اعزام دیپلمات از سوی امارت اسلامی به ۱۰ کشور جهان

اعزام دیپلمات از سوی امارت اسلامی به ۱۰ کشور جهان

امیرخان متقی وزیر خارجه امارت اسلامی، در نشستی در کابل گفته است که؛ حکومت امارت اسلامی به بیش از ۱۰ کشور جهان دیپلمات‌های جدید فرستاده است.

به گفته وی پاکستان، روسیه، ایران، ازبکستان، چین، عربستان، قزاقستان، ترکیه، ترکمنستان و قطر از جمله کشورهایی هستند که دیپلمات‌های جدید در آن کشورها فعالیت می‌کنند.

دلیل اینهمه مخالفت با جماعت و دارالاسلام ایران چیست؟

دلیل اینهمه مخالفت با جماعت و دارالاسلام ایران چیست؟

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

الله تبارک و تعالی را سپاس میگویم که نعمت های فراوانش را بر ما ارزانی فرمود و با رحمت های بی دریغش خیر و برکت را در زمین گستراند وبندگانی را برای عبادت خود برگزید و این منتی است بر بندگان، تا خود را از عذاب الهی رهایی بخشند.

قران کریم در جای جای آیه های خویش مومنین و مسلمانان را به پیروی از قران وسنت و شورای اولی الامر و امت و پرهیز از تفرق و گروه گروه شدن امر کرده است و به این شورا هم امر کرده است: «فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ» (نساء۵۹) هرگاه در مسئله ای اختلاف نمودید آن را به خدا و رسولش برگردانید.

بعد از نابود شدن شورا توسط معاویه و ایجاد تفرق و مذاهب عدید در اسلام و فرقه فرقه شدن مسلمین به تدریج در کنار اهل دعوت راستین کسانی پیدا شدند که  با علم خطایی که داشتند،هم خود گمراه بودند و هم دیگران را گمراه ساختند.این افراد با گمراهی های فکری و با انتشار کتب متفاوت سعی در به دام انداختن مردم در چاه گمراهی بودند و به همین علت عده کثیری از امت اسلامی تابع هوا و هوس هاس بسیاری از این ناجوانمردان شدند و به نام  فلان فرقه و حزب و گروه  بیشتر وبیشتر از دین مبین اسلام دور شدند.

اما با ظهور مجدد شوراهای مختلف در دارالاسلام ایران کاروان دعوت به سوی وحدت و جماعت دوباره حرکت کرد و با مجاهدت های فراوان این مجاهدان عرصه ی علم و عمل زحماتشان به بار نشست و امروزه میبینیم که عده کثیری از مسلمین به بیداری اسلامی و حرکت در مسیر اتحاد برگشته اند وبحمدلله در سرتاسر این زمین خاکی در حال دعوت و فعالیت هستند و مردم را به بازگشت به قران و سنت و وحدت اسلامی و جماعت تشویق میکنند که جماعت هم تنها توسط  رهبریت واحد دارالاسلام شکل می گیرد؛ اما از انجا که همیشه در مقابل حق، باطل صف آرایی کرده و درصدد نابودی حق و حقیقت میباشد در این زمان نیز معاندان راه  جماعت و دارالاسلام (که همان راه امام ابوحنیفه وجعفر صادق و شافعی و زید ومالک و احمد حنبل و امثالهم میباشد) پی تخریب وبدنام کردن دارالاسلام و جماعت ایران و امارت اسلامی و … به بهانه های پوچ شیعه یا حنفی یا شافعی و غیره میباشند که بإذن الله هیچ گاه موفق نخواهند شد.

یکی از این مخالفت ها جلوگیری از حق قانونی و شرعی اهل جماعت و حامیان دارالاسلام به خصوص در جوامع سکولاریستی میباشد. ممانعت از دعوت مومنین شریعت گرا و محدود کردن آنها گواه بر این است که این معاندان ترس و واهمه ای بیش از انچه که فکر میکنیم از دارالاسلام دارند و با شنیدن اسم دارالاسلام و بخصوص قدرت نظامی و پیشرفتهای غیر قابل انکار آن تنشان به لرزه در می اید.

