انواع مولوی ها و مُلاها در برخورد با مغلولهای سکولار قدیم و جدید

انواع مولوی ها و مُلاها در برخورد با مغلولهای سکولار قدیم و جدید

به قلم: محمد اسامه

مغولهای قدیم تابع یهودیت و نصرانیت و مجوس و صابئین و اسلام نبودند بلکه در اصطلاح شرعی کسانی که تابع هیچ یک از این مذاهب نباشند تحت عنوان مشرک از آنها یاد می شود که امروزه با اسم سکولار شناخته می شوند.

سکولاریستها آشکارا می گویند که این قوانین و برنامه های ما از سوی الله نیامده بلکه خود ما مستقل از الله این قوانین را ساخته ایم و به این شکل به صورت مستقل از الله قانون تراشی می کنند هر چند بعضی از مسائل شریعتهای آسمانی را نیز قبول داشته باشند.

مغولها با دستچین کردن قوانین مختلف بودائی و شمنی و اسلام و نصرانیت و یهودیت و … قانونی برای خود تراشیدند که اسم آن را گذاشته بودند «یاسا» یا «یاسق». امروزه نیز سکولاریستها در پارلمانها قوانین مختلفی برای خود تراشیده اند همچنانکه مشرکین صدر اسلام در پارلمان خود «دارالندوه» برای خود قانون تراشی می کردند.

به هر حال هنگامی که خبر تصرف دروازه‌های شرقی مصر توسط مغولها (تاتار) به مردم رسید علما به دو دسته تقسیم شدند:

دسته‌ای از علما سکوت را برگزیدند چون می‌گفتند این امر فتنه است زیرا تاتارها هرگز توسط کسی شکست نخورده‌اند و دعوت برای جنگ با آنان مانند خودکشی کردن است.

دسته‌ی دیگری از علما فکر کردند که اشغال مصر توسط مغولها امری قطعی می‌باشد بنابراین تصمیم گرفتند که نصیحت کردن و روشنگری را ادامه دهند تا نسل جدیدی از جوانان را پرورش دهند که توانایی آزادسازی مصر را بعد از اشغال قطعی آن توسط مغولها داشته باشند و خود را «علمای تجدید» نام نهادند.

اما در آنجا فقط یک عالم وجود داشت که با هیچکدام از آن علما موافق نبود و دریافت که ترک مصر و تحویل دادن آن به مغولها، خیانت بزرگی است و سخن گفتن را در هیچ موردی از دین در این لحظه جایز نمی‌دانست مگر اینکه مردم را بدون هیچ ترسی برای جهاد و جنگ با مغولها وادارد زیرا جهاد در این شرایط بر تمامی مسلمانان فرض عین است. این عالم به تنهایی، فرماندهی این جنگ فکری و روانی را بر عهده گرفت تا ذلت و بی‌تفاوتی را از وجود مردم و ترس را از قلب‌هایشان و دنیادوستی را از ذهن‌هایشان بیرون بکشد.

اینگونه شد که تاریخ، علمایی را که در انجام وظایفشان کوتاهی کرده‌اند به فراموشی می‌سپارد در حالی که نام آن یک عالم را در بینشان جاودانه می‌کند، او «عز بن عبدالسلام» ملقب به «سلطان العلماء» است؛ کسی که فرمود: «هر کس در سرزمینی که زنا در آن رواج یافته است از حرام بودن ربا برای مردم حرف بزند خیانت کرده است».

نقش‌آفرینی علمای ربانی اسلام در هر مکان و زمانی این چنین است.با این وجود این روزها که همه شاهد هجوم بی سابقه ی جنگ سرد و گرم کفار سکولار (مشرک) جهانی و احزاب سکولار محلی و دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها) به سرزمینهای اسلامی هستیم و حتی بسیاری از سرزمینهای اسلامی را مستقیم و غبر مستقیم به اشغال خود در آورده اند و  اثرات جنگ روانی و تبیلغی آنها را در اطرافیان خود و در جامعه ی خود مشاهده می کنیم عده ای از مولوی ها و مُلاهای فسل شده و تاریخ گذشته با تکرار مسائل اختلاف انگیز فقهی و تاریخی نه تنها باعث انحراف افکار عمومی می شوند بلکه از مردم برای خود نان و اعتبار می خرند.

?آیا حیف نیست امروزه نام برخی را عالم و خدمتگزار دین بگذاریم؟

تكليف آن عده از مسلمین فریب خورده توسط احزاب ، حکومتها و دین فروشان  چيست و شما چه پيامي براي آنها داريد ؟

تكليف آن عده از مسلمین فریب خورده توسط احزاب ، حکومتها و دین فروشان  چيست و شما چه پيامي براي آنها داريد ؟

شكي نيست كه اكثر سرزمينهاي مسلمان نشين در اشغال كفار سكولار خارجي و نوكران محلي شان مي باشد و اين نوكران توانسته اند نوكراني از ميان ملاها ي دين فروش و منافقين براي خود استخدام كنند تا عقايد مردم را فاسد نموده و با اين كار مردم را از مجاهدين شريعت گرا   و بخصوص از دارالاسلام ایران دور نموده و به طرف احزاب سکولار  و مرتد و کفار سکولار و جنایتکار جهانی بكشانند ، حالا در اين ميان  تكليف آن عده از انسانهاي فريب خورده چيست و شما چه پيامي براي آنها داريد ؟

(سلسله درهاي : پرسش از ما و شما ،  پاسخ  ساده از استاد مجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامي )

بسم الله والحمد لله 

اما بعد :

ج :  متاسفانه تكليف اين فريب خورده ها را خودشان مشخص كرده اند ، زماني كه اينها با قلب يا زبان يا عملاً در صف كفار و مرتدين قرار گرفته مي گيرند ،  در اين دنيا ،  جزو همان كفار و مرتدين به حساب مي آيند ؛ اما سفارش من به اين دسته كه نا آگاهي و جهالت از يكطرف و افتادن در دام و سحر ملاهاي دين فروش و  رسانه هاي ماهواره اي كفار و مرتدين  از ديگ سو باعث سرگرداني و گمراهي آنها شده است مي گويم :

اي كسي كه عقل و اختيار خود را در اختيار رسانه هاي سكولار و دين فروشان قرار داده اي و كوركورانه با مجاهدين شريعت گرا مخالفت نموده و از دشمنان قانون شريعت الله حمايت مي كني ، گوش بده و نترس و مطمئن باش كه قضاوت صحيح آن نيست كه تنها به حرف فاسقين و كفار و مرتدين و خائنين گوش دهي و از نگاه اينها در مورد دشمنانشان قضاوت كني ، اين احتمال را بده كه ممكن است فرعوني كه خود مدافع دين و مردم مي داند در مورد موسي دروغ بگويد  و  تويي كه شبانه روز حرف فرعون و دين فروشاني چون بلعم باعوا را مي شنوي ، عاقلانه تر اين است كه حرف خود موسي را نيز بشنوي و بعد قضاوت كني  ! اين به عنوان قدم اول .

