مقدماتی بر شناخت صحیح جهاد و اهل جهاد در آیات و احادیث و سخنان اهل فقه (۸)/ آیا جهاد فرض کفایه است یا فرض عین؟ وآیا جهاد امروزی فرض عین است یا کفایه؟

مقدماتی بر شناخت صحیح جهاد و اهل جهاد در آیات و احادیث و سخنان اهل فقه (۸)

به قلم: م. الکوردی

آیا جهاد فرض کفایه است یا فرض عین؟ وآیا جهاد امروزی فرض عین است یا کفایه؟

جهاد در راه الله دو حالت دارد:

۱-هجوم به دشمن در سرزمینشان و آغاز کننده قتال مسلمین باشند (براي نشان قدرت اسلام به کفار محارب با الله.یا برای افزایش خاک اسلام و تبدیل سرزمینهای کفار به دارلاسلام و تطبیق احکام و شریعت و دعوت مردم به اسلام و رساندن ندای حق به کفار در دارلکفرشان) یا به اصطلاح بدان طلب العدو و یا جهاد هجومی هم گویند.

 2-دفاع در برابر دشمن از سرزمین های اسلامی.

حالت اول: در این حالت جهاد و قتال فی سبیل الله فرض کفایه است: به این معنی است که اگر عده ای از مسلمین به پا خیزند جهاد و قتال از باقی مردم سقط خواهد شد.در مورد مقدار کفایه علمای اسلام فرموده اند: ومقدار الكفاية: أن ينهض للجهاد قوم يكفون في قتالهم، إما أن يكونوا جندالهم دواوين من أجل ذلك، أو قد أعدوا أنفسهم تبرعا.[۱] یعنی مقدار کفایه بدین معنی است که اگر عده ای از قوم و مردم به پا خیزند قتالشان کفایت می کند. و این قول در مورد این حالت از جهاد و قتال که فرض است قول عامه اهل علم اسلام است.[۲]

اما بعضي از اجماعی که بر آن شده است را نقل می نماییم. فخر الدين زيلعي حنفي (متوفى: ۷۴۳ هـ) مي فرمايد: الْجِهَادُ فَرْضُ كِفَايَةٍ ابْتِدَاءً یعْنِي يَجِبُ عَلَيْنَا أَنْ نَبْدَأَهُمْ بِالْقِتَالِ… وَعَلَيْهِ إجْمَاعُ الْأُمَّةِ وَكَوْنُهُ فَرْضًا عَلَى الْكِفَايَةِ… وَإِنَّمَا شُرِعَ لِإِعْلَاءِ كَلِمَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَإِعْزَازِ دِينِهِ وَدَفْعِ الْفَسَادِ عَنْ الْعِبَادِ فَإِذَا حَصَلَ مِنْ الْبَعْضِ سَقَطَ عَنْ الْبَاقِينَ.[۳] جهاد فرض  کفایه است یعنی واجب است بر ما که آغاز کنیم به جنگیدن…بر آن اجماع امت است و مقامش فرض است بر کفایه(انجام آن توسط عده ای باعث سقط از بقیه می شود)…قطعا تشریع شده است برای اعلای کلمه الله بلند مرتبه و عزت و سربلندی دین و دفع فساد از بندگان خداست پس اگر حاصل شد برای عده ای و عده ای بدان رسیدند و حصول یافتند از بقیه مردم سقوط پیدا می کند.

امام قرطبی رحمه الله می فرماید: والذي استمر عليه الإجماع أن الجهاد على كل أمة محمد – صلى الله عليه وسلم – فرض كفاية.[۴] یعنی: اینکه برآن اجماع ادامه دارد اینکه جهاد بر همه امت محمد صلی الله (در این حالت) فرض کفایه است.ادله بر آن دو وجه است: ۱-مرحله سوم در تشریع مراحل جهاد را که سابقا ذکر نمودیم به آن ادله رجوع نمایید که به قدر کافی در مورد جهاد طلب سخن راندیم و این مرحله از جهاد فرض کفایه است. ۲-ادله بر اینکه جهاد طلب و آغاز قتال از سوی مسلمانان فرض کفایه است از قرآن وسنت و قیاس .اول از قرآن: قال تعالي: {لاَّ يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُوْلِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً{۹۵} دَرَجَاتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللّهُ غَفُوراً رَّحِيماً} {۹۶} النساء: ۹۵ – ۹۶/ الله مي فرمايد: برابر نيستند نشستگان غير معذور از مسلمانان و جهاد کنندگان در راه خدا با مال و جان خويش و خداوند فضيلت داده مجاهدان با مال و جان را بر نشستگان در مرتبه، و خداوند هر يکي را وعدهء نيک داده و مزد افزون داده خداوند مجاهدان بر نشستگان مزدي بزرگ مرتبه هايي از جانبش و آمرزش و بخشايش و خداوند آمرزندهء مهربان است. نساء: ۹۵ – ۹۶

وجه دلالت از آیه: علما در مورد این آیه می فرمایند: نشستگان از جهاد(طلب) گناهکار نیستند زیرا اگر فرض عین می بود(این نوع از جهاد) خداوند آنان را(قاعدین) گناهکار می شمرد.خداوند در قبال این جهاد الله می فرماید برایش نیکی در راه است.پس آیه دلالت بر فرضیت کفایی دارد.[۵]

دوم از سنت: از پیامبر به صحت ثابت شده است که ایشان در بعضی جنگها عده ای از صحابه را به پیکار می فرستاد و بعضی از صحابه هم قعود می کردند و آنان را نمی فرستاد .یعنی بعضی را می فرستاد و بعضی را می نشاند.در این مورد امام ابن کثیر در کتابش  به نمونه ای اشاره می فرماید: في غزوة مؤتة: سرية زيد بن حارثة في نحو ثلاثة آلاف إلى أرض البلقاء من أرض الشام.[۶] یعنی :در غزوه موته رسول الله زید بن حارث رضی الله عنه را با حدود ۳هزار نفر از صحابه به سرزمین بلقاء در سرزمین شام  فرستاد.

یک نکته: این غزوه به خونخواهی سفیر اسلام (عمیر ازدی رضی الله عنه)که به روم برای رساندن اسلام به هرقل پادشاه روم رفته بود،صورت گرفت و حضرت محمد ۳هزار نفر از اصحاب را به جهاد با رومی های ملعون فرستاد و آنان با لشکری ۱۰۰هزار نفری در مکانی به نام موته(در اردن کنونی و شام سابق قرار دارد) گرد هم آمدند و درگیری و جنگ شروع شد.

رسول الله صلي الله عليه وسلم در سنت از او ثابت است که: كانَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم إذا أَمَّرَ أَميراً على جيش أوْ سرية أَوْصَاه في خاصَّتِه بتقوى الله وبمن مَعَهُ من المسلمين خيراً ثمَّ قالَ : ” اغْزوا باسم الله في سبيل الله قاتلوا من كفر بالله.[۷]

ترجمه: پيامبرخدا صلي الله عليه و آله وسلم هرگاه اميري بر سپاه يا سريه اي تعيين مي کرد؛ او را به طور اختصاصي به رعايت تقواي خدا سفارش مي کرد و همراهان او را نيز به تقوا سفارش مي کرد، سپس مي فرمود: ” بنام خدا، در راه خدا جهاد کنيد، با کسي که به خدا کفر ورزيد جهاد کنيد”این حدیث طولانی است و تا جایی که به بحث ما مربوط است ذکر نمودیم.

رسول الله هم چنین می فرماید: قَالَ رَسُولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: مَنْ جهَّزَ غَازِياً في سَبِيلِ اللَّه فَقَدْ غَزَا وَمَنْ خَلَفَ غَازِياً في أَهْلِهِ بِخَيْرٍ فَقَدْ غَزَا».[۸] یعنی: رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود: هر کس رزمنده اي را در راه خدا ساز و برگ دهد، در واقع جهاد کرده است. و آنکه بوجهي پسنديده سرپرستي فاميل غازيي را بنمايد، در واقع جهاد کرده است.دلالت این حدیث بر این است که بعضی با جان می توانند جهاد کنند بعضی با تجهیز مالی جنگ و بعضی با سرپرستی خانواده مجاهدین و این احادیث از سنت دلالت بر فرض کفایه بودن جهاد در حالت جهاد طلب است و با رفتن بعضی به جهاد از گردن بقیه ساقط می گردد.

سوم از قیاس:  علما با قیاس بر فرض های کفایه جهاد طلب را با نماز جنازه و دفن مرده و … قیاس نموده اند. ازجمله ابن نجم الدین مصری  رحمه الله (متوفی۹۷۰هجری) در کتابش می فرماید: وَإِنَّمَا فُرِضَ لِإِعْزَازِ دِينِ اللَّهِ تَعَالَى وَدَفْعِ الشَّرِّ عَنْ الْعِبَادِ، فَإِذَا حَصَلَ الْمَقْصُودُ بِالْبَعْضِ سَقَطَ عَنْ الْبَاقِينَ كَصَلَاةِ الْجِنَازَةِ.[۹] یعنی:براستی که فرض است برای عزت و سربلندی دین الله متعال و دفع شر از بندگان پس این مقصود حاصل می شود با بعضی و از بقیه ساقط می گردد مانند نماز جنازه. و امام غزالی رحمه الله در کتابش موارد دیگری را هم می افزاید از جمله: دفن المیت.[۱۰]

چهارم از عقل: در حالت طلب العدو  جهاد فرض کفایه است.چرا که مصلحت است عده ای برای قتال بروند و عده ای هم مصالح بندگان خدا و امور آنان را انجام دهند .در این صورت با رفتن بعضی به جهاد،جهاد از گردن بقیه ساقط می شود.

عده ای از شبهه افکنان به عمل بعضي صحابه مانند ابو ایوب انصاری و مقداد بن اسود رضی الله عنهما احتجاج می کنند که حکایت آن از طریق سعید بن مسیب که جزو هفت فقیه عصرش بوده است نقل شده است در مورد اینکه جهاد طلب و ابتداء را فرض عین دانسته اند.[۱۱]

امام ابن حجر در مورد این عمل بعضی صحابه در کتابش آورده است: انفروا خفافا وثقالا وَقَدْ فَهِمَ بَعْضُ الصَّحَابَةِ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ الْعُمُومَ فَلَمْ يَكُونُوا يَتَخَلَّفُونَ عَنِ الْغَزْوِ.[۱۲] یعنی: بيرون آييد سبکبار و گرانبار. بعضی از صحابه از این امر و دستور الهی در معنای عمومیت آن بر همه استنباط نمودند.پس (به این دلیل) هرگز از جهاد تخلف و سرپیچی نمی کردند و متخلف نمی شدند .

قرطبی هم می آورد که: وخرج سعيد بن المسيب إلى الغزو وقد ذهبت إحدى عينيه فقيل له إنك عليل فقال: استنفر الله الخفيف والثقيل فإن لم يمكني الحرب كثرت السواد، وحفظت المتاع.[۱۳] یعنی: سعید بن مسیب به سوی جنگ خارج شد و یکی از چشمانش را از دست داد گفته شد به تو تو دیگر علیل و کور هستی.گفت نیت کنید برای خدا سبکبار و گرانبار، اینکه جنگ با زیادی اکثریت و تعداد و حفظ کالا و متاع دنیوی ممکن نمیشود. و به این حدیث نیز استناد می کنند: «وَإِذَا اسْتُنْفِرْتُمْ فَانْفِرُوا».[۱۴] ترجمه:و هرگاه، دعوت به جهاد شديد، جهاد كنيد». مرادش این است که بایستی همه به جهاد بروند.

 اما در پاسخ می گوییم: این رای جمهور صحابه  وعلمای سلف نیست و رای و استنباط قوی نمی باشد و اجماع مسلمین قائل بر فرض کفایه بودن جهاد طلب العدو و ابتدا هستند در ثانی زمانی می توان به استنفرتم  فانفروا احتجاج نمود  که:

  1. امام مسلمین دعوت به جهاد همگانی کند
  2. یا دعوت به جهاد شود برای دفاع از سرزمینی از سرزمین های اسلام
  3. یا دفاع از مرزی از مرزهای دعوت شود برای آن .که در این صورت فرض عین است .در واقع این روایت برای جهاد طلب می باشد نه جهاد دفاعی.

از قول این صحابه هم می توان فهمید که آنان بخاطر ورع و خوفی که از الله داشته اند استنباط این چنین کرده اند که مبادا در هر صورت اگر زمانی جهاد روی داد بخاطر نرفتن به جهاد مورد عقوبت الهی قرار گیرند پس رای به فرضیت عین جهاد در هر حالتی داشته اند و این را نمی شود رای برتر دانست.با توجه موارد مذکور و دلایلی که ارایه گردید جهاد طلب فرض کفایه است.

حالت دوم: جهاد دفاعی یا دفاع در برابر دشمن از سرزمین های اسلامی یا مرزی از مرزهای بلاد اسلامی:در این صورت فرض عین است و بر همه واجب می گردد که دست از جهاد تا دفع فتنه و هجوم کفار و مرتدین و مشرکین و منافقین دست برندارند.امام جصاص حنفي رحمه الله می فرماید: ومعلوم في اعتقاد جميع المسلمين أنه إذا خاف أهل الثغور من العدو ولم تكن فيهم مقاومة لهم فخافوا على بلادهم وأنفسهم وذراريهم أن الفرض على كافة الأمة أن ينفر إليهم من يكف عاديتهم عن المسلمين وهذا لا خلاف فيه بين الأمة .[۱۵] معلوم است در اعتقاد همه مسلمانان هنگامی که مرزنشینان و اهل مرزها از آمدن دشمن ترسیدند و در آنها توان مقاومت نبود و ترسیدند سرزمینشان و جانشان و خانواده یشان (از بین برود) و بر همه امت فرض می شود که دعوت به جهاد شوند به سویشان تا آنان را از سرزمین مسلمانان برگردانند و این خلافی در آن در بین امت وجود ندارد.

يك نكته:دوستان در معنای کافه الامه اشتباه نکنند که به معنی فرضیت کفایی باشد.بلکه این مانند این جمله است و در ترجمه به معنی همه گی می باشد: «جَاءَ النّاسُ كَافَّةً»: همه مردم آمدند.[۱۶]

امام قرطبی در مورد این حالت از جهاد که دفاعی است می فرماید: إذا تعين الجهاد بغلبة العدو على قطر من الأقطار.. وجب على جميع أهل تلك الدار أن ينفروا ويخرجوا إليه خفافا وثقالا، شبابا وشيوخا كل على قدر طاقته.. فإن عجز أهل تلك البلدة عن القيام بعدوهم كان على من قاربهم وجاورهم أن يخرجوا، على حسب ما لزم أهل تلك البلدة حتى يعلموا أن منهم طاقة على القيام بهم ومدافعتهم، وكذلك كل من علم بضعفهم عن عدوهم وعلم أنه يدركهم ويمكنه غياثهم لزمه أيضا الخروج إليهم فالمسلمون كلهم يد على من سواهم.[۱۷] یعنی:هنگامی جهاد با یورش و غلبه دشمن بر قسمتی از قسمتهای(سرزمین اسلام) معین می شود.واجب می شود بر همه اهل آن سرزمین که دعوت شوند و خارج گردند به آرامی و به گرانی به سوی آن جنگ.جوانان و پیران همه گی در صورت داشتن توان.اگر اهل آن سرزمین توان قیام  و دفاع در برابر(دشمن) رانداشتند  و ضعفشان را از غلبه بر دشمنشان می دانند لازم است فریاد سر دهند تا همچنین همه مسلمانان خارج شوند به سوی آنان. پس در صورتی که کفار و مرتدین و منافقین سرزمین های اسلام را اشغال کردند برهمه مسلمانان تا دفع فتنه و مفسده از دارالاسلام جهاد و قتال واجب است.

د. سعيد بن على بن وهف القحطاني درمورد فرض عین شدن جهاد برای مسلمانان در سه حالت سخن به میان می آورد: ۱- إذا حضر المسلم صف القتال. ۲- إذا حضر العدو بلدا من بلدان المسلمين. ۳- إذا طلب إمام المسلمين النفير.[۱۸] یعنی:

۱- هنگامی که مسلمانان همه گی آماده برای قتال صف بستند

۲-هنگامی که دشمنان(کفار.مرتدین.طواغیت.منافقین.مشرکین) سرزمینی از سرزمینهای مسلمین حاضر و آماده گشتند.

۳-هنگامی که امام و خلیفه مسلمانان دعوت به جهاد بنماید. در این سه صورت در هر کدام از موارد جهاد فرض عین می گردد.و در این صورت مسلمین باید همگی با قلب و زبان و مال وجان و…بر جهاد خارج شوند و حی علی الجهاد را لبیک گویند.

ابن قیم رحمه الله در این خصوص می فرماید: أن جنس الجهاد فرض عين: إما بالقلب، وإما باللسان، وإما بالمال، وإما باليد. فيجب على المسلم أن يجاهد في سبيل الله بنوع من هذه الأنواع حسب الحاجة والقدرة؛ ولهذا قال صلى الله عليه وسلم: “جاهدوا المشركين بألسنتكم، وأنفسكم، وأموالكم، وأيديكم”.[۱۹] یعنی:اینکه جنس جهاد فرض عین است:به قلب . به زبان.به مال.به دست.پس بر مسلمان واجب می شود که جهاد کند در راه الله به نوعی از این انواع بر حسب نیاز و توان و این به دلیل این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم است: با مشرکين به مالها و جانها و زبانهاي تان جهاد کنيد.

به قدر کافی در مورد اینکه چه زمانی جهاد فرض کفایه است و چه زمانی فرض عین است برهمه مسلمین توضیح و شرح دادیم هر چند که سخن در این مورد بسیار زیاد است و توضیح بیشتر از حوصله بیرون است.اما می رسیم به این سوال که آیا جهاد امروزی در شرایط کنونی بر مسلمین فرض کفایی است یا فرض عین؟ان شاء الله در این مورد سخن خواهیم گفت.

بی شک جهاد امروزی فرض عین است بر جمیع مسلمانان.چرا؟ بسیار از شیوخ و عملاء(نه علماء) ماهواره ای و درگیر در کتابخانه  و محدود بین و یا شیوخی که میدان قتال را هیچ گاه ندیده اند می شنویم که جهاد امروزی فرض کفایه است نه فرض عین!! اما این زعمشان تا چه حد صحیح است؟؟

همانطور که سابقا ادله بر حالاتی که جهاد بر مسلمین فرض عین می گردد ، بیان نمودیم با امروز بلاد اسلامی تطبیق می دهیم تا ببینیم عین است یا کفایه؟ما در پاسخ می پرسیم چگونه فرض کفایه است در حالی که کفار و مرتدین وارد اراضی اسلام و مسلمین گشته اند.

آمریکا وارد خاک  مسلمین گردیده است و مسلمین را تار و مار می نماید و طواغیت مزدور زیر دستش مثل رژیم پلید صهیونیستی و سایر طاغوتهای حاکم بر مسلمین در این امر تلاش می نمایند.آیا آمریکا و حکومتش کافر نیستند و آیا فلسطین و عربستان و سومالی و یمن و ترکستان شرقی و چچن و…  سرزمین مسلمین نیست.

آیا آمریکای جنایتکار وارد عراق نشد و مسلمین را به خاک و خون کشید.آیا عراق سرزمین مسلمین نیست.آیا اکنون کفار و مرتدین نیستند که تحالف و پیمان برادری در  زیر پرچم سکولاریستی آمریکا بسته اند و وارد اراضی مسلمین گشته اند و روز به روز با هر جماعت و دولتی که شریعت گرای مطلق باشد می جنگند و نمی گذارند مسلمین در زیر یک پرچم واحد یک دولت یکپارچه تشکیل دهند تا مبادا متحد گردند و سکولاریسم شان در میان مسلمین نابود شو و افکار فاسد سکولاریستی شان بر باد فنا رود.آیا با این وجود باز فرض کفایه است؟

چگونه فرض کفایه است در حالیکه طواغیت مرتد که در پی حکم قومی و شعبی هستند و مرتدند بر اراضی مسلمین حکم به سکولاریسم و غیر آنچه که خدا و رسولش به مردم رسانده اند و تشریع گشته است حکم می کنند و حکومت طاغوتی خود را بر سرزمین مسلمین مظلوم جاری می کنند و عده ای مزدور و آلت دست کفار بر سرزمین اسلامی حکم می رانند و مسلمین در بند طغیان و سرکشی این مرتدین و مزدورین کفار قرار گرفته اند و روز به روز آن را رهسپار عقاید کفری سکولاریستی می کنند.آیا باز کفایه است ؟

در این هنگام قطعا بر همه مسلمین که به هر نحوی قادر به جهادند جهاد واجب می گردد.الله می فرماید: وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيراً( النساء ۷۵).ترجمه:چرا بايد در راه خدا و (نجات) مردان و زنان و كودكان درمانده و بيچاره اي نجنگيد كه (فرياد برمي آورند و) مي گويند: پروردگارا! ما را از اين شهر و دياري كه ساكنان آن ستمكارند (و بر ما بيچارگان ستم روا مي دارند) خارج ساز، و از جانب خود سرپرست و حمايتگري براي ما پديد آور، و از سوي خود ياوري برايمان قرار بده (تا ما را ياري كند و از دست ظالمان برهاند.

علمای مذاهب اربعه اسلام بر فرض عین شدن در حالات مذکور اتفاق نظر دارند و بر آن جمع شده اند.امام ابن عابدین حنفی رحمه الله از فقهای بزرگ مذهب حنفی و از شاگردان مکتب امام ابو حنیفه رحمه الله می فرماید: وفرض عین إن هجم العدو علی ثغر من ثغور الإسلام  فيصير فرض عین علی من قرب منه، فأما من وراءهم ببعد من العدو فهو فرض كفاية إذا لم يحتج إليهم، فإن احتيج إليهم بأن عجز من كان بقرب العدو عن المقاومة مع العدو أو لم يعجزوا عنها ولكنهم تکاسلوا ولم يجاهدوا فإنه يفترض علی من يليهم فرض عین كالصلاة والصوم  لا يسعهم تركه، وثم إلى أن يفترض علی جميع أهل الإسلام  شرقا وغربا علی هذا التدريج .[۲۰]

يعني: فرض عین است اینکه دشمن بر مرزی از مرزهای اسلام هجوم آورد پس بر کسانی که نزدیکش هستند فرض عین می شود اما از کسانی که دورند از دشمن و در ماوراء آن قرار دارند فرض کفایه می شود و این در صورتی است که هرگز بدانها نیاز پیدا نشود، پس اگر نیاز بدانها پیدا شد بخاطر عجز و ناتوانی کسانی که در نزدیکی دشمنند و نمی توانند دفاع کنند یا عاجز و ناتوان از آنان گشتند در این صورت جهاد بر همه فرض عین می شود مانند نماز و روزه و نباید در ترکش سعی و کوشش شود، سپس بر همه مسلمین دیگر از شرق و غرب به همین منوال و تدریجا فرض می شود.

محمد دسوقی مالکی مذهب(متوفی۱۲۳۰هجری) در مورد این فرضیت عین شدن می گوید: وَتَعَيَّنَ الْجِهَادُ ِبفَجْءِ الْعَدُوِّعَلَى قَوْمٍ.[۲۱]

امام شمس الدين رملی  از فقهای شافعی مذهب (متوفی ۱۰۰۴هجری)  در کتاب معروفش نهایه المحتاج می فرماید: فَإِنْ دَخَلُوا بَلْدَةً لَنَا أَوْ صَارَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَنَا دُونَ مَسَافَةِ الْقَصْرِ كَانَ أَمْرًا عَظِيمًا فَيَلْزَمُ أَهْلَهَا الدَّفْعُ.[۲۲] یعنی: اگر (کفار)  به سرزمین ما وارد شدند یا بین ما و بین آنها مسیر کوتاه گردید این امر بزرگی است پس لازم است اهل آن سرزمین دفع نمایند آنان را و دفاع کنند.

امام شیخ الاسلام ابن تیمیه از فقهای بزرگ حنبلی (متوفی ۷۲۸هجری) در کتاب مجموع الفتاوی می فرماید: وَإِذَا دَخَلَ الْعَدُوُّ بِلَادَ الْإِسْلَامِ فَلَا رَيْبَ أَنَّهُ يَجِبُ دَفْعُهُ عَلَى الْأَقْرَبِ فَالْأَقْرَبِ إذْ بِلَادُ الْإِسْلَامِ كُلُّهَا بِمَنْزِلَةِ الْبَلْدَةِ الْوَاحِدَةِ، وَأَنَّهُ يَجِبُ النَّفِيرُ إلَيْهِ بِلَا إذْنِ وَالِدٍ وَلَا غَرِيمٍ، وَنُصُوصُ أَحْمَدَ صَرِيحَةٌ بِهَذَا.[۲۳] يعني: هنگامی که دشمن وارد سرزمینهای اسلام شد شکی نیست که دفعش واجب برهمه نزدیکان زیرا بلاد اسلامی همه یک سرزمین واحد است و قطعا واجب می شود دعوت به (قتال برای دفاع و دفع کفار) سوی آن بدون اجازه والدین . سخنان امام احمدبن حنبل به این صراحت دارند.

پس مشخص گردید که اگر کفار و طواغیت و مرتدین بر اراضی اسلام دست کنند جهاد بر همه فرض عین می گردد. پس شما دوستان و خوانندگان گرامی اندکی با وجدان خود خلوت کنید و ببینید این یاران و علمای مذاهب اربعه راست می گویند یا شیوخ مجازی و عملاء ماهواره ای و کتابخانه ای محدود بین؟


[۱] المغنى (۱۳/۸) والحاوي الكبير (۱۴/۱۱۳)

[۲] در مورد اقوال علمایی که بر این ایده هستند به این آدرس های دقیق رجوع نمایید: المبسوط سرخسی (۱۰/۳) وفتح القدير ابن الهمام (۵/۱۹۱) والذخيرة ابوالعباس قرافی(۳/۳۸۵) وبداية المجتهد (۱/۳۸۴) والحاوي الكبير (۱۴/۱۱۱) وتكملة المجموع (۲۱/۱۱۰) والمغني ابن قدامه مقدسی (۱۳/۶) ومعونة أولى النهى (۳/۵۸۲) والمحلى بالآثار لابن حزم (۵/۳۴۰).

[۳] تبيين الحقائق شرح كنز الدقائق۳/۲۴۱- الناشر: المطبعة الكبرى الأميرية – بولاق، القاهرة-الطبعة: الأولى، ۱۳۱۳ هـ

[۴] الجامع لأحكام القرآن للقرطبي (۳/۳۹) ورحمة الأمة في اختلاف الأئمة ص (۵۲۷)

[۵] برای توضیحات بیشتر به این آدرس ها رجوع نمایید: البحر الرائق (۵/۱۲۰) والذخيرة (۳/۳۸۵) والمغني (۱۳/۶) وبدائع الصنائع (۶/۵۷).

[۶] البداية والنهاية (۴/۶۳۲).

[۷] صحيح مسلم با شرح نووی كتاب الجهاد والسير، باب تأمير الأمراء على البعوث ح رقم (۱۷۳۱)

[۸] متفقٌ عليه-(بخارى:۲۸۴۳)-(مسلم: ۱۸۵۹).

[۹] البحر الرائق شرح كنز الدقائق (۵/۱۲۰)- الناشر: دار الكتاب الإسلاميالطبعة: الثانية.

[۱۰] الوسيط في المذهب۷/۶

[۱۱] فتح الباري (۶/۴۷) والمغنى (۱۳/۶) وتكملة المجموع (۲۱/۱۱۶).

[۱۲] فتح الباري (۶/۴۷)

[۱۳] الجامع لأحكام القرآن -تفسير القرطبي۸/۱۵۱- الناشر: دار الكتب المصرية – القاهرة-الطبعة: الثانية، ۱۳۸۴هـ – ۱۹۶۴ م)

[۱۴] بخاري:۱۸۳۴)

[۱۵] أحكام القرآن للجصاص (۳/۱۶۴) والبحر الرائق (۵/۱۲۲).

[۱۶] فرهنگ لغت ابجدی عربی۱/۱۸۲۹٫

[۱۷] الجامع لأحكام القرآن للقرطبي (۸/۱۳۸)

[۱۸] الحكمة في الدعوة إلى الله تعالى۲/۵۲۳-الناشر: وزارة الشؤون الإسلامية والأوقاف والدعوة والإرشاد – المملكة العربية السعودية-الطبعة: الأولى، ۱۴۲۳ق

[۱۹] رواه أبو داود والنسائي والدارمي، وأحمد وانظر زاد المعاد ۳ / ۶، ۱۰، ۱۲٫

[۲۰] حاشية ابن عابدین: ج ۳ /ص ۲۳۸ .

[۲۱] حاشية الدسوقي: ج ۲ /ص ۱۷۴- الناشر: دار الفكر.

[۲۲] نهاية المحتاج إلى شرح المنهاج۸/۵۹-الناشر: دار الفكر، بيروت-الطبعة: ط أخيرة – ۱۴۰۴هـ/۱۹۸۴م

[۲۳] مجموع الفتاوى: ج ۴ /ص ۶۰۸-الناشر: دار الكتب العلمية-الطبعة: الأولى، ۱۴۰۸هـ – ۱۹۸۷م

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *