انقلاب و مبارزات مسلحانه ی مجاهدین محض خشونت نیست ، بلکه تنها راه خلاصی از خشونت افسارگسیخته ی جاهلیت است
—– ابوحمزه المهاجر هورامی
بسم الله و الصلواه و السلام علی رسول الله صلی الله علیه وسلم اما بعد :
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
در جنگ روانی موجودی که علیه آزادیخواهان و مجاهدین مسلح فرقه ی ناجیه در سرزمینهای تحت اشغال سکولاریستهای خارجی و مرتدین محلی صورت می پذیرد ، همیشه یکی از شبهات و ادعاهای دروغینی که از جانب رسانه های اشغالگران و از بلندگوی دین فروشان محلی مطرح شده ، این بوده است که انقلاب به شیوه ی مسلحانه و در کل قیام مسلحانه بر علیه حملات مسلحانه ی اشغالگران و نوکران محلی اشان خشونت ، تندروی و رادیکالیسم است ؛ و در برابر ، با یک ژست مدنی گرفتن چنین به سم پراکنی مشغول می شوند که ، نباید در برابر اسلحه ی اشغالگران و حکومت فعلی دست نشانده دست به خشونت و اسلحه برد، باید مسالمت آمیز خواستها را دنبال کرد، باید نافرمانی مدنی کرد و غیره. حتی اگر در این راه ، همچون وضع گذشته و فعلی مصر ، هزاران نفر قتل و عام و اسیر و شکنجه و تبعید گردند !!!
این دامی است که شیاطین گمراه و گمراه گر جهت مبارزه با خواسته های برحق مردمان ستمدیده همیشه گفته اند، همه جای دنیا ضد انقلابیون یکی از عرصه های حمله شان به صف مردم در حال رهائی و آزادی همین بوده و در سرزمینهای مسلمان نشین هم همیشه این گفته ها وجود داشته و امروز هم مشخصا در دل یک انقلاب و دفاع جاری در برابر سکولاریستهای اشغالگر خارجی و مرتدین محلی باز دوباره می بینیم همین تبلیغات مسموم سکولاریستها و موعظه های فریبنده ی دین فروشان دارد انجام می شود.
در این وقت اندکی که ما در اختیار داریم این مسئله را در دو بعد مورد بررسی قرار می دهیم :
اول اینکه : همین صورت ظاهر ادعاهای یاد شده را گرفت و روشن نمود که آیا تغییر و تحول و انقلابی که مورد نظر اسلام و مجاهدین مسلح فرقه ی ناجیه است ، برابر با خشونت است ؛ یا خشونت بر آنان تحمیل می شود ؟ و زمانی که می گویند انقلاب و دفاع در برابر اشغالگران خارجی سکولار و مرتدین محلی خشونت است معنی خشونت چیست ؟
و دوم اینکه : روشن کنیم که آیا به خاطر صلح طلبی ، آشتی گرائی ، انسان دوستی و ضدیت با پدیده ی خشونت است که این حملات تبلیغی وسیع را به راه انداخته اند ، و واقعا خشونت گریزی باعث شده است که اینها در برابر مبارزات مسلحانه و دفاع مشروع انقلابی مردمان تحت ستم بایستند و یا مسئله چیز دیگری است ؟
با ذکر یک نکته ، که می توان تا حد زیادی آنرا توضیح واضحات دانست ، به روشن نمودن مسئله می پردازیم ؛ فرض کنید یک قاتلی، آدمکشی، یک دزد و سارقی به خانه شما حمله کرده و شما و خانواده اتان را تحت انواع حرکات خشونت آمیز قرار داده ؛ می کشد، میزند، شکنجه می کند، دختر و خواهر و مادر شما را مورد اذیت و آزار قرار داده و اموالتان را به سرقت می برد و…. حالا در چنین وضعی اگر شما در برابر چنین قاتل ، متجاوز و سارقی دست به اسلحه ای ببرید، با چوبی ، تفنگی یا مشت و لگدی به او حمله کنید، آن وقت آیا به کسی حق می دهید که بگوید آی خشونت متقابل شد، خشونت محکوم است و شما نباید دست به خشونت بزنید؟!
سکولاریستهای جهانی و مرتدین سکولار محلی و موعظه گران دین فروش گمراه گری که در چنین موقعیتی خشونت متقابل را محکوم می کنند در واقع شریک دزدند و نه رفیق قافله. عملا در کنار آن کسی هستند که دارد می زند و می کشد و چپاول و هتک حرمت می کند . در مورد انقلاب و در برابر سکولاریستهای اشغالگر ی چو ن آمریکا ، اتحادیه اروپا ( ناتو ) روسیه و چین و تمام حکومتهای جیره خوارشان هم دقیقا قاعده همینطور هست.
اشغالگرانی که به همراه دست نشاندگان محلی اشان از هیچ جنایتی در حق مردم مسلمان ما دریغ نکرده، از قتل عامهای دست جمعی به وسیله ی موشکها و هواپیماهای بدون سرنشین تا تحریمهای غذائی و داروئی و مرگ و میر میلیونها کودک و انسان بی گناه مسلمان تا اعدامهای صدها هزار نفره تا شکنجه تا تجاوز در زندانها ، به گلوله بستن مردم در خیابانها، سر به نیست کردن جوانها، تجاوز به دختر و پسر و در گلو خفه کردن هر فریاد آزادی خواهی و انسانی. این اشغالگران سکولار خارجی به همراه حکومتهای دست نشانده و مرتد محلی هر جنایت و توحشی را که در تصور می گنجید علیه مردم به کار گرفته اند و امروز در برابر مردمی که بلند شده اند برای اینکه دقیقا در برابر این ماشین جنایت بگویند ما این را نمی خواهیم، بلند شده اند تا این ماشین جنایت را در هم بکوبند و کنار بزنند، یک عده با ژستی مترقیانه و در قالبی سکولاریستی و یا ظاهری مذهبی ، تبلیغ و موعظه می کنند که خشونت نکنید! خشونت چیز بدی است !
پیروی کردن از قانون شریعت و بکار گیری اسلحه و انقلاب در برابر اشغالگران و نوکران محلی شان خشونت نیست ، بلکه تنها راه خلاصی از خشونت است. و این خشونت حاکم توسط سکولاریستهای خارجی و مرتدین سکولار محلی تنها در کشتارها ، اعدامها و شکنجه ها خود را نشان نمی دهد. شما زیر پا نهادن قانون شریعت ، فقر فزاینده ، فحشاء و ناامنی را در نظر بگیرید، جوانانی که به اعتیاد کشیده می شوند، دختران جوانی که به فحشا و تن فروشی کشیده می شوند، مواد مخدر، سرقت و دزدی، انواع بیماریهای روانی و جنسی ، افسردگیها ، تاراج منابع و ثروتهای مردم مسلمان ، ذلیلی و دیکتاتوری سکولاریستی حاکم بر مردم و… اینها همه گوشه هایی از جنایتهای این سکولاریستهای اشغالگر خارجی و حکومتهای مرتد محلی است و هر روزی که از عمر این حکومتهای منحوس می گذرد، بر دامنه این فجایع افزوده می شود.
مردمان ستمدیده قیام کرده و تصمیم گرفته اند که به هر طریقی که می توانند خود را از شر این خشونت بی سابقه ای که اشغالگران و نوچه هایشان بر آنان تحمیل نموده اند خلاص کنند ، در نتیجه دست زدن به اسلحه و زور در برابر اسلحه و زور چنین نظام و سیستمی اجتناب ناپذیر است. این اشغالگران و نوچه هایشان نه با زبان خوش اجازه می دهند که قانون شریعت الله پیاده شده و سرزمینهای ما را ترک کرده و کنار می روند، نه با موعظه، نه با قانون و قانونیت نه با نافرمانی مدنی و نه با رای و انتخابات پارلمانی . این را تاریخ ملل از هزاران سال پیش ثابت نموده و خود مان نیز بیشتر از صد سال است که دیده ایم و روشهای مختلفی را آزموده ایم . این اشغالگران سکولار و نوچه هایش را که با زور اسلحه خود را بر ما تحمیل نموده اند تنها با زور می توان پایین کشید و جامعه حق دارد و محق است و تنها راهش این است که با تمام قدرت علیه این بیماری واگیر مسلح شده و دست به حمله ی متقابل و دفاع مشروع بزند .
قرنهاست که با اشغال اولین نقطه ی اندلس و به دنبال آن اشغال دیگر سرزمینهای مسلمان نشین و ظهور حکومتهای دست نشانده ی مرتد ، برداشتن اسلحه بر مسلمین « واجبترین فرض عین » شده است . باید این پدیده ی نجس سکولاریسم و دین فروشان خائن را به زور پایین بکشیم. این جانیان سکولار و نوچه های مذهبی و سکولارمحلی شان از هیچ طریق دیگری دست از سر جامعه ی ما و مسلمین مورد ستم بر نمی دارند. و هر روز از حکومتشان معادل صدها و هزاران قربانی است. دین و شریعت ، زن و مرد و پیر و جوان زیر چکمه های خون آلود این سکولاریسم منحوس و مخدرهای فاسد مذهبی هستند . باید شر این طاعون را از سر خودکم کرد و جهت دفع قدرت اسلحه ی آنها ، تنها راه، دست به قدرت اسلحه بردن است.
هرچند که همیشه اسلحه در خدمت عقیده و قانون شریعت است ، اما حملات تبلیغی و دیگر راهکارهای سیاسی ما کلا در خدمت مبارزات مسلحانه و بیرون راندن دشمن مسلح اشغالگر و نوچه های مرتد بومی و محلی آن است . استراتژی مبارکی که ما هم اکنون در اکثر سرزمینهای مسلمان نشین تحت اشغال به سرعت به سوی آن می رویم . این تنها راه صحیحی است که هر آزادیخواه باعزتی در پیش می گیرد .
و اما اجازه بدهید مورد دوم را نیز باز نمائیم که در واقع اصل مساله است . درد واقعی این سکولاریستها کافار جهانی و سکولاریستهای مرتد محلی به همراه گمراه گران مذهبی که ژست خشونت گریزی به خود گرفته اند، چیست؟ مسئله بر سر نفس خشونت نیست. می دانید چرا؟ اگر واقعا اینها از خشونت بدشان می آمد، خودشان در این دستگاه خشونتی که ظالمین به راه انداخته اند نقشی ایفا نمی کردند. همه اینهایی که موعظه می کنند که دست به اسلحه نبرید یا دست به خشونت نبرید و باید مسالمت آمیز باشید، خودشان در راه انداختن و سرپانگه داشتن این ماشین آدمکشی دست داشته اند و دارند . یا از امروز یا دیروز یا ده سال قبل یا یک یا چند قرن قبل اینها شرکاء دشمنان ما هستند . از مسموم نمودن افکار و عقاید مردم و نا امید و عقیم نمودن حس غیرت و عزت خواهی مردم در برابر اشغالگران تا وارد شدن در نهادهای حکومتی اشغالگران و مرتدین محلی و غیره تا فریب و بسیج مردم بر علیه آزادیخواهان مسلح و زندانها و هزاران جنایت افشا شده و افشا نشده ی دیگر ، همگی جزو کارنامه ی سیاه و ننگین آنهاست .
همه ی اینها معماران این ماشین خشونت دیکتاتوری مهاجم سکولاریستی موجود به رهبری آمریکا – ناتو و روسیه – چین هستند. کسی که از خشونت و خونریزی آنقدر ناراحت است و احساساتش جریحه دار می شود که به مردم می گوید در برابر این قاتلین مسلح خشونت طلبی که با زور اسلحه و موشک و زندان و آدم کشی خود را بر شما تحمیل نموده است خشونت نکنید، نمی تواند خودش در زمینه سازی و استقرار این ماشین آدمکشی نقشی نداشته باشد و اینها همه نقششان زمینه سازی و بسیج مردم جهت تحکیم قوانین و حاکمیت یافتن این سیستم سکولاریستی و دموکراسی خشن ناشی از آن و تسلیم شدن مردم به وضع موجودی است که سیستم جهانی سکولاریستی بر سرزمینهای تحت اشغال تحمیل نموده است و هنوز هم با تحریف تاریخ و وارونه جلوه دادن واقعیتهای موجود ، جنایتها و خیانتهای خود را در گذشته و حال زیبا جلوه داده و کارهای ننگین خود را در زمینه سازی ، حمایت و پشتیبانی از اشغالگران سکولار خارجی را محکوم نمی کنند .
ممکن است بگویید خوب امروز سر عقل آمده اند، آن دوران را پشت سر گذاشته اند ؛ ولی ما هم اکنون نیز شاهد تکرار اینگونه سناریوهای خشن و وحشیانه ای هستیم که اینها بازیگران اصلی اش را تشکیل می دهند و از هیچ کدام از این وطن فروشان و دین فروشان پلید نشنیده ایم که خیانتهای خود در حق خاک ، مردم و دین خدا را محکوم کند و یا اظهار پشیمانی نماید .
اینها خودشان جزئی از ماشین آدمکشی و خشونت ویرانگر موجود هستند و امروز اگر خشونت از طرف مردم را نهی می کنند و نفی می کنند و می گویند بد است دقیقا برای این است که نمی خواهند این ماشین آدمکشی و خشونت اشغالگران و مرتدین محلی از بین برود .