من و امثال من همان مجاهدين شريعت گرايي هستيم كه در تمام رسانه هاي منافقين و كفار جهاني و منطقه اي  با زشت ترين كلمات و بدترين تهمتها و دروغها از ما ياد مي شود ،  و تو هم بدون تفكر و روشن نمودن واقعيت سخنان ،  همان گفته ي آنها را تكرار نموده و بازگو مي نمايي ! مطمئن باش من هرگز از تو و امثال تو نترسيده و نمي ترسم و هيچ نيازي هم بهت ندارم ، اما تو و امثال تو بسيار به من نياز داريد اما از آن غافل هستي !

حرفم را بفهم ؛

بيا و براي چند لحظه هم كه شده  خودت را در واقيت پس از مرگ و روز قيامت  قرار بده ، تصور كن كه تو تنهايي  و هيچ لباسي هم به تن نداري و با اين وضعيت تورا خركش كرده و بهت مي گويند : اي نادان تو بدون تحقيق و كوركورانه و طبق سخنان و نقشه هاي دشمنان قانون الله  ،  به طاغوتها اطمينان پيدا كردي و از پارلمان كفري و دين ساخته شده توسط مردم (قانون اساسي جاهلي و سكولار) كه در برابر قانون الله قرار داشت حمايت كردي و در صف كساني قرار گرفتي كه بر عليه بازگشت و تطبيق قانون الله بودند … حالا دهنت را ببند و براي هميشه در آتش جهنم بمان و بدان كه بار ديگر نمي ميري  و هر روزت در جهنم به اندازه ي ۵۰٫۰۰۰ سال در دنيا طول مي كشد !

حالا بگو ببينم براي چنين روزي چه جوابي داري ؟! همين الان جوابي برايش آماده كن …

اگر همان جوابهاي رايج در ميان عوام جاهل كه توسط   دين فروشان  تلقين شده است را داري  ، مطمئن  و در جريان باش كه هيچ يك از آنها نزد الله قابل قبول نيست ، ميگي نه ؟ برو ببين قرآن و سنت صحيح بر فهم  اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم و تابعين و امامان بزرگوار اهل سنت چون شافعي و مالك و حنبل و حنفي  در اين باره چه مي گويند  ، تا بداني  كه سرنوشتت را دست چه خواب و خيالي  سپرده اي ..

بدان كه من مجاهد شريعت گرا چقدر دلسوز توام ، حالا فكر كن و كمي  هم به خودت و آينده ات اهميت بده .  اين را هم با كمال اطمينان بدان كه من مجاهد ،  نه مال و نه زمين و نه هيچ چيز ديگري از تو نمي خواهم ، تنها به تو مي گويم تا دير نشده و زماني براي توبه باقي مانده ،  برگرد .

آگاه باش كه من مجاهد براي خون ريزي و كشتن هيچ مسلماني نيامده ام  بلكه در برابر اشغالگران  سكولار و كافر خارجي و نوكران محلي آنها و ويران نمودن بت پارلمان مشركين و سكولارها و زير پا نهادن  قانون سكولاريستي  و از ميان برداشتن مرزهاي ساختگي سايكس  – پيكو و يكسان و برابر نمودن تمام ملتها و زبانها  و تامين امنيت و رفاه قيام نموده ام و بس .

اين را هم بدان كه هركسي كه در صف كفار اشغالگر خارجي قرار گرفته  و در برابر اين اهداف ما قرار بگيرد ، خودش خونش را براي ما حلال مي گرداند و گرنه ما مثل جنايتكاران اشغالگر و مرتدين محلي عاشق مسلمان كشي نيستيم !

ادامه خواندن تكليف آن عده از مسلمین فریب خورده توسط احزاب ، حکومتها و دین فروشان  چيست و شما چه پيامي براي آنها داريد ؟

دانشجوی دختر کورد به نام میدیا حسن محمود در دمشق دستگیر شد و در مسکو آزاد گردید !!

دانشجوی دختر کورد به نام میدیا حسن محمود در دمشق دستگیر شد و در مسکو آزاد گردید !!

به قلم : آرزو سنندجی ( دانشجوی علوم اجتماعی )

حکومت روسیه در تاریخ  15.03.2014  دختر دانشجوی کورد  به نام میدیا حسن محمود را از زندان خاکوف  روسیه آزاد نمود . این دانشجو در یکی از بازرسی های نیروهای رژیم سکولار یست بشار اسد در ناحیه ی میدان دمشق در تاریخ ۰۲٫۰۸٫۲۰۱۲٫ دستگیر شده بود . 

میدیا صلاح محمود در شهر کورد نشین عامودا به دنیا آمد و خانوده اش به دلیل مشکلات اقتصادی و یافتن کار روانه ی دمشق گردیدند و در محله ی الحجر الأسود ساکن گردیدند . سپس میدیا صلاح با تلاش و کوشش فراوان دوره های مختلف تحصیلی را طی نموده و با موفقیت در دانشگاه دمشق در دانشکده ی كلية الآداب قسم الأدب الانكليزي مشغول به تحصیل گردید و در سال چهارم تحصیل خود بود که توسط نیروهای وابسطه به بشار اسد ربوده شد .

مادر دختر کوردستانی به رسانه ها اعلام نمود که دخترش به وی گفته است که وی را  مدتی در خاک لبنان نگه داشته اند و  کسانی که وی را دستگیر نموده اند در آنجا به وی آمپولی را تزریق نموده که تا کنون هنوز اثر درد آن باقی مانده است و دچار فراموشی گردیده است . این دانشجوی مسلمان کورد اعلام نموده است که مورد آزار و اذیت جسمی و روحی قرار گرفته و به دلایل نامعلومی موهای وی را نیز تراشیده اند .

