دین سکولاریسم که عقیده ی تمام سکولاریستها در طول تاریخ بوده است این روزها تبدیل به طرح فراگیری شده است که برفضای عقیدتی و حکومتی بیش تر کشورها ی دنیا سایه افگنده است.
سکولاریستها که در ادبیات فقهی مسلمین تحت عنوان مشرکین و احزاب از آنها یاد می شود دسته ای از کفار اصلی هستند که در کنار یهود دشمنان شماره یک مومنین به شمار می روند.
نظام عقیدتی مشرکین یا سکولاریستها که در قرون معاصر به سکولاریسم شناخته شده است مبدأ اصلی توجیه اخلاقی وسازمان دهی جمعی وبنیان اقتصادی است که همه ریز و درشت امور به آن برمی گردد که سعی دارد هر چهار معنی و مفهوم دین را از سایر شریعتهای آسمانی بگیرد و به خودش مختص کند.
یعنی : ۱. قدرت حاکمیت و حکومتی ۲. قانون و برنامه ۳ . اطاعت و فرمانبرداری ۴. مجازات و پاداش را به از شریعتهای آسمانی بگیرد و به سکولاریسم بدهد .
مشخص است که این دین سکولاریسم ماهیت معنا وحقیقت را مشخص کرده و دامنه های آن را تعیین می کند به همین خاطر بدون این که به عامه مردم مجال انتخاب ویا پژوهش بدهد برآن ها تحمیل می شود این نظام … جدید فراتر ازنقد است. این اصل عقیدتی درگذشته برای تعبیر ازخود بسیار صریح بوده وبر همین اساس به راحتی قابلیت جست وجو و رویاروی با آن وجود داشته است اما در دهه های اخیر راه جدیدی درپیش گرفته است تا خودرا از رصد کسانی که به دنبال یافتن اثری از آن هستند مخفی کرده ودر خفا وبا مکر ونیرنگ به آگاهی ملت نفوذ کند بدون که سرصدایی ایجاد کرده ویا فرد مؤمن به نبوت خاتم و شریعت ناسخ شرایع دیگر را تحریک کند ودشمن خود سازد.
سکولاریسم بدون آن که غالبا خودرا در زیر یک پلاکارد کلی قرار دهد توانسته است در جزئیات زندگی ما نفوذ کند وتوانسته بر اندیشه ها احساسات دوستی ها ودشمنی های زیادی ازمردم تسلط بیابد آن هم ازطریق مجموعه ای ازگفتار های پراکنده که ظاهرا تحت یک ایدئولوژی که شجاعت تعبیر ازخود را داشته باشد قرار نمی گیرد تا جایی که بیش تر گفتارهایش برزبان خاص وعوام خوب وبد ومیخانه ای ومسجدی رواج پیدا کرده بدون این که کسی احساس کند حق وباطل در آمیخته است
سکولاریسم متناسب با واکنش مردم به پیش می رود و همیشه اهل سازش و مداهنه بوده است.
شاخه خراسان فرقه نجدی دوله یا داعش کشته شدن اعجاز امین آهنگر مشهور به ابوعثمان الکشمیری، رهبر شبه قاره هند این فرقه را در جنوب افغانستان تایید کرد.
این فرقه نجدی در بیانیهای گفته است که الکشمیری در ۱۴ فبروری در درگیری میان نیروهای امارت اسلامی و دوله در یک ولایت جنوبی افغانستان کشته شدهاست.
البته منابعی اظهار داشته اند که ابوعثمان در کارته نو شهر کابل به قتل رسیده است.
ابوعثمان در زمان به قدرت رسیدن امارت اسلامی از زندان آزاد شده بود و پس از آن به صورت مخفی زندگی می کرد.
«زلمی خلیلزاد»، نماینده پیشین آمریکا در امور افغانستان، کشته شدن «اعجاز امین آهنگر» مشهور به «ابوعثمان کشمیری» از فرماندهان فرقه دوله، در افغانستان را “خبر خوب” گفته است.