سوالی که بنده از این افراد سکولار و کشورهای سکولار دارم این است: اگر ادعایی مبنی بر حقانیت خود دارید پس دلیل این همه عناد و کینه با دارالاسلام  چیست؟ آیا نه این که مردم خود عقل دارند و قادرند حق و باطل را از هم دیگر تشخیص دهند؟ اما به مدد ونصرت الله تعالی هیچ گاه کفار سکولار جهانی و مزدوران محلی آنها به اهداف پلید خود نخواهند رسید و ان شاءالله مردم نیز هر روز بر اندوخته هایشان مبنی بر گمراه بودن و ضد شریعت و اخلاق بودن سکولاریستها پی میبرند و به جماعت بازمیگردند.

امیدوارم مولوی هائی که با شعارهای عوام فریبانه و سکولاریستی «انسانیت»، «وجدان»، به کارگیری  ملحدین سکولار در مناصب دولتی و … آگاهانه در «جبهه» جنگ روانی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار محلی قرار گرفته اند بدانند که نزد مومنین جایگاهی ندارند و چنانچه مردم بیدار شوند و با شریعت قدرت بگیرند این مولوی ها و ماموستاها باید حساب پس بدهند.

و در اخر توصیه ای به دوستانم در گروهها و کانالهای مجازی دارم!از الله بترسید و به انچه که در مورد ائمه و وحدت اسلامی و دارالاسلام میگویید عمل کنید که خیر دنیا وآخرت فقط وفقط در قران وسنت و اهل جماعت بودن است. خود را مشغول فعالیت های جانبی نکنید و حداقل به انچه که خود ادعا دارید جامه عمل بپوشانید و سدی در مقابل دارالاسلام و خادمی مجانی برای کفار نشوید که عقوبتی سخت در انتظار مخالفان جماعت و وحدت است.

کجاست عقل سلیم؟ کدامین فطرت پاک میپذرد؟

پذیرش قوانین شریعت الله شرط مومن بودن است

پذیرش قوانین شریعت الله شرط مومن بودن است

به قلم: براهندک بلوچ

کسانی که برای قوانین سکولاریستی و جامعه ای سکولار تبلیغ می کنند و در ضمن آن مدعی مسلمان بودن هستند لازم است بدانند که الله متعال تمسک به حاکم کردن قوانین و دستورات الله و رسول در امور مختلف زندگی را شرط ایمان قرار داده است و می فرماید: فَلا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيماً(۶۵نساء) قرطبی در تفسیر خویش تحت این آیه و آیات ما قبل می نویسند:

در میان شخصی به ظاهر مسلمان (از دارودسته ی منافقین) و یک یهودی پیرامون قضیه ای نزاع پیش آمد؛ یهودی به مسلمان پیشنهاد داد که نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم بروند تا ایشان قضیه را حل و فصل کنند – زیرا او می‌دانست که پیامبر عدل و انصاف می کنند – اما شخص به ظاهر مسلمان در خواست کرد که پیش کعب بن اشرف برویم (او یکی از علمای یهود بود)، بلاخره شخص به ظاهر مسلمان راضی شد که نزد پیامبر بروند، ایشان صلی الله علیه وسلم به نفع یهودی فیصله کردند.

 شخص به ظاهر مسلمان که بِشر نام داشت راضی نشد و از یهودی خواست نزد ابوبکر بروند تا او نیز نظر خود را اعلان دارند، یهودی پذیرفت و نزد ابوبکر صدیق رفتند؛ ایشان هم طبق فیصله رسول الله حکم نمودند. اما بشر باز هم راضی نشد و دوباره در خواست کرد که اینبار پیش عمر برویم.

 یهودی باز هم پذیرفت و آنها نزد عمر رفتند؛ عمر از آنها استفسار کرد و در توضیح، یهودی گفت: ابتدا بشر تمنا داشت که فیصله خود را نزد کعب بن اشرف ببریم اما من نپذیرفتم و او را متقاعد کردم که نزد محمد صلی الله علیه وسلم برویم، در نتیجه نزد پیامبر رفتیم و ایشان به نفع بنده فیصله کرد، اما بشر راضی نشد و گفت بیا تا به نزد ابوبکر نیز برویم، نزد ایشان رفتیم و او هم به نفع من فیصله کرد، اما باز هم بِشر راضی نشد و گفت بیا تا به نزد عمر برویم. اکنون شما نیز نظر خویش را بگوئید.

عمر از مسلمان پرسید که آیا این چنین است و این یهودی راست می گوید؟ بشر گفت: آری کاملا راست می گوید. عمر فرمود: صبر کنید تا فیصله شما را بکنم، رفت و با شمشیر برگشت و سر بشرِ را از بدن جدا کرد و گفت: چنین است فیصله من برای کسی که حکم پیامبر را نپذیرد. چیزی نگذشت که اولیای دمِ بشر ادعای قصاص کردند و مدعی شدند که عمر یک مسلمان را به قتل رسانده است. الله متعال در تایید این عمل عمر این آیات را نازل فرمود:

« أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعِيداً * وَإِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً (نساء/۶۰-۶۱)آیا تعجّب نمی‌کنی از کسانی که می‌گویند که آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند (ولی با وجود تصدیق کتاب‌های آسمانی، به هنگام اختلاف) می‌خواهند داوری را به پیش طاغوت ببرند (و حکم او را به جای حکم خدا بپذیرند)؟!. و حال آن که بدی‌شان فرمان داده شده است که به طاغوت کفر کنند. و شیطان می‌خواهد که ایشان را بسی گمراه کند

الی قوله تعالی:«فَلا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيماً » سوره نساء (۶۵) ‏امّا، نه! به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن بشمار نمی‌آیند مگر زمانی که در اختلافات و درگیریهای خود تو را به داوری نطلبند و سپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته و کاملاً تسلیم (حکم و قانون شریعت الله) باشند.[تفسير القرطبي، ٢٦٦/٥]

به این ترتیب آیات فوق به اثبات رساند که شخصی از دارودسته ی منافقین یا سکولار زده ها که عمر آنرا به درک واصل کرده اند یک مسلمان موحد نبوده بلکه یک سکولار زده و از دارودسته ی منافقین  بود که در گمان باطل خود، خویش را مسلمان پنداشته بود (يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا) ؛ زیرا (يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ) او اراده کرده بود حکم و قانون و داوری را به نزد طاغوت (کفار) ببرد در حالی که ( أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ)الله متعال دستور داده بود که باید به طاغوت  کفر کرد. و حتی این کفر کردن را شرط صحت توحید قرار داده بود؛ آنجا که می فرمایند:

« فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى» (بقره ۲۵۶) کسی که به طاغوت (شیطان و بتها و معبودهای پوشالی و هر شخص کافری که  در مقابل احکام الهی اطاعت شود) کفر کند و به خدا ایمان بیاورد، به محکم‌ترین دستاویز چنگ زده است.

طاغوت در قرآن و سنت یعنی کافر و بعد از شیطان و در میان انسانها کفار اصلی به ۵ دسته تقسیم می شوند که باید به آنها کفر کرد: الَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/۱۷) ۱- یهودیان ۲- مندائیان ستاره‌پرست ۳- نصرانی ها(مسیحیان)  4- زردشتیان  5-  مشرکان (سکولاریستها) . پس ابتدا باید بعد از شیطان به این ۵کافر کفر کرد و ردشان کرد و بعد ایمان به الله را اعلام کرد و ایمان پذیرفته می شود.