  این دانشجوی کورد زبان پس از آزادی از زندان خاکوف روسیه در فرودگاه استانبول ترکیه مورد استقبال اطرافیان و کوردهای مسلمان قرار گرفت .

لازم به ذکر است که در تاریخ ۳۱ / ۱۲ / ۲۰۱۳  پایگاه اطلاع رسانی باخرة الكورد ( Gemya kurdan )     دانشجوی دختر کورد به نام میدیا حسن محمود  را جزو چند هزار دختر مفقود شده توسط چته های pkk  و نیروهای بشار اسد معرفی نموده بود و به دنبال درج این خبر پرونده ای در پایگاه یاد شده برای میدیا حسن محمود کورد در تاریخ ۲ / ۱ / ۲۰۱۴     باز شد که به صورت رسمی قضیه ی مفقود شدن دختر مسلمان کورد میدیا حسن را پیگیری نمود  و پس از تلاشهای بی وقفه به نتایجی عجیب و باور نکردنی در مورد جنایات چته های مرتد pkk  و نیروهای بشار اسد در حق ملت مسلمان کوردستان رسیدند که در نهایت با پیگیریهای مداوم بسیاری از قضایای پنهان این جنایتکاران در حق ملت باشرف کوردستان بر ملا گردید .

لازم به ذکر است که این اولین بار است که یک زندانی رژیم سکولاریست بشار اسد از  زندانهای حکومت سکولار روسیه آزاد می گردد !

علاوه بر این رسانه ها اعلام نمودند که برای چندمین بار متوالی نیروهای چته ی ypg  وابسته به pkk  و رژیم سکولار بشار اسد چند دختر جوان مسلمان کورد را  در مدرسه ی  امیر گاباری  ربودند که جرم آنها شرکت در یک جلسه ی سخنرانی بوده است . آمار دختران ربوده شده  در شهر عامودا به شرح زیر است :


۱- لافا مصطفى خوشكی  Wahid Mostafa
2- ميديا رشو من قرية جولقان
۳- سوزان
۴- سيفين
۵ – روليان 

حالا به نظر شما رسانه های سکولار و مرتد کوردستانی  و انجمنهای به اصطلاح مدافع حقوق زنان سکولار  و کرناهای سکولاریستهای دروغگوی جهانی  کجا هستند تا این جنایت فجیع را پوشش دهند ؟  به نظر شما چند هزار زندانی مسلمان کورد در زندانهای چته های مرتد pkk   در خاک کوردستان سوریه در اسارت به سر برده  و یا تحویل نیروهای رژیم سکولار بشار اسد گشته اند ؟

برای سکولاریستهای مرتد کوردستانی تنها کسانی کورد هستند و دارای حقوق می باشند که مخالف حزب و دستک آنها نباشند و بقیه را به همین راحتی از تمام  حقوق و حتی کورد بودنشان نیز خلع می کنند . این فتوکپی از سازمانهای حقوق بشری جهانی است که در جلو چشمشان آنهمه مسلمان میانماری و آفریقای مرکزی و غیره سوزانده می شوند اما برایشان حقوق یک حیوان هم قائل نیستند و از بشریت آنها را محروم نموده اند .

ننگ و نفرین بر سکولاریستهای جهانی و سازمانهای ضد بشریشان  

ننگ و نفرین بر سکولاریستهای مرتد کوردستان و احزاب چپاولگر و ریاکارشان

زه‌نگێكى مه‌ترسى دار بۆ گه لی کورد له کورد فرۆشی په‌يه‌ده‌ و په‌كه‌كه‌ حزبى جاشى به‌شار ئه‌سه‌د و امریکا

‫زه‌نگێكى مه‌ترسى دار بۆ گه لی کورد له کورد فرۆشی په‌يه‌ده‌ و په‌كه‌كه‌ حزبى جاشى به‌شار ئه‌سه‌د و امریکا


ئا: ئاودیر والی عه لی

 با هه موان بزانن: له‌ هه‌موو که‌س خۆمان پێ کوردتره‌ و شانازی پێوه‌ ئه‌که‌ین ،چونکه‌ کورد نه‌وه‌ی باوه‌ گه‌وره‌مان گابانی کوردی یه‌ ره‌زای خوای له‌سه‌ربێ که‌ هاوه‌ڵی پێغه‌مبه‌ر بووه‌ صلی الله‌ علیه‌ وسلم ، وه‌ نه‌وه‌ی صلاح الدین ایوبی و نور الدین زه‌نکین ، که‌ تا ئێستاش فه‌له‌ستنیه‌کان خۆیان به‌ قه‌رزاری ئه‌م پیاوانه‌ ده‌ناسن ،

وه‌ نه‌وه‌ی زانای گه‌وره‌ شێخی ئیسلام ابن ته‌یمیه‌ن رحمه‌ الله‌ که‌ هه‌موو علمائی ئیسلام پێویستی به‌ عیلمی ئه‌م پیاوه‌یه‌ …

به‌ڵام ئێمه‌ له‌گه‌ڵ ئومه‌تی ئیسلامی و دارالاسلامین و ئه‌و په‌یوه‌ندیه‌ ناجچرێنین که‌ خوای گه‌وره‌ بۆمانی داناوه‌ نایگۆرینه‌وه‌ به‌و سنوره‌ ده‌ستکرانه‌ی سایکس وبیکۆ ..
له کاتی خۆی دكتۆر ئه‌بو عبدالله ئه‌میری به‌ره‌ی ئیسلامی كورد له‌شام رایگه‌یاند: هه‌ر كه‌سێك له‌ سوریادا رێگری له‌هاتنه‌دی ئامانجه‌كانی كورد بكات یان ده‌ست بۆ به‌رژه‌وه‌ندیه‌كانی كورد به‌رێت ده‌ستی ده‌بڕینه‌وه‌. دكتۆر ئه‌بو عبدالله ئه‌میری به‌ره‌ی ئیسلامی كورد له‌ شام له‌ درێژه‌ی لێدوانه‌كه‌یدا ته‌ئكیدی له‌وه‌ کرده‌وه‌ كه‌ ئه‌وان بۆ ڕزگاركردنی كوردستانی رۆژئاواو دروستكردنی هه‌رێمێكی ئیسلامی كوردی له‌ سوریا دروست بون و بۆ ئه‌و ئامانجه‌ش هه‌وڵێكی زۆریان داوه‌و به‌سه‌رجه‌م رێكخراوه‌ ئیسلامیه‌كانی شامیان راگه‌یاندوه‌ كه‌ ئێمه‌ وه‌كو كورد دوو جار چه‌وساوینه‌ته‌وه‌ جارێك له‌به‌ر كورد بون وجارێكیش له‌سه‌ر موسڵمان بون بۆیه‌ ئامانجمان دروست كردنی هه‌رێمێكی كوردی ئیسلامیه‌ له‌سه‌ر خاكی كوردستان له‌ سوریاو هه‌ر كه‌سێكێكیش ده‌ست بهێنێته‌ رێمان ده‌ستی ده‌برینه‌وه‌و رێگه‌ ناده‌ین كه‌س سوكایه‌تی به‌كه‌رامه‌تی كورد بكات یان ماڵیان تاڵان بكات یان له‌خاكی خۆیان ده‌ریانكات.

ناوبراو وتی: به‌سه‌رجه‌م رێكخراوه‌ ئیسلامیه‌كان وسوریه‌كانمان راگه‌یاندوه‌ هه‌ر لایه‌ن ده‌وڵه‌تێك دژ به‌به‌رژه‌وه‌ندیه‌كانی كورد بوه‌ستێته‌وه‌ به‌هه‌موو شێوه‌یه‌ك دژی ده‌وه‌ستینه‌وه‌ هه‌رچه‌ند له‌سه‌رمان بكه‌وێت وئه‌وانیش لاریان له‌ دروست كردنی هه‌رێمێكی ئیسلامی كوردی نه‌بوه‌و پشتگیری خۆشیان بۆ راگه‌یاندوه‌ .

به ڵام چی قه وما؟

جاشه کانی په‌يه‌ده‌  باڵی  په‌كه‌كه‌ له سوریا به پالپشتی به شار اسد و پاشان امریکا  و وڵاتانی تحالف ئه و ئاواته ی گه لی کوردیان فرۆشت.
ئه مه ش به رگێکی دیگه له کارنامه ی ره شی سیکولاره جاشه کانی کورد له کوردستاندا.

دموکراسی؛ اسمی که هیچ حقیقتی برای آن وجود ندارد

دموکراسی؛ اسمی که هیچ حقیقتی برای آن وجود ندارد

            نویسنده: جعفر شیخ ادریس

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف  ” بیساران

دموکراسی، در هیچ­یک از برهه­های تاریخی، آن­چنان که در عصر ما رواج دارد، رواج نداشته است.

متفکرین بزرگ غربی- از زمان یونان باستان- نقدهای بسیاری بر آن داشته­ و حتی آن را رد کرده­اند تا جایی که یکی از فیلسوفان معاصر بریتانیا می­گوید: ” اگر ما در مورد دموکراسی، بر اساس تعداد مخالفان و موافقانی که بین متفکرین دارد، قضاوت می­کردیم، به ناچار این روش متضرر می­شد”.۱

در زمان ما، تبلیغات گسترده­ای که برای این جریان وجود دارد، عده­ی زیادی از مردم را نسبت به عیوب دموکراسی، که حتی نظریه­پردازان غربی به آن معترف­اند، کور کرده است، مخصوصا در سرزمین ما، بلکه حتی شیفتگان و مروجان این شیوه، آن را مانند بلسم، درمان همه­ی دردهای سیاسی و غیر سیاسی جامعه می­دانند.

به همین دلیل بر خود لازم می­دانم که در تصحیح این تصور غلط، سهیم شوم و کار خود را با این مقاله آغاز می­کنم، امیدوارم فتح بابی باشد برای نوشتن کتاب کاملی درباره­ی مشکلات دموکراسی و جایگزین­های اسلامی آن.

اولین ایرادی که بر دموکراسی وارد است؛ این است که دموکراسی، اسمی­ست که هیچ حقیقتی برای آن وجود ندارد!

منظورم این است که وقتی می­گویند نظام سیاسی، حالا چه دیکتاتوری باشد، چه دینی-به طور مثال- شما می­توانید تصور کنید که مقصودشان چیست و تصور ذهنی شما، با آن­چه که در واقعیت وجود دارد، مطابقت می­کند، اما این امر در مورد دموکراسی صادق نیست، زیرا دموکراسی، آن­طور که از نامش بر­می­آید و آن­طور که سیاست­مداران و نظریه­پردازان آن می­گویند، عبارت است از حکومت مردم.

اما صورت واقعی آن­چه آن را دموکراسی می­نامند، با همه­ی خوبی­ها و بدی­هایش، با حکومت مردم، تطابق ندارد!

اولا: خود مفهوم “ملت”، آن­طور که نظریه­پردازان دموکراسی می­گویند، مفهوم پیچیده­ای­ست-

استاد “روبرت دال” که از جامع­ترین پژوهش­گران آمریکایی در دموکراسی­ست و روی جلد کتابش، به عنوان برجسته­ترین نظریه­پرداز سیاسی زمان ما، معرفی شده و کتابش دو جایزه­ی بزرگ را به دست آورده است، می­گوید: “داعیان دموکراسی، از جمله سیاستمداران فیلسوف، پیش­فرض مشخصی دارند، مبنی بر این­که ملتی که در حال حاضر وجود دارد، چیزی­ست که تاریخ آن را ساخته است، اما این واقعیت، مشکوک است، چنان­که در ولایات متحده در سال ۱۸۶۱م. هنگامی که کار با خشونت و نه با رضایتمندی و اجماع، به پایان رسید، فرض بر این شد که در آن­جا ملتی وجود دارد و با آن­چه بنا بر این فرض شکل گرفت، جزیی از نظریه­ی خیالی دموکراسی به وجود آمد”.۲

ثانیا: اگر مردم در هیچ زمانی حاکم نبوده­اند، و واقعا هم نبوده ­اند، این امر، محال است.

شهادت برخی از اندیشمندان دموکراسی، در این مورد از این قرار است:

به عنوان مثال، یکی از انواع دموکراسی که به “دموکراسی مستقیم” معروف است، نوعی­ست که در آتن وجود داشته و این اولین دولت دموکراتی است که در قرن پنجم قبل از میلاد، شکل گرفته و به این دلیل آن را دموکراسی مستقیم نامدیدند که “ملت”، سالی چهل بار برای بحث درباره­ی مسائل مهم سیاسی و تصمیم­گیری درمورد آن­ها تجمع می­کردند. اما با این وجود، باز هم حکومت از آن مردم نبود، زیرا:

  1. نظام دموکراسی را گروه کوچکی از مردم تاسیس کردند و آن­ها بودند که مشخص می­کردند چه کسانی در مفهوم ملت حاکم، جای می­گیرند و چه کسانی مستحق ورود به این جرگه نیستند، آن­ها زنان، بردگان و تمام کسانی را که اصالت آتنی نداشتند، هر چند که مدت مدیدی را در آن­جا زیسته باشند، در مفهوم ملت نمی­گنجاندند و جز تعداد کمی از شهروندان، کسی حق مشارکت سیاسی نداشت.۳
  2. برای اعتبار جلسه­های حل و عقد در این نظام دموکراسی مستقیم، کافی بود فقط شش هزار نفر از کل سی و پنج هزار نفر عضو، در جلسه حضور یابند، یعنی تصمیماتی که گرفته می­شد، زیر نظر عده­ی کمی از کسانی بود که حق حاکمیت داشتند.
  3. تمام مدتِ هر یک از این جلسات، از ده ساعت بیش­تر نمی­شد و با این حساب، همه­ی مردم نمی­توانستند در گفتگوها شرکت کنند، بلکه فقط بعضی از رهبرانشان در مذاکرات شرکت می­کردند و مابقی، پیرو او بودند.

هنگامی که دموکراسی برای بار دوم، در قرن هجده در اروپا پا به عرصه گذاشت، به دلیل ازدیاد جمعیت و مشکل برگزاری جلسات، اجرای آن به شکلی که در آتن اجرا می­شد، غیر ممکن بود، لیکن به جای این­که گفته شود اجرای دموکراسی، به معنای حاکمیت مردم، در حال حاضر غیر ممکن است و باید در جستجوی نظام حکومتی دیگری باشیم که با واقعیت زمان متناسب باشد، حیله­ای به کار بردند و نام دموکراسی­ای را که در آتن اجرا می­شد، “دموکراسی مستقیم” نهادند و پیشنهاد کردند که نظام جدید را “دموکراسی غیر مستقیم” یا “دموکراسی نیابتی” بنامند، یعنی دموکراسی­ای که در آن، مردم گروه کوچکی را نماینده­ی خود می­کنند تا به نامشان حکومت کنند.

ادامه خواندن دموکراسی؛ اسمی که هیچ حقیقتی برای آن وجود ندارد

توزیع کمک‌ سرکنسولگری دارالاسلام ایران برای کودکان بی سرپرست در هرات

توزیع کمک‌ سرکنسولگری دارالاسلام ایران برای کودکان بی سرپرست در هرات

مسئولان ریاست کار و امور اجتماعی هرات گفته‌اند برای کودکان بی سرپرست مرکز خواجه عبدالله انصاری از سوی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران، در بخش‌های مختلف کمک‌ توزیع شده است.

امارت اسلامی افغانستان استخراج نفت حوزه دریای آمو را به یک کمپنی چینایی (CPEIC) حکومت سکولار و کمونیست چین به مدت ۲۵ سال واگذار کرد


امروز قرار استخراج نفت حوزه دریای آمو با یک کمپنی چینایی (CPEIC) به امضاء رسید.

روی این قرارداد از مساحت ۴۵۰۰ مترمربع، که در سه ولایت شمال (سرپل، جوزجان و فاریاب) موقعیت دارد، استخراج نفت صورت خواهد گرفت.
مقدار استخراج روزمره از ۱۰۰۰ تن الی بیست هزار تن بلند خواهد شد.

کمپني (CPEIC) در ظرف یک سال ۱۵۰ میلون دالر و در ظرف ۳ سال اینده ۵۴۰ میلون دالر سرمایه گذاری خواهد کرد.
در این قرارداد امارت اسلامی ۲۰ فیصد شریک خواهد بود که این سهم و اندازه الی ۷۵ فیصد بلند خواهد رفت.
دراین پروژه به حدود ۳۰۰۰ افغان کار و اشتغال زای به وجود خواهد امد.

یک ماده بسیار مهم دراین قرارداد که با کمپنی (CPEIC) به امضاء رسید این است که اگر کمپنی مذکور تا یک سال تمام مواد و موارد را که در قرار تذکر داده شده، به جا نه کرد، قرارداد به گونه اتومات فسخ می شود.
مدت مجموعی این قرارداد الی ۲۵ سال خواهد بود. / ذبیح‌الله مجاهد سخنگوی امارت اسلامی

شهاب الدین دلاور، سرپرست وزارت معادن و پترولیم در مراسم استخراج نفت آمو دریا با یک شرکت چینی، گفت که سه سال نخست دوره اکتشافی می‌باشد و در این مدت ۵۴۰ میلیون دالر سرمایه گذاری خواهد شد. به گفته او در حال حاضر، بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ تُن نفت روزانه از “نفت آمودریا” استخراج می‌شود.

ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی ریاست‌الوزرا در مراسم استخراج “نفت آمو دریا” از شرکت چینی قرارداد این حوزه نفتی را به دست آورده است، خواست که نفت را با معیارهای جهانی استخراج کنند و از همکاری نهادهای دولتی در این زمینه اطمینان داد.

حمله هوایی و درگیری زمینی حکومت سکولار پاکستان با امارت اسلامی افغانستان

امروز حمله هوایی پاکستان به مواضع تحریک طالبان پاکستانی در بخش‌های از ولایت ننگرهار امارت اسلامی افغانستان داد.

البته هواپیماهای بدون سرنشین پاکستان و ناتو و آمریکا در خاک پاکستان اولین بار نیست که دست به حملات تجاوزکارانه در خاک امارت اسلامی افغانستان می زنند، زمانی که امنیت فرکدگاهها و هوا در اختیار حکومت سکولار ترکیه و سایر متحدین آمریکا و ناتو باشد نباید انتظار بیشتری داشت .

علاوه بر این نابع از وقوع درگیری زمینی بین نیروهای امارت اسلامی و نظامیان سکولار پاکستانی در مرز تورخم خبر می دهند.

گزارش شده است که در درگیری بین نیروهای امارت اسلامی و نظامیان پاکستانی در مرز تورخم، یک مسلمان افغانستان کشته شده است.