خلیلزاد در صفحه توئیترش نوشته که کشته شدن این فرمانده داعش گامی در راستای عملی کردن توافقنامه دوحه در زمینه مبارزه با گروهای تروریستی است که امارت اسلامی متعهد شده بود…. کشته شدن سرکرده گروه داعش بهنام امین آهنگر مشهور به ابو عثمان در افغانستان نشان میدهد که امارت اسلامی به توافقنامه دوحه در امر مبارزه با هراسافگنی متعهد است.
جنگ داخلی میان اهل قبله عذاب و مصیبتی است که سودش تنها به جیب کفار اصلی و مرتدین محلی و دارودسته ی منافقین بومی می رود.
زمانی که می گوئی من به دموکراسی اعتقاد دارم و «هر» کسی آزاد است «هر» کاری بکند
به قلم: محمد اسامه
اولا به شما بگویم که در هیچ جای دنیا «هر» کسی آزاد نیست که «هر» کاری را انجام دهد بلکه هر یک از اعضای کشورها تنها در چارچوب قانون اساسی حاکم بر آن کشور آزاد هستند فعالیت کنند.
حالا در کشورهای سکولار که دموکراسی بر آنها حاکمیت دارد کفرگوئی و زناکاری و لواط کاری و لختی گری و شراب نوشی و ازدواج با حیوانات و سایر مفاسد اخلاقی و رفتاری به شرط «رضایت جنسی» آزاد است و قانون و حکومت از افرادی که دچار این مفاسد شوند دفاع می کند و کسی نمی تواند جلو آنها را بگیرد. یعنی نه پدر و مادر می توانند جلو فرزندان را بگیرند و نه فرزندان می توانند جلو پدر و مادر یا خواهر و برادران خود را بگیرند چه رسد به اینکه قوم و خویش یا همسایه یا غریبه بتواند جلو آنها را بگیرد و این به معنی انجام «هر» کاری نیست بلکه به معنی آزادی در این موارد است.
در اینجا اولین چیزی که از شخص گرفته می شود «غیرت» اسلامی و فطری است. شیخ الاسلام گفته است:”خداوند متعال بر مرد واجب نموده است که بر خانوادهاش غیرت داشته باشد و آنان را از فحشا محافظت کند لذا اگر در قبال این امور سکوت پیشه کند دیوث میباشد و دیوث کسیست که حدیث در مورد آن آمده که: لایدخل الجنةَ دیوثٌ” «دیوث و بیغیرت وارد بهشت نمیشود». دیوث متضاد غیور است”.( جامع المسائل ج ۷ ص ۴۷۷)
ابن قیم نیز گفته است:”اصل دین، غیرت است و کسی که غیرت ندارد دینی ندارد زیرا غیرت از قلب حمایت میکند و اعضای بدن نیز از سوی قلب حمایت میشوند در نتیجه، بدی و فحشا را از شخص دور میدارند اما بیغیرتی، قلب را می میراند در نتیجه، اعضای بدن هم بخاطر مرگ قلب میمیرند”. ( الجواب الکافي)
حتی حسن بصری در مورد مسلمینی که زنانشان را بدون وجود یک محرم مرد به بازارهای دارالاسلام می فرستند گفته است:”آیا زنانتان را رها میکنید که در بازارها با مردان بیگانه و بیماردل قاطی شوند؟! خداوند متعال زشت گرداند چهرهی کسی را که غیرت ندارد”. (إحیاء علوم الدین ۲/۴۶)
پس در همان قدم اول زمانی که معتقد به دموکراسی سکولاریستها شدی یعنی طرفدار قانون و حکومتی شده ای که غیرت را از تو می گیرند هر چند ادعای غیرت داشته باشی اما چه بخواهی چه نخواهی در کشورهای سکولار تو بی غیرت دیوثی هستی که به تدریج پاکدامنی را از زنان و خانواده ی خودت هم می گیری همچنانکه راغب اصفهانی گفته است:”هر ملتی که غیرت در مردانش نمانَد پاکدامنی در زنانش نیز نمیماند”.( الذریعة إلی أحکام الشریعة ص ۳۴۷)
فقط کافی است نگاهی به سکولاریستها و یا سکولار زده های اطراف خودت بندازی و یا نگاهی به شبکه های ماهواره ای آنها بیندازی تا به بی غیرتی و دیوثی آنها و بی حیائی و لختی گری و افکار فاسد مردان و زنان سکولار پی ببری.
این یکی از ثمرات دموکراسی سکولاریستهاست که عده ای خائن به دین و ملت و عده ای فاسد عقیدتی و رفتاری و اخلاقی و بی غیرت دیوث مردم مسلمان ما را به آن دعوت می کنند.
با این وجود آیا باز از دموکراسی سکولاریستها دفاع می کنی و خودت را یکی از آنها می دانی؟
مجمع علما و متنفذین تشیع افغانستان اظهار داشت غربیها پشت برخی از دسیسهها در افغانستان قرار دارند و مردم این کشور نگران بازگشت افراد فاسد به حکومت هستند. «سید حسن فاضل زاده» رئیس مجمع علما و متنفذین تشیع افغانستان در همایشی اظهار داشت غربیها پشت برخی از دسیسهها قرار دارند و مردم این کشور نگران بازگشت افراد فاسد به حکومت هستند. بحث دولت فراگیر باید تبیین شود.
وی افزود: نظام مقتدر و اسلامی، تقویت ارزشهای اسلامی، توانمندسازی اقتصاد، اعتماد به مردم، حذف مفسدین و عوامل فساد، گزینش استعدادهای متعهد از خواستههای مردم افغانستان در این شرایط است.
فاضل زاده گفت: نباید بار دیگر به افراد فاسد اجازه داد تا با سرنوشت مردم بازی کنند. «نشست بن» یکی از مشکلات افغانستان بود که مردم را به اقوام مختلف تقسیم بندی کردند.
رئیس مجمع علما و متنفذین تشیع افغانستان اظهارداشت حکومت کنونی کابل به عواید ملی متکی است اما با آن هم ما خواستار این هستیم که مالیات بر اساس درآمد و عواید و پس از سنجش و کارشناسی صورت گیرد تا منجر به فشار بر کار و کسب افراد نشود.
در این همایش برخی از سخنرانان نیز تاکید کردند هیچ قومی بر قوم دیگر برتری ندارد و همه برابر هستند. درست است که کاستیهایی وجود دارد اما مردم باید از حکومت اسلامی حمایت کنند.
مولوی ذبیحالله مجاهد، سخنگوی امارت اسلامی با نشر خبرنامهای گفته است، بر اساس فرمان عالیقدر مولوی هبه الله شورای علما در ولایت کنر ایجاد شده است. دراین خبرنامه آمده است که اعضای این شورا مکلف اند تا مطابق لایحه شورا برای بهبود امور این ولایت با مسوولان مربوطه مشورت کنند.
کفر سکولاریسم با استفاده از افرادی با اسم عالم دینی و ماموستا و مولوی و ملا و زنان با حجاب اسلامی و… اسلامی نمیشود
به قلم: محمد اسامه
به یاد دارم زمانی بود که در کردستان ایران حزب کمونیست کومله یک ملا و امام جمعه به نام شیخ عزالدین را به عنوان رهبر معنوی خود معرفی کرده بود و این روزها نیز امثال مولوی عبدالحمید زاهدان همان شعارهای لائیک بودن را سر می دهد و… این حیله همیشگی احزاب و گروههای سکولار در استفاده از افراد با ظاهر دینی و اسلامی بعنوان عالم دینی میباشد تا به مردم بگویند که آنها با اسلام مشکلی ندارند وگرنه این افراد هرگز با ما نمیبودند و سکولار و دموکراتیک بودن مورد تایید اسلام هم است… این راه راست است و آنچه ما میگوییم درست است و افرادی که بنیادگرا هستند در اشتباه و گمراهی هستند و راه نجات مردم همین سکولاریسم و دموکراتیک بودن است و..!
