ده درس مهمی که از غزه یاد گرفتیم
به قلم: ادهم شرقاوی
۱- غزه به ما آموخت که شورای امنیت یک باند (تبهکار) است، موازین بینالمللی تنها مرکب روی کاغذ و لوایح حقوق بشری تنها یک طنز!
۲- غزه به ما آموخت که این دنیا یک چشمش کور است. چشم بینایش را به هر کجا که بخواهد میچرخاند و چشم کورش را هم به هر کجا که بخواهد میچرخاند. کودکان غزه مانند کودکان اوکراین نیستند! اوکراینیها مانند رومیاناند، ولی ما عرب هستیم.
۳- غزه به ما آموخت که حق گرفتنی است نه التماس کردنی، هیچکس نزد تو نمیآید و بگوید آدم خوبی هستی و هر چه میخواهی به تو میدهم! اگر چیزی میخواهی دستت را دراز کن و بر خلاف میل دنیا، آن را بگیر!
۴- غزه به ما آموخت، که آزادسازی فلسطین از بحر تا نهر امکانپذیر است و آنچه این بار اتفاق افتاد تنها یک «نمایش» کوچک برای اتفاقات پیش رو خواهد بود.
۵- غزه به ما آموخت، که خواستن، توانستن است. و این توانایی هرگز وابسته به میزان امکانات نبوده، بلکه وابسته به ارادهی انسانهاست. چه کسی حتی تصور میکرد که غزهی محاصره شده، میتواند سلاحهای خود را بسازد، با اشغالگران بجنگد و دوستان خود را قبل از دشمنانش شگفتزده کند!؟
۶- غزه به ما آموخت که به نعمتها احترام بگذاریم، جایی که نوشیدن آب پاک به یک رویا تبدیل میشود و یک قرص نان تازه تبدیل به یک دستاورد بزرگ میگردد، استحمام تجملاتی شبیه به دراز کشیدن در سواحل مالدیو است و یک خانه بسیار محقر تا زمانی که بر سر ساکنانش خراب نشده، از قصرهای دنیا ارزشمندتر است.
۷- غزه به ما آموخت که امثال صحابه در میان ما زندگی میکنند؛ فرزندان خالد بن ولید به صفوف دشمنان یورش میبرند، فرزندان سعد بن ابی وقاص با دقت شلیک میکنند، فرزندان عکرمه همچنان تا سر حد مرگ بیعت میکنند و فرزندان قعقاع که صدایشان در میان لشکریان قلب را از جایش برمیکند! شنیدیم که میگفتند: باسم الله الغالب!
۸- غزه به ما آموخت که خنساء نمرده است و هنوز هم دهها هزار امثال او در میان ما زندگی میکنند که فرزندان خود را با شکیبایی در راه خدا قربانی میکنند و اجر آن را میخواهند، و زبان حال آنها این است: اللهُمَّ خذ من دماء أولادنا حتى ترضى!
۹- غزه به ما آموخت که اگر سختیها کودکان را تربیت کند، زودتر از موعد خود بزرگ میشوند و قبل از همسالان خود مرد میگردند. انگار جوان داستان اصحاب الاخدود اند که خونش قوم مؤمنی را زنده کرد که همه در آتش سوختند و مرتد نشدند. این دین با خون زنده میشود و با اشک خاموش میگردد، پس اشکهایتان را پاک کنید و شهدای فردای امت را پرورش دهید.
۱۰- غزه به ما آموخت که ایمان عمل و رفتار است نه خطوط و سطور کتابها. ما اهل غزه را ناخرسند از تقدیر الهی نیافتیم. آنها در حالی که خداوند را (با زیباترین تعابیر و کلمات) شکر میگویند، اجساد عزیزانشان را جمعآوری مینمایند. اشکهایشان را با یک دست پاک میکنند و با دست دیگر به جمع کردن اجساد عزیزانشان ادامه میدهند. قلبهای اهل غزه انباشته از ایمانی است که بر جوارحشان نیز جاری است.