حکومت سکولار و فدرال پاکستان با سناریو سازی، جوانان بلوچ را به شهادت می‌رساند.

حکومت سکولار و فدرال پاکستان با سناریو سازی، جوانان بلوچ را به شهادت می‌رساند.

حکومت سکولار پاکستان که به مدت بیشتر از هشت دهه به صورت فدرالیسم اداره می شود مرتکب جنایات و مفاسدی شده است که هر بیننده ای با خروج از مرزهای ایران و ورود به بلوچستان پاکستان متوجه خواهد شد.

بلوچستان پاکستان مفسده و آینده ی تاریکی است که احزاب مختلف بلوچ سکولار و فدرال گرای ایرانی هم میخواهند.
اخیرا اداره‌های امنیتی پاکستانی، عکس پنج مجاهد بلوچ را که قبلا اسیر کرده بود، بعد از به شهادت رساندن در رسانه‌ها پخش کرده و اظهار داشت که: این افراد در مقابله و جنگ با فوجی‌ها کشته شدند.
اما در حقیقت برای همه آشکار است که این مجاهدین چند ماه قبل اسیر شده و الان شهید شدند.

مجاهدین تحریک طالبان پاکستان هرگز شهدای خود و ظلمی که بالای آنان از طرف دشمنان ملت شده، را فراموش نخواهد کرد.
چنین صحنه‌سازی‌هایی دلالت بر نبود یک جو غیرت در وجود دشمنان ماست.

قبل از این نیز باز حکومت سکولار و دست نشانده پاکستان چنین صحنه سازی هایی کرده بود که سخنگوی طالبان پاکستان طی بیانیه ای به وضاحت پرداخت و بیانیه ای صادر کرد به شرح زیر:

مقابله جعلی در بلوچستان

دیروز «سی تی دی» در شهرستان خاران و پنجگور استان بلوچستان طی دو عملیات از شهادت هشت مجاهد خبر داده است که سراسر مبنی بر دروغ است

این مجاهدین را چند مدت قبل دستگیر کرده بودند که آنها را به علاقه های اطراف برده و به شهادت رسانده اند انا للہ وانا الیہ راجعون ـ
ما در این لحظه اداره های امنیتی را آگاه می کنیم که ما شهدا و اسیران خود را فراموش نمی کنیم و اینگونه عملیات های بزدلانه همت های ما را سست نخواهند کرد ان شاءالله جهاد ما برای حصول اقوام پاکستان به خصوص پشتون و بلوچ و تا نفاذ شریعت در کشور جاری خواهد داشت

محمد خراسانی
سخنگوی تحریک طالبان پاکستان

۱۷/ صفرالمظفر /۱۴۴۵ھـ ق
۰۲/ ستمبر/۲۰۲۳ء

جزئیات تازه‌ای از عملیات جاری طالبان پاکستان در چترال

جزئیات تازه‌ای از عملیات جاری طالبان پاکستان در چترال

در جریان عملیات گسترده‌ای که از طرف وزارت دفاع تحریک‌ طالبان پاکستان در منطقهٔ چترال آغاز شده، امروز در مناطق گرم چشمه، اریمبو، ششی کوه، بمبوریت، جنجریت کوه، دروش دره و ارنوئی از ولسوالی مذکور عملیات هنوز دوام دارد.
بر اثر مشکلات اینترنتی، اطلاع رسانی با تاخیر صورت می‌گیرد.
در جریان امروز، مجاهدین در همهٔ مناطق مذکور حمله‌های مختلف تعارضی بر مراکز دشمن انجام دادند که در آن از سلاح‌های سبک و سنگین استفاده کردند.
در حال حاضر، در منطقهٔ ارسون بر کمپ فوجی‌ها، توسط سلاح‌های توپ‌خانه‌ای و انواع دیگر اسلحهٔ به دست آمده از فوج، حملات سنگینی دوام دارد. الحمدلله
فوج برای خارج کردن افراد محاصره شده‌اش با استفاده از بالگرد بمباران کرده و توپ می‌اندازد، اما تا این لحظه برادران مجاهدمان محفوظ مانده‌اند. الحمدلله.
اللهم انصر المجاهدین

محمد خراسانی
سخنگوی تحریک طالبان پاکستان

۲۲/صفرالمظفر/۱۴۴۵ه‍‌ ق
۰۷/سپتامبر/۲۰۲۳م

از سوی تحریک طالبان پاکستان در چترال عملیات بزرگی آغاز شده است الحمدللہ، از همه مجاهدین و عوام درخواست دعا داریم.

از سوی تحریک طالبان پاکستان در چترال عملیات بزرگی آغاز شده است الحمدللہ، از همه مجاهدین و عوام درخواست دعا داریم.

در این موقع ما به عوام چترال می گوییم که شما مطمئن باشید ان شاءالله به شما هیچ نقصانی نخواهد رسید جنگ ما بر علیه اداره های امنیتی غاصب و ظالم است.