این ادعا را فرعون هم داشت و به قومش میگفت که جز راه راست و درست، راهی دیگر را برایتان انتخاب نمیکنم:قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ (غافر/٢٩) فرعون گفت: من جز آنچه را [صواب] میبینم به شما ارائه نمیکنم، و شما را فقط به راه راست هدایت میکنم.
احزاب و گروههای سکولار و دموکرات میگویند ما با اسلام مشکلی نداریم و ما هم مسلمان هستیم و… این ادعا مانند این است شخصی بگوید من هم مسلمان هستم و هم قوانین الله برایم مهم نیست و سخنان الله را نمی پذیرم و به در الان من نمی خورند و باید دور ریخته شوند و… آیا شخصی با چنین ادعایی، مسلمان است؟ قطعا خیر و این بسیار واضح است.
کسی هم که مفهوم «لا اله الا الله» را بداند هرگز سکولاریسم و دموکراتیکبودن را قبول ندارد چون از نظر اسلام اینها کفر است و هرکسی آنها را قبول داشته باشد یا برای این تفکرات بجنگد و سرباز گروههایی باشد که دین اسلام و دولت را جدا کردهاند و دموکرات هستند، کافر است.
پیامبر صلی الله علیه وسلم هرگز روزی از روزها با مشرکین قریش در مورد حکومتداری و تشریع به مذاکره ننشست زیرا «لا اله الا الله» یعنی فقط الله، حاکم است و حق تشریع و قانونگذاری دارد. کفرِ سکولاریستهای(مشرکان) کنونی از کفر سکولاریستهای (مشرکان) مکه هم بدتر است زیرا آنها قوانین خود و منسوب به بتها را موازی و مانند قانون خدا میدانستند اما در سیستم سکولاریسم و دموکراسی کنونی، قانون احزاب سکولار و… بالاتر از قانون خدا هم قرار میگیرد و با جدایی شریعتهای آسمانی از حاکمیت ودولت ، شریعت خداوند و بخشی از آیات قرآن دور انداخته شده است.
پس ای مسلمانان، آگاه باشید که هر سیستمی که سکولار و دموکرات بود بطور کامل با اسلام در تضاد است و با استفاده از افرادی با اسم عالم دینی و ماموستا و مولوی و ملا و زنان با حجاب اسلامی و… اسلامی نمیشود. حتی اگر قبل از هر سخنرانیشان قرآن بخوانند و هر کاری برای فریب مردم انجام دهند، اسلامی نخواهند شد.
این اعمال سکولاریستها در واقع توهین به شعور مردم مسلمان است. چون با زبان میگوید من مسلمان هستم اما آیات قرآن و توحید در حاکمیت را قبول ندارم و ما باید خودمان بجای احکام خدا، احکامی که درست میدانیم را انتخاب کنیم! چنین شخصی واقعا مسلمان و تسلیم خداوند است یا مغالطه میکند برای احمق فرض کردن مردم مسلمان؟!
دموکراتها و سکولارها میگویند که ما به مسلمانان اجازه میدهیم نماز بخوانند و روزه بگیرند و پایبند به دینشان باشند و با اسلام مشکلی نداریم. اما در اصل این افراد، اسلام را نشناختهاند و گمان میکنند اسلام کلا در نماز و روزه خلاصه میشود! اگر اینگونه میبود قطعا مشرکین (سکولاریستها) قریش هم اجازه میدادند مسلمانان در یک گوشه شبانهروز نماز بخوانند و روزه بگیرند. اما مشرکین عرب آن زمان به خوبی معنا و مفهوم «لا اله الا الله» را میدانستند برای همین شروع به شکنجه و کشتن مسلمانان کردند. چون توحید باعث از بین رفتن حاکمیت و قوانین مورد نظر آنها میشد و فقط قانون الله مورد قبول بود. : وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ (زخرف/٨۴)او کسی است که هم در آسمان خداست و هم در زمین. و او حکیم و علیم است.
