار جمعآوری معتادان مواد مخدر را در سراسر کشور آغاز کرده است.
در سه روز پسین، بیش از ده هزار معتاد از ۳۲ ولایت کشور گردآوری شده اند.
معنیت مبارزه با مواد مخدر وزارت داخله میگوید که تنها پنجهزار معتاد از پل سوخته و دیگر بخشهای کابل گردآوری شدهاند.
این معنیت گفت: «در ولایات نزدیک به ده هزار و پنجصد معتادین جمعآوری شدند و به مرکزهای صحی سپرده شدند».
بیانیه ی ارتش دارالاسلام ایران در محکومیت اقدام پارلمان اروپا در قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست «سازمانهای تروریستی»
متن کامل بیانیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز یک بار دیگر عناد و کینهورزی دشمنان علیه نظام اسلامی نمایان شد. اقدام پارلمان اروپا که مدعی مبارزه با تروریسم است، علیه نهادی ضدتروریسم، از سر استیصال و ناکامی در حمایت و پشتیبانی از اغتشاشات اخیر در ایران است. مبارزه با گروههای تروریستی داخلی و خارجی از منافقین تا گروهک داعش در کارنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میدرخشد که در این مسیر شهدای والامقامی همچون شهید سردار حاج قاسم سلیمانی و دیگر شهدای گرانقدر مقاومت را تقدیم کردهاست.
ملتهای مسلمان و ستمدیده منطقه و آزادگان جهان در سالهای اخیر شاهد اقدامات جدی و تعیین کننده جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم وحشی، بودهاند و بر نقش ایران در سرکوب تروریسم در منطقه واقف هستند.
بدون تردید پیشنهاد قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست ساختگی و ریاکارانه گروههای تروریستی ناشی از تسلیم و تبعیت کورکورانه از سیاستهای خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی و بیانگر وابستگی و سرسپردگی سران اروپایی به آمریکا و صهیونیسم جهانی است.
ارتش جمهوری اسلامی ایران ضمن محکومیت قاطع اقدام غیرقانونی پارلمان اروپا در پیشنهاد قراردادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست خودساخته و بی اعتبار سازمانهای تروریستی، اعلام میدارد که منسجمتر از گذشته، دست در دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از امنیت و آرامش مردم ایران، نظام جمهوری اسلامی و ثبات منطقه حراست و صیانت مینماید.
بیانیه وزارت استخبارات و اطلاعات دارالاسلام ایران درباره مجازات علیرضا اکبری
در بیانیه ی وزارت اطلاعات دارالاسلام ایران آمده است:
درپی موفقیت سربازان گمنام در شناسایی و دستگیری یکی از مهمترین جاسوسهای انگلیس و سپس محاکمه و اجرای حکم قانونی او شاهد واکنش دیوانهوار دولت انگلیس بودیم.
با این ضربه حیثیت و اعتبار مدعی قدیمیترین سرویس جاسوسی نزد افکار عمومی و سازمانهای اطلاعاتی جهان فرو ریخت.
اطلاعات واصله از درون سرویس جاسوسی انگلیس نشان میدهد، این بحران ماهیت وجودی و کارکردی دستگاه اطلاعاتی انگلیس را زیر سوال بردهاست. در همین مدت کوتاه از رسانهای شدن موضوع، درخواستهای متعددی برای تشریح تجارب این پرونده از سوی برخی سرویسهای اطلاعاتی دریافت شده است.
انگلیسیها زمانی که اکبری را در دو مرحله به جاسوسی کشاندند، برای فرارش از ایران نقشه کشیدند، بیش از دو میلیون یورو به او دستمزد پرداخت کردند، خانههای اشرافی در وین و لندن و جنوب اسپانیا برایش تهیه کردند و خارج از روال عادی به او کارت اقامت، سپس تابعیت و گذرنامه انگلیسی دادند؛ خوب میدانستند که او را به سوی چه سرنوشتی سوق میدهند.
