آیا بر اساس فقه امام ابوحنیفه گرفتن اینهمه رقم مالیات غیر از عشر و زکات در امارت اسلامی افغانستان شرعی است؟
به قلم: مُلا نور احمد (زید)
قاعده و اصل در مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله «عدم جمع بین دو تکلیف یا دو عقوبت» است. چنانکه در مباحث مالی، مسأله پرداختها در اراضی مفتوح عنوه، بر خلاف قول سایر فقیهان، امام ابوحنیفه بر این رأی است که عشر و خراج در یک زمین همراه نمیگردند و اگر زمین خراجی باشد، عشر از محصول آن ساقط خواهد بود.[۱]
در احکام جزایی نیز نمونههای متعدد از این گرایش ابوحنیفه به چشم میخورد. حکم امام ابوحنیفه به عدم جمع جلد و رجم در زنای محصنه[۲] و عدم جمع بین قطع و ضمان غرامت مال مسروق تلف شده[۳] از این موارد است.
پس، بر اساس مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله گرفتن اینهمه مالیاتهای مختلف از مردم جایز و شرعی نیست.
عده ای می گویند درست است که جایز نیست اما در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین برای اداره ی حکومت غنایم جنگی وجود داشت الان غنایم جنگی وجود ندارد.
در پاسخ به این برادران باید بگوئیم که در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم اینهمه معادل مختلف و اینهمه چاهها نفت و گاز و بهره برداری از سایر منابع طبیعی اصلاً وجود نداشت و می توان گفت بهره و منفعت تنها چند معدن در یک ولسوالی با تمام غنایم جنگی زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم برابری می کند چه رسد به سایر ولسوالی ها و ولایات کشور.
پس این شبهه هم که از سوی این برادران مطرح می شود قانع کننده نیست بلکه باید دنبال راهی بگردند که به جای جمهوریت، شریعت پیاده شود و دست حکومت را از گرفتن به ناحق اموال مردم بر اساس مذهب امام ابوحنیفه کوتاه کنند.
[۱] جصاص، احمد بن علی، ج۴، ص۱۸۳، احکام القرآن، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۲] جصاص، احمد بن علی، ج۵، ص۹۵، احکام القرآن، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
+[۳] قدوری، احمد بن محمد «مختصر»، ج۳، ص۲۱۰، همراه بااللباب.
«السُّنة» و «أَهْلُ السُّنَّةِ» بودن و «الجَمَاعَة» و «أَهْلُ الجَمَاعَة» بودن، احکام و وظایف (۲)
بسم الله و الحمد لله، اما بعد:
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
در این نگرش که به ما می گوید: اهل سنت یعنی: اهل اسلام، می توانیم احادیث و سیره ی رسول الله صلی الله علیه وسلم را در اصطلاح «منهج= راه و روش» و«راهنمائی = خَيْرَ الْهَدْىِ هَدْىُ مُحَمَّدٍ»[۱] قرار دهیم؛ منهج: مثل منهج و روش رسول الله صلی الله علیه وسلم در «خلافةٌ على مِنهاجِ النُّبُوَّةِ» حکومت داری بر اساس منهج و روش نبوت و…؛ راهنمائی: مثل راهنمائی های رسول الله صلی الله علیه وسلم در تبیین آیات، راهنمائی یعنی جریانی که به ما کمک می کند آیات قرآن و احکام شریعت را آنگونه که مورد رضایت الله و مقصود شریعت و سنت است بشناسیم و درک کنیم.
سنت هر قومی هم، شریعت و برنامه و کلیت نظام آن قوم و ملت را می رساند، چنانچه شریعت یا سنت ما اسلام است و شریعت و سنت آمریکا سکولاریسم؛ ما اهل سنت اسلام هستیم و آنها اهل سنت کفر یا اهل سنت سکولاریسم هستند و سایر یهودی ها و نصرانی ها و مجوس و صابئین نیز دارای سنت خاص خودشان هستند؛ سُنَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ (نساء/۲۶) و قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ (آل عمران/۱۳۷) یعنی هر کدام دارای شریعت خاص و عقاید و نظام خاص خودشان بودند و از زمان پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم تا کنون ۶ سنت وجود دارد: الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/۱۷) ۱- مومنین 2- یهودی ها ۳- مندائیان ستاره پرست ۴- نصرانی ها یا به قول عوام مسیحی ها ۵- زرتشتی ها ۶- سکولاریستها (یا مشرکین یا احزاب)؛ بر این اساس می توان از لحاظ لغوی گفت که «ولکلِّ قومٍ سُنَّه ٌوإمامُهَا»[۲]و هر قومی برای خودش دارای سنت، شریعت، برنامه و نظام و حاکمیت و دارای رهبریت خاص خودش است. پس شخصی که در آمریکا یا اروپا یا هر یک از کشورهای سکولار زندگی می کند اهل قوانین و سنت و شریعت همان کشور است نه اهل سنت و شریعت و قوانین شریعت الله. اهل سنت هست اما اهل سنت سکولاریستها نه اهل سنت اسلام.
یعنی زمانی که می گوئیم سنت کفار سکولار(مشرک) یعنی نظام و شریعت حاکم بر آنها که در این نظام و شریعت، هم جبت وجود دارد هم صنم و وثن و انواع قوانین و راه و روشهای جاهلی که این کفار سکولار برای خود تولید کرده اند که از مجموعه ی این قوانین و آداب و رسوم و عقاید و خورده فرهنگها و رفتارهای مختلف، «سنت» این کفار سکولار یا مشرک شکل می گیرد، همچنین و می توانیم بگوئیم سنت قوم سکولار زمان نوح یا سنت قوم سکولار زمان عاد و ثمود و یا سنت قوم سکولار قریش یا سنت قوم سکولار آمریکا و انگلیس و چین و غیره که شکل کلان آن در نظام حکومتی و حاکمیت قوانین آنها خودش را نشان می دهد و زمانی که ما کفر به طاغوت می کنیم یعنی به اصل نظام و سنت این کفار کفر کرده ایم.
