دیدگاه ابن کثیر در مورد پذیرش قوانین ساخته شده توسط بشر یا سکولاریسم
به قلم: محمد بلوچ
ابن کثیر رحمه الله در تفسیر خودش می گوید:
«خداوند کسانی را که شریعت انسان ساز وی که در بر گیرنده همه خیرات و نهی کننده از هر شر و فساد است را فرو گذاشته و نظرات، اصطلاحات، هواهای نفسانی و قوانین گمراه کننده بشری را جایگزینش میکنند به باد انتقاد گرفته و بر آنها انکار میکند. چنانکه اهل جاهلیت مبتنی بر نظرات و هوس های خودشان حکم میکردند و چنانکه مغول ها بر اساس سیاستهای «چنگیز خان» فرمانروایی میکردند؛ او کتابی موسوم به «یاسق» را برایشان وضع کرد – که برگرفته از قوانین یهودیان، مسیحیان، مسلمانان و آراء و دیدگاههای خودش بود -، و به عنوان قوانین مقرر و اجرایی حکومت تلقی شده و احکام خدا و پیامبر را تحت الشعاع قرار داده بود.
این قوانین در میان نوادگانش به عنوان شرعی متبع قرار گرفت که حکم بر اساس آن را بر حكم قرآن و سنت ترجیح دادند. از این رو هر کس چنین اقدامی به عمل آورد کافر بوده و باید تا زمان بازگشت به دین خدا با وی به جهاد و قتال برخواست»[۱]
ابن کثیر به این شکل بیان می کند:
- هر حکمی که در برابر احکام ثابت و آشکار الهی قرار گیرد، حکم جاهلیت است و تفاوتی ندارد که در چه زمانی و توسط چه کسانی وضع شود.
- اگر کسی احکام الهی را زیر پا گذاشته و آنها را به سخره گیرد و به سراغ نظام های غیر اسلامی برود از اسلام مرتد گشته و باید با او جهاد صورت گیرد تا به احکام الهی برگردد.
این پیامی آشکار برای تمام سکولارهای بلوچ است که مدیریت آنها همچون تمام سکولاریستهای بومی میان مسلمین در دست کفار سکولار خارجی و منطقه ای است و جهت:
- راضی کردن کفار سکولار خارجی و منطقه ای
- و محکم کردن روابط خود با کفار سکولار خارجی و منطقه ای
- و گرفتن تضمین از کفار سکولار خارجی و منطقه ای جهت محافظت شدن در برابر ملتشان
چاره ای غیر از مبارزه با قوانین شریعت الله و فرهنگ اسلامی مردم خود و دشمنی و جنگ با هم وطنانشان که پایبند به قوانین شریعت الله هستند و برای حاکم کردن قوانین شریعت الله مبارزه می کنند ندارند.
بعد از آیه ی (أَفَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ) الله تعالی می فرماید:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»(ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را به دوستی نگیرید (و آنان را به سرپرستی نپذیرید). ایشان برخی دوست برخی دیگرند (و در دشمنی با شما یکسان و برابرند). هرکس از شما با ایشان دوستی ورزد (و آنان را به سرپرستی بپذیرد) بیگمان او از زمره ایشان بشمار می آید. و شک نیست که خداوند افراد ستمگر را (به سوی ایمان) هدایت نمیکند)،
یعنی بزرگترین چیزی که سبب می شود یک مسلمان تن به نظام های کفری دهد، به سرپرستی گرفتن این کفار است.
[۱] ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم (۱۱۹/۳) دار الکتب العلمیه