خیانت علیرضا اکبری به کشورش محصول بازی کثیف رژیم انگلیس بود و عملاً همان رژیم خبیث باید پاسخگوی انحراف، خیانت و مجازات جاسوس اکبری باشد، نه آنکه مزورانه لباس عزا بهتن کند و بانگ خونخواهی او را سر دهد.
روشن است که این ضربه سخت وزارت اطلاعات بر پیکره سرویس اطلاعات مخفی انگلیس اولین اقدام ضداطلاعاتی ایران علیه انگلیس نیست و آخرین آن هم نخواهد بود.
از همین رو به افرادی که به هر نحو در دام سرویسهای جاسوسی افتادهاند توصیه میشود با معرفی خود به وزارت اطلاعات از تخفیف در مجازات و رأفت اسلامی بهرهمند شوند؛ در غیر اینصورت از تعقیب و مجازات در امان نخواهند بود.
غلامان و مزدوران داخلی سنگین ترین ضررها را به اهل دعوت و جهاد در سرزمینهای اسلامی وارد کرده اند.
کفار سکولار جهانی و منطقه ای نیز جهت اشغال سرزمینهای اسلامی و چپاول منابع مسلمین و جلوگیری کردن از قدرت گیری مجدد مومنین بیشترین سرمایه گزاری را بر این طبقه ی خائن و مزدور کرده اند.
مجاهدین الشباب دیروز حمله گسترده ای با یک عملیات شهادت طلبانه به پایگاه نظامی نیروهای ویژه مزدوران سومالی ڪه تحت آموزش آمریکایی ها بود انجام دادند.
در این عملیات بیش از ۱۵۹ نیروی ویژه سومالی از جمله افسران و معاون فرمانده ڪل نیروهای ویژه سومالی ڪه توسط نیروهای آمریڪایی آموزش دیده و معروف به “دناب” بودند ڪشته شدند.
مجاهدین ۴۵ خودروی نظامی مختلف را بغنیمت گرفتند و این تمام تجهیزات موجود در پایگاه نظامی بودند ڪه امروز در شهر جلعد در ایالت جلجدود در مرڪز سومالی مورد حمله مجاهدین الشباب قرار گرفتند .
همچنین مجاهدین الشباب مقادیر زیادی سلاح، مهمات و تجهیزات نظامی دیگر را بغنیمت گرفتند.
چگونگی و مسیر صدور حکم ارتداد شیعیان توسط نجدیت(۴)
به قلم: خالد هورامی
برگشت اشخاص از شریعت پیامبر خاتم به یکی از شریعتهای نسخ شده ی اهل کتاب یا شبهه اهل کتاب قبلی یا مشرکین نمی تواند دلیلی برای کافر اصلی نامیدن آنها باشد، بلکه مرتدانی هستند که علمای اهل قبله در حکم آنها شک ننموده اند . این یکی از حقایق ساده و ملموس فقهی اسلام بوده است .
ارتداد جرمی است مثل سایر جرمها بلکه بدترین جرمی است که یک مسلمان ممکن است مرتکب شود . اثبات این جرم نیز همچون جرم دزدی، قتل، زنا، مشروب خوری، اختلاس، جاسوسی و…. نیاز مبرم به دلیل و مدرک عینی شرع پسند دارد و با تهمت زدن، شایعه سازی دروغپراکنی و بخصوص با شک و گمان نمی توان به سوی مسلمانی انگشت ارتداد نشانه رفت .
ما ممکن است هم اکنون بر اساس قاعده ی اسلام حکمی هزاران و بلکه ملیونها انسان منافق (کافرپنهان داخلی) را جزو مسلمین محسوب کنیم و همچون مسلمین با آنها معامله کنیم، این اشتباه ما نزد الله بسیار اهونتر و مطلوب تر از آن است که به اشتباه یک مسلمان را از دایره ی اسلام خارج گردانیم.
