امارت اسلامی حداقل در این سخنان، ماهیت اصلی مهاجرین نجدی ادلب نشین سوریه را بشناسد (۳)

امارت اسلامی حداقل در این سخنان، ماهیت اصلی مهاجرین نجدی ادلب نشین سوریه را بشناسد (۳)

به قلم: عبدالرزاق سمنگانی

مُلا فتاحی نجدی از سربازان ادلب نشین جولانی نجدی که حافظ تانکها و سربازان و منافع و اهداف ناتو و آمریکا در خاک سوریه شده اند در ادامه می دهد:  “خیلی وقت بود که به  دنبال چنین جوابی  برای افرادی بودم که به نام دفاع از خلافت، به حرکت توحیدی شیخ محمد ابن عبد الوهاب معترض بودند و آن را زیر سوال می بردند زیرا خلافت و خلیفه زمانی مصون است که موحد باشد  و از توحید دفاع کند چونکه خلیفه مقصود لذاته نیست بلکه مقصود لغیره است . منتقدین شیخ محمد بن عبد الوهاب رحمه الله  که اشک تمساح میریختند و مانند روافض  مظلوم نمایی میکردند برای خلافتی که خواسته یا ناخواسته شرک را با انواع و اقسامش  نشر داده است از روی دلسوزی نبوده و نیست ، بلکه بدلیل  بغض از مسئله توحید و موحدین است و از این ناراحتند که  بتهای فکری و منهجی آنها شکسته شد”.

در این سخنان مُلافتاحی نجدی هم چند نکته ی مهم وجود دارد:

  • این نجدی ها با به کارگیری اصطلاح قبوری که معادل مشرک برای آنهاست، در نهایت بر اساس نواقض دهگانه (ناقض سوم: من لم يكفر المشركين أو شك في كفرهم أو صحح مذهبهم) چنین مسلمینی را به ناحق  تکفیر می کنندو جنگ بر علیه این مسلمین را برای خود توجیه می کنند
  • از آنهمه جنایت و مسلمان کشی محمد بن عبدالوهاب در سرزمین وحی و عربستان حمایت می کند
  • از بغی و خیانت محمد بن عبدالوهاب در برابر حکومت عثمانی ها که از پشتیبانی کفار انگلیسی و فرانسوی و از اسلحه و مهمات انگلیسی ها و جاسوسانی چون لورنس برخوردار بود حمایت می کند
  • دلیل اینهمه خیانت به حکومت عثمانی ها را این می داند که فکرشان در مساله ی توحید مثل نجدی ها نبود و در نظر نجدی ها حکومت عثمانی ها قبوری و مشرک بودند و به همین دلیل قیام بر علیه آنها موجه است.
  • تمام منتقدین تفکرات محمد بن عبدالوهاب که از اهل سنت و شیعیان هستند را مورد حمله قرار داده و تنها خودشان را موحد و اهل توحید می دانند. همان چیزی که همین الان هم در گروهها و سایتهای تلگرامی نجدی ها می بینیم که تنها خودشان را موحد می دانند.

الان کمی فکر کنیم:

مگر فرقه نجدی دوله(داعش) که بر علیه امارت اسلامی افغانستان بغی کرده است و آنهمه جنایت مرتکب می شود چیزی غیر از این گفته است؟ نه، هرگز.

پس فرق جولانی و مُلا فتاحی و شاشو نجدی و هزاران نفر نجدی مثل اینها در چه هست؟ در هیچی.

کسانی که هنوز از دارودسته ی نجدی و خائن جولانی و گروه چند نفره ی مُلا فتاحی حمایت تبلیغی می کنند :

  1. یا خائنی مثل خودشان هستند و نوکر آمریکا و ناتو که واقعیت آنها را از مسلمین افغانستان پنهان می کنند
  2. یا جاهلهایی هستند که خیال می کنند این گروههای نجدی فی سبیل الله بر علیه روسیه و بشار اسد و … در حال جهاد هستند و هنوز نمی دانند اینها اربکی های سوریه هستند که برای منافع آمریکا و ناتو می جنگند.

نکته ای که نباید فراموش کرد این است که مجاهدین از آمریکا و سایر کفار جهانی و منطقه ای بر علیه شوروی ها استفاده کردند اما هرگز اجازه ی اشغالگری به آنها ندادند و ارتش آنها را وارد افغانستان نکردند و این فرق دارد با امثل جولانی و مُلافتاحی و دیگران که مثل دوستُم و کرزای و دیگران ارتش کفار را وارد سرزمینهای آزاد شده و ادلب و غیره کردند.

زمانش رسیده است که دشمنان سایبری و مجازی افغان و همچنین احمقهای مجازی را نیز در کنار این نجدی های ادلب نشین بشناسیم.

امارت اسلامی حداقل در این سخنان، ماهیت اصلی مهاجرین نجدی ادلب نشین سوریه را بشناسد(۲)

امارت اسلامی حداقل در این سخنان، ماهیت اصلی مهاجرین نجدی ادلب نشین سوریه را بشناسد(۲)

به قلم: عبدالرزاق سمنگانی

مُلا فتاحی بعد از آنکه اهل سنت مخالف خودش را قبوری معرفی می کند و طبعاً آنها را مشمول حکم کفار مشرک می کند ادامه می دهد از شیخ شاشو سوال کردم: “آیا این تآثیرات بدلیل  نفوذ چند دهه دخالت روافض میباشد؟ ایشان فرمودند: روافض تاثیر داشته اند، اما اصل موضوع  به زمان حکمرانی عثمانی ها برمیگردد. زیرا آنها بویژه در اواخر حکومت خود در حقیقت  قبوری بودند و این فکر و اندیشه را نشر می دادند .اظهار کردم، پس برخورد شیخ محمد ابن عبد الوهاب با آنها در میدان علمی و گاها در میدان نظامی توجیه شرعی داشته است.

