جماعت جهادی”مرابطون”  در ساحل و صحراء چگونه شکل گرفت؟

اسامه در حال بیرون آوردن خار از پای یک مسلمان
اسامه در حال بیرون آوردن خار از پای یک مسلمان

جماعت جهادی”مرابطون”  در ساحل و صحراء چگونه شکل گرفت؟

ارائه دهنده : سوران موكرياني مهابادی

کتیبه “الموقعون بالدم” که به کتیبه “الملثمون” معروف است و فرمانده آن یک فرد الجزائری به نام شیخ خالد أبو العباس معرف به “مختار بلمختار” بود از پیوستن رهبر این کتیبه و یارانش به جماعت “توحید و جهاد در غرب آفریقا” که فرماندهی آن را یک أزوادی به نام شیخ أحمد ولد عامر که با نام مستعار “أحمد التلمسی” شناخته می­شود خبر داد.

جماعت جدیدی که با همکاری این دو جماعت به وجود آمد با نام جماعت “المرابطون” به فعالیت جهادی خود ادامه می­داد. فرمانده این دو گروه “مختار بلمختار” و “أحمد ولد عامر” اعلام کردند فرمانده جماعت جدید انتخاب شده اما نام این فرمانده جدید همچنان ناشناخته باقی خواهد ماند.

برخی از منابع گفتند که امیر جدید جماعت المرابطون که مختار بلمختار و أحمد ولد عامر با وی بیعت کرده­اند یک مجاهد افغانی است که در جنگ با اتحاد جماهیر شوروی حضور داشته و چندین سال نیز با نیروهای اشغالگر آمریکایی در افغانستان مبارزه کرده و به منطقه أزواد در مالی رفته و یکی از فرماندهان در این گروه که در مقابل هجوم فرانسه و سایر کفار سکولار اشغالگر مقابله می­کنند بوده است.

جماعت “مرابطون” نیز به مناسبت تشکیل این جماعت از دو گروه “توحید و جهاد و الملثمون” بیانیه­ای را صادر کرد که در آن اعلام می­کند که تشکیل این جماعت برای پیروی از نداهای رحمانی و اوامر شریعت اسلامی است.

این بیانیه با آیات قرآن عظیم در مورد وحدت مسلمانان و دوری از اختلاف در میان مسلمانان آغاز شده و سپس آمده است: ” برادرانتان در جماعت الملثمون و توحید و جهاد در غرب آفریقا اعلام می­کنند که ما گرد آمده و بر یک گروه متحد شده­ایم که نام آن “مرابطون” است که برای جمع کردن تمام مسلمانان از نیل تا اقیانوس در یک جماعت واحد است.

در این بیانیه اعلام شده است که دلیل این وحدت احساس نیاز به “ایستادن در یک صف واحد در مقابل حملات صهیو-صلیبی برعليه  مسلمانان و شعائر دین مبین اسلام است و توهین­های آنها  به رسول خدا صلی الله علیه وسلم به علاوه­ی تجاوز به اراضی مسلمانان در فلسطین و عراق و افغانستان و در آخر تجاوزات صلیبی­ها با رهبریت فرانسه بر منطقه أزواد برای سرنگون کردن حکومت اسلامی در این منطقه است”.

این جماعت جدید (مرابطون) در این بیانیه فرانسه و متحدان آن در منطقه را تهدید کرده و تاکید نمود که مجاهدان نیرو گرفته­اند و اضافه کرد: ما فرانسه و متحدان آن در منطقه را به آتش مژده می­هیم زیرا مجاهدان گرد آمده­ و عهد بسته­اند که ارتش آنها را شکست دهند و نقشه­ها و پروژه­های آنها را نابود سازند. و امروز به لطف خداوند بیشترین عزم و اراده و استحکام در مقابله با آنها وجود دارد و بعد از مبارزه با آنها جز یقین عزم و اراده­ای که نصیب ما می­گردد چیزی عاید آنها نمی­شود.

همچنین جماعت “مرابطون” به هدف قرار دادن مصالح فرانسه در هر کجا که قرار دارد دعوت می­کرد و به مشارکت در سرزمین جهاد برای رد افعال دشمنان و ضربه زدن به مصالح صلیبی­ها در هر مکانی به اندازه توانایی فرا می­خواند. و این عمل جماعت به این دلیل است که اجابت دعوت شرعی جهاد بر هر مسلمان در هر زمانی که سکولاریستها به سرزمین آنها هجوم بردند واجب است.

و در این بیایه از تمام مسلمانان دعوت شده است که برای مقابله با سكولار­ها که اسلام را رد می­کنند برای مثال در مصر با هم همکاری کنند و این جماعت از مسلمانان به صورت عام و جماعت­های اسلامی به صور خاص خواست که برای پیشرفت مسلمانان و باز گرداندن حقوق غصب شده آنها و آزادی مقدسات مسلمانان به خصوص قدس شریف با هم همکاری نمایند. و بر حول کلمه توحید متحد شوند و اعلام کردند که شعار ما همکاری در چیزی است که با هم توافق داریم و بعضی را که با بعضی دیگر در آن چیزی که اختلاف دارند نصیحت می­کنیم.

آنها اعلام کردند که بعضی از علما در موریتانیا مداخله نظامی فرانسه در مالی را محکوم کردند و آن را یک جنگ اشغالگری کفار نام نهادند که ما به صورت خصوصی از این علما سپاسگذاری می­کنیم و می­گوییم که علمای موریتانیا آنچه را که باید می­گفتند بیان نمودند و حق را گفتند و روشن ساختند که خداوند یاری دادن برادرانمان را بر ما واجب نموده است.

در پایان باید گفت: این برادران ما باز به فرقه های مختلفی تقسیم شدند، ای کاش این برادران ما به چنان رشد منهجی دست پیدا می کردند که بر اساس فقه تمام مذاهب اسلامی «اهل جماعت» می شدند و در برابر آمریکا و ناتو و مزدوران محلی آنها با دارالاسلام ایران متحد می شدند و با قدرتی بزرگتر در برابر این متجاوزین اشغالگر سکولار جهاد می کردند.

بخشی از پیمان عمر بن خطاب با نصرانی های بیت المقدس بعد از آزادسازی فلسطین

          بخشی از پیمان عمر بن خطاب با نصرانی های بیت المقدس بعد از آزادسازی فلسطین

“بسم الله الرحمن الرحیم

 این امان نامه ای است که بنده ی خدا و امیر مومنان  عمر به مردم ایلیاء(قدس)داده است. که بر اساس آن نباید به جان و مال و معابد و کلیساهای آنان تعرض شود و مردمان شهر مورد  اذیت قرار گیرند.همچنین نباید کلیساهای آنان اشغال  یا تخریب شده و به صلیبشان اهانت شود و از ارزش و اعتبار پول و دارایی آنان کاسته شود. آنان در اجرای مراسم دینی خویش آزادند و نباید  به هیچ کدامشان آسیبی رسانده شود و نباید  یهودیان در کنار آنان سکونت گزینند…”

این برخورد مسلمین با کفار ساکن در قدس بعد از آزاد سازی آن است، حالا شما برخورد کفار سکولار صهیونیست با مسلمین و نصرانی ها بعد از اشغال فلسطین را نگاه کنید تا فرق بین اسلام و سکولاریسم را بهتر متوجه شوید.

وحشی گری صهیونیستهای سکولار ثابت کرد هر نوع اشغالگری در سرزمینهای اسلامی همواره محکوم به شکست است

وحشی گری صهیونیستهای سکولار ثابت کرد هر نوع اشغالگری در سرزمینهای اسلامی همواره محکوم به شکست است

به قلم: م. مهاجر

زمانی که مسلمین اهل جماعت شوند و از عذاب تفرق دوری کرده باشند اشغالگران در طول تاریخ، در سرزمینهای اسلامی راه به جایی نبرده‌اند؛ همواره با شکست‌های مفتضحانه‌ای روبرو گشته و نهایتاً به عقب برگشته‌اند.
رژیم سکولار صهیونیستها در فلسطین اشغال شده نیز سرنوشتی بهترین از این در انتظارش نیست!

نشانه‌های جنگ دو ماهه در غزه، چنین می‌نماید که پیروز میدان نبرد، صاحبان خانه، مجاهدان فلسطینی اند‌؛ چرا که ابتکار جنگ فعلاً در دستان مجاهدین است و صهیونیست‌های سکولار در جنگ زمینی، به‌نوعی حالت دفاعی دارند؛ هر کوچه و هر مخروبه، برای آن‌ها یک «حماسی» به‌نظر می‌رسد.
بنابر محاسبهٔ تخمینی‌ای که ابوعبیده داده حد متوسط، روزانه ده عدد تانک طعمهٔ موشک‌های دوش‌پرتاب الیاسین می‌شود؛ بماند مین‌های ضد نفر، گلوله‌های پهپادی و کمین‌های مجاهدان.
در حقیقت نتانیاهو با واردشدن به غزه بهای سنگینی را پرداخت و در صورت ادامه‌دادن، سنگین‌تر از آن را پرداخت خواهد نمود.
خانه‌ها و برج‌های ویران‌شده در غزه به بهترین سنگر برای مجاهدان فلسطینی تبدیل شده‌اند. تونل‌های زیرزمینی، تمام زمین غزه را به جهنمی تبدیل کرده که نیروهای صهیونیست زنده زنده با پاهای خود وارد آن می‌شوند.
در چشم سربازان صهیونیستی «جنگ با اشباح» جریان دارد.

تلاش صهیونیست‌ها در حد کشتن مسلمین غیر مسلح و بی‌دفاع غزه است؛ کشتن مسلمین غیر مسلح که پیروزی نیست.
تا حالا شاید صدنفر از نیروهای هزاران‌نفری حماس کشته نشده‌ باشد؛ اما صهیونیست‌های سکولار می‌خواهند با کشتن اطفال و زنان و سایر مسلمین غیر مسلح برندهٔ میدان بشوند که این در محاسبات بین‌المللی جنایت جنگی است و روزی می‌آید که نتانیاهو باید تاوان این نادانی خود را پس بدهد.
رژیم صهیونیستی خود را دانسته یا ندانسته در باتلاقی انداخت (باتلاقی به‌نام کوچه‌پس‌کوچه‌های غزه) که مشکل است به آسانی بتواند خود را از آن، سالم بیرون کند. روزانه ده‌ها تن از نیروهایش کشته می‌شوند و ده‌ها عدد از تانک‌های میلیاردی‌اش با پرتاب یک قذیفه به هوا پرپر می‌شود.

خسارات وارده به دولت مصنوعی صهیونیستها، از مصارف هنگفت جنگی گرفته تا تلفات بی‌سابقهٔ نیروهایش، روز‌به‌روز او را زیر فشار بیشترِ تسلیمی در برابر حماس وادار می‌کند.
آتش‌بس موقت چند وقت پیش، اولین چراغ سبز صهیونیست‌ها به حماس بود که «ما تسلیم‌ هستیم!». اینکه آن‌ها با زبان بگویند یا نگویند مهم نیست؛ اما صحنه‌های ضبط‌شده از میدان جنگ، تمامی حقایق میدان را واضح می‌سازد و صهیونیستها نمی‌تواند با پروپاگاندا خاک به چشم جهانیان بیندازد.
پیروزی نهایی از آنِ کسانی است که بی‌صبرانه مشتاق مردن در راه خداوند اند؛ پیروزی نصیب کسانی است که از دین و جان و ناموس و خاک و خانهٔ خود با تمام وجود دفاع می‌کنند؛ نه آنانی که به زور و غصب، دنبال مالک‌بودن خانه هستند؛

{والله غالب علی أمره ولکن أکثر الناس لایعلمون}.

‏پیام بیداری …… !

‏پیام بیداری …… !

به قلم: سید ابوالاعلی مودودی

جهان کُفر در فکر این نیست  که شما در مساجد نشسته و الله الله بگویید، نماز بخوانید یا مدتهای طولانی در ذکر مصروف باشید، در منابر مشغول گفتن فضایل باشید یا درسهای قرآن و حدیث را تقدیم کنید، عمامه های رنگارنگ بپوشید، یا عزاداری نمایید ، یا محافل میلاد برگزار ‏کنید ، شب نشینی (قیام اللیل) کنید، یا اجتماعات حمد و نعت ثنا خوانی را برگزار کنید.

جهان کفر می خواهد همه این کارها را با اشتیاق انجام دهید! اما زیر پرچم کفر و الحاد سکولاریسم بمانید و در مورد حاکمیت نظام الله صحبت نکنید.

شما عبادتگاه ها را بسازید، جشن بگیرید، اجتماعات موعظه برگزار کنید
‏اما در مورد برتری نظام الله صحبت نکنید، قدرت و حکومت را به کفر ببخشید و بگذارید و اسلام در محکومیت بماند.

  • قصر های کفار وقتی به لرزه میاید که مسلمانان به سنت بدر و حنین عمل نمایند- چنین نشده که در اسلام با ابوجهل و فرعون زمانه مبارزه صورت نگرفته باشد.

کشته شدن ۱۲ تن از نیروهای نظامی دارالاسلام ایران در مقر فرماندهی راسک ولایت سیستان و بلوچستان توسط گروه جیش العدل

کشته شدن ۱۲ تن از نیروهای نظامی دارالاسلام ایران در مقر فرماندهی راسک توسط گروه جیش العدل

امروز ۲۴ قوس ۱۴۰۲، رسانه های حکومتی دارالاسلام ایران کشته شدن ۱۲ تن از نیروهای نظامی در مقر فرماندهی شهرستان راسک را تایید کردند.
در این گزارش به تعداد زخمیهای این حمله اشاره ای نشده است. بامداد امروز افراد مسلح به مقر فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان راسک حمله کردند که علاوه بر انفجار مهیب، این درگیریها با شدت حدود پنج ساعت به طول انجامید. گروه جیش العدل که یکی از چندین گروه مسلح در میان بلوچهای ایران است با انتشار بیانیه ای مسئولیت این حمله را پذیرفت.

در زمانی که :

  • صهیونیستهای سکولار در حال قتل عام اهل سنت و جنگ با دارالاسلام ایران و متحدین ایران چون حماس هستند،
  • و زمانی که آمریکا پرچمدار سکولاریستهای جنایتکار حتی آتش بس در غزه را وتو می کند و محکم پشت جنایات صهیونیستها است،
  • و زمانی که آمریکا در پاکستان است و در دسترس قرار دارد، حمله به نیروهای نظامی دارالاسلام ایران تنها کمک به آمریکا و صهیونیستها و قرار گرفتن در جبهه ای است که آمریکا رهبری آنرا بر دوش دارد.

قتل عام وحشیانه ی ۲۱۸ مسلمان غیر نظامی توسط کفار سکولار جهانی و محلی در مالی

قتل عام وحشیانه ی ۲۱۸ مسلمان غیر نظامی توسط کفار سکولار جهانی و محلی در مالی

مرتدین سکولار بومی مالی با حمایت کفار سکولار جهانی بار دیگر جنایت هولناک دیگر ی را در مالی به وجود آوردند.

