روش برخورد با منابع گذشته در مورد تشیع امامی و غلات منتسب به تشیع(۳)
به قلم: خالد هورامی
در عصر حاضر هم کسی چون عبدالله بن علی القمیصی (۱۹۰۷ – ۱۹۹۶) کتابی تحت عنوان الصراع بين الاسلام و الوثنيه نوشته و در اين كتاب، با معرفی باورهای غلات به جای شیعه ی امامی، شيعه امامی را بهعنوان «وثنى» و بتپرست در مقابل اسلام قرار داده است. اين كتاب به اصطلاح با هدف هشدار به علماى اهل سنّت و بخصوص نجدیت نگارش يافته است که در نهایت می بینیم که خودش توسط همین نجدیت تکفیر می شود و تألیفات او بر علیه نجدیت شروع می شود. در اینجا به چند نمونه از افترائات موجود درمطالب کتاب اشاره می شود:
- مىگويد: گروهى از شيعيان مىگويند، واجبات و محرمات، كنايه از اشخاصى هستند (كه بايد آنها را دوست يا دشمن دانست) و با اين بهانه، همه محرّمات را حلال شمردند و واجبات را ترك كردند.[۱]
(این گفتار غلاة طرد شده توسط شیعیان است كه قميصى آن را به شيعه امامی نسبت داده است)
- مىنويسد: جالب آناست كه يكى از بزرگان شيعه به نام بيان، ادّعاى خدايى كرد و گفت: منظور از آيه: هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ (آل عمران/ ۱۳۸)هم او مىباشد، يا فرد ديگرى از آنها كه به كسف معروف بود، ادّعا داشت كه او مراد از آيه: وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ (طور/ ۴۴) مىباشد.[۲]
(بيان و منصور عجلى معروف به كسف، دو تن از بزرگان غلات بودند كه مورد لعن ائمه شيعه قرار گرفته و مطرود بودند).
- مىنويسد: شيعيان حج را به دور سنگ طواف كردن و بتپرستى مىدانند و لذا قرامطه كه يكى از فرقههاى شيعه بودند، به مكّه حمله كردند. هماكنون نيز كمتر شيعهاى يافت مىشود كه به حج خانه خدا رود.[۳]
( روشن است که قرامطه جزو غلات بوده و از شیعیان امامی نبودند برائتها و ردیه های شیعیان امامی از قرامطه مشهور است. در مورد اینکه شیعیان حج را بت پرستی بدانند از عجایب من در آوردی این نویسنده است و اینکه کمتر شیعه ای در این چند دهه ی اخیر به حج رفته باز اسناد و مدارک چیز دیگری را نشان می دهند)
- در جاى ديگر، با بررسی عقاید غلات به این نتیجه می رسد که شيعه، شباهت بسيارى با يهود دارد و اصولا مذهب شيعه به وسيله يهوديان اختراع شده است.[۴]
- مىنويسد: نزد شيعيان پيامبر صلّى اللّه عليه و سلم پديدآورنده عالم است و همه امور به دست على عليه السّلام است و على عليه السّلام از نظر صفات و ذات، نامحدود است.[۵]
(اين هم از اعتقادات بعضى از غلات مانند مفوّضه است كه قميصى به شيعه نسبت داده است)
- مىگويد: شيعيان معتقد به حلول و تشبيه و خدايى بعضى از انسانها و نيز موصوف كردن خداوند به صفات نقص مىباشند.[۶] و در جاى ديگر مىنويسد: شيعه، معتقد به تناسخ و حلول مىباشد.[۷]
(تمامی این اعتقادات مربوط به غلات است)
جبهان، يكى ديگر از نجدی های آل سعود مىنويسد: شيعيان اعتقاد دارند كه خداوند به جبرئيل عليه السّلام فرمان داد كه على عليه السّلام را مأمور ابلاغ اسلام كند، اما جبرئيل، مخالفت امر الهى كرد و وحى را بر محمّد صلّى اللّه عليه و اله فرود آورد.[۸]
اینها همگی باورهای غلاتی است که شیعیان امامی آنها را مطرود دانسته و از آنها اعلام برائت نموده اند، و با باورهای کنونی شیعیان تناسبی ندارد اما اين اتّهامات همچون سایر اتهامات در میان عوام اهل سنت شایع شده بود كه تا چند دهه پيش (و شايد تاكنون) بسيارى از آنان معتقد بودند: شيعيان پس از تمام شدن نمازهاى خود، سه مرتبه دستها را بلند مىكنند و مىگويند: «خان الامين»؛ يعنى جبرئيل كه امين خداوند بود، خيانت كرد، اين در حالى است كه ذكرى كه شيعيان پس از اتمام سلام نماز مىگويند، بجز سه مرتبه «الله اكبر»، چيز ديگرى نيست.[۹]
[۱] قميصى عبد الله على، الصراع بين الاسلام و الوثنيه،( قاهره، المطبعة السلفيه، ۱۳۵۶ ق)، ج ۱، مقدمه، ص« ع».
[۲]الصراع بين الاسلام و الوثنيه، ج ۱، ص« ع».
[۳]الصراع بين الاسلام و الوثنيه، ج ۱، ص« ف».
[۴]همان، ج ۲، ص ۴۹۲٫
[۵]همان، ص ۱۶- ۱۵٫
[۶]همان، ج ۱، ص ۶۸٫
[۷] همان، ص ۳۰۴٫
[۸] رضوى، محمد رضى، كذبوا على الشيعة،( تهران، كتابخانه مدرسه چهل ستون)، ص ۴۱، به نقل از:
جبهان، تبديد الظلام، ص ۲۲۲٫
[۹]شبهاى پيشاور، ص ۳۳۳٫ مؤلف كتاب در اين مورد، داستانى را كه براى خودش اتفاق افتاده است، نقل مىكند.