و در اصل برای همین برقراری توحید و استخلاف است که خداوند، انسان را آفریده و به زمین فرستاده است. و خداوند وعده داده که بندگان مومنش را در زمین به استخلاف میرساند: (یعنی بندگانی که فقط قانون او را قبول دارند و غیر از او، برای هیچ قانون دیگری سر خم نمیکنند و با او شریک قرار نمیدهند) (نور/۵۵)
درگیری شدید میان مرزبانان حکومت فاسد و دست نشانده پاکستانی و نیروهای امارت اسلامی افغانستان در تورخم
منابع در گذرگاه تورخم میگویند که جنگ میان دو طرف با استفاده از سلاحهای سنگین و سبک جریان دارد.
این درگیری صبح امروز دوشنبه اول حوت آغاز شده است.
علت درگیری مشخص نیست؛اما از باشندگان محل خواسته شده است که به مکانهای امن پناه ببرند.
مولوی محمد صدیق، کمیساری تورخم میگوید، دروازه تورخم بهروی هرگونه رفتوآمد مسدود شده است. وی میافزاید، جانب پاکستان به تعهدات خود عمل نکرده، از این رو به هدایت مسوولان این دروازه بسته شده است، او از شهروندان خواسته تا اطلاع بعدی به هدف سفر به این دروازه نروند.
آزادی ۱۹۵ تن مهاجرین افغان از زندان های حکومت فاسد و ظالم پاکستان
وزارت امور مهاجرین وعودت کنندگان، در تویترش نگاشته است که ۱۹۵ تن از مهاجرین افغان که در پاکستان زندانی بودند روز پنجشنبه(۲۷دلو) از زندان آزاد وبه کشور برگشته اند.
سخنگوی امارت اسلامی افغانستان در یک خبرنامه که در صفحه تویترش نشر کرده، میگوید که عالیقدر مولوی هبه الله رهبر دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان با برخی از علما و مسوولان محلی (نظامی و ملکی) چند ولایت دیدار کرده است.
در خبرنامه آمده است که مولوی هبه الله هدایتهای لازم را به مسوولان داده تا در آبادی و ترقی کشور توجه بیشتر کنند.
بیانات عالیقدر رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای مسلمان نشین به مناسبت مبعث نبیّ مکرّم اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
تبریک عرض میکنم عید سعید مبعث را به شما حضّار محترمی که اینجا تشریف دارید، به همهی ملّت ایران، به همهی مسلمانان جهان و به همهی حقطلبان عالم که اگر ندای بعثت به گوش دل حقطلبان عالم برسد، قطعاً مجذوب آن خواهند بود.
با محاسبهای که انسان میکند اینجور به دست میآید که بعثت نبیّ اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بزرگترین هدیهای است که خداوند متعال به مجموع بشریّت عنایت کرده. هدایای الهی که خب «وَ اِن تَعُدّوا نِعمَةَ اللَهِ لا تُحصوها»،امّا هیچ نعمتی، هیچ هدیهای به عظمت و وزانت بعثت نبیّ اکرم نیست. علّت هم این است که بعثت حامل گنجینههایی است برای بشر که این گنجینهها تمامنشدنی است. بشر ممکن است از این گنجینهها استفاده کند، ممکن است استفاده نکند لکن این گنجینههای عظیمی که بعثت برای بشریّت آورده، در اختیار او است؛ این گنجینهها میتواند سعادت بشر را در زندگی خودش، در همین زندگی دنیا ــ تا قبل از آخرت ــ تأمین کند. انسان با محاسبه میتواند به این مطلب برسد. حالا این گنجینهها چه چیزهایی است؟
در درجهی اوّل توحید. توحید، همان گنجینهای است که هیچ چیزی به وزانت و اهمّیّت آن نمیرسد. چون عبودیّت خدا بشر را از بردگی و بندگی دیگران خلاص میکند. گرفتاری بشر این است دیگر؛ گرفتاری بشر، اسیر بودن در چنگ دیگران است؛ در طول تاریخ هم همین بوده؛ این با بندگی خدا از بین میرود. اگر چنانچه انسان به معنای واقعی کلمه بندهی خدا باشد و به معنای واقعی کلمه به توحید که نفی عبودیّت غیر خدا است تمسّک کند، از بندگی دیگران خلاص میشود؛ و از این چیزهایی که در تاریخ دیدهاید، شنیدهاید؛ قتلها، ظلمها، کشتارها، جنگها و امثال اینها. این یکی از هدایای بعثت است.
