تا عقیده به رسالت صغرای مورد نظر مکتب احمد مفتی زاده وجود دارد امکان هدایت آنها صفر است مگر…
به قلم: شاهو سنه ای
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید : مَنْ رَآنِي في المَنامِ كَمَن رآني في اليَقظَةِ فَإِنَّ الشَيْطَانَ لا يَتَمَثَّلُ بِـي (بخاری ) یعنی: هر کس مرا در خواب بیند پس مرا در بیداری خواهد دید و شیطان به شکل من در نمی آید.
این واقعیّت که تا کنون به کرّات کسانی «در خواب» به دیدار رسول الله صلی الله علیه وسلم مشرّف گشته اند و از هدایت و راهنمایی رسول الله صلی الله علیه وسلم بهره مند شده اند؛ غیر قابل تردید است و می دانیم که:
- رسول الله صلی الله علیه وسلم به اذن و مشیت الهی به خواب کسی می آید.
- در خواب به دیدار رسول الله صلی الله علیه وسلم سرفراز شدن توهّمی و تصادفی نیست بلکه یک واقعیت مبارک و دارای حکمت است.
در این صورت میان رسول الله صلی الله علیه وسلم و مومنین دیواری سرد و بی روح وجود ندارد و الله تعالی به اذن و مشیت خود به رسول الله صلی الله علیه وسلم ماموریت می دهد به خواب کسی برود و وی را نصیحت و راهنمایی می کند.
مُلا احمد مفتی زاده از ادای مسئولیت و رسالت رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدت بیست و سه سال به رسالت کبری یا عام و از واقعیّت مبارکِ مشرّف شدن کسی به دیدار رسول الله صلی الله علیه وسلم در خواب که مأموریت و رسالتی الهی است برای هدایت افرادی؛ به رسالت صغری یا خاص یاد کرده است. چنانکه در نامه ی ۹ مرداد ۶۹ می نویسد: « … و هرگاه حضرت رسول – صلواتُ الله و سلامه علیه و آله – کسی را سرفراز فرمایند؛ با مأموریت و رسالت خاص از طرف پروردگار است … آن حضرت اگر به اذن یا رسالت الهی نسبت به کسی آشنایی و محبّت پیدا کردند از پروردگار برایش درخواست مغفرت و رحمت می کنند زیرا می شود اهل این دنیا از دعای خیر یکدیگر یا اهل بر زخ بهره گیرند به خلاف عالم ” تقطعت بهم الاسباب ” و ” لا انساب بینهم ” »
تا اینجای مطلب همه ی مسلمین بر آن متفق القول هستند اما زمانی که پیروان مکتب قرآن می گویند که رسول الله صلی الله علیه وسلم در زندان ایران «در حالت بیداری» نزد مُلا احمد مفتی زاده آمده و تفکرات مفتی زاده در واقع سخنان رسول الله صلی الله علیه وسلم است، مفتی زاده در جایگاه معصومین قرار می گیرد و سخنانش نیز غیر قابل نقد می شوند؛ چون مثل سایر اهل علم سخنانش اجتهاد یا تاویل نیست که نقدپذیر باشند بلکه عین سخن رسول الله است که در واقع حکم و دستور الله است.
اینجاست که پیروان این تفکر در انحراف آشکاری می افتند و هیچ مسلمان مخالفی را نمی پذیرند؛ البته جالب است بدانید که مُلا احمد مفتی زاده در وصيت نامه اش می گوید: اگر آراء و نظرات من را با کتاب و سنّت برابر بدانيد دچار شرک مي شويد.
احمد مفتی زاده تاکید می کند که یک شورا از اهل علم می تواند دیدگاههای او را بررسی کند و چنانچه مخالف با شریعت بود این دیدگاهها را کنار بزنند؛ اما بسیاری از پیروان او هرگز این مسیر را نمی روند و یکی از جرقه هایی که باعث شد من از این جریان فاصله بگیرم این بود که قرآن و رسول الله صلی الله علیه وسلم و سایر ائمه نزد این مکتبی ها محلی از اعراب ندارند و تنها برداشت گزینشی خودشان از سخنان مُلا احمد است که آنها را سرگرم و به بازی گرفته است و تا این بیماری وجود دارد امکان هدایت آنها وجود ندارد مگر الله اراده اش چیز دیگری باشد.