البته در داخل نظام و سنت اسلامی نیز که شریعت الله تعالی است و از قرآن و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم شکل گرفته و در الجماعة خودش را نشان می دهد ممکن است خورده سنتهای متعددی نیز وجود داشته باشند موافق با سنت اصلی که الجماعه است. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: ” مَن سَنَّ في الإسْلَامِ سُنَّةً حَسَنَةً، فَلَهُ أَجْرُهَا وَأَجْرُ مَن عَمِلَ بهَا بَعْدَهُ، مِن غيرِ أَنْ يَنْقُصَ مِن أُجُورِهِمْ شَيءٌ، وَمَن سَنَّ في الإسْلَامِ سُنَّةً سَيِّئَةً، كانَ عليه وِزْرُهَا وَوِزْرُ مَن عَمِلَ بهَا مِن بَعْدِهِ، مِن غيرِ أَنْ يَنْقُصَ مِن أَوْزَارِهِمْ شَيءٌ.” [۳] هر کس سنت نیکویی را در اسلام پایه ریزی کند (روشی مشروع برای رسیدن به چیزی مشروع) پاداش آن و پاداش هر کس که بعد از او بدان عمل کند به وی می رسد بدون این که چیزی از پاداش آنان کم شود و هر کس بنیانگذار سنت بدی در اسلام باشد، گناه آن و گناه هر کس که بعد از او بدان عمل کند بر وی خواهد بود بدون این که چیزی از گناه آنان کم شود.
پس در میان مومنین نیز، در کنار سنت اصلی که اسلام و أصل نظام حاکم بر جامعه است که در الجماعة شکل ظاهری به خودش گرفته، در چارچوب قانون شریعت الله سنتهای حسنه ی زیادی ممکن است از سوی انسانهای مختلف و متعددی به وجود بیایند که قابل پیروی کردن باشند که در واقع همگی در مسیر سنت اسلام و أصل نظام و الجماعة و در راه الله تولید شده اند: قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (یوسف/۱۰۸) بگو: این راه من است که من با آگاهی و بینش و بصیرت به سوی الله دعوت می کنم و پیروان من هم (چنین میباشند)، و الله را منزّه میدانم، و من از زمره سکولاریستها (=مشرکان = احزاب) نیستم.
این «هَذِهِ سَبِیلِی» (این راه من است) در واقع همان سنت اسلام و «کلیت راه و نظام اسلامی» و «طريقة النبي صلى الله عليه وسلم» در تبیین و حرکت در چارچوب این نظام است؛[۴] به همین دلیل می بینیم که در احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز «سنت» تعریفی خاص و ویژه ای دارد: رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:
أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَالسَّمْعِ وَالطَّاعَةِ وَإِنْ كَانَ عَبْدًا حَبَشِيًّا فَإِنَّهُ مَنْ يَعِشْ مِنْكُمْ بَعْدِي فَسَيَرَى اخْتِلَافًا كَثِيرًا فَعَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ الْمَهْدِيِّينَ فَتَمَسَّكُوا بِهَا وَعَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ وَإِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ فَإِنَّ كُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ؛[۵] وَكُلَّ ضَلاَلَةٍ فِي النَّارِ .[۶] شما را به تقوای خداوند و اطاعت و فرمانبري سفارش مي كنم هرچند بنده اي حبشی باشد. هركس از شما بعد از من زنده باشد اختلافات بسياری را مشاهده مي كند پس به سنت من و سنت جانشينان هدايت يافته بعد از من تمسك جوييد و محكم آن را بگيريد و بر این سنت سخت پایبند باشید، حواستان باشد از امورات ايجاد شده در دين بپرهيزيد چون هر نوآوري بدعت و هر بدعتی گمراهي است، و هر گمراهي در آتش جهنم.
اگر به کلیت این حدیث نگاه کنیم و مثل بعضی از افراد دچار قیچی کاری نشویم متوجه می شویم که کلیت حدیث در مورد «السَّمْعِ وَالطَّاعَةِ» از رهبر و امیر و پیوستن و چنگ زدن به الجماعة و پرهیز از فرقه گرائی و تفرقه اندازان در حکومت اسلامی سفارش شده است، که سنت و روش خلفای راشدین هم همین «اصل و کلیت نظام» بود که همان سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم در مساله ی حاکمیت و«السَّمْعِ وَالطَّاعَةِ» داشتن برای رهبر و امیر است نه خارج از آن[۷]؛ هر گونه تخطی از این سنت و به وجود آوردن چیزهای جدید در این زمینه «بدعت» است که تمام این چیزهای جدید در مساله ی حاکمیت و «السَّمْعِ وَالطَّاعَةِ» از رهبریت و تفرق از جماعت مومنین، در «آتش» است.
سنت خلفای راشدین در «اصل و کلیت نظام» و الجماعة و عدم سهل انگاری در انتخاب امام و رهبر الجماعة[۸] چیزی غیر از تبعیت از شریعت نیست؛[۹]چون: وقد عُلِمَ بالضرورةِ من دينِ الإسلامِ، أن لا دينَ إِلاَّ بِجَمَاعَةٍ ، وَلاَ جَمَاعَةَ إِلاَّ بإمامة، ولا إمامة إلا بسمع وطاعة؛ که در واقع همان سخن عمر بن خطاب است که می گوید:لاَ إِسْلاَمَ إِلاَّ بِجَمَاعَةٍ، وَلاَ جَمَاعَةَ إِلاَّ بِإِمَارَةٍ، وَلاَ إِمَارَةَ إِلاَّ بِطَاعَةٍ.[۱۰] قطعاً اسلام وجود ندارد مگر با جماعت و جماعت وجود ندارد مگر با رهبریت و رهبریت وجود ندارد مگر با فرمانبرداری و اطاعت.
الله تعالی در سوره ی فتح در مورد جنگ کفار سکولار حدیبیه با جماعت مسلمین و دارالاسلام تحت حاکمیت رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: وَلَو قاتَلَكُمُ الَّذينَ كَفَروا لَوَلَّوُا الأَدبارَ ثُمَّ لا يَجِدونَ وَلِيًّا وَلا نَصيرًا (فتح/۲۲) و اگر کافران (در سرزمین حدیبیّه) با شما پیکار میکردند بزودی فرار میکردند، سپس ولیّ و یاوری نمییافتند! سُنَّةَ اللَّهِ الَّتي قَد خَلَت مِن قَبلُ ۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبديلًا(فتح/۲۲) این سنّت الهی است که در گذشته نیز بوده است؛ و هرگز برای سنّت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت!
غیر از جنگ حنین ارتش رسول الله صلی الله علیه وسلم در هیچ جنگی با قدرت نظامی و تکنولوژی و اسلحه ی کفار سکولار برابر نبود و همیشه کفار سکولار بر او برتری داشتند در جنگ دارالاسلام تحت حاکمیت خلفای راشدین با امپراطوری های ساسانی و روم هم باز هرگز برابری نیروی نظامی و اسلحه یکسان نبود و مسلمین در موضع ضعیفتری بودند.
بعد از نصرت الله تعالی آنچه به مومنین قدرت می بخشید ۱- ایمان ۲- اهل جماعت شدن بود.
زمانی که کثرت نفرات و اسلحه مومنین را در جنگ حنین دچار غرور و توکل بر اسلحه و نفرات شدند و به این شکل به ایمان جهادی خود صدمه زدند دچار هزیمت اولیه شدند .
الله تعالی می فرماید: لَقَد نَصَرَكُمُ اللَّهُ في مَواطِنَ كَثيرَةٍ ۙ وَيَومَ حُنَينٍ ۙ إِذ أَعجَبَتكُم كَثرَتُكُم فَلَم تُغنِ عَنكُم شَيئًا وَضاقَت عَلَيكُمُ الأَرضُ بِما رَحُبَت ثُمَّ وَلَّيتُم مُدبِرينَ (توبه/۲۵) خداوند شما را در جاهای زیادی یاری کرد (و بر دشمن پیروز شدید)؛ و در روز حنین (نیز یاری نمود)؛ در آن هنگام که فزونی جمعیّتتان شما را مغرور ساخت، ولی (این فزونی جمعیّت) هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شده؛ سپس پشت (به دشمن) کرده، فرار نمودید!
در جنگ احد نیز فرار و خیانت دارودسته ی منافقین صدمه ای به جبهه جنگ نزد اما زمانی که دسته از مومنین نگهبان تنگه به خاطر جمع کردن غنیمت و مال دنیا از «اهل جماعت شدن» فاصله گرفته و به وحدت فرماندهی و وحدت دستور صدمه زدند و دچار فرقه گرائی و تک روی شدند باز شکست خوردند.
اگر دنیای اطراف خودمان را نگاه کنیم متوجه می شویم که آمریکا در منطقه بسیار ضعیفتر از ۲۰ و ۳۰ سال گذشته است و صهیونیتسها نیز به کرات در جنگهای ۳۳ روزه و ۲۲ روزه و ۸ روزه و غیره از مجاهدین جبهه مقاومت که خودشان را به دارالاسلام ایران گره زده و اهل جماعت شده اند شکست می خورند همچنانکه آمریکا و ناتو و تمام مزدورانش در یمن شکست را در برابر اتحادیه ی شافعی ها و زیدی هایی که باز با گره زدن خود به دارالاسلام ایران اهل جماعت شده اند پذیرفتند.
پس شکست کفار امری حتمی و سنت الله تعالی است اگر ما صاحب ایمان خلل ناپذیر باشیم و اهل جماعت شویم.
وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان افغانستان تایید کرد؛ فعالیت آرایشگاههای زنانه در کابل و ولایات دیگر منع شده است
در پی نشر یک مکتوب در رسانههای اجتماعی مبنی بر اینکه فعالیت آرایشگاههای زنانه در کشور ممنوع شده است، وزارت امر به معروف و نهی از منکر این موضوع را تائید کرده و میگوید که به شهرداری کابل و شهرداریهای ولایات دیگر هدایت داده شده تا بر بنیاد دستور شفاهی رهبر امارت اسلامی، جواز فعالیت آرایشگاههای زنانه را لغو کنند.
مقدماتی بر شناخت صحیح جهاد و اهل جهاد در آیات و احادیث و سخنان اهل فقه (۱)
به قلم: م. الکوردی
در همین ابتدای امر باید بدانیم که جهاد فی سبیل الله از کانال الجماعة و رهبریت دارالاسلام صورت می گیرد نه از کانال فرقه سازها و فرقه بازهایی که همیشه مومنین را به قتال الفتنه کشانده اند و همیشه پیام آور شکست و ذلیلی و دلسردی و نا امیدی برای پیروان خود و حتی بسیاری از مومنینی بوده اند که به فعالیتهای آنها دل بسته اند. جهاد از کانال الجماعه تا روز قیامت ادامه دارد، پس نگاه کن که هم اکنون کدام دارالاسلام و الجماعه است که با کفار اصلی اشغالگر چون آمریکا و ناتو و صهیونیستها و مرتدین سکولار محلی در حال جهاد است؟
جهاد و مجاهد از قرآن و سنت و بیان برخی فضایل مرتبط با آن:
فضیلت جهاد را در دو بخش بیان می کنیم:قرآن و سنت.
-قرآن:
۱-خداوند در سوره ی توبه می فرماید: قال الله تعالي: { وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ} التوبة: ۳۶/ خداوند مي فرمايد: و جنگ کنيد با همهء مشرکان چنانکه ايشان مي جنگند با همهء شما. توبه: ۳۶
۲-هم چنین الله می فرماید: قال تعالي: {كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ} البقرة: ۲۱۶ / الله مي فرمايد: جنگ بر شما واجب آمد و آن دشوار است بر شما و شايد ناخوش داريد چيزي را حال آن که وي شما را بهتر باشد شايد که دوست داريد چيزي را حال آن که آن براي شما بد باشد و خدا مي داند و شما نمي دانيد. بقره: ۲۱۶
الله در این آیه قتال با کفار را بر ما مسلمانان فرض نموده است.
۳-هم چنین الله می فرماید: قال تعالي: {انْفِرُواْ خِفَافاً وَثِقَالاً وَجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ} التوبة: ۴۱،الله مي فرمايد: بيرون آييد سبکبار و گرانبار، و با مال و جان خود در راه خدا جهاد کنيد. توبه: ۴۱
۴-قال تعالي: {إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} التوبة: ۱۱۱/ الله مي فرمايد: هر آئينه خداوند از مسلمانان جان و مال شان را بعوض آنکه براي شان بهشت باشد، خريده است که در راه خدا جنگ مي کنند مي کشند و کشته مي شوند، وعده اي حقي است، باشيد به معاملهء که کرديد به آن و اين است پيروي بزرگ.
۵-قال تعالي: {لاَّ يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُوْلِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً{۹۵} دَرَجَاتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللّهُ غَفُوراً رَّحِيماً} {۹۶} النساء: ۹۵ – ۹۶/ الله مي فرمايد: برابر نيستند نشستگان غير معذور از مسلمانان و جهاد کنندگان در راه خدا با مال و جان خويش و خداوند فضيلت داده مجاهدان با مال و جان را بر نشستگان در مرتبه، و خداوند هر يکي را وعدهء نيک داده و مزد افزون داده خداوند مجاهدان بر نشستگان مزدي بزرگ مرتبه هايي از جانبش و آمرزش و بخشايش و خداوند آمرزندهء مهربان است. نساء: ۹۵ – ۹۶
(نكته: شأن نزول { لا يستوي القاعدون … }
۱۲۱۲ـ عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ – رضي الله عنه – قال: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ – صلى الله عليه وسلم – أَمْلَى عَلَيْهِ { لا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ } قَالَ: فَجَاءَهُ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ وَهُوَ يُمِلُّهَا عَلَيَّ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ لَوْ أَسْتَطِيعُ الْجِهَادَ لَجَاهَدْتُ وَكَانَ رَجُلاً أَعْمَى، فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى عَلَى رَسُولِهِ – صلى الله عليه وسلم – وَفَخِذُهُ عَلَى فَخِذِي فَثَقُلَتْ عَلَيَّ حَتَّى خِفْتُ أَنَّ تَرُضَّ فَخِذِي ثُمَّ سُرِّيَ عَنْهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ { غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ } . (بخارى:۲۸۳۲)
زيد بن ثابت – رضي الله عنه – روايت مي كند كه رسول الله – صلى الله عليه وسلم – آية { لا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ… فِيْ سَبِيْلِ الله } (يعني مؤمناني كه نشسته اند با كساني كه در راه خدا جهاد مي كنند، برابر نيستند) را بر من املاء مي نمود. در آن اثنا، عبد الله بن ام مكتوم كه مردي نابينا بود، آمد و گفت: يا رسول الله! اگر توانايي جهاد مي داشتم، به جهاد مي رفتم. آنگاه، در حالي كه ران رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – بر ران من گذاشته شده بود، خداوند وحي فرستاد. در اثر آن، آنقدر ران آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – بر من سنگيني كرد كه ترسيدم رانم خرد شود. پس از بر طرف شدن حالت وحي، پيامبر اكرم – صلى الله عليه وسلم – گفت: خداوند عزوجل (در تكميل آية فوق) اين جمله را نازل فرمود: { غير اولي الضرر } . يعني مؤمناني كه نشسته اند با كساني كه در راه خدا جهاد مي كنند، برابر نيستند مگر كساني كه عذري داشته باشند).
تعهد کتبی طالبان به حکومت کمونیست و جنایتکار چین در مبارزه با جنبش جهادی – اسلامی ترکستان شرقی
به قلم: مجیب الرحمن نمنگانی
طالبان طی تعهدی که با آمریکا دارد با هر گروهی که آمریکا آنرا تروریستی بنامد در خاک افغانستان با آن می جنگد و بخشی تحت عنوان اداره مبارزه با گروههای تروریستی را نیز به همین منظور فعال کرده است. به همین دلیل زمانی که بایدن دیروز اعلام کرد که القاعده در افغانستان وجود خارجی ندارد، طالبان از این سخن حمایت کرد چون القاعده با پی بردن به معاملات طالبان به کلی افغانستان را ترک کرده و واقعاً به عنوان یک جماعت جهادی مسلح وجود خارجی در افغانستان ندارد.
طالبان به همین شکل تمام مخالفین ایران را نیز از کشور خارج کرده و یا نابود کرده است و هیچ نیروی مسلح مخالف ایران در افغانستان وجود خارجی ندارد. چند مدت پیش هم جهت راضی کردن حکومت سکولار و دست نشانده پاکستان مهاجرین پاکستانی تحریک طالبان پاکستان در مرزهای مشترک با پاکستان را به استانهای شمالی افغانستان کوچ داد.
قویترین نیروهای مسلح غیر افغانی که در افغانستان وجود داشتند مهاجرین آسیای میانه و ترکستان شرقی بودند که بعد از تسلط طالبان بر افغانستان تقریباً در حالت قرنطینه ای قرار گرفته اند و هنوز تکلیف آنها مشخص نیست.
در تازه ترین خبر وانگ ونبین، سخنگوی وزارت امور خارجه حکومت کمونیستی و جنایتکار چین روز چهارشنبه گفت که طالبان به پکن تعهد کتبی داده است که با این کشور در امر مبارزه با جنبش اسلامی ترکستان شرقی همکاری کند.وانگ که در مورد اعلامیه مشترک پنجمین دور گفتگو میان چین، افغانستان و پاکستان صحبت میکرد از طالبان خواست که در راستای مبارزه با جنبش ترکستان شرقی «اقدامات ملموس» روی دست بگیرد.
این درحالی است که در روزهای گذشته نشست سه جانبهای با حضور بیلاول بوتو زرداری؛ وزیر امور خارجه پاکستان، شین گانگ؛ وزیر خارجه چین و امیرخان متقی؛ وزیر خارجه طالبان در اسلام آباد برگزار شد.
وانگ ونبین سخنگوی وزارت امور خارجه کمونیستی و جنایتکار چین خاطرنشان کرد: «این اولین سند چند جانبهای است که حکومت سرپرست افغانستان در آن مشارکت داشته و اولین تعهد مکتوب طالبان افغانستان در مورد عدم تحمل اقدامات تروریستی (هراسافگنی) و فعالیتهای گروههای تروریست (هراسافگنی) مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی است که این به معنای توسعه بزرگی در روابط چین و افغانستان و همکاری در مبارزه با تروریستم (هراسافگنی) در منطقه است.»
در همین حال، سخنگوی وزارت خارجه کمونیستی و جنایتکار چین گفت: که طالبان در پکن تعهد کتبی کرده است است که با جنبش ترکستان شرقی مبارزه کند… این امر تداوم حسن همجواری و همکاری عملی میان سه کشور را در دوره جدید بسیار تسهیل میکند، به حل و فصل سیاسی مساله افغانستان کمک میکند و جامعه بین المللی را برای تثبیت وضعیت در افغانستان و کمک به کشور راهنمایی میکند.» وی همچنان تاکید کرد که سه طرف روی مسایل سیاسی، توسعه، امنیتی و همکاریهای مشترک نیز به توافق رسیدند.
وانگ همچنین افزود که چین امیدوار است که افغانستان با اقدامات مشخص، تفاهمات و اعتماد بین المللی را به دست آورد تا شرایط مساعدی را برای توسعه روابط با همسایگان خود و ادغام طالبان در جامعه بین المللی ایجاد کند.
اطلاعيه تبیینی وزارت اطلاعات و استخبارات دارالاسلام ایران در خصوص سازمان سکولار منافقين خلق ایران
????در روزهای منتهی به واقعهی ورود نیروهای پلیس ضدتروریسم آلبانی به مقر مرکزی گروهک منافقین در تیرانا، آن سازمان جنایتپیشه حداکثر تلاش خود را برای دست زدن به عملیات تروریستی در نقاطی از کشور بهعمل آورده بود. اما با اقدامات پیشگیرانه و پیشدستانهی امنیتی و تلهگذاریهای بهعمل آمده، جز چند اقدام ایذایی و حقیر، با عنایات الهی در طرحهای تروریستی بزرگتر با ناکامی مواجه شد. منجمله نمونههای قابل طرح میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
????در اردیبهشت ماه گذشته سلسله اقدامات ایذایی در شهرستانهای کلارآباد، سلمانشهر، عباسآباد و تنکابن علیه اماکن و اموال دولتی و عمومی از قبیل ایجاد انفجارهایی با استفاده از نارنجکهای دستساز، پرتاب بمبهای کوچک دستساز، آتشسوزی در اماکن فوقالاشاره و مواردی از این قبیل رخ داده بود. با تلاشهای سربازان گمنام امام زمان (عج) در اداره کل اطلاعات مازندران، هستهی چهار نفرهی عامل خرابکاریهای مذکور شناسایی و هر چهار عنصر تروریست با حکم مرجع محترم قضایی بازداشت شدند.
????پس از هستهی فوقالذکر، یکی از عناصر سابقهدار نفاق توسط سازمان اطلاعات استان تهران شناسایی و تحت تعقیب و مراقبت قرار گرفت. این فرد قصد داشت با استفاده از بمبهای دستساز، عملیاتی علیه یکی از نهادها انجام دهد. وی با فراهم آوردن خانهی تیمی و بهکارگیری تعدادی دیگر از عناصر عملیاتی مرتبط با منافقین و تولید نارنجک و بمبهای دستساز کوچک، تیم خود را آمادهی انجام عملیات کرده بود که لحظاتی پیش از اقدام تروریستی، بازداشت و کلیهی مواد منفجره و بمبهای دستساز از صحنهی عملیات و نیز از خانهی تیمی ضبط گردید.
????شناسایی و بازداشت هستهی سه نفرهی اقدامات خرابکارانه در استانهای خوزستان، فارس و کهکیلویه و بویراحمد در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۲. این هسته چندین عملیات ایذایی در شهرستانهای بهبهان، گچساران، سرآبتاوه (در کهکیلویه و بویراحمد) علیه دستگاههای دولتی و نهادهای حاکمیتی انجام داده بود. از خانهی تیمی هستهی مذکور مواد انفجاری، مسلسل کلاشینکوف، لباسهای کارگری برای بهرهبرداری پوششی در عملیات، بمبهای دستساز کوچک و چندین سهراهی انفجاری کشف و ضبط شد.
????در همان تاریخ هستهی عملیاتی دیگری که چند اقدام خرابکارانه از قبیل انفجار نارنجکهای دستساز و بمب صوتی در استان گیلان و نیز در جزیره کیش انجام داده بود شناسایی و دو تروریست عضو آن بازداشت شدند.
????موضوع قابل تأمل اینکه اعضای هستههای بازداشت شده، جملگی دارای سابقهی خرابکاری در اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ و چند نفر از آنها از زندانیانِ آزاد شده هستند که پس از آزادی از زندان، متأسفانه مجدداً به اقدامات خرابکارانه روی آورده بودند. همچنین همهی این افراد از طریق فضای مجازی مورد شناسایی منافقین قرار گرفته و به هستههای تروریستی پیوستهاند؛ علاوه بر آن کلیهی متهمین بازداشت شده پس از ارتباط با سرپلهای گروهک منافقین، آموزشهای مختلف منجمله آموزش تولید نارنجکهای دستی و بمبهای کوچک دستساز را فرا گرفته و مضاف بر آموزشها، پولهایی برای خرید تجهیزات و تهیهی خانههای تیمی و وسایل نقلیه از منافقین مستقر در پایگاه آلبانی دریافت کردهاند.
????در سال گذشته نیز عوامل عملیاتی تولید و پرتاب بمبهای دستساز در استانهای تهران، اصفهان و فارس بازداشت شده و علاوه بر آنها جمع قابل توجهی از عناصری که در فضای مجازی به سرپلهای منافقینِ مستقر در آلبانی وصل شده و تحت آموزش بودند، پیش از هرگونه اقدامی شناسایی و مورد برخورد مقتضی قرار گرفته بودند.
????وزارت اطلاعات در مراودات اطلاعاتی–امنیتی با سرویسهای اطلاعاتی اروپایی، ضمن تذکرهای متعدد نسبت به فعالیتهای تروریستی منافقین از خاک کشورهای مختلف غربی و بهویژه از پایگاه مرکزی آلبانی، در عین حال هشدارهای لازم را در صورت اهمال کشورهای محل فعالیت منافقین ارائه داده و اکنون نیز یادآور میشود که جمهوری اسلامی ایران تعقیب تروریستها در خارج از مرزهای خود را بهصورت جدی در دستور کار خود دارد.
????اینک ضمن «گامی به جلو» دانستن برخورد اخیر دولت آلبانی با تروریستها و تقدیر از آن اقدام، در عین حال و طبق اطلاعات موثق، برخی از حامیان سابقهدار تروریسم در اروپا و آمریکا، با کارگردانی و فشارهایِ آدمکشان صهیونیست، به دنبال دادن تنفس مصنوعی و احیای فرقهی تروریستی منافقین هستند.
????وزارت اطلاعات اعلام مینماید تا ریشهکن نمودن کامل و همهجانبهی تروریسم و تروریستهایی که به نیابت از رژیم موقت صهیونیستی و با حمایت سایر دشمنان ملّت سرافراز ایران، دست به اقدامات خرابکارانه زدهاند، به مبارزهی بیامان خود علیه آنها ادامه خواهد داد.
«السُّنة» و «أَهْلُ السُّنَّةِ» بودن و «الجَمَاعَة» و «أَهْلُ الجَمَاعَة» بودن، احکام و وظایف (۱)
پیاده شده از سخنرانی تصویری: شیخ المجاهد ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
بسم الله الرحمن الرحیم
إنِ الْحَمْدَ لِلَّهِ، نَحْمَدُهُ، وَنَسْتَعِينُهُ، وَنَسْتَغْفِرُهُ، وَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنَا، وَمِنْ سَيِّئَاتِ أَعْمَالِنَا، مَنْ يَهْدِهِ اللَّهُ فَلَا مُضِلَّ لَهُ، وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَا هَادِيَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ.[۱]«به راستی حمد و سپاس تنها لایق الله است، او را شکر میگوییم و از او درخواست کمک و آمرزش میکنیم، و پناه میبریم به الله از شرور نفسهایمان و از بدی های اعمالمان، هر کس که الله او را هدایت کند هیچ کس نمیتواند او را گمراه کند و هر کس که الله او را گمراه کند هیچ کس نمیتواند او را هدایت دهد و شهادت میدهم که هیچ اله بر حقی به جز الله نیست که تنها و بیشریک است، و شهادت میدهم که محمد بنده و فرستاده او است».
یأْ أیهَاْ الَّذِینَ آمَنُوْاْ اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاْتِهِ وَلاَتَمُوْتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون (آل عمران /۱۰۲)«ای کسانی که ایمان آوردهاید آن چنان که شایسته است، از الله پرهیز کنید و نمیرید مگر آن که مسلمان باشید».
یأْ أیهَا النَّاْسُ، اتَّقُوْاْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِنْ نَّفْسٍ وَّاحِدَةٍ وَّ خَلَقَ مِنْهَاْ زَوْجَهَاْ وَ بَثَّ مِنْهُمَاْ رِجَالاً کَثِیراً وَّ نِسَاءً وَّاتَّقُوْاْ اللهَ الَّذِی تَسَاءَلُوْنَ بِهِ وَالأرْحَاْمَ إِنّ اللهَ کَاْنَ عَلَیکُمْ رَقِیبَاً (نساء /۱)«ای انسانها از پروردگارتان پرهیز کنید، پروردگاری که شما را از یک انسان بیافرید و (سپس) همسرش را از نوع او آفرید و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی منتشر ساخت. و از الله ی بپرهیزید که همدیگر را بدو سوگند میدهید، و بپرهیزید از این که پیوند خویشاوندی را قطع کنید زیرا بی گمان الله مراقب و مواظب شما است»
یأْ أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوْاْ اتَّقُوا اللهَ وَ قُوْلُوْاْ قَوْلاً سَدِیداً يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا (احزاب / ۷۰)«ای مؤمنان از الله پرهیز کنید و سخن حق و درست بگویید. در نتیجه الله اعمالتان را شایسته می گرداند و گناهانتان را میبخشاید. و هر کس از الله و پیامبرش فرمانبرداری کند، قطعاً به پیروزی و کامیابی بزرگی دست پیدا می کند».
أما بعدُ، إِنَّ أَصْدَقَ الْحَدِيثِ كِتَابُ اللَّهِ وَ خَيْرَ الْهَدْىِ هَدْىُ مُحَمَّدٍ وَشَرَّ الأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا وَكُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَكُلَّ ضَلاَلَةٍ فِي النَّارِ.[۲] «راست ترین سخن کتاب الله و بهترین هدایت و راهنمائی، راهنمائی محمد صلی الله علیه و سلم است، و بدترین امور نوآوری در دین است، و هر تازه پیدا شدهای در دین، بدعت؛ و هر بدعتی گمراهی، و هر گمراهی در آتش است».
اللَّهُمَّ رَبَّ جِبْرَائِيلَ، وَمِيكَائِيلَ، وإسْرَافِيلَ، فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ، عَالِمَ الغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ تَحْكُمُ بيْنَ عِبَادِكَ فِيما كَانُوا فيه يَخْتَلِفُونَ، اهْدِنِي لِمَا اخْتُلِفَ فيه مِنَ الحَقِّ بإذْنِكَ؛ إنَّكَ تَهْدِي مَن تَشَاءُ إلى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ.[۳] « اللَّهُمَّ! ای پروردگار جبرئیل و میکائیل و اسرافیل، ای آفریدگار آسمانها و زمین، دانایِ پنهان و آشکار، تو بین بندگانت در آنچه اختلاف نظر دارند حکم میکنی، من را در مورد حقّی که بر آن اختلاف است به ارادهی خود راهنمایی کن؛ چرا که تو هر کس را که بخواهی به راه راستِ خودت راهنمائی میکنی.»
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
جلسات این دهه آخر رمضان سال ۱۴۰۲ش را به یکی دیگر از «نیازهای روز» و «سوال روز» در مورد: «السُّنة» و «أَهْلُ السُّنَّةِ» بودن و «الجَمَاعَة» و «أَهْلُ الجَمَاعَة» بودن، احکام و وظایف متعلق به اهل سنت و جماعت بودن اختصاص می دهیم باذن الله.
بر خلاف عصر نبوت و سالها پس از آن که:«عُلَمَاؤُهُ كَثِيرٌ، خُطَبَاؤُهُ قَلِيلٌ» علمای آن بسیار و خطبای آن کم بودند یا به قول ابن مسعود «كَثِيرٌ فُقَهَاؤُهُ، قَلِيلٌ قُرَّاؤُهُ» این روزها ما شاهدیم که، بر مردم، زمان و دورانی رسیده است که:« يَقِلُّ عُلَمَاؤُهُ وَيَكْثُرُ خُطَبَاؤُهُ»[۴] خطبای آن بسیار و علماء کم شده اند و یا به قول ابن مسعود: «قَلِيلٌ فُقَهَاؤُهُ، كَثِيرٌ قُرَّاؤُهُ» فقها کم و قاریان زیاد شده اند یعنی ابن مسعود رضی الله عنهما عالم را فقیه و خطیب را با قاری ترجمه و تفسیر کرده است.[۵] البته در صدر اسلام به آگاهان بر قرآن لقب «القُرَّاء» را می دادند و بعد از ظهور ائمه ی مجتهد که فقه تبدیل به صنعت شد لقب «القُرَّاء» جای خودش را به الفقهاء والعلماء داد.[۶]
«القُرَّاء» در صدر اسلام مشمول الفقهاء والعلماء نیز می شد، هر چند که اهل فقه و اجتهاد تنها عده ی کمی از آنها بودند، و الفقهاء والعلماء در برابر خطباء قرار می گرفت که این خطیبها مطالبی را از منابع شرعی یا از الفقهاء و العلماء حفظ می کنند و با مهارتی که در سخنرانی دارند برای مردم بازگو می کنند که در واقع فقط حکم یک منتقل کننده را دارند و بس؛ البته در میان الفقهاء والعلماء کسانی وجود داشته و دارند که علاوه بر فقه، در سخنوری و انتقال العلم هم مهارت دارند.
به هر حال از سعید بن جُبَيْر می پرسند علامت نابودی مردمی مشخص چیست؟ «إِذَا هَلَكَ عُلَمَاؤُهُمْ»[۷] زمانی که علمای آنها از بین بروند. در این صورت در میان هر روستا و شهر وقوم ومکانی اگر دیدید که علمای اهل فقه نابود شده اند و خطبای جاهل و بخصوص دارودسته ی منافقین جای آنها را گرفته اند شک نکنید اگر مردم به داد خودشان نرسند و تولید عالم و فقیه نکنند نابود خواهند شد.
به دلیل فراگیر شدن مصیبتهای ناشی از تغییر سنت «خلافةً على مِنهاجِ نُبُوَّةٍ »[۸] به بدعت شاهیگیری و حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی بر الجماعة و دارالاسلام، و هماهنگ با آن انهدام شورای اولی الامر متخصص در تمام تخصصها و فنون، و طبعاً با پراکنده شدن اهل علم و فقه، مومنین جاهل و دارودسته ی منافقین سخن دادنِ دغل باز در جایگاه خطباء و بخصوص در جایگاه این اهل علم متخصص نفوذ کرده اند؛ به همین دلیل ما دچار انواع آلودگی های عقیدتی و رفتاری و حتی سرگردانی های مختلفی در میان مسلمین بوده ایم که یکی از آنها عدم رعایت در اولویت بندی آموزش دین اسلام و سرگردم کردن مسلمین به امور فرعی و حتی اختلافی، و دیگری جهل به بسیاری از اصطلاحات ملموس و ساده ای بوده است که در عصر نبوت و حتی قرنها بعد از آن برای همه جزو علم عام محسوب می شد.
یکی از اولیتهایی که نادیده گرفته شده است آموزش ایمان است قبل از آموزش «العلم»، که «العلم» قرآن و هزاران حدیث را شامل می شود. حبیب بن عبدالله بَجَلی و عبدالله بن عمر گفتهاند: تعَلَّمنَا الإیمانَ، ثُمَّ تَعَلَّمنَا القُرآنَ، فَازدَدنَا إیمَانَاً.[۹] ایمان را آموختیم و سپس قرآن را فرا گرفتیم؛ در نتیجه بر ایمانمان افزودیم.
شخص با کفر به طاغوت یعنی با کفر به شیطان و سپس با کفر به کفار ۵گانه ی آشکار میان انسانها یعنی: ۱- الَّذِينَ هَادُوا [یهودی ها]۲- وَالصَّابِئِينَ [مندائیان یا ستاره پرستان] ۳- وَالنَّصَارَىٰ [مسیحی ها] ۴- وَالْمَجُوسَ[زرتشتی ها] ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا [مشرکین= احزاب = سکولاریستها] (حج/۱۷) و بعد، با قبول الله از کانال محمد رسول الله صلی الله علیه وسلم به جای تمام این طاغوتها و اله ها و جاهلیتهایی که توسط این طاغوتها تولید شده اند وارد دین اسلام می شود و به همین سادگی مسلمان می شود؛ که چکیده ی آن می شود: أيُّها النَّاسُ قولوا لا إلَهَ إلَّا اللَّهُ تُفلِحوا.[۱۰] می شود شهادتین: أشهَدُ أنْ لا إلهَ إلَّا اللهُ، أشهَدُ أنَّ مُحمَّدًا رسولُ اللهِ؛ و با برپا داشتن نماز، این اسلام و مسلمان شدن خودش را نشان می دهد.
بعدها که قوانین شریعت الله تکمیل شدند برخلاف دوران مکی و تا روز قیامت، علاوه بر نماز موارد دیگری به آن اضافه شدند که رسول الله صلی الله علیه وسلم در پاسخ جبرئیل در تعریف اسلام می گوید: الْإِسْلَامُ أَنْ تَشْهَدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللهِ، وَتُقِيمَ الصَّلَاةَ، وَتُؤْتِيَ الزَّكَاةَ، وَتَصُومَ رَمَضَانَ، وَتَحُجَّ الْبَيْتَ إِنِ اسْتَطَعْتَ إِلَيْهِ سَبِيلًا؛ اسلام این است که گواهی دهی که لَا إِلَهَ – إِلَّا اللهُ و اینکه محمد فرستاده الله می باشد و نماز برپای داری و زکات بدهی و ماه رمضان روزه بگیری و اگر در استطاعتَت بود به حج بروی. و در مورد ایمان هم می گوید: أَنْ تُؤْمِنَ بِاللهِ، وَمَلَائِكَتِهِ، وَكُتُبِهِ، وَرُسُلِهِ، وَالْيَوْمِ الْآخِرِ، وَتُؤْمِنَ بِالْقَدَرِ خَيْرِهِ وَشَرِّهِ؛ این است که ایمان بیاوری به الله و ملائکه اش و کتابهایش و پیامبرانش و روز قیامت و قضا و قدر خیر و شر آن.[۱۱]
شخص با همین موارد ساده و بخصوص با قیامت شناسی خوبی که آموخته، بدون منمن کردن و جرو بحث و کل کل کردن با الله و رسولش صلی الله علیه وسلم، در برابر تمام قوانین و احکام شریعت الله موضع: «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا» (بقره/۲۸۵) شنیدیم و اطاعت کردیم می گیرد و ایمان را یاد می گیرد و وارد دایره ی مومنین می شود؛ بعد از یاد گیری ایمان و وارد شدن به دایره ی مومنین است که هر چه قرآن و احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم را یاد می گیرد بر ایمان شخص اضافه می شود و زمانی که الجماعه و دارالاسلام تشکیل می شود این مومن دارای سه مشخصه ی عمده می گردد که ما با یک مشخصه ظاهری یعنی اهل جهاد بودن می توانیم این مومن میان مسلمین را تشخص دهیم: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ (حجرات/۱۵) مؤمنان تنها کسانی هستند که ۱- به الله و پیغمبرش ایمان آوردهاند، ۲- سپس هرگز شکّ و تردیدی به خود راه ندادهاند، ۳- و با مال و جان خویش در راه الله به جهاد برخاستهاند. آنان (در ایمان خود) صادق و راستگو هستند. البته تمام کسانی که با قلب و دعا و زبان و مال و سایر تخصصها با الجماعه که جهاد را به پیش می برد هستند نیز جزو همین مجاهدین و اهل جهاد محسوب می شوند.
در آموزشهای العلم – قرآن و احادیث- هم باز اولویتهایی وجود دارند که باید رعایت شوند که بحث این جلسات ما نیست اما اصطلاحاتی وجود دارند که مسلمین در این عصر نسبت به آنها یا به کلی آگاهی ندارند یا آگاهی آنها بسیار ضعیف و ناقص و حتی آلوده است مثل اصطلاح مشرک و مشرکین، بدعت و اهل بدعت، دشمن شناسی و درجه بندی شرعی دشمنان، رفض و رافضی، خارجی و خوارج، طاغوت و کفر به طاغوت و…
الان در همان قدم اول «لا اله» باید با دهها دلیل ثابت کنی که طاغوت در قرآن و سنت یعنی کافر، و بعد باید تلاش زیادی کنی شخصی که در میان اینهمه افکار آلوده و تأویلات مختلف و مخالف با قرآن و راهنمائی های رسول الله صلی الله علیه وسلم گیر کرده حاضر شود آیات ساده و صریح و آشکار قرآن را بشنود تا برایش ثابت شود که این کفار بعد از شیطان و در میان انسانها پنج دسته ی آشکار هستند: ۱- الَّذِينَ هَادُوا [یهودی ها]۲- وَالصَّابِئِينَ [مندائیان یا ستاره پرستان] ۳- وَالنَّصَارَىٰ [مسیحی ها] ۴- وَالْمَجُوسَ[زرتشتی ها] ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا [مشرکین= احزاب = سکولاریستها] (حج/۱۷) ، و بعد با دهها و بلکه صدها دلیل و سند از قرآن واحادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم و آراء علماء و اجماع اهل فقه در قرون گذشته ثابت کنی که 5- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا [مشرکین= احزاب = سکولاریستها] دسته ای جداگانه از این کفار هستند با احکام و قوانین جداگانه ای، و این سکولاریستها یا مشرکین با یهود و نصارا و مجوس و صابئین فرق دارند.
درگیری تحریک طالبان پاکستان با فوج سکولار و مرتد ناپاک در «وزیرستان جنوبی»
شب گذشته در ولایت «دی آئی خان»، شهرستان «ٹانک» در منطقه «گومل» علاقه «شیخان کلی» فوج ناپاک تلاش کرد برای مجاهدین تحریک طالبان پاکستان کمین بزند، مجاهدین بر وقت عملیات انجام داده و ۸ نیروی ایف سی را هلاک کردندـ للہ الحمد و المنه، در جنگ رودرو سه همراه ما «مولوی محترم صاحب»، «ابودجانہ» و «فدائی» تقبلھم اللہ به درجه اعلیٰ شهادت فائز آمدند ـ نحسبھم کذالک واللہ حسیبھم ـ
محمد خراسانی سخنگوی تحریک طالبان پاکستان ۱۳/ذی الحجہ/۱۴۴۴ھـ ق یکم جولائی/۲۰۲۳