اگر ما یک انسان اهل فتره ای که خود را در صف کفار اصلی قرار داده است جزو همان کفار محسوب کنیم به وی ظلم نکرده ایم و چنانچه یک منافق(کافر پنهان داخلی) را از امتیازات مسلمین بهره مند سازیم در این صورت نیز ما مرتکب ظلمی به بندگان الله نگشته ایم. اما اگر مسلمانی را به ناحق از اسلام خارج کنیم آشکارا مرتکب ظلمی خطرناک گشته ایم که ممکن است به خود ما برگردد .
بر این اساس علماء همیشه سعی کرده اند از زبان گشودن و صدور حکم در این زمینه تا زمانی که جرم مثل آفتاب در آسمان صاف نیمروز برایشان آشکار نشده است خود داری نمایند. چون خطر اشتباه در آن بسیار بیشتر از خطر گناهان کبیره ای چون دزدی، زنا، غیبت، شراب خوری و… است مادامی که این کبائررا حلال ندانسته باشد. مسلمان در صورت ارتکاب چنین گناهان کبیره ای از دایره ی اسلام خارج نمی گردد اما با تکفیر نابجای یک مسلمان از دایره ی اسلام خارج می گردد . پناه بر الله متعال .
اخیرا عده ای از برادرانم که نمی توانستند شدت تنفر خود از پیروان فرق مختلف تصوف و به خصوص تشیع را پنهان نمایند، با قیاس ناقصی به اسلام حکمی و حقیقی و کافر حکمی و حقیقی، و بدون در نظر گرفتن جایگاه دنیوی و اخروی صدور این احکام، ابداعی نوین و معجونی ارائه دادند، که در نتیجه ی این معجون، تمام پیروان این فرق و تمام گروهها، احزاب، طوائف و فرق منتسب به اسلامی که از دیدگاه و تفسیر آنها مرتکب یکی از نواقض اسلام شده بودند را مرتد می دانستند.
جهت توجیه این پازل آشفته و توجیه فرار و کنار نهادن شروط و موانع تکفیر در مورد مسلمین، به فرا افکنی آنهم با توسل به عباراتی چون «رّده حقیقی و حکمی » پرداخته و در جزوه ای این مطالب را برایم قرائت نمودند: ” باید دانست که هرکس به اسلام در ظاهر و باطن پایبند باشد سپس مرتکب ناقضی از نواقض آن گردد، او «مرتد حقیقی»است؛ برای اینکه اسلام را قطع نموده، یا از آن رجوع کرده است. اما کسی که اسلام ظاهری را دارد سپس آن را نقض می کند یا به اسلام منتسب است سپس بر نفس خودش اقرار می کند که هرگز مسلمان نبوده، پس او «مرتدحکمی»است نه حقیقی، برای اینکه در حقیقت او «کافر اصلی» بوده است.
سلیمان البجیرمی شافعی (متوفای ۱۲۲۱هـ) می گوید: «و این تعریفی برای ر ده ی حقیقی است، ولی فرزند مرتدی که در رده به دنیا آمده است، پس او مرتد حکمی» است؛ چون خودش اسلام را قطع نکرده است… و زندیق هم، چنین است، پس او اگرچه هم اسلام را در ظاهر قطع نموده است، اما به «مرتد حقیقی» نام برده نمیشود؛ چون اسلامی در نزد او نبوده تا آن را قطع کند، پس ارتداد او، ُحکمی است.[۱].”
چگونگی و مسیر صدور حکم ارتداد شیعیان توسط نجدیت(۳)
به قلم: خالد هورامی
ارتداد حکمی و حقیقی
عده ای از برادران دچار قیاس اشتباهی شده و بر همان مبنای اسلام و کافر حکمی و حقیقی اقدام به ابداع ارتداد حکمی و حقیقی نموده اند که هیچ ریشه ای در قانون شریعت الله ندارد . این برادران خود در تعریف رده آورده اند:
” رده در زبان عرب، از رجوع گرفته شده است؛ برای همین علما رحمهم الله اجماع دارند که رده در لغت، همان رجوع(برگشتن) است و مصادر لغت همگی متفق اند که ما ده ی رده به رجوع کردن از یک چیز بر می گردد. واما در اصطلاح: عبارات علما رحمهم الله درباره ی حقیقت رده و مرتد، با هم مختلف هستند.
بعضی از علما می گویند: رده یعنی رجوع از ایمان؛ چنانکه فقهای حنفیه رحمهم الله چنین تعبیر کرده اند.[۱]
و بعضی از آنان می گویند: [ر ده] کافر شدن مسلمان است، چنانکه طائفه ای ازعلما چنین تعبیر نموده اند و از آنان فقهای مالکی می باشند [2]
و بعضی از آنان هم می گوید: [ر ده] قطع کردن اسلام است، چنانکه فقهای شافعی چنان تعبیر نموده اند [3]
اصحاب مذاهب اربعه در معنای رده اتفاق نظر دارند؛ اگرچه الفاظشان با هم مختلف باشد، و آنان، رده را به رجوع کردن از اسلام فهمیده اند و این همان ظاهر قرآن است. “
الله متعال می فرماید:
«و پیوسته با شما میجنگند، تا آنکه اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند، و هر کساز شما که از دینش بر گردد و در حال کفر بمیرد، پس آنان اعمالشان در دنیا و آخرت تباهشده است، و آنان اهل آتش (دوزخ)اند، و همیشه در آن خواهند بود» (البقرة: )
– «ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر کس از شما که از دین خود برگردد (به خدا زیانی نمی رساند) خداوند بزودی گروهی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنها (نیز) او رادوست دارند، (آنان) در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران سرسخت و گردنفراز هستند،در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ سرزنش کنندهای نمیهراسند، این فضلخداست که به هر کس بخواهد میدهد، و خداوند گشایشگر داناست» (مائده / )
در این صورت و با در نظر گرفتن معنی دین هر مسلمانی که ۱- آگاهانه ۲- عمدا ۳- به میل خودش و اختیاری و بدون عذر شرعی یکی از معانی دین :
قدرت، حاکمیت
قانون، برنامه
اطاعت و فرمانبرداری…
جزا و پاداش دادن و…
را به غیر الله بدهد یا کلا این مفاهیم را از الله و شریعتش گرفته و در دنیا در اختیار غیر الله قرار دهد و توهم دیگری را در دنیا و قیامت برای خود متصور شود، چنین شخصی مرتد است .
با آنکه دین تمام پیامبران در طول تاریخ یکی بوده [۴] و اسلام نام داشته و پیروان آنها نیز مسلمان نامیده شده اند، اما با آمدن خاتم الانبیاء و آخرین شریعت الله، تمام شریعت های قبلی منسوخ گشته اند و مرتد کسی است که به یقین اسلام او ثابت شده و وارد دایره ی اسلام و مسلمین گشته باشد اما به دلایلی به یقین از کل یا بخشی از شریعت پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم برگردد .
چگونگی و مسیر صدور حکم ارتداد شیعیان توسط نجدیت(۲)
به قلم: خالد هورامی
کافر حکمی و کافر حقیقی
بر همان قاعده ی اسلام حکمی و اسلام حقیقی و تقلبی، باز ممکن است مسلمین به همان دلایل و محدودیتهای انسانی، در کافر نامیدن افرادی دچار اشتباه شوند و علاوه بر آن چنانچه بر جسد یا قبر آنها عبور می کنند نیز، طبق سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم، آنها را به آتش جهنم بشارت دهند (ابشرک بالنار).
اما ممکن است این شخصی که ما حکم کافر بودن او را صادر نموده ایم واقعا یک کافر حقیقی باشد و مستحق عذاب در دنیا و قیامت؛ و ممکن است اهل فتره ای باشد که ما در موردش اشتباه کرده باشیم ، همچنانکه منافقین(کفار پنهان داخلی) را نیز به اشتباه مسلمان نامیدیم . اما الله متعال در دنیا همین اندازه به ما علم داده و همین اندازه از ما خواسته است .