شیخ فرمودند ، اینکه برخورد شیخ محمد با آنها توجیه شرعی داشته یا نه ، یک  مسئله ، و قبوری بودن انها موضوع دیگری است که این دو با هم  متفاوتند. چون آنها به تمام معنای کلمه ، قبوری بودند و به قبور استغاثه و استعانه می کردند. تا قبل از انقلاب سوریه مراقد و قبوری که مردم برای شفا ی امراض و یا  صاحب فرزند شدن و غیره به آنجا   می رفتند معمول بود ، اما زمانیکه حلب به دست ما مجاهدین افتاد  تمامی آنها را از داخل مساجد  بیرون کشیدیم  و به قبرستانها انتقال دادیم چون‌ مساجد بسیار اندکی وجود داشتند  که قبر در داخلشان  نباشد.”

در این سخنان مُلا فتاحی و شاشو نجدی که از سربازان جولانی نجدی هستند چند نکته ی مهم وجود دارد:

  1. شیعیان را نیز مثل سایر اهل سنتی که توحیدشان مثل نجدیت نیست، قبوری و جزو کفار مشرک می دانند
  2. حکومت عثمانی ها را مثل تمام نجدی ها حکومتی قبوری و مشرک می دانند چون بر اساس بر اساس نواقض دهگانه ( ناقض سوم:  من لم يكفر المشركين أو شك في كفرهم أو صحح مذهبهم) تمام حاکمیت عثمانی ها و هر کسی که توحیدش مثل آنها نباشد را به ناحق  تکفیر می کنند.  
  3. خروج و قیام بر علیه چنین اشخاص و حکومتهایی و اهل بغی شدن نزدشان مشروع و جایز است همچنانکه نجدی های آل سعود در کنار کفار انگلیسی و سایر کفار بر علیه عثمانی ها وارد جنگ شدند و طبعاً خروج و اهل بغی شدن فرقه ی نجدی دوله (داعش) در افغانستان هم در نظرشان مشروع و جایز است هر چند به آن اقرار نمی کنند و مصلحتشان در دشمنی با داعش در این است چنین حقیقتی را کتمان کنند.
  4. بعد از اینهمه کشت و کشتار و خیانت به اهل سنت و آنهمه جنایت و ویرانی و از بین رفتن نوامیس اهل سنت ثمره ی این چند سال فعالیت این نجدی ها این بوده که مراقد و قبوری که اهل سنت به زیارت آنها می رفتند را نابود کنند یا چند قبر صالحان و صحابه که در مساجد بوده را نبش قبر کرده و بقایای جسد این بزرگان اهل سنت را در قبرستانها مختلف به صورت مجهول دفن کنند و بدون شک اگر توانائی آنرا داشته باشند و از افکار عمومی سایر مسلمین نترسند با قبر رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز چنین برخوردی خواهند کرد.  

این است واقعیت فرقه ی نجدی جولانی و گروهک چند نفره ی مُلافتاحی و تمام شاشو های نجدی در طول این چند دهه ی گذشته بوده است.

آیا فرقه ی نجدی دوله (داعش) چیزی غیر از این گفته و غیر از این انجام داده است؟

پس لطفاً فریب نجدی های ادلب نشین که مزدور آمریکا و ناتو از کانال حکومت سکولار و دموکراسی خواه ترکیه شده اند را نخوریم، ادلب نشین هائی که تانکهای ناتو و آمریکا را وارد سوریه کرده و در اطراف خود می بینند و از این اشغالگران در برابر اهل سنت سوریه حمایت می کنند و باز خیال می کنند کسی ماهیت آنها را نمی داند.

اگر دسته ای احساساتی واقعیت این نجدی های ادلب نشین را نمی دانند اما بر اهل فهم و عقل واقعیت آنها از همان ابتدای خیانتشان واضح و روشن شده بود.  

ادامه دارد…. ان شاء الله

امارت اسلامی حداقل در این سخنان، ماهیت اصلی مهاجرین نجدی ادلب نشین سوریه را بشناسد(۱)

امارت اسلامی حداقل در این سخنان، ماهیت اصلی مهاجرین نجدی ادلب نشین سوریه را بشناسد(۱)

به قلم: عبدالرزاق سمنگانی

مُلا عبدالرحمن فتاحی با پنهان کردن واقعیت عقاید نجدی اش خیلی سعی کرده است خودش را یکی از حامیان امارت اسلامی افغانستان معرفی کند و دسته هائی از برادران مارت اسلامی نیز یا نخواسته اند واقعیت عقاید نجدی اش مشخص شود یا از واقعیت عقاید نجدی این شخص بی خبر بوده اند.

