اشتباهات مسئولین قضائی و امنیتی ایران در برابر خون مردم بلوچ
به قلم: براهندک بلوچ
زمانی که در یک کشور سکولار یک شخص سکولار اتهامی به مخالفینش وارد می کند از وی خواسته می شود که بر اساس قوانین سکولاریستی حاکم بر جامعه ادعای خودش را ثابت کند و گرنه شخص مورد اتهام واقع شده می تواند از وی شکایت کند و اعاده ی حیثیت کند.
در امور عمومی و اجتماعی هم باز اگر کسی ادعا و اتهامی را مطرح کند که در جامعه تولید ناامنی و اغتشاش کند، سیستم قضائی و دادستان به نمایندگی از سوی مردم و به عنوان مدعی العموم این حق را دارد که چنین شخصی را بازداشت نموده و از وی دلیل و سند بخواهد و چنانچه دلیلی ارائه نداد باید جریمه شود و چنانچه به دلیل سخنان او ضرری به اموال عمومی و مردم رسیده باشد این شخص یا حزب اتهام زن باید جبران خسارت کند.
در ایران یک مولوی معلوم الحال مدعی شد که تجاوز زنا به یک دختر برایش محرز شده است و براثر این سخن این مولوی، جوانان و نوجوانانی به پاسگاه نظامی حمله کردند که در نتیجه ی آن فاجعه ای خلق شد که ضررمند اصلی جوانان احساسی باغیرت و فریب خورده ی بلوچ بودند، چون آن مولوی که می دید دروغ گفته و باید حساب پس بدهد فرار کرد و خانواده هایی داغ دیده و ضررمند باقی ماندند.
قبل از این اتفاق حتی یک مولوی و عالمی از بلوچستان از این مولوی نپرسید شما چگونه توانستی این جرم زنا را ثابت کردی؟ حتی یک مسئول قضائی و امنیتی در این کشور هم از این مولوی نپرسید تو چگونه توانستی این جرم زنا را بر اساس قوانین حاکم بر کشور و یا حتی بر اساس مذهبی که داری ثابت کردی؟ چون بر اساس مذهب حنفی و تمام مذاهب اسلامی ثابت کردن جرم زنا به دو شیوه است: ۱- اقرار هر دو طرف ۲- شهادت ۴ مومن آنهم با شرایطی که فقه تعیین کرده است.
این سهل انگاری ها و کم کاری های اهل علم منطقه و مسئولین قضائی و امنیتی کشور مسبب تولید فاجعه ای در روز جمعه در زاهدان شد که همه دیدیم.
در نماز جمعه هفته ی قبل هم باز مولوی عبدالحمید زاهدان مساله ای را مطرح کرد که واقعاً تعجب کردم چگونه یک مولوی می تواند تا این اندازه عوام زده و دور از مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله باشد! مولوی عبدالحمید که ثمره ی سخنانش غیر از تحریک افکار عمومی جهت شورش و اغتشاش نیست گفت: «مهسا بخاطر مسئله پوشش بازداشت میشود و مامورین او را میبرند و وقتی جنازه او را تحویل میدهند مردم همه احساسی میشوند. بالاخره کسی که گناهی ندارد؛ کسی که سرش برهنه باشد، یا کم حجاب باشد، قتل که نکرده که کشته شود».
این مولوی بارها این سخن را تکرار کرده است و بارها نهادهای مختلف و پزشکان گفته اند که این خانم به دلیل ضرب و جرح در پاسگاه کشته نشده است بلکه قبلاً بیمار بوده و… .
اینجاست که نهادهای مختلف قضائی و امنیتی باید ورود کنند و از این مولوی بخواهند که بر اساس قوانین حاکم بر جامعه و یا بر اساس فقه مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله این قتل را ثابت کند و اگر ثابت شد که عمداً دروغ می گوید باید به نمایندگی از سوی مردم او را ادب و مدیریت کنند.
این حق مردم ماست که از نظام قضائی و حکومتی خود بخواهند که جلو کسانی را بگیرند که با سوء استفاده از احساسات جوانانشان جوانان آنها را قربانی می کنند و خانواده های آنها را داغدار می کنند.
تقاضای ما مردم بلوچ از نظام و قضائی و امنیتی کشور زمانی که سرنوشت خود و فرزندانمان را در دستان آنها قرار داده ایم تقاضای نامعقول و غیر شرعی نیست.
لطفاً رسیدگی کنید قبل از آنکه بر اساس دروغپراکنی و سخنان متناقض این مولوهای جاهل به مذهب امام ابوحنیفه برای جوانان ما اتفاقی شبیه اتفاق زاهدان و خاش و … پیش بیاید.