بنابراین تنها ادعای اسلام هیچ فایده‌ای به او نداد و خون خواهی اولیای او نیز رد شد. و در آخرین آیه (فَلا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى….) یک ضابطه کلی برای تمام مدعیان اسلام بیان کرد، و آن اینکه پذیرفتن تحکیم الله و رسول، آنهم  از روی صدق دل، شرط مومن شدن است؛  و کسی که برای نظام های غیر اسلامی تلاش کند و در پی تحکیم آنها در مناطقی از زمین الله باشد هیچ بهره ای از ایمان و اسلام ندارد.

پس سکولارها قبل از هر چیز باید در مورد ایمان خود اندکی سر تامل فرو ببرند و مطمئن شوند که آیا مسلمان هستند یا نه؟! امکان ندارد یک شخص مسلمان باشد اما برای روی کار آمدن حکومت سکولار فعالیت کند.

واکنش پارلمان انقلابیون شافعی- زیدی یمن نسبت به حمله ناکام به تاسیسات وزارت دفاع دارالاسلام ایران در اصفهان

واکنش پارلمان انقلابیون شافعی- زیدی یمن نسبت به حمله ناکام اصفهان

پارلمان یمن با صدور بیانیه‎ای ضمن محکوم کردن حمله ناکام تروریستی به تاسیسات وزارت دفاع در اصفهان آمده است که حمله تحریک آمیز با استفاده از ریز پرنده ها علیه تاسیساتی در ایران، بیانگر این است که لابی صهیونیستی در پس پرده گسترش تخریب و ویرانگری و برهم زدن امنیت و ثبات جهان آزاد است.

پارلمان یمن در ادامه بیانیه خود همچنین اقدامات تحریک آمیز و تنش آمیزی را که جهان اسلام با آن مواجه است، محکوم و تاکید کرد که اینگونه اقدامات ویرانگر پیامدهای نامعلومی برای صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه دارد.

پارلمان یمن همچنین اقدام برخی از رژیم ها و حکومت های سازشکار با رژیم صهیونیستی در محکوم کردن عملیات شهادت طلبانه اخیر یک جوان فلسطینی در شهر اشغالی قدس را تقیبح و اعلام کرد که چنین اقداماتی از جانب رژیم های سازشکار برای نادیده گرفتن حق ملت فلسطین و مقاومت آنها در برابر اشغالگران صهیونیست و توجیه جنایت های دشمن علیه ملت فلسطین صورت می گیرد.

واکنش وزارت امور خارجهٔ امارت اسلامے افغانستان به اعلامیهٔ اخیر وزارت خارجهٔ امریڪا مبنے بر وضع محدودیت ویزه بالاے شمارے دیگر از مقامات امارت اسلامے



وزارت امور خارجهٔ امارت اسلامے افغانستان اعلامیهٔ اخیر وزارت خارجهٔ ایالات متحدهٔ امریڪا مبنے بر وضع محدودیت ویزه بالاے شمارے دیگر از مقامات امارت اسلامے را مانعے در برابر پیشرفت روابط میان دو طرف می‌داند.

امارت اسلامے به عنوان حڪومتے مسوول به تمامے حقوق مردم خویش ڪه دین مبین اسلام، فرهنگ پذیرفته‌شدهٔ افغان‌ها و اقتضاے وقت آنرا ایجاد می‌ڪند، متعهد است. وزارت امور خارجه می‌خواهد به ایالات متحده یادآورے ڪند ڪه حڪومت افغانستان باوجود محدودیت‌هاے مالے و بانڪے، تلاش می‌ڪند تا شرایط زندگی‌اے مرفه براے مردم‌ خود مهیا ڪند. ادامهٔ محدودیت‌ هاے نامشروع بالاے نظام مالے و بانڪے افغانستان، نقض صریح حقوق بشرے مردم افغانستان است و دسترسے مردم را به سایر بخش‌هاے زندگے مرفه به شمول بخش آموزش و صحت محدود می‌سازد. ایالات متحده باید به توافق‌نامهٔ دوحه متعهد باقے بماند و با عملی‌نمودن آن نشان دهد ڪه اسناد حقوقے منعقده و تعهدات با امریڪا قابل اعتماد اند…..

مسیر جهاد از کانال دارالاسلام (الجماعة) تنها مسیر عزت و آزادسازی زمین (۲)

مسیر جهاد از کانال دارالاسلام (الجماعة) تنها مسیر عزت و آزادسازی زمین (۲)

به قلم: آغسار تورکمن

برنامه ها و مسیر حرکت طرفداران دموکراسی سکولاریستها و گوشنه نشینان نظاره گر به اصطلاح اهل تزکیه و …. یا نشئت گرفته از توطئه های دشمنان آشکار و دارودسته ی منافقین داخلی به عنوان دشمنان پنهان است که آگاهانه و عمدا و برنامه ریزی شده به پیش می رود یا ناشی از عقل ناقص صاحبان آن است یا ناشی از هوا و هوس و مصالح بانیان این برنامه هاست، حال آنکه هر گروه مدعی این است که تنها او حامل حق است بدون اینکه هیچ یک از آنها سختی مطالعه و سیر در سرگذشت امتهای پیشین و شناخت سنت های  خداوند برای برپایی جوامع و تفکر در احوال پیامبران و اتباع آنها و وارثان آنها در بنیان جوامعشان را داده باشد.

اما در کنار این برنامه ها و مناهج ناصواب و این راه های کج و معوج، هستند جریاناتی که منهج ربانی و برنامه خدایی را برای برپایی جامعه اسلامی و تمکین دین خداوند بر روی زمین و ایجاد حاکمیت اسلامی بر منهج نبوت برگزیده اند و در این راه غالی و نفیس خود را در طبق اخلاص قرار داده اند و سرزنش سرزنش کنندگان را هیچ اثری در عزم و اراده شان نیست.
اینان همانها هستند که پیامبر راستگوی اسلام صلی الله علیه و سلم، از آنها خبر داده:«لَا تَزَالُ عِصَابَةٌ مِنْ أُمَّتِي يُقَاتِلُونَ عَلَى أَمْرِ اللَّهِ قَاهِرِينَ لِعَدُوِّهِمْ لَا يَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ حَتَّى تَأْتِيَهُمْ السَّاعَةُ»  (رواه مسلم) «پیوسته طائفه ای از امت من هستند که برای دفاع از حق (دین اسلام) قتال می کنند، و بر دشمنان خود چیره هستند، مخالفت مخالفان به آنها ضرري نخواهد رساند تا اينكه قيامت فرا رسد.»

پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم، ویژگی بارز این طائفه و گروه را مشخص کرده: قتال و جهاد فی سبیل الله ..
بله همان جهادی که ذلت امروز امت اسلامی ناشی از ترک آن است، همانگونه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم به آن اشاره فرموده است: «إذا تبايعتم بالعينة، وأخذتم بأذناب البقر، ورضيتم بالزرع، وتركتم الجهاد، سلط الله عليكم ذلا لا ينزعه حتى ترجعوا إلى دينكم» مسند امام احمد (۲/۴۲) و سنن ابو داود (۳۴۶۲). «هرگاه داد و ستد ربوي عينه را انجام دهيد و دُم گاوها را بگيريد (یعنی به دنیا دل بستید) و به كشت وزراعت خرسند و راضي گرديد و جهاد در راه خدا را رها كنيد، خداوند، بر شما خواري و خفتي مسلط مي كند كه آن را از شما برنمي دارد تا آنكه به دينتان بازگرديد.»