اگر واقعیت سخنان و عقاید مُلا عبدالرحمن فتاحی را با عقاید فرقه دوله (داعش) مقایسه کنیم متوجه خواهیم شد که سرچشمه ی عقاید هر دوی آنها محمد بن عبدالوهاب است و هر دوی آنها به بهانه ی قبوری و مشرک بودن همچنانکه حکومت عثمانی ها را تکفیر کرده اند و خروج و شورش بر علیه آنرا مشروع می دانند به همین شکل امارت اسلامی افغانستان را نیز قبوری و مشرک می دانند و طبعاً قیام بر علیه آنرا نیز مشروع می کنند.

در زمینه ی قبوری و مشرک خواندن امارت اسلامی افغانستان تنها فرق فرقه دوله (داعش) با فرقه ی نجدی جولانی و دارودسته ی نجدی مُلافتاحی تنها در میزان صداقت آنهاست. داعش صادقانه هم به صورت موردی می گوید امارت اسلامی قبوری و مشرک است و بر علیه آن قیام می کند اما فرقه ی نجدی جولانی و دارودسته ی چند نفره ی مُلافتاحی نه صداقتش را دارند نه غیرتش را.

مُلا فتاحی در آخرین سخنانش می گوید: “چند روز پیش با چندتن از برادران به دیدار دکتر ابراهیم شاشو رفتیم ، ایشان  از چهره های سر شناس علمی مناطق محرر میباشد . حدود نزدیک  به سه ساعت که در خدمت ایشان بودیم . موضوعات مختلفی  را ذکر و استفسار نمودیم یکی از این موضوعاتی  که برای بنده بسیار قابل توجه بود مسأله ی متاثر بودن بسیاری از مردم از تصورات  فرق ضاله من جمله تصوف و مشایخ طریقت است در حدی که میتوان گفت اینها قبوری هستند “.

در همین ابتدای امر و دیدار با این شاشوی نجدی که به همراه دیگران به انقلاب و آرزوهای مردم مسلمان سوریه شاشیدند به صراحت صوفی ها را قبوری معرفی می کند. و قبوری نزد نجدیت معادل مشرک و مشرکین است چنانچه محمد بن اسماعیل صنعانی از علمای نجدی در نهایت در کتاب «تطهير الإعتقاد من أدران الإلحاد» می گوید: وجب علی الأئمّة والملوک بعث دعاة إلی التوحید، فمَن أقرّ ورجع حُقن علیه دمه وماله وذراریه، ومَن أصرّ فقد أباح الله منه ما أباح لرسوله من المشرکین.

بر رهبران و حکام واجب است که به سوی این قبوری ها دعوتگرانی بفرستد تا آنها را به سوی توحید دعوت کند، هر کسی به این توحید اقرار کرد و از قبوری بودن و شرک برگشت خونش و مالش و سایر متعلقاتش را حفظ کرده است اما اگر کسی بر این عقاید شرکی قبوری ها اصرار ورزد هر چه رسول الله صلی الله علیه وسلم از کفار مشرک مباح کرده بود از اینها نیز مباح می شود.

رسول الله صلی الله علیه وسلم چه چیز کفار مشرک را مباح کرده بود: ۱- خونشان ۲- مالشان ۳- زنانشان ۴- فرزندانشان ۵- سرزمینشان را.

متوجه شدید؟

یعنی اگر کسی توحیدش مثل توحید نجدیت نباشد و مثل آنها فکر نکند دچار شرک شده است و جزو قبوری ها و کفار مشرک شده است و به همین سادگی هم خونش هم مالش و هم زن و فرزند و سرزمینش برای آنها مباح می شود.

به نظر شما فرق جولانی و مسلا فتاحی نجدی با سایر نجدی ها در چه هست؟ هیچی. تنها در میزان صداقت آنهاست که عده ای دارند و عده ای ریاکاران دغلبازی هستند که از این میزان صداقت هم بی بهره اند.

ادامه دارد … ان شاء الله

امارت اسلامی افغانستان: سیگار وظیفه پروپاگند درست کردن علیه امارت اسلامی را بر عهده گرفته است

امارت اسلامی افغانستان: سیگار وظیفه پروپاگند درست کردن علیه امارت اسلامی را بر عهده گرفته است

امارت اسلامی امروز (یک‌شنبه، ۲۸جوزا) در واکنش به گزارش اداره سیگار، گفته است که اداره موسوم به سیگار که در زمان اشغال امریکا برای کنترول، محاسبه و بررسی مصارف امریکایی‌ها در افغانستان ایجاد شده بود، پس از پایان اشغال، «وظیفه پروپاگند درست کردن علیه امارت اسلامی افغانستان را بر عهده گرفته است.»
این اداره در تازه‌ترین گزارش خود گفته است که امارت اسلامی با مشکل امنیتی جدی مواجه است و گروه‌های مسلح خارجی و تهدیدات داخلی در افغانستان افزایش یافته و برخی کشورها با خطر مواجه هستند.

در اعلامیه امارت اسلامی افغانستان آمده است که :«ما این نوع پروپاگند سیگار را با جدیت رد می‌نماییم، امارت اسلامی افغانستان کنترول کامل اوضاع را در دست دارد و به هیچ گروه یا جهتی اجازه نخواهد داد که افغانستان را ناامن کند یا از خاک افغانستان علیه کسی دیگر استفاده کند. تمام جهان به خصوص افغان‌ها می‌دانند که امنیت، ثبات و استقراری که پس از پایان اشغال و حاکم شدن دوباره امارت اسلامی به وجود آمده، افغان‌ها آن را در چهل سال گذشته تجربه نکرده بودند.»
اعلامیه افزوده است که :«هیچ گروه مسلح خارجی در افغانستان فعال نیست و پروژه استخباراتی به نام داعش نیز شدیداً ضربه دیده و در معرض نابودی قرار دارد.»

همچنان امارت اسلامی افغانستان گفته است که، هیچ تهدید مسلحانه داخلی وجود ندارد، بلکه ملت ما در صلح و آرامش کامل به سر می برد

دراین اعلامیه آمده است که:«الحمدلله اینکه با وجود امنیت و ثبات فعلی، مشکل امریکای‌ها چیست که چنین نگرانی‌هایی را نشر می‌کند؟  پروپاگند می‌سازد؟ یا برای پدیدهٔ شوم همانند داعش مشغول درست کردن کمپاین استند؟ یا همسایگان و کشورهای همسایه ما را نگران می‌کند؟ ممکن است این اقدامات خودسرانه گروه‌های خاصی در امریکا باشد یا اینکه امریکا می خواهد منطقه را بی ثبات، نا امن و بی‌قرار کند تا با این طریق انتقام شکست خود را از مردم افغانستان بگیرد و یا روابط امارت اسلامی را با کشورهای منطقه آسیب زند.»

درهمین حال، امارت اسلامی افغانستان از امریکا خواسته است تا به نشر چین گزارش‌ها به کینه و دشمنی خود با افغان‌ها پایان دهد.
در اعلامیه گفته شده است که:«ما به امریکایی‌ها توصیه می‌نماییم که دیگر باید به کینه و دشمنی خود با افغان‌ها پایان دهند، افغانستان تهدیدی برای هیچ کس نیست، بلکه برعکس، امارت اسلامی می‌خواهد به شمول امریکا، با جامعه جهانی روابط خوب و سازنده‌ای داشته باشد.»

سیگار در گزارش ربع اول سال روان میلادی از داعش، القاعده و گروه‌‌های مخالف مسلح امارت اسلامی یاد کرده است و گفته است که برخی از اعضای امارت اسلامی به حفظ رابطه با القاعده ادامه می‌دهند و داعش هم جدی ‌ترین تهدید برای حاکمیت افغانستان است.

دفتر سرمفتش ایالات متحده امریکا برای بازسازی افغانستان از داعش، القاعده و جبهه  موسوم به مقاومت به عنوان گروه‌های نام برده است که مشکلات امنیتی را در برابر حکومت سرپرست افغانستان ایجاد کرده است.

سیگار تخمین زده است که احتمالا بین یک تا سه هزار تن از اعضای گروه داعش در افغانستان فعالیت دارند. پیشتر دو حمله مرگبار در بدخشان صورت گرفت که مسوولیت این حملات را داعش بر عهده گرفته است

ابن مفلح حنبلی ۷ قرن قبل از زمانه‌ی  ما و تکرار تاریخ می گوید

ابن مفلح حنبلی ۷ قرن قبل از زمانه‌ی  ما و تکرار تاریخ می گوید

به قلم: محمد اسامه

شمس‌الدین‌ ابوعبدالله‌ محمد بن‌ مفلح که از شاگردان او امام ذهبی و مزی بودند در مورد مردم عصر خودش سخنانی می گوید که انگار در مورد مردم زمانه ی ماست . چنانچه می گوید:

“از عجیب‌ترین چیزهایی که از احوال مردمان دیدم و بررسی کردم این بود که آنان

برای خراب شدن خانه و دیارشان نوحه‌ها سرمی‌دادند و بسیار گریه می‌کردند

و برای کم‌شدن رزقشان بسیار حسرت می‌خوردند

و بسیار زمان و دوره‌ی خود را ملامت می‌کردند

و از سختی های آن می‌گفتند

و بیشتر سخنانشان از گرانی کالاهای مورد نیازشان بود

درحالی که منهدم شدن و از بین رفتن اسلام را با چشمان خود می‌دیدند

و می‌بینند که مردم از مساجد دور شده‌اند

و سُنّتهای رسول الله صلی الله علیه و سلم دفن شده‌اند

و بدعتها منتشر شده و گناهان در میان مردم عادی شده‌اند…

اما کسی از آنها را ندیدم که برای دینش گریه کند

و برای کم‌کاری و تقصیر خودش گریه کند

و یا برای از بین رفتن زمانش ناراحت شود

و برای این حالات سببی ندیدم مگر

کم‌شدن توجه و اهتمام مردم به دین اسلام

و بزرگ شدن دنیا در نظرشان…. .”

اللهم لاتجعل مصیبتنا فی دیننا و لاتجعل الدنیا اکبر همنا 

پس از این دوران، مومنین در گوشه ای دیگر از دارالاسلام باز دارای قدرت و حاکمیتهای قدرتمندی شدند و باز به همین بیماری مبتلا شدند و باز از این بیماری نجات یافته و قدرت گرفتند و باز….

پس خیال نکن فقط مسلمین اطراف تو مریض عقیدتی و فکری شده اند، و به جای غم خوردن و از مردم اطرافت همیشه شاکی شدن، قدمی جهت بیداری و قدرت گیری جماعت و دارالاسلام بردار و اهل جماعت شو.