ارتش مزدوران محلی مالی در بورکینافاسو روز گذشته در حمله به چندین منطقه ی مسلمین و در یک اقدام وحشیانه اقدام به کشتن ۲۱۸غیر نظامی مسلمان که اغلب انان زنان و کودکان هستند کرده است.

این یک اصل ثابت نزد کفار سکولار معاصر بوده است وقتی توان جنگیدن با شیر مردان امت اسلامی را ندارند به ناچار شروع به کشتن زنان و کودکان و پیران غیر نظامی می کنند، چیزی که همین الان هم در غزه می بینیم.

به اذن الله متعال این عمل وحشیانه از سوی مجاهدین دین الله بی پاسخ نخواهد ماند و جوابی کمر شکن به صفوف کفار سکولار جهانی و محلی وارد خواهند کرد.

به اذن الله الواحد الأحد.

بعد از این جنایت هولناک، گروهی از مجاهدین جماعة نصرة الإسلام والمسلمين در روز سه شنبه ۲۸ جمادی الاولی ۱۴۴۵ هجری قمری برابر با ۱۲ دسامبر به یک پادگان ارتش حکومت سکولار و دست نشانده مالی در روستای فرابگو در ایالت سیغو حمله کردند.

در این حمله ۳۰ تن از ارتش سکولار مالی کشته شدند. مجاهدین ۵ ماشین نظامی، ۱ قبضه سلاح، ۱۴٫۵، ۳ دوشکا، ۱۱ پیکا، ۴ ارپجی، ۳۴ قبضه کلاشینکف، ۱ خمپاره، ۱ اس.پی.جی، ۳ اسیر و مقداری مهمات نظامی را بغنیمت گرفتند و چندین خودرو از جمله ۳ خودرو زرهی به آتش کشیده شد و دو تن از مجاهدین بشهادت رسیدند. نسأل الله أن يتقبلهم في الشهداء

به سکولاریستهای خائن و مزدور محلی رحم نکنید، اینها سگهای بوکش و پل و ابزار و دروازه ورود کفار سکولار جهانی به سرزمینهای مسلمین هستند، کفار سکولار جهانی کثیف ترین جنایات خود را از کانال این مزدوران محلی انجام می دهند.

مرتدین سکولار بومی مثل صهیونیستهای سکولار با حمایت کشور سکولار آمریکا و نهادهای سکولاریستی تحت حمایت آمریکا چنین وحشیانه و بدکن ترس مرتکب اینهمه جنایات می شوند.‌

حماس در مورد یمنی های انقلابی چه می گویند؟

حماس در مورد یمنی های انقلابی چه می گویند؟

اسامه حمدان رهبر حماس:

نیروهای مسلح یمن تلاش‌های بزرگ و چشمگیری انجام داده‌اند که ما از آن قدردانی می‌کنیم و مردم ما قدردان آن هستند.

حمدان: یمن الگویی ارائه می دهد که چگونه این ملت می تواند در مقابل پروژه صهیونیستی که ما فلسطینی ها را هدف قرار می دهد، در کنار هم بایستد.

همراه جماعت شو، مومن نظاره گر و تماشاچی وجود ندارد

همراه جماعت شو، مومن نظاره گر و تماشاچی وجود ندارد

به قلم : شيخ ناصر بن حمد الفهد

ترجمه: ا. حسینی

( اولین قدم بعد از ایمان به الله «اهل جماعت شدن» است، یعنی شخص باید همراه اولین دارالاسلامی باشد که دارای رهبری واحدی است و قبل از همه تشکیل شده است؛ زمانی که شخص مومن این مرحله را پشت سر گذاشت و از تمام فرقه بازها و حزب سازهای ذلیل و بی ابهت و خنثی شده دوری و کناره گیری کرد آنوقت اگر صداقت داشته باشد بر اساس توانائی هایی که در خود می بیند می تواند در جماعت وظیفه ای برای خودش پیدا کند، بخصوص امروزه که کفار سکولار خارجی و بومی به عقاید و فرهنگ و سرزمینهای اسلامی یورش آورده اند، در زیر داستانی را برای شما ذکر می کنیم که نشان می دهد مومن نظاره گر و خنثی شده وجود ندارد.)

يکي از برادران به من مي گفت: تصميم گرفتم به اسلام خدمت کنم اما نمي توانم.

گفتم: چطور؟

گفت: حافظه و درکم در پايين بودن با هم مسابقه مي دهند، به اين خاطر نمي توانم متون را حفظ و کسب علم کنم.

گفتم: آيا خدمت به اسلام فقط محدود در اين کار است؟

گفت: پس چه کار کنم؟

گفتم: الحمد لله، درها باز است، طلب علم، جهاد، امر به معروف و نهي از منکر، دعوت، سخنراني و ديگر راه ها، کسي که يک کار را نتواند انجام دهد کار ديگر را مي تواند انجام دهد، چه بسا يک شخص عامي بتواند جهاد کند ولي يک عالم نتواند، و چه بسا منکري که يک شخص نهي کننده از منکر دفع مي کند نوشته هاي يک طالب علم نتواند دفع کند، در واقع هر کدام از آنها ديگري را کامل مي کنند.

