شیعیان جعفری و اهل سنت بودن
به قلم: خالد هورامی
امام علی رضی الله عنه قوام حکومت اسلامى و سعادت انسان را در تمسّک به کتاب خدا و سنّت رسولش – که دو ستون و دو چراغ معرّفى مىکند – مىداند؛ چنانچه پس از ضربتخوردن -قبل از شهادتش – فرمود:«أما وصيتى فاللّه لا تشركوا به شيئا ومحمدصفلا تضيعوا سنته أقيموا هذين العمودين وأوقدوا هذين المصباحين وخلاكم ذم مالم تشردوا»[۱].
«وصیت من به شما این است که هیچگونه شریک و انبازى براى خدا قرار ندهید و به فرمان او عمل کنید و سنّت محمد ص را از دست ندهید و تباه نسازید. این دو ستون محکم و برافراشته را بر پاى دارید و این دو چراغ را روشن نگه دارید. دیگر، هیچ ایرادى بر شما نیست مادامى که دست از این دو چیز برنداشتهاید».
و باز مىفرماید: «ولكم علينا العمل بكتاب اللّه تعالى وسيرة رسول اللّه والقيام بحقه والنعش لسنته»[۲]. «و براى شما (مسلمانان) این حق برماست که به کتاب خدایتعالى و سنّت و سیرت رسول خداص عمل کنیم و در مقابل سنّت او، مانند مُردهاى که در اختیار غاسل و مردهشور است، تسلیم محض باشیم».
علی در تفسیر آیه ۵۴ سوره نساء مىفرماید: «واردد إلى اللّه ورسوله ما يضلعك من الخطوب ويشتبه عليك من الأمور فقد قال اللّه سبحانه وتعالى لقوم أحب إرشادهم:﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَ أُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ﴾[النساء: ۵۹]. فالرد إلى اللّه الأخذ بمحكم كتابه و الرد إلى الرسول الأخذ بسنته الجامعة غير المفرقة»[۳].
«در کارهاى مشکل که درمانده شوى و تمام امورى که بر تو مشتبه گردد، آنها را به کتاب خدا و سنّت رسولش بازگردان که خداوند سبحان و بلندمرتبه براى گروهى که خواسته هدایتش کند، فرمود: اى کسانى که ایمان آوردهاید! از خدا و رسولش و از صاحبامرتان پیروى کنید، پس اگر در حکمى اختلاف پیدا کردید، به خدا و رسولش رجوع نمایید. رجوع به خدا، گرفتنِ محکم از کتابش، و رجوع به رسولش، گرفتن سنّت جامع اوست که پراکنده نمىسازد».
شیعه ی جعفری بر این باورند که سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم پس از قرآن در مکان دوم و قبل از اجماع و دلايل قطعي قرار دارد. واضح و آشکار است که هر شيعه جعفري، بحكم ضرورت عقل، خواسته و يا ناخواسته حتما تابع سنت است. پس یک شيعه جعفري حتما بايد اهل سنت باشد، چون سنت تنها راه فهم احكام و تشريعات فقهي آنها پس از قرآن است.
در این صورت میزان دوری یا نزدیکی شیعه ی جعفری به سنت رسول الله چیزی است مثل سایر فرق، و نگرش به شیعه ی جعفری در این زمینه باید مثل نگاه حنفي به مالكي، و يا حنفي به شافعي و حنبلي و ظاهری و …باشد. چون هر کسی که خود را پیرو علی رضی الله عنه می داند خواسته یا ناخواسته می گوید که تابع سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم است . در این صورت پیرو علی بودن به معنی اهل سنت بودن و اهل سنت بودن به معنی پیرو علی بودن است و این دو مسیر جداگانه نیست بلکه راه واحدی است که هر مسلمانی آن را می پیماید که دین اسلام نام دارد . دین اسلامی که برای وحدت میان خداپرستان آمده و خداپرستان را از هر گونه تفرقی نهی نموده و می فرماید: وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ (آل عمران/ ۱۰۵) «و شما مسلمانان مانند مللی نباشید که پس از آنکه آیات روشن برای آنها آمد راه تفرقه و اختلاف پیمودهاند که البته برای آنها عذابی بزرگ خواهد بود».
البته شیعیان جعفری که در کنار قرآن به سنت و عقل اعتقاد دارند جهت مدیریت صحت و سقم احادیث و عقل، محک و معیاری به نام قرآن را قرار داده اند و بر این باورند هر سخنی که با قرآن مخالف باشد باید کنار گذاشته شود به عنوان مثال روایت کرده اند:
امام جعفر صادق گفته :
– مَا لَمْ يُوَافِقْ مِنَ الْحَدِيثِ الْقُرْآنَ فَهُوَ زُخْرُفٌ؛[۴]هر حديثي که موافق قرآن نباشد، زخرف است.
– مَا أَتَاكُمْ عَنَّا مِنْ حَدِيثٍ لَا يُصَدِّقُهُ كِتَابُ الله، فَهُوَ زُخْرُفٌ [باطِلٌ][۵] هر حديثي که از ما به شما برسد و قرآن آن را تصديق نکند، زخرف ( يا باطل ) است.
– مَا جَاءَکَ فِي رِوَايَةٍ مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يُوَافِقُ الْقُرْآنَ فَخُذْ بِهِ، وَ مَا جَاءَکَ فِي رِوَايَةٍ مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يُخَالِفُ الْقُرْآنَ فَلَا تَأْخُذْ بِهِ؛هر حديثي، چه راوي آن نيکوکار باشد چه بدکار، اگر موافق با قرآن باشد، بپذير و اگر مخالف با قرآن باشد، نپذير.
[۱]– نهجالبلاغة، شرح فیضالإسلام، جزء۳، کلام ۱۴۹٫
[۲]– همان، جزء۳، کلام ۱۶۸٫
[۳]– همان، جزء۵، نامه ۵۳٫
[۴] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۶۹، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۵] بحار الأنوار، ج۲، ص ۲۴۲ ص ۱۸۹؛ المحاسن، ج۱، ص ۲۲۱.