اقدامات اخیر پاکستان علیه افغانستان پرده از عامل امریکا بودن این کشور برمیدارد ، به عنوان مثال:

١-زندانی کردن مهاجرین افغان
٢-افزایش تعرفه واردات برخلاف توافق قبلی
٣- عدم تمدید ویزای افغان ها
٤-ارسال تجهیزات سنگین نظامی به مرز
٥-ادعای مقامات مبنی بر حمله به افغانستان
٦-کاهش روابط دیپلماتیک و فراخوان کاردار
٧-بستن ٢ ګذرګاه مرزی با افغانستان
٨-ممنوعیت صدور کالاهای افغانستان از کراچی
٩-بمبارن خاک افغانستان و منطقه مرزی ګوشته

این اقدامات در کنار حمایت امریکا از انها و اختصاص ملیونها دلار بودجه به پاکستان و همزمان عملیاتهای تحریک طالبان پاکستان علیه دولت مرکزی و کشته شدن معاون سازمان استخبارات نظامی پاکستان(ای اس اس) خبر از تنشی میدهد که هر لحظه ممکن است تبدیل به یک جنګ شود
جنګی که پیمانکار ان پاکستان است و کارفرما امریکا محسوب میشود

مختصری از سخنان آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار با زنان فرهیخته

مختصری از سخنان آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار با زنان فرهیخته

آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران صبح امروز (چهارشنبه ۱۴/۹/۱۴۰۱ش) در دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و علمی، با تبیین نگاه مترقی و عادلانه اسلام به «زن» در عرصه‌های «جنسیتی و انسانی – حقوقی و تکالیف – مسئولیت پذیری فردی و خانوادگی- و نقش و تکالیف اجتماعی» گفت:

  • زن در نقش همسر، مظهر عشق و آرامش بخشی و در نقش مادر، مانند حق حیات است البته باید توجه کرد که خانه‌داری به معنای خانه نشینی نیست بلکه به معنای اصالت دادن به خانه، در عین فعالیت در عرصه‌های مختلف جامعه است.
  • پیشنهاد استفاده از زنان فرهیخته، دانشمند، فرزانه و مجرّب در رده‌های گوناگون تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور، موضوع مهمی است که ذهن من را نیز مدتها است مشغول کرده و ان‌شاءالله برای آن راه حلی خواهیم یافت.
  • موضع جمهوری اسلامی در قبال مدعیان ریاکار غربی در مقوله زن، مطالبه‌گری و هجوم است زیرا غرب متجدد و فرهنگ منحط غربی در این زمینه واقعاً مقصر است و در حق حیثیت و کرامت زن، جنایت کرده است که امیدواریم دیدگاههای اسلام با تبیین و تکرار مناسب از زبان و قلم نخبگان و فرهنگیان زن، حتی در افکار عمومی غرب اثر بگذارد.
  • در ارزش‌گذاری اسلامی و انسانی، ‌هیچ تفاوتی میان جنس زن و مرد نیست.
  • تفاوت‌هایی در طبیعت زنانه و مردانه وجود دارد که در مسئولیت پذیری فردی در خانه و اجتماع اثرگذار است و طبعاً زن یا مرد نباید برخلاف این طبیعت رفتار کند.
  • رهبر انقلاب تکالیف زن و مرد در جامعه و مسائل اجتماعی را «وظایفی یکسان اما در نقش ها و شکل های متفاوت» برشمردند و افزودند: به عنوان مثال در دفاع مقدس، زنان و مردان هر دو، البته در نقش های متفاوت مکلف به دفاع بودند که زنان اگر نه بهتر از مردان، حداقل مثل آنان به این وظیفه دشوار عمل کردند.
  • برخلاف نظام عمیقاً مردسالار سرمایه‌داری غربی، در اسلام هم زن و هم مرد در مسائلی، برجسته و برخوردار از امتیازات قانونی، فکری، نظری و عملی هستند اما غربی‌ها به دروغ، مردسالاری ذاتی خود را به اسلام نسبت می دهند.
  • رهبر انقلاب با اشاره به مبنای اصلی نظام سرمایه داری یعنی برتری سرمایه بر انسان گفتند: در این دیدگاه هر کسی بتواند بیشتر ثروت اندوزی کند، ارزش ماهوی بیشتری دارد و طبعاً با توجه به خصوصیات مردان در سرمایه اندوزی، نظام سرمایه داری، نظامی مردسالارانه می شود.
  • هدف اصلی مطرح شدن مسئله آزادی زنان در غرب، کشاندن آنها از خانه به کارخانه بود تا از زنان به عنوان نیروی کار ارزان استفاده شود…در این ماجرای واقعاً غم انگیز، نظام سرمایه‌داری با استفاده از انواع روش‌ها، زن را قانع می‌کند که منفعت و ارزش او در رفتاری است که جذابیت‌های جنسی‌اش را برای مردان کوچه و خیابان، برجسته‌تر و بیشتر کند و این، بزرگترین ضربه به حیثیت و جایگاه زن است…برخلاف این نگاه منحط، پروردگار در قرآن کریم زن را الگوی مردان می نامد و می فرماید زن نوح و زن لوط الگوی مردان و زنان کافرند و زن فرعون و حضرت مریم الگوی همه زنان و مردان مؤمن.
  • آزادی ادعایی نظام سرمایه داری عین «اسارت و اهانت» به زن است و انسان شرم می کند از برخی ماجراها در غرب حتی نام ببرد….همین ارتباطات آزاد، باعث صد برابر شدن حرص و هوس مردان غربی شده است به‌گونه‌ای که خودشان هم می گویند تعرض به زنان و دختران علاوه بر خیابان و محیط کار و محیط درس، به تشکیلات منظم و آهنین ارتش هم کشیده و روز افزون شده است.
  • تجارت و برده داری جنسی، شکسته شدن همه حد و مرز های اخلاقی و عرفی و قانونی کردن مسائلی مانند همجنس‌بازی که در همه ادیان الهی حرام است و افتضاحات دیگر، نتایج نگاه و فرهنگ غرب به زن است بنابراین اجتناب شدید از نگاه غربی در مقوله زن، از واجبات عملی است.
  • رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از حضور متکثر زنان دانشمند، فرزانه و مؤمن در کشور، تبیین و افشای نگاه فاجعه‌آمیز غرب به مسئله جنسیت و زن را کاری ضروری خواندند و گفتند: با استفاده از ارتباطات مجازی، نگاه اسلام به مسئله زن و مرد را در قالب گزاره‌های کوتاه و گویا و ابتکارهایی مانند هشتگ‌سازی‌، تنظیم و به تشنگان این حقایق بخصوص در کشورهای اسلامی عرضه کنید.
  • تشکیل خانواده بر اساس یک قانون عام در آفرینش یعنی قانون زوجیت است، این نگاه در نقطه مقابل تضاد هگلی و مارکسیستی است که می‌گوید حرکت ناشی از تضاد است چرا که در منطق اسلام، حرکت از جمله ادامه نسل برخاسته از زوجیت و همراهی است که این نظریه نیاز به کار جدی و اساسی دارد.
  • چنانچه زن در خانه داوطلبانه مایل به انجام کار باشد، اشکالی ندارد اما به تصریح روایات، زن در خانه همچون یک کارگر نیست که دیگران بتوانند او را به انجام کار وادار کنند…زن در نقش همسری مظهر عشق و آرامش برای مرد است که نمونه‌هایی از درخشش این نقش در کتابهای شرح حال همسران شهدا برجسته است.
  • در نقش مادری، زن صاحب حق حیات است چرا که فرزندان خود را متولد می‌کند و با عشقی بی‌بدیل آنها را پرورش می‌دهد، ضمن اینکه مادران بیش از همه عامل انتقال عناصر هویت ملی و افشاننده بذرهای ایمان و اخلاق در فرزندان هستند.
  • رهبر انقلاب، مهمترین و اصلی‌ترین وظیفه زن را دو نقش مادری و همسری، یعنی نقش خانه‌داری خواندند اما تأکید کردند: البته خانه‌داری به معنی خانه‌نشینی و پرهیز از تدریس، مجاهدت و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیست بلکه یعنی زن هر کار دیگری که ذیل اصالت خانه‌داری امکان و به آن علاقه داشت، بتواند انجام دهد.
  • همچنانکه هیچ زنی در تقدم حفظ جان فرزندش با فلان کار اداری، تردید ندارد در اهمیت تربیت اخلاقی و ایمانی فرزند نیز تردیدی نیست و چنانچه زن ناگزیر از انتخاب یکی از دو عرصه باشد، خانواده مهمتر است…گاهی اهمیت یک فریضه حتی از حفظ جان فرزند، همسر و پدر و مادر هم بالاتر است.
  • رهبر انقلاب وضعیت خانواده در غرب را متلاشی خواندند و افزودند: این خطر، صدای اعتراض متفکران خیرخواه و مصلح غربی را نیز بلند کرده است اما سرازیری فروپاشی تدریجی خانواده در غرب به قدری تند است که امکان توقف یا اصلاح آن وجود ندارد.
  • رهبرانقلاب در بخش دیگری از سخنانشان به مسئله حجاب پرداختند و گفتند: حجاب بی‌تردید یک ضرورت شرعی و خدشه‌ناپذیر است اما این ضرورت خدشه‌ناپذیر نباید موجب شود کسانی که به صورت کامل حجاب را رعایت نمی‌کنند به بی‌دینی یا ضدانقلابی متهم شوند.
  • رهبر انقلاب افزودند: چند سال قبل در یکی از سفرهای استانی و در جمع علمای آن منطقه گفتم که چرا خانمی را که قدری موهایش بیرون و به تعبیر رایج بدحجاب و در واقع، ضعیف‌الحجاب است، متهم می‌کنید در حالی که در استقبال مردمی شماری از خانم ها چنین حجابی داشتند. اینها زنان و دختران خودمان هستند که در مراسم دینی و انقلابی هم شرکت می‌کنند.
  • رهبر انقلاب با یادآوری تجلیل‌های سابق خود از حضور زنانی با ظواهر مختلف در مراسم‌های مناجات و راز و نیاز با پروردگار در شبهای قدر، خاطرنشان کردند: من به آن اشکها حسرت می‌خوردم و می‌گویم ای کاش می‌توانستم مانند آن دختر و زن جوان اشک بریزم.
  • رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ضعف حجاب، کار درستی نیست اما موجب نمی‌شود آن فرد را از دایره دین و انقلاب خارج بدانیم همه ما هم نقص‌هایی داریم که باید تا حد امکان آنها را برطرف کنیم.
  • رهبر دارالاسلام ایران خدمات جمهوری اسلامی به زنان را مقوله‌ای مهم و فراموش‌نشدنی دانستند و خاطرنشان کردند: پیش از انقلاب، زنان فرزانه، دانشمند و اهل تحقیق انگشت‌شمار بودند اما انقلاب موجب رویش انبوه زنان فرهیخته شد به نحوی که دانشجویان دختر از پسر در برخی سالها پیشی گرفته و تعداد بسیار زیادی از زنان در شاخه‌های مختلف علم و فناوری مشغول کار هستند.
  • ایشان درخشش دختران ایران در میادین جهانی ورزش را عرصه دیگری از پیشرفت‌های پس از انقلاب زنان برشمردند و افزودند: بهترین تبلیغ برای حجاب این است که دختر ورزشکار ما قهرمان می‌شود و پرچم کشورش را در مقابل دوربین‌های بین‌المللی بالا می برد آن هم در حالی که با حجاب بر روی سکوی قهرمانی ایستاده است.
  • رهبر انقلاب با اشاره به تلاش‌های فراوان در قضایای اخیر علیه حجاب، خاطرنشان کردند: چه کسی در مقابل این تلاشها و فراخوانها ایستادگی کرد؟ خود زنها بودند که ایستادند، آن‌هم در حالی که بدخواهان امیدشان به همین زن‌های اصطلاحاً بدحجاب بود تا کشف حجاب کنند اما زنان این کار را نکردند و در دهان تبلیغ‌کننده‌ها وفرستندگان فراخوان زدند.
  • رهبر انقلاب اسلامی در بیان آخرین نکته با ابراز تأسف از ظلم به زنان در بعضی از خانواده‌ها گفتند: گاهی مردان با تکیه به توان جسمی خود به زنان ظلم می‌کنند که در این موارد برای حفظ خانواده قوانین مربوط به خانواده باید آنچنان محکم و قوی و حامی طرف مظلوم باشد که مرد قادر به ظلم کردن به زن نباشد، البته مواردی نیز وجود دارد که زن ظلم می‌کند که اندک و محدود است.