گفت: من هيچ کدام از اين کارها را نمي توانم انجام دهم!

گفتم: اين حرفت مرا به ياد قصه اي مي اندازد…

گفت: چه قصه اي؟

گفتم: نقل مي کنند که – البته با مسئوليت راويان -: “همچنين” از طرف اديبان و شاعران مورد بي توجهي و کم لطفي واقع مي شد، به همين خاطر از او نه در شعر و نه در نثر يادي نمي کردند، و مي گفتند: کلمه اي است که نزد علما و شرح نويسان و پاورقي نويسان استفاده مي شود، و ارزش زيبايي بخشي در جمله را ندارد، بلکه اگر در هر قطعه ادبي به کار رود آنرا از شکل مي اندازد، اينگونه شد که درها به روي ” همچنين ” بسته شد…

ادامه خواندن همراه جماعت شو، مومن نظاره گر و تماشاچی وجود ندارد

چرا در زمان کشتار مسلمین غزه توسط سکولارهای جهانی و محلی باز باید بگوئیم: شیر صحرا، عمر مختار؟!

چرا در زمان کشتار مسلمین غزه توسط سکولارهای جهانی و محلی باز باید بگوئیم: شیر صحرا، عمر مختار؟!

به قلم: مصطفی محمد طحّان

مترجم: ج . امینی

  سخن از عمر مختار، سخن از رهبر حرکت جهادی و پیشاهنگ مجاهدینی است که حماسه‌ی جاودانه‌ی جنگ با سکولاریستهای اشغالگر، به فرماندهی ایتالیا و فرانسه و انگلیس و دیگر کشورهای استعماری را، برای همیشه در تاریخ به یادگار گذاشت و دشمنانی را که با شعار نابودی هلال اسلام و حاکم کردن سکولاریسم به میدان آمده بودند، ناکام ساخت.

سخن از جنبش سنوسی است، که آن مجاهد بزرگ محمد بن علی سنوسی آن را پایه‌ریزی کرد. جنبشی اسلامی، خالص و نابی که عبادت را با عمل و دعوت برای اصلاح جامعه و تربیت نخبگان، چه از نظر اعتقادی و چه از نظر جسمی، سرلوحه‌ی کار خود قرار داده بود و برای نیل به این رسالت والا دسته‌بندی‌‌ها و نامگذاری‌‌ها، مانعی سر راه این حرکت ایجاد نکرد و توانست تصوفی مجهز و مقید و مدیریت شده با فقه و قوانین شریعت الله را ایجاد کند. این جنبش با ترکیب این دو خوانش از دین توانست طرحی جدید برای تربیت اسلامی و تطبیق تعالیم اسلام به منظور تربیت شخص مسلمان و سپس اصلاح جامعه ایجاد نماید، تربیتی براساس پرورش عقول و نیز تصوفی که روحها را صیقل داد.

حرکتی جهانی:

سخن از یک حرکت اسلامی جهانی است که دین را از دولت جدا نمی داند. اسلام را به سرزمین‌‌هایی رساند که ندای اسلام هرگز در آنها شنیده نشده بود و از مسلمانان در برابر هر متجاوزی دفاع می‌کرد. محدوده‌ی این حرکت تمام سرزمین‌‌های اسلامی است که مردم آن دیار به اسلام شهادت داده‌اند. تعصب قومی و ملی و نژادی به نسبت هیچ نقطه‌ای از سرزمین‌‌های اسلامی در این حرکت جای ندارد.

سخن از حرکتی است که قهرمانان سنوسی آن را رهبری می کردند، تا که رهبری آن به فرمانده‌ی رشید اسلام، عمر مختار رسید. عمر مختار با شعار« عزت از آن الله و رسول و مؤمنین است» به سپاهیانش نشان داد که با نگاه حقارت و پستی به استعمارگران سکولار نظر کنند و با التزام به حرکتی که به آن منتسب بود به همگان نشان داد که انگار جهاد وی برای نزدیک‌ترین افراد خانواده‌اش است و در مسیر خداوند با متجاوزان سکولار فرانسه و انگلیس و ایتالیا تا پای جان به  جهاد برخاست.

الگوی معاصر:

ما از رهبران فکری، سیاسی و جهادی گذشته و معاصر می‌گوییم و می‌خواهیم قهرمانانی را به جوانان معرفی نماییم که دنبال نمونه‌ای معاصر و نزدیک به خود می‌گردند. کسی که زندگی و شخصیت او می‌تواند گمشده‌ی آنها باشد و این یکی از ابزارهای تربیتی برای ایجاد طلایه داران آینده است. این شخصیت عمر مختار است (۱۹۳۱-۱۸۶۱ م) ملقب به شیر صحرا که در مورد وی بسیار کم شنیده‌ایم و مهم‌ترین مطلبی که در مورد وی نوشته شده قصیده‌ای از احمد شوقی است، که وقتی عمر مختار را در سن هفتاد سالگی اعدام کردند در سوگ وی سروده است.

مرد بزرگ:

وقتی در مورد عمر مختار در منابع مختلف شروع به تحقیق کردم سیره و شرح حال مرد بزرگی (به تمام معنا) را دیدم که جا دارد او را به فرزندان امروز معرفی کنیم. عمر مختار تنها یک قهرمان میادین جنگ و جهاد که از سرزمینش دفاع کند، نبود، بلکه نمونه‌ای کم نظیر از یک شخصیت همه جانبه بود. او یکی از فرزندان حرکت سنوسی بود که شیخ محمد علی سنوسی آن را تأسیس کرد، که ترکیبی از فقه و قوانین شریعت الله و اندیشه‌ی تصوف جهادی در آفریقا و مغرب بود. حرکت سنوسی، دعوتی صوفی شریعتگرا بود که بین عبادت و عمل، دعوت و تربیت، آشتی ایجاد کرد. حرکتی که بر اساس منهج سیاسی اسلام که معتقد به مرزبندی جغرافیایی و منطقه‌ای نبود و در این مسیر به تربیت کادری متعهد، معتقد و نظامی همت گماشت و به نشر اسلام در سرزمین‌‌های مختلف اقدام نمود و مقاومت در مقابل نفوذ اجنبی های کافر سکولار به همه‌ی سرزمین‌‌های اسلامی را در سرلوحه‌ی فعالیت‌‌های خود قرار داده بود. این حرکت نقش مهمی در محیطی که عمر مختار در آن می‌زیست ایفا نمود.

عمر مختار در منطقه‌ای که علم آموخت با برادران و معلمان سنوسی خود همراه بود. شخصیت وی در مواجه با مسئولیت‌‌های جهادی و در فرماندهی سپاه در جنگ با اشغالگران کافر سکولار فرانسوی و ایتالیایی و انگلیسی متمایز و منحصر گشت. تمام تلاش‌‌های دشمنان اشغالگر سکولار را،  از جمله پیشنهاد ریاست و مال و تهدید و فشار ناکام گذاشت و تمام امیدهای آنها را به یأس تبدیل کرد و اعتماد به نفسی که او داشت هر پژوهشگری را که به وارسی سیره ی او می‌پردازد، متحیر و بهت زده می‌سازد. او با توکل به خدا کشتی جهاد را، خالصانه برای خداوند رهبری می‌کرد.

صفات رهبری:

ادامه خواندن چرا در زمان کشتار مسلمین غزه توسط سکولارهای جهانی و محلی باز باید بگوئیم: شیر صحرا، عمر مختار؟!

نصيحتهاي‌ پدرانه‌ به‌ جوانان‌ اسلام‌: با توده ی‌ مردم‌ زندگي‌ كنيد

نصيحتهاي‌ پدرانه‌ به‌ جوانان‌ اسلام‌: با توده ی‌ مردم‌ زندگي‌ كنيد

به قلم: دكتر يوسف‌ القرضاوي‌

ترجمه: فائزابراهيم‌ محمد                 

اين‌ جوانان‌ بايستي‌ از آسمان‌ رؤياها و خيال‌ پردازيها به‌ سرزمين‌ واقعيها فرود آيند و با توده‌هاي‌ مردم‌ زندگي‌ كنند.. با هموطنان‌، صنعتگران‌، پيشه‌گران‌، كشاورزان‌، كارگران‌، تلاشگران‌، مجاهدان‌ و… اينان‌ همه‌ اعضاي‌ كوچك‌ و ريزي‌ از شهرهاي‌ بزرگي‌ هستند كه‌ در محلّه‌ها و كوچه‌هاي‌ تنگ‌ و عميق‌ آن‌، و يا در روستاهايي‌ كه‌ براي‌ كسب‌ رزق‌ و روزي‌ تلاش‌ زيادي‌ مي‌كنند، به‌ زندگي‌ ادامه‌ مي‌دهند.

اگر با اين‌ مردم‌ زحمتكش‌ زندگي‌ كنند، فطرت‌ سليم‌ و قلبهاي‌ بي‌آلايش‌ و پاكشان‌ را مي‌بينند و تنها اجسامي‌ را مي‌يابند كه‌ به‌ خاطر كار زياد، شكسته‌ و كوبيده‌ شده‌اند!

