مروری بر خدمات دو ساله ا.ا.افغانسنان: امارت اسلامی دولت خدمتگزار
به قلم: محمدداود مهاجر
خدماتی را که امارت اسلامی در مدت دوسال (تا کنون) ارائه داده است، در مقایسه با «بیستسالِ جمهوریت» بینظیر است. با وجود تمامی فشارها و تنگناهای اقتصادی و سیاسی، باز هم رویپاایستادن برای نظامی نوپا همانند امارت اسلامی کمتر از معجزه نیست! مسئولان و رهبران امارت اسلامی، چنانچه در مدت بیستسال جهاد، از هیچ قربانیای در برابر تهاجم همهجانبهٔ غرب، دریغ نورزیدند و همهٔ مشقتها (ترک خانه و کاشانه، هجرت، دوری از فرزندان و همسر، زخم و معلولیت، زندان و اسارت، شهادتِ نزدیکان و جگرگوشهها) را در این راه تحمل کردند، در بخش خدمترسانی به مردمِ رنجدیدهٔ خود (جهادی نو) نیز از همهچیز مایه گذاشته و تلاش دارند تا بتوانند به هرنوع ممکن، راههای رفاه و آسایش را برای این ملتِ ستمدیده هموار کنند.
بزرگان امارت اسلامی، هر کدامشان، همانند ستارگان آسمان در هر بخشی مثالزدنی هستند. چه گپ از اقتصاد و تحولات ساختاری دراین باب بزنیم و چه در چاردیواری سیاست داخل شویم و چه از کوههای کابل سرک بکشیم و پایتخت را نگاهی بیندازیم و چه نگاهی به طول و عرض خاک پهناور و نیروهای استخباراتی، امنیتی و دفاعی آن بیندازیم، باز هم دستاوردهای امارت اسلامی در این مدت، چنان برجسته است که دوست و دشمن همه به آن معترف اند و محلی برای انکار وجود ندارد. طبق ضرب المثل مشهور «مشت، نمونهٔ خروار» چندی از این موارد مهم را متذکر میشوم:
عفو عمومی؛
رهبران دلسوز امارت اسلامی اولین و بزرگترین خدمت خود را، بهخاطر بستن دروازهٔ خونریزی، با اعلان عفو عمومی ابراز داشتند. این بصیرت و رحمت بزرگان ما، برنامههای مرموز و تعبیرِ خوابهای زیادی از تحلیلگران خارجی و داخلی را، تفسیری دیگر کرد و رنگی جدا از گمان آنها بخشید. رهبران امارت اسلامی واقعاً و عملاً نشان دادند که خیرخواه ملت و مردم خود هستند؛ تا اینکه انتقامجو و فرصتطلب باشند. عین همین مسئله را شما دقیقاً در سال ۲۰۰۱ پس از داخلشدن گروههای مخالف امارت اسلامی در کابل و دیگر شهرها مقایسه کنید و ببینید که آنها با سربازان امارت اسلامی چِهها که نکردند!
فرستادن صدها تن از نیروهای جوان و پیر امارت اسلامی به زندانهای گوانتانامو (چاههای وحشت و ترس) و هتک حرمت آنها با بهانههای مختلف، حادثهٔ تلخ قلعهٔ جنگی و کشتن هزاران جوانِ دستبسته در آن قلعه و کانتینرهایی که در دشتهای شمال خالی میشد و همه را تیرباران میکردند، نشان از اعمال ننگین و تنگنظریای داشت که پروای هیچکس و هیچچیزی را نداشتند.
اما امارت اسلامی با چشمبستن بر همۀ تلخیهای گذشته، باری دیگر خود را در صحنهٔ عشق و ایثار برجسته کرد و عفو عمومی را بر همهٔ کسانی که سالها دشمنی و قتل و غارت کرده بودند، اعلان نمود؛ همه را فرزندان خود گفت و در دادن اعاشه، بین معیوب مجاهد و معیوب مخالفش فرقی نگذاشت.
حاکمیت مرکزی؛
امارت اسلامی جزیرههای قدرت را ازبین برد و حاکمیت مرکزی را ایجاد نمود. هیچ صاحب مقامی نمیتواند از موقعیت خود سو استفاده کرده و مانع اجرای احکام حکومت مرکزی بشود؛ اما در گذشته چنین نبود؛ بلکه حکم رییس جمهور را هم قبول نمیکردند. مقامات حکومتی هکتارها زمین دولتی را غصب کرده و با نام این و آن میفروختند. امارت اسلامی بر تمامی این مشکلات فایق آمد و زمینهای غصبی را مسترد نمود. مقامات بلند حکومتی را همیشه پایین و بالا میکند؛ اما کسی نیست که آنجا دم زند؛ بلکه بدون کدام تأخیری قبول کرده و حکم اجرا میشود.
پلسوخته و جمعآوری معتادان؛
پاککاری پل سوخته و جمعآوری معتادانی که سالهایسال زیر این پل بدبختی، زندگی ذلتباری داشتند، زادوولد میکردند و همانجا کشته و زیر گِلولای دفن میشدند، در نوع خود بیمثال است. این حقیقت، سخن از دلسوزی و همدردی مسئولانی دارد که برادران، خواهران و جوانان فریبخوردهٔ خود را در آن دریای پرتلاطم، تنها نگذاشتند و دستهای نهیف و بیکس آنها را در دستان گرم خود فشردند و از منجلاب فساد و تباهی به بیرون کشیدند.
جمعآوری متکدّیان؛
امارت اسلامی با وجود تنگناهای مختلف اقتصادی و مشکلات عمدهای که با آن دستوپنجه نرم میکند، اما باز هم به جمعآوری و تحت تکفل قراردادن بیسرپرستان، متکدیان و گدایانی پرداخت که سالها در میان سرکها و کوچهها به دنبال لقمهنانی سرگردان بودند و همیشه دست به دیگران دراز میکردند. این خدمت امارت اسلامی در نوع خود مثال ندارد و در گذشتهها چنین چیزی را شاهد نبودهایم؛ تا جایی که شخص أمیرالمؤمنین -حفظهالله- فرمودند که اگر امکان داشته باشد، برای هر فرد از افراد این میهن، معاش ماهانه تعیین میکنند.
کاهش چشمگیر مخدرات:
منع کاشت مواد مخدر و جلوگیری از بیع و فروش آن در سطح افغانستان (کشوری که منبع اصلی آن محسوب میشد) از عمده دستاوردهایی است که رهبری امارت اسلامی به آن پرداخت و در مدت دوسال حکومت خود، عملا ثابت کرد و ساحاتی که منبع مخدرات بود را کاملا پاک نمود. طبق بررسیهای بهمیانآمده درصد پایین بودن کشت و فروش مواد مخدر در افغانستان به پنجدرصد کاهش یافته است و به گفتهٔ بعضیها به صفر نزدیک است.
کاسته شدن رشوت، اخاذی و زورگویی؛
ادارات دولتی در گذشته معدن فساد مالی و اداری بودند. برای دستیافتن به حقوق ثابت خود میباید مقداری پیسه و پول تهیه مینمودید و به دلالان و یا مستقیماً به خود ماموران بزرگ تا کوچک دولتی میپرداختید. گرفتن یک امضای معمولی نیز هزینه داشت! در پایان روز، ماموران ادارات درمیان خود یک بررسی میکردند که چه کسی بیشتر پیسه به دست آورده است! اما هماکنون چنین نیست! امارت اسلامی در قالب کمیسیونهای گوناگون در تلاش است تا روند ادارات دولتی را کوتاهتر کند و برای ارباب رجوع، تسهیلات عمده تدارک دیده شود. کسانی که به فساد مالی مستندا گرفتار شوند به زودترین فرصت از کار گوشه و منفک میگردند و چنانچه لازم باشد به ارگانهای عدلی و قضایی سپرده میشوند.
معیاری ساختن فروش سنگهای قیمتی؛
از آنجایی که کشور ما مهمترین ذخایر معادن مهم، سنگهای قیمتی و گرانیتی را در سطح جهان دارد، لازم بود تا جهت رفع مشکلات اقتصادی و رشد منابع مالی حکومت، دراین زمینه توجه لازم صورت گیرد. گرچه در گذشتهها استخراج آن غیر معیاری و یا بهصورت ساختوباخت با شرکتهای خودی بود و پول آن نیز بیشتر به جیبهای شخصی میرفت؛ اما امارت اسلامی با درایت کامل و کانترول روند استخراج و فروش این ذخیرهٔ ملی، توانست تا آن را با شفافیت کامل استخراج و از طریق داوطلبیهای آزاد به فروش برساند و از این زاویه به رشد و تحرک چرخهٔ اقتصادی کشور نیز کمک شایانی کرده باشد.
کانال قوشتیپه؛
کانال قوشتیپه در حقیقت یک «انقلاب اقتصادی» در چرخه اقتصادی و خودکفایی کشور است. کامل شدن مراحل سهگانه و ساخت شهرکهای صنعتی، تجارتی و زراعتیای که در پلان این کانال جایگرفته است، تا حدود زیادی کشور ما را به خودکفایی در بخش زراعت و بعضی دیگر از بخشها نزدیک میکند. تخمین ابتدایی این کانال، زیر آب گرفتن حدود یکمیلیون جریب زمین است و توسعه آن تا مرز سهمیلیون جریب نیز پیشبینی شده است.
بازسازی شاهراههای کشور؛
بازسازی بزرگراههای کشور یکی از موارد عمدهای است که امارت اسلامی به آن توجه خاصی مبذول داشته است. از آنجایی که شاهراهها شریان اساسی یک کشور محسوب میشود و چرخش اقتصاد نیز به آن وابسته است؛ لذا امارت اسلامی بزرگراه کابل-قندهار که شریان اصلی مرکز با جنوب و جنوب غرب است و شاهراه حیاتی و تونلهای مهم سالنگها را که دروازهٔ چندین ولایت شمال با مرکز و جنوب کشور است، تحت کار و بازسازی قرار داد. حکومتهای گذشته با داشتن پولهای گزاف و سرازیربودن میلیاردها دلار، باز هم در مدت بیستسال حکومت خود به این امور توجه لازم نداشتند.
خدمات چشمگیر شاروالی کابل؛
خدماتی را که شاروالی کابل در مدت این دوسال با تکیه بر منابع عایداتی داخلی ارائه داشته است، چیزی است که همه را شوکه کرده و دوست و دشمن را به آن معترف ساخته است. شهر کابل که پایتخت کشور است حدود ۷۰ درصد آن خودمختار و غیرپلانی رشد و توسعه داشته است. زیر ساختهایش ناقص و جادههایش ظرفیت ترافیک شهر را ندارد؛ اما شاروال کابل با همت و ارادهٔ پولادین و همکاری بزرگان در سطح بالا، توانست تا تغییرات اساسیای در چهرهٔ این شهر بزرگ و شش میلیونی بیاورد. در بخش ساخت سرکهای اصلی شهر، تنظیف و پاککاری شهر، سرسبزی و سبزکردن پارکهای شهر و کمربند اطرافش، خدمات شایانی انجام دهد.
نیروهای دفاعی و امنیتی؛
وزارتهای مختلف دفاع، داخله و استخبارات، توانستند با بیداری کامل و آمادگی علمی و نظامی، به این دولت نوپا، استحکامی بیشتر بهبخشند. وزارت دفاع با آماده کردن حدود یکلکوپنجاههزار جوان ورزیده و جانبرکف، توانست تا به زودترین فرصت، قوت دفاعی کشور را به چندین برابر بالا ببرد؛ به اضافهٔ اینکه از کمترین امکانات بیشترین فایده را برده است؛ تانگها، هیلیکوپترها، طیارهها و تمامی وسایط نظامی دولت گذشته و غنیمتشده را دوباره توسط اینجینران داخلی ترمیم، بازسازی و فعال نموده و مورد استفاده قرار داده است. نیروهای استخباراتی کشور نیز دشمنان و خائنان را شبانهروز چنان در تنگنا قرار داده اند که تقریباً در همهٔ ساحات ازبین رفتند و جان و رمقی برای زنده ماندن ندارند. چنانچه اگر در جاهایی حضور داشته باشند، باز هم بهجای حمله بر ملت ما، فقط در فکر حفاظت خود هستند.
نیروهای وزارت داخله سطح جرم و جنایات، قتل و دزدی را تا حد بسیاری پایین آوردند. جوانان جانبرکف امارت اسلامی تمامی مرزهای کشور را از بلندیهای واخان بدخشان گرفته تا دشتهای پهناور نیمروز، همه را زیر پوشش و دیدبان نظامی خود قرار داده و هماکنون حدود مرزی را به احسنوجه تحت کنترول خود اداره میکنند. این بود اندک چیزی انگشتشمار از خدمات بزرگ دولت خدمتگزار امارت اسلامی برای ملت مسلمان.