مولوی عبدالحمید اسماعی زهی خطیب مسجد مکی زاهدان کلکسیونی از تضاد

مولوی ِ سخنگوی گرسنگان و سوختبران و محرومین بلوچستان

مولوی عبدالحمید اسماعی زهی خطیب مسجد مکی زاهدان کلکسیونی از تضاد

به قلم: آغسار تورکمن

در میان مردم ما ضرب المثلی هست که می گوید: هر ملا اوز بیلننی اوقییر/ هر ملایی، آنچه که خود یاد دارد، می خواند. زمانی که سخنان مولوی عبدالحمید را بررسی می کنیم به راحتی متوجه تضاد در این سخنان و موضع گیری ها می شویم و هر طالب علمی می داند که اینهمه تضاد در فروع و سخنان، ناشی از فساد در اصول است. یعنی شخص در اصول مشکل دارد به همین دلیل است که اینهمه تضاد را در سخنانش مشاهده می کنیم؛ اما قضیه ی خطیب مسجد مکی زاهدان علائم دیگری را نیز نشان می دهد!

به عنوان مثال مولوی عبدالحمید در ۹دی ۱۴۰۱ش به صراحت می گوید:”اعتقادی به بودن عالم اسلامی در رأس کار ندارم… عالم برگردد به وظیفه خودش … ” حتی در نمایندگی شوراهای مختلف هم مثال می آورد که نباید عالم باشد بلکه یک دانشگاهی برود و..

با آنکه مولوی عبدالحمید یک خطیب است و هرگز نمی تواند در جایگاه عالم و اهل علم قرار گیرد با این وجود منظورش این است که اهل علم نیز مثل خودش به خطبه و آداب حیض و نفاس و دستشوئی و طهارت و البته سخن گفتن بدون تخصص در هر زمینه ای بپردازند اما مسائل مهم چون حاکمیت و مسندهای مهم حکومتی و اجتماعی و فرهنگی و … را به کسانی غیر از اهل علم شرعی بسپارند! و حاکمیتهایی چون امارت اسلامی افغانستان یا هر حاکمیتی بر اساس قوانین شریعت الله که نیاز به متخصصین در این قوانین دارد نزد او باطل هستند! اما حاکمیت دیگران خوب است!!

بدون شک این مولوی باید بداند که سید شریف جرجانی ترکستانی که در سال ۸۱۶ق وفات کرده در شرح خود بر کتاب المواقف قاضي عضد الدين الايجي می گوید: جمهور فقها و اهل علم  بر آنند که  اهل امامت و کسی که شایسته و مستحق رهبر شدن دارالاسلام است باید در اصول و فروع مجتهد باشد …. تا توانایی داشته باشد دلایل و حجج الهی را اقامه و شبهات را در عقاید دینی حل کند و در مورد مسائل روز نیازی به فتوای دیگران نداشته باشد و خودش در مورد مسائل روز و نوازل و مستحدثه مستقل باشد.”

قضاوت و مسند قوه قضائیه هم به همین شکل است و سایر مناصب هم باید از متخصصین و «اولی الامر» میان مومنین باشند نه دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها یا کفار سکولار. این خطیب مسجد مکی زاهدان می داند که در اسلام رهبریت تخصصی است که تنها از عهده ی یک مجتهد بر می آید نه پائنتر از آن، آنهم دکترها و لیسانسه و فوق لیسانسه های سکولار و بی سواد در امور شرعی که خودشان همیشه منبع فساد و مصیبت بوده اند. به همین دلیل است که در خطبه‌های نماز جمعه دوم دی ۱۴۰۱ می گوید:

“ولی امر به نظر ما و بر اساس اعتقاد اهل‌سنت نمی‌تواند امر الله را تعطیل کند… ولایت و ولی‌امر مسلمین به هر سطحی برسد در چارچوب شریعت اسلام باید عمل کند. هیچ مصلحتی در دنیا بالاتر از مصلحت اسلام نیست. مصلحت نظام باید در چارچوب اسلام باشد. اگر اسلام چیزی را ناجایز کرده، مصلحت نظام نمی‌تواند آن را جایز کند. ما معتقدیم که ولی امر و حاکم در چارچوب قرآن و سیره اسلام باید باشد و تار مویی نمی‌تواند از شریعت رد بشود.”

پس این خطیب مسجد مکی آنچه را که می گوید، می داند؛ و تضادهایش به خاطر جهل نیست بلکه آگاهانه دارد با شعور مخاطبین خود بازی می کند و اگر این روزها در «جبهه» ی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار محلی و دارودسته ی منافقین قرار گرفته است به خاطر جهالت نیست بلکه عمداً در این «جبهه» قرار گرفته است و عمداً اینهمه سخنان متضاد را بیان می کند و «عملاً» برای کفر سکولاریسم و حاکمیت تحصیلکرده های سکولار جاهل به دین در مناصب مختلف حکومتی تبلیغ می کند.

امام بیهقی رحمه الله و دیگران از ابن عباس رضی الله عنهما نقل شد کرده اند که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: مَنْ تَوَلَّى مِنْ أُمَرَاءِ الْمُسْلِمِينَ شَيْئًا فَاسْتَعْمَلَ عَلَيْهِمْ رَجُلًا وَهُوَ يَعْلَمُ أَنَّ فِيهِمْ مَنْ هُوَ أَوْلَى بِذَلِكَ وَأَعْلَمُ مِنْهُ بِكِتَابِ اللهِ وَسُنَّةِ رَسُولِهِ ، فَقَدْ خَانَ اللهَ وَرَسُولَهُ وَجَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ .[۱]  کسی که کارگزاری از مسلمین را به کار بگمارد در حالی که می داند در میان مسلمانان کسی هست که شایسته تر از آن و آگاه تر به کتاب خدا و سنت رسولش وجود دارد، به خدا و رسولش و به تمامی مسلمانان خیانت کرده است.”

در اینجا معیار شایستگی برای کسب مناصب حکومتی نزد اهل سنت آگاهترین به کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم است نه ….

آغای اسماعیل زهی : هر بیر اکین اوز وقتنده بیشر/هر محصولی به وقت خودش می رسد. پس روزی می رسد که عقلای ملت بلوچ -همچون سایر ملل بیدار شده- این شعبده بازی ها و بازی با کلمات و عوام فریبی های تو و امثل تو را کنار هم قرار می دهند، آنوقت …   


[۱] الحاكم في مستدركه (۴/ ۱۰۴) وقال صحيح الإسناد ، والطبراني في ” المعجم الكبير ” (۱۱/ ۱۱۴) ، / الهيثمي في مجمع الزوائد (۵/ ۲۱۲)/