بله تنها راه رهایی از ذلت امروز و بازگشت به عزت دیروز و تنها راه رسیدن به تمکین بر زمین، جهاد فی سبیل الله است؛ آنهم به دور از تفرق و چند دستگی و حزب بازی بلکه با تمسک به جماعتی که توسط دارالاسلام به وجود آمده که از وحدت دستور و وحدت فرماندهی برخوردار است.
پس جهاد با جان و مال و زبان، جهاد با طواغیت، با همه طواغیت، آنهم زیر پرچم الجماعة واحدی که امروزه دارالاسلام پرچمدار آن است یگاه راهی است تا انسانها از عبادت بندگان به عبادت پروردگار بندگان و از ظلم و جور مناهج و برنامه های شرکی به عدل اسلام و قرآن رهنمون شوند.
اما مسیر حرکت جهاد از کانال الجماعة که دارالاسلام آنرا نمایندگی می کند مسیری است که با انواع ابتلائات و سختی ها همراه است و مسیری فرش شده با گل وگیاه نیست و توشه ی این راه صبر است تا سرانجام به اذن خداوند به آزاد سازی تمام سرزمینهای اسلامی و بیرون راندن دشمنان اشغالگر و  نصر و تمکین بر تمام زمین وعده داده شده، نائل شویم.

مسیر جهاد از کانال دارالاسلام (الجماعة) تنها مسیر عزت و آزادسازی زمین (۱)

مسیر جهاد از کانال دارالاسلام (الجماعة) تنها مسیر عزت و آزادسازی زمین (۱)

به قلم: آغسار تورکمن

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی خلق الخلق بقدرته و بیَّن لهم الطریق النجاة فی کتابه و الصلاة و السلام علی من بُعِث بالسيف بين يَدَي الساعة حتى يُعبَد الله وحده و علی آله و صحبه و من سار علی دربهم الی یوم الدین.. اما بعد ..

هرکس امروز در احوال امت اسلامی دقت کند، بوضوح در می یابد که ذلت و پستی که امت اسلامی به آن دچار شده، ناشی از غیاب منهج و برنامه خداوند از زندگی مسلمانان و تسلط مستکبران و حاکمان سکولار و مرتدی است که با انواع مکرها و حیله ها سعی در دورنگهداشتن امت اسلامی از حکم و برنامه پروردگار جهانیان دارند.  لذا عمل و تلاش برای تمکین و برپایی دین خداوند بر روی زمین و بازگردانی حاکمیت بر اساس روشن نبوت، امری واجب و فرضیه ای انکار ناشدنی نزد هر مسلمان عالم به دین خداوند است.

خداوند متعال نیز به بندگان صالح خود وعده ی این تمکین و حاکمیت را داده است، آنجا که می فرماید:
«‏ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ‏» (نور ۵۵)
«خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده‌اند و كارهاي شايسته انجام داده‌اند ، وعده مي‌دهد كه آنان را قطعاً جايگزين (پيشينيان ، و وارث فرماندهي و حكومت ايشان) در زمين خواهد كرد (تا آن را پس از ظلم ظالمان، در پرتو عدل و داد خود آبادان گردانند) همان گونه كه پيشينيان (دادگر و مؤمن ملّتهاي گذشته) را جايگزين (طاغيان و ياغيان ستمگر) قبل از خود (در ادوار و اعصار دور و دراز تاريخ ) كرده است ( و حكومت و قدرت را بدانان بخشيده است ) . همچنين دین ايشان را كه براي آنان مي‌پسندد ، حتماً ( در زمين ) پابرجا و برقرار خواهد ساخت ، و نيز خوف و هراس آنان را به امنيّت و آرامش مبدّل مي‌سازد ،  ( آن چنان كه بدون دغدغه و دلهره از ديگران ، تنها ) مرا مي‌پرستند و چيزي را انبازم نمي‌گردانند . بعد از اين ( وعده راستين ) كساني كه كافر شوند ، آنان كاملاً بيرون شوندگان ( از دائره ايمان و اسلام ) بشمارند ( و متمرّدان و مرتدّان حقيقي مي‌باشند ) .»

در این راستا افراد و گروههای زیادی برنامه هایی را برای دستیابی به این وعده پروردگار ابداع کرده اند و ادعای این را دارند که برنامه آنها، تنها منهج و برنامه منتهی به برپایی حکم خداوند بر روی زمین و تشکیل جامعه اسلامی است حال آنکه اغلب این برنامه ها در تعارض کامل با برنامه و منهجی قرار دارد که بر سید انبیاء صلی الله علیه و سلم نازل شده است.