تشخیص اینکه این دسته ی محدودی که ظاهرا در صف کفار قرار گرفته اند و ما در دنیا حکم بر کافر بودن آنها داده ایم ،یا فرزندان کفار که هنوز به سن بلوغ و تشخیص نرسیده اند با و نص ثابت می کند که آنان بر فطرت – که همان اسلام است – به دنیا می آیند، اما از پدران و مادران کافرشان پیروی می کنند، واقعا کافراند یا نه؟ از صلاحیت انسانهای دنیوی خارج بوده و تنها در قیامت است که الله متعال این تشخیص نهائی را ارائه می دهد.
در این صورت ، با آنکه اهل فتره و فرزندان کفار اصلی بر اساس ظاهر مشمول حکم کفار می گردند و احکام کفار در دنیا بر آنها جاری می گردد، اما در قیامت مشمول سناریو و آزمایشی می گردند که ممکن است نتیجه ی آن به مسلمان و اهل بهشت بودن آنها ختم گردد. این یعنی حکم ما در مورد کافر بودن این دسته از انسانها تنها در دنیا اعتبار دارد و تنها در قیامت است که تشخیص داده می شود این انسانها واقعا جزو کفار اصلی و حقیقی هستند یا نه ؟
چگونگی و مسیر صدور حکم ارتداد شیعیان توسط نجدیت(۱)
به قلم: خالد هورامی
قبل از ورود به بحث اصلی لازم می دانم به توضیح چند اصطلاح رایج در این زمینه بپردازم:
اسلام حکمی و اسلام حقیقی و اسلام جعلی و تقلبی
اسلام حکمی به زبان ساده عبارت و مفهومی است جهت رعایت حال اهل لا اله الا الله با حداقل نشانه های لا اله الا الله ، حتی اگر برای صاحبش تنها تلفظ آن باقی مانده باشد . اسلام حکمی تلاشی است جهت گستراندن دایره ی اهل لا اله الا الله تا آنجائی که ممکن باشد .
شیخ الإسلام ابن تیمیه می گوید: با ذکر شهادتین حکم اسلام بر شخص جاری می شود؛ چون الله متعال آن را نشانه ای برای اجرای احکام قرار داده است. [1] علاوه بر این تظاهر به یکی از شعائر اسلام نیز شخص را مشمول مسلمین می گرداند هر چند کسی اقرار به شهادتین را از وی نشینده باشد.
امام ابن ابی العز حنفی می گوید: «و اینجا مسائلی است که فقها درباره ی آن صحبت کرده اند، همانند آیا کسی که نماز بخواند ولی به شهادتین تکلم نکند یا دیگراز خصائص اسلام را انجام بدهد ولی شهادتین نگوید، آیا مسلمان میشود یا نه؟ ودرست این است که با انجام هر آنچه که از خصائص اسلام است، مسلمان می شود ” [۲]
در این مفهوم مهم نیست که شخص منافق(کافر داخلی و پنهان) است یا راستگو ، مهم این است که ظاهرا شهادتین را بر زبان آورده باشد و ما باید بر اساس همین ظاهر حکم صادر کنیم هر چند که منافقی را در جایگاه مسلمان قرار داده باشیم . الله متعال امر می کند که ما در دنیا بر همین مبنا حکم کنیم و اشتباه ما را در دنیا صحیح دانسته و به رسمیت می شناسد و جالب اینجاست که احکام دنیوی اش را نیز بر همین مبنا قرار داده است .
ما اگر کسانی را بیابیم که همچون مردم بوسنی و هرز گوئین به دلایلی از اسلام تنها تلفظ به لا اله الا الله برایشان باقی مانده باشد، مادامی که خود را مسلمان می دانند، ما نیز آنها را مسلمان دانسته و همچون خواهر و برادران خود از آنها دفاع می کنیم و تلاش می کنیم به سبک اسلامی دوباره آنها را پس از دفع دشمنان خونخوار خارجی به صورت تدریجی و حکیمانه با محتوای لا اله الا الله و محمد رسول الله آشنا گردانیم . [۳]
با این معیاری که الله متعال جهت اداره ی زندگی دنیوی بندگانش برگزیده، بدون شک کسانی یافت می شوند که صداقانه ، مخلصانه و حقیقتابه اسلام معتقد بوده اند و کسانی هم یافت می شوند که بهره گیری از ریا، نفاق و رنگ عوض کردنهای خاص توانسته اند ما و سایر مسلمین را فریب داده و خود را در دنیا مشمول امتیازات خاص مسلمین گردانند و ما به دلیل ضعف و ناتوانی انسانها حکم مسلمان بودن را بر انها صادر می کنیم .