تزکیه یک هدیهی دیگر است. «یُزَکّیهِم» که در واقع تزکیه داروی رهایی بشر از فساد است. انواع فسادهای اخلاقی را تزکیه است که از جامعهی بشری و از وجود بشر و از دل انسان میزداید و پاک میکند.
تعلیم کتاب یکی [دیگر] از هدایا است؛ وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتاب؛تعلیم کتاب. تعلیم کتاب یعنی زندگی را تحت ادارهی هدایتِ الهی قرار دادن. خدا که مالک و خالق و ربّ همهی اشیاء است، یک راهی را برای زندگی انسان معیّن کرده تا انسان این راه را برود؛ تعلیمِ کتاب این است. و حکمت: یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة؛یعنی جامعه با عقل، با حکمت، با خردمندی، با فرزانگی اداره بشود. ببینید، اینها همه هدیهها و آوردههای بعثت خاتمالانبیا است. البتّه بعضی از اینها یا بسیاری از اصول اینها به دیگرِ پیغمبران شبیهند، شریکند، منتها خب این، نوع کامل آن است.
یک هدیهی دیگر، که واقعاً گنجینهای است و جزو گنجینههایی است که در بعثت وجود دارد، تعلیم استقامت است که استقامت، راز و رمز رسیدن به مقصود است. شما هر مقصودی دارید ــ مقصود دنیوی، مقصود اخروی ــ با ایستادگی، با استقامت، با پیگیری ممکن است به آن برسید؛ بدون آن نمیشود به این رسید. فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛ قرآن این [دستور] را به ما داده، بعثت این گنجینه را در اختیار ما گذاشته؛ یاد بگیریم و بدانیم باید چهکار بکنیم.
گنجینهی بینظیر قسط، عدالتِ بدون تبعیض، چه در زمینهی مسائل اقتصادی، چه در زمینهی مسائل بشری و به طور کلّی عدالت اجتماعی؛ این هم یکی از گنجینههایی است که بعثت به ما داده. زندگی را با «قسط» مدیریّت کنید. لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛ خود بشر بتواند زندگیاش را با قسط اداره کند؛ اصلاً پیغمبرها آمدهاند تا بشر را در این راه قرار بدهند، یادش بدهند.
یکی از گنجینههای بسیار مهمّی که متأسّفانه مورد توجّه قرار نمیگیرد، سخت بودن و غیر قابل نفوذ بودن در مقابل بدخواهان است. یکی از ضربههایی که جوامع بشری میخورند، از ناحیهی نفوذ دشمنانشان است، که این در آیهی «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» وجود دارد. «اَشِدّاء» به معنای شدّت عمل نیست. «اَشِدّاء» به این معنا که ما در فارسی [به آن] شدّت عمل میگوییم، نیست؛ «اَشِدّاء» یعنی سخت بودن، محکم بودن، غیر قابل نفوذ بودن؛ این معنای «اَشِدّاء» است. اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار؛ نگذارید در جامعهی شما نفوذ پیدا کنند. معنای نفوذ دشمن، نفوذ بیگانه و بدخواه این است که شما از خودتان اختیاری ندارید؛ او میآید و در جامعهی شما، مثل انسان بیهوشی که هرچه میخواهند به او تزریق میکنند، تصرّف میکند. شما میتوانید با اختیار خودتان ارتباطات خوب، مرتّب، منظّم، منطقی، عاقلانه داشته باشید؛ این خوب است.
یا مهربانی و محبّت و صفا و صمیمیّتِ بین افراد جامعه. این «رُحَمآءُ بَینَهُم»هم یکی از همان گنجینهها است، که زندگی در جامعه با رحم و مروّت و مانند اینها [همراه باشد].