عده ای که اکثریت مطلق آنها را دارودسته ی منافقین تشکیل می دهد دموکراسی شرکی کفار سکولار (مشرک) را راه رسیدن به برپایی جامعه اسلامی و تمکین دین خداوند بر روی زمین، برگزیده اند و حتی سیر در چهارچوب دموکراسی سکولاریستها( مشرکین) را تنها راه رسیدن به این مهم می دانند که باید در راه آن غالی و نفیس فدا شود.
دسته ای دیگر تربیت افراد و تزکیه نفوس و رسیدن منزلت افراد به منزلت صحابه گرانقدر را شرط لازم برای شروع عمل برای برپایی جامعه اسلامی و بازگردانی خلافت اسلامی قرار داده اند.
و گروه دیگر تنها اقدام به تبلیغ حکیمانه و رساندن دین خداوند به مردم می کنند و معتقدند با اصلاح افراد، جامعه اسلامی شکل می گیرد و نیاز به کار دیگری نیست.
دسته دیگر بیش از ۱۰۰ سال است که منتظر نزول نصرت الهی و ایجاد فرصت برای دستیابی به زمام حکم و سپس برپایی حاکمیت اسلامی بر منهج نبوت هستند.

کپی بیماری سکولارزده های کُردستان در میان بلوچها

کپی بیماری سکولارزده های کُردستان در میان بلوچها

به قلم: محمد رخشانی /خاش

ما در مورد قومیتهای شیعه مذهب ایران چیزی نمی گوئیم چون به اندازه ی کافی در میان آنها فعالینی دلسوز و اهل فن وجود دارند به همین دلیل تنها به دو قوم اهل سنت ایران یعنی کوردها و بلوچها می پردازیم.

بلوچهای سکولار از ۸۰سال قبل حرکت ضد اسلامی خود را جهت فاسد کردن بلوچهای پاکستان شروع کرده اند اما به دلیل وجود علماء و فرهنگ غنی اسلامی واهل غیرت بودن بلوچها نتوانستند پیشرفت چندانی داشته باشند.

در میان کُردهای اهل سنت ایران هم از سال ۱۳۲۴ش تا کنون سکولاریستها فعالیت دارند اما تواسنته اند تاثیر به سزائی بر عقاید و افکار و رفتار و اخلاق بسیاری از کوردها داشته باشند؛ از زمانی که در یکی دو دهه ی گذشته سکولارهای بلوچ چون حبیب سربازی و بهمن و سایرن توانسته اند با احزاب سکولار کوردها ارتباط برقرار کنند و تبلیغات و جنگ روانی خود را طبق هدایت این احزاب سکولار و گروه رجوی و آل سعود به پیش ببرند توانسته اند عده ای از بلوچها را همچون عده ای از کوردها فاسد و منحرف کنند.   

در بلوچستان پاکستان علماء تمام نقشه و ترفندهای سکولاریستهای خارجی و بومی را با سخنان صریحشان برملا می‌کرند و اجازه نمی‌دادند که مغرضان و پرورش یافتگان مکتب سکولاریسم به عقیده و فرهنگ و حیاء و آبروی بلوچهای مسلمان بتازند.

متأسفانه در بلوچستان ایران به دلیل پرداختن علماء و خطباء به مسائل حاشیه ای و رها کردن خائنین سکولار و عقاید فاسد آنها، علاوه از دشمنان خارجی، سکولارهای بلوچ هم از این سهل انگاری آنها سوء استفاده کرده و در حال نشر بی‌بندباری و مفاسد اخلاقی و فکری و رفتاری در بلوچستان‌اند. همان سرزمین اسلامی که علمای بزرگوارآن را با خون جگرشان آبیاری نموده‌اند.

اما روز به روز بعضی جوانان و خواهران فریب خورده بلوچ در حال عادی سازی فرهنگ سکولاریستی در بلوچستان هستند.دختران و پسرانی که شکار افکار سکولارهای بلوچ (حزب سهاب و سرمچاران) شده‌اند، عقیده اسلامی بجای خویش بماند بلکه هر روز دارند حیا و عفت زنان بلوچ را به بازی می‌گیرند.