تشخیص حقیقی یا جعلی بودن اعمالی که زیر مجموعه ی اسلام هستند و الله و رسولش صلی الله علیه وسلم به صراحت در مورد آنها رای صادر ننموده اند نیز از توان ما خارج است . ما نمی دانیم کسانی که در راه الله کشته می شوند واقعا شهید هستند یا نه؟ کسی که زکات و صدقه می دهد مسلمان است یا منافق؟ به خاطر الله آن را انجام می دهد یا تعریف و تمجید مردم و …..
اما این قاعده در قیامت کارائی ندارد، در آنجا قضاوت و صدور حکم دست انسانهای ضعیف و ناتوان و محدود نیست بلکه دست خالقی انسانهاست با ویژگیهائی که دارد . در آنجا اسلام حقیقی و اسلام تقلبی خودش را نشان می دهد و بر اساس آن مورد محاکمه قرار می گیرند .
در این صورت اسلام حکمی مربوط به این دنیا و در حیطه ی کاری ماست. چنانچه شخص منافق هم باشد باز در این دنیا ما وی را جزو مسلمین به حساب می آوریم چون از درون وی بی خبریم و تنها الله می داند که در قلبها چه خبر است . تشخیص اسلام حقیقی یا جعلی کسانی که ما آنها را در دنیا مسلمان نامیده ایم از قدرت ما خارج بوده وکاریست به مربوط به قیامت و تشخیص آن هم در قیامت با الله است.
در بارهی درگيريهای احزاب سکولار دمکرات و کومله در اوايل دههی شصت شمسی
به قلم: زانیار بانه ای
هر ناظر منصفی میتواند استنباط کند که چه کسانی در عرض اين سی سال اخير درسی گرفته و چه کسانی نگرفتهاند و به ويژه متوجه خواهد شد چه کسانی مروجان خشونت و “موی دماغ هر انسان متمدن” میباشند. يکی از منشاهای درگيری داخلی در کردستان ـ باز به قول خود اين سکولارهای بریده از مردم مسلمان ـ “راديکاليسم” آنها بوده است که هنوز هم با ادبياتی “بهداشتی” و ستيزگرايانه از آن دفاع میکنند.
لذا افراد فوقالذکر کافی است همين “راديکاليسم” را به نسبت حدکا، حدک، کوملهی ح. ک.، حزب کوملهی کردستان ايران و کوملهی زحمتکشان و هر دگرانديش ديگری “عملياتی” (ببخشيد “طبقاتی”) کنند، تا به نام دفاع از “کارگران” و “کمونيسم” کردستان را به کامبوجی ديگر تبديل کنند، همان تلاش عبثی که يکبار در اوايل دههی ۶۰ به آن دست زدند و اکنون با وجود کشتهشدن صدها تن از فرزندان اين مردم و زيانهای غيرقابل انکار آن برای جنبش کردستان چنان “با افتخار” از آن ياد میکنند.
مشاهده میکنيم که اين سکولارهای بریده ازمردم، با وجود پناهندگی ۴۰ سالهيشان در خانهی بورژوازی و خوردن نان آن هنوز از ميزبانشان ابتدايیترين اصول و قواعد گفتگو و فرهنگ سياسی دست کم بورژوازی را نياموختهاند و اين نشان از فضل و متانت ادب و بلاغت سخن و کمال هنر و درستی استدلال آنها از جمله در همين ارتباط دارد.!!
خداوند سایه ی این خشونت گرایان فاسد سکولار را از سر مردم ستمدیده ی ما کوتاه کند .آمین یا رب العالمین