فرق بین اسلام سکولار امثال اردوغان و گروه رجوی با اسلام پیامبر و مومنین
مسلمان یعنی کسی که با اقرار به شهادتین در برابر تمام قوانین شریعت الله تسلیم شده و موضع «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ» (بقره/۲۵۸) شنیدیم و اطاعت کردیم گرفته است؛ سکولار هم یعنی کافری که قوانین شریعت الله را در امور حکومتی و اجرائی و زندگی اجتماعی انسانها نمی پذیرد و به صورت «مستقل» از الله برای خود قوانینی تراشیده است که در ادبیات قرآنی و فقهی مسلمین به چنین کفاری می گویند «مشرک».
کفار اصلی آشکار میان انسانها به صورت وموردی ۵ دسته هستند : 1- الَّذِينَ هَادُوا ۲- وَالصَّابِئِينَ ۳- وَالنَّصَارَىٰ ۴- وَالْمَجُوسَ ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ( مشرکین= سکولاریستها= احزاب) [حج/۱۷] . پس سکولاریستها دسته ای از کفار اصلی هستند و همچنانکه ترکیب مسلمان یهودی و مسلمان نصرانی و مسلمان مجوس و مسلمان صابئی صحیح نیست و غیر شرعی است به همین شکل ترکیب مسلمان سکولار یا مشرک نیز صحیح نیست .
البته الله تعالی در مورد کفاری صحبت کرده است که : یقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً (نساء/۱۵۰) میگویند که به برخی ایمان داریم و به برخی دیگر ایمان نداریم، و میخواهند میان آن (کفر و ایمان) راهی برگزینند (ولی میان کفر و ایمان فاصلهای نیست و دو راه بیش وجود ندارد: راه کفر و راه دین) . أُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقّاً (نساء/۱۵۱)آنان جملگی بیگمان کافرند.
دموکراسی نیز یعنی حاکمیت قوانین مردم بر مردم به جای حاکمیت قوانین الله بر مردم و قطعاً چنین عقیده ای در تضاد آشکار با دین اسلام است.
پس نه مسلمان سکولار در شریعت جایگاهی دارد و نه دموکراسی اسلامی و کسانی که این ترکیبات را بیان می کنند یا کسانی هستند که دارای علم و دانش هستند و آگاهانه چنین ترکیباتی را به کار می برند که قطعاً در جایگاه دروغگویان قرار می گیرند و یا کسانی هستند که سخنان این دروغگویان را جاهلانه مثل طوطی تکرار می کنند.
سکولاریستها در همان قدم اول با کنار زدن قوانین شریعت الله از امور حکومتی و اجرائی و اجتماعی جامعه، قوانین الله را شایسته ی حکمرانی بر انسانها نمی دانند و با مطرح کردن دموکراسی و حاکم کردن قوانین مردم بر مردم اراده ی الله را در گروه خواست و میل و اراده ی مخلوق قرار می دهند.
در اینجا سکولاریستها با ذات الله مخالفت کرده اند چون خدایی که حکم نمی راند و تصرف و دخالتی در اداره جهان ندارد با نیستی و عدمش برابر است و بود و نبودش فرقی نمی کند.
چنین شخص سکولاری اراده الله متعال را در گرو اراده خلقش قرار داده است و الوهیت را از الله گرفته و به خلقش بخشیده است در نتیجه الله متعال یک انتخاب از میان انتخاب های بسیار، قرار داده شده که هیچ امر و نهی ای از خود ندارد بلکه حق انتخاب و امر و نهی به دست مردم قرار می گیرد که: اگر حکمش را پذیرفتند آن را به اجرا می گذارند و اگر نپذیرفتند آنرا تعطیل می کنند..
واضح و روشن است همچنانکه یک کافر یهودی ربطی به اسلام ندارد به همین شکل یک کافر سکولار نیز جایگاهی در میان مسلمین ندارد و دموکراسی سکولاریستها نیز ابزاری چون شورا نیست بلکه عقیده و منهجی نقطه مقابل قوانین شریعت الله است.