همان جوانانی که تا دیروز بخاطر حیا و غیرت اسلامی و بلوچی‌، خودشان در کلیپ‌های خویش نقش دختر را بازی می‌کردند. ولی امروز بنابر فعالیت‌های وسیع سکولاران و کمبود ناصح امین، بسیاری از جوانان ما، بلوچستان را با اروپا اشتباه گرفته‌اند.

در برنامه‌های فضای مجازی مانند: اینستاگرام و… سری بزنیم خواهیم دید که حتی بعضی از جوانان با ارتباط لایو با دختران، در انظار صدها و هزاران نفر، ساعت‌ها سخن می‌گویند؛ و بعضی‌ دیگر مانند بازیگران هندی به همراه دختران کرایه‌ای در حال درست کردن کلیپ‌های عاشقانه و… هستند، تا این فحشای آشکار را عادی جلوه دهند و بقول خودشان آنرا فرهنگ‌سازی کنند.

حقیقتاً این جوانان به نوبه خود دارند برای آمدن سکولاریسم و جنگ با قوانین شریعت الله در بلوچستان زمینه‌ سازی می‌کنند.

وظیفه شما علما در مقابل این فتنه‌ ی سکولاریسم و عقاید و افکار و اخلاق و رفتار سکولاریستی از بقیه اقشار جامعه سنگین‌تر است؛ پس باید با روشنگری در مورد کفر سکولاریسم این عده از جوانان فریب خورده را متوجه و محکوم سازید تا چنین نباشد که جوانان دیگری از سکوت شما علما و فعالین مذهبی سوء استفاده کرده و فرهنگ اسلامی و بلوچی مردم ما را بیشتر از این پایمال کنند.

رهبران مذهبی و علمای سرشناس هر چه سریع‌تر به این قضیه ورود کنند و از عفت و حیاء زنان بلوچ و عقیده اسلامی در مقابل این جوانان سکولار و سکولار زده، و همچنین در برابر انتشار افکار سکولاریسم در بلوچستان با تمام صلاحیت خویش اقدام و دفاع کنند.

علمای عزیز، طلاب گرانقدر، مردم موحد و جوانان غیور بلوچستان، التماس‌تان می‌کنیم که برای حفظ فرهنگ اسلامی در بلوچستان، امروز به میدان بیایید و از نتیجه فتنه سکولاریسم در دیگر کشورهای اسلامی عبرت بگیریید مبادا سهل‌انگاری کنید که عاقبت این فتنه‌ها جبران ناپذیر است.

التماس بیداری

امارت اسلامی افغانستان به حکومت آمريکائی پاکستان: برف بام‌ خود را بربام دیگران نیندازید

امارت اسلامی افغانستان به حکومت آمريکائی پاکستان: برف بام‌ خود را بربام دیگران نیندازید

امیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجه، خطاب به حکومت پاکستان می‌گوید که ریشه‌ی مشکلات امنیتی این کشور در داخلش است و نباید آن را به امارت اسلامی نسبت بدهد.

سرپرست وزارت امور خارجه، می‌افزاید: «از وزیران محترم پاکستان تقاضا می‌کنم که برف بام خود را بر بام دیگران نیندازید، مشکلات خود تان را در داخل خود تان ببینید.»

امیرخان متقی، امروز (چهارشنبه، ۱۲ دلو) در نشستی در کابل به حکومت پاکستان پیشنهاد می‌کند که در باره‌ی حمله‌ی انتحاری اخیر در مسجدی در پیشاور این کشور تحقیقات بیش‌تر کند و به گفته‌ی او، حمله‌ای با این میزان تلفات و تخریبات حمله‌ی عادی نیست که به وسیله‌ی یک جلیقه‌ی انتحاری یا هم بشکه‌ی بمب صورت گرفته باشد.