خط شان اینست که صبر کنید یک تغییراتی تدریجی و اصلاحاتی آرام در حکومت دست نشانده موجود می دهیم، کم کم، قدم به قدم درست می شود . اصل مطلب و دعوا اینجاست. دعوا میان مردمی است که نمی خواهند زیر بار خفت و ننگ اشغالگران و قوانین وحشیانه ی سکولاریستی بروند و می خواهند از شر این ماشین آدمکشی یکباره و از پایه خلاص بشوند، کل این سیستم خون آشام و چپاولگر سکولاریستی را پایین بکشند ؛ اما کسانیکه وعده مرمت و تعمیر در همین ماشین آدمکشی و چپاولگر ویرانگر را می دهند، می خواهند یک کمی خونها را از سر شمشیرش پاک کنند و با آن طرف لبه شمشیر حمله کنند . و جالب اینجاست که بدانید این انسانهای به اصطلاح اصلاح طلب مدرن و میانه رو مخالف خشونت ، به چیزی غیر از حکومت کفر سکولاریسم و دموکراسی راضی نمی شوند ! یعنی چنانچه یک حکومت دینی مثل آنچه در هورامان غربی در گذشته و یا قسمتهایی از سومالی که هم اکنون شاهدش هستیم و یا حکومتی مذهبی مثل آنچه در افغانستان ، چچن شاهدش بودیم سر کار بیاید ، همین به اصطلاح اصلاح طلبان مدرن و میانه رو مخالف خشونت ، بر علیه این حکومتهای مذهبی و دینی عمل نموده و جانب سیستم فرسوده و جنایتکار سکولاریسم و دموکراسی را می گیرند . دقیقا همان کاری که برهان الدین ربانی در زمان طالبان و بر علیه آن انجام داد و در عوض ابزار دست آمریکا و حکومت مرتد محلی گردید و یا همان کاری که صلاح الدین محمد بهاء الدین و علی باپیر و محسن عبدالحمید در عراق و یا شریف شیخ احمد در سومالی و رمضان قادرف در چچن و دیگر وطن فروشان دین فروش در تمام سرزمینهای مسلمان نشین انجام داده و یا در حال انجامش هستند .
این واکنش دین فروشان مخدر در برابر قوانین دینی و مذهبی است ، حالا شما تصور کنید که سکولاریستهای مرتد ی که کارنامه ی پلیدشان لکه ی ننگی بر تاریخ ملتشان است ، چه واکنشی در برابر شریعت گرایان و قانون شریعت نشان داده اند ؛ و باید برایتان قابل هضم باشد که چرا در همین ماه مبارک رمضان چته های مرتد پ.ک.ک در کردستان سوریه با جنگ سریکانی یا راس العین به صورت یک طرفه بر علیه مسلمین سریعت گرای کورد و عرب اعلان جنگ نمودند و جنگ را بر آنان تحمیل نموده و عملا جانب رژیم سکولار سوسیالیست بشار اسد را گرفت ؟ !
در اینجا علت جنگهای خیانت و فاجعه آمیز سکولاریستهای مرتدی چون دوستم در افغانستان ، سکولارسیتهای طوارق در مالی ، جلال طالبانی و بارزانی در عراق ، پ.ک.ک در ترکیه و عراق و سوریه و ایران ، کومله و دموکرات در ایران و….. در حمایت از سیستم پلید سکولاریسم و بر علیه آزادیخواهان مسلمان روشن می گردد .
در تمام سرزمینهای مسلمان نشین کارنامه “راه حل سم آلود زینت داده شده ی ” اینها را هم دیده ایم. در تمام دوره ی تسلط این مزدوران دست نشانده آمار فقر و فحشاء و از میان رفتن معیارهای اخلاقی ، حمله به آزادیهای شرعی مردم ، ایجاد نا امنی برای شریعت گرایان ، اعدامها و زندانها هم به صورت روزانه همه سرجای خودش ماند و روز به روز هم در حال گسترش هستند . “اصلاحات” مورد ادعای اینها فقط وعده و وعید است و به جایی نمی رسد بلکه آن امتیازات قانونی که در ابتدای ورود اشغالگران به سرزمینهای مسلمانشین جهت انحراف و ساکت نمودن مردم در قانون گنجانده شده بود ، و یا پس از انحراف انقلابات معاصر و قدرت یافتن مرتدین محلی به مردم داده شده بود ؛ یکی یکی از قانون حذف شده و عرصه را بر شریعت گرایان تنگ و تنگتر نموده اند . حتی همین تعمیرات ظاهری که اینها می خواهند در ساختمان فرسوده ی حکومت و قوانین سکولاریستی آن بدهند ، این هم ممکن نیست و پوچ است ؛ چون سیستم سکولاریسم و دموکراسی ناشی از آن تحت هیچ شرایطی حاظر نیست قوانین سکولاریستی را کنار نهاده و قوانین شریعت اسلام را جایگزین قوانین سکولاریستی نماید . چون در اساس سکولاریسم برای انهدام قوانین شریعت و دین تولید شده است و به چیزی غیر از آن هم راضی نیست ، چون وجود یکی عامل مرگ و نابودی دیگریست .
بنابراین روشن شد که در واقع مسئله بر سر خشونت یا عدم خشونت نیست. مسئله این نیروها، نیروهایی که در واقع مردم را از دفاع مشروع ، انقلاب و پاسخ به خشونت و جنایات ظالمین منع می کنند، این هست که ؛ این نظام آدمکشی و خشونت طلب که حافظ منافع آنان نیز هست را با هر و سیله و ابزاری نگه دارند. این خشونت مستقر شده و قانونی شده حاکم بر مردم ستمدیده ، حاکم و دولتی در سرزمینهای مسلمان نشین را تولید کرده است که هر روز هزاران قربانی دارد یا به صورت اعدامی، کشتار، شکنجه، زندانی کردن یا اعتیاد، تن فروشی، افسردگی، خودکشی، و هزاران مصیبت دیگر.
این حکومتهای دست نشانده با پشتیبانی یکی از ابرقدرتهای سکولاریستی شرق یا غرب جامعه را تبدیل به یک جهنم کرده اند و این باصطلاح اصلاح طلبان مدرن و میانه رو مخالف خشونت می خواهند این نظام را حفظ کنند. حالا گیرم با ظاهری و نامی دیگر. بله دقیقا نقطه ی اختلاف و اصل دعوا اینجاست. اختلاف ریشه ای و حیاتی و اصل دعوا بین انقلاب و واکنش منطقی مسلحانه ی مردم به جنگ مسلحانه و خشونت تحمیلی بر آنان و با یک ماشین آدمکشی و با نیروهای ضد انقلاب و ضد مردمی که به نحوی، با اسم و رسم دیگری، و به شکل دیگری می خواهد همین ماشین آدمکشی و خشونت گستر را حفظ کنند.
ما باید با آگاهی دقیق و به صورت سیستماتیک با متحد نمودن اسلحه هایمان و متوجه نمودن لوله های آن به سوی به این روباه صفتان مکار و اربابان جهانی شان ، عملا در برابر خشونتی که این آدمخواران دموکراسی خواه بر مردم ستمدیده ی ما تحمیل نمده اند ثابت کنیم و بفهمانیم که ما مکر ، نیرنگ و سحر آنها را باطل نموده و به درستی بفهمند و بدانند که ما خشونت و جنایاتی را که آنها آغازگرش بوده اند را بدون پاسخ نگذاشته و می خواهیم همه اشان را به زیر کشیده و وجود کثیفشان را از سرزمین مسلمان نشینمان پاک کنیم . ما نه اشغالگر مسلمان می خواهیم و نه غیر مسلمانشن ما از اساس با سکولاریسم و دموکراسی ناشی از آن سر ناسازگاری و دشمنی داریم .
قیام مسلحانه ی ما تنها راه صحیح و اساسی بر خورد با هجوم مسلحانه و خشونتی است که بر مردم مسلمان ما تحمیل شده است و با توجه به آیات و احادیث نبوی تردیدی در صحیح بودن و به ثمر رسیدن آن وجود ندارد .
و لله الحمد و المنه
والله اکبر
ابوحمزه المهاجر هورامی[۱]
[۱] این سخنرانی پس از عید سعید قربان ۹۲ در جمع دانشجویان مختلف دانشگاههای کوردستان و در یکی از خوابگاههای دانشجوئی توسط استاد ابوحمزه هورامی حفظه الله ایراد گردیده است که پس از پیاده نمودن آن بر روی کاغذ خدمت روشنفکران شریعت گرا و مجاهدین فرقه ی ناجیه تقدیم می گردد . البته قسمتهایی از این سخنرانی که با وضع موجود ما منطبق نبود با هماهنگی با استاد هورامی ویرایش گردید و چنانکه این مطالب تایپ شده نسبت به نوار سخنرانی اصلی کاستی هایی دارد به همین دلیل می باشد و از همگان پوزش می طلبیم . / برادرانتان : عبدالله مهابادی و احسان هورامی