علل نفوذ غلات در جریان شیعه ی علوی
به قلم: خالد هورامی
تشیع علوی جریانی موازی با تشیع غلاة تلاشی جهت بازگرداندن حکومت شورای اسلامی و نهادهای مرتبط با آن و مبارزه با حکومتهای سلطنتی و زیر مجموعه های آن بود . مبنای عقیدتی این جریان نیز همان اصول شریعتی بود که تا امام علی علیه السلام در میان مسلمین رواج داشته و بر مبناي روش عمل و سخنان والا و عميق امام علی و ائمه ی پس از وی ادامه داشته است.
منهج پیامبر و قرآن ثابت نموده است جهت تثبيت و قوام اسلام نیازی به نيازي به دروغ پردازي و بناي پايههاي آن بر دروغ و تعصب و دشنام و ناسزا نبوده است. ما درکل قرآن و سنت صحیح نبوی حتی یک دروغ و تهمت در مورد شیطان و یاران او نمی بینیم.
شیعیان علی نیز که خود را به عنوان ادامه دهنده ی این منهج می دانسته اند ضمن پایبندی به آن، سعی نموده است به عنوان مسلک مدارا و دوستي با خودي و تحمل مخالف به خود هویت مستقلی ببخشد.
با رعایت این روند شیعه ی علی در طول تاریخ نماد ومسلک ظلم ستيزي و مبارزه با باطل، مسلک پويايي و تدبرعميق علمي و معرفتي در جهان طبيعت و دنياي درون و آيات الهي، و تلاشی جهت بازگرداندن حکومت به سبک اسلامی آن بوده است.
بدون شک این روند خطر جدی برای کفارآشکار(اهل کتاب، شبهه اهل کتاب، مشرک) و پنهان (منافقین) بوده است که به نحوی قدرت مورد دلخواه خود را از دست داده بودند، به همین دلیل جهت ضربه زدن و ممانعت از تحقق چنین هدفی، ممانعت از دسترسی عوام به چنین اندیشه های نابی، انتقام از فاتحین سرزمینها و از بین برنده ی حاکمیتها، کفار آشکار و پنهان جریانی موازی با آن را تولید کرده اند که تاریخ به جریان غلات (کفار پنهان داخلی) مشهور شده است و منافقین پرچمدار آن بوده اند .
علاوه بر این دشمنان کافر، حکومتهای ظالم حاکم بر مسلمین نیز جهت ضربه زدن به این جریان از هر گونه جنگ روانی کوتاهی نکرده اند. اینها به خوبی درک کرده بودند که غیر ممکن است کسی علی گونه و حسین گونه اسلام را فهمیده باشد اما مرتب توسري بخورد و زير بار هر خفت و خواري برود، مگر امکان دارد بر چنين فرد آزادیخواه، عدالت طلب، جسور و گستاخي حکومت کرد؟
غلات نیز به خوبی دریافته بودند که بازگشت حکومت به سبک اسلامی آن مساویست با وحدت و قدرت یابی مجدد مسلمین و تولد کسانی چون علی بن ابی طالب و عمر فاروق و ابوبکر صدیق و این به هیچ وجه به نفع آنها نبود ، چون اینها به تجربه دریافته بودند که چنین بازگشتی می تواند چقدر برایشان محدودیت، ذلت و ضرر در بر داشته باشد .
اینها به خوبی می دانستند که الله متعال می فرماید: تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ (بقرة/ ۱۴۱) «آن گروه پیشین، همه درگذشتند،هرچه کردند برای خود کردند و شما نیز هرچه کنید به سود خویش کنید و شما مسئول کار آنان نخواهیدبود».
و همچنین می دانستند که قرآن یکی از اهداف آمدن پیامبران را رفع اختلافات میان انسانها معرفی میکند. رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز توانست تفرقه ملت عرب و حتی سایر ملل را به وحدت تبدیل کند و کسانی چون امام علی رضی الله عنه با آنکه خود را بهترین گزینه برای جانشینی رسول الله صلی الله علیه وسلم میدانست و بارها اعلام کرد که شایستهترین فرد برای خلافت است اما هرگز حاضر نشد به خاطر مصلحت شخصی وحدت جامعه را به خطر اندازد و حتی بارها به خلفا در حفظ وحدت و اقتدار جامعهی اسلامی مشورت و یاری داد و همه تلاش خود را برای تحقق وحدت به کار بست . پس سیره ی سیاسی و عملی علی بن ابی طالب رضی الله عنه یعنی آموزش چگونگی حفظ وحدت و صرف نظر کردن از مصالح شخصی به خاطر حفظ وحدت و درک این مهم که وحدت و اهل جماعت شدن بهترین و مطمئن ترین راه اقتدار مسلمین است.
درک این واقعیت عملی از علی بن ابی طالب توسط مسلمین یعنی سم کشنده برای نابودی غلات . به همین دلیل غلات با زنده کردن اختلافاتی چون اختلاف جزئی امام علی با بعضی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم بر سر خلافتی که هزاروچهارصد سال پیش پایان یافت و… مسلمین را به جان هم انداخته اند .
پس اینها جهت ممانعت از اهل جماعت شدن مسلمین و ممانعت از وحدت میان مسلمین و قدرت گیری مجدد آنها و تشکیل مجدد حکومت به سبک شورائی و اسلامی آن از هر دسیسه و دروغی به خدا و رسولش نیز ابائی ندارند چه رسد به سایر مخلوقات . به همین دلیل به سادگی همین دروغهای خود را بر قرآن تحمیل می کنند تا بتوانند وحدت مسلمانان را از بین ببرندو مانعی اساسی در بازگشت مجد و عزت مسلمین در تشکیل حکومت یکپارچه ی اسلامی گردند .
در این صورت هرگز نباید این تفرقه اندازان را انسانهائی احمق و ناآگاه فرض کرد، بلکه بیماری مهلکی هستند که از درون جسم مسلمین را ضعیف نموده اند و حتی عده ای از مسلمین جاهل را نیز ناخواسته در مسیر اهداف خود قرار داده اند .