غلاة ی که زمینه سازان قتل ائمه شیعه بودند، مرجع قضاوت در مورد شیعه یا …؟

غلاة ی که زمینه سازان قتل ائمه شیعه بودند، مرجع قضاوت در مورد شیعه یا …؟

به قلم: خالد هورامی

بدون شک هیچ محبی دوست ندارد برای محبوبش مشکلی به وجود آورد چه رسد به اینکه زمینه های مرگ و حذف وی را فراهم نماید . کسانی که در قالب محبوب به شخص نزدیک شده و دچار چنین جرمهائی می شوند را چه می نامید؟ اینها دوستند یا دشمنی در قالب دوست ؟

ائمه ی بزرگوار شیعه از چنین دشمنان دوست نما زیاد داشته اند که متأسفانه برادرانی از فرق مختلف معروف به اهل سنت با استناد به گفته های انحرافی و دروغپردازیهای این افراد به کل جریان شیعه ی امامی جعفری یورش برده و با معیار این دشمنان به کل جریان می نگرند به بهانه ی اینکه گفته های اینها در کتب اصلی شیعه وجود دارد. همان اسلوب نادرستی که کفاراهل کتاب و شبهه اهل کتاب و سکولارهای خارجی و قالب مستشرقین  در حمله به خود آنها در پیش گرفته اند .

در زیر به یک سناریو و تراژدی تأسف برانگیز این موجودات نسبت به ائمه نگاه کنید تا به میزان بخشی از ظلمی که این انسانهای دشمن دوست نما در حق آنها مرتکب شده اند پی ببرید:

روایتهای هشام بن الحكم در اکثر کتب و بخصوص در كتب هشت گانه  شیعیان جعفری بچشم می‌خورد،و عده ای با استناد به آنها شیعه ی جعفری را مورد هجوم قرار می دهند در حالی که خود شیعیان جعفری چنین روایتهایی را ضعیف و غیر قابل استناد دانسته اند درست مثل تمام روایتهای ضعیفی که امثال آلبانی از منابع فرق معروف به اهل سنت استخراج کرده است .  اماهمین هشام بن الحكم بود كه سبب زندانی شدن امام كاظم علیه السلام و سپس شهادت ایشان گردید.«هشام بن الحكم گمراه و گمراه كننده بود، در خون امام كاظم علیه السلام شریک بود»[۱].

 هشام به امام كاظم علیه السلام گفت مرا نصیحت كنید، امام فرمودند:«نصیحت من به تو این است كه در باره خون من از خدا بترسی!»[۲].تاجائیكه امام كاظم علیه السلام از او خواسته بودند كه حرف نزند، یكماه صبر كرد، اما مجددا شروع به حرف زدن كرد، امام به او فرمودند:«ای هشام! آیا خوشحال می‌شوی كه در خون یک شخص مسلمان شریک شوی؟ گفت خیر، فرمودند: پس چگونه در ریختن خون من داری كمک می‌كنی، ساكت می‌شوی یا اینكه راضی هستی مرا سرببرند؟ ساكت نشد تااینكه امام علیه السلام را بشهادت رساندند»[۳].

این شخص عمدا و طی این مراحل اسباب مرگ امام عصر خودش را فراهم نمود آیا یک دوستدار اهل بیت قصداً باعث شهادت امام می‌شود!؟ امام علیه السلام در مورد چنین شخصی گفته است:

«از محمد بن فرج الرخجی روایت است كه گفت به امام كاظم علیه السلام نامه نوشتم و پرسیدم كه در باره قول هشام بن الحكم در «جسم» و قول هشام بن سالم جوالیقی در «صورت» چه می‌فرمایید؟ نوشتند: «دع عنك حيرة الحيران، و استعذ بالله من الشيطان، ليس القول ما قال الهشامان» «به سرگردان توجه نكن و از شر شیطان به خداوند پناه بجوی، آنچه دو هشام گفته‌اند درست نیست»[۴].

حالا به نظر شما شرعی است صرفا به دلیل اینکه روایتهای این شخص سرگردان و گمراه در منابع شیعیان جعفری امامی وجود دارد می توان با استناد به انها کل جریان را زیر سوال برد؟ اگر آنها مقابله به مثل نموده و همین کار را با کتب فرق معروف به اهل سنت انجام دهند و به روایتهای ضعیف و دروغین استناد کنند که قرنهای گذشته مورد پذیرش فرقه های اهل سنت بوده اما الان نیست چه فاجعه ای رخ می دهد؟


[۱] رجال كشی ص/۲۲۹

[۲] رجال كشی ص/۲۲۶

[۳] رجال كشی ص/۲۳۱

[۴] اصول كافی: ۱/۱۰۵ بحار الانوار: ۳/۲۸۸ الفصول الـمهمة: ص/۵۱٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *