واکنش دارالاسلام ایران در برابر ویران شدن مساجد توسط بودائی ها

واکنش دارالاسلام ایران در برابر ویران شدن مساجد توسط بودائی ها

عده ای می پرسند اگر ایران دارالاسلام است چرا مثل رسول الله صلی الله علیه وسلم نفر نمی فرستد که بتکده ی بودائی ها را نابود کند تا آنها هم مساجد مسلمین را نابود نکنند؟

حکومت اسلامی مدینه با آنکه با کفار یهودی اطراف مدینه و کفار مشرکی چون بنی ضمره و بنی خزاعه  متحد شده بود و حتی پیمانهای عدم تجاوز با نصرانی ها و دیگران بسته بود اما در هر صورت دشمن اصلی آن حکومت مشرکین (سکولاریستهای)ی مکه بود. یعنی درواقع : یک شهر در برابر یک شهر.

با این وجود تا زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم این شهر را فتح نکرد و قدرت مطلق منطقه نشد بتهای مشرکین را ویران نکرد.

حالا ما در برابر یک شهر هستم؟ یا یک استان؟ یا یک کشور؟ یا یک منطقه؟ یا در برابر کل کفار جهانی و مرتدین و منافقین محلی؟

پس تا زمانی که قدرت ما در حد قدرت رسول الله صلی الله علیه وسلم در برابر قدرت سکولاریستها (مشرکین) مکه نرسیده است از نابودن کردن بتهای مشرکین(سکولاریستها) خود داری می کنیم، این یعنی تبعیت از سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم در این زمینه ی خاص.

نابود کردن زود هنگام این بتها یعنی کمک به وحدت میان کفار و خنثی شدن تمام تلاشهای ما برای تجزیه ی دشمنان و منفرد کردن و تضعیف دشمن اصلی؛ و این عین انحراف از مسیر دیپلماسی جهادی رسول الله صلی الله علیه وسلم و خدمت به دشمنان و ظلم آشکار به مسلمین است .

 بارها عرض کرده ایم که تنها قدرت نظامی است که دیپلماسی خارجی ما با کفار آشکار و پنهان داخلی را تعیین می کند نه فقط قدرت علمی و حکمت و اقتصاد برتر و متمدن بودن و… ، تمام اینها زمانی در دیپلماسی خارجی ما موثرند که از پشتیبانی  قدرت نظامی برخوردار باشند.

هم اکنون دارالاسلام ایران بر جهاد با آمریکا به عنوان پرچمدار کفار در سرزمینهای مختلف اسلامی تمرکز کرده است که افتادن این هبل زمان سایر متحدین آن نیز در اکثر سرزمینهای اسلامی می افتند، ما اگر خواهان حرکت در مسیر سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم هستیم باید فکر کنیم که چگونه می توانیم در این هدف بزرگ در ضربه زدن به آمریکا و متحدین آمریکا مشارکت داشته باشیم. 

پس ما فعلا در جنگ با قریش زمان، آمریکا و متحدینش هستیم و ممکن است مجبور بشویم به کفار نصرانی حبشه هم پناهنده بشویم و یا حتی با دهها قیبله ی کافرمشرک مثل بنی ضمره و خزاعه و یا حتی کافر یهودی خیبر و بنی نضیر و غیره و یا با کفار نصرانی نجران هم در برابر این دشمن اصلی متحد بشویم   …. 

اجازه بدهید پایتخت متحدین و دست ناشنده های کفار قریش در سرزمینهای اسلامی را فتح کنیم آن وقت اگر بت کده های مشرکین را نابود نکردیم  گلایه کنید .  اما تا قبل از رسیدن به این هدف، تحریکات دشمنان دانا و دوستان جاهل نمی تواند ما را به سمت خطاهای فاحشی بکشاند که ممکن است به کل معادله ی جهاد ما و استراتژیهای دور و نزدیک ما صدمه بزند .

چرایی عدم حضور احزاب سکولار در انتخابات شوراهای مختلف ایران

چرایی عدم حضور احزاب سکولار در انتخابات شوراهای مختلف ایران

دارالاسلام ایران بر اساس قوانین شریعت الله (قانون اساسی آن بر اساس مذهب شیعه جعفری و قوانین مدنی آن بر اساس مذاهب مختلف جعفری و حنفی و شافعی و غیره) شکل گرفته است و احزاب سکولار بر اساس قوانین سکولاریستی عمل می کنند، مشخص است که خدا محوری ذاتا با انسان محوری (اومانیسم) و سکولاریسم در تضاد است؛ به دنبال این  بي گمان مطلق گرايي سکولاریستها يكي از مهمترين مشخصه ای است كه در يك مواجهه وتقابل ويا به تعبيري در ميدان رقابت فکری وعقیدتی، حذف فيزيكي رقبا را به شيوه خشن وافراطي بر مي گزينند .

 اين افراد وگروهها ی سکولارفرض خود را بر اين اساس مي گذارند كه:

  •  اولا خودشان را که از سکولاریسم تبعیت می کنند را حق مطلق ومخالفانشان را که از قوانین الهی وغیر سکولاریستی پیروی می کنند را ناحق مطلق دانسته
  • ثانيا بر اساس ديدگاه دگم ويك سو نگرانه هيچ راهي جز نابودي رقيب نمي شناسند
  • وثالثا بر اساس ذهنيت مطلق گرايانه هيچ توجهي به فرايند ونتايج واقعي اقدام خود ندارند .

 در واقع اينان يك تكليف فردی واجتماعي براي خود قايلند وعمل به آن را از همه چيز مهمتر تلقي كرده ونظر وبرداشت هيچ مرجعي برايشان مهم نيست. تاجايي كه اگر لازم شد از قرباني كردن بي گناهترين وبي ارتباط ترين آدمها هم ابايي ندارند.

 چرا كه از ديدگاه آنان آنچه مهم است آرمان سکولاریستی آنهاست كه حق مطلق است وفدا شدن هر كس در مقابل آن هدف مقدس، مهم به حساب نمي آيد.

البته سکولارها (مشرکین) خودشان نیز به همان دلیل مطلق گرائی  با همدیگر در درگیری واختلافات فکری وحتی جنگهای خونین بوده اند و هرگز نمی توانند یک دست شوند به همین دلیل الله تعالی یکی دیگر از اسمهای آنها را احزاب می نامد و هر جا در قرآن اسم احزاب آمد منظور سکولاریستها( مشرکین) است.

بر همین اساس است که همیشه جنگ را بر مسلمین تحمیل می کنند تا اینکه مسلمین دست از ۴ معنی و مفهوم دین اسلام یعنی ۱- قدرت حکومتی ۲- قانون و برنامه ی اسلام ۳- اطاعت کردن از حاکمیت اسلامی و قوانین شریعت ۴- مجازات و پاداش بر اساس قوانین شریعت و توسط حاکمیت اسلامی بکشند. و تا به این هدف خود نرسیده اند دست از سر مسلمین بر نمی دارند.

الله تعالی به صراحت می فرماید: وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ (بقره/۲۱۷) سکولاریستها پیوسته با شما مى جنگند تا شما را از دینتان برگردانند اگر بر آن توانا باشند.

آیا چنین سکولاریستهایی می توانند با مسلمین یکی شوند؟ هرگز

تاثیر انتخابات در ایران و کشورهای سکولار در تعیین نوع حاکمیت و عمل شهروندان …

تاثیر انتخابات در ایران و کشورهای سکولار در تعیین نوع حاکمیت و عمل شهروندان …

عده ای بر این باورند که در کشورهای سکولار شخص می تواند به هر کسی که خواست رای بدهد چه این شخص مسلمانی تابع شریعت الله باشد یا یک یهودی شریعتگرا یا یک مسیحی تابع انجیل یا یک سکولار و غیره و علاوه بر آن هر کسی می تواند بر اساس قوانین دین و عقیده ی خودش عمل کند و کسی جلو او را نمی گیرد و…

این شعاری است که ما بارها و بارها از زبان سکولاریستهای بومی و محلی دغل باز که هنوز به قدرت نرسیده اند شنیده ایم. البته طرفداران جاهل آنها نیز که زندگی تحت حاکمیت سکولاریستها را تجربه نکرده اند و یا از رسانه ها شنیده و دیده اند اما خودشان را به جهالت می زنند نیز همین شعار دروغین را تکرار می کنند که هیچ حاکم سکولاری در کشورهای سکولار چنین ادعایی نکرده است. همه می دانیم که در دارالکفرهای تحت حاکمیت کفار سکولار تنها قوانین سکولاریستی حاکم هستند آنهم با قدرت نظامی و حکومتی، و تمام قوانین شریعت الله تعالی که مخالف قوانین سکولاریستی باشند با دیکتاتوری هر چه تمامتر از امور اجرائی جامعه حذف شده و کنار زده می شوند و کسی قادر به انجام قوانینی از شریعت الله نیست که مخالف قوانین سکولاریستی باشند و چنانچه به قانونی از قوانین شریعت الله تعالی عمل کند که مخالف قوانین سکولاریستی باشد در دارالکفرهای سکولار همچون یک مجرم با او برخورد می شود. در دارالکفر نصرانی دولت شهر پادشاهی واتیکان نیز اجازه ورود مسلمین به آن وجود ندارد و تنها نصرانی ها در آن سکونت دارند. در این صورت تنها در دارالاسلامها مسلمین می توانند به قوانین شریعت الله تعالی عمل کنند. این واقعیت دنیای کنونی ماست.

حتی «در وضع موجود» کفار اهل کتاب نیز تنها در دارالاسلامها می توانند به قوانین شریعت خود عمل کنند نه در دارالکفرهای سکولار. یعنی اگر می بینید که یهودی های پایبند به تورات مثل جریان قلب پاک (Lewv Tahor ) حتی نمی توانند در حکومت سکولار صهیونیستهای حاکم بر سرزمینهای اشغالی فلسطین بر اساس قوانین تورات عمل کنند و به کانادا و گواتمالا فراری می شوند و اخیراً درخواست رسمی پناهندگی به دارالاسلام ایران داده اند باید برای کم هوش ترین مسلمان تلنگری باشد که دارالکفر جعلی رژیم صهیونیستی یهودی نیست بلکه سکولاریستی است، و غیر از دولت شهر واتیکان، تمام دارالکفرهای اروپا و آمریکا و روسیه و غیره نیز نصرانی نیستند بلکه سکولار (مشرک) هستند و توسط احزاب = مشرکین= سکولاریستها اداره می شوند و دارالاسلام تنها مکانی است که می تواند در کنار مسلمین از هویت دینی تمام کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب حمایت کند و آنها تنها در دارالاسلام است که می توانند به زندگی بر اساس «عمل» به  عقاید خود ادامه دهند و در دیکتاتوری سکولاریستها جائی برای «عمل»  کردن به قوانین شریعتشان نیست.

آیا کسی با این واقعیت و تضاد آشکار می تواند مخالفت کند؟ بخصوص زمانی که این کفار سکولار از یکطرف می گویند که هر کسی آزاد است به عقایدش عمل کند و از سوی دیگر می گویند دین (آسمانی) باید از حاکمیت جدا باشد و تنها قوانین سکولاریستی باید حاکم باشند!

البته برای سکولاریستها مهم نیست چه کسی بر خلاف قوانین سکولاریستی آنها باشد . شما تصور کنید که زنان ملی پوش نروژی در سال ۲۰۲۱ به خاطر تن‌ ندادن به عریانی اجباری ۱۵۰ یورو‌ جریمه شدند.

پس زنان حتی برای پوشش هم آزاد نیستند و باید تابع قوانین سکولاریستی باشند و آن بهشتی که سکولاریستهای محلی از جامعه ی سکولار برای مردم ساخته اند توهمی است که وجود خارجی ندارد.

حتی کاندیداهای انتخابات ایرانی اینهمه عیب و ایراد از سیاستهای مسئولین می گیرند، اما دریغ از یک نقد ساده از سوی شما. دلیلش چیه؟ 

حتی کاندیداهای انتخابات ایرانی اینهمه عیب و ایراد از سیاستهای مسئولین می گیرند، اما دریغ از یک نقد ساده از سوی شما. دلیلش چیه؟ 

الله تعالی امر می کند: وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل عمران/۱۰۴) باید از میان شما «امت»ی باشند که دعوت به نیکی کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند، و آنان خود رستگارند.‏

این امر به معروف و نهی از منکر نیز بر تمام مومنین به اندازه ی علمی که دارد و«با رعایت حد و حدود خود» فرض عین است که از خانواده و اطرافیان خود شخص شروع یم شود تا به بالاترین مقام دارالاسلام یعنی رهبر می رسد. و این یعنی اصل نظارت عمومی که به همراه اصل شورا پایه ها و مشخصات «خلافةً على مِنهاجِ نُبُوَّةٍ»(مسند أحمد/ تخريج مشكاة المصابيح ۵۳۰۶)است.

اما این امر به معروف و نهی از منکر نیز تابع قوانین و شرایط خاص و کانالهای ویژه ی خودش است و مومن برای تمام مومنین حکم آینه و: «الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ» (الترمذي۱۹۲۹) می شود و در قالب «مشاوره» و «مناصحه» اصلاحگری می کند.  

در این صورت ما از کانال شرعی آن قطعاً به این فرض عین خود عمل می کنیم و این را نیز می دانیم که هیچ شخص و حاکمیت و جماعت و گروه و کیانی خالی از انحراف و مفاسد فکری و رفتاری و اداری نیست و هر نقد سازنده ای که سبب نابودی از این انحرافات باشد برای چنین شخص و حاکمیت وفرقه ای حکم یک نعمت را دارد.

اما اگر نقدی از کانال شرعی آن صورت نگیرد و سبب شود قبح مفاسد شکسته شود و یا اینکه سبب فزونی قدرت طرف مخالفی گردد که از حق دورتر و انحرافاتش بیشتر است مسلما چنین نقدی مذموم و مغایر حکمت است.

کسانی که امروزه در قالب آزادی بیان و رسانه و غیره در حال بیان و حتی بزرگنمائی مشکلات و انحرافات موجود در خانواده ی خودشان و رسانه ای کردن این مشکلات برای عموم هستند و نقطه ضعفهای خانواده ی خود را علنی کرده و در اختیار دشمنان خانواده ی خود قرار می دهند چنین اشخاصی نه تنها خدمتی به رفع عیبهای خانواده نکرده اند بلکه باعث تضعیف خانواده شده و دشمنان خود و خانواده را نیز تقویت می کنند

  یا کسانی که در قالب آزادی بیان و رسانه و غیره در حال رسانه ای کردن همین مشکلات و نقایص و حتی مفاسد اجرائی در نظام حاکم بر دارالاسلام هستند در واقع بخشی از جنگ روانی دشمنان و بخشی از سپاه جنگ سایبری دشمن بر علیه خانواده و مومنین و دارالاسلام خود شده اند که نه تنها باعث رفع صحیح مشکلات نمی شوند بلکه به تقویت جبهه ی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین و سکولار زده های بومی نیز یاری می رسانند .

امروزه و در این جنگ بی سابقه ی روانی دشمنان بر علیه دارالاسلام و در این اتحادیه های بی سابقه ای که از کفار جهانی بر علیه دارالاسلام شکل گرفته است باید مواظب گفتار و رفتار خود بود و ببدانیم هر سخن یا حرکتی که منجر به تضعیف دارالاسلام و تقویت جبهه ی دشمنان شود خیانت به اسلام و مومنین و دارالاسلام  محسوب می شود.

ارزش رای اکثریت  در حکومت اسلامی جمهوری اسلامی ایران

ارزش رای اکثریت  در حکومت اسلامی جمهوری اسلامی ایران

در سیستم حکومتی دارالاسلام  3 نوع رای  و ۲ اکثریت وجود دارد :

  1. رای الله و رسولش صلی الله علیه وسلم که هرگز به رای گیری گذاشته نمی شود و هیچ مومنی حق مخالفت کردن با حکم و رای و قانون شریعت الله را ندارد که الله تعالی به صراحت و واضح می فرماید:  وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا (احزاب/۳۶) هیچ مرد و زن مؤمنی ، در کاری که خدا و پیغمبرش حکم کرده باشند (و آن را مقرّر نموده باشند) اختیاری از خود در آن ندارند (و اراده ایشان باید تابع اراده خدا و رسول باشد) . هر کس هم از دستور خدا و پیغمبرش سرپیچی کند، گرفتار گمراهی کاملاً آشکاری می‌گردد.‏
  2. رای اکثریت شورای متخصصین هر تخصص و فنی در امور اجرائی و سیاستگذاری و اقتصادی و امنیتی و …. در امور اجتهاد پذیر، که ثمره ی رای اکثریت این متخصصین اجماع نام داد که همیشه باعث نعمت و برکت و مانع تفرق و چند دستگی و هدر رفتن انرژی و پیشرفت و حرکت رو به جلو بوده است
  3. رای اکثریت مردم در مورد بند اول و دوم که هیچ جایگاهی در شریعت الله ندارد.

برای یک مومن «جستجوی خواسته الله متعال و رسولش صلی الله علیه وسلم» استراتژی و چشم انداز اوست و برای مومنین تنها یک نقشه ی ذهنی وجود دارد و آنهم اینکه چگونه بتواند به بهترین وجه ممکن زندگی و مرگش را در مسیر قوانین شریعت الله قرار دهد در اینجا رای اکثریت مردم برای چنین مومنی هیچ ارزشی ندارد حتی اگر چون ابراهیم علیه السلام یک نفر باشد در دریایی از کفر و ضلالت تمام ساکنان یک جامعه.

الله متعال می‌فرماید در مورد اطاعت از این اکثریت عوام می فرماید: وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ (انعام/۱۱۶) اگر از بیشتر مردم پیروی کنی، تو را از راه خدا دور می‌سازند.

چون اکثر این مردم حتی اگر مسلمان هم شوند باز اکثر آنها جزو مومنین نخواهند بود و در دایره ی خاص مومنین میان مسلمین قرار نخواهند گرفت چنانچه الله تعالی می فرماید:  وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ (یوسف/۱۰۳) و بیشتر مردم، ولو تو سخت بکوشی و بخواهی، مؤمن نمی‌شوند.

پس در مورد بند اول نه رای بشر وجود دارد و نه اکثریتی . در مورد بند دوم هم آیا کسی می پذیرد که تنها برای یک عمل جراحی ساده یک دکتر متخصص یک رای داشته باشد و سایر مردم یک روستا یا شهر هم هر کدام یک رای؟ و بعد گفته شود رای اکثریت هر چه شد؟ قطعاً خیر . در مورد سایر امر تخصصی و بخصوص امور تخصصی متعلق به حکومت داری این قاعده حکمفرماست.

البته این به معنی نفی نظارت عمومی و نفی امر به معروف و نهی از منکر عمومی که یکی از پایه های حاکمیت بر منهاج نبوت است نمی باشد، بلکه به معنی شناخت جایگاه و نقش و مسئولیت و وظایف هر شخص در اسلام و بخصوص در دارالاسلام است.

«محاربین» بخش جنگ نرم و تبلیغی در تولید اغتشاشات در دارالاسلام ایران

«محاربین» بخش جنگ نرم و تبلیغی در تولید اغتشاشات در دارالاسلام ایران

به قلم: رخشانی بلوچ/ زاهدان

خداوند می فرماید: إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده/۳۳)

ابن کثیر یکی از بزرگترین مفسرین و علمای اهل سنت در تفسیر «محاربه» در این آیه می گوید:  المحاربة : هي المضادة والمخالفة ، وهي صادقة على الكفر ، وعلى قطع الطريق وإخافة السبيل ، وكذا الإفساد في الأرض يطلق على أنواع من الشر” محاربه: یعنی ضدیت و مخالفت، و محاربه دقیقاً بر کفر اطلاق می گردد.

به زبانی ساده :«محاربه» یعنی ضدیت و مخالفت و کفر به قوانین شریعت الله که توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم به ما رسیده است آنهم ضدیت و مخالفت و کفر کردنی که با برنامه ریزی و سعی و تلاش همراه باشد که هم می تواند از سوی کفار موجود در دارالحربها صورت گیرد و هم می تواند از سوی مسلمین مرتد شده ی داخلی باشد.

این «محاربه» و اعلان جنگ :

  • ممکن است توسط  یک شاعر یا ترانه گو و رقاصه، یا بالاتر از آن توسط یک شبکه ماهواره ای یا مجازی باشد که اینها تنها در بخش جنگ تبلیغی و روانی وارد محاربه و جنگ با الله و رسولش صلی الله علیه وسلم شده اند. مگر با سکولاریسم به جنگ قوانین شریعت الله آمدن مصداق بارز محاربه ی این غتشاشگران در دارالاسلام ایران نیست؟

دقت داشته باشید: رسول الله صلی الله علیه وسلم دستور ترور محاربین بخش روانی در میان یهودیان (مثل عقبه بن ابی معیط،  عصماء دختر مروان،سلام بن أبى الحقیق) و رقاصه های ترانه خوان را صادر کرد که تنها با شعر و ترانه خوانی با الله و رسولش صلی الله علیه وسلم اعلان جنگ کرده بودند، یا ابو عفک از دارودسته ی منافقین داخلی صرفاً به خاطر اشعارش که محاربه با الله ورسول بود کشته شد.

  • یا ممکن است این محاربه و ضدیت و مخالفت و کفر و اعلان جنگ در بخش جنگ گرم و مسلحانه باشد و فرق ندارد ابزاری که در این جنگ مسلحانه به کار می رود سنگ باشد یا چوب یا هر اسلحه ی سرد یا گرمی.

در هر دو حالت جنگ نرم و جنگ مسلحانه جنگ و محاربه ای صورت گرفته است، این نکته ای است که این روزها دارودسته ی منافقین در دفاع از اغتشاشگران سکولار قصد دارند عمداً بخش جنگ نرم و تبلیغی را نادیده بگیرند و در بخش جنگ مسلحانه نیز با آوردن شبهاتی تنها بر جنگ با اسلحه ی گرم تمرکز کنند و حتی شمشیر و قمه و ساتور و سایر سلاحهای سرد را نیز نادیده بگیرند حالا چه رسد به تکه های سنگنمایی که آن سنندجی را با آن زجر کش کردند یا با چوب آن شخص را در تهران زجر کش کردند یا با لگد و سنگ آن کرجی را زجر کش کردند و… .

نکته ی خیلی مهم دیگر این است : اگر رسول الله صلی الله علیه وسلم در فتوحات خود چون فتح مکه محاربین بخش جنگ مسلحانه را بخشیده باشد اما محاربین بخش جنگ تبلیغی و روانی را نبخشید؛ به همین دلیل در زمان فتح مکه در کنار حکم اعدام چند مرتد (مثل ابن خطل) می بینیم که حکم اعدام چند مجری جنگ روانی و محارب در بخش تبلیغی را صادر کرد حتی اگر خودشان را به پرده های کعبه نیز آویزان کرده باشند، هر چند این موارد کنیزکانی  (مثل ساره و فرتنی و قریبه) هم بودند که تنها با ترانه خواندن و شعر در ردیف محاربین قرار گرفته بودند.

این روزها در اغتشاشات دارالاسلام ایران، ما در کنار این کنیز نماها شاهد افرادی بودیم که در فضای مجازی و از طریق کانالهای مختلف مجازی و حتی از طریق منابر مساجد و در قالب مُلا و مولوی و آخوند و ماموستا در «جبهه»ی محاربین بخش روانی و تبلیغی سکولاریستها (مشرکین= احزاب) قرار گرفته بودند که از عوامل اصلی تحریک طبقاتی از جامعه به اغتشاش و جنگ مسلحانه و سایر تخریبات در جامعه نیز شدند.

مسئولین دارالاسلام ایران و بخصوص مسئولین قوه ی قضائیه لازم است به «علت» و «سر افعی»ها و «محرکین» و «محاربین» در بخش تبلیغی و روانی نیز توجه داشته باشند و تنها خود را به معلولها و مجریان اغتشاشات و «محاربین» در بخش ظاهری در کوچه و خیابانها متمرکز نکنند.

دەم ڕاستی ئافرەتان / ئەسمای كچی یەزیدی كوڕی سەكەن

دەم ڕاستی ئافرەتان / ئەسمای كچی یەزیدی كوڕی سەكەن

ن : زانا قه ره داغى

زۆرن ئەوانەی ئێستا بەهانەی كوێرانە ئەگرن لەئاینی پیرۆزی ئیسلام كەچی كە ئەیان دوێنیت هیچ شارە زای یەكیان نی یەدەربارەیی  ئەم ئاینە پیرۆزە

ئەوان بە حسابی خۆیان خەمخۆری مافی ئافرەتن 

زۆر نەفامەنە ئەڵێن ئاینی پیرۆزی ئیسلام مافی ئافرەتی خواردووە لە ئیسلام دا هیچ حسابێك بۆ ئافرەت نەكراوە بەڵام ئەم بەسەرهاتە ئەو درۆو بوو ختانانە بە درۆ ئەخاتەوە ئەو ڕاستی یە دەر ئەخات كە ئافرەتان هاوشانی پیاوان لە ئەجرو پاداشتا زۆر جار ئەركە قورسەكە پیاو ئەیكات كەچی ئاینی ئیسلام هەمان پاداشت ئەدات بە ئافرەتە كە چوونكە هەردوكیان تەواو كەری یەكترن

خاتوو ئەسمای كچی یەزید بەشداری لە پەیمانی حودەیبی یە كردووە لەوانە یەكە ئایەت لەبارەیانەوە هاتە خوارەوە كە لە ژێری (شجرە الرضوان) پەیمانی یان دا بەپێغەمبەرصلی اللە علیە وسلم

لە بارەیەوە ئەگێڕننەوە كە جارێك هاتۆتە خزمەت پێغەمبەری خواو ووتوو یەتی ئەی پێغەمبەری خوا ئەم قسەیەی من ئەیكەم تەنها قسەی من نی یە بەڵكو قسەی هەموو ئافرەتانە هەمویان ئەپرسن (خوای گەورە تۆی ناردووە بۆ پیاو ئافرەت وەكو یەك .ئێمەش پیاوان و ئافرەتان باوەڕمان پێت هێناوەو شوێننت كەووتووین.ئێمەی ئافرەتان نیشتە جێ‌ ی ماڵەوەین زیاتر وە بووینەتە جێ‌ ی ئارامی پیاوەكانمان لەڕووی كاری سەرجێ‌ ییەوە وە هەڵگری منداڵ وپەروەردەكەری منداڵا یانین  .بەڵام گەورەی وفەزڵ و پاداشت زیاتردەستی  پیاو ئەكەوێـت بەهۆی ئامادەییان بۆ نوێژی جەماعەت و چوونیان لە گەڵ جەنازە بۆ سەرقەربران و بەشداری یان لەجیهادو تێ‌ كۆشان لە پێناوی خوای گەورە كاتێَك پیاوان ئەچن بۆ جیهاد ئێمە ئاگامان لەماڵ و سامانیان ئەبێت وئێمەی ژنان سەرپەرشتی منداڵەكانیان ئەكەین ئایا ئەی پێغەمبەری خوا ئێمە پاداشتمان وەك و پیاوان دەست ئەكەوێـت

پێغەمبەرصلی اللە علیە وسلم  ڕووی كردە هاوەڵان و پێ‌ ی فەرمون ئێوە پرسار گەلێكی ئاواتان گوێ‌ لێ‌ بووە لەلایەن ئافرەتێكی ترەوە وەك و ئەم ئافرەتە پرسیاری كرد بێت لەسەر ئاینە كەی ؟ هاوەڵان فەرمویان نەوەڵا ئەی پێغەمبەری خوا. نەمان زانی وە ئافرەتێك ئابەم چەشنە هیدایەت دراوە وەك و ئەم ئافرەتە پێغەمبەرصلی اللە علیە وسلم ڕووی كردەوە خاتوو ئەسماو پێ‌ فەرموو .بڕۆ بە گرهۆی ئافرەتان بڵێ‌ لەدوای خۆت كە ئەگەر بچوكی بنوێنن بۆ پیاوەكانیان و ڕێزیان بگرن و داواكانی مێردەكانیان جێ‌ بەجێ‌ بكەن بەقسەی پیاوەكانیان بكەن ئەوە لە پاداشتی ئەوشتانەی باست كرد یەكسان ئەبن لەگەڵ پیاوان خاتوو ئەسما ئەمەی بیست لە خۆشی دا بە دەم تەكبیرو تەهلیلەوە ودەم بەخەندەوە ڕۆشت لە خۆشی دا نەی ئەزانی چی بكات

ئاخر نا هەقی نەبوو وەڵامە كەی پێغەمبەر تەواو مایەی خۆش حاڵی یە بۆ هەموو ئافرەتێكی باوەڕدار

ئەمە ئەوە ناگەێنیت كە لەگەڵ سوپای پێغەمبەردا ئافرەت نەڕۆش تووە و بەشداری نە كردبێت بەڵكو بە سەدەها نمونەی زیندو لە مێژووی ئیسلام دا هەیەكە باس لە بەشداری ئافرەتان ئەكات لە جیهاداوتێكۆشان لەڕێگەی خوای پەروەردگاردا

خاتوو ئەسما بەشداری فەتح ی مەككەی كرد لە گەڵ پێغەمبەری خوادا

لە ساڵی ۱۵ كۆچی بەشداری شەڕی یەرموكی كرد لەو شەڕدا نۆ دانە سەربازی لە ڕۆمەكان كوشت  بە عەمودی خێمەكەی

خوای گەورەخاوەنی ئەم ئاین ئیسلامەیە شەمشەمە چاوی بەڕوناكی هەڵنایەت خۆ خۆر خەتابار نی یە سروشتی خۆی وایە ئەوانەشی ڕەخنە لە ئیسلام ئەگرن خۆیان نەزانن نەك خوانەخواستە هەڵەكە لەئاینی ئیسلامەوە بێت

دکتر مولانا علی احمد «نذیر احمد» سلامی (کاندیدای ششمین دورۀ مجلس خبرگان رهبری در استان سیستان و بلوچستان )


دکتر مولانا علی احمد «نذیر احمد» سلامی (کاندیدای ششمین دورۀ مجلس خبرگان رهبری در استان سیستان و بلوچستان )

عزم راسخی از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب استان پهناور سیستان وبلوچستان از اقوام ومذاهب وگرایش ها ونحله های مختلف فکری با انتخاب مولوی نذیراحمد سلامی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری به وجود آمده است ، اما مولوی نذیر احمد سلامی کیست؟

مولوی علی احمد سلامی مشهور به مولوی نذیر احمد فرزند علی‌محمد در سال ۱۳۲۴ در دهستان کیشکور شهرستان سرباز در خانواده روحانی متولد شد.
دوره ابتدایی را در منطقه سرباز گذرانیده و پس‌ازآن، تحصیلات مقدماتی حوزوی را در محضر استانیدی همچون جناب مولانا تاج محمد بزرگ‌زاده در دارالعلوم کراچی در محضر استادانی ازجمله مولانا مفتی محمد شفیع، مولانا محمد رفیع عثمانی، مولانا محمدتقی عثمانی، مولانا شمس الحق و مولانا سبحان محمود تا پایان دوره خارج به اتمام رساند و بعدازآن برای تحصیلات دانشگاهی وارد دانشگاه کراچی و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته اقتصاد شد.


سوابق مولانا نذیر احمد سلامی

  • نماینده مردم استان سیستان و بلوچستان در مجلس خبرگان رهبری،
  • عضویت در شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و انجام فعالیت‌های تحقیقی و پژوهشی،
  • مدرس دروس سطح عالی، خارج و تخصص فقه، در حوزه علمیه دارلعلوم مکی زاهدان
  • استاد دانشگاه مذاهب اسلامی در تهران
  • از سال ۱۳۵۷ با دعوت حضرت مولانا عبدالعزیز ملا زاده (ره) در حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان به تدریس و مدیریت داخلی حوزه به مدت شش سال اشتغال داشته است.
  • همچنین از زمان حضور در دارالعلوم مکی زاهدان در سال ۱۳۵۷ بنابه توصیه و معرفی مولانا عبدالعزیز ملازاده رحمه الله تاکنون در برنامه‌های مختلف صدا و سیمای استان مانند تفسیر قرآن کریم و پاسخ به سؤالات مذهبی و بیان احکام به زبان‌های بلوچی و اردو فعالیت دارد.

    آثار و تألیفات

    از تألیفات وی کتاب‌هایی چون تاریخ اسلام، محورهای دعوت و تبلیغ، بانوان نمونه عصر پیامبر و صحابه، سه هم‌سفر، چگونه زیستن در پرتوی آداب شریعت، دورنمای تاریخ حادثه کربلا و هدیه‌ای به خواهران و بیش از ۱۵ مقاله علمی در موضوعات مختلف در مجامع بین‌المللی است.
    مجموعه این موارد سبب شده است که از او به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین نخبگان اهل سنت ایران نام ببرنند شخصیتی که حضرت مولانا عبدالعزیز ملازاده با وجود  بهترین شرایط برای مولوی نذیراحمد در کراچی با تدریس در جامعه فاروقیه در کنار مولانا سلیم الله خان و بورسیه تحصیلی در دانشگاه ریاض از ایشان برای تدریس در بزرگترین حوزه علیمه درالعلوم مکی دعوت کند تا دروس فقه وحدیث را تدریس  و ایشان پس از گذشت چهل و چهار سال همچنان به وفای خود برای تدریس در این دانشگاه بزگ علمی همچنان عمل نموده است.

و اینک عزم راسخی از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب استان پهناور سیستان وبلوچستان از اقوام ومذاهب وگرایش ها ونحله های مختلف فکری  بوجود امده است که باردیگر به  ایشان در انتخابات مجلس خبرگان رهبری اعتماد نمایند.

بخشی از دستآورد سکولاریسم در جهان که سکولاریستها ( = مشرکین = احزاب) برای مسلمین میخواهند

بخشی از دستآورد سکولاریسم در جهان که سکولاریستها ( = مشرکین = احزاب) برای مسلمین میخواهند

١٠ ڪشور اول جهان با بالاترین معدل روسپیگری و تن فروشی:
١. تایلند [دولت: سکولار]
٢. دانمارڪ [دولت: سکولار]
٣. ایتالیا [دولت: سکولار]
٤. آلمان [دولت: سکولار]
٥. فرانسه [دولت: سکولار]
٦. نروژ [دولت: سکولار]
٧. بلژیڪ [دولت: سکولار]
٨. اسپانیا [دولت: سکولار]
٩. آمریڪا [دولت: سکولار]
١٠. فنلاند [دولت: سکولار]

١٠ ڪشور اول جهان در بالاترین آمار دزدی:

١٠. دانمارڪ وفنلاند [دولت: سکولار]
٩. زیمبابی [دولت: سکولار]
٨. استرالیا [دولت: سکولار]
٧. ڪانادا [دولت: سکولار]
٦. نیوزلند [دولت: سکولار]
٥. هندوستان [دولت: سکولار]
٤. انگلستان [دولت: سکولار]
٣. آمریڪا [دولت: سکولار]
٢. سوئد [دولت: سکولار]
١. آفریقای جنوبی [دولت: سکولار]

١٠ ڪشور اول جهان با بالاترین آمار مصرف مشروبات الڪلی :

١) مولداوی [دولت: سکولار]
٢)  بلاروس [دولت: سکولار]
٣) لیتوانی[دولت: سکولار]
٤) روسیه [دولت: سکولار]
٥) جمهوری چڪ [دولت: سکولار]
٦) اوڪراین [دولت: سکولار]
٧) آندورا [دولت: سکولار]
٨) رومانی[دولت: سکولار]
٩) صربستان[دولت: سکولار]
١٠) استرالیا [دولت: سکولار]

ڪشورهای با بالاترین آمار آدم ڪشی:

١_ هندوراس [دولت: سکولار]
٢_ ونزوئلا [دولت: سکولار]
٣_ ولز [دولت: سکولار]
٤_ السالوادور [دولت: سکولار]
٥_ گینه [دولت: سکولار]
٦_ آفریقای جنوبی [دولت: سکولار]
٧_ سانتكيتس ونيفيس [دولت: سکولار]
٨_ جزایر باهاما [دولت: سکولار]
٩_ ليسوتو [دولت: سکولار]
١٠_ جامايیكا [دولت: سکولار]

نام خطرناڪترین گروهای مافیا و جنایت پیشه در جهان:

١. ياكوزا [دولت: سکولار]
٢. أگپيروس[دولت: سکولار]
٣. واه سينگ [دولت: سکولار]
٤. جامايكا بوس [دولت: سکولار]
٥. پريميرو [دولت: سکولار]
٦. برادران آريون [دولت: سکولار]
٧. خون [دولت: سکولار]
٨. خیابان ١٨ گانگ [دولت: سکولار]
٩. مونجیڪی [دولت: سکولار]
١٠. ماراسالفاروچا [دولت: سکولار]

کارنامه شان کجا و ادعایشان کجا که سقف آسمان را پاره کرده!!

سکولاریزم بزرگترین تهدیدی است که انسانها را به صودت عام و مسلمین را به صورت خاص تهدید می کند.‌

در برابر جنتیات بلوچهای سکولار چپ و لیبرال در بلوچستان پاکستان، گروهی دیگر از بلوچهای اسلامگرای پاکستان به طالبان پاکستان بیعت دادند

در برابر جنتیات بلوچهای سکولار چپ و لیبرال در بلوچستان پاکستان، گروهی دیگر از بلوچهای اسلامگرای پاکستان به طالبان پاکستان بیعت دادند

اتحاد و اتفاق ادامه دارد، یک گروه از ولسوالی قله عبدالله ایالت بلوچستان به تحریک طالبان پاکستان پیوستند

در ادامه توافق و اتحاد، گروهی به رهبری مولوی حذیفه حفظه الله از ولسوالی قله عبدالله ایالت بلوچستان با امیر تحریک طالبان پاکستان ابومنصور عاصم مفتی نورولی محسود حفظه الله بیعت کردند و متعهد شدند که به تمام اصول و مقررات تحریک پایبند باشد. ولله الحمد والمنه

محمد خراسانی سخنگوی تحریک طالبان پاکستان/ ۱۳/ شعبان المعظم / ۱۴۴۵ ق ۲۳/ فوریه ۲۰۲۴