یا انسان از طغیانگران و اشرارِ عالم کناره بگیرد، با آنها همراهی نکند: اِجتَنِبُوا الطّاغوت؛ که اجتناب از طاغوت در قرآن به ما تعلیم داده شده؛ این یکی از همان گنجینهها است که همیشه میشود از آن استفاده کرد و زندگی را درست حرکت داد.
یا رها شدن از زنجیر جهل و تعصّب و جُمود و توقّف و مانند اینها: وَ یَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم وَ الاَغلالَ الَّتی کانَت عَلَیهِم. هزاران گنجینهی ممتاز از این قبیل در قرآن هست؛ در تعلیم اسلام هست، در بعثت هست؛ اینها را بعثت به ما داده و برای ما آورده.
بعضی از ما مسلمانها این گنجینهها را اصلاً نمیشناسیم؛ بعضی از ما آن را انکار میکنیم، کفران میکنیم این هدیههای عظیم الهی را؛ بعضی از ما به آنها افتخار میکنیم منتها عمل نمیکنیم؛ این[جوری] است دیگر. نتیجه چه میشود؟ نتیجه این است که دنیای اسلام دچار تفرقه، دچار عقبماندگی، دچار ضعف علمی و عملی میشود؛ نتیجهاش این است. در یک دورهای مسلمانها با عمل کردن نصفهنیمه به این گنجینههای عظیم ــ نه عمل کردن کامل ــ توانستند بزرگترین تمدّنهای زمان خودشان را ایجاد کنند، تولید کنند؛ در قرن سوم و چهارم هجری [قمری]، در همهی دنیا، روی کرهی زمین هیچ حکومتی، هیچ قدرتی، هیچ ملّتی به پیشرفتگی امّت اسلامی نبود، وجود نداشت؛ با اینکه میدانیم آن وقت هم نصفهنیمه عمل میشد؛ افرادی که سرِ کار بودند، افراد درستی، افراد مطلوب و کاملی نبودند امّا همان هم تأثیر داشت. ما میتوانیم با رجوع به این گنجینههای هدیهشدهی از سوی بعثت به خودمان، ضعفهای دنیای اسلام را برطرف کنیم؛ چه آن گنجینههایی که مربوط به معارف اسلامی است، چه آنهایی که مربوط به احکام اسلامی است، چه آنهایی که مربوط به اخلاق اسلامی است. این[جوری] است.
یک مورد مسئلهی فلسطین است که باز امروز یکی از مسائل مهمّ ما این مسئله است. یک ملّت، یک کشور به طور کامل در قبضهی انسانهای وحشی، خبیث، شرور ــ نه انسانهای عادی ــ قرار گرفته، دنیای اسلام هم نگاه میکند، تماشا میکند! یعنی واقعاً به ملّت فلسطین در زمین خودشان، در خانهی خودشان ــ آنهایی که حالا ماندهاند و اخراجشان نکردهاند ــ روزبهروز دارد ظلم میشود. جلوی چشم دنیای اسلام هر روز یک گوشهای را خراب میکنند، یک شهرک صهیونیستی میسازند؛ اینهمه حکومتهای اسلامی با این ثروتی که در دنیای اسلام هست، با این تواناییهایی که در مجموع دنیای اسلام دارد، [دارند] نگاه میکنند و این دارد اتّفاق میافتد؛ و سالهای متمادی است که جلوی چشم همهی عالم دارد اینجور به یک ملّتی ظلم میشود. این به خود دنیای اسلام هم ضربه زده؛ یعنی همین که دولتهای اسلامی و کشورهای اسلامی در مقابل یک چنین تجاوزی ــ که این تجاوز به خودشان هست، تجاوز به امّت اسلامی است ــ سکوت کردهاند و در مواردی، بخصوص در این اواخر متأسّفانه با آن همراهی کردهاند، این کشورها را هم تضعیف کرده، این وضعیّت را برایشان پیش آورده و دشمن را بر اینها مسلّط کرده.
امروز کشورهای پیشرفتهی دنیا، قدرتهای دنیا برای خودشان حق قائلند که در کشورهای اسلامی دخالت کنند؛ میآیند دخالت میکنند؛ آمریکا یک جور، فرانسه یک جور، آن یکی یک جور. در کشورهای اسلامی دخالت میکنند، برای خودشان [هم] برای این کار حق قائلند! در ادارهی کشورهای خودشان درماندهاند، مشکلات خودشان را در کشورهای خودشان نتوانستهاند حل کنند، میخواهند بیایند کشورهای اسلامی را تصرّف کنند و به ادّعای خودشان مشکلات اینها را حل کنند! خب این به همان معنای ضعف دنیای اسلام و ضعف دولتهای اسلامی به خاطر قضیّهی فلسطین است.
اگر در قضیّهی فلسطین از روز اوّل، دولتهای اسلامی محکم میایستادند و مقاومت میکردند، قطعاً امروز وضعِ منطقهی غرب آسیا، منطقهی ما، وضع دیگری بود؛ امروز ما قدرتمندتر بودیم، متّحدتر بودیم و از جهات گوناگون، امروز وضعمان بهتر بود. همان وقت خیرخواهان میگفتند، از جمله علمای بزرگ نجف. علمای بزرگ نجف در این قضیّهی فلسطین و غصب فلسطین و مانند اینها نامهها نوشتند، اظهارات کردند، خطابهها خواندند؛ و بعضی از عناصر دلسوز و کسانی که واقعاً دلسوز بودند. شاعر عرب شعری گفته:
لئن أضعتم فلسطیناً فعیشکمُ … طول الحیاة مضاضاتٌ و آلامُ
راست گفته؛ اگر فلسطین را رها کنید، خودتان در طول زمانه دچار آلام و رنجها و مانند اینها خواهید بود. اگر از روز اوّل ما وارد میشدیم [وضعمان بهتر بود].
حالا امروز جمهوری اسلامی حرف دل مسلمانان مظلومِ فلسطین را صریح و علنی بیان میکند. ما ملاحظهی هیچکس را نمیکنیم، حقیقت را با صدای بلند بیان میکنیم: از ملّت فلسطین حمایت میکنیم، دفاع میکنیم، میگوییم هم که دفاع میکنیم؛ به هر طریقی بتوانیم از ملّت فلسطین دفاع میکنیم. همین موجب شده دشمنان متمرکز بشوند و ایرانهراسی راه بیندازند و آن کسانی که خودشان هم موظّفند که لااقل به اندازهی ما به فلسطین کمک کنند، با آنها همصدا بشوند در مورد ایرانهراسی.
راهِحلّ همهی این مشکلات، برگشت به اسلام است؛ اتّحاد ملّتهای اسلامی، همدلی ملّتهای اسلامی، همکاری دولتهای اسلامی به معنای واقعی کلمه نه به شکل صوری؛ به معنای واقعی کلمه همکاری کنند، همدلی کنند؛ و همهی اجزای امّت اسلامی احتیاج دارند به اینکه با هم همکاری کنند. مشکلات پیش میآید. الان شما ملاحظه کنید این زلزلهی ویرانگری که در سوریه و در ترکیه پیش آمده، خب این یک حادثهی سختی است؛ این مربوط به همهی مسلمین است؛ یعنی واقعاً همه باید از یک چنین چیزهایی احساس درد کنند، احساس رنج کنند؛ منتها این در مقابل مسائل سیاسی مثل مسئلهی فلسطین، مثل دخالتهای آمریکا در کشورهای مختلف منطقه، در سوریه، در جاهای دیگر چیز کوچکی است، امّا در عین حال حادثهی مهمّی است.
امیدواریم خدای متعال کمک کند، همهی ما بتوانیم از بعثت به معنای واقعی کلمه استفاده کنیم و مبعث پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به معنای حقیقی کلمه عید دنیای اسلام و امّت اسلامی قرار بدهیم؛ خداوند ما را در این راه یاری کند. درجات امام بزرگوار ما را که این راه را او به ما نشان داد، او ما را در این راه حرکت داد، عالی کند و شهدای گرانقدر ما را با شهدای صدر اسلام انشاءالله محشور کند.