به‌ جوانان‌ توصيه‌ مي‌كنم‌ كه‌ در بين‌ مردم‌ در مواضعشان‌ فرود آيند و منزل‌ گزينند تا در امر تعليم‌ و سوادآموزي‌ بيسوادان‌ تا زماني‌ كه‌ بتوانند بخوانند؛ در كمك‌كردن‌ به‌ محتاجان‌ تا جايي‌ كه‌ احتياجاتشات‌ برطرف‌ شود؛ در بيداري‌ خلافكاران‌ تا آنجا كه‌ عوض‌ شوند؛ در پنددادن‌ و نصيحت‌كردن‌ گناهكاران‌ تا زماني‌ كه‌ توبه‌ كنند؛ در دستگيري‌ منحرفان‌ و گمراهان‌ تا جايي‌ كه‌ به‌ راه‌ راست‌ برگردند؛ در پرده‌برداري‌ و افشاي‌ منافقان‌ تا زماني‌ كه‌ نفاق‌ خود را پنهان‌ مي‌كنند؛ در تاختن‌ بر رشوه‌خواران‌ و رشوه‌گيران‌ تا آنگاه‌ كه‌ جلوشان‌ گرفته‌ شود؛ در خدمت‌ به‌ مظلومان‌ تا جايي‌ كه‌ سستي‌ و ضعفشان‌ برطرف‌ گردد و دوباره‌ بر سر قوت‌ و نشاط‌ درآيند و… در تمام‌ اين‌ امور سهيم‌ شوند.

اين‌ جوانان‌ بايستي‌ هيأتها و انجمنهايي‌ را براي‌ محو و از بين‌بردن‌ بيسوادي‌، جمع‌ زكات‌ و توزيع‌ آن‌، اصلاح‌ بين‌ مردم‌، مبارزة‌ پيگير با امراض‌ و بيماريهاي‌ فراگير و همگاني‌، پيكار و درمان‌ دائمي‌ اعتياد از سيگار گرفته‌ تا مسكرات‌ و مواد مخدر، ممانعت‌ و جلوگيري‌ از عادات‌ مضر و زيان‌آور، و به‌ جاي‌ آن‌ نشر و رواج‌دادن‌ عادات‌ شايسته‌ و نيكو، تشكيل‌ دهند.

چقدر زيادند ميدانهايي‌ كه‌ به‌ تلاش‌ و كوشش‌ اين‌ جوانان‌، به‌ ارادة‌ استوار و فولادين‌، و به‌ حماسه‌ها و شجاعتهايشان‌ نياز دارند!

اي‌ جوانان‌ اسلام‌! خود را از مردم‌ دور نسازيد و جدا نكنيد و ترك‌ نگوييد.. مردمي‌ كه‌ پدران‌ و مادران‌ و برادران‌ و نزديكانتان‌ هستند! برگرديد و با تودة‌ مردم‌ رابطه‌ برقرار كنيد و با آنها رفت‌ و آمد نماييد. در غم‌ و اندوه‌ و سختيها و رنجهايشان‌ شريك‌ شويد. دست‌ بر شانه‌هايشان‌ بزنيد و به‌ آنها اميد دهيد. اشكهاي‌ يتيمان‌ را پاك‌ كنيد. به‌ روي‌ بينوايان‌ لبخند بزنيد. بار سنگيني‌ كه‌ بر دوش‌ رنج‌ديدگان‌ و سختي‌كشيدگان‌ افتاده‌، سبك‌ كنيد. بيچارگان‌ و ستمديدگان‌ را پناه‌ دهيد. شكست‌ شكست‌خوردگان‌ را جبران‌ نماييد. زخم‌ قلبهاي‌ محزون‌ و دردكشيده‌ را درمان‌ كنيد؛ حال‌ چه‌ با عملي‌ نيكو، يا با گفتن‌ كلمه‌اي‌ پاك‌ و زيبا، و يا با لبخندي‌ صادقانه‌ و صميمانه‌!

قيام‌ و به‌پاخاستن‌ براي‌ خدمت‌ به‌ جامعه‌، و تعاون‌ و همكاري‌ با آن‌ ـ به‌ ويژه‌ كمك‌ به‌ گروههاي‌ ضعيف‌ و ناتواني‌ كه‌ در آن‌ به‌ سر مي‌برند ـ عبادتي‌ است‌ بس‌بزرگ‌ و ارزشمند كه‌ اكثر مسلمانان‌ امروزي‌ از آن‌ غافلند و آن‌ را نيك‌ نمي‌دانند! با اينكه‌ در اسلام‌، تعاليم‌ زيادي‌ آمده‌ كه‌ به‌ كارهاي‌ خير و شايسته‌ و امر به‌ انجام‌ آن‌، دعوت‌ مي‌كند و آن‌ را فريضه‌اي‌ روزانه‌ بر هر انسان‌ مسلماني‌ مي‌داند.

من‌ در كتاب‌ خود «عبادت‌ در اسلام‌» بيان‌ كرده‌ام‌ كه‌:

اسلام‌ به‌ تحقيق‌ ميدان‌ و دايرة‌ عبادت‌ را وسيع‌ و گسترده‌ مي‌سازد؛ به‌ طوري‌ كه‌ اعمال‌ زيادي‌ را دربرمي‌گيرد كه‌ حتّي‌ در فكر مردم‌ هم‌ خطور نكرده‌ و هيچ‌ كس‌ تصور نمي‌كند كه‌ دين‌ اسلام‌، تمام‌ اين‌ كارها را عبادت‌ و قرب‌ و نزديكي‌ به‌ خدا قرار داده‌ باشد!

اسلام‌، هر عمل‌ اجتماعي‌ را كه‌ نافع‌ و سودمند باشد، برترين‌ عبادتها قرار داده‌ است‌؛ البته‌ مادام‌ كه‌ هدف‌ فاعل‌ و انجام‌دهندة‌ آن‌، خير و صلاح‌ باشد، و به‌ اميد مدح‌ و ثنا و كسب‌ شهرت‌ نزد مردم‌ نباشد تا بدين‌ وسيله‌ بتواند بر آنان‌ تكبر ورزد و فخر بفروشد.

هر عملي‌ كه‌ انسان‌ با آن‌ دستي‌ بر اشكهاي‌ انسان‌ محزون و غمديده‌اي‌ بكشد، يا با آن‌ سختي‌ رنج‌ديده‌اي‌ را تخفيف‌ دهد، زخمهاي‌ انسان‌ مصيبت‌ديده‌ و نكبت‌زده‌اي‌ را پانسمان‌ كند، مانع‌ فقر و ناتواني‌ انسان‌ محرومي‌ شود، به‌ وسيلة‌ آن‌ نيرو و قوت‌ مظلومي‌ را شدت‌ بخشد، او را از فشار و تنگي‌ نجات‌ دهد، بدهي‌ و قرض‌ سنگين‌ كسي‌ را بپردازد، دستگير فقير پاكدامني‌ كه‌ عيالوار است‌ شود، سرگردان‌ و گمشده‌اي‌ را هدايت‌ كند، ناداني‌ را تعليم‌ دهد، غريبه‌اي‌ را پناه‌ دهد، شري‌ را از مخلوق‌ خدا دور سازد، موانعي‌ را از سر راه‌ بردارد، نفعي‌ به‌ كسي‌ برساند و… تمام‌ اينها در صورتي‌ كه‌ در آن‌، نيت‌ سالمي‌ نهفته‌ باشد، عبادت‌ و قرب‌ الهي‌ محسوب‌ مي‌شوند.

اعمال‌ زيادي‌ از اين‌ نوع‌ هستند كه‌ اسلام‌ آنها را از عبادتهاي‌ خداوند و شعبه‌هاي‌ ايمان‌ و موجبات‌ پاداش‌ نزد خداوند ـ متعال‌ ـ به‌ حساب‌ آورده‌ است‌.

اگر ما در اين‌ باب‌، احاديث‌ پيامبر صلي الله عليه و سلم  را مطالعه‌ كنيم‌، مي‌بينيم‌ كه‌ او هرگز به‌ فرض‌ و واجب‌نمودن‌ اين‌ گونه‌ عبادات‌ بر انسان‌ ـ از آنجا كه‌ او انسان‌ است‌ و همين‌ كافي‌ است‌ ـ اكتفا ننموده‌، بلكه‌ در طلب‌ و انجامشان‌، شدت‌ به‌ خرج‌ داده‌ و آنها را بر تمام‌ مفاصل‌ و اعضاي‌ ريز و درشت‌ بدنشان‌ نيز فرض‌ نموده‌ است‌!

أبوهريرة‌ رضي الله عنه  از رسول‌ خدا صلي الله عليه و سلم  روايت‌ مي‌كند كه‌: «بر هر استخوان‌ ريز و كوچكي‌، هر روز كه‌ خورشيد طلوع‌ مي‌كند، صدقه‌اي‌ واجب‌ است‌: اگر بين‌ دو نفر عدالت‌ و برادري‌ برقرار كند، برايش‌ صدقه‌اي‌ است‌. اگر به‌ برادرش‌ در سواركردن‌ يا حمل‌نمودن‌ بار و كالايش‌ بر روي‌ چهارپايش‌ كمك‌ كند، صدقه‌اي‌ است‌. هر كلمة‌ پاك‌ و طيبه‌اي‌ را بگويد، هر گامي‌ را براي‌ نماز بردارد، هر مانعي‌ را از سر راه‌ دور سازد، برايش‌ صدقه‌اي‌ است‌».

إبن‌عباس‌ رضي الله عنه  نيز مانند اين‌ را از رسول‌ خدا صلي الله عليه و سلم چنين‌ روايت‌ كرده‌ است‌: «بر هر عضوي‌ از انسان‌، هر روز نمازي‌ واجب‌ است‌! مردي‌ در آن‌ بين‌ گفت‌: اين‌ سخت‌ترين‌ چيزي‌ است‌ كه‌ تا به‌ حال‌ به‌ ما گفته‌اي‌! فرمود: امركردنت‌ به‌ كارهاي‌ نيك‌ و بازداشتنت‌ از كارهاي‌ زشت‌، يك‌ نماز است‌. كمك‌كردنت‌ به‌ ضعيفان‌، يك‌ نماز است‌. آلودگيها و كثافاتي‌ را از سر راه‌ برمي‌داري‌ و دور مي‌سازي‌، اين‌ خود يك‌ نماز است‌. هر قدمي‌ را كه‌ براي‌ نماز برمي‌داري‌، خود يك‌ نماز است‌».

ادامه خواندن نصيحتهاي‌ پدرانه‌ به‌ جوانان‌ اسلام‌: با توده ی‌ مردم‌ زندگي‌ كنيد