«السُّنة» و «أَهْلُ السُّنَّةِ» بودن و «الجَمَاعَة» و «أَهْلُ الجَمَاعَة» بودن، احکام و وظایف (پاسخ به سوالات)
س۲۱: واقعاً روش برخورد با بی حجابی در دارالاسلام چگونه است؟ آیا باید با حکومتهائی مثل طالبان و ایران در مبارزه با بی حجابی کمک کرد؟
ج: اساس برای مومنین لباس تقوی است: وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ (اعراف/ ۲۶) و [برای مؤمن،] لباس پرهیزگاری بهتر است. و لباس پرهیزگاری هم تنها با تبعیت از قوانین شریعت الله به دست می آید که یکی از این قوانین شریعت الله رعایت حجاب اسلامی و حفظ عورت برای زن و مرد مسلمان و پرهیز از تبرج جاهلی و کشف عورت است.
این تبرج جاهلی و کشف عورت و لختی گری هم باز یا بر اساس شهوات است یا شبهات. شخص و جامعه ای مشخص تا زمانی که بر اثر شهوات به تبرج و لختی گری و کشف عورت جاهلی و نفهمانه می رسد چند مرحله را به صورت تدریجی طی می کند:
- ابتدا در عقاید و اندیشه ها و جهانبینی و قلب خودشان در مورد الله و طبعاً قوانین شریعت الله دچار ظن و گمانهای نفهمانه و توهمات جاهلی می شوند: يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ (آل عمران/۱۵۴)
- در مرحله ی دوم همین شکها و گمانها و توهمات جاهلی و نفهمانه را به صورت قوانینی برای اداره ی زندگی خودشان در می آورند: أَفَحُکْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّه حُکْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ (مائده/۵۰)، آيا جويای حكم جاهليّت هستند؟ آيا چه كسی برای افراد معتقد، بهتر از الله حكم می‌كند؟
- و در مرحله ی سوم چون تمام این شک و گمانها و قوانین نفهمانه و جاهلی در راستای لذایذ نفسانی و مخالفت با قوانین شریعت الله است، اولین شکل ظاهری این دشمنی با الله و قوانین شریعت الله ظاهر شدن و لخت شدن و خودنمایی جاهلی زنان و کشف عورت زنان و حتی مردان در ملأ عام است به همین دلیل الله تعالی می فرماید: وَلاتَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلِيَّةِ الأولى (احزاب/۳۳) و همچون جاهليّت پيشين در ميان مردم ظاهر نشويد و خودنمائی نكنيد.
مصطفی کمال پاشا مشهور به ایشِک تورک، رضاخان پهلوی و سایر حکام دست نشانده ی سکولار و همین احزاب جوجه سکولار محلی خودتان را نمی بینید که چگونه با کشف عورت اولین جرقه های مخالفت آشکار خودشان را با قوانین شریعت الله و سایر شعائر اسلامی نشان می دهند؟ شیطان هم با همین وسوسه ها و شک و گمانها به آدم و حوا قبولاند که در برابر قانون شریعت الله از قانون شیطان تبعیت کنند و اولین نشانه ی این انحراف هم کشف عورت و لخت شدن آدم وحوا بود.
پس واضح و مشخص است که بی حجابی یک منکر اجتماعی و امر بدی است مخالف شریعت الله تعالی؛ روش برداشتن منکر همانی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده: مَن رَأَى مِنكُم مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بيَدِهِ، فإنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسانِهِ، فإنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وذلكَ أضْعَفُ الإيمانِ. هرکس از شما منکری را مشاهده نمود، با دستش، تغییر دهد. اگر توانایی آنرا نداشت، با زبانش تغییر دهد. و اگر این را هم نتوانست، با قلبش، تغییر دهد (مبارزه منفی کند) و این، ضعیف‌ترین مرحله‌ی ایمان است.[۱]
بر اساس قاعده ای که به ما می گوید این دست از منکرات ریشه ی آنها یا در شبهات است یا در شهوات، کسانی هم که مرتکب این منکر می شوند دو دسته هستند:
- مومنینی چون آدم و حوا هستند که به محض آنکه متوجه می شوند با این توهمات و شک و گمانهائی که شیطان برایشان به وجود آورده تابع قانون شیطان شده اند و قانون شریعت الله را کنار زده اند و با این کار به خودشان ظلم کرده اند فوراً توبه می کنند و می گویند: رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ(اعراف/۲۳) پروردگارا! ما (با نافرمانی از تو) بر خویشتن ستم کرده‌ایم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود.
مشکل این دسته از مومنین یا تأویل اشتباه آنهاست یا نرسیدن حکم صحیح شریعت به آنهاست یا بد رسیدن این حکم به آنهاست به گونه ای که جزو اهل تأویل و اهل بدعت شده اند و دچار خطا در حکم و فراموشی حکم شده اند، یا اینکه در خانواده و جامعه ای قرار گرفته اند که مجبور به کشف حجاب شرعی شده اند که در هر سه حالت مورد بخشش الله تعالی قرار می گیرند چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: إنَّ اللهَ تعالى وضع عن أُمَّتي الخطأَ، و النسيانَ، و ما اسْتُكرِهوا عليه.[۲]
در هر دو حالت خطا و فراموشیِ حکم، به محض اینکه متوجه می شوند بر خلاف حکم الله و شریعت الله عمل می کنند و با رایج کردن این سنت جاهلی در میان مردم: مُبْتَغٍ في الإسْلامِ سُنَّةَ الجاهِلِيَّةِ، خواهان بوجود آمدن و تداوم رسم و رسوم دوران جاهليت در اسلام مي باشند و جزو «أَبْغَضُ النَّاسِ إلى اللَّهِ»[۳] مبغوضترين مردم نزد الله شده اند فوراً از این جرم اجتماعی و از ادامه دادن به این سنت جاهلی و سیئه توبه می کنند؛ در حالت سوم هم متاسفانه دیده شده است که پدرانی مفسد سکولار، دختران و حتی زنان خود را با دهن کجی به به الله و رسولش صلی الله علیه وسلم و دهن کجی به حاکمیت و خانواده و جامعه مجبور به کشف حجاب می کنند که این برای مومنین و دارالاسلام واقعاً نشان دهنده ی یک فاجعه است.
یکی از خواهران مومن ما می گفت من به یک عروسی دعوت شده بودم و زمانی که فلان لباس را در بدن یک زن زیبا و خوش هیکل دیدم منهم خیال می کردم با این لباس می توانم زیباتر باشم و مورد توجه دیگران قرار بگیرم تا بلکه بتوانم به این شکل ازدواج کنم و اصلاً هدفم مخالفت با الله و شریعت الله نبود. دقیقاً همان مسیری را که آدم و حوا رفتند را این خواهر مومن ما در تبعیت از وسوسه های شیطان و رسیدن به هدفی والا از مسیری شیطانی و در مخالفت با حکم و قانون الله رفته است؛ در سخنان این خواهر مومن ما دو نکته ی مهم وجود دارد:
- در جامعه دختران و بیوه هائی وجود دارند که نیاز به شوهر دارند و گاه تعداد آنها بیشتر از تعداد پسران مجردی است که باید آنها را بگیرند و این ترسِ نداشتن شوهر و خانواده را همین مردان سهل انگار یا ترسو و بی غیرت و فاقد مردانگی و رجولیت در دل آنها به وجود آورده اند و به تبیعت از کفار سکولار این دختران و زنان را جهت برآورده کردن لذتها و نیازهای جنسی خودشان به این سمت و سوی کشف عورت و برهنگی کشانده اند؛ چون برای این زنان ۴ راه بیشتر وجود ندارد ۱- تعدد زوجات که مورد پذیرش فرقه های معروف به اهل سنت است ۲- صیغه در کنار تعدد زوجات که مورد پذیرش شیعیان جعفری است ۳- ازدواج مسیار که به تازگی در دول عربی به وجود آمده و طبقات خاصی را با شرایطی خاص در بر می گیرد ۴- فاحشه بازی و تن فروشی کفار سکولار.
قاعده و اصل برای هر مومنی در میزان پایبند شدن به قانون شریعت الله و پرهیز از گناه و معصیت «ایمان» شخص است و «ایمان» و اراده ی مومنین است که عامل تغییر در شخص و عمل به شریعت و پرهیز از گناست، اما برای طیفهائی از مومنین و مسلمین ضعیف الایمان گاه باید مقدمات رفع نیازهائی درونی و مادی بر اساس «أَطعَمَهُم مِن جوعٍ وَآمَنَهُم مِن خَوفٍ» (قریش/۴) فراهم شوند تا اینکه شخص بتواند با رفع گرسنگی و داشتن امنیت بتواند به دستور « فَلۡيَعۡبُدُواْ رَبَّ هَٰذَا ٱلۡبَيۡتِ » (قریش/۳) عمل نموده و به صورت کامل عبادتهایش را انجام دهد.
رفع نیازهای جنسی و کلاً نیاز به خانواده امری غریزی و فطری است که شخص باید در آن امنیت داشته باشد و روح او از حالت عشایری بیرون آمده و درون قلعه ی متسحکم خانواده «لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا» (روم/۲۱) یکجا نشین شود؛ در وضع موجود، و به عنوان یک پیشنیاز و مقدمه، تا این نیاز فطری به داشتن خانواده که به صورت مشکلی کشنده در میان زنان و دختران به وجود آمده و مسبب بسیاری از بیماری های عصبی و درونی و حتی صدمات جسمی در میان آنها شده است از کانال شرعی آن حل نشود نباید انتظار داشت که جرم بدحجابی، بی حجابی و کشف عورت به این سادگی ها از بین برود و دختران و زنان نیازمند شوهر و خانواده (که داشتن شوهر و خانواده حق شرعی خودشان است) بار دیگر به همان کالاهای ارزشمند و گرانقیمتی تبدیل شوند که «الدُّنْيَا مَتَاعٌ، وَخَيْرُ مَتَاعِ الدُّنْيَا المَرْأَةُ الصَّالِحَةُ»[۴] و این دختران و زنان صالحه برای هر هوسران فاسدی قابل دسترسی نباشند.
زمانی که این شرایط شرعی داشتن خانواده پیش آمد و به این شکل زنان و دختران پاک از سایر زنان ناپاک جدا شدند و مردان پاک از سایر مردان ناپاک جدا شدند برای زنان و بخصوص برای مردان انتخاب شریک آینده ی زندگی و انتخاب مادری پاک برای فرزندانشان آسانتر می شود و با جدا شدن این دو طیف پاک و آلوده از همدیگر شخص می تواند به آیات قرآن هم عمل می کند که می فرماید:
- الزَّانِی لا یَنْکِحُ إِلاَّ زانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَ الزَّانِیَةُ لا یَنْکِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَ حُرِّمَ ذلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ (نور/۳) مرد زناکار جز با زن زناکار و یا با زن سکولار (مشرک) ازدواج نمی کند، همان گونه هم زن زناکار جز با مرد زناپیشه و یا با مرد سکولار (مشرک) ازدواج نمی کند. چرا که چنین (ازدواجی: یعنی ازدواج با زناکاران و سکولارها) بر مؤمنان حرام شده است.
- – الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ (نور/۲۶) زنان ناپاک، از آنِ مردان ناپاکند، و مردان ناپاک، از آنِ زنان ناپاکند، و زنان پاک، متعلّق به مردان پاکند، و مردان پاک، متعلّق به زنان پاکند.
اگر این مشکل سرگردانی در انتخاب زنانی صالحه برای مردان صالح و مخلوط شدن پاک و ناپاک با هم پیش آمده، مشکلی است که در دارالاسلام تنها با دست مردان تابع شریعت الله و پرهیزکاری که در آنها مردانگی وجود دارد حل می شود و ربطی به مومنین بی غیرت یا سکولار زده های دارودسته ی منافقین اکثراً هوس ران و منحرف ندارد، و شما باید نگاه کنی که از این ۴ روش، مذهب اسلامی ات به کدام راه حل جهت پاسخ دادن به این نیاز غریزی و شرعی زنان دستور داده است؛ زمانی که تو به عنوان یک مرد مومنی که در او مردانگی و غیرت وجود دارد به این وظیفه ی بزرگت در رفع این نیاز غریزی و شرعی دختران و زنان مومن عمل کردی آنوقت می توانی از اینکه خواهر مجرد یا مطلقه ات از این وظیفه ی رعایت حجابش تخلف کرده انتظار اصلاح داشته باشی، کمتر اصحابی دیده می شود که دارای یک همسر بوده باشد، علاوه بر این می بینیم که عمر بن خطاب برای پیدا کردن شوهر برای دختر بیوه شده اش ام المومنین حفصه رضی الله عنه از مومنین مورد اعتمادش درخواست می کرد که دخترش را بگیرند. غیرت این است نه … سبحان الله. حتی رسول الله صلی الله علیه وسلم با زنانی ازدواج کرده که توانائی انجام کار جنسی نداشتند و نیازی هم به آن نداشتند اما نیاز به داشتن خانواده و مردان صالح در همه زنان وجود دارد همچنانکه نیاز به خانواده و زنان صالحه در همه ی مردان صالح وجود دارد.
به هر حال، زمانی که زمینه های دزدی وجود دارد و جان شخص در معرض خطر قرار می گیرد حتی اجرای حد دزد هم توسط عمر بن خطاب اجرا نمی شود چه رسد به اینکه بخواهی در چنین شرایطی برای چنین زن یا دختر مجرد بدحجاب یا بی حجابی که نیاز به داشتن شوهر دارند تعزیر قرار بدهی. حکم اینها با زنان شوهر داری که هنوز به سن یائسگی نرسیده اند و کشف عورت کرده اند و قطعاً دارای هیچ عذر شرعی نیستند کاملاً متفاوت است، زن شوهردارغیر یائسه ی مسلمانی که تمام شعائر اسلامی مثل نماز و روزه و غیره را انجام می دهد اما بدون تأویل شرعی دچار بدحجابی یا کشف عورت و بیحجابی شده است زنی« مُمِيلاتٌ مائِلاتٌ » فاسق و اکثراً هرزه ای از دارودسته ی منافقین و سکولار زده هاست که ادای مومنین را در می آورد؛ زنان بی حجاب یا بدحجاب سکولار هم که تماماً دارای شوهرانی دیوث هستند حسابشان جداست و اینها جزو کفار سکولار محسوب می شوند و ربطی به مسلمین ندارند. چرا شوهرانی دیوث: چون تنها دیوثها هستند که با رضایت قانون می گذارند هر کسی دلش خواست می تواند لختی گری و زنا کند هر چند دختر یا خواهر یا سایر نزدیکان خودش باشد و تنها دیوثها هستند که با شعارهای فریبنده ی آزادی های شخصی و دموکراسی و غیره برای چنین فحشا و زناکاری افراد جامعه تلاش و تبلیغ می کنند.
- – الله به آن خانم دیگر زیبائی و بدن سالم داده اما آن خانم با کشف عورت و برهنگی از این نعمت الله جهت جنگ با الله و منحرف کردن بندگان الله و رواج دادن به سنت جاهلی لختی گری و کشف عورت استفاده کرده است و در گناه الگوئی شده برای دیگران و باید گناه دیگرانی که در خانواده یا محله یا روستا و سایر اماکن از او در این گناه و سنت سیئه تقلید می کنند را به دوش بکشد، سایر شاعران و نویسنده ها و صاحبان رسانه و حتی خیاطها و بنیانگذاران مدهای ضد اسلامی هم که به این شکل برای کشف عورت و بی حجابی دعوت می کنند باید منتظر چنین عواقبی باشند چون رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:
- مَن دَعا إلى ضَلالَةٍ، كانَ عليه مِنَ الإثْمِ مِثْلُ آثامِ مَن تَبِعَهُ، لا يَنْقُصُ ذلكَ مِن آثامِهِمْ شيئًا.[۵] کسی که به سوی سرگردانی و گمراهی دعوت کند علاوه بر گناهان خود در گناهان کسانی که از او پيروی مي‌کنند نيز شريک است بدون آنکه چيزی از گناهان آنها کاسته شود.
- – وَمَن سَنَّ في الإسْلَامِ سُنَّةً سَيِّئَةً، كانَ عليه وِزْرُهَا وَوِزْرُ مَن عَمِلَ بهَا مِن بَعْدِهِ، مِن غيرِ أَنْ يَنْقُصَ مِن أَوْزَارِهِمْ شَيءٌ. [۶]هر سنت بدی را در اسلام پایه گذاری کند، گناه آن و گناه هر کس که بعد از او بدان عمل کند بر وی خواهد بود بدون این که چیزی از گناه آنان کم شود.
- دسته ی دوم از کشف عورت کنندگان در دارالاسلام را دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها تشکیل می دهند که از طیفهای مختلفی تشکیل شده اند و ۱- آگاهانه، ۲- عمداً، ۳- به میل خودشان و اختیاری دچار این جرم اجتماعی و سایر جرمها می شوند .
اگر شخصی با آنکه می داند که این کشف عورت و لختی گری او بر خلاف قانون شریعت است، و یا می داند که با این پوشش نازک و تنگی که دارد جزو: كاسِياتٌ عارِياتٌ مُمِيلاتٌ مائِلاتٌ،[۷] هستند، کسانی که در عين پوشيدگى برهنه اند، ظاهراً لباس پوشيده اند اما در حقيقت با لباسهای بدن نمائی که بر تن دارند لخت و عريانند و تمام برجستگیها و مشخصات بدن آنها واضح و آشکار است و جزو « مُمِيلاتٌ مائِلاتٌ » هوس بازان دلفريب و روگردان از اطاعت الله و میل کننده به مردان، هستند، و از راه شریعت الله و اطاعت از الله منحرف هستند و ديگران را نيز با بی حیائی و نشان دادن آرایش و زینت خود و استفاده از عطر و خوشبویی و موارد مشابه به انحراف و فتنه می کشانند، با این وجود ۱- آگاهانه، ۲- عمداً، ۳- به میل خودشان و اختیاری دچار این جرم می شوند و خودشان را جزو این دسته از زنان قرار می دهند، هیچ آیه و حدیث و حکیمانه برخورد کردن فایده ای برایشان ندارد، چون این رفتار به خاطر خرافات و توهم و لذت طلبی و شهوت پرستی و کله خشکی و لجبازی با آیات و احادیث رسول الله صلی الله صلی الله و علیه و شریعت الله و بر اساس یکدندگی و تعصب جاهلی انجام می شود به همین دلیل اینها مثل مومنین خطاکاری چون آدم و حوا نیستند که دچار خطا و ظلم شده باشند و بعد از آگاهی فوراً توبه کنند؛ بلکه آگاهانه و عمدا و به میل خودشان و اختیاری و در مخالفت و لجبازی با الله و شریعت الله دچار این جرم می شوند به همین دلیل با هر کسی که بخواهد مانع این سکولار زده ها و دارودسته ی منافقین در این جرم شود با بد دهنی و حتی با تعصب و خشونت برخورد می کنند، دقیقاً همان حماقت و کله خشکی که در کفار سکولار وجود دارد: إِذْ جَعَلَ الَّذينَ کَفَرُوافيقُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّة (فتح/۲۶).
پس، دارودسته ی منافقین میان مسلمین به همراه پیروان و مریدان احزاب سکولار زمانی که دچار جرمهای آشکار اجتماعی می شوند تنها با زور و قدرت پدر، مادر، برادر، خانواده و فامیل و قدرت باز دارندگی «نرم» و «مبارزه منفی» جامعه و در نهایت در مواردی تنها با قدرت حکومتی مدیریت می شوند و جلو تخریبات آنها گرفته می شود چه این تخریبات اجتماعی و عمومی آنها در حد حزب سازی و فرقه بازی در قالب ضرار سازی ها باشد یا در حد مسائل اجتماعی پائینتر از این.
تا اینجا متوجه اصل مطلب شدیم؛ حالا به نظر شما این آیه و این قانون حجاب از تولیدات دارالاسلام امارت اسلامی عمرثالث یا دارالاسلام ایران است؟ قطعاً خیر؛ بلکه حکم الله و متعلق به شریعت اسلام است و اینها و سایر مومنین بر اساس تأویل مذهب خودشان تنها مجری این آیه و قانون هستند؛ پس اگر دارالاسلام و الجماعة بخواهد یکی از قوانین شریعت الله را در جامعه پیاده کند که مخالفتی با مذهب شما هم ندارد شما در اجرائی شدن این قانون شریعت الله بر اساس مذهب خودت از او اطاعت می کنید یا در برابر اجرائی شدن این قانون و حکم الله قرار می گیری و یکی از جبهه ی دشمنان قوانین شریعت الله می شوی؟
تمام مذاهب معروف به اهل سنت و اهل جماعت می گویند باید در قانون شریعت الله و در معروف از هر حاکم نیکوکار و بدکار مسلمان حاکم بر دارالاسلام و الجماعة اطاعت کرد؛ حالا نگاه کن مذهب اسلامی ات برای رفع این مشکل بی حجابی و کشف عورت چه راهکاری نشان داده همان را انجام بده اگر صادق هستی و جزو احزاب سکولار مرتد یا جزو دارودسته ی منافقین و غُرزنهای اهل بدعت و جدا شده از الجماعة نیستی.
[۱] مسلم۴۹
[۲] أخرجه ابن ماجه (۲۰۴۵) واللفظ له، والطبراني في (المعجم الأوسط ۸۲۷۳)، والبيهقي ۱۱۷۸۷
[3] بخاری ۶۸۸۲/ أَبْغَضُ النَّاسِ إلى اللَّهِ ثَلاثَةٌ: مُلْحِدٌ في الحَرَمِ، ومُبْتَغٍ في الإسْلامِ سُنَّةَ الجاهِلِيَّةِ، ومُطَّلِبُ دَمِ امْرِئٍ بغيرِ حَقٍّ لِيُهَرِيقَ دَمَهُ.
[۴] مسلم۱۴۶۷
[۵] مسلم ۲۶۷۴/ مَن دَعا إلى هُدًى، كانَ له مِنَ الأجْرِ مِثْلُ أُجُورِ مَن تَبِعَهُ، لا يَنْقُصُ ذلكَ مِن أُجُورِهِمْ شيئًا، ومَن دَعا إلى ضَلالَةٍ، كانَ عليه مِنَ الإثْمِ مِثْلُ آثامِ مَن تَبِعَهُ، لا يَنْقُصُ ذلكَ مِن آثامِهِمْ شيئًا./ الألباني المصدر:صحيح الجامع ۶۲۳۴ – صحيح أبي داود ۴۶۰۹ – صحيح الترمذي ۲۶۷۴- صحيح ابن ماجه ۱۷۲ – تخريج كتاب السنة ۱۱۳
[۶] مسلم ۱۰۱۷/ صحیح ابن ماجه۱۶۹ با لفظ: مَن سَنَّ سُنَّةً حَسنةً فعمِلَ بِها ، كانَ لَهُ أجرُها وَمِثْلُ أجرِ مَن عملَ بِها ، لا يَنقُصُ مِن أجورِهِم شيئًا ومن سنَّ سنَّةً سيِّئةً فعملَ بِها ، كانَ عليهِ وزرُها وَوِزْرُ مَن عملَ بِها من بعده لا ينقصُ من أوزارِهِم شيئًا
[۷] مسلم۲۱۲۸ / صِنْفانِ مِن أهْلِ النَّارِ لَمْ أرَهُما، قَوْمٌ معهُمْ سِياطٌ كَأَذْنابِ البَقَرِ يَضْرِبُونَ بها النَّاسَ، ونِساءٌ كاسِياتٌ عارِياتٌ مُمِيلاتٌ مائِلاتٌ، رُؤُوسُهُنَّ كَأَسْنِمَةِ البُخْتِ المائِلَةِ، لا يَدْخُلْنَ الجَنَّةَ، ولا يَجِدْنَ رِيحَها، وإنَّ رِيحَها لَيُوجَدُ مِن مَسِيرَةِ كَذا وكَذا.