دیروز صبح در «ولایت ملاکند»، شهرستان «چترال» در علاقه «بمبوریت» در مقام «جنجیرت کوہ» در نتیجه عملیات بزرگ مجاهدین تحریک طالبان پاکستان مطابق اطلاعات رسیده تاکنوت دو پست فوجی فتح شده و سلاح ها و سامان به قبضه مجاهدین در آمده است در حالیکه ۹ نیروی فوج ناپاک نیز هلاک شده اند و تعداد زیادی زخمی شدند. للہ الحمد والمنه

محمد خراسانی ترجمان: تحریک طالبان پاکستان ۲۱/ صفرالمظفر /۱۴۴۵ھـ ق ۰۶/ ستمبر/۲۰۲۳ م

…………

لحظاتی پیش یک فرد با مواد انفجاری که در بدنش جاسازی کرده بود کاروان نظامیان پاکستان را در منطقه بنو خیبر پختونخواه این کشور هدف قرار داده است. از تلفات وارده به نظامیان پاکستانی تاکنون گزارش منتشر نشده است.

لحظاتی پیش یک انفجار دیگر نیز در منطقه باجور خیبرپختونخواه رخ داده است. تلفات ابتدایی این انفجار یک کشته و شماری زخمی اعلام شده است.

فتح اسلام آباد نزدیک است ان‌شاءالله

امروز، مجاهدین تحریک طالبان پاکستان ولسوالی چترال را مورد هجمات خود قرار دادند.
به دشمن تلفات زیادی وارد شده و رعب، تمام وجود فوجی‌های ناپاکستان را فرا گرفته است.
این عملیات مجاهدین، ان‌شاءالله شروعی برای رسیدن جان‌فدایی‌های تحریک طالبان به اسلام آباد خواهد بود.
والله العظیم فتح پاکستان، برای ما همانند صبح روشن است.

خداوند متعال ما را هم در این فتح عظیم شریک سازد.

ابراهیم رییسی خواستار رفع محدودیت‌های تجاری میان دارالاسلام ایران و امارت اسلامی افغانستان شد

ابراهیم رییسی خواستار رفع محدودیت‌های تجاری میان دارالاسلام ایران و امارت اسلامی افغانستان شد!

ابراهیم رییسی، رییس جمهور دارالاسلام ایران، خواستار رفع محدودیت‌های تجاری میان این کشور و افغانستان شده است.
رییسی چهارشنبه‌شب، ۱۵ سنبله، در نشستی در خراسان جنوبی ضمن آنکه گفت مبادلات کالاهای تجارتی میان ایران و افغانستان فرصتی برای هر دو کشور است، افزود: «در رابطه با تجارت ایران و افغانستان، خراسان جنوبی در کنار سیستان و بلوچستان از مراکز مهمی هستند و موانع دادوستد با افغانستان باید برطرف شود.»

رییسی اضافه کرده است: «مرز فرصت برای هر دو طرف است و فعال شدن بازارچه‌های مرزی یک فرصت است که مسوولان این موضوع را دنبال کنند.»

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که گمرک ایران اواخر ماه سرطان سال جاری اعلام کرد که پس از حاکمیت دوباره امارت اسلامی بر افغانستان، ارزش مجموعی تجارت میان دو کشور ۱.۶ میلیارد دالر بوده است.

پیش از این امارت اسلامی اعلام کرده بود که به‌دنبال گسترش روابط تجاری با ایران است.

ارمغان هرزه های سکولار کورد آینده ی دلخواه اغتشاشگران سکولار ایران: دایر کردن فاحشه خانه ها،عوض کردن ناموس، قمار بر سر ناموس، قبرستان سیوان و…

ارمغان هرزه های سکولار کورد آینده ی دلخواه اغتشاشگران سکولار ایران: دایر کردن فاحشه خانه ها،عوض کردن ناموس، قمار بر سر ناموس، قبرستان سیوان و…

به قلم: کیوان مریوانی

اقلیم کردستان عراق از سال ۱۹۹۱ تا کنون به صورت خودمختار توسط احزاب سکولار کوردی و بر اساس قوانین سکولاریستی و به صورت فدرالیسم اداره می شود؛ یعنی دقیقاً چیزی که هرزه های سکولار ایران در اغتشاشات ۱۴۰۱ش برای ایران می خواستند.

صرفنظر از تمام مفاسدی که حکومت سکولار پهلوی به بار آورده که برای هر انسانی با نگاه به فیلمهای این دوران قابل تشخیص است، همین الان هم همگی با چشم سر و از نزدیک یا در ماهواره ها و فضای مجازی اینهمه مفاسد اخلاقی و رفتاری سکولاریستها در سراسر دنیا را می بینیم و برای کسی عذری باقی نمی ماند که بگوید مثلاً: من نمی دانم ثمرات سکولاریسم و جوامع دموکراتیک و سکولار چیست؟

به عنوان یک نمونه ی عینی کوردستان عراق را مثال می آوریم که با برخورداری از بزرگترین چاههای نفت دنیا و معادن غنی زیر زمینی و آب فراوان و منابع طبیعی بکر و دست نخورده بیشتر از ۳ دهه حاکمیت نه تنها در مساله ی آب و برق و گاز و مراکز بهداشتی و بیمارستانی و غیره در بدترین وضعیت به سر می برد که حتی پایتخت آن اربیل و سلیمانیه در این زمینه ها قابل مقایسه با بدترین مراکز دور افتاده ی مناطق کورد نشین ایران نیست، حتی نتوانسته یک آفتابه هم تولید کند چه رسد به سایر موارد و در زمینه ی کشاورزی هم در چنان رکودی به سر یم برد که اگر دو ماه مرزهای ایران و ترکیه بسته شوند این مردم بیچاره ی کورد باید یا از گرسنگی بمیرند یا وطن خود را ترک کنند.

این چیزی است که شما همین الان هم می توانید در این اقلیم تحت حاکمیت احزاب سکولار کورد ببینید؛ اما در کنار این شما شاهد تولید مسائل جدیدی هم هستید که نه تنها در سابقه ی جد و آباء اینها دیده نشده است بلکه این مجموعه از تولیدات هم برای مفسدین میان مسلمین هم قابل جمع نبوده است؛ مثل:

  1. سرلشکر «حسن نوري»، مدير اداره‌ اطلاعات استان سليمانيه‌‌ وجود چنين مراکزي در سطح شهر را تأیيد می کند و می گوید: «بنا بر آمارهاي رسمي تنها در شهر سليمانيه‌ چهارصد مرکز تن فروشي وجود دارد… پارلمان منطقه‌ کردستان عراق تاکنون هيچ قانوني درباره منع تن فروشي تصويب نکرده‌ و به‌ همين دليل، هيچ نهادي حق دستگيري آنها را ندارد.» اما در سال ۱۳۹۰ش جوانان مسلمان کورد به چند مرکز از مراکز فاحشه های چینی در دهوک، سلیمانیە، زاویتە، قسروک ، سمیل و زاخۆ و.. حمله کردند و به آتش کشیدند.
  2. مورد دیگر عوض کردن زنها توسط همین سکولاریستهاست که به گواهی رئیس اتحادیه مردان کوردستان( یه کیتی پیاواوانی کوردستان) عوض کردن همسر در میان این سکولاریستها تبدیل به مُد شده است.
  3. مورد دیگری که دیروز یکی از مراکز ۴ نفره ی آن فاش شد این است که رهبران و مسئولین عالی رتبه احزاب سکولار حاکم بر اقلیم کوردستان بر سر زنهایشان قمار می کنند و همگی قبل از شروع قمار موبالهایشان را سر میزی قرار می دهند و بعد از قمار هر کسی برنده شد با چشمان بسته یکی از موبایلها را بر می دارد و این موبایل متعلق به هر یک از دوستانش بود آن شب تا صبح زن آن نفر را با خودش می برد و…. و این زنان بیچاره هم که یکی از آنها در نهایت موفق به فرار شده است می گویند چون شوهرانشان مسئولین بالارتبه حکومتی هستند و اگر ما نمی پذیرفتیم ممکن بود برای پدر و مادر و برادرانمان با پرونده سازی های دروغین مصیبت درست کنند به مدت ۵ سال این وضع را تحمل کردیم!

۴- ثمره ی این فساد جنسی و اقتصادی حاکمیت سکولاریستها در کفرستان عراق تولید گورستانی بی نام و نشان در سلیمانیه است، مشهور به گورستان سیوان. این گورستان مدفن هزاران زن و کودکی است که سنگ قبر ندارند و با آنکه مشخصات و اسناد و مدارک این افراد در شهرداری وجود دارد اما تنها با عدد و شماره معرفی می شوند، چون خانواده ها مایه ی ننگ می دانند که اثری از آنها بر زمین وجود داشته باشد حتی بر سنگ قبر.

در این قبرستان زنانی خاک شده اند که به دلیل انحرافات جنسی توسط اطرافیان خود به قتل رسیده اند و جسد آنها در جائی پرت شده و در نهایت توسط شهرداری خاک شده اند. زمانی که فحشاء بر ملا می شود اکثر مردها خودشان اقدام به قتل این دختران و زنان می کنند و…همچنین این قبرستان مکان دفن کودکانی است که بر اثر تجاوز و روابط نامشروع متولد شده اند و توسط زن یا اطرافیان زن به قتل رسیده اند و در جائی پرت شده و توسط شهرداری حکومت سکولار کوردها در این گورستان دفن شده اند.

ای تُف و لعنت بر تمام کسانی که به سوی سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها دعوت می کنند و مردم را به سوی چنین فسادی فرا می خوانند و در خیابانهای ایران برای رسیدن به چنین فسادی شعار دادند و تخریب کردند و مرتکب آنهمه جنایت شدند. ..

امام ابن بطه -رحمه الله- می گوید: هر كس حقیقت را شنید و بعد از آن که بر آن آگاه شد، آن را انکار کرد؛ پس او از استکبار کنندگان از امر الله است و هر کسی خطایی را نصرت دهد او از حزب شیطان است.(الابانه الکبری ۵۴/۲) پس باز: تُف و لعنت بر تمام مولوی ها و ماموستاها و آخوندهائی که از چنین هرزه های سکولاری دفاع کردند.

لطفاً در برابر این هرزه های سکولار سکوت نکنیم، چون گاهی سکوت عین خیانت به دین و مردم و آینده ی خودمان است.

اما و اگرهای شرعی آزادی بیان در امارت اسلامی افغانستان

اما و اگرهای شرعی آزادی بیان در امارت اسلامی افغانستان

به قلم: ابومحمود کندزی

در اسلام برای تمام امور عبادی ۱. عقیدتی ۲. قلبی ۳. زبانی ۴. بدنی ۵. مالی قوانین و حد و مرزهایی تعیین شده است که اعضای جماعت و دارالاسلام ملزم به رعایت این قوانین و حد و مرزها هستند و الله تعالی ضمن بیان حدودش می فرماید:
 تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا ۚ( بقره/۲۲۹) این احکام، حدود دین الله است، از آن سرکشی مکنید و تجاوز نکنید.
یا می فرماید:  تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا(بقره/۱۸۷) اینها حدود الله است، به آنها نزدیک نشوید.
بر این اساس به نگرش امارت اسلامی افغانستان در مورد آزادی بیان می پردازیم:
مولوی عبدالسلام حنفی، معاون اداری ریاست‌الوزرا در مراسم اختتامیه برنامه حساب‌دهی دولت به ملت گفت: “امارت اسلامی افغانستان متعهد به آزادای بیان است.”

مولوی احمدالله وثیق، رییس عمومی تربیت بدنی و ورزش نیز گفت: “آزادی بیان باید معیارهای اخلاقی پذیرفته شده در یک جامعه را در نظر بگیرد و آنچه که در تربیت اخلاقی جوانان و اطفال تاثیر بد دارد، نباید به صورت صوتی و تصویری به دیگران ارایه شود.”

مقاصد الجهاد وأنواعه

مقاصد الجهاد وأنواعه  

بسم الله، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين.

أما بعد…

فإن الجهاد في سبيل الله شرَعه الله تعالى لِتكون كلمة الله هي العليا، ولِيعبد الله وحده لا شريك له، ولِينصر به الإسلام والمسلمون.

فالجهاد؛ ضرورةٌ لحماية الإسلام وإقامة شريعته في الأرض، وبتركه يتسلّط الأعداءُ على الأمة ويزيلون شرع الله ويستحلّون بلاد الإسلام.

فلهذا؛ فالجهاد في سبيل الله أصلٌ مصاحبٌ لشريعة القرآن، فينصر شريعة القرآن ويقيم دولته… ثم يقوم بحمايتها.

وليس الجهاد حكماً طارئاً – كما يدعيه البعض – بل هو مصاحبٌ لدولة الإسلام في الأرض، وهو دائمٌ إلى قيام الساعة، وهو من أبرز صفات الطائفة الناجية المنصورة – أهل السنة والجماعة –

ففي صحيح مسلم عن جابر بن عبد الله رضي الله عنهما قال: سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: (لا تزال طائفة من أمتي يقاتلون على الحق، ظاهرين إلى يوم القيامة).

وعن جابر بن سمرة عن النبي صلى الله عليه وسلم، أنه قال: (لن يبرح هذا الدين قائماً يقاتل عليه عصابة من المسلمين حتى تقوم الساعة) [رواه مسلم].

وعن عقبة بن عامر رضي الله عنه قال: سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم، يقول: (لا تزال عصابة من أمتي يقاتلون على أمر الله، قاهرين لعدوهم، لا يضرهم من خالفهم، حتى تأتيهم الساعة وهم على ذلك) [رواه مسلم].

وإنّ مِنْ مُسَلّمَاتِ البشريةِ؛ أنّ أيَّ فكرةٍ وعقيدةٍ – ولو كانت باطلة – لا يمكن أن تحكم ويكون لها كيانها، ما دامت نظريةً لم يُؤْتَ صاحبُها قوةً تنصرها وتحميها، ولهذا فترك الجهاد اليوم أمام اليهود في فلسطين، وأمام الصليبيين الذين يجتاحون العالم الإسلامي؛ يمثل خطراً وهلاكاً للمسلمين في دينهم وفي أنفسهم وفي أعراضهم وفي أموالهم وأراضيهم.

فقد قال تعالى: {وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}، فأمر الله تعالى بالجهاد بالمال، وعدم الركون إلى الدنيا، وعلل الحكم بأن ترك الجهاد من إلقاء النفس في التهلكة، لأن العدو إذا غلب على بلاد المسلمين أفسد فيها وأهلك الحرث والنسل وحارب الدين والأخلاق.

عن أسلم عن أبي عمران قال: (غزونا من المدينة نريد القسطنطينية – وعلى الجماعة عبد الرحمن بن خالد بن الوليد، والروم ملصقوا ظهورهم بحائط المدينة – فحمل رجل على العدو فقال الناس: “مه! مه! لا إله إلا الله! يلقي بيديه إلى التهلكة!”، فقال أبو أيوب: “إنما نزلت هذه الآية فينا معشر الأنصار، لما نصر الله نبيه، وأظهر الإسلام، قلنا: هلم نقيم في أموالنا ونصلحها، فأنزل الله تعالى: {وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}، فالإلقاء بالأيدي إلى التهلكة أن نقيم في أموالنا ونصلحها وندع الجهاد”).

قال أبو عمران: (ولم يزل أبو أيوب يقاتل في سبيل الله، حتى قتل في القسطنطينية) [رواه أبو داود].

فبين أبو أيوب رضي الله عنه أن المراد بالآية؛ هو أن الانشغال بالدنيا بإصلاحها، وترك الجهاد والنفقة هو إلقاء الأيدي في التهلكة.

فمن أقبل على إصلاح دنياه، وانشغل بوظيفته، وتنمية أمواله من خلال التجارة وغيرها، وهو يشاهد جيوش الصليبيين تجتاح العالم الإسلامي؛ فهو في حقيقة الأمر يلقي بيديه إلى التهلكة.

فالنجاة تكون بالتصدي للمعتدين وجهادهم، وأما الاستكانة لهم وترك جهادهم فهو الهلاك والهلع.

كما أن المسلم بقعوده عن الجهاد وركونه إلى الدنيا؛ يحرق دينه ويتصف بصفات المنافقين الذين قال الله عنهم: {لَوْ كَانَ عَرَضاً قَرِيباً وَسَفَراً قَاصِداً لاَّتَّبَعُوكَ وَلَكِن بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنفُسَهُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}.

فليس القعود عن الجهاد وخذلان المجاهدين، ومداهنة الصليبيين وعملائهم والخوف من سطوتهم؛ هو طريق السلامة والنجاة، بل هو طريق الهلاك الذي يصيب المسلم في دينه وفي نفسه وماله – كما نص على ذلك القرآن –

فصاحب العلم يهلك نفسه إذا لم يجاهد ويحرض الأمة على مواجهة الصليبيين، والتاجر يهلك نفسه إذا أمسك عن الجهاد بماله خوفاً من الصليبيين وعملائهم، وكل مسلم يهلك نفسه؛ إذا قعد عن الجهاد.

فالجهاد وعزة الأمة؛ قرينان، كما أن ترك الجهاد والذل؛ قرينان، وهذا ما شهدت عليه نصوص الشرع، وشهد عليه الواقع اليوم، فقد قال صلى الله عليه وسلم: (إذا تبايعتم بالعينة، وأخذتم أذناب البقر، ورضيتم بالزرع، وتركتم الجهاد سلط الله عليكم ذلاً لا ينزعه عنكم حتى ترجعوا إلى دينكم) [أخرجه أحمد و أبو داود].

وبعد أن بايع المسلمون أبا بكر رضي الله عنه بالخلافة، تكلم أبو بكر رضي الله عنه، فحمد الله وأثنى عليه بما هو أهله، ثم قال: (أما بعد؛ أيها الناس، فإني قد وليت عليكم ولست بخيركم، فإن أحسنت فأعينوني، وإن أسأت فقوموني، الصدق أمانة، والكذب خيانة، والضعيف فيكم قويٌ عندي حتى أرجع عليه حقه إن شاء الله، والقوي فيكم ضعيف حتى آخذ الحق منه إن شاء الله، لا يدع قومٌ الجهاد في سبيل الله إلا خذلهم الله بالذل، ولا تشيع الفاحشة في قوم إلا عمهم الله بالبلاء، أطيعوني ما أطعت الله ورسوله، فإذا عصيت الله ورسوله فلا طاعة لي عليكم) [رواه ابن إسحاق بإسناد صحيح].

ففي هذه الخطبة؛ ذكر الخليفة أبو بكر رضي الله عنه قواعدَ عظيمةً من قواعد وأصول الحكم في الإسلام، وهي الأصول التي قامت عليها الخلافة الراشدة، فأرشد إلى معاونة الحاكم على البر والتقوى، وأشار إلى نصح الحاكم وتقويمه ومحاسبته عند الإساءة، ثم حث على الصدق وحذر من الكذب، ثم ذكر مساواة الجميع أمام القضاء، وإقامة العدل بين الناس ورفع الظلم، ثم ذكر الجهاد وحذر من القعود عنه، الذي سيكون سبباً للذل، وتسلط الأعداء, وزوال دولة الإسلام، ثم حذر من خطر انتشار الفاحشة، وما يترتب على انتشارها من العقوبات العامة والبلاء، ثم بين أن طاعة الحاكم تكون بالمعروف، فلا يطاع في معصية الله ورسوله.

ادامه خواندن مقاصد الجهاد وأنواعه

نقدی بر «المرصاد» رسانه تبلیغاتی اداره استخبارات طالبان در نشر دروغپراکنی نسبت به تشیع

نقدی بر «المرصاد» رسانه تبلیغاتی اداره استخبارات طالبان در نشر دروغپراکنی نسبت به تشیع

به قلم: فضل احمد هراتی

مذاهب مختلف اسلامی از درون خود به فرقه های مختلفی تقسیم شده اند و در میان این فرقه ها دسته هائی منحرف وجود دارند که به آنها غلاة میان این مذاهب گفته می شود که ابتدا توسط همان مذهبی که از دل آن بیرون آمده اند محکوم و طرد و حتی تکفیر شده اند بعد از سوی سایر مذاهب اسلامی.

کسی که با استناد به غلاة میان هر مذهبی در مورد همان مذهب قضاوت کند واقعاً دچار ظلم آشکاری شده است و این ظلم یا از سوی دوستان جاهل صورت می گیرد یا دشمنان آگاه که هدفی جز تولید نفرت میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین و در نهایت تولید جنگ داخلی میان مسلمین ندارند.

شیعه ستیزی یا حنفی ستیزی و حنبلی ستیزی و  شافعی ستیزی و غیره توسط مذاهب مخالف تجربیات تلخی است که در طول قرنهای گذشته هر یک از مذاهب اسلامی توسط مذهب مخالف در بغداد و شام و خراسان و اصفهان و ری و… تجربه کرده است و اگر دقت شود پشت تمام این جنگهای میان مذاهب اسلامی سه دست وجود داشته است:

  1. حاکمیتهای ظالم و فاسد که بیشترین تاثیر را در مشغول کردن مسلمین به مسلمین داشته اند
  2. دارودسته ی منافقین که اتحاد و یکدست بودن مسلمین را خطری برای خود می دانند و به عنوان ستون پنجم دشمنان خارجی اکثراً بلندگوی دشمنان خارجی هستند و جنگ رواین نیابتی را از سوی دشمنان خارجی بر مسلمین تحمیل می کنند.
  3. جاهلین و متعصبین که حتی از فقه امام مذهب خود هم بی خبرند و با چنگ زدن به فتواهای آلوده ی چند مولوی و آخوند و مُلای گذشته که در مورد فرقه های غلاة میان مذاهب صادر کرده اند هم اکنون آن فتوا را در مورد تمام پیروان آن مذهب به کار می برند.

اگر ما توسط گروه دوم و سوم مطالبی خلاف واقع در مورد مذاهب ببینیم یا بشنویم جای تعجب نیست و امروزه با وجود اینهمه رسانه ی ماهواره ای و اینترنتی و فضای مجازی امری عادی شده است، اما اگر از سوی نهادهای رسمی حکومتها و بخصوص نهادهای نظامی و امنیتی صورت گیرد بدون شک امری عادی نیست و توطئه ها و سناریوهائی پشت سر آن است.  

وب‌سایت المرصاد، رسانه رسمی و تبلیغاتی اداره استخبارات امارت اسلامی افغانستان روز پنج‌شنبه، نهم سنبله (شهریور) ۱۴۰۲ش، در مطلبی به قلم فردی به نام مجیب احمد نشر داد که: ” شیعه، خوارج، قادریه و مرجئه از مذاهب «ضاله و باطل» است و «مسلمانان باید خود را از این فرقه‌های گمراه کننده نجات دهند. … و مذاهب نامبرده براساس احادیثی برجا مانده از صحابه پیامبر اسلام، «خودخواه و گمراه کننده» استند”.

این کلی گوئی ها در مورد مذهب شیعه با آنهمه فرقه ای که در طول تاریخ داشته است غیر از تنفر پراکنی و زمینه سازی برای یک توطئه ی بزرگ چیز دیگری نیست بخصوص زمانی که شیعه را در کنار خوارج قرار می دهند، آنهم زمانی که امام ابوحنیفه رحمه الله در دو قیام شیعیان بر علیه اموی ها و عباسیان به رهبری زید و ابراهیم مشارکت داشت و در رد مرجئه مطالبی دارد و در کوفه مناظراتی با فرقه ی خوارج داشت اما هرگز شیعه را در کنار این فرقه های منحرف قرار نداد. پس این سخنان ربطی به مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله و حتی ربطی به امامان ۴ مذهب نیز ندارد.  

البته دو ماه قبل هم همین رسانه ی رسمی المرصاد در مطلبی شیعیان و «خوارج» را دو دشمن دین اسلام معرفی کرد و گفت شیعیان در طول تاریخ اسلام، به پیروان دین اسلام خیانت کرده‌اند!

با آنکه خائنین در میان هر قومی وجود داشته اند اما جهت باطل نشان دادن این توطئه فقط کافی است کمی فکر کنیم در زمان اشغال چند ساله افغانستان توسط کفار کمونیست شوروی یا اشغال ۲۰ ساله ی افغانستان توسط کفار آمریکائی و ناتو خائنین میان حنفی های افغانستان چند میلیون نفر بودند؟ یا در پاکستان و لیبی و سودان و سومالی و عربستان و یمن و … خائنین میان حنفی ها و شافعی ها و مالکی ها و حنبلی ها و نجدی ها چند میلیون هستند آنوقت با همین انصاف بگوئیم که خائنین میان شیعیان در عراق و افغانستان و پاکستان هم چند نفر و چه کسانی هستند؟

کدام کشور و قوم و مذهب در دنیا هست که خائن نداشته باشد؟ پس با خائنین میان هر مذهب و قوم و کشوری نمی توان در مورد آن قوم و مذهب صحبت کرد؛ و کسی که دچار این اشتباه شود یا غرضی دارد یا مرضی دارد.   

ما روشنفکران اهل سنت مخالف این جهالتها هستیم و بر این باوریم این سخنان رسمی امارت اسلامی افغانستان در مورد شیعیان که چند میلیون شهروند افغانستان هم از شیعیان هستند باید تصحیح شود و جلو تکرار این دروغپراکنی های رسمی گرفته شود چون ممکن است باعث ضربه خوردن و وارد شدن صدماتی به روابط طالبان با شیعیان افغانستان و حتی کشور ایران شود.

قطعنامه گردهمایی علمای کرام و متنفذین ولایت کابل

قطعنامه گردهمایی علمای کرام و متنفذین ولایت کابل.

بسم الله الرحمن الرحیم

۱ــ مردم و علمای کرام و متنفذین ولایت کابل، امارت اسلامی افغانستان را ثمره قربانی ها و زحمات فراوان مردم مجاهد افغانستان میداند و حمایت آنرا وجیبه شرعی و ملی می داند.

۲ــ علمای کرام و متنفذین از امارت اسلامی میخواهد که در تعامل با جهان با درنظرداشت شریعت اسلامی، استقلالیت، حیثیت افغانستان و مصالح ملی و به تقاضای عصر حاضر از عملکرد لازمی کار گیرند و از جامعه جهانی میخواهند که با نظام حاکم افغانستان و با درنظرداشت واقعیت های عینی برخورد مسئولانه و تعامل نمایند تا اینکه در میان طرفین زمینه تفاهم و تعامل کامل رسمی برقرار گردد.

۳ـــ امارت اسلامی افغانستان سیاست خارجی اقتصاد¬محور خویش را با همسایه ها و منطقه توسعه دهند تا در صادرات و واردات وطن سهولت ها بیشتر شود و برای محصولات افغانی بازاریابی صورت گیرد.

۴ــ شرکت کنندگان مجلس از تجار و سرمایه¬گذاران میخواهند سرمایه¬گذاری در کشور را افزایش داده تا زمینه کار برای هموطنان ایجاد گردد.

۵ــ شرکت کنندگان مجلس از امارت اسلامی افغانستان میخواهند در استخراج معادن و از شهرها در ساخت و ساز تعمیرات در قوانین و بیوروکراسی آن سهولت ایجاد نماید. موانع شغلی از بین برده شود و فرصت کاری برای هموطنان مساعد گردد.

۶ـــ اشتراک کنندگان مجلس بنا بر ضرورت های علوم دینی و عصری و بخاطر تقویت مراکز تعلیمی در کشور تأکید دارند و از امارت اسلامی افغانستان میخواهند که با درنظرداشت ارزش های اسلامی و عنعنان افغانی توجه نموده و درین راستا اقدامات جدی نمایند.

۷ــ اشتراک کنندگان مجلس، مبارزه با مواد مخدر، جمع آوری معتادین، رسیدگی به مشکلات تک گدایان، جلوگیری از آن نوع برنامه ها و عنعنات که باعث گمراهی جامعه میگردد، از عملکرد مدبرانه و مشفقانه امارت اسلامی سپاس¬گزاری نموده و در جامعه از برنامه های اصلاحی به شکل تدریجی و نرم و در راستای تطبیق آن توجه بیشتر امارت اسلامی را میخواهند.

۸ـــ اشتراک کنندگان مجلس از تمام ادارات نظامی و ملکی امارت اسلامی افغانستان میخواهند که در مقابل فساد به مانند قبل متحد باقی بمانند و اجازه ندهند که فاصله بین امارت اسلامی و مردم ایجاد گردد و در راستای حفظ بیت¬المال توجه جدی بیشتر نمایند.

۹ــ اشتراک کنندگان مجلس از امنیت سرتاسری و ثبات در کشور اظهار خرسندی می نمایند و از ادارات امنیتی و دفاعی می خواهند که برای تأمین امنیت کشور و حفظ سرحدات توجه خاص و جدی نمایند و اجازه ندهند که امنیت و ثبات بدست آمده را گروه های مخرب و مغرض به چالش بکشد.

۱۰ــ اشتراک کنندگان مجلس از جامعه جهانی جداً می خواهند که با امارت اسلامی همکاری اقتصادی نموده و در راستای رفع محدودیت های بانکی و آزادسازی پول های منجمد شده افغانستان اقدام جدی نمایند.

۱۱ــ ما اشتراک کنندگان مجلس از تمامی مسئولین امارت اسلامی جدی تقاضا می نماییم که تمام احکام و فرامین امیرالمؤمنین حفظه الله را در بخش ها مربوطه عملی و تطبیق نمایند و با متخلفین برخورد جدی نمایند.

۱۲ــ ما اشتراک کنندگان مجلس یکبار دیگر بیعت خویش را با زعیم امارت اسلامی افغانستان عالیقدر امیرالمؤمنین حفظه الله تجدید می کنیم. همچنان ما مردم مرکز و ولسوالی های کابل حمایت و پشتیبانی خویش را از امارت اسلامی اعلان می کنیم.

والسلام گردهمایی علمای کرام و متنفذین ولایت کابل

۱۴/۲/۱۴۴۵هـ ق

۸/۶/۱۴۰۲هـ ش ــ ۲۰۲۳/۸/۳۰ م

دوقطب متضاد یا راه کج؟ آیا علمای حوزوی قادر به دروس دانشگاهی اند؟

دوقطب متضاد یا راه کج؟ آیا علمای حوزوی قادر به دروس دانشگاهی اند؟

به قلم: عبدالله ایلیار

لب لباب قضیه توانایی علما نه.
بلکه مشکل نفس طرح سوال است.
که  چرا ما از صدها سال بدینسو زمینه ساز همچو سوال شدیم؟
چرا نمیپرسیم  که چگونه این تقسیم بندی علوم بنام؛
علوم دنیوی و اخروی یا علوم عصری و دینی بوجود آمد؟
در حالیکه ما در آموزه های اسلامی خود فقط علوم اسلامی و غیر اسلامی داریم و بس.
علوم که در آن مصالح دنیا و آخرت انسان ها  با تمام اشکالش نهفته اسلامی و علوم که به ضرر بشر بوده انسان را بسوی انحراف سوق دهد علوم غیر اسلامی است.
چرا در هند و پاکستان افغانستان مدارس جداگانه ایجاد شد؟
چرا اکثر شاگردان مکاتب ما از اداب وضو و تیمم بیخبرند؛ و نیم از علمای ما از حدود و اقلیم جغرافی کشورهای اسلامی خبری ندارند؟
چرا ما از بعضی رشته های علوم کاملا بیگانه ماندیم و انس نگرفتیم؛ گویی بعضی از این علوم در سیاره دیگری باشد.
هنوز که هنوز است حاضر نیستیم در مناهج و نصاب مکاتب و مدارس تغیر آوریم.
مدارس رسمی بنام عصری یا دولتی بیشتر با برنامه و نصاب وارداتی از غرب اداره میشود؛ که از صنف اول تا مافوق دکتورا؛  مصارف آن از قلم و کتاب و میز و تعمیر گرفته تا فراغت شاگردانش  بدوش بودجه دولت میباشد؛ و فارغینش با اسناد رسمی کاریابی مورد قبول در ادارات دولتی با معاش تضمین شده؛ و بعد از ختم شغل هم با امتیاز پول تقاعدی و دارای زندگی مرفه اقتصادی مطمئن.

متاسفانه آنطرف موسسات که آموزش دینی علوم قرآن و سنت و فقه (علوم اصلی) را به عهده دارند، در مدارس نیمه در و دروازه؛ با ساخت و ساز ابتدایی؛ نان قاق وظیفه و چنده ای کمک اهل خیر عشر و ذکات.
چرا این دوگانگی ؟
و اهم علت رضایت مسولان امور در این تبعیض و در این همه مدت زمانی طویل.
درست است  آموختن علم با این همه مشکلات بجاست و همین مشکلات و سختی های روزگار بود که جیل از قهرمانان بت شکن دوران را تقدیم امت اسلامی نمود الحمدلله ثم الحمدلله این امر در عصر امارت اول و در زمان حاضر در جهاد علیه کفر و فرعونیان زمان بیشتر نور افشانی کرد.
و به برکت همین پا برهنه های ژولیده مو لباس پاره نان قاق، ما آزادی و استقلال از پنجه خون اشام کفر جهانی را به آغوش گرفتیم  و به آنسوی افق های دور دست امیدواریم.
ولی راضی بودن و تن دادن و قبول کردن همچو شرایط ناگوار و زندگی پارسای و به ظاهر زهد و درحقیقت رهبانیت غیر پذیرفتنیست.
و آینده ای روشن را در عصر تمدن حاضر با تکنالوژی هزار سر در مقابل ما نمیگذارد.
قبول همچو منهج تعلیم باهمچو شرایط ناگوار، اولاجفایی درحق دین و ثانیا در حق این نسل و تحقیر در آموزش علوم دینیست.
این نان قاق وظیفه با چای سبز.
جای ناشکری نیست و این را کم نمیدانیم.
ولی بدون شک این کم ندانستن،  از قناعت ما نمایندگی نمیکند: بلکه گویایی عجز و ناتوانی و کسالت ما در حصول اعطایی نعمات الهی است.
و حکایت از نبود توجه جدی ما در همچو  امور دارد.

در کجایی دین گفته شده که همه ای امت از همه لوازم آسایش زندگی راحت مستفید شوند ولی طالب علم با نان گدایی  اهل منت امرار حیات نماید.
در کجا دین گفته شده که دانش آموزان زمین پهناور با همه وسایل مرفه اطاقهای لکس و آرامش افکارحیات به سربرند ولی دانش آموزان مدرسه قرآن و سنت در اطاقهایی نمناک با نیم نان  تکرار درس نمایند.

ادامه این راه قدم گذاری ناخود آگاه به همان راهی خواهد بود که مدارس و علوم  ما را بیش از دوصد سال از امروز جدا ساختند. و خواستند از یک کانون علمی  سکولار کمونیست ملحد بیرون آید.
و کانون دیگری عبای قناعت حافظ شیرازی به تن کند و در دیر مغان، خانقاه زمان زیست کنند.
بس است بخود آئیم  و به این افتخار کاذب خاتمه دهیم.
در سایه بیرق اسلام در تغیر برنامه و منهج و نصاب درسی نو، جوابگوی عصر نو، قدم برداریم.
  استاد حوزه ما فخر رازی باشد.
و استاد دانشگاه ما اقبال لاهوری.