چرا ۱۲ امامی؟

چرا ۱۲ امامی؟

 به قلم: خالد هورامی

ممکن است عده ای از فرق معروف به اهل سنت و غیره از خود بپرسند که  12 امامی از کجا امده؟ آیا این از اختراعات انسانهاست یا ریشه ی شرعی دارد؟

بدون شک اکثریت قاطع باورها و تأویلات شیعه (نه روافض و غلات) به منابع اسلامی بر می گردد که ممکن است در پاره ای موارد با فرق دیگر تفاوتهائی داشته باشد .روایتهائی  که به ۱۲ امام اشاره شده است و شیعیان ائمه را تا ۱۲ عدد می دانسته اند نیز از این دسته منابع هستند .

در صحیح بخاری به نقل از جابر بن سمره روایت شده است که پیامبر ج فرمود:«یكون اثنا عشر أمیراً»: «[پس از من] دوازده فرمانروا خواهند بود.» آنگاه عبارتی فرمود که من آن را [به خوبی] نشنیدم. پدرم گفت: پیامبر در آن هنگام فرمود:«كلهم من قریش»: «همه آن‌ها از قریش هستند.»[۱]

در صحیح مسلم به نقل از جابر آمده است که شنیدم پیامبر فرمود:«لایزال الإسلام عزیزاً إلی إثنی عشر خلیفة»: «اسلام همچنان عزیز و محکم برجا خواهد ماند تا اینکه دوازده خلیفه [و جانشین بر سرکار] بیابند.» سپس عبارتی فرمودند که من آن را نفهمیدم. از پدرم پرسیدم: پیامبر ج پس از آن چه فرمودند؟ پدرم پاسخ داد: پیامبر فرمود:«كلهم من قریش»: «همه آن‌ها از قریش خواهند بود.»[۲]

ابوداود این حدیث را چنین روایت کرده است: «لایزال هذا الدین قائماً حتی یكون علیكم إثنا عشر خلیفة كلهم تجتمع علیهم الأمة»: «این دین همچنان برجا خواهد ماند تا زمانی که دوازده خلیفه بر شما حکومت کند، که امت [اسلامی] درباره [خلافت] همه آن‌ها اتفاق و اجماع خواهند داشت.»

در منابع مختلف این حدیث با الفاظ زیر ذکر شده است:

  • «لایزال هذا الأمر صالحاً حتی یكون إثنا عشر أمیراً»[۳]
  • «لایزال هذا الأمر ماضیاً حتی یقوم إثنا عشر أمیراً»[۴]
  • «لایزال هذا الأمر قائماً حتی یمضی إثنا عشر أمیراً»[۵]
  • «إن هذا الدین لایزال عزیزاً إلی إثنی عشر خلیفة»[۶]
  • «لایزال الإسلام عزیزاً إلی إثنی عشر خلیفة»[۷]
  • «لایزال هذا الدین عزیزاً إلی إثنی عشر خلیفة»[۸]
  • «لایزال هذا الدین منیعاً إلی إثنی عشر خلیفةً»[۹]
  • «لایزال هذا الدین عزیزاً أوقال لایزال الناس بخیر[۱۰] إلی إثنی عشر خلیفة»[۱۱]
  • –         «لایزال هذا الأمر عزیزاً منیعاً ینصرون علی من ناواهم علیه إلی إثنی عشر خلیفة»[۱۲]
  • «لایزال هذا الأمرمواتی أو مقارباً حتی یقوم إثنا عشر خلیفة كلهم من قریش»[۱۳]
  • «لایزال هذا الأمر في مسكة وفی علیاء حتی یملك إثنا عشر من قریش»[۱۴]
  • «لایزال هذا الأمة مستقیم أمرها حتی یكون إثنا عشر خلیفة»[۱۵]
  • «لایزال أمر هذه الأمة هادئاً علی من ناوأها حتی یكون علیكم إثنا عشر أمیرا»[۱۶]
  • «لایزال أمر هذه الأمة ظاهراً حتی یقوم إثنا عشر خلیفة»[۱۷]
  • «لایزال هذا الدین ظاهراً علی من ناوأه لایضره مخالف ولامفارق حتی یمضی من أمّتی إثنا عشر أمیراً كلهم من قریش»[۱۸]
  • «لایزال هذا الأمر ظاهراً علی من ناوأه ولایضره مخالف ولامفارق یمضی إثنا عشر خلیفة من قریش»[۱۹]
  • «لن یزال هذا الدین عزیزاً منیعاً ظاهراً علی من ناوأه لایضره من فارقه أوخالفه حتی یملك إثنا عشر كلهم من قریش»[۲۰]
  • «لایزال أمر هذا الأمّة ظاهراً حتی یقوم إثنا عشر خلیفة»[۲۱]

در این روایتها به خلفاء و امیرانی اشاره شده است که از قریش هستند. و عده ای بر این باورند که تا پایان حکومت این حاکمان یا در سایه حکومت آن‌ها اسلام دارای عزت و افتخار خواهد بود. در منابع شیعیان ۱۲ امامی نیز آمده است:

ادامه خواندن چرا ۱۲ امامی؟

دغل بازی و دروغپراکنی رسانه ای فرقه نجدی دوله (داعش) در برابر ا.ا. افغانستان (۱- طالبان و ریگان)

دغل بازی و دروغپراکنی فرقه نجدی دوله (داعش) در برابر ا.ا. افغانستان (۱- طالبان و ریگان)

به قلم: کیوان مریوانی

زمانی که فرقه ی نجدی دوله(داعش) در مورد شیعیان جعفری دچار قیچی کاری می شد یا با عقاید غلات منحرف شیعه به شیعیان حمله می کرد همه سکوت کردند و چیزی نگفتند، اما این روزها که دوله(داعش) دست به قیچی کاری و دروغپراکنی در مورد امارت اسلامی افغانستان زده است صدای عده ای بلند شده است!

واقعیت این است که مومنین چون تابع دلیل و بینه و مستندات هستند و در این زمینه خودشان از همه قویتر هستند نیازی به دروغ ندارند به همین دلیل همیشه از مخالفین خود که تابع دروغ و تهمت زنی هستند دلیل خواسته اند چنانچه الله جل جلاله می فرماید: قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (بقره/۱۱۱) بگو: دلیل و برهان بیاورید اگر راست می‌گویید.

اما ریشه های عقیدتی و اجتماعی و روانی دروغ گوئی فرقه نجدی (داعش) در زمان حاضر چیست؟ چون گذشتگان آنها که اکثراً میدان دیده و اهل علم بودند تا آنجائی که برایشان امکان داشت اهل دروغپراکنی نبودند و حتی رسانه های آنها برای دوست و دشمن قابل استناد بود، اما با رفتن این طیف از داعش و جایگزین شدن مشتی داعشی اناشیدی و تلگرامی چه اتفاقی افتاده است داعش از گفتن هیچ دروغی پروا ندارد؟

علتهای مختلفی دارد مثل:

  1. جهل به منابع شرعی
  2. ضعف ایمان و کم شدن تقوای از الله و تمایل کینه ی نابجا و دوری از عدالت و انصاف
  3. عدم شجاعت در گفتن حقایق و ترس از گفتن حقایق و اقرار به اشتباه و فرار از تنگاه و مشکلی که در آن افتاده اند
  4. ترور شخصیتی مخالفین و تحت تأثیر قرار دادن دیگران و دفاع از خود

یکی از دروغهای داعش که اخیرا نشر داده است این است که می گوید امارت اسلامی با ریگان که رئیس جمهور بود دیدار کرده و به اصطلاح از همان زمان آمریکائی بوده است!

درحالی که:

  1. همه و حتی خودشان می دانند که امارت اسلامی در زمان مُلا محمد عمر دشمن شماره یک آمریکا بود و به همین دلیل توسط آمریکا و ناتو نابود شد و تمام رسانه های سابق خودشان هم از امارت اسلامی تحت حاکمیت مُلا محمد عمر حمایت کرده اند.
  2. ریگان بین سالهای ۱۹۸۱م تا ۱۹۸۹ رئیس جمهور بوده و تصویری که آنها نشر داده اند متعلق به مجاهدینی است که در دوران ریاست جمهوری ریگان و در زمان جهاد با شوروی ها جهاد کرده اند.
  3. امارت اسلامی افغانستان از سال ۱۹۹۶م تا ۲۰۰۱م بر افغانستان حاکمیت داشت. یعنی ۷ سال بعد از تمام شدن ریاست جمهوری ریگان بر آمریکا !

آیا رسانه های دروغگوی فرقه ی نجدی دوله (داعش) شرم و حیا ندارند؟

وَجَــاهــِدْهــُم بــِهِ جِـهـَادًا كــَبـِيـرًا . جهاد بالقلم فرعى از جهاد باللسان و جهاد بالبيان

وَجَــاهــِدْهــُم بــِهِ جِـهـَادًا كــَبـِيـرًا . جهاد بالقلم فرعى از جهاد باللسان و جهاد بالبيان

به قلم: ابومحمود خان آبادی

خداوند متعال ميفرمايد: “ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطرُونَ”
برادرعزیز
خواهرگرانقدر!
جهاد بالقلم فرعى از جهاد باللسان و جهاد بالبيان ميباشد که قرآن عظيم الشان در مورد اهمیت آن ميفرمايد: ” وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا” و جهاد بکن با ايشان (کفار) با زبانت، جهادى بزرگ و گسترده. آيهْ مباركهْ فوق مکى بوده و به اتفاق مفسرين منظور از جهاد در آن، جهاد باللسان يا جهاد با زبان ميباشد.
جهاد با زبان که يکى از وسائل مهم نشردعوت اسلامى و دفاع از عقيده و ارزشهاى دينى ميباشد، انواعى دارد که جهاد بالقلم يکى ازمهمترین آنها ميباشد. مجالها و ميدانهاى رسانه هاى چاپى نيز بسيار زياد است که نمونه هاى انترنت، کتاب، روزنامه، مجله، جريده، بروشور و غيره ميباشد.
متأسفانه در عصريکه ما زندگى ميکنيم بيشتر آنچه که در ميدان رسانه هاى چاپى به نشر ميرسد روحیهء دین ستیزی دارند. در کشور ما افغانستان خاصتا بعد از اشغال این کشورتوسط نیروهایی اجنبی، وضع بهمين منوال است. بيشتر رسانه هاى چاپى که از طرف غرب تمويل ميگردند و يا هم توسط عقول مريض به پيش برده ميشود، اسلام و ارزشهاى تاريخى ملت ما را مورد هجوم قرار داده  وذهنیت هارا مغشوش می سازند. روزانه صدها صفحه‌‌ء انترنتى منسوب به افغانها، مطالبى را به نشر ميرسانند که بشکلی از اشکال ارزشهاى دينى ما را مورد تاخت و تاز قرار ميدهند.
بــرادر عــزيــز و خــواهــر گــرامـى !
آيا گاهى فکر نموده ايد، که اين همه نشرات ضد دينى و خلاف واقع تا چى حدى حيات ايمانى نسل جديد ما را تهديد مى نمايد؟ و آيا ميدانيد که چگونه فکر ارتدادى بعنوان مرض مهلک از لابلاى اين نشرات بخورد و جوانان ما داده ميشود؟
پيشگامان فکر ارتدارى در جامعهء ما دو گروه ميباشند: يکى شيفته گان غرب که تمدن غرب را با تمام تلخ و شيرين آن در مجال فکر و انديشه، اخلاق و عادات و نظام هاى اجتماعى و سياسى بحيث مادل قابل پسند و الگوى  ايده آل خود قبول نموده و براى تعميم اين فکر از طرق مختلف بشمول رسانه هاى چاپى کار مى کنند.
دوم حرکتهاى قومى تاجيک، پشتون، هزاره ازبک وغيره که کوشش دارند تا زير ادعاى کاذب وطن دوستى و خدمت به مليت معين کار اسلامى را زير سوال برده و جوانان را ناخود آگاه بطرف ارتاد دينى دعوت نمايند.

کم نيستند سايتهايى که همين اکنون صحابه و تابعين رضوان الله علیهم را مهاجمين بى فرهنگ توصيف نموده بازگشت به جاهليت قومى را بهتر از زندگى در روشنايى اسلام ميدانند.
اين همه افکار و نوشته ها بى اثر نبوده و افکار تعدادى از جوانان ما رابه مرورزمان  مغشوش خواهد ساخت.  آنانيکه اخيراً بحثهاى مقايسهء اسلام و قوم گرايى را در فيس بوک تعقيب نموده باشند، خطورت اين مرض را بهتر از ديگران ميتوانند درک نمايند.

ادامه خواندن وَجَــاهــِدْهــُم بــِهِ جِـهـَادًا كــَبـِيـرًا . جهاد بالقلم فرعى از جهاد باللسان و جهاد بالبيان

آشنائی با اندیشه های سید قطب

آشنائی با اندیشه های سید قطب

ارائه: ابراهیم یعقوبی

سيد در كتاب معالم فى الطريق ضرورت جهاد ضد دشمن را اجتناب‏ناپذير مى‏داند و مى‏گويد:

««برقرارى حكومت خداوند بر روى زمين و محو حكومت بشرى، گرفتن قدرت از دست بندگان غاصب و برگرداندن به خدا، اقتدار بر اساس قانون الاهى و از بين بردن قوانين ساخته بشر فقط از طريق موعظه و حرف صورت نخواهد گرفت.»»

در دنياى اسلام، شخصيت‏هاى بزرگى نداى آزادى و عدالت‏خواهى سر داده و مردم را به بازگشت به اسلام راستين و مبارزه با ستم دعوت كرده‏اند. يكى از اين شخصيت‏هاى‏بزرگ، «سيد قطب» است كه فرياد اسلام‏خواهى و مبارزات او با استعمار كهنه انگليس، شايسته مطالعه و درخور تأمل است. وى در طول نيم قرن زندگى و جهاد، خدمات فراوانى در راه اعتلاى اسلام و تحقق حكومت اسلامى انجام داد. دشمنان اسلام كه تا امروز زيركانه‏تر از مسلمانان عمل كرده‏اند، رفتار سيدقطب و دوستانش را به طور كامل زير نظر گرفته و سرانجام پس از مدت‏ها حبس و زندان، وى را شهيد كرده‏اند. گرچه بدخواهان نگذاشتند او به هدف مهمش كه ايجاد حكومت واحد اسلامى در سراسر جهان است برسد، فرياد رساى او اكنون پرده گوش‏ها را در كشورهاى اسلامى به لرزه در آورده و چراغ فروزانى كه او برافروخته، مشعل هدايت جوانان مؤمن و انقلابى سراسر عالم اسلام شده است.

كتاب‏ها و مقالات نافذ او كه بارها به زبان‏هاى گوناگون دنيا چاپ، و در سراسر جهان منتشر شده، همچون خورشيد، روشنگر دل‏هاى مسلمانان وحدت‏گرا و جوانان انقلابى است. اكنون مركز تحقيقات مجمع جهانى تقريب مذاهب كه اصلى‏ترين وظيفه خود را گسترش ادبيات تحقيقى تقريب و شكل‏دادن به پژوهش‏هاى كاربردى و علمى پيرامون اين مقوله مى‏داند، معرفى طلايه‏داران تقريب و شناساندن انديشه‏هاى پيشتاز و تجربه‏هاى به جاى‏مانده از آنان را يكى از نخستين گام‏ها و پيش‏نيازها قرار داده است. در اين مقاله، شرح حال «شهيد سيد قطب» يكى از انديشه‏وران اصلاح‏گرا، از نظر مى‏گذرد. اميد است آشنايى با شرح حال اين مرد بزرگ، راه را براى مبارزان و مصلحان مسلمان هموارتر سازد.

انديشه‏ ها و اعتقادات سيد قطب

سيد قطب در جايگاه مغز متفكر جمعيت اخوان المسلمين بين سال‏هاى ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۴ ميلادى مطرح بود و همواره مقابل كسانى كه از اين جنبش ضد استعمارى انتقاد مى‏كردند، مى‏ايستاد. وى در باره «اخوان المسلمين» مى‏گويد: خداوند اخوان المسلمين را زنده بدارد كه مصر را زنده نمود و مفهوم جهاد را كه از نظر مردم فقط شعار دادن و كف‏زدن بود، تغيير داد و مفهوم اصلى آن را كه كار و فداكارى است، به آن بازگردانيد و چگونگى نبرد را كه منحصر به تبليغات بود، به قربانى شدن و شهادت در راه خدا تبديل كرد (سيد قطب، ۱۳۷۰، ص۱۰۷).

ادامه خواندن آشنائی با اندیشه های سید قطب

سرخوردگان مهاجر در احزاب به اصطلاح جهادی سوریه

سرخوردگان مهاجر در احزاب به اصطلاح جهادی سوریه

به قلم: منصور امارتی

این روزها که کفار جهانی به همراه مرتدین محلی و دارودسته ی منافقین داخلی جنگ تبلیغی و گسترده ای را از کانالهای مختلف ماهواره ای و مجازی و منابر مختلف مساجد و غیره برعلیه اهل دعوت و جهاد شروع کرده اند، یکی از دامهایشان کشاندن این جوانان به میدانهای جنگی است که ثمره ی جنگ این جوانان، در معادلات جهانی و منطقه ای خدمتی است به اهداف کوتاه مدت و یا بلند مدت آنها.

 این جوانان که ثمره ی تلاش سالها دعوت و خود سازی و جهاد هستند به ناگاه غافلگیر می شود زمانی که می شنوی که آنها آن میدانی راکه پر از دعوت و فعالیت نموده بودند، به ناگاه خلوت کرده و به بلادی که گفته شده بود در آنجا جهاد فی سبیل الله در جریان است و حدود الهی در آن اقامه می­شود یا جبهـه­ای که گفته شده بود، آرمان و پرچمی پاک و اسلامی در آنجا برافراشته شده است، هجرت مـی­کردند، و آن جوانان در سرزمینشان دعوت و تلاش خود را در به یکباره و بعد از اینکه مراحل مهمی از آن را پیموده بودند، ترک کرده و از سرزمین خود، خارج می­شدند در حالی که می­دانستند بازگشت برایشان بسیار مشکل و حتی غیر ممکن خواهد بود.

پس به آن بلاد یا آن جبهه می­رفتند تا بعد از آن با این حقیقت مواجه شوند که کسی که آنها را به آمدن به آنجا تشویق کرده بود، در خبرهایش از آنجا، مبالغه نموده است و آن خبرها را بر اساس تحقیقی جامع و فراگیر و نظری واقعی و تیزبینانه، بنا ننموده است، بلکه تنها محرک او عاطفه و حماسه­گری و سطحی نگری بوده است.

زمانی که شخص مهاجر چنین وضعی را می بیند و با چنین رفتار غیرمنتظره و غافلگیرانه­ای روبرو می شود تصمیم به کناره گیری از این وضع می گیرد که یا بعضی از آن افراد به سرزمینشان بر می گردند و ممکن است با زندانی و محدودیتهای جدی مواجه شوند و یا اینکه راه برگشتی برای خود باقی نگذاشته اند و مجبور می شوند در یکی از دارالکفرهای سکولار مثل ترکیه و غیره به زندگی ذلت بار خود ادامه دهند.  

البته ممکن است برخی دیگر از این مهاجرین از روی ناچاری پراکنده شده و در سرزمین­ها و جبهات مختلف پخش ­شوند. گروهی این جبهه را پسندیده و بدان می­پیوندند، گروهی دیگر آن سرزمین را پذیرفته وآن را برای کار خود اصلح­تر می­یابند، و به همین صورت هر گروه به جایی رفته و سپس هر گروه برای شروع تلاش­هایی پراکنده­ و اقداماتی بدون برنامه و منهج مشخص را صورت می­دهند و هر کدام شروع به فراخوندن جوانانی می­کند که خود آنها را می­شناسد، و آنها را به ترک دعوت و ملحق شدن به خود فرا می­خوانند، و دست به انجام دادن مقارنات و مقایساتی بین جبهات و جمع­آوری اموال و امکانات و نیرو می­زنند، اما بعد از مدتی، سهل و آسان می­بینی که گزینه­ی جدیدشان را هم تغییر داده و آن جبهه یا آن مکان را ترک نموده و به جبهه یا مکان یا عمل دیگری منتقل می­شوند و…

گروههای مختلفی که امروزه در سوریه وجود دارند ثمره ی این تغییر و تحولات شده اند، بخصوص مهاجرینی که نه راه پس دارند نه پیش و مجبورند نا امیدانه با وضعی که وجود دارد بسازند؛ وضعی که در آن «ناتو» از کانال حکومت سکولار ترکیه ارباب است و بقیه فرمانبر آن.