مولوی ها و مغولهای قدیم و جدید
به قلم: براهندک بلوچ
این روزها در کمال تعجب می بینیم که مولوی هایی عوام فریب و حقه باز پیدا شده اند که برای سکولاریسم و داشتن حاکمیت و مسئولینی لائیک و سکولار تبلیغ می کنند و بلندگوی رسانه ای کفار سکولار و احزاب سکولار و مرتد محلی در بخش جنگ روانی آنها شده اند.
اما این را بدانیم که در برابر تهاجمات آمریکا و ناتو و سایر کفار مثل گذشته های دور و نزدیک همیشه دو طیف از این مولوی ها و آخندها و مُلاها وجود داشته اند.
هنگامی که خبر تصرف دروازههای شرقی مصر توسط مغولها (تاتار) به مردم رسید علما به دو دسته تقسیم شدند:
دستهای از علما سکوت را برگزیدند چون میگفتند این امر فتنه است زیرا تاتارها هرگز توسط کسی شکست نخوردهاند و دعوت برای جنگ با آنان مانند خودکشی کردن است.
دستهی دیگری از علما فکر کردند که اشغال مصر توسط مغولها امری قطعی میباشد بنابراین تصمیم گرفتند که نصیحت کردن و روشنگری را ادامه دهند تا نسل جدیدی از جوانان را پرورش دهند که توانایی آزادسازی مصر را بعد از اشغال قطعی آن توسط مغولها داشته باشند و خود را «علمای تجدید» نام نهادند.
اما در آنجا فقط یک عالم وجود داشت که با هیچکدام از آن علما موافق نبود و دریافت که ترک مصر و تحویل دادن آن به مغولها، خیانت بزرگی است و سخن گفتن را در هیچ موردی از دین در این لحظه جایز نمیدانست مگر اینکه مردم را بدون هیچ ترسی برای جهاد و جنگ با مغولها وادارد زیرا جهاد در این شرایط بر تمامی مسلمانان فرض عین است. این عالم به تنهایی، فرماندهی این جنگ فکری و روانی را بر عهده گرفت تا ذلت و بیتفاوتی را از وجود مردم و ترس را از قلبهایشان و دنیادوستی را از ذهنهایشان بیرون بکشد.
اینگونه شد که تاریخ، علمایی را که در انجام وظایفشان کوتاهی کردهاند به فراموشی میسپارد در حالی که نام آن یک عالم را در بینشان جاودانه میکند، او «عز بن عبدالسلام» ملقب به «سلطان العلماء» است؛ کسی که فرمود: «هر کس در سرزمینی که زنا در آن رواج یافته است از حرام بودن ربا برای مردم حرف بزند خیانت کرده است».
نقشآفرینی علمای ربانی اسلام در هر مکان و زمانی این چنین است.
سکولاریستها اخلاق و ناموس و غیرت و دین و عقیده و … تو را تاراج کرده و همچون بلا بر سر تو و خانواده و اطرافیان و مردمت فرود آمده اند اما تو داری در مورد اختلافات ریز مذهبی با صوفی و شیعه و حنفی و درویش و سایر مذاهب صحبت می کنی؟ شک نکن که خائنی بیش نیستی.
و زمانی که بر علیه جماعت مسلمین و دارالاسلام با دامن زدن به این اختلافات در صف آمریکا و ناتو و کفار سکولار قرار گرفته ای بدان که نفاق و خیانت خود را آشکار کرده ای .
شهید باذن الله سید قطب رحمه الله می گوید:
“ملیت مسلمان، عقیده اوست،
برادری حقیقی، برادری عقیده است،
وطن مسلمان، جایی است که شریعت خداوند در آنجا حکم میکند
وهر گونه تصور و نگرش دیگری در قبال وطن، تصوری جاهلی است که اسلام آن را به